نام پژوهشگر: مسلم رحیمی

شناسایی فون نماتد های انگل گیاهی در مزارع سیب زمینی شهرستان های قروه، دهگلان و بیجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  مسلم رحیمی   زهرا تنهامعافی

هدف از مطالعه ی حاضر شناسائی فون نماتد های انگل گیاهی مزارع سیب زمینی (در حدود 12500 هکتار) در سه ناحیه ی استان کردستان بود. در این ارتباط 73 نمونه ی مرکب خاک از اطراف ریشه در عمق بین 15تا 25 سانتیمتری به طور تصادفی از چهل و چهار روستا و حومه ی سه شهرستان قروه، دهگلان و بیجار با تناوب محصولات مختلف کشاورزی جمع آوری گردید. هر نمونه ی مرکب، شامل حداقل 15 تا 20 زیر نمونه بود که از سطح نیم تا یک هکتار در زمان برداشت محصول سیب زمینی در ماه های شهریور و مهر 1389 از مزارع برداشت گردید. پس از آن، ریز نمونه های هر نمونه ی مرکب خاک کاملاً با هم مخلوط شده و در حدود 5/1 تا 2 کیلوگرم به عنوان نمونه ی خاک برای بررسی های بعدی انتخاب و در چهار درجه ی سانتیگراد تا زمان لازم نگهداری گردیدند. برای استخراج نماتد های کرمی شکل و سیستی به ترتیب از دو روش شناورسازی سانتریفیوژی (jenkins, 1969) و دستگاه فنویک (fenwick, 1940) استفاده گردید. بعد از آن، انبوه نماتدهای استخراج شده ی هر نمونه ثابت شده و به گلیسرین خالص و بدون آب (de grisse, 1969) منتقل گردید که خود یک محیط دائمی مناسب برای ثابت کردن نماتدها به شمار می آید. برای تشخیص نماتد ها از میکروسکوپ نوری متصل به لوله ی ترسیم (مدل صاایران) کالیبره شده با بزرگنمایی زیاد (1000 x) استفاده شد. با استفاده از شکل شناسی، نسبت های تشخیصی تعیین شده و کلید های مختلف قابل دسترس اخیر و شرح نماتد ها، جنس و گونه های نماتد انگل گیاهی تشخیص داده شدند. در این تحقیق 15 گونه نماتد انگل گیاهی مربوط به 6 جنس از نماتد های فرو راسته ی تایلنکومورفا tylenchomorpha شناسایی گردیدند. انتشار گونه های نماتد انگل گیاهی مربوط به مزارع سیب زمینی در سه شهرستان مورد مطالعه که به شرح زیر هستند: aphelenchoides bicaudatus, criconomoides antipolitanus, heterodera filipjevi, helicotylenchus digonicus, helicotylenchus dihystera, helicotylenchus tunisiensis, helicotylenchus vulgaris, merlinius brevidens, pratylenchus fallax, pratylenchus neglectus, pratylenchus thornei, pratylenchoides sp., scutylenchus rugosus, tylenchorhynchus parvus, tylenchorhynchus teeni در بین نماتد های مورد بحث دو گونه ی pratylenchus neglectus و pratylenchus thornei در سرتاسر نواحی کشت سیب زمینی در سه شهرستان استان فراوانی بیشتری (به ترتیب 9/58 و 8/6 %) داشته اند. همچنین، گونه های pratylenchus fallax ، tylenchorhynchus parvus، t. teeni و helicotylenchus tunisiensis به ترتیب گزارشات جدیدی برای ایران و برای فون مزارع سیب زمینی می باشند.

بررسی صوت شناختی واک داری در همخوان های سایشی زبان فارسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1392
  مسلم رحیمی   بتول علی نژاد

آواشناسی آکوستیک به شاخه ای از آواشناسی اطلاق می گردد که به ویژگی های فیزیکی موج های صوتی از دهان تا گوش می پردازد. زبان فارسی معیار دارای 23 همخوان و 6 واکه است. 8 مورد از همخوان های زبان فارسی سایشی می باشند. این همخوان ها عبارت اند از سایشی های واک دار /z/،/v/،/?/ و سایشی های بیواک /h/،/x/،/?/،/?/،/?/ که مشخصه مشترک آن ها سایشی بودن است. در پژوهش حاضر به بررسی آکوستیکی واک داری سه سایشی واک دار /z/،/v/ و /?/ در زبان فارسی پرداخته شده است. در این راستا فرضیاتی مبنی بر این که آیا سایشی های مورد نظر در مواضع مختلف واک دار می باشند و یا خیر و این که در صورت واک دار بودن، میزان واک داری آن ها چقدر است، مطرح گردید. علاوه بر این میزان دیرش این همخوان های سایشی در مجاورت واکه ها و هم چنین همخوان های بیواک مورد بررسی قرار گرفت و میزان دیرش آن ها با جفت بیواک آن ها مقایسه گردید. در این مطالعه از 9 فرد که شامل 5 زن و 4 مرد بودند برای جمع آوری داده ها استفاده گردید. داده های مورد نظر در این پژوهش حاصل از تکرار یک جمله "منبع ..... است" بود که توسط افراد تولید شدند و در یک اتاقک ضد صدا در آزمایشگاه زبان شناسی دانشگاه اصفهان ضبط گردید و سپس تجزیه و تحلیل و هم چنین اندازه گیری متغیرهای صوت شناختی با استفاده از نرم افزار praat صورت پذیرفت. در پایان نیز نتایج به دست آمده توسط نرم افزار spss مورد بررسی آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، فرضیات مطرح شده در این پژوهش همگی مورد پذیرش واقع شده و نشان می دهند که همخوان های سایشی واک دار در آغاز واژه، میان دو واکه و پایان واژه واک داری کامل ندارند. میزان واکداری همخوان های سایشی واکدار بدین صورت بود که در جایگاه میان دو واکه دارای بیشترین میزان واکداری و در جایگاه قبل از واکه دارای میزان واکداری کمتر و در جایگاه بعد از واکه دارای میزان کمترین درجه واکداری می باشند. هم چنین همخوان های سایشی مورد مطالعه در جایگاه های قبل و بعد از همخوان واک دار و بیواک واک داری کامل ندارند و حتی در بعضی از جایگاه ها واک داری خود را از دست داده و درصد واک داری آن ها به صفر می رسد و و تارهای صوتی برای مدت کوتاهی از ارتعاش باز می ایستند. علاوه بر این، با توجه به نتایج حاصل، میزان دیرش همخوان های سایشی بیواک از جفت واک دار آن بیشتر می باشد، البته در بعضی از جایگاه ها در مورد میزان دیرش این نتیجه صادق نبوده و نیاز به بررسی بیشتری در این زمینه می باشد.