نام پژوهشگر: مریم کربلایی عباس

تفسیر روایی سوره حجر
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1391
  مریم کربلایی عباس   محمد کاظم رحمان ستایش

یکی از شیوه های کهن تفسیر قرآن کریم، تفسیر روایی است که همزمان با نزول وحی پا به عرصه نهاده و بر پای? روایات صادره از ناحی? معصومان ^ شکل گرفته است. اندیشمندان و مفسران این روایات را یکجا گرد آورده و تفاسیر روایی را سامان داده اند. هرچند روایات این منابع تفسیری نزد مشهور عالمان و مفسران مقبول و پذیرفته است، اما نکت? مهم مقبول بودن تفسیر بر پای? روایات است. در بین اندیشمندان و مفسران در بار? شیو? کاربرد این روایات در تفسیر روش واحدی وجود ندارد، اما بسیاری از این تفاسیر، صرفاً گرد آورند? روایات بودند و بعضاً به دسته بندی و موضوع بندی همین احادیث گردآوری شده اکتفا کرده اند و خود هیچ عقیده ای جز تشخیص روایات مناسب با آیات نداشته و به دسته بندی، روشن داشت و ارزیابی روایات و رفع تعارض میان آنها نپرداخته اند و بر آن نبوده اند که تفسیری روان، منسجم و روشمند بر پای? روایات ارائه دهند. افزون بر اینکه در بار? پاره ای از آیات هیچ روایت تفسیری نیاورده اند. از این رو باز نگری میراث روایات تفسیری بایسته و ضروری است. این پژوهش سر آن دارد که با گونه شناسی، شرح و ارزیابی سندی و متنی روایات تفسیری ذیل سور? حجر را انسجام بخشیده، کفایتها و کمبودهای آن را برنماید و آنگاه با محور قرار دادن برآیند روند پیش گفته، بهره جویی از واژه شناسی و مراجعه به نظرات و آرای مفسران برای تکمیل و پر کردن خلأها، تفسیری روان، منقّح و منسجم ارائه دهد. به طور کلی 286 روایت در تفسیر سور? حجر از دامن? منابع مورد استفاده گرد آمده است که از این تعداد، 206 روایت از منابع شیعی و 80 روایت نبوی از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به روایات این سوره، به طور کلی می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، فراوانی روایات را به شرح زیر برشمرد: 26 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 12 روایت در ایضاح لفظی؛ 129 روایت در ایضاح مفهومی؛ 38 روایت در بیان مصداق؛ 23 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 9 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 25 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 13 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. اگر بخواهیم فراوانی این گونه های روایی را به تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به شرح زیر است: 17 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 8 روایت در ایضاح لفظی؛ 88 روایت در ایضاح مفهومی؛ 25 روایت در بیان مصداق؛ 22 روایت در بیان لایه های معنایی؛ 5 روایت در استناد به قرآن؛ 2 روایت در بیان اختلاف قرائت و 5 روایت در پاسخگویی با قرآن است. در این شمارش، 4 روایت بیانگر فضایل سوره و 23 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 7 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. در روایات اهل سنت نیز این آمار به شرح زیر است: 9 روایت در ترسیم فضای نزول؛ 4 روایت در ایضاح لفظی؛ 41 روایت در ایضاح مفهومی؛ 13 روایت در بیان مصداق؛ 1 روایت در بیان لایه های معنایی و 4 روایت در استناد به قرآن. در این شمارش، 2 روایت ترکیبی از دو یا چند گون? تفسیری هستند. 6 روایت نیز در شمار روایات تفسیری محسوب نمی شوند. با توجه به آمار استخراج شده می توان گفت روایات نبوی اهل سنت در تفسیر این سور? مبارک، کمتر از یک سوم است و بیش از دو سوم روایات تفسیری این سوره متعلق به شیعه است. اما در مورد نسبت فراوانی گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه می توان گفت: تقریباً میان هر یک از این گونه ها نسبت یک دوم برقرار است و روایات شیعه در هر یک از گونه ها دو برابر روایات اهل سنت است. در این نسبت، «ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. در برآورد فراوانی روایات بر اساس ارزیابی سندی، 21 روایت صحیح؛ 3 روایت موثق؛ 1 روایت حسن و 254 روایت ضعیف هستند. 7 عبارت نیز از تفسیر قمی وجود دارد که قابلیت سند شناسی ندارند، چرا که روایت نبوده و عبارات تفسیری مفسر هستند. در مجموع روایات تفسیری این سوره نیز 24 روایت قابل نقد هستند. آنچه از رهگذر این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد قابل توجهی از روایات، نقدهای جدی وارد به برخی از آنها و فقدان روایات تفسیری ذیل برخی آیات است. همین موارد نشانگر آن است که برای ارائ? تفسیری جامع از قرآن کریم، روایات به تنهایی کافی نیست و علاوه بر آنها منابع و مبادی دیگری نیز برای ارائ? تفسیری سلیس و روان از این کتاب آسمانی لازم است.