نام پژوهشگر: مریم اکبری موسی آبادی
مریم اکبری موسی آبادی محمد خاقانی اصفهانی
مکان داستانی اهمیت بسیاری دارد، زیرا در چارچوب داستان است ورویدادهای آن را سامان می دهد. علاوه بر این با دیگر عناصر داستان ارتباط تنگاتنگی دارد که در این میان سهم شخصیت از همه بیشتر است به طوری که تصور شخصیت بدون مکان ممکن نیست همچنانکه نمی توان مکان را بدون حضور شخصیت در آن تصور کرد. مکان وقتی در عالم داستان وارد می شود دارای معنای ایدئولوژیک ویا روانشناختی می شود که می توان از تحلیل معنای مکان در تحلیل رمان استفاده کرد، بنابراین تحلیل رمان بدون توجه به مکان به نظر ناقص می رسد. طیب صالح در چهار رمان خود، موسم الهجره إلی الشمال، ضو البیت، مریود وعرس الزین به مکان توجه بسیاری مبذول داشته است؛ مکان در اندازه های متغیر از یک اتاق کوچک تا دو قطب شرق وغرب جهان را در برمی گیرد. نویسنده در رمان هایش مکان را به صورت مختلف ترسیم کرده است، در حالیکه در موسم الهجره إلی الشمال مکان را با ویژگی های جغرافیایی آن به تصویر کشیده است در رمان های دیگر این ویژگی ها دیده نمی شود واین اثر فرهنگ غرب را در رمان موسم الهجره إلی الشمال آشکار می سازد. در این رمان ها موضوعاتی چون قوقعه (لاک) وتقاطب (دو قطبی بودن) را بررسی می کنیم که اینها از جمله اصطلاحات مکانی هستند. همچنین عناصری چون زبان وشخصیت را که از مکان تأثیر پذیرفته اند بررسی می کنیم. روشی که برای بررسی مکان به عنوان یک عنصر داستانی به کار می رود تحلیل ساختارگرایی است. کلمات کلیدی: رمان عربی، طیب صالح، مکان در رمان، موسم الهجره إلی الشمال.
مریم اکبری موسی آبادی منصوره زرکوب
چکیده ندارد.