نام پژوهشگر: حسین قاسم پور مقدم

بررسی تأثیر الگوی تدریس فراشناخت در پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان پایه ی اوّل راهنمایی مدارس ناحیه2 شهرستان ارومیّه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  لقمان برجسته   حسین قاسم پور مقدم

فراشناخت آگاهی فرد از تفکّر خود هنگام انجام دادن تکالیف و وظایف ، و استفاده از این آگاهی جهت کنترل آنچه انجام می دهد است.(بارون، 1995) که متضمّن برنامه ریزی ، نظارت و ارزشیابی فرد از وظایف و تکالیف شناختی خویش (حفظ کردن ، یادگیری ، حل مسئله ، مطالعه کردن ، خواندن، گوش کردن ، تصمیم گیری ، و درک مطلب) و قضاوت در مورد انجام این تکالیف به نحو موثّر است . هدف اساسی نظریه ی فرا شناخت کمک به دانش آموز برای اندیشیدن و پرورش مهارت فکر کردن است .(نیاز آذری 1382ص 19 ) هدف این تحقیق بررسی تأثیر فراشناخت بر پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان پایه ی اوّل راهنمایی ناحیه 2 شهرستان ارومیّه می باشد . در این پژوهش از روش تحقیق نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون ، با گروه کنترل استفاده شده است . بدین صورت که روش های تدریس مبتنی بر الگوی فراشناخت به عنوان متغیّرهای مستقل اعمال شده اند ، تا تأثیر آن ها بررشد مهارت انشا ونگارش دانش آموزان به عنوان متغیّر وابسته مشخص شود . دراین تحقیق که تأثیرالگوی تدریس فراشناختی در پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان مورد بررسی قرار می گیرد ، تعداد 256 نفر دانش آموز پسر انتخاب وتعداد 137نفراز هر کدام تحت آموزش با الگوی تدریس مبتنی بر فراشناخت در طول 6 ماه قرار گرفتند .دراین تحقیق چهار فرضیه مورد بررسی و اریابی قرارگرفت .فرضیه ی اوّل بکارگیری الگوی تدریس فراشناخت باعث پیشرفت کمّی انشا نویسی دانش آموزان می شود . فرضیه ی دوم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت زیبایی انشایی نویسی دانش آموزان می شود . درفرضیه ی سوم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت جمله نویسی دانش آموزان می شود . و در فرضیه ی چهارم بکارگیری الگوی تدریس فراشناختی باعث پیشرفت قواعد املایی دانش آموزان می شود . هر چهار فرضیه که جهت تحلیل آن t مستقل بکاررفته شده است ، تأییدگردید . به طور کلّی تجزیه و تحلیل اطّلاعات و داده ها نشان می دهد که : بین میانگین های عملکرد تحصیلی گروههای مورد مطالعه در آزمون مقدّماتی و آزمون نهایی تفاوت های معنی داری وجود دارد؛و نشان می دهد که بین الگوی تدریس مبتنی برفراشناخت و پیشرفت انشا نویسی دانش آموزان رابطه ی معنادار وجود دارد .

بررسی تاثیر آموزش های قرآنی دوره ی پیش دبستانی بر مهارت خواندن دانش آموزان پسر اول ابتدایی شهر بردسکن( خراسان رضوی )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  علی کاظمی   حسین قاسم پور مقدم

چکیده: این پژوهش در مورد تاثیر آموزش های قرآنی در مکتب قرآن و تاثیر آن در مهارت خواندن دانش آموزان پسر پایه ی اول ابتدایی شهر بردسکن می پردازد. امروزه با وجود اعتقاد کارشناسان به آموزش رسمی آموزش و پرورش و آغاز آموزش خواندن قرآن از پایه ی اول ابتدایی تدریس خواندن قرآن در دوره ی پیش دبستانی به طور غیر رسمی از کودکستان آغاز می شود. در این دوره ی که حیاتی ترین و مهم ترین دوره ی آموزشی محسوب می شود کودکان به فراگیری آموزش ها و مهارت های مورد نیاز خود برای سال های آینده می پردازند. یکی از مراکزی که کودکان دوره ی پیش دبستانی را جذب و به آموزش آن ها می پردازد مکتب قرآن است که به آموزش های قرآنی کودکان همت می گمارد. در این پژوهش سعی شده است با مقایسه مهارت های خواندن دو گروه از دانش آموزان پایه ی اول ابتدایی که تجربه های جداگانه ای در آموزش قرآن در دوره ی پیش دبستانی داشته اند به بررسی پیامدهای دوره ی آموزش خواندن قرآن بر مهارت خواندن آنان در کلاس اول ابتدایی پرداخته شود. هدف کلی این پژوهش عبارت است از بررسی تاثیر آموزش های قرآنی دوره پیش دبستانی بر مهارت خواندن دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی بردسکن و فرضیه ها ی تحقیق عبارتند از :1 - آموزش های قرآنی در افزایش مهارت رو خوانی کلمات یک متن توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد.2 - آموزش های قرآنی در افزایش مهارت روان خوانی کلمات یک متن توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد. 3- آموزش های قرآنی در افزایش توانایی پاسخ به سوالات مطرح شده از محتوای متن خوانده شده توسط دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی تاثیر مثبت دارد.جامعه ی آماری دانش آموزان پسر پایه اول ابتدایی شهر بردسکن هستند و نمونه آماری تعداد 60 نفر از آن ها که به صورت تصادفی ساده و در دو گروه مستقل آموزش قرآن دیده و آموزش قرآن ندیده انتخاب شده اند، پس از اجرای آزمون و تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نتایج بدست آمده فرضیه های پژوهش تایید نشدند و در هیچکدام از سه فرضیه تفاوت معنا داری در سطح (p<0/05 ) وجود نداشت.

بررسی و تحلیل اشعار کتابهای فارسی دوره ی ابتدایی از منظر اصول و معیارهای ادبیات کودک و نوجوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  پورچیستا علیزاده   حسین قاسم پور مقدم

آنچه در این پژوهش مد نظر بوده است بررسی اشعار موجود در کتب درسی (کتابهای فارسی) دوره ی دبستان است. دراین تحقیق از روش تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است و برای جمع آوری اطلاعات و ارزیابی، مراحل ذیل صورت گرفته است: مرحله ی اول: کتابهای مربوط به تاریخچه ی ادبیات کودک در ایران و جهان مطالعه گردیده و نمونه هایی از ادبیات کودک در چند کشور به عنوان مثال بررسی شده است. مرحله ی دوم: کتابها، مجلات، جزوه ها و مقالاتی که در زمینه ی شناخت کودک، رشد کودک، ویژگیها و خصوصیات کودک در دوره ی دبستان نگاشته شده و نیز نظریات بزرگان این رشته مورد مطالعه قرار گرفته است. مرحله ی سوم: با توجه به خصوصیات و ویژگیهای کودکان در دوره ی دبستان ملاک ها و معیارهای شعر کودک، نظریه ی کارشناسان و روانشناسان کودک و متخصصین فن در این زمینه بررسی شده است. مرحله ی چهارم: بعد از بررسی کتب مربوط به ادبیات کودک، اشعار کتابهای فارسی دوره ی دبستان با ملاک ها و معیارهای شعر کودک مورد مطالعه قرار گرفته و جدول بندی شده است. مرحله ی پنجم: با استفاده از روش مصاحبه از تجربیات معلمین کلاسهای پنج پایه ی دبستان، اشعار منتخب و نمونه ی هر پایه که بیشتر مورد علاقه ی کودکان بوده تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه: از 58 شعر با 1160 معیار و ملاک زبانی، رشدی، ادبی1081 ملاک و معیار مطابقت دارد که برابر است با %93.18 و 79 ملاک و معیار مطابقت ندارد که برابر است با %6.81 . کلید واژه ها: ادبیات، ادبیات کودک و نوجوان، دوره ی ابتدایی، شعر، کودک.

بررسی مقایسه ای آموزش مهارت نوشتن خلاق در برنامه درسی زبان ملی کشورهای ایران ، آمریکا و انگلیس در دوره ی ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  لیلی دستوری   حسین قاسم پور مقدم

پیش ازاختراع تلفن، رادیو نوشتن تنهاوسیله ی برقراری ارتباط باافراد دورازدسترس بود. اما پس ازاختراع این وسایل وحتّی امروزدرعصراینترنت کامپیوتر،که مردم ازطریق صفحه ی مانیتوربایکدیگرارتباط برقرار می کنند،ذره ای ازاهمّیت نوشتن کاسته نشده است ونوشتن به عنوان مهم ترین ابزارارتباطی جایگاه خودراحفظ کرده است.یک مکالمه شفاهی تنها هنگامی سندیت و اعتبار می یابد که به حالت مکتوب درآید به وسیله ی نوشتن، به ویژه پس ازاختراع صنعت چاپ،بودکه ادبیات به جایگاه رفیع وهمگانی دست یافت وعلوم به جریانی جهانی مبدل شد (رابرت باراس ، 1995). ازاین رو این پژوهش باهدف بررسی مقایسه ای آموزش مهارت نوشتن خلاق دربرنامه درسی زبان ملّی کشورهای ایران، آمریکا، انگلیس دردوره ی ابتدایی سعی دارد،به مطالعه وتطبیق برنامه درسی آموزش مهارت نوشتن خلاق (انشا) بپردازد و به بررسی استانداردهای برنامه درسی آموزش مهارت نوشتن خلاق در کشورهای آمریکا، انگلستان، ایران نیز پرداخته، و راهکارهای مناسب برای بهبود وارتقاء آموزش درس نگارش خلاق دردوره ی ابتدایی ایران ارائه دهد.برای رسیدن به این اهداف درصددپاسخگویی به سوالات زیربرآمده: 1. برنامه درسی آموزش نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا، انگلستان و ایران از چه عناصرو مولفه هایی تشکیل شده است؟2. برنامه درسی آموزش نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا، انگلستان و ایران چه اهدافی دارد؟3. در آموزش درس نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا،انگلستان و ایران چه منابع ومواد یادگیری توصیه شده است؟4. در آموزش درس نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا، انگلستان و ایران ازکدام روش های تدریس استفاده می شود؟5. در آموزش درس نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا، انگلستان و ایران ارزشیابی ازکاردانش آموزان به چه صورت است؟6. در آموزش درس نگارش خلاق دوره ابتدایی آمریکا، انگلستان و ایران چه استاندارد هایی وجود دارد؟ 7. راهکارهای ارتقاء وبهبود آموزش درس نگارش خلاق (انشا) دردوره ی ابتدایی ایران چیست؟ در این پژوهش از روش تحلیل محتوی بهره گرفته شده است که اطلاعات وداده های مورد نیاز رااز طریق مراجعه به اسناد ومدارک کتابخانه ای، گزارش های پژوهشی وجستجودرشبکه های جهانی اینترنت،به ویژه درسایت های آموزش وپرورش کشورهای مور د بررسی،جمع آوری کرده والگوی جرج بردی دربررسی تطبیقی ومقایسه ای آن مورد استفاده قرارگرفته است. وهمچنین بررسی راهنمای برنامه درسی زبان آموزی وکتاب های درسی،راهنمای معلّم به تعیین مولفه های هر مقوله کمک می کند. با بررسی مقایسه ای استانداردهای آموزش ایران با دو کشور آمریکا و انگلیس ، کاستی های نظام آموزشی انشا در ایران تا حدود زیادی مشخص می شود

بررسی موانع استفاده از روش های یاددهی – یادگیری فعال از دیدگاه معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  لیلا اروجلو   حسین قاسم پور مقدم

پایان نامه حاضر پژوهشی است که به منظور بررسی موانع استفاده از روش های یاددهی ـ یادگیری فعال در مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر قم صورت گرفت. با توجه به اهمیت دوره راهنمایی و نقش آن به عنوان پلی بین دوره ابتدایی و دوره متوسطه و تأثیر به کارگیری روش های یاددهی ـ یادگیری فعال در این مقطع آموزشی بر میزان بازدهی و کیفیت نظام آموزشی این تحقیق انجام گرفت.جامعه نمونه این تحقیق عبارت بود از 200 نفر از معلمان مدارس راهنمایی دخترانه شهر قم که از بین 1360 نفر از معلمان شاغل در مدارس دخترانه شهر قم به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی بود و داده های آن از طریق توزیع پرسشنامه جمع آوری شد. به طور کلی هدف از این پژوهش پاسخ دادن به پنج پرسش عمده بود. که پرسش اول مربوط به میزان تأثیر سطح پایین آگاهی و مهارت معلم به عنوان یک مانع در مسیر استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال بود در این رابطه مشخص شد که سطح پایین آگاهی و مهارت معلم با میانگین میزان تأثیر 12/615، تا حد زیادی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد.در پاسخ به سوال دوم که در مورد میزان عملکرد سطح پایین کارایی مدیریت آموزشی به عنوان یک مانع در کاربر های یاددهی یادگیری فعال بود، معلوم گردید که این عامل با میانگین میزان تأثیر 37/616، تا حد زیادی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد. در پاسخ سوال سوم مشخص شد که عدم کاربرد روش های ارزشیابی تحصیلی با میانگین میزان تأثیر 87/595، تا حد متوسطی مانع استفاده از روش های یاددهی و یادگیری فعال می باشد. پاسخ به سوال چهارم تحقیق حاکی از این بود که سطح پایین امکانات و تجهیزات آموزشی با میانگین میزان تأثیر 87/692،تا حد زیادی به عنوان یک مانع در استفاده از روش های فعال نقش دارد. به این ترتیب در پاسخ به سوال پنجم تحقیق، روشن شد از دیدگاه معلمان مدارس راهنمایی دخترانه در شهر قم، سطح پایین امکانات و تجهیزات آموزشی، مهم ترین مانع در استفاده از روش های یاددهی یادگیری فعال می باشد.

تاثیر قصه گویی در پیشرفت خواندن دانش آموزان پسر پایه چهارم منطقه 7 تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  زهرا حقیقی ناصری   حسین قاسم پور مقدم

این تحقیق با هدف بررسی تاثیر قصه گویی در پیشرفت خواندن دانش آموزان پسر پایه ی چهارم ابتدایی منطقه 7 تهران صورت گرفته است .در این پژوهش قصه به عنوان متغیر مستقل و پیشرفت سواد خواندن دانش آموزان پسر پایه ی چهارم آن منطقه به عنوان متغیروابسته محسوب می شود . . فرضیه های این تحقیق عبارتند از : 1- قصه گویی در پیشرفت خواندن کودکان چهارم ابتدایی تاثیر مثبت دارد. 2- روش قصه گویی نمایشی بیش از دیگر روش (خواندن معمولی ) در پیشرفت خواندن دانش آموزان تاثیر مثبت دارد. 3- تاثیر قصه گویی در|یشرفت خواندن کودکان با توجه به سه نوع داستان (تربیتی،تاریخی –مذهبی،تخیلی)متفاوت است. نمونه ی آن به صورت تصادفی ساده شامل 2 مدرسه ابتدایی پسرانه از بین تمامی مدارس ابتدایی پسرانه منطقه 7 انتخاب شده و از هر مدرسه باز هم به صورت تصادفی ساده چهار کلاس، سه کلاس از یک مدرسه به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس از مدرسه دیگر به عنوان گروه گواه انتخاب شده است در این تحقیق ابتدا یک پیش آزمون که بر اساس آزمون پرلز طراحی شده، از هر دو گروه گواه وآزمایش به عمل آمده است و بعد از یک دوره یک ماهه ی قصه گویی روی گروه گواه یک پس آزمون از هر دو گروه به عمل آمد برای آزمون هر سه فرضیه تفاوت نمرات پیش آزمون و پس آزمون محاسبه شده و سپس نمرات بدست آمده در فرضیه اول براساس دو گروه آزمایش و گواه مقایسه شده است. در فرضیه دوم براساس دو گروه قصه گویی نمایشی و خواندن معمولی مقایسه شده است. و در فرضیه سوم هم براساس سه نوع داستان مقایسه شده است و در نهایت اینکه با توجه به مثبت بودن آماره محاسبه شده،هر سه فرضیه در سطح 99 درصد اطمینان پذیرفته شده است.

بررسی میزان انطباق کتابهای درسی پیام های آسمان با اصول و معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا از دیدگاه دبیران دینی و قرآن دوره راهنمایی شهر تهران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سیدمجتبی جمالی   علیرضا عصاره

پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان انطباق کتاب های درسی پیام های آسمان دوره راهنمایی با اصول و معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا از دیدگاه دبیران دینی و قرآن شهرتهران با استفاده از روش توصیفی – پیمایشی ، انجام گرفته است . جامعه آماری این پژوهش شامل دبیران دینی و قرآن مناطق 19 گانه آموزش و پرورش شهرتهران می باشد . که در سال تحصیلی 91 - 90 مشغول به تدریس بوده و حجم این جامعه 989 نفر می باشد . نمونه آماری با استفاده از فرمول تعیین حجم و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی به تعداد 300 نفر (برای هر پایه 100 نفر ) از مناطق 1 – 5 – 10 – 14 و 19 آموزش و پرورش تعیین گردید . برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه براساس مقیاس لیکرت که شامل 40 سوال بوده و روایی و پایایی آن از طریق نظرخواهی از کارشناسان و صاحب نظران و استفاده از روش آلفای کرانباخ سنجیده شد،استفاده شده است .از بین اصول انتخاب و سازماندهی محتوا 10 اصل که تقریباً در اغلب کتاب های برنامه ریزی (وهمین طور راهنمای برنامه درسی تعلیم و تربیت دینی دوره راهنمائی ) مشترک بوده و دربرنامه درسی ملی نیز آمده است انتخاب گردید که شامل اصول ( علاقه ، اهمیت ، قابلیت یادگیری ، اعتبار ، سودمندی) برای انتخاب محتوا ، و (وحدت ، مداومت ، توالی ، وسعت و تعادل) برای سازماندهی محتوا می باشد. برای سنجش هر یک از اصول چهار سوال درنظر گرفته شد که پس از جمع آوری اطلاعات به منظور پاسخگویی به سوالات پژوهش علاوه بر استفاده از آمار توصیفی (میانگین ، فراوانی ، انحراف استاندارد و ... ) ؛ در آمار استنباطی به منظور تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردیده که نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طبق نظردبیران دینی و قرآن شهرتهران کتابهای درسی پیامهای آسمان دوره راهنمایی با اصول و معیارهای انتخاب وسازماندهی محتوا انطباق دارد و تفاوت بین کتابهای سه پایه از نظر توجه به اصول و معیارهای انتخاب و سازماندهی محتوا معنادار است. کلید واژه ها : کتاب پیام های آسمان، سازماندهی محتوا، انتخاب محتوا، دوره راهنمایی

بررسی میزان تاثیر استفاده از نرم افزار های آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 91-90
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  الهام نظیری   حسین قاسم پور مقدم

چکیده: این تحقیق با هدف بررسی میزان تاثیراستفاده از نرم افزار های آموزشی در تقویت مهارت نوشتاری دانش آموزان پایه سوم شهر کرمانشاه انجام گرفت. متغیر مستقل روش تدریس در دو سطح آموزش به روش سنتی و نرم افزاری بود. متغیر وابسته آن افزایش یادگیری در دانش آموزان بوده است. بر اساس روابط بین متغیر ها چهار فرضیه طرح شدند، از میان جامعه آماری دو دبستان و از هر دبستان دو کلاس 33 نفری به صورت تصادفی به عنوان چهار گروه (دو گروه آزمایشی و دو گروه شاهد) جمعا" 132 نفر نمونه آماری را تشکیل دادند. تحقیق از نوع شبه تجربی و روش آن نیمه آزمایشی بود، به منظور تشخیص همگن بودن گروه ها، پیش آزمون بر اساس آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته انجام شد. میانگین نمرات پیش آزمون کلاس های مورد آزمایش از لحاظ آماری معنی دار نبود. در زمان اجرای تحقیق و آزمایش در حد طبیعی شرایط اجرای آن کنترل شد. پس از مدت تحقیق، پس آزمون به صورت آزمون پیشزفت تحصیلی معلم ساخته برای آزمودن فرضیه ها به عمل آمد. ابتدا بین دو گروه آزمایش با استفاده از آزمون "تی" تفاوت میانگین ها و از آزمون "لون" برای برابری واریانس ها در سه درس املا، انشا، بنویسیم آزمون انجام شد، که در بین گروه های آزمایش در هیچ درسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با استفاده از روش تحلیل واریانس و همچنین آزمون "تی" دو نمونه ای تجزیه وتحلیل و مقایسه بین میانگین نمرات دو گروه شاهد و آزمایش انجام گرفت و مشاهده شد نمرات در دو درس املا و بنویسیم فارسی به طور معنی داری افزایش پیدا کرده است اما در درس انشا فارسی تفاوت معنی داری ندارد. برای بررسی فرضیه چهارم مبنی بر بررسی میزان علاقه مندی دانش آموزان به آموزش های الکترونیکی پرسشنامه ای در اختیار گروه آزمایشی قرار گرفت که پس از تجزیه و تحلیل آماری این فرضیه نیز تایید شد. بنابراین با تایید سه فرضیه و رد یک فرضیه در تحقیق فوق این نتیجه به دست آمد که آموزش های الکترونیکی در دروس املا و بنویسیم موثر بوده است و نیز میزان علاقه مندی دانش آموزان را به دروس نوشتاری تا حد قابل ملاحظه ای افزایش داده است اما در درس انشاء تاثیرمعنی داری نداشته است. واژگان کلیدی: نرم افزاهای آموزشی- املا- انشا- فناوری آموزشی

بررسی میزان انطباق محتوای کتاب های فارسی دوره دوم ابتدایی ( پایه های چهارم، پنجم و ششم ) با اهداف برنامه درسی فارسی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مریم اللهیاری   حسین قاسم پور مقدم

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل محتوای کتاب فارسی دوره ی دوم ابتدایی(کلاس های چهارم، پنجم و ششم ) از منظر اهداف شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی می باشد. در این پژوهش با شیوه توصیفی- استنباطی بررسی چگونگی ارتباط متون نوشتاری، تصویرها و تمرین ها با هدف های کتاب های درسی «بخوانیم و بنویسیم» دوره دوم ابتدایی صورت گرفته است .?جامعه مورد مطالعه در این پژوهش محتوای کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی(پایه چهارم ،پنجم،ششم) می باشد.در این پژوهش، تجزیه تحلیل اطلاعات براساس روش تحلیل محتوا می باشد و ابزار گردآوری اطلاعات، جداول مقوله بندی بوده و به منظور پاسخ به پرسشهای اساسی تحقیق از روش های آمار استنباطی ( آزمون خی دو 2 متغیری و آزمون کروسکال-والیس) استفاده شده است. در یک جمع بندی کلی از روش های آمار توصیفی به کار گرفته شده در این تحقیق می توان گفت، تعداد اهداف شناختی، عاطفی و روانی _ حرکتی در کتاب های فارسی کلاس های چهارم، پنجم و ششم به ترتیب برابر با 182 هدف ( 44.83 درصد )، 110 هدف (22.09 درصد ) و 114 هدف (28.08 درصد ) می باشد که در کل 406 هدف را تشکیل می دهند. همچنین تعداد موارد انطباق محتوای متن، تصویر و تمرین در کتاب های فارسی کلاس های چهارم، پنجم و ششم با اهداف تعیین شده، به ترتیب برابر با 321 مورد ( 47.07 درصد )، 282 مورد ( 26.69 درصد) و 179 مورد ( 26.25 درصد ) می باشد که در کل 682 مورد را تشکیل می دهند. نتایج آمار استنباطی نشان داد که در کلاس چهارم، بین محتوای متن، تصویر و تمرین کتاب و اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی رابطه معنادار وجود ندارد. درکلاس پنجم، بین محتوای متن و تصویر کتاب و اهدف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی رابطه معنادار وجود ندارد. اما، نتایج حاکی از آن است که بین محتوای تمرین کتاب و اهداف شناختی و عاطفی رابطه معناداری برقرار است، در حالیکه بین محتوای تمرین و اهداف روانی-حرکتی رابطه معناداری مشاهده نشد. در کلاس ششم، بین محتوای تصویر و تمرین کتاب فارسی با هیچ یک از اهداف شناختی، عاطفی و روانی – حرکتی رابطه معناداری از نظر آماری وجود ندارد. اما، نتایج حاکی از آن است که بین محتوای متن کتاب و اهداف روانی-حرکتی ارتباط معناداری برقرار است.درحالیکه بین متن کتاب و اهداف شناختی و عاطفی نیز زابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد، بین بعد شناختی و روانی- حرکتی کتاب فارسی در سه پایه چهارم، پنجم وششم تفاوت معنی دار وجود دارد؛ اما در بعد عاطفی بین سه پایه تفاوت معنی داری دیده نشد.

بررسی ویژگیهای شناختی کتابهای درسی فارسی دوره ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  زهرا باباسالاری   بهمن زندی

این پژوهش مطالعه ای از نوع تحلیل محتوا در حوزه زبان شناسی شناختی است. این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های شناختیِ کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی و همچنین بررسی میزان انطباق این ویژگی ها با ویژگی های شناختی شناخته شده صورت گرفت. چهار نظریه مهم معنی شناسی شناختی –استعاره مفهومی، طرح واره تصوری، فضای ذهنی و آمیختگی مفهومی- به عنوان چهار ویژگی مهم شناختی در نظر گرفته شد. نمونه های مورد مطالعه، کلیه متون منثور کتاب های درسی بخوانیم فارسی شش پایه تحصیلی دوره ابتداییِ مربوط به سال تحصیلی 1392-93 بود.

مطالعه تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی دوره ابتدایی ایران و آمریکا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشگاه پیام نور مرکز تهران - دانشکده علوم انسانی 1385
  مریم بخشش   بهمن زندی

چکیده ندارد.

بررسی مهارت رونویسی دانش آموزان دوره ابتدایی از دیدگاه آموزگاران ناحیه 4 مشهد استان خراسان رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1386
  سکینه رحیمی   حسین قاسم پور مقدم

چکیده ندارد.

مطالعه تطبیقی برنامه درسی زبان آموزی ایران با کشورهای افغانستان، پاکستان و تاجیکستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1387
  اکرم محمدی   حسین قاسم پور مقدم

چکیده ندارد.

طراحی برنامه درسی دوره پیش دبستانی (آمادگی) برای ورود دانش آموزان مناطق دوزبانه به دوره ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1387
  معصومه عربی   بهمن زندی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر دوره پیش دبستانی بر یادگیری زبان فارسی دانش آموزان اول ابتدایی شهرستان سرو آباد کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1388
  هادی پیره   حسین قاسم پور مقدم

تعلیم و تربیت دوره ی پیش از دبستان و آموزش رسمی در زمان ما اهمّیّتی دیگر یافته است و پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام گرفته است .در همین راستا، این پژوهش به منظور بررسی تأثیرآموزش و پرورش پیش دبستانی بر یادگیری زبان فارسی دانش آموزان پایه ی اوّل ابتدایی شهرستان سروآباد کردستان انجام گرفته است . فرضیه های تحقیق عبارتند از : 1ـ بین یادگیری زبان فارسی دانش آموزانی که از آموزش و پرورش پیش دبستانی برخوردار بوده اند و گروهی که این دوره را تجربه نکرده اند ، تفاوت وجود دارد . 2 ـ بین گذراندن و یا نگذراندن دوره ی پیش دبستانی و پیشرفت در سایر دروس پایه ی اوّل ابتدایی رابطه وجود دارد. 3ـ بین برنامه ی درسی و آموزشی زبان فارسی دوره ی پیش دبستانی ، تفاوت وجود دارد. پژوهش حاضر حول محور یکی از بنیادی ترین مباحث در حوزه ی تعلیم و تربیّت و برنامه های آموزش دبستانی و پیش دبستانی است و به بررسی میزان یادگیری زبان فارسی در دوره ی پیش دبستانی و آماده شدن برای ورود به پایه ی اوّل ابتدایی می پردازد . مهم ترین مسأله موجود در این پژوهش بررسی تأثیر دوره ی پیش دبستانی بر یادگیری زبان فارسی در کودکان دو زبانه می باشد . ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون های محقق ساخته ی خواندن و نوشتن ، پرسشنامه و نمونه هایی از کاربرگ ها است که با استفاده از منابع مرتبط در دسترس تهیّه و از طریق مشورت با افراد صاحبنظر در امر تعلیم و تربیّت ، ( از جمله اسا تید راهنما و مشاور )، روایی آنها بررسی و متناسب با نیازهای آموزشی کودکان مناطق دو زبانه ، اعتبار آنها تأیید شده است . از بین کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی اوّل ابتدایی شهرستان سروآباد در سال تحصیلی 88ـ87 که در مجموع 810 نفر هستند، 131 نفر دانش آموز دختر و پسر ، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. میزان پیشرفت در خواندن با ابزار شفاهی و میزان پیشرفت در نوشتن با ابزار کتبی سنجیده شده است. برای ارزیابی برنامه ی درسی زبان فارسی مراکز پیش دبستانی از پرسشنامه و برای بررسی تأثیر دوره ی پیش دبستانی بر سایر دروس پایه ی اوّل از کارنامه های مخصوصی که نمونه هایی از آن ها در قسمت ضمایم پیوست می باشد ، استفاده گردیده است . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات ، از روش های آمار توصیفی و نیز آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج عمده ی این پژوهش عبارتند از : الف ) بین یادگیری زبان فارسی دانش آموزانی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند و گروهی که این دوره را نگذرانده اند ، از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد . ب ) تأثیرگذراندن دوره ی پیش دبستانی بر دروس علوم تجربی ، ریاضی و هنر، کاملا ً مشهود و آشکار است ؛ امّا از لحاظ آماری دانش آموزان دو گروه ، تفاوتی در یادگیری دروس قرآن و ورزش با هم ندارند؛ ث) دانش آموزان پایه ی اوّل ابتدایی که دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند ، دربرنامه ی درسی و آموزشی زبان فارسی دوره ی پیش دبستانی آنها تفاوت وجود داشته است .

بررسی تأثیر استفاده از روش های تدریس مشارکتی در کتاب جدید فارسی بر تقویت مهارت خواندن دانش آموزان کلاس اوّل راهنمایی شهر نیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  عیسی سجودی   حسین قاسم پور مقدم

امروزه یکی از بحث ها و تلاش های دانشمندان در باب مسائل انسانی پی بردن به فرایند خواندن و روش های مناسب کسب این مهارت در سطوح مختلف می باشد که توسط محققین رشته های مختلف از جمله زبان شناسی، روانشناسی، جامعه شناسی زبان، تعلیم و تربیت و... مورد پژوهش قرار می گیرد، یکی از روش های نوین یادگیری خواندن و دانش های مختلف، روش های مشارکتی می باشد؛ که در پی عدم حصول نتیجه مناسب از روش های سنّتی در آموزش و یادگیری، ارائه و نتایج قابل توجهی از آن کسب شده و پیوسته در حال تکامل و گسترش می باشد . با وجود سیاست ایجاد تغییر و تحوّل در کتب و منابع آموزشی که در حال اجراست، در اغلب مدارس ایران هم چنان از روش های سنّتی استفاده می شود و به نظر می رسد برای رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی در جهان معاصر و حرکت متناسب با رشد جهانی ناگزیر به استفاده از روش های نوین آموزش و یادگیری می باشیم. کتاب های فارسی مقاطع تحصیلی از منابعی است که چندی است مورد تحوّل و تغییر واقع شده، با توجه به اینکه این کتب بر پایه روش های نوین تدریس و یادگیری طراحی و تالیف شده، لازم است شرایط و امکانات لازم برای تغییر رویه تدریس و یادگیری از روش های سنّتی به روش های نوین مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. در این تحقیق کوشیده شده تا تأثیر گونه هایی از روش های تدریس مشارکتی که متناسب با محتوای کتاب و پیشنهاد مولّّّّفین نیز می باشد، انتخاب، و در مقایسه با روش سنّتی در تدریس کتاب جدیدالتألیف فارسی کلاس اول راهنمایی مورد ارزیابی قرار گیرد. بدین منظور گروهی از دانش آموزان کلاس اول راهنمایی مدارس شهرستان نیر بصورت تصادفی ساده به عنوان گروه گواه که با روش سنتی تدریس می شدند و گروهی دیگر برای تدریس به روش مشارکتی به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند تا فرضیه های زیر مورد بررسی قرار گیرند: • استفاده از روشهای تدریس مشارکتی در تدریس کتاب جدید فارسی بر مهارت خواندن دانش آموزان تأثیر مثبت دارد. • تأثیر استفاده از روش های مشارکتی در تقویت مهارت خواندن دانش آموزان بیشتر از روش سنّتی است. • بین نتایج استفاده از روش های مشارکتی در تقویت مهارت خواندن و جنسیت تفاوت معنی داری وجود دارد پس از اجرای پیش آزمون و اعمال روش های مورد نظر در تدریس به آزمودنی ها در زمان مقرّر، پس آزمون از گروه ها به عمل آمده و نتایج حاصله به وسیله روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و فرضیه های یک و دو با سطح اطمینان 95% معنی دار شناخته شد و مورد تائید قرار گرفت و فرضیه سوم معنی دار شناخته نشده و رد شد. با توجه به نتایج حاصله از این تحقیق استفاده از روش های تدریس مشارکتی خصوصا در تدریس کتاب فارسی جدید ضروری به نظر می رسد و لازم است جهت کسب نتیجه بهتر و رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی مواردی همچون توجه هر چه بیشتر مولّفین در تألیف کتب بر پایه روش های نوین تدریس، ایجاد شرایط و امکانات لازم جهت استفاده از روش های نوین در مدارس، آموزش معلّمان و تغییر نگرش و رویه در آنان جهت استفاده از روش های جدید آموزشی مورد توجّه قرار گیرد

تأثیر روش آموزش فرایند محور بر نوشتن فعال (انشا) دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی منطقه ی یک آموزش و پرورش شهرستان رشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1388
  یداله بدرکوهی   علی اصغر کاکو جویباری

این پژوهش به منظور تعیین اثر بخشی روش آموزش فرایند محور بر نوشتن فعال (انشا) دانش آموزان پایه ی پنجم ابتدایی منطقه یک آموزش و پرورش شهر رشت انجام شد. در این پژوهش از طرح دو گروهی پس- آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه ی پنجم ابتدایی منطقه یک رشت تشکیل می داد. از این جامعه 120 نفر به شیوه ی تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند،یعنی دو مدرسه و از هر مدرسه دو کلاس (یکی آزمایشی و دیگری گواه) به شیوه ی تصادفی انتخاب شدند. در اردیبهشت ماه 1388 در گروه های آزمایشی، روش آموزش فرایند محور به کار بسته شد و گروه گواه با روش آموزشی معلم (روش معمولی یا سنتی) آموزش می دید. سپس از هر چهارکلاس در هر دو مدرسه، دو آزمون نوشتن فعال (انشا) به عمل آمد. انشای دانش آموزان توسط معلمان داور (سه معلم) تصحیح و ارزش گذاری شد و نمره ی هر ورقه با احتساب میانگین سه نمره ی معلمان داور محاسبه گردیده است. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری t به منظور مقایسه اختلاف میانگین های پس آزمون ها در هر دو گروه استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد که دانش آموزانی که با روش آموزش فرایند محور آموزش دیده بودند، نمرات بالاتری نسبت به دانش آموزانی که از روش معمولی معلم استفاده کرده بودند، بدست آوردند. به عبارت دیگر، نتایج، حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین گروههای آزمایشی و گواه از نظر دستیابی به مهارت در نوشتن انشا را دارد. بنابر این، نتایج این پژوهش مبین کار آمد بودن روش آموزش فرایند محور بر نوشتن فعال(انشا) است. تعداد واژگان و جملات بکار برده شده در آزمونها نیز مورد مقایسه قرار گرفت که نتایج آنها هم، نشان از افزایش تعداد واژگان و جملات بکار برده شده در انشای کلاسهای آزمایشی را دارد.