نام پژوهشگر: مرتضی فراقی
مرتضی فراقی سید مهدی رحیمی
چکیده یکی از مهم ترین شگردهایی که می تواند موجب برجسته تر شدن یک اثر ادبی شود، آشنایی زدایی است. با بررسی آشنایی زدایی در یک اثر هنری نه تنها به وسعت زبان شاعرانه آن اثر پی می بریم بلکه لذت درک ادبی مخاطب را نسبت به آن در می یابیم. زمانی ارزش واقعی هنر یک هنرمند مشخص می شود که برای مخیل کردن کلام خود از قراردادهای روزمره و عادی عدول کند و اصطلاحات و تعابیر را در قالبی خارج از زبان هنجار به کمک تخیل به تصویر بکشد. خاقانی نیز به واسطه ی احساسات لطیف و ذوق سلیمش، در غزلیات، دست به شکستن نُرم عادی زبان می زند، تا بدین وسیله شعرش را به تصویری برجسته و منحصر به فرد مبدل کند. غزلیات خاقانی به دلیل وجود قصاید فخیم و کم نظیر وی، کمتر مورد توجه محققان و پژوهش گران قرار گرفته و این در حالی است که هنر این شاعر توانمند در سرودن غزل قابل کتمان نیست. همچنین نمی توان تأثیر پذیری غزل سرایان بی همتای قرون بعد همچون حافظ و سعدی را از غزلیات این شاعر بزرگ نادیده انگاشت. در این رساله سعی شده است تا زبان شعری خاقانی در غزلیات، بر اساس نظریه ی آشنایی زدایی مورد بررسی قرار گیرد تا بیش از پیش ارزش هنر این شاعر بزرگ در سرودن غزل بر ما نمایان شود. مصادیق آشنایی زدایی که در این رساله بدان پرداخته شده است: واژگانی، آوایی (واجی)، زمانی (باستان گرایی)، سبکی، معنایی، گویشی، نحوی و نوشتاری می باشد. در ساختار غزلیات خاقانی، آشنایی زدایی های واژگانی و معنایی نقش اساسی تری را نسبت به دیگر موارد ایفا می کنند، همچنین با توجه به اینکه آشنایی زدایی نوشتاری به طور خاص به حوزه ی ادبیات معاصر و شعر این دوره مربوط می شود، در غزلیات خاقانی قابل بررسی و بازیابی نمی باشد .