نام پژوهشگر: لیلا حسینی نیا
لیلا حسینی نیا مجید معارف
فقر در نهج البلاغه به عنوان یک پدیده شوم فردی و اجتماعی است و به معنای نداری، کمبود و از جهت برخی مصادیق، نادانی می باشد. فقر در نهج البلاغه، علت های فردی و اجتماعی فراوانی دارد. از جمله علل فردی آن می توان به تنبلی و سستی، بیکاری، اسراف و تبذیر، ناسپاسی و کفران نعمت، ترک دنیا و گوشه نشینی و. .. اشاره کرد. همچنین از علت های اجتماعی آن می توان به بی عدالتی، توزیع ناعادلانه ثروت جامعه، انحصار سرمایه در دست قشر خاص، مال اندوزی حاکمان، مالیات های سنگین، بهره نبردن درست از منابع ثروت اشاره نمود. فقر آثار شوم فراوانی در حوزه فردی و اجتماعی از خود بر جای می گذارد. از جمله پیامدهای فقر در نهج البلاغه؛ از بین رفتن کرامت انسانی، آسیب دیدن دین، نا امیدی شخص فقیر، وابستگی اقتصادی، بی اعتمادی جامعه به فقیر، از بین رفتن استعدادهای شخص فقیر و... است. راه های مبارزه و درمان فقر از منظر نهج البلاغه، پرداخت حقوق الهی برگردن مومنان از جمله زکات و صدقه، کار و تلاش فقیر و عدم یأس او، تقویت فرهنگ انفاق در بین مسلمانان، سامان دادن به ثروت های جامعه، برقراری عدالت اجتماعی، اصلاح بازار، کنترل قیمت ها و... می باشد.