نام پژوهشگر: اباصلت حسین زاده کلاگر
آزاده ولی نتاج عمران اباصلت حسین زاده کلاگر
برای غیرفعال سازی باکتری streptococcus pyogenes توسط پستاب تخلیه سد دی الکتریک (dbd)، ما محلولی از باکتری کشت داده شده را در محیط مایع (با غلظت 25/0 od600 nm= استاندارد مک فارلند) و محیط جامد (که هر پلیت حاوی محیط کشت جامد، شامل 105×75/7 سلول باکتری می باشد) آماده نمودیم. اثر پرتودهی dbd مخروطی شکل بر باکتری s. pyogenes در زمان های 5، 10 و 15 دقیقه توسط دو روش ارزیابی شد: بررسی کدورت سنجی (برای محلول مایع) و تعیین تعداد cfu (برای محیط جامد). میزان بقای باکتری شدیداً به گاز موثر مورد استفاده بستگی دارد. برای محلول lb کشت داده شده باکتری s. pyogenes، این مقدار به % 5±21 و %8±70 در زمان پرتودهی 15 دقیقه ای توسط گازهای موثر o2 و co2 می رسد. رشد سلول های باکتری روی سطح پلیت جامد برای گازهای o2 و co2 به ترتیب 1 و 270 کلنی بود. نتایج نشان می دهند که پلاسمای اکسیژنی می تواند در غیرفعال سازی s. pyogenes در محیط کشت مایع و جامد موثر باشد. اُزن و حالت منفرد برانگیخته o2 (a1?g) می توانند به عنوان عوامل شیمیایی فعال در این فرآیندها باشند. طیف سنجی گسیل نوری (oes) برای تعیین گونه ها در پلاسمای اتمسفری تولید شده توسط چشمه استوانه ای شکل مورد استفاده قرار گرفت. طیف گسیلی در حالت فشار بالا برای گازهای مختلف بررسی شد. دریافتیم که گونه های واکنش پذیر نقش اصلی را در پلاسمای تولید شده توسط گازهای موثر متفاوت بازی می کنند، در صورتی که فوتون های فرابنفش دارای تأثیر بسیار کمی می باشند.
مریم حافظیان اباصلت حسین زاده کلاگر
مقایسه ظرفیت جذب یون های کبالت(ii) و کادمیوم(ii) توسط جرم زیستی خشک شده و طبیعی اوسیلاتوریا، نشان داد جرم زیستی خشک شده ظرفیت جذب زیستی بالاتری دارد. همچنین اثرات برخی پارامترهای مهم از جمله ph، زمان تماس، دما، غلظت جرم زیستی و نیز تیمارهای مختلف بر ظرفیت جذب زیستی یون های فلزی توسط جاذب زیستی اوسیلاتوریا بررسی شد. در بررسی همدما های جذب سطحی لانگمیر و فروندلیچ برای یون های کبالت(ii) و کادمیوم(ii) و براساس ضرایب همبستگی خطی آنها می توان نتیجه گرفت، داده های مربوط به جذب زیستی کبالت(ii) تناسب بهتری با مدل همدمای تعادلی لانگمیر (97/0=r2) دارد، اما جذب کادمیوم(ii) با مدل همدمای فروندلیچ (98/0=r2) بهتر توصیف شده است.
زهرا حق نواز بازگیر اباصلت حسین زاده کلاگر
در این تحقیق، کیفیت dna استخراج شده، با به کارگیری روش های طیف نورسنجی فرابنفش-مرئی و الکتروفورز مورد بررسی قرار گرفت. محلول های dna برای استفاده در تکنیک ولتامتری پالس تفاضلی با استفاده از بافر استات 5/0 مولار با 8/4=ph، شامل 20 میلی مولار نمک کلرید سدیم تهیه شد. جذب سلستین بلو با افزایش غلظت dna کاهش پیدا کرد و تغییرات قابل ملاحظه ای در طول موج سلستین بلو با افزایش dna مشاهده نشد. حد تشخیص روش فرابنفش-مرئی برای dna مقدار 6-10 × 13/6 مولار به دست آمد. در تکنیک ولتامتری پالس تفاضلی در سطح الکترود خمیرکربن، جریان دماغه سلستین بلو در حضور dna، کاهش یافته و پتانسیل دماغه به سمت مقادیر کم مثبت تر جابه جا شد. در حالیکه در سطح الکترود خمیرکربن اصلاح شده با نانو لوله های کربنی جریان دماغه در حضور dna، افزایش یافته و پتانسیل آن به سمت مقادیر کم مثبت تر جابه جا شده است. حد تشخیص روش ولتامتری پالس تفاضلی برای dnaبا استفاده از الکترودهای خمیرکربن و خمیرکربن اصلاح شده با نانو لوله های کربنی، به ترتیب،9-10 × 66/1 و 10-10 × 63/1 مولار به دست آمد. نتایج نشان دادند که سلستین بلو با dna از طریق پیوند الکتروستاتیک برهم کنش داده است.
حامد یوسف زاده اباصلت حسین زاده کلاگر
این تحقیق به منظور شناسایی گونه های مختلف جنس نمدار با استفاده از نشانگرهای ریخت شناسی، آناتومی و مولکولی انجام پذیرفت. به این منظور، ابتدا 13 رویشگاه نمدار در شمال ایران شناسایی و در هر رویشگاه، تا 15 پایه، با فواصل حداقل 100 متر از یکدیگر انتخاب شدند. از هر درخت نمونه های برگ، گل و میوه جمع آوری شد. در یافته های این تحقیق، هفت گروه متمایز ریختی میوه برای جنس نمدار در شمال ایران شناسایی شد. سطح خارجی پوسته میوه درختان گروه اول، دوم، چهارم، ششم و هفتم درای کرک های ستاره ای، درختان گروه سوم پوشیده با انبوهی از کرک های ساده حنایی رنگ و در گروه پنجم، دارای مخلوطی از کرک-های ستاره ای و ساده است. همچنین هفت گروه ریختی برگ شناسایی شد که صفات حضور کرک در پشت و روی برگ، شکل حاشیه برگ و حضور کرک روی دمبرگ مهمترین صفات متمایز کننده این گروهها از یکدیگر هستند. چهار تیپ روزنه شامل؛ آنیزوسیتیک، پاراسیتیک، آنموسیتیک و آنموسیتیک با دیواره سلول های همراه مواج، برای جنس نمدار شناسایی شد. از نظر موقعیت قرار گرفتن روزنه نسبت به سلول های همراه سه تیپ متمایز بسته به شرایط اقلیمی رویشگاه شناسایی شد. تیپ اول، روزنه پایین-تر از سطح سلول های اپیدرم و در ارتفاعات فوقانی جنگل های هیرکانی و بالاتر از 2000 متر (رویشگاه دلیر) مشاهده شد. تیپ دوم، روزنه بالاتر از سلولهای سطحی، که در شرق جنگل های هیرکانی (رویشگاه لوه) دیده شد. تیپ سوم، روزنه هم سطح با سلولهای اپیدرم، که برای درختان واقع در رویشگاه های میانی جنگلهای شمال کشور (شامل رویشگاه های ولیک بن، واز، چمستان) مشاهده شد. طول دمگل آذین در جمعیت های واقع در ارتفاعات پایین تر از 1200 متر از سطح دریا، بلندتر از جمعیت های ارتفاعات بالاتر از 1500 متر از سطح دریا است. دو نوع خامه شامل کرکدار و بدون کرک برای جنس نمدار در جنگل های شمال ایران، شناسایی شد. دانه گرده نمدار از نظر شکل جزء طبقه oblate و از نظر اندازه جزء گروه متوسط و با سه روزن (به استثنای جمعیت اسالم ترکیبی از سه و چهار روزن) بودند. الگوی الکتروفورزی پروتئین های ذخیره ای بذر بین تیپ های متفاوت ریختی میوه نمدار متفاوت و همسویی بالا بین نتایج گروه بندی صفات ریختی میوه و نیمرخ الکتروفورزی پروتئین های ذخیره ای مشاهده شد. نتایج درخت فیلوژنی بر اساس کل قطعه its1-5.8s-its2 نشان داد که نمونه های مورد بررسی از جنگل های هیرکانی در دو کلاد اصلی تقسیم شده اند (a ، b). کلاد a، به سه زیر کلاد c، d، eمنشعب شد. کلاد b شامل دو نمونه مورد بررسی از جنگل های هیرکانی با مشخصاتی شبیه به گونه tilia dasystylla steven، زیرکلاد c با پراکنش وسیع در سطح جنگل های هیرکانی و از نظر ریخت شناسی شبیه به گونهrupr. tilia rubra است. زیرکلاد d نماینده گروهی از نمدارهای جنگل هیرکانی بود که به دلیل وجود کرک ستاره ای در روی برگ از سایر نمونه ها متمایز است که احتمالا گونه جدید محسوب می شود. کلاد e که محدوده پراکنش آن منحصر به غرب جنگل های هیرکانی و منطقه اسالم است از نظر شکل ظاهری شبیه به steven tilia begonifolia می باشد و تنها تفاوت آن در وجود تعداد بیشتر گل در گل آذین و دانه گرده با چهار روزن می باشد. همچنین مقدار d بر اساس آزمون tajima برای هر دو قطعه its مثبت و به ترتیب برابر 04/0 و 65/0 می باشد. نتایج آزمون tajima test نشان از تمایز نسبت تکاملی جمعیت اسالم از سایر جمعیت ها دارد. در بین نمونه های جمع آوری شده از سرتاسر جنگلهای هیرکانی، cbc مشاهده نشد. کارایی ساختار ثانویه در افزایش دقت استنباط فیلوژنتیکی جنس نمدار، به طور نسبی تایید شد. شش ریبوتیپ با ویژگی های ریختی و مولکولی متفاوت در سطح جنگل هیرکانی شناسایی شد. هیچ پلی مورفیسمی در ترتیب نوکلئوتیدی فاصله بین ژنی trnl-f بین نمونه های مطالعه شده از جنگل هیرکانی مشاهده نشد و عدم کارایی این نشانگر (trnl-f) در بررسی سیستماتیک جنس نمدار تایید می گردد. البته نتایج این تحقیق کارایی نسبی نشانگر its در رفع ابهامات تاکسونومیک جنس نمدار را تایید می نماید. در نهایت بر اساس مجموعه مستندات ارائه شده (ریختی و مولکولی) حضور گونه tilia dasystyla ؛ tilia begoifolia و همچنین سه فرم مختلف از گونه tilia rubra شامل: tilia rubra subsp. caucasica f. lasiocarpa (rupr.) ؛ tilia rubra subsp. caucasica f. subcostata (rupr.) ؛ tilia rubra subsp. caucasica f. angulata (rupr.) و نیز یک گونه جدید به عنوان,sp.nov. tilia hyrcana tabari and colagar در جنگلهای هیرکانی گزارش می شود. همچنین جمعیت بندبن به عنوان یک واحد تکاملی مهم (evolutionary significant unit) معرفی می گردد
مهسا رزاز علیرضا نقی نژاد
جنس ممرز (carpinus l.) با حدود 130 گونه، به تیره ی غان (betulaceae) تعلق دارد و گونه های آن بیشتر در نیمکره ی شمالی و عمدتاً در اروپا-آسیا انتشار دارند. بر اساس فلورا ایرانیکا، این جنس دارای دوگونه لور carpinus) orientals mill.) و ممرز (l. carpinus betulus) در جنگل های هیرکانی ایران می باشد. گونه-های این جنس از لحاظ ویژگی های ریخت شناسی بسیار متنوع بوده و بسیاری از مشکلات تاکسونومی مابین گونه-های این سرده به ویژه گونه c. orientalis به صورت حل نشده باقی مانده است. مطالعه ی کنونی به منظور بررسی جمعیت های مختلف گونه لور در استان های شمال و شمال شرقی ایران (خراسان شمالی، گلستان مازندران و گیلان) با استفاده از صفات ریخت شناسی، تشریحی و استخراج پروتئین از دانه صورت گرفته است. به این منظور مطالعات بر روی نمونه های هرباریوم دانشگاه فردوسی مشهد ، هرباریوم مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع استان گلستان، مازندران و موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع ایران و نمونه های جمع آوری شده طی فصول رویشی سال های 1390 و 1391 انجام شد. برش گیری در مطالعات تشریحی ساقه و برگ، به روش دستی انجام و برش ها رنگ آمیزی شدند. ماتریس داده ها از 28 صفت ریخت شناسی، 53 صفت تشریحی ساقه و برگ، 10 باند حاصل از استخراج پروتئین تشکیل شد. صفات متمایز کننده به کمک آنالیزهای مولفه ی اصلی (pca) و خوشه ای (cluster analysis) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه مولکولی در جمعیت های این گونه تا حد زیادی با نتایج حاصل از مطالعات ریخت شناسی این جمعیت ها مطابقت داشته، آن را تایید می نمایدکه می توان نتیجه گرفت تغییرات ریخت شناسی در گونه مورد مطالعه ناشی از وجود تنوع ژنتیکی بین جمعیت هاست. اما مطالعات تشریحی برگ و ساقه، مطابقت کاملی را با نتایج مطالعات ریخت شناسی و مولکولی نشان نمی دهند که این عدم تطابق نشان می دهد صفات تشریحی تا حد زیادی تحت تاثیر شرایط محیطی، عوامل اکولوژیکی مانند ارتفاع از سطح دریا و نوع رویشگاه قرار دارند.
مریم بادبر اباصلت حسین زاده کلاگر
سفیدپلت، بومی جنگل های هیرکانی شمال ایران است، که شباهت ریختی بسیاری با سپیدار دارد. هدف این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی populus alba و populus caspicaدر مناطق غرب جنگل های هیرکانی با استفاده از نشانگر مولکولیtrnl-f است. برای این منظور 12 نمونه برگی شامل 10 نمونه سفیدپلت و 2 نمونه سپیدار از 5 رویشگاه مختلف جمع آوری شدند. dnaی ژنومی از برگ نمونه ها با استفاده از ctab و sds- پتاسیم استات استخراج گردید. محصولات pfu-pcrی از قطعه trnl-f تکثیر شده توالی یابی شدند. نتایج نشان داد که تعداد نوکلئوتید های منطقه trnl-f تقریبا برای جمعیت های هر دو گونه در حدود 392 الی 394 نوکلئوتید بود. در بررسی حضور انواع نوکلئوتیدها، مقدار نوکلئوتید آدنین در سفیدپلت و سپیدار بیش تر و در نمونه های بانک ژن، نوکلئوتید تیمین بیش تر در ترکیب نوکلئوتیدی آن ها مشاهده گردید که تا حدی نشان دهنده تشابه حضور نوکلئوتیدی سفیدپلت و سپیدار است. پس از ردیف سازی توالی های هر دو گونه، ترسیم درخت فیلوژنی بر اساس نشانگر trnl-f انجام گرفت، نتایج نشان داد اگر چه این دو گونه با داشتن تفاوت های کم مورفولوژیکی دارای تفاوت کمی نیز در منطقه غیر کد کننده کلروپلاستی trnl-f شان هستند ولی این نشانگر کلروپلاستی تفاوت قابل ملاحظه ای را بر اساس مقادیر و درصد حضور نوکلئوتیدها و میزان جهش های منطقه trnl-f در میان این دو گونه نشان نمی دهد. در این مطالعه تک نیایی بودن سفیدپلت و سپیدار معین گردید و هم چنین مشخص شد که صنوبر بومی جنگل های هیرکانی، سفیدپلت، به بخش پوپولوس متعلق بوده و از میان گونه های موجود در این بخش، این گونه بیشترین قرابت ژنتیکی را با سپیدار دارد. اما در بین نمونه های مورد بررسی، دو نمونهsc1 و rh2، با قرار گرفتن در گروهی مجزا، دارای الگوی نوکلئوتیدی متفاوت تر و فاصله ژنتیکی بیش تری با گونه سپیدار و سایر سفید پلت ها بودند، که این امر می تواند در نتیجه هیبریداسیون وسیع و درون گونه ای بین صنوبرها باشد که به عنوان یکی از عوامل مهم و مشکل آفرین در شناسایی دقیق بین صنوبرها مطرح می باشد. از این رو به منظور تفکیک تاکسونومیکی بین این دو گونه انجام مطالعات بیش تر با نشانگر های هسته ای و یا کلروپلاستی پیشنهاد می گردد.
حامد معماریانی اباصلت حسین زاده کلاگر
پلاسما یا چهارمین حالت ماده، گاز یونیزهای است که میزان یونیزاسیونِ آن از 100% تا مقادیر بسیار کم متغیر است. پلاسما نه تنها الکترونها و یونهای گوناگون را تولید مینماید، بلکه میتواند مولکولها و اتمهای خنثی از جمله رادیکالهای آزاد و اتمهای تحریک شده از لحاظِ الکتریکی حاویِ واکنش پذیریِ شیمیایی بالا را تولید کند. همچنین قابلیت نشر فوتونهای فرابنفش را دارد. در این مطالعه، پلاسمای جت اتمسفری غیرحرارتی آرگون/ هوا، برای استریلیزاسیون اشریشیا کلای، از محیط lbی جامد و مایع به کاربرده شد. همچنین مجموع پروتئینها و bsa، dnaی ژنومی و پلاسمیدی و سطوح مالوندیآلدهاید، به ترتیب توسط sds-page و رنگ آمیزی نیترات نقره و کوماسی بلو، الکتروفورز در ژل آگارز و اندازه گیری od534nm ارزیابی شدند. برای تأیید پلاسمید استخراج شده، pcr انجام شد. پس از تیمار، نواحی غیرفعال سازی اشریشیا کلای و سطوح مالوندیآلدهاید افزایش یافت. تیمار بیش از 3 و ا دقیقه، به ترتیب سبب تخریب کامل dnaی ژنومی و پلاسمیدی شد. به علاوه، الگوهای باندی مجموع پروتئینها تغییر و غلظت اسیدهای آمینه در نتیجهی آزمایش نین هیدرین، افزایش یافت. نتایج به دست آمده پیشنهاد میکند که پلاسمای سرد به عنوان یک وسیلهی کارآمد در استریلیزاسیون و تجزیهی ماکرومولکولهای اشریشیا کلای از سطح ابزار استریلیزه شده عمل نماید. این فرآیندها، میتواند به گونههای واکنش پذیر و همچنین رادیکالهای پر انرژی نسبت داده شود.
مهران جام برسنگ عبدالریوف صمدی
در این کار، یک روش سریع، ساده و حساس برای تشخیص و اندازه گیری آدنوزین تری فسفات در باکتری ای کلای در محیط کشت خالص ارائه شده است. اساس کار بر اندازه گیری آدنوزین تری فسفات در غلظت های مختلف از باکتری در نمونه های آزمایشی بوسیله نور تابی حاصل از واکنش آدنوزین تری فسفات و عصاره دم کرم شب تاب که حاوی لوسیفرین و لوسیفراز است، که با انجام واکنش نورتابی بین آدنوزین تری فسفات و لوسیفرین کرم شب تاب نور تولید می شود و از این نور ایجاد شده به عنوان علامت تجزیه ای استفاده می گردد. هدف از این مطالعه، توسعه روشی ساده و سریع برای تشخیص ای کلای زنده در نمونه های آزمایشگاهی بوده است. بعد از پرورش نمونه های باکتری و انجام رقیق سازی سریالی، نمونه های باکتری بوسیله سانتریفوژ جدا شدند. خطای نسبی این کار در حدود 7/1% بوده است. رنج خطی و حد تشخیص این کار به ترتیب 16-10 تا 10-10 و 15-10 مول از آدنوزین تری فسفات بود. نتایج بدست آمده نشان می دهند که با این روش می توان در حدود 300 باکتری ای کلای در میلی لیتر که معادل با 15-10 مول از آدنوزین تری فسفات است را تشخیص داد.
طاهره خواجوند اباصلت حسین زاده کلاگر
چکیده مشتقات فوران، نشر کننده فلوئورسانس بسیار خوبی برای واکنش های نورتابی شیمیایی پراکسی اکسالات ها می-باشند. واکنش پراکسی اکسالات ها مانند بیس (2،4، 6- تری کلروفنیل) اکسالات با هیدروژن پراکسید می تواند با شکل-گیری حدواسط دی اُکستان دی اُن انرژی را به یک فلوئورسر انتقال دهد. مشتق جدید فوران (دی اتیل-2- (ترشیوبوتیل-آمینو)-5- دی فنیل-3و4- فوران دی کربوکسیلات) به عنوان فلوئورسر برای سیستم پراکسی اکسالات مورد استفاده قرار گرفته است که می تواند نور آبی را تولید کند. رابطه میان شدت نورتابی شیمیایی و غلظت فلوئورسر، پراکسی اکسالات ، سدیم سالیسیلات و هیدروژن پراکسید بررسی شده است. پارامترهای سینیتیکی شامل شدت در ماکزیمم نورتابی، زمان در ماکزیمم شدت، بازده کل نورتابی، ماکزیمم شدت تئوری و ثابت های سرعت شبه درجه اول صعودی و نزولی توسط برازش کامپیوتری منحنی های شدت بر حسب زمان نورتابی شیمیایی تعیین شدند. نتایج نشان داده که مشتق جدید فوران می تواند به عنوان یک نشر کننده فلوئورسانس آبی با راندمان کوانتومی بالا در واکنش پراکسی اکسالات استفاده شود. اثر کتکول آمین ها (دپامین، اپی نفرین و متیل دوپا) در شدت نورتابی شیمیایی سیستم بیس (2،4، 6- تری کلروفنیل) اکسالات- دی اتیل-2- (ترشیوبوتیل آمینو)-5- دی فنیل-3و4- فوران دی کربوکسیلات- هیدروژن پراکسید- سدیم سالیسیلات مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که نور نشر شده از این سیستم نورتابی شیمیایی در حضور دپامین تضعیف اما در حضور اپی نفرین و متیل دوپا تقویت می شود. از آنجائیکه یک رابطه خطی بین غلظت کتکول آمین ها و تغییرات شدت نورتابی شیمیایی مشاهده شد، بنابراین یک روش جدید برای اندازه گیری کتکول آمین ها معرفی گردید. بررسی آماری نشان داد که در شرایط بهینه این رابطه در محدوده های غلظتی 7/12-5/0، 83/1-06/0 و 52/3-069/0 میکروگرم بر میلی لیتر به ترتیب برای دپامین، اپی نفرین و متیل دوپا با ضرایب همبستگی بزرگتر از 99/0 خطی بودند. حد تشخیص های (3 (s/n = به دست آمده کتکول آمین ها با ترتیب ذکر شده نیز 3/0، 03/0 و 04/0 بودند. انحراف های استاندارد نسبی (rds) محاسبه شده برای 5 بار اندازه گیری غلظت 1 میکروگرم بر میلی لیتر کتکول آمین ها با ترتیب ذکر شده 9/1%، 5/2% و 2/5% بودند. یک مدل حدواسط ادغام شده برای تعیین پارامترهای سینیتیکی این سیستم نورتابی شیمیایی در حضور و غیاب کتکول آمین ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که کتکول آمین ها نه تنها می توانند شدت نورتابی را تغییر دهند، بلکه می توانند ثابت سرعت های صعودی و نزولی را نیز تغییر دهند. در نهایت توانایی به کارگیری سیستم نورتابی شیمیایی برای اندازه گیری کتکول آمین ها در نمونه های دارو مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر کاتالیزوری کمپلکس تک هسته ای (n-(2-(2- آمینو اتیل آمینو) اتیل) 1h-پیرول-2-کربوکسامید-مس (ii) در شدت نورتابی شیمیایی سیستم لومینول - فلورسئین- هیدروژن پراکسید در محیط قلیایی بررسی شد. نتایج نشان داد که شدت نورتابی شیمیایی لومینول- فلورسئین-هیدروژن پراکسید کاتالیز شده با کمپلکس تک هسته ای مس (ii) قویاً افزایش می یابد. توانایی این کمپلکس در مقایسه با چند کمپلکس مرسوم بررسی و ملاحظه شد این کمپلکس فعالیت کاتالیزوری قابل توجهی از خود نشان می دهد. تاثیر پارامترهای موثر بر شدت نورتابی شیمیایی شامل غلظت لومینول ( m2-10- 4-10)، فلورسئین ( m 3-10- 5-10) و هیدروژن پراکسید (m 3-1) با استفاده از روش سطح پاسخ و طرح آزمایشی باکس-بنکن (box-behnken) بررسی شدند. نتایج نشان دادند از میان سه متغیر بررسی شده غلظت لومینول و هیدروژن پراکسید دارای بیشترین تاثیر بر میزان شدت نورتابی شیمیایی بودند. با توجه به مدل تجربی به دست آمده توسط روش سطح پاسخ، ارتباط میان متغیرهای مورد مطالعه و میزان شدت نورتابی شیمیایی مناسب تشخیص داده شد. اثر کاتالیزوری کمپلکس های دو هسته ای مس (ii) در واکنش نورتابی شیمیایی لومینول- هیدروژن پراکسید مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد این کمپلکس ها تجزیه هیدروژن پراکسید به آنیون رادیکال سوپراکسید که باعث اکسیداسیون لومینول می شود را کاتالیز می کنند. نتیجه قابل توجه این بود که این کمپلکس ها واکنش نورتابی شیمیایی لومینول را در محیط بازی تنها در حضور اکسیژن محلول و حتی در ph 5/7 در حضور غلظت پایین هیدروژن پراکسید، کاتالیز می کنند، در واقع باعث کاهش ph بهینه واکنش نورتابی شیمیایی لومینول- هیدروژن پراکسید می-شوند. به منظور دستیابی به بالاترین شدت نورتابی شیمیایی پارامترهای موثر شامل: ph، غلظت هیدروژن پراکسید، لومینول و کمپلکس ها بهینه شدند. تحت شرایط بهینه، اثر بعضی از اسیدهای آمینه در نورتابی شیمیایی سیستم لومینول- هیدروژن پراکسید کاتالیز شده با کمپلکس های دو هسته ای مس (ii) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنها اسیدهای آمینه گوگرددار سیستئین و گلوتاتیون می توانند شدت نورتابی شیمیایی لومینول کاتالیز شده با این کمپلکس ها را کاهش دهند بنابراین از این پدیده می توان برای اندازه گیری این ترکیبات استفاده نمود. اثر خاموش کنندگی هگزی تیازوکس در نورتابی شیمیایی سیستم لومینول- هیدروژن پراکسید کاتالیز شده با نانو ذرات طلا مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که هگزی تیازوکس موجب تضعیف واکنش نورتابی شیمیایی این سیستم می شود. بر این اساس، روش جدیدی برای اندازه گیری هگزی تیازوکس معرفی شد. به منظور بررسی اثر سه متغیر آزمایشی شامل غلظت لومینول، هیدروژن پراکسید، ph در شدت نورتابی شیمیایی لومینول کاتالیز شده با نانوذرات طلا و دستیابی به حداکثر شدت نشر از طرح آزمایشی باکس-بنکن (box-behnken) استفاده شد. در شرایط بهینه، شدت نورتابی شیمیایی خالص با غلظت هگزی تیازوکس در محدود? غلظتی 35/0- 017/0 میلی گرم به لیتر با ضریب همبستگی 997/0 خطی بود. حد تشخیص (3s/n=) به دست آمده برای هگزی تیازوکس نیز با استفاده از نمودار معیارگیری 011/0 میلی گرم به لیتر بود. انحراف استاندارد نسبی (rds) محاسبه شده برای 7 بار اندازه گیری غلظت 25/0 میلی گرم به لیتر 2/4% بود. همچنین، این روش نورتابی شیمیایی برای اندازه گیری سم هگزی تیازوکس در میوه نارنگی و آب شیر به کار گرفته شد. نانوذرات هسته-پوسته، سیلیکا-پلی اتیلن گلیکول دوپه شده با فلوئورسرهای 10،9-دی فنیل آنتراسن (dpa)، مشتق تری اتوکسی سیلان ردامین b و سیانین 5 سنتز و شناسایی شدند. این ساختارها شامل: نانوذرات سیلیکا-پلی اتیلن-گلیکول دوپه شده با تنها یک فلوئورسر، دو و هر سه فلوئورسر بودند. رفتارهای الکتروشیمیایی، نورتابی الکتروشیمیایی فلوئورسرهای دوپه شده در ساختار نانوذرات سیلیکا-پلی اتیلن گلیکول، در حضور 2- (دی بوتیل آمینو) اتانول (dbae، به عنوان گونه هم واکنش دهنده) در بافر آبی مورد بررسی قرار گرفتند نتایج نشان داد که فرایند انتقال انرژی رزونانسی فورستر (fret) موثری بین فلوئورسرهای دوپه شده شکل می گیرد به گونه ای که رنگ نور نشری بر اساس انتخاب نوع فلوئورسر پذیرنده-انرژی ساطع می شود. بنابراین با استفاده از این نانو ذرات می توان گونه های نورتاب جدید با کارایی نورتابی الکتروشیمیایی بهتر در محیط آبی و محفاظت شده توسط ماتریکس سیلیکا در برابر واکنش های الکتروشیمیایی ناخواسته، فراهم نمود. همپنین با توجه به اینکه نورتابی الکتروشیمیایی هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای تنها در محیط آلی امکان پذیر است در این راستا با به کارگیری نانوذرات هسته-پوسته، سیلیکا-پلی اتیلن گلیکول به عنوان بستر، نورتابی الکتروشیمیایی 9،10-دی فنیل آنتراسن در محیط آبی بررسی شد. از آنجائیکه طی فرآیند سرطانی شدن یک بافت تغییرات فراوانی در سطح متابولیت های حیاتی سلول رخ می دهد بر این اساس، از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه(ftir) به عنوان یک روش سریع و غیر مخرب برای تشخیص بافت های سالم از سرطانی بافت معده انسان استفاده شد. به این منظور، طیف های جذبی هر دو قسمت سالم و سرطانی بافت های معده چهار بیمار مبتلا به سرطان معده (رنج سنی 2 ± 65) پس از آماده سازی در ناحیه cm-1 4000-600 توسط دستگاه ftir ثبت شدند. طیف ها در دو ناحیه cm-1 3100-2800 و cm-1 1800-900 به طور جداگانه مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج نشان داد سطح متابولیت های حیاتی سلول در بافت های سرطانی نسبت به سالم کاهش می یابد. این بررسی نشان داد با استفاده از تکنیک ftir می توان جهت اندازه گیری نسبت متابولیت های نمونه های بافت سالم و سرطانی استفاده نمود و این تکنیک می تواند برای تشخیص سرطان توسعه یابد.
سمیرا حاجی احمدی اباصلت حسین زاده کلاگر
دو ساختار هندسی تخلیه سد دی الکتریک در فشار اتمسفر طراحی و ساخته شد. یک ساختار در قالب پلاسمای پستاب و دیگری جت پلاسمای سرد راه اندازی شد. برای بررسی اثر پلاسمای پستاب بر نمونه های زیستی، از باکتری پیوژن و قارچ کاندیدا آلبیکنس استفاده شد. پلاسمای پستاب توانایی بالایی در استریلیزاسیون به ویژه در مورد قارچ نشان داد، به طوری که تعداد کلونی های فعال قارچ پس از 15 دقیقه پردازش پلاسمای اکسیژن به صفر رسید. از طرف دیگر، جت پلاسما برای پردازش موضعی انتخاب مناسبی به نظر می رسد. همچنین، برای شناسایی گونه های موجود در پلاسما، طیف سنجی گسیل نوری مورد استفاده قرار گرفت و طیف پلاسمای پستاب و شعله سرد ارزیابی شد. رادیکال هیدروکسیل و اکسیژن اتمی از عوامل موثر در ضدعفونی می باشند که در طیف پلاسما شناسایی شدند.
فاطمه کریمی درمنی اباصلت حسین زاده کلاگر
چکیده: تحرک اسپرم یکی از شاخصه های اصلی باروری مردان می باشد و لازمه لقاح موفق می باشد. میتوکندری ها مطالبات جدی اسپرم به انرژی را از طریق فسفریلاسیون اکسیداتیو به واسطه زنجیره انتقال الکترون تسهیل می کنند. با این وجود، میتوکندریها در قطعه میانی اسپرم به عنوان منبع داخل سلولی عمده متابولیت های واکنش پذیر اکسیژن (ros) و رادیکال های آزاد به خاطر نشت الکترون از زنجیره انتقال الکترون میتوکندری به حساب می آیند؛ که منتهی به پراکسیداسیون لیپیدی و تشکیل محصولات واکنش پذیر و متاژنیک آلدئیدی مثل مالون دی آلدهید (mda) و در نهایت منجر به از دست رفتن درستی، سیالیت غشاء و کاهش باروری در مردان می گردد. ظرفیت آنتی اکسیدان های تام (tac) در سمینال پلاسما ros را خنثی میکنند. بنابراین، tac نقش مهمی در حفاظت از اسپرماتوزوآ در برابر حملات ros و پراکسیداسیون لیپیدی (lpo) دارد. در این مطالعه ما به ارتباط بین حذف های بزرگ ژنوم میتوکندری (mtdna) با دو مارکر بیوشیمیایی استرس اکسیداتیو (tac و mda) به عنوان یکی از دلایل کاهش کیفیت اسپرم و ناباروری ایدیوپاتیک مردان در سمینال پلاسما مردان نابارور ایدیوپاتیک و سیگاری پرداختیم. در این تحقیق 60 نمونه از سمن مردان بارور و نابارور سیگاری-غیرسیگاری از مرکز ivf حضرت فاطمه الزهرا (س) شهرستان بابل جمع آوری گردید. آنالیز مرسوم سمن به مدت یک ساعت مطابق با دستورالعمل (who, 1999) انجام شد. سلول های اسپرم به روش swim up از مایع سمن جدا شدند. سطح tac و mda پلاسمای سمینال به ترتیب با روش های tba و frap اندازه گیری گردید. یک روش فنل/کلروفرم برای استخراج کل dna از اسپرماتوزوآ استفاده شد. تکنیک های long pcr و primer-shift pcr برای آنالیز حذف های بزرگ چندگانه در mtdna به کار رفت. نتایج مان نشان داد که میانگین سطح tac پلاسمای سمینال در مردان نابارور و سیگاری به طور معنی داری پایین تر از مردان بارور و غیرسیگاری بود. در مقابل سطح mda در مردان نابارور و سیگاری به طور معنی داری بالاتر از مردان بارور و غیرسیگاری بود. آنالیز محصولات pcr ما چندین حذف بزرگ mtdna 4977، 7591 و 7491 جفت بازی را در mtdna اسپرم همه گروه ها (بارور و نابارور- سیگاری و غیرسیگاری) نشان داد. فراوانی حذف های mtdna در مردان نابارور و سیگاری بیشتر از مردان بارور و غیر سیگاری بود، با این وجود این ارتباط بین افراد سیگاری و غیرسیگاری معنی دار نبود (795/0p=). به علاوه، سطح mda در گروه نمونه های جهش یافته بالاتر از گروه نمونه های فاقد جهش بود (018/0p=). با این وجود، سطح tac پلاسمای سمینال در گروه جهش یافته کمتر از گروه جهش نیافته بود. اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود. این نتایج نشان می دهد، که کمبود tac و افزایش lpo یا محصولات سمی حاصل از آن ها از قبیل mda، ممکن است با آسیب اکسیداتیو بر dna، به صورت حذف های بزرگ در mtdna ثابت شود. بنابراین، روشن شدن اساس مولکولی این نقص ها در مردان نابارور وسیگاری با سابقه ناباروری ناشناخته برای تشخیص بهتر و مدیریت درمان ناباروری (art) ضروری است. کلمات کلیدی: مردان نابارور، مردان سیگاری، dna میتوکندری، حذف های بزرگ، پراکسیداسیون لیپید، ظرفیت آنتی اکسیدان های تام.
الهه مسیبی سید مسعود هوشمند
چکیده سقط مکرر(rm) به صورت 3 یا تعداد بیشتری شکست متوالی در بارداری تعریف می شود و تخمین زده می شود بر حدود 1% از زوجینی که برای باردار شدن تلاش می کنند اثرگذار است. اگرچه مطالعات بسیاری برای شناسایی مکانیسم زیربنایی سقط انجام شد. اما علت rm در حدود 50% موارد ناشناخته باقی مانده است چندین عامل ژنتیکی تاکنون مرتبط با سقط مکرر شناسایی شد. با اینحال مطالعات کمی در مورد ارتباط میان تغییرات dna میتوکندری و سقط مکرر صورت گرفته است. هدف از این مطالعه به دست آوردن اطلاعات جدید در مورد علل ژنتیکی rm است.کمپلکس i میتوکندری برای این مطالعه انتخاب شد زیرا که نقش مهم میتوکندری در فرایندهای مهم نمو اولیه جنین غیرقابل انکار است. در مجموع از 33 زن مبتلا به سقط مکرر و 100 زن بدون سابقه ی سقط نمونه ی خون جمع آوری شد و بعد از استخراج dna و تکثیر ژنوم در ناحیه ی nadh دهیدروژناز میتوکندریاییi جهش t4216c به میزان 33% در زنان مبتلا به سقط و 11% در زنان گروه شاهد دیده شد که با بررسی نتایج در spss این اختلاف بین زنان مبتلا و گروه شاهد معنا دار شد(p<0.05)، اما هنوز مطالعات بیشتری لازم است تا بتوان نقش جهش t4216c را به طور حتمی در سقط مکرر تعیین کرد چرا که نرخ این جهش در میان زنان مبتلا به سقط جمعیت های مختلف متفاوت می باشد. واژه های کلیدی: سقط مکرر، nadhدهیدروژناز میتوکندریاییi (nd1)، جهش t4216c.
شیوا رجبی کفشگر اباصلت حسین زاده کلاگر
این تحقیق به منظور بررسی تمایز ژنتیکی و ارتباط فیلوژنتیکی لور(carpinus orientalis) جنگل های هیرکانی شمال ایران (10 جمعیت، 10 پایه) با استفاده از ناحیه trnl-f از dnaی کلروپلاستی انجام پذیرفت. برای این منظور dna کلروپلاستی برگ با استفاده از روش ترکیبی ctab و sds- پتاسیم استات استخراج و pcr گردید، سپس محصولات pcr قطعه trnl-f، توالی یابی شدند. طول قطعه trnl-f در بین کل نمونه های توالی یابی شده با تغییرات بسیار اندک بین 370- 369 جفت باز بود. بررسی نوکلئوتیدی نمونه ها نشان داد، گونه لوری که از رستم آباد گیلان جمع آوری شده دارای درصد سیتوزین و تیمین کمتر از سایر نمونه ها است. آزمون پارسیمونی از 584 جایگاه نوکلئوتیدی نشان داد که 358 جایگاه حفاظت شده، 113 جایگاه متغیر، 6 جایگاه پارسیمون و 107 جایگاه انحصاری است. رسم درخت فیلوژنی نیز نشان داد نمونه های s1، s7، s9 و s12 که به ترتیب از مناطق رود قوزلق در استان گلستان، بجنورد در استان خراسان شمالی، جنگل جوزاک در استان خراسان شمالی، اسالم در استان گیلان جمع آوری شدند، در یک گروه کاملا مجزا از دیگر گونه های لور قرار گرفتند که نشان می دهد این گروه از نظر ژنتیکی متفاوت از سایر گونه های لور است. پیشنهاد می گردد برای اطمینان از این نتایج مطالعات بیشتری با استفاده از سایر نشانگرهای کلروپلاستی و هسته ای انجام گیرد
فاطمه اکبرزاده روشن حامد یوسف زاده
شاه بلوط یکی از سرده های ارزشمند جنگل هیرکانی از جمله جنگل های گیلان است که نخستین بار حضور آن توسط پارسا (1950) گزارش شد. متاسفانه از تاریخچه پراکنش این گونه و وسعت پراکنش آن اطلاعات چندانی موجود نیست، اما آنچه مشخص است اندک رویشگاه های به جا مانده از این گونه نیز به دلیلی تخریب وسیع انسانی و ابتلا به بیماری، از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند. اگرچه شاه بلوط های موجود در جنگل های شمال ایران تحت همان نام شاه بلوط اروپایی شناخته می شود، تاکنون مطالعه جامعی در جهت شناسایی این شاه بلوط ها صورت نپذیرفته است. در این تحقیق، تکنیک dna بارکدینگ به عنوان روشی آسان و سریع برای شناسایی جایگاه تاکسونومیکی شاه بلوط های شمال ایران مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق، از تمامی رویشگاه های این گونه در ایران (سه رویشگاه ذکر شده در بخش غربی استان گیلان) نمونه برگ تهیه و بعد از بیومتری، شش پایه انتخاب و ناحیه ژنی psba ، فاصله انداز غیرکد کننده trnh-psba و trnl-f توالی یابی شد. نتایج نشان داد که طول کل قطعه ژنی psba برای نمونه های شاه بلوط گرفته شده از بانک ژنی و شاه بلوط های منطقه هیرکانی 66 جفت باز و بدون تنوع نوکلیوتیدی و طول قطعه بین ژنی trnh-psba،448 -436 جفت باز است که شاه بلوط های منطقه هیرکانی با حذف 12 جفت باز دارای کمترین طول به میزان 436 جفت باز است. از پنج جایگاه انحصاری در این ناحیه، جایگاه انحصاری اول و دوم در موقعیت 366 و 495 مربوط به گونه castanea dentata، جایگاه انحصاری سوم در موقعیت 401 و مربوط به c. sativa، جایگاه انحصاری چهارم و پنجم در موقعیت 406 و 437 مربوط به گونه c. pumila است. همچنین طول کل قطعه بین ژنی trnl-f، بین 378-389 جفت باز است که شاه بلوط موجود در ایران با حذف 11 جفت باز دارای کمترین طول به میزان 378 جفت باز است. بررسی فاصله ژنتیکی گونه ها و جمعیت های مورد بررسی نشان داد که نمونه های جنگل هیرکانی فاقد فاصله ژنتیکی از یکدیگر بودند. این ناحیه دارای شش جایگاه متغیر و از نوع انحصاری مربوط به نمونه های بانک ژنی بود. جایگاه انحصاری اول و دوم در موقعیت 24 برای , c. mollissima c. seguinii و 244 مربوط به گونه c. mollissima، ، جایگاه انحصاری سوم و چهارم در موقعیت 148 و 313 مربوط به گونه c. dentataو c. pumila (ay586304) و جایگاه انحصاری پنجم و ششم در موقعیت 365 و366 مربوط به گونه ی c. sativa است. در این تحقیق، براساس ناحیه ژنی psba و بین ژنی trnh-psba چهار هاپلوتیپ و بر اساس ناحیه ی بین ژنی trnl-f شش هاپلوتایپ شناسایی شد. در درخت فیلوژنی حاصل از تحلیل کل ناحیه ژنی psba و بین ژنی trnh-psba و trnl-f به روش حداکثر شباهت و با پشتوانه تکرار 1000، شاه بلوط های مورد مطالعه در یک کلاد با پشتوانه کمتر از 50 قرار گرفتند. همچنین بیشترین شباهت ژنتیکی بین شاه بلوط های موجود در جنگل های شمال ایران و شاه بلوط اروپایی مشاهده شد. اگرچه تصمیم گیری در مورد جایگاه تاکسونومی شاه بلوط های موجود در شمال ایران براساس یک یا دو نشانگر کلروپلاستی از پشتوانه قوی برخوردار نمی باشد، ولیکن به دلیل وجود تفاوت ریختی قابل ملاحظه بین این شاه بلوط ها و شاه بلوط اروپایی و نیز نتایج این تحقیق، تعلق شاه بلوط مورد مطالعه به گونه شاه بلوط اروپایی (c. sativa) را مورد تردید قرار می دهد و تصمیم گیری نهایی در این ارتباط را منوط به بکارگیری نشانگرهای بارکد هسته ای به همراه کلروپلاستی می نماید.
ناهید خسرونژاد اباصلت حسین زاده کلاگر
ژن nsun7 که putative methyltransferase nsun7 را کد می کند در حرکت اسپرم موش نقش دارد. این ژن در انسان روی کروموزوم 4 که 12 اگزون دارد، قرار دارد. هدف ما مطالعه ی جهش های احتمالی موجود در اگزون های4، 5، 6 و 7 این ژن در دو گروه بارور (نرمال) و نابارور (دارای حرکت ضعیف اسپرم) در انسان است. برای این تحقیق، نمونه های سمن از مراکز ivf (ناباروری فاطمه زهرا (س) و ناباروری امید بابل کلینیک) واقع در شهر بابل جمع آوری شدند و آنالیزهای سمن براساس راهنمایی های سازمان بهداشت جهانی (who) انجام شد. روش عمومی فنل-کلروفرم برای استخراجdna استفاده شد. اگزون ها به وسیله ی جفت پرایمرهایsun-f/sun-r ، تکثیر شدند. باندهایی از نمونه نابارور که الگوی حرکت شان روی ژل sscp با نمونه ی نرمال متفاوت بود، تعیین شدند و برای یافتن جهش های احتمالی در آن ها توالی یابی شدند. توالی مستقیم محصولات pcr و آنالیزشان جهش های c26232t-transition و t26248g-transversion را در اگزون7 و جهش a11337-deletion را در اگزون4 مردان نابارور دارای کاهش حرکت اسپرم نشان دادند. مقایسه ی ساختار پروتئینی نرمال و پروتئین های جهش یافته ی nsun7 نشان داد که اسیدآمینه سرین به آلانین تغییر کرده، ساختارهای helix و coil و strand تغییر کرده، فولدینگ پروتئین و جایگاه اتصال لیگاند در نمونه نابارور با جهش transversion در اگزون7 تغییر کرده اند. ازاین رو ممکن است عملکرد پروتئین دچار اختلال شود. همچنین به دلیل جهش a11337-deletion نظم ترادف آمینواسیدی به هم خورده و کدون پایان ایجادشده و این امر می تواند باعث تولید پروتئین nsun7 کوتاه تر شود که غیر عملکردی است. آنالیز پروتئین های استخراج شده کل اسپرم نشان داد که میزان پروتئین nsun7 کاهش یافته است. ازآنجایی که محصولات ژن nsun7 در حرکت اسپرم نقش دارند، بنابراین ایجاد نقص در اگزون های این ژن می تواند باعث ناباروری شود. جهش transversion در اگزون7 ژن nsun7 می تواند کاندید یکی از مارکرهای تشخیصی برای ناباروری در مردان دارای کاهش تحرک اسپرم باشد.
پگاه نعیمی خراسانی زاده محمدمهدی فرقانی فرد
سرطان مری در ایران، به خصوص در مناطق شمال ایران دارای شیوع بالایی است. از سوی دیگر، شناسایی این بیماری، که اغلب بعد از متاستاز تومور به سایر اندام ها صورت می گیرد، سبب شده تا بیماران مبتلا، بعد از تشخیص بیماری مدت زمان کمی زنده بمانند و میزان بقای این سرطان پایین است. این عوامل اهمیت سرطان مری، به منظور پیدا کردن راه های تشخیص زود هنگام و درمان های موثرتر را آشکار می سازند. لذا با توجه به لزوم مطالعه هر چه بیشتر بر روی این سرطان، ما در این رساله دخالت یا عدم دخالت دو ژن درگیر در یکی از مسیرهای مهم در تومورزایی را در مبتلایان به سرطان مری، بررسی نمودیم. یکی از موضوعاتی که جدیدا در مبحث تومورزایی سلول های سرطانی مورد توجه قرار گرفت، حضور و نقش مسیرهای متعدد پیام رسانی سلولی نظیر مسیر پیام رسانی پروتئین های مورفوژنتیک استخوانی (bmp; bone morphogenetic proteins)، است. از آن جایی که دخالت مسیر پیام رسانی bmp در سرطان های مختلف نظیر سرطان پروستات، پستان، ریه، کولون، معده و همچنین سرطان سلول های سنگفرشی مری قبلا بررسی و مشخص شده، در این تحقیق دو ژن sizn1 و dido1، که ژن های درگیر در مسیر پیام رسانی bmp هستند، به لحاظ مقایسه میزان بیان در سلول های توموری نسبت به سلول های نرمال، به صورت نیمه کمی توسط تکنیک real-time pcr، مورد ارزیابی قرار گرفت. برای این منظور نمونه های بافت تازه نرمال و توموری 40 بیمار مبتلا به سرطان مری از بیمارستان های امید، امام رضا و قائم (مشهد، ایران) جمع آوری شدند. پس از استخراج rna و تیمار rna با آنزیم تجزیه کننده dna، سنتز cdna، واکنش real-time pcr انجام شد. آنالیز داده ها نشان داد مسیر پیام رسانی bmp در سرطان سلول های سنگفرشی مری، فعال است. ژن sizn1 به عنوان کواکتیواتور مسیر پیام رسانی bmp، با ژن dido1 به عنوان ژن هدف پایین دست این مسیر، با هم در ارتباط هستند. میزان بیان هر دو ژن در سلول های توموری نسبت به سلول های نرمال، دارای افزایش بیان قابل توجهی است. میزان بیان هر دو ژن با یکی از فاکتورهای کلینیکوپاتولوژِیکی مهم در روند تومورزایی، یعنی با تهاجم و متاستاز توموری در ارتباط مستقیم است. بنابراین، با توجه به این نتایج، امید است با بررسی های بیشتر و دقیق تر بر روی این ژن ها و دیگر ژن های مسیر bmp، بتوان یک مارکر مولکولی مناسب به جهت تشخیص زود هنگام یا درمان موثرتر برای سرطان مری یا یک عامل مطلوب برای ژن تراپی را معرفی نمود.
ام البنین امجدی سورکی علیرضا رفیعی
خانواده گیرنده های her نقش مهمی در پیشبرد شبکه انتقال پیام قدرتمند درون سلولی دارند و از این طریق قادر به تنظیم رشد سلول می باشند، عدم تنظیم این گیرنده ها در سرطانهای متعددی دیده می شود. her1 و her2 دو گیرنده آنکوژنیک مهم از این خانواده می باشند که بعنوان اهداف درمان سرطان بخصوص درمان سرطان پستان در نظر گرفته می شوند. رده های سلولی از جمله ابزارهای آزمایشگاهی مهم در زمینه آنالیزهای مولکولی و همچنین آنالیزهای مربوط به درمان های هدفدار سرطان می باشند. از آنجائیکه نیاز به آگاهی از میزان دقیق بیان این گیرنده ها در رده های سلولی، در مطالعات مربوط به این گیرنده ها مخصوصاً درمان های هدفدار احساس می شود، هدف از انجام این تحقیق نیز بررسی دقیق بیان این گیرنده ها در رده های سلولی cho و hek-293 است. بیان مطلق و نسبی گیرنده های her1 و her2 در رده های سلولی cho، hek-293، mda-mb-468 (کنترل مثبت her1) و skbr3 (کنترل مثبت her2) با استفاده از روش کمی real-time pcr انجام شد. بیان مطلق با استقاده از پلاسمیدهای رقیق شده her1 و her2 انجام گرفت. بیان نسبی این گیرنده ها نیز با استفاده از ژن رفرنس hgprt و روش 2- ??ct مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که رده های سلولی cho و hek-293 قادر به بیان گیرنده her1 نمی باشند اما رده سلولی mda-mb-468 و skbr3 به ترتیب بیان بالا و پائینی از her1 را نشان دادند. میزان بیان her2 در سلولهای cho و hek-293 با استفاده از روش مطلق نشان دهنده وجود 2 10× 4075/9 گیرنده her2 به ازای 1 میکروگرم rna سلول cho و105 ×13775/1 گیرنده her2 به ازای 1 میکروگرم rna سلول hek-293 است. این امر با روش نسبی نیز به اثبات رسید، و رده های سلولی cho، hek-293 و mda-mb-468 سطح بیان کمتری را نسبت به skbr3 نشان دادند که به ترتیب برابر با 007/0، 01/0 و 001/0 برابر با skbr3 می باشد. از آنجائیکه رده های سلولی cho و hek-293 قادر به بیان گیرنده her1 نیستند، بنابراین این رده ها مدل های آزمایشگاهی مناسبی جهت استفاده در مطالعات مربوط به این گیرنده ها بخصوص مطالعات مربوط به بیان هترولوگ آن می باشند. اما به دلیل بیان گیرنده her2 در این رده های سلولی، نمی توان از آنها در مطالعات گفته شده و هم چنین بعنوان رده های سلولی کنترل استفاده نمود اما این رده ها، مدل های مناسبی جهت مطالعات پیرامون خانواده گیرنده رشد اپیدرمال مناسب هستند.
افسانه جاودانی ملاک محمد مهدی فرقانی فرد
سرطان مری از جمله سرطان هایی است که در ناحیه شمال ایران با شیوع بالا و شناسایی دیرهنگام و بقای پاایین هماراه است. از آنجایی که این سرطان در مراحل انتهایی بیماری و با افزایش اندازه تومور و حتی متاستاز به سایر انادام هاا هماراه است، جلوگیری از پیشرفت تومور و درمان مشکل می باشد. بر این اساس مدت زمان شناسایی و بقای بیماران بسیار کوتااه است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در چند سال اخیر، مسایرهای پیاام رساانی سالولی نقاش باارزی در جلاوگیری از تومورزایی و متاستاز داشته اند. به طوری که مسیر پیام رسانی سلولی پروتئین های موفوژنتیک استخوان ) bmp ( نقش پار اهمیتی در سرطان های پستان، ریه، کولون، معده، پروستات و به طور محسوسای سارطان سالول هاای سنگفرشای ماری داشته است. در این مطالعه ژن های ventx و evx1 که از جمله ژن های هدف مسیر پیاام رساانی سالولی bmp هساتند جهت بررسی میزان بیان آن ها در نمونه های توموری نسبت به نرمال از تکنیاک real-time pcr مقایساه ای اساتفاده گردید. به این منظور ایتدا 4 نمونه ی نرمال و 4 نمونه ی توموری که هیچ درمانی روی آن ها انجاام نگرفتاه باود جما آوری گردید. سپس استخراج rna از نمونه ها انجام گرفت و همه rna های اساتخراج شاده باا آنازی م dnase i تیماار گردیدند. از rna های تیمار شده سنتز cdna صورت گرفت و ساپس طراحای پرایمار، بهیناه ساازی rt-pcr ، انجاام واکنش real-time pcr و در نهایت آنالیز آماری با نرم افزار spss انجام گردید. بر اساس نتایج آماری بدست آمده، هر دو ژن ventx و evx1 به عنوان ژن های هدف مسیر پیام رسانی سلولی bmp بیان متفاوت دارناد. باه طاوری کاه ژن ventx کاهش بیان و ژن evx1 افزایش بیان قابل توجهی را در سرطان سلول های سنگفرشی مری نشان دادند. این ژن هاا ارتباا معنی داری با فاکتورهای پاتولوژیکی بیماران داشتند. به صورتی که ژن هموئوباکس ventx ارتبا معکوس و معنی داری با اندازه تومور داشت و ژن evx1 ارتبا معکوس و معنی داری با عمق تهاجم تومور، مرحله و اندازه تومور نشان داد. بر اساس بررسی انجام شده امید است بتوان با مطالعات عمیق تر و بررسای ایان ژن هاا در ساطو پاروتئین، مارکرهاای بیولاوژیکی مناسب در جهت پیشرفت علم سلولی و مولکولی و درمان زود هنگام سرطان مری معرفی نماییم.
مریم فیروزی اباصلت حسین زاده کلاگر
سلول اسپرم به منظور عملکرد صحیح خود نیاز به atp دارد، که این مولکول توسط میتوکندری تامین می شود. وجود جهش های نقطه ای و یا حذف هایی در ناحیه d-loopمیتوکندری، روی عملکرد زنجیر انتقال الکترون اثر خواهد گذاشت و در نتیجه موجب نقص عملکردی اسپرم می شود. در این تحقیق به بررسی وجود ارتباط بین پلی مورفیسم های دو ناحیه hv1 و hv2 در d-loop میتوکندری و بیماری آزواسپرمی پرداخته شد. از مجموع 360 نمونه خون که شامل 24 نمونه آزو اسپرمی و 336 نمونه کنترل از اقوام مختلف ایرانی بود، استخراج dna به روش salting-out انجام شد. سپس با استفاده از جفت پرایمرهای اختصاصی طراحی شده onp98f-onp77r و onp38f-onp79r به ترتیب نواحی hv1 و hv2ی d-loop میتوکندری در واکنشpcr تکثیر شدند. توالی یابی مستقیم محصول pcr به منظور تعیین پلی مورفیسم این ناحیه نیز صورت گرفت. نتایج این تحقیق 85 پلی مورفیسم را نشان داد که پلی مورفیسم نقطه ای a16129 gو c16172 t در ناحیه hv1 افراد بیمار تفاوت معنی داری را با گروه کنترل نشان داد. اما پلی مورفیسم های مشاهده شده در ناحیه hv2، ارتباط معنی داری را در بیماران آزواسپرمی با کنترل نشان نداد. براساس نتیجه این پژوهش، پلی مورفیسم های a16129g و c16172 t می توانند به عنوان مارکرهایی برای تشخیص بیماری، در بیماران آزواسپرمی جمعیت های ایرانی باشد. بر اساس مشاهدات به دست آمده، تفاوت معنی داری بین پلی مورفیسم g16129a و t16519c در افراد بیمار و گروه کنترل قومیت یزد وجود داشت. با مقایسه پلی مورفیسم نقطه a16129 gبا هر یک از اقوام به تنهایی تفاوت معنی داری بین این پلی مورفیسم با گروه کنترل ارمنی، آشوری، یهود، کرد و کرمان دیده شد. این تفاوت معنی دار بین گروهای آشوری، بلوچ، آذری، اصفهان و یهود و پلی مورفیسم نقطه c16172 tنیز دیده شد.
سیمین سکاکی مریم مهاجرانی
امروزه بهره گیری از نقش محافظت آنتی اکسیدانی در سلامت انسان، یکی از روش های درمان به شمار می رود. برای این منظور از گیاهان که سرشار از ترکیبات آنتی اکسیدان هستند استفاده می شود، ترکیباتی که قادر به مقابله با آسیب های ناشی از گونه های فعال اکسیژن و نیتروژن هستند. از آنجا که اجزای مختلف گیاه ریواس در مناطق مختلف ایران مصرف خوراکی ودارویی دارد، در این پژوهش فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره های آبی برگ، دانه و دم برگ آن مورد مطالعه قرار گرفت. پس از استخراج عصاره ی آبی بخش های مختلف گیاه، قدرت آنتی اکسیدانی آنها با روش های فعالیت آنتی اکسیدانی کل، قدرت احیاکنندگی آهن، فعالیت جاروب رادیکال های آزاد (dpph) و آزمایش تعادل پرواکسیدان -آنتی اکسیدان مورد بررسی قرار گرفت و هم چنین محتوای فنلی و فلاوونوئیدی تام با استفاده از گالیک اسید و کوئرسیتین به عنوان استاندارد سنجیده شد. نتایج ما نشان داد؛ دانه ی ریواس بیش ترین محتوای فنولی ( 128/0 ± 59/562 میکروگرم اکی والان گالیک اسید در میلی گرم عصاره خشک) را دارا ست. علاوه بر آن، عصاره ی دانه در توانایی احیا کنندگی آهن، جاروب رادیکال های dpph ( ic50 = 31/995 میکروگرم) و تعادل پرواکسیدان-آنتی اکسیدان نسبت به همان مقدار از عصاره ی دم برگ و برگ فعالیت بالاتری را نشان داد. فعالیت آنتی اکسیدانی کل با افزایش میزان غلظت عصاره دانه افزایش نشان داد. از سوی دیگر توانایی حفاظتی عصاره ی آبی دانه از dna در برابر آسیب ناشی از استرس اکسیداتیو و ترمیم پس از القای استرس اکسیداتیو توسط aaph (2,2-azobis(2-amidino-propane) dihydrochloride ) مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها نشان داد با افزایش میزان عصاره، قدرت حفاظت و ترمیم dna افزایش یافت. بنابراین ریواس می تواند به عنوان یک منبع آنتی اکسیدان طبیعی با توانایی خوبی در محافظت از dna در مقابل آسیب اکسیداتیو در نظر گرفته شود.
حمید مرادی فیروزجاه سهراب حلالخور
مطالعات گذشته اثر محافظتی ویتامین d در برابر سرطان پستان را گزارش کردند که این اثر توسط گیرنده ویتامین d (vdr) میانجی گری می شود. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد که شیوع سرطان پستان با انواع پلی مورفیسم روی ژن vdr ارتباط دارد. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم در توالی poly(a) ژن vdr با سطح ویتامین d (25-هیدروکسی ویتامین d) سرم و خطر ابتلا به سرطان پستان می باشد. واکنش چند شکلی فضایی تک رشته ای محصولات پلی مرازی (pcr-single strand conformation polymorphism) در کنار تعیین توالی مستقیم محصولات pcr (pcr directed sequencing) برای مشخص کردن طول توالی poly(a) از هر نمونه صورت گرفت. سطح ویتامین d نمونه ها بوسیله روش الکتروکمولومینسانس اندازه گیری شد. نتایج نشان داد، فراوانی الل l به طور معنی داری در بین گروه بیمار بیشتر ازگروه سالم بود. بنابراین افراد حامل آلل l ،که دارای کمترین سطح ویتامین d بودند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان پستان بودند. نتایج این پژوهش نشان داد پلی مورفیسم توالی poly(a) ژن vdr با سطح ویتامین d سرم و خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط است و می تواند به عنوان یک کاندید شناساگر برای غربالگری شیوع سرطان پستان در زنان شمال ایران مورد استفاده قرار گیرد.
سید امید علوی اباصلت حسین زاده کلاگر
پلاسمای سرد فشار اتمسفری یکی از ابزارهای موثر با کاربرد های پزشکی است که توسط محققین فراوانی تاثیرات آن گزارش شده است کاربرد هایی مثل: استرلیزه کردن سطوح جامد و مایع، درمان زخم-های مزمن، تیمار تومورهای سرطانی و انعقاد خون. علاوه براین پلاسما دارای اثرات در سطح مولکولی نیز هست که فهمیدن مکانیسم این تاثیرات می تواند در پیش برد و بهینه سازی سیستم های پلاسما تاثیرات شگرفی داشته باشد. به دلیل استفاده از ابزارهای مختلف تولید پلاسما، نیاز به روش هایی نوین برای مقایسه قدرت اثر این ابزار ها با یکدیگر احساس می شود. ازاین رو در این بررسی از روش کاهش قدرت لومینسانس باکتری نورافشان ویبریوفیشری در شرایط وجود آلودگی محیطی استفاده شد. در این تحقیق برای تعیین میزان باکتری های کشته شده در اثر پلاسما از سه گونه مختلف باکتری استفاده شد. این سه گونه شاخص باکتری های گرم منفی، گرم مثبت و اسپورزا هستند (به ترتیب اشرشیاکلای، استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس و باسیلوس سوبتیلیس) و نقش بسزایی در بیماری های انسانی دارند. همچنین اثرات پلاسمای سرد فشار اتمسفری روی مولکول های dna، شامل dna ژنومی، قطعه های کوچک dna حاصل از pcr (تک رشته و دورشته) همچنین الیگونوکلئوتیدهایی چون پرایمر و مونومر سازنده آن ها یعنی dntpها، بررسی شد. dnaهای تیمار شده با پلاسما، به وسیله تکنیک pcr، الکتروفورز در ژل پلی اکریل آمید، اسپکتروفتومتری و تعیین غلظت dna، sscp و nmr ارزیابی شدند. . نتایج حاکی از اثرات تخریبی و جهش زایی در هنگام تکثیر dna متناسب با اندازه قطعه تیمار شده دارد، همچنین dna تک-رشته نسبت به دورشته بسیار حساس تر به اثرات تخریبی پلاسما بوده اما از نظر اثرات جهش زایی dna دو رشته استعداد بیشتری نشان داد. از آنجا که استفاده ایمن و کاربردی از پلاسما مستلزم بررسی تمامی جنبه های مثبت و منفی آن است، لذا می بایست شرایطی را ایجادکرد تا اثرات گفته شده علاوه بر کارا بودن برای انسان کاملا بی خطر باشند.
زهرا سیدی محمود رضا جعفری
انواع ماکروفاژ های وابسته به تومور (tam) بر اساس فنوتیپ قطبی شدن به دو گروه ماکروفاژ های m1 و m2 تقسیم می شوند. در بیشتر مدل های موشی، پیشرفت تومور به تغییر فنوتیپ از m1 به m2 در tam وابسته است. از جمله فاکتور های رونویسی دخیل در تولید انواع m2، می توان stat3 را نام برد. ژن stat3 در سلول های موشی بر روی کروموزوم 11 قرار قرار دارد. پروتئین stat3 فعال شده در توده ی تومور سبب بیان حد واسط های ضروری برای فعالیت سیستم ایمنی علیه سلول های تومور می شود، به عبارت دیگر stat3قادر به بیان پروتئین هایی است که برای تکثیر سلول های سرطانی ضروری هستند. هدف ما در این مطالعه ارزیابی بیان ژن stat3 در ماکروفاژ های تیپیک m2 با استفاده از rnai است. بدین منظور ابتدا سلول های ماکروفاژ 1.j774 a مشتق شده از بافت توموری موش های balb/c کشت داده شد سپس استخراج rna به کمک روش ترایزول انجام شد. به منظور ارزیابی بیان ژن stat3، روش pcr استفاده شد. به منظور خاموشی ژن stat3، از sirna استفاده شد و sirna با غلظت 100 نانومولار توسط لیپوزوم تجاری الیگوفکتامین (ofa) در محیطin vitro بر روی سلول های کشت شده ترانسفکت گردید. خاموشی ژن stat3 در این سلول ها در دو گروه تیمار 48 و 72 ساعته با sirna علیه stat3 توسط روش pcr نیمه کمی مورد ارزیابی قرار گرفت. علاوه بر این، سلول های بدون تیمار به عنوان کنترل منفی و سلول های تیمار شده با کنترل sirna به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شدند. به طور معنی داری میزان خاموشی ژنی، 72 ساعت پس از تیمار بیشتر از گروه تیمار 48 ساعته مشاهده شد. نتایج نشان داد که غلظت و زمان تیمار مورد استفاده و هم چنین انتقال sirna با الیگوفکتامین می تواند روشی مناسب برای خاموشی ژن stat3 در سلول های m2 توده ی تومور بوده و از آن به عنوان روشی در کاهش میزان سرطان زایی استفاده نمود.
الهام رضایی مهر فرشاد صحبت زاده
امروزه استفاده از پلاسمای سرد فشار اتمسفری به عنوان یکی از فناوری های نوین غیرحرارتی برای سترون سازی مواد غذایی مورد توجه می باشد. در این پژوهش، اثر پلاسمای سرد فشار اتمسفری بر غیرفعال سازی باکتری اشرشیاکلی تلقیح شده به شیر مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، از یک ساختار dbd با هندسه ی تخت که پلاسمای سد دی الکتریک اتمسفری را در مد رشته ای تولید می کند، استفاده کردیم. نمونه های شیر حاوی باکتری به مدت 3، 6 و 9 دقیقه در معرض تابش پلاسمای سد دی الکتریک قرار گرفتند و اثرات باکتری کشی پلاسما بررسی شد. نتایج نشان داد که مدت زمان تابش، یک پارامتر مهم در میزان غیرفعال سازی باکتری است.یافته های این تحقیق نشان داد که پلاسمای سد دی الکتریک با گاز هوا در غیرفعال سازی میکروارگانیسم های موجود در شیر موثر است و با بهینه سازی سیستم، به منظور به حداقل رساندن تغییرات ایجاد شده در خواص کیفی شیر، می تواند به عنوان یک روش مطلوب در جهت ایمنی میکروبی شیر استفاده شود.
علی رضا پورطالبی فیروزابادی اباصلت حسین زاده کلاگر
چکیده اسکیزوفرنی و اسکیزوافکتیو و بیماری دوقطبی، اختلالات رایج روانی با وراثت پذیری بالا و فنوتیپ متغییر هستند. ژن disc1 که بر روی بازوی بلند کروموزوم شماره 1 ، ناحیه 42 (یا 1q42) واقع است که دارای نقش مهمی در رشد نورون ها و پیام رسانی سلولی می باشد. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط سه پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs6675281، rs2255340 و rs2738864 با اختلال اسکیزوفرنی است و این پروژه برای اولین بار در ایران با حضور یک جمعیت 778 نفری، متشکل از افراد سالم (376 نفر) و بیمار (402 نفر) صورت گرفت. استخراج dna ی ژنومی از خون افراد، با استفاده از کیت استخراج dna صورت گرفت و سپس ژنوتیپ های مختلف snp های فوق، با استفاده از روش nested allele specific pcr شناسایی گردید که در نهایت آنالیز داده ها نشان داد که این سه پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی، ارتباط معناداری با اسکیزوفرنی دارند.
فاطمه فلاح حامد یوسف زاده
تنوع ژنتیکی توس (betula pendula)، که یک گونه ارزشمند دارویی و در معرض خطر انقراض است، در سطح اندک جمعیت های باقیمانده از آن در نیمرخ شمالی ایران شامل: مارمیشو، سیاه مرزکوه، سنگده و شهرستانک، با استفاده از پلی مورفیسم dnaی کلروپلاستی سه منطقه 3800، 1800 و 2700 جفت بازی و تکنیک pcr-rflp مطالعه شد. این مناطق به ترتیب cd ، dt و k1k2 نامیده می شوند. درصد جایگاه پلی مورفیک، هتروزیگوتی مورد انتظار (he) و شاخص شانون (i) در چهار جمعیت، به ترتیب برابر با 51/24 درصد، 096/0و 14/0 محاسبه شد. آنالیز واریانس مولکولی نیز نشان داد که 66 درصد از کل تنوع مربوط به درون جمعیت ها و 34 درصد آن بین جمعیتی است. محاسبه شاخص تمایز ژنتیکی (206/0gst =)، تمایز بالای جمعیت های توس از یکدیگر را نشان داد. مقایسه دوبه دو میزان تمایز ژنتیکی جمعیت ها از یکدیگر نشان داد که جمعیت مارمیشو بیشترین تمایز را از سایر جمعیت ها نشان داد. برآورد میزان جریان ژنی بین جمعیت ها حاکی از وقوع رانش ژنتیکی بین آن ها است (96/0= (nm. همچنین نتایج آزمون مانتل همبستگی معنی داری (77%r= ) را بین تمایز ژنتیکی جمعیت و فاصله جغرافیایی آن ها از یکدیگر نشان داد. نتایج تحقیق حاضر وقوع رانش ژنتیکی در جمعیت های توس ایران و خطر در معرض انقراض بودن این گونه را تأیید می کند. که به کارگیری راهکاری سریع و مناسب برای حفاظت آن را تأکید می نماید.
عیسی طهماسب پور مرزونی اباصلت حسین زاده کلاگر
چکیده ندارد.