نام پژوهشگر: فاطمه حاتمی
فاطمه حاتمی منصور جباری قره باغ
تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین¬¬الملل فضای ماورای جو، موجب انتظام بخشی جامعه بین¬¬الملل می¬شود. سازمان¬های بین¬¬المللی بین¬الدولی، در چارچوب اهداف و مقاصد مبتنی بر اسناد بنیادین، رویه¬های دولتی و عرف¬های عام و خاص، به واسطه برقراری همکاری¬های بین¬¬الملل میان اعضاء و تابعان جامعه بین¬¬الملل و از طریق مشارکت در تنظیم مقررات و انجام فعالیت¬های فضایی، در تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین¬¬الملل فضای ماورای جو، نقش مهمی را بازی می¬کنند. این سازمان¬ها، از این رهگذر، سعی در برقراری یک نظام حقوقی منسجم و هماهنگ درحوزه حقوق بین¬¬الملل فضای ماورای جو و در¬ نتیجه انتظام بخشیدن به جامعه بین¬¬المللی، می¬باشند. حضور و یا عدم حضور کشورهای جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه، بر روی رابطه علت و معلولی موجود بین سازمان¬های بین¬¬المللی بین¬الدولی و تحقق تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین¬¬الملل فضای ماورای جو، تاثیر گذاشته و باعث قوی یا ضعیف شدن این رابطه می¬شود. درعصر¬حاضر، تعداد اندکی از دولت¬های¬ عضو جامعه بین¬¬الملل، دولت¬های برخوردار از علوم¬ و فن¬آوری¬های مربوط به فضای ماورای جو و بهره¬برداری از آن، می¬باشند. در مقابل این گروه، گروه کثیری از دولت¬ها، قرار گرفته¬اند که یا از این علوم و فن¬آوری¬ها محروم می¬باشند و یا درحال برداشتن گامهای ابتدایی و اولیه هستند. آنچه که در تقابل این دو گروه، عینیت می¬یابد، این واقعیت است که دولت¬های برخوردار از این فن¬آوری¬ها، علی¬رغم قلت¬کمی، با شناخت از ساختار و توانمندیهای سازمان¬های بین¬¬المللی و بهره¬گیری مناسب از آنها، از طریق تنظیم مقررات و هنجارسازی، سعی در تسخیر فضا و تصاحب ثروت¬های نامتناهی آن، دارند. در این وضعیت، دولت¬های بی¬بهره یا کم¬بهره که اکثریت کمی را دارا هستند، بیشترین میزان ضرر را در آینده متحمل¬خواهند شد. این تحقیق با تمرکز بر¬اهمیت جایگاه سازمان¬های بین¬¬المللی بین¬الدولی در عرصه تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین¬¬الملل حاکم بر فضای ماورای جو، در صدد بیان ضرورت توجه به این جایگاه وآثار و تبعات حاصل از اعمال و تصمیمات آنها، می¬باشد .
فاطمه حاتمی رضا شجری
شاهنامه فردوسی مهم ترین اثر حماسی در ادبیات فارسی است. فردوسی با سرودن این اثر، نه تنها فرهنگ و ادب ایران باستان را در قالب حماسه زنده کرد و آن را برای همیشه جاودان ساخت، بلکه برای دیگر شاعران زبان و ادب فارسی، منبعی غنی فراهم آورد تا برای ابلاغ مفاهیم برجست? مورد نظر خویش، از عناصر حماسی و اساطیری شاهنامه بهره مند شوند. شاهنامه بر آثار پس از خود از جنبه های مختلف تأثیرگذار بوده است. امروزه درباره تأثیرگذاری شاهنامه بر آثار فارسی، تحقیقات بسیاری صورت گرفته است، از جمله در حوزه تأثیرگذاری نمادهای حماسی شاهنامه بر آثار سعدی و حافظ. نگارنده در این رساله، بر آن است تا این تأثیرگذاری را در حوزه نماد و در قالب تقسیم بندی جدیدی ارائه کند و مقصود این دو شاعر بلنداندیش ادب فارسی را از به کارگیری این نمادها بیان دارد. علاوه بر این، مقایسه ای میان آثار این دو شاعر از لحاظ نحوه و میزان به کارگیری نمادها، جایگاه به کارگیری نمادها و مفهوم برآمده از آن ها، صورت دهد. وی پس از مقدمه و ذکر کلیات، به بررسی مفهوم نماد و رمز می پردازد و پس از آن، تعاریف این دو اصطلاح را در حوزه بیان، عرفان و روان شناسی ذکر می کند. از آنجایی که سعدی و حافظ توانسته اند از عناصر و نمادهای اساطیری برای بیان پاره ای از مفاهیم و حقایق عرفانی استفاده کنند، نگارنده بخشی را به مبحث «پیوند حماسه و عرفان» اختصاص داده است. این بخش، شامل عناوینی چون، رابطه حماسه و عرفان، سابقه حماسه عرفانی، دیدگاه صاحب نظران درباره این مقوله و رمزگشایی عرفانی از نمادهای حماسی است. نگارنده در دو فصل آخر، ضمن تقسیم بندی انواع نمادها به دو دسته کلی انسانی و غیرانسانی و سپس تقسیم آن ها به دسته های جزئی تر، ابیاتی از آثار سعدی و حافظ می آورد که شامل این نمادهای حماسی هستند. سپس درباره نحوه استفاده این دو شاعر بزرگ از این نمادها در آثار تعلیمی و عارفانه و عاشقانه خویش مباحثی را مطرح می کند.