نام پژوهشگر: حسن قلیچ نیا
پریا کمالی رضا عرفانزاده
این مطالعه با هدف بررسی چگونگی اثر چرا بر روی خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، تنوع و غنای گونه ای و تشابه بانک بذر خاک با پوشش سطح زمین) در علفزارهای البرز شمالی (حوزه واز) انجام شد. جهت این مطالعه، خصوصیات بانک بذر بین مناطق قرق و چرا شده مقایسه شدند. جهت برداشت نمونه های خاک، 4 ترانسکت عمود بر اضلاع منطقه قرق در داخل و 4 ترانسکت عمود بر اضلاع خارج قرق مستقر گردید و نمونه های خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 بوسیله اوگری به قطر 5/2 سانتی متر برداشت و به گلخانه منتقل شدند و در بستر مناسب کشت گردیدند. بررسی انذازه و غنای گونه ای بانک بذر خاک به روش ظهور گیاهچه به مدت 6 ماه انجام شد. جهت بررسی تأثیر چرا و عمق خاک و همچنین اثر متقابل آنها بر روی خصوصیات بانک بذر خاک از آزمون glm استفاده شد. در مواردی که اثر متقابل چرا و عمق معنی دار بود از آزمون t غیر جفتی جهت بررسی مقایسه هر کدام از خصوصیات بانک بذر خاک در هر کدام از عمق های خاک بین منطقه چرا شده و نشده استفاده شد. همچنین جهت مقایسه هر کدام از خصوصیات بذر خاک بین دو عمق از آزمون t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد قرق طی یک دهه تأثیر معنی داری بر روی خصوصیات بانک بذر خاک گذاشته است و تراکم، تنوع و غنای گونه ای بانک بذر خاک در منطقه قرق بطور معنی داری بیشتر از منطقه چرا شده می باشد. همچنین تمامی خصوصیات بانک بذر عمق سطحی خاک بطور معنی داری بیشتر از لایه عمقی خاک قرار دارد. نتایج این تحقیق نشان داد که بمنظور اصلاح و احیا مراتع تخریب یافته تحت تأثیر چرا می توان بر بذور مدفون شده در خاک تکیه نمود.
مژگان مرفع قاسمعلی دیانتی تیلکی
این پژوهش با هدف مقایسه و ارزیابی رابطه بین برخی خصوصیات پوشش گیاهی و خاک در سه رویشگاه مرتعی (علفزار، علفزار-بوته زار و بوته زار) در مراتع بلده نور استان مازندران انجام شد. در این تحقیق، در هر رویشگاه تاج پوشش و تراکم گونه ها در داخل 30 پلات یک متر مربعی واقع در طول 3 ترانسکت 100 متری ثبت شد. روش نمونه گیری تصادفی- سیستماتیک بود. همچنین نمونه برداری خاک از دو عمق 15-0 و 30-15 سانتی متری در پلات های ابتدایی و انتهایی انجام شد. در آزمایشگاه ویژگی های خاک شامل بافت، وزن مخصوص ظاهری، اسیدیته، هدایت الکتریکی، کربن و ماده آلی، کربن آلی ذره ای، درصد گچ، آهک، فسفر و پتاسیم اندازه گیری شد. روش دانکن و آنالیز واریانس به منظور مقایسه داده های پوشش گیاهی و خصوصیات خاک در سه رویشگاه مورد استفاده قرار گرفت و تجزیه و تحلیل با استفاده از نرم افزار spss 17 انجام شد. نرم افزار canoco 4.5 به منظور رج بندی خصوصیات پوشش گیاهی در ارتباط با عوامل خاکی استفاده شد و داده ها با استفاده از آنالیز های چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت. روابط بین عوامل خاک و پوشش گیاهی با استفاده از آنالیز تطبیقی قوس گیری شده (dca) و تطبیقی متعارفی (cca) تعیین شد. نتایج نشان داد که با تغییر رویشگاه از علفزار به سمت علفزار-بوته زار و بعد بوته زار از میزان ماده آلی، کربن و سیلت کاسته شده و بر میزان هدایت الکتریکی، اسیدیته و گچ خاک افزوده شد. همچنین آنالیز cca، هدایت الکتریکی و ماده آلی را به عنوان مهمترین عوامل خاکی تأثیر گذار بر پراکنش پوشش سه رویشگاه تعیین نمود. نتایج کلی حاکی از آن است که در رویشگاه علفزار ماده آلی، در رویشگاه علفزار-بوته زار درصد آهک و فسفر و در رویشگاه بوته زار هدایت الکتریکی، اسیدیته و گچ به عنوان عوامل موثر در توزیع پوشش گیاهی نقش ایفا می کنند.
سلمان قنبری ن}اد مریان احسان زندی اصفهان
چکیده: انجام ارزیابی از سلامت مرتع، اطلاعاتی راجع به عملکرد فعلی رویشگاه اکولوژیک در اختیار ما قرار می دهد. این روش ارزیابی تأمین کننده اطلاعاتی است که در دیگر روش های ارزیابی قابل دسترسی نبوده و وضعیت سه صفت انتخابی موثر در بیان سلامت منطقه ارزیابی را ارائه می کند. با تعیین ویژگی های سلامت مرتع می توان مناطقی که بصورت بالقوه در خطر تخریب و تنزل قرار دارند را شناسایی نمود. حاصل این ارزیابی کیفی لزوماً بدست آوردن یک رتبه بندی واحد از سلامت مرتع نیست بلکه این ارزیابی از سه جزء صورت گرفت که تحت عنوان صفات سلامت مرتع نامیده می شوند. هدف از این مطالعه، بررسی کارایی روش کیفی سلامت مرتع در تعیین سه ویژگی عملکردی شامل پایداری خاک و رویشگاه، عملکرد هیدرولوژیک و سلامت موجودات زنده از طریق 17 شاخص اکولوژیک بود که عبارتند از شیار، الگوی جریان آب، تراس و ستون فرسایشی، خاک لخت، خندق، فرسایش بادی در مناطق برداشت و رسوبگذاری، جابجایی لاشبرگ، پایداری خاک نسبت به فرسایش، هدررفت سطحی خاک و تخریب، ترکیب گیاهی، فشردگی خاک، گروه های ساختاری-عملکردی در گیاهان، مرگ و میر گیاهان، مقدار لاشبرگ، تولید سالانه، گیاهان مهاجم و توانایی تولید مثل گیاهان چند ساله. این روش طی 6 مرحله در مراتع سوباتان تالش اجرا شد. نتایج این تخقیق نشان داد که در رویشگاه قرق همانند رویشگاه مرجع آثاری از فرسایش شیاری، خندقی، و الگوی جریان آب مشاهده نشد که مجموعه این شاخص ها دلالت بر عملکرد مناسب هیدرولوژیک این منطقه دارد. دراین مطالعه منطقه قرق بیشترین مقدار ویژگی های عملکردی در منطقه را داراست.
مریم دانش گر رضا عرفانزاده
در روش جوانه¬زنی که روشی مرسوم در مطالعه بانک بذر خاک است، همه بذور حتی با تیمار سرمادهی قادر به جوانه¬زنی نبوده و این روش در یافتن گونه¬هایی با بذور خفته ناتوان است. لذا معرفی روشی به منظور شکست خواب بذور برای به دست آوردن حداکثر میزان جوانه¬زنی و در ارزیابی بانک بذر خاک به روش کشت گلخانه¬ای یک امر ضروری است. این تحقیق با هدف اندازه-گیری و ارزیابی خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم، غنای گونه¬ای، تشابه بانک بذر خاک با پوشش روزمینی و ترکیب گونه¬ای)، سرعت جوانه¬زنی و متوسط زمان لازم برای جوانه¬زنی بذور بانک بذر خاک در تیمارهای مختلف شکست خواب انجام شد. نمونه¬گیری از خاک منطقه قرق شده پلور در اوایل فروردین ماه 1391 به شکل تصادفی- سیستماتیک انجام گردید. تعداد 10 پلات 4 متر مربعی در طول دو ترانسکت در منطقه مستقر گردید و نمونه¬های خاک از دو عمق 5-0 و 10-5 سانتی-متری به وسیله اوگر با قطر 5 سانتی¬متر برداشت شد. سپس نمونه¬¬های خاک به پنج قسمت مساوی تقسیم و هر قسمت پس از تیمار به صورت خیساندن خاک در محلول ga3 (500ppm ) به مدت 48 ساعت، h2o2 (1%) به مدت 48 ساعت، kno3 (1/0% و 2/0%) به مدت 72 ساعت و شاهد (بدون هیچ تیماری) مورد کشت قرار گرفتند. به مدت سه ماه تمامی بذور جوانه¬¬زده شده به صورت هفتگی در گلخانه شناسایی و شمارش شدند. برای اندازه¬گیری اثرات تیمارهای شکست خواب، عمق و اثر متقابل این دو بر خصوصیات بانک بذر خاک از آزمون تجزیه واریانس دو طرفه (glm) استفاده گردید و جهت مقایسه ترکیب گونه¬ای و خصوصیات جوانه¬زنی در بین تیمارها از آزمون تجزیه واریانس یک طرفه ((anova استفاده شد. همچنین جهت بررسی تاثیر عمق نمونه¬برداری بر ذخیره بذری خاک در هر یک از تیمار¬ها از آزمون t جفتی استفاده شد. نتایج نشان داد تیمار اسید جیبرلیک تاثیر معنی¬داری بر برخی از خصوصیات بانک بذر خاک (تراکم و غنای گونه¬ای) و خصوصیات جوانه¬زنی بذور (سرعت جوانه¬زنی و متوسط زمان لازم برای جوانه¬زنی) داشته است. عمق نیز تاثیر معنی¬داری بر خصوصیات مورد مطالعه (تراکم و غنای گونه¬ای) داشت و در هر پنج تیمار در عمق اول (5-0 سانتی¬متر) بیشتر از عمق دوم (10-5 سانتی¬متر) بود. به طور کلی نتیجه-گیری شد که کاربرد تیمارهای شیمیایی شکست خواب بذر به ویژه اسید جیبرلیک منجر به ارتقای کیفیت نتایج روش کشت گلخانه¬ای در ارزیابی بانک بذر خاک گردید.
محسن نیک نفس ملکشاه علیرضا نقی نژاد
چکیده در این مطالعه، فلور منطقه ی فیلبند بابل در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. این منطقه در طول و عرض 36 درجه و 40 دقیقه ی شمالی و 52 درجه و 37 دقیقه ی جنوبی واقع شده است و از بخش های اکوتونی جنگل-استپ تا مناطق استپ آلپی یا نیمه آلپی تشکیل شده است. طبق روش مرسوم مطالعات فلوریستیک، گیاهان از منطقه ی نامبرده جمع آوری، شناسایی و در هرباریوم دانشگاه مازندران قرار داده شدند. این مطالعات نشان داد که در منطقه ی فیلبند 77 تیره، 198 جنس و 293 گونه گیاهی وجود دارد. بزرگترین تیره asteraceae با 24 جنس و 30 گونه و بزرگترین جنس potentilla از تیره ی rosaceae با 6 گونه است. از لحاظ سیمای پوششی و ریختارهای گیاهی کلان منطقه می توان به درختچه زارهای زرشک، درختزارهای اوری و استپ های کوهستانی ارس اشاره کرد. این تحقیق با هدف شناسایی گیاهان دارویی فلور فیلبند و مطالعه ی دانش بومی مردم محلی (اتنوبوتانی) مرتبط با گیاهان دارویی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از شناسایی فلور منطقه و تفکیک گیاهان دارویی، به جمع آوری اطلاعات به صورت تصادفی از جمعیت بالای 20 سال پرداخته شد. نتایج نشان داد که 14 درصد از فلور منطقه شامل گیاهان دارویی باارزش است که متعلق به 42 جنس و 27 تیره ی گیاهی می باشد و با توجه به برداشت گیاهان برای مقاصد دارویی توسط مردم محلی، خانواده های rosaceae، lamiaceae و asteraceae به ترتیب دارای بیشترین مصرف در منطقه می باشند. کلمات کلیدی: فلور، فیلبند، گیاهان دارویی، اتنوبوتانی، مازندران
سارا فخرآبادی پور قدرت اله حیدری
این مطالعه به منظور بررسی اثر ویژگی¬های خاک و شیوه¬های مختلف بهره¬برداری (افرازی، مشاعی و شورایی) بر روی تنوع و غنای گونه¬ای در مراتع ییلاقی پلور در استان مازندارن انجام شد. سه سامان عرفی (بزرم موزک، چپک خاص و قاضی مزرعه) به گونه¬ای انتخاب ¬گردید که مناطق نمونه¬برداری در سه سامان عرفی دارای شرایط توپوگرافی مشابهی باشند. برای بررسی تنوع در هر سامان عرفی 30 پلات یک متر مربعی مستقر گردید و ثبت داده¬ها (نوع و تعداد گونه¬ها) در آن¬ها انجام ¬شد. نمونه برداری خاک از عمق 30-0 سانتیمتر در 5 نقطه از هر سامان عرفی انجام شد. در آزمایشگاه بافت، کربن آلی، اسیدیته خاک، هدایت الکتریکی و درصد رس، درصد سیلت و درصد شن، پتاسیم، منیزیم و فسفر قابل جذب خاک اندازه¬گیری شد. شاخص¬های شانون و سیمپسون برای تنوع و شاخص¬های مارگالف و منهنیک برای غنا و شاخص یکنواختی در هر سامان عرفی محاسبه شد. سپس مقایسه میانگین شاخص¬های تنوع، غنا و یکنواختی و مشخصات خاک از طریق آزمون دانکن انجام شد. همچنین به منظور بررسی رابطه ویژگی¬های خاک با شاخص¬های مختلف تنوع زیستی در سه سامان عرفی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. مطالعه ترکیب فلوریستیکی و غنای گونه¬ای سه سامان از طریق جمع آوری نمونه¬های گیاهی از منطقه و استقرار پلات¬های ویتاکر مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اثر شیوه¬ی بهره¬برداری بر روی غنای گونه¬ای از مدل رگرسیون¬های خطی و گروهی استفاده شد. نتایج نشان داد که شیوه بهره¬برداری مشاعی تاثیر نامطلوبی بر تنوع گونه¬ای داشته و در مقایسه شیوه¬های شورایی و افرازی از نظر کیفیت تنوع بهتر و مشابه عمل کرده¬اند. از نظر خصوصیات خاک سامان عرفی بزم موزک با شیوه افرازی مقادیر مطلوب¬تری از خود نشان داده است. لذا می¬توان گفت در منطقه مورد مطالعه شیوه افرازی مدیریت مطلوب¬تری است طبق نتایج به دست آمده از نظر تیپ بیولوژیکی رابطه: همی¬کرپتوفیت > کامفیت > تروفیت > ژئوفیت و از نظر فرم رویشی رابطه: پهن برگ علفی > بوته > گندمی > درختچه و از نظر غنای گونه¬ای براساس پلات ویتاکر در سه سامان عرفی مورد بررسی، رابطه: بزرم موزک ( شیوه¬ی¬ بهره¬برداری افرازی) > چپک خاص (شیوه¬ی¬ بهره¬برداری مشاعی) > قاضی مزرعه (شیوه¬ی بهره¬برداری شورایی) برقرار است و در سطح 5 درصد اختلافشان معنی¬دار شده است. به طورکلی پوشش گیاهی منطقه بیشتر از گیاهان چندساله (فورب¬ها وگیاهان خشبی) تشکیل شده است که از مشخصه¬ی مناطق کوهستانی با اقلیم سرد ارتفاعات است و شیوه بهره¬برداری افرازی غنای گونه¬ای بالاتری داشت
هاجر نعمتی غلامرضا بخشی خانیکی
کوه های البرز به عنوان یکی از منابع مهم بیولوژیک کشور دارای اهمیت ویژه ای از نظر غنا و تنوع گونه های گیاهی، ذخایر ژنتیکی و عناصر رویشی می باشد. برای بررسی غنا و تنوع گونه های گیاهی و تغییرات گیاهی در مدیریت های مختلف مراتع دو منطقه قرق و چرا شده در منطقه پلور در مراتع نیمه استپی استان مازندران انتخاب گردید. به منظور بررسی تغییرات تنوع و غنای گونه ای با استفاده از شاخص های تنوع و غنا، از روش ترانسکت و پلات گذاری استفاده شد که به صورت تصادفی و سیستماتیک قرار داده شدند. اندازه پلات ها بر اساس روش سطح حداقل، یک
صالح محمدی سلیمانی محمد باقر رضایی
در این تحقیق اثر عوامل محیطی برکمیت وکیفیت اسانس گونه teucrium chamaedrys مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری در اواسط خرداد ماه از سر شاخه های گلدار گونه مریم نخودی طناز انجام شد. بعد از خشک شدن نمونه ها در سایه، با روش تقطیر با آب طرح کلونجر اسانس گیری هنجام شد. و اجزای اسانس با روش کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنجی جرمی (gc/ms) شناسایی شد. همچنین نیتروژن، پتاسیم، فسفر، ماده آلی، اسیدیته، هدایت الکتریکی و بافت خاک اندازه گیری شد. در مجموع 40 ترکیب در جهت شرقی، 34 ترکیب در جهت شمالی و 33 ترکیب در جهت غربی استخراج شد. ترکیب های شاخص شامل: (% 7/3 ) ? – pinene، ? – pinene () ، (% 14 ) ? – bisabolene ، (%5/10) hexadecanol، (% 5 ) germacrene d، (% 6 ) ? –cadinene، (%5/4 ) limonene و (% 5/4) e-caryophyllene بودند. تعداد ترکیبات اسانس در جهت شرقی بیشتر از تعداد ترکیبات اسانس در جهت های غربی و شمالی است. احتمالا دلیل عمده افزایش ترکیبات در جهت شرقی به فاکتورهای نوری ارتباط داشت به طوری که افزایش زمان تابش نور این جهت تاثیر گذارترین عامل در ترکیبات اسانس است. بالا بودن درصد اسانس در جهت شمالی به احتمال زیاد به دلیل بالا بودن میزان نیتروژن و فسفر خاک، همچنین بالا بودن درصد رس در جهت شمالی نسب به دیگر جهت ها و پایین بودن اسیدیته خاک است. رس ب سبب افزایش رطوبت خاک شد. افزایش رطوبت باعث افزایش راندمان فتوسنتز شد که بر میزان اسانس تاثیر گذاشت. بیشتر بودن تعداد گونه های خانواده لگوم در بین گونه های همراه این گونه در جهت شمالی باعث تسبیت بیشتر نیتروژن در خاک در جهت شمالی شد