نام پژوهشگر: فواد منیجی
فواد منیجی حسن سرباز
سپاس و ستایش خداوندی را سزاست که هر چه داریم از اوست، آن ذات ازلی و ابدی که هر چه جز اوست باطل است. لبید چه زیبا سروده است: ألا کُلُّ شَیءٍ ، ما خلا اللهَ باطلُ و کُلُ نعیمٍ ، لا مَحَالَهَ زائِلُ (عامری، 1993: 145) خداوند پاک و منزهی که سزاوار همه مدایح است و هر مدحی باید با ذات او شروع شود . حسان در مورد ستایش خداوند می گوید: تعالیتَ رَبَّ الناس عن قول من دعا سواک إِلهاً أنتَ أعلی و أمجد (أنصاری، 1929: 79) و درود بر محمدی که خاتم پیامبران و أفضل رُسل و کاملترین بشر روی کره خاکی بوده است. خداوند شروع کننده مدایح نبوی می باشد و در قرآن پیامبر (ص) را با صفاتی، وصف کرده است که عقل ها را مبهوت می کند، از آنجمله صلوات فرستادن بر آنحضرت : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? (أحزاب: 56) و قسم خوردن به جان پیامبر:?????????? ????•??? ????? ???????????? ??????????? ???? (حجر: 72) وهیچ کس نمی تواند به آن مقام و جایگاه برسد. چه زیبا سروده است آن شاعری که گفت : أری کل َّ مَدحٍ فی النبی مُقصِّراً و إنْ بالغ المثْنِی علیه و أَکثَـرَا إذ اللهُ أثنی بالذی هو أَهْلُـهُ علیه فما مقدارُ ما تمدح الوَرَی؟ (الباجوری، 1993: 6) پس هر چیزی در مورد کمالات پیامبر (ص) گفته شود باز هم کم است و به گفته ی بوصیری یکی از معجزات پیامبر(ص) ناتوانی بشر از توصیف قدر و منزلت اوست: إنَّ مِنْ مُعجزاتِکَ العَجزَ عَنْ وص فِکَ إذْ لا یَحُدُّهُ الإحصـاءُ کیفَ یَسْتَوعِبُ الکلامُ سَجَایـا کَ وَهَلْ تَنْزحُ البحار الرِّکَاءُ لیسَ مِنْ غایَهٍ لِوَصْفِکَ أَبغی ها وللْقَوْلِ غایَهٌ وانتهاءُ إنما فضلُکَ الزَّمَانُ وآیـا تُکَ فیما نَعُدُّهُ الآناءُ لَمْ أُطِلْ فی تَعْداد مَدْحِکَ نُطْقی ومُرادی بذلک استقصاءُ غیر إنیَ ظمآنُ وَجْدٍ ومَا لی بقَلیلٍ مِنَ الورود ارْتِواءُ ( بوصیری، 2004 : 62 ) اما هدف شاعران از اینکه آن حضرت را با بیان فضایل و کمالات ستوده اند قرب به پیامبر (ص) و عبادت بوده است، چون حب پیامبر (ص) شرط ایمان می باشد و هر کس آن حضرت را از مال و جان و فرزندان و نزدیکان خود بیشتر دوست نداشته باشد باید در ایمان خود تجدید نظر کند . چون پیامبر اکرم(ص) یکی از شرایط ایمان را محبت خدا و رسولش دانسته و فرموده است: «ثَلَاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ وَجَدَ حَلَاوَهَ الْإِیمَانِ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِمَّا سوَاهُمَا وَأَنْ یُحِبَّ الْمَرْءَ لَا یُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَأَنْ یَکْرَهَ أَنْ یَعُودَ فِی الْکُفْرِ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ یُقْذَفَ فِی النَّارِ»(بخاری، 1386، ج1: 30) این حدیث محبت خدا وپیامبر را از پایه های اصلی ایمان معرفی می کند. ودر حدیثی دیگر پیامبر(ص) می فرمایند: «لَا یُوْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّی أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ وَلَدهِ وَوَالِدهِ وَالنَّاس أَجْمَعِینَ »(النیسابوری، 2000، ج2: 98). مدح یکی از مهمترین فنون شعری در نزد اعراب بشمار می رود که بخش عظیمی از شعر عربی را به خود اختصاص داده است، با شروع رسالت پیامبر (ص) و دعوت اسلامی، شاخه ای جدید از مدح به وجود آمد و آن مدایح نبوی بود . ابعاد گوناگون حیات پیامبر اکرم (ص) چه از نظر فردی و چه از منظر اجتماعی و نیز رسالتی که از جانب خداوند در هدایت بشر بر عهده داشته اند همواره در کانون توجه شعر او ادبای مسلمان بوده است . مدایح نبوی لبیک به دعوت خداوندی می باشد که می فرمایند : •??? ???? ????????????????? ????????? ????? ?????•???? ? ??????????? ????????? ?????????? ??????? ???????? ???????????? ?????????? ???? (أحزاب:56) پس شاعران متعهد و پایبند به اسلام با مدایحشان ارادت و عشق خود را به پیامبر (ص) به اثبات رساندند . این فن ادبی از زمان پیامبر (ص) شروع شد و شخص پیامبر اولین مشوق شاعران برای سرودن مدایح نبوی بود . بعد از دوره پیامبر (ص) نیز فن مدایح نبوی همچنان به حیات خود ادامه داده و رو به تکامل نهاد تا آنکه در دوره مملوکی توسط بوصیری به عنوان یک فن مستقل ادبی در آمد و تا به امروز نیز به حیات خود ادامه داده است. مردم ایران نیز پس از شناخت ندای فطرت، اسلام را به جان پذیرا شدند. شخصیت والای حضرت محمد (ص) همواره از کانون های مضمون آفرینی و تصویر سازی شاعران ادب فارسی بوده است . شاعران فارسی گو با وارد ساختن مراتب ستایش و احترام خود نسبت به حضرت رسول اکرم (ص) غنای ادبی خود را بیشتر کرده و گونه ای ادبی به نام ادبیات متعهد بنیان نهادند که از مدایح نبوی سرچشمه می گیرد، مدایح نبوی در ادب فارسی از قرن چهارم شروع و در شعر شاعران قرن پنجم و ششم به اوج خود رسید و تا به امروز نیز ادامه دارد .(بزرگ بیگدلی و دیگران، 1386: 253) بوصیری و عطار دو تن از شاعران اسلامی می باشند که در اشعارشان به طور مفصل به بحث مدایح نبوی پرداخته اند، در این پایان نامه تلاش شده است که مدایح نبوی این دو شاعر مقایسه شود و نقاط اشترک و افتراق و نقاط قوت و ضعف آنها مورد بررسی قرارگیرد . برای رسیدن به این اهداف این پایان نامه در سه فصل به شرح زیر تنظیم شده است: فصل اول کلیات تحقیق است که شامل مقدمه، تعریف مسأله، سوالات تحقیق، اهداف تحقیق، روش تحقیق و پیشینه تحقیق می باشد . فصل دوم تعاریف است که شامل سه بخش می شود، بخش اول، زندگی نامه بوصیری است که سعی شده است خواننده با شخصیت، زندگی، آثار، شعر و دیگر جزئیات حیات وی آشنا شود . بخش دوم، زندگی نامه عطار است که باز هم سعی بر آن بوده که زندگی، شخصیت، آثار، شعر و مقام عطار نزد دیگر شاعران بررسی شود. بخش سوم، سیر تحول مدایح نبوی است . در این بخش جایگاه مدح بررسی و مدایح نبوی تعریف شده است، بعد از آن سیرتحول مدایح نبوی در دوره های تاریخی مختلف مقایسه و تحلیل شده و در پایان این بخش سیر تحول مدایح نبوی در ادبیات فارسی نیز بررسی می شود. فصل سوم، تجزیه و تحلیل است که شامل چهار بخش می باشد. بخش اول، مدایح نبوی بوصیری بررسی و تعداد مدایح نبوی او و قصایدی که در آن به مدح نبوی پرداخته، آورده شده است. بخش دوم، مدایح نبوی عطار بررسی و تعداد مدایح نبوی او و اشعاری که در آن به مدح پیامبر(ص) پرداخته آورده شده است. بخش سوم، مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده، که این مقایسه در سه مقطع بوده، در مقطع اول ، مضامین مشترک بررسی شده که شامل حقیقت محمدی، معجزات که سه دسته هستند، قرآن، إسرا و معراج و معجزات حسی و مادی، فضایل اخلاقی، شفاعت، برتری بر دیگر پیامبران و مدح خلفا و اهل بیت و اصحاب (رض) . در مقطع دوم، مضامین غیر مشترک بررسی شده است، شامل موضوعاتی است که بوصیری به آنها پرداخته اما عطار آنها را در مدایح نبویش نیاورده است، مقدمه غزلی، نقد عقاید اهل کتاب، جنگ و جهاد . در مقطع سوم، ساختار کلی مدایح نبوی بوصیری و عطار مقایسه شده است، بخش چهارم، نتیجه گیری است که در آن به نتایج بدست آمده از تحقیق اشاره شده است . در پایان بر خود لازم می دانم که از مساعدت و راهنمایی های اساتید ارجمند جناب آقای دکتر سرباز و جناب آقای دکتر عزیزی پور کمال تشکر را داشته باشم و همچنین از مدیر گروه محترم جناب دکتر جعفری و سایر اساتید گروه زبان و ادبیات عربی که نگارش این پایان نامه بدون همراهی ایشان ممکن نبود، سپاسگزاری کنم .