نام پژوهشگر: علی کاوسی

تاثیر برنامه بازآموزی صلاحیت محورطراحی شده برعملکرد پرستاران در زمینه احیاء قلبی ریوی در بخش اورژانس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  علی کاوسی   ربابه معماریان

مقدمه : با توجه به پیشرفت های روزافزون تکنولوژی و رشد بی سابقه درعلوم پزشکی درزمینه احیاء قلبی ریوی نیازبه آموزش و بهسازی نیروی انسانی پرستاری دربخش های اورژانس یک ضرورت می باشد. لذا پژوهش حاضر باهدف تاثیر برنامه بازآموزی صلاحیت محورطراحی شده برعملکرد پرستاران در زمینه احیاء قلبی ریوی دربخش اورژانس انجام شد. روش کار: این پژوهش ازنوع نیمه تجربی است ، نمونه گیری غیرتصادفی (تعداد نمونه 30 )، دارای دو گروه آزمون و شاهد دربیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام شد . ابزارگردآوری اطلاعات شامل چک لیست مشاهده عملکرد پرستاران درزمینه احیاء قلبی ریوی می باشد. برنامه بازآموزی صلاحیت محور براساس اصول برنامه های بازآموزی و گام های اصلی آموزش براساس صلاحیت(c.b.t) درزمینه احیاء قلبی ریوی طراحی و درگروه آزمون اجرا شد. داده هادر دو مرحله قبل و 4 ماه بعد در دو گروه آزمون و شاهد جمع آوری و توسط نرم افزار spss 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون آماری کای دو نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مثل سن، جنس و سابقه کار و... یکسان هستند (05/0p>). بین ابعاد عملکرد پرستاران در زمینه احیاء قلبی ریوی در گروه آزمون و شاهد بعد از مداخله، آزمون آماری من ویتنی اختلاف معنی داری را نشان داد(05/0p<).همچنین آزمون آماری من ویتنی تفاوت معنی داری بین کل نمرات عملکرد پرستاران در زمینه احیاء قلبی ریوی در دو گروه آزمون و شاهد بعد از 4ماه نشان داد(05/0 p<). بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر"میزان عملکرد پرستاران بخش اورژانس در زمینه احیاء قلبی ریوی در گروه آزمون (اجرای برنامه بازآموزی صلاحیت محورطراحی شده) نسبت به گروه شاهد ارتقاءمی یابد"،تایید گردید . نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج پژوهش نشان داد که برگزاری برنامه بازآموزی صلاحیت محور بر عملکرد پرستاران در زمینه احیاء قلبی ریوی موثر می باشدوتوانسته است عملکرد پرستاران بخش اورژانس را حدود40درصد ارتقاء دهد لذا پیشنهاد می گردد برنامه بازآموزی صلاحیت محور جهت بهسازی نیروی انسانی پرستاران در بخش های اورژانس بکاررود.

یافتن مکان بهینه چاه ها با استفاده از الگوریتم ژنتیک ترکیبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی شیمی 1387
  علی کاوسی   فریبرز رشیدی

تعیین بهترین مکان برای حفر چاه های جدید یک مسئله پیچیده است که به خواص سیال و مخزن، شرایط تجهیزات سطحی و چاه ها و معیارهای اقتصادی وابسته است. روش های مختلفی برای حل این مسئله پیشنهاد شده است. در میان این روش ها، روش های بهینه سازی مستقیم که از شبیه ساز برای محاسبه تابع هدف استفاده می کنند، روش های نسبتا دقیقی هستند. ولی در اکثر موارد به علت تعداد بالای شبیه سازی های مورد نیاز، این روش ها غیر عملی اند. برای رفع این مشکلات در این پروژه از الگوریتم بهینه سازی ترکیبی (hga) استفاده شده است. اساس این روش بر پایه ی الگوریتم ژنتیک است که با توابع کمکی شبکه ی عصبی مصنوعی و الگوریتم پلی توپ هیبرید شده است. ترکیب الگوریتم ژنتیک با روش پلی توپ سبب افزودن اثر پالایش موضعی (local refinement) شده و سرعت همگرایی را افزایش می دهد. همچنین با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی می توان در طول اجرای برنامه تابع نماینده شبیه ساز را تولید و کالیبره کرد. لازم به ذکر است که در مسئله ی بهینه سازی مکان چاه ها، مدل عددی ساخته شده بر پایه داده های غیر دقیق است. بنابراین در شرایطی که عدم قطعیت در داده ها وجود دارد، یک جواب عمومی قطعی برای مسئله وجود نخواهد داشت. در این پروژه، به منظور لحاظ کردن اثر عدم قطعیت موجود در داده ها بر روی تصمیم گیری، از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است. خروجی این سیستم، میزان مناسب بودن یک نقطه که برای حفر چاه جدید انتخاب شده است را با در نظر گرفتن اثرات عدم قطعیت موجود در داده ها، دید مهندسی و ترجیهات تصمیم گیرنده تعیین می کند. در اکثر مسائل مهندسی، از جمله مسئله مکان یابی چاه، تابع هدف رایج در بهینه سازی، تابع ارزش فعلی سود (npv) است. در این پروژه، خروجی سیستم استنتاج فازی و npv با هم ترکیب شده اند و یک تابع هدف جدید (npv تصحیح شده یا cnpv) برای مسئله بهینه سازی مکان چاه ها ساخته شده است. در نهایت عملکرد الگوریتم پیشنهاد شده برای مسئله مکان یابی چاه های تزریق آب در بخشی از یکی از مخازن غربی ایران بررسی شد. با توجه به نتایج حاصله از آزمایشات کنترل شده ای که انجام شد، مشاهده شد که تعداد شبیه سازی مورد نیاز برای یافتن مکان بهینه چاه ها در حالتی که از الگوریتم hga استفاده شود تا حد زیادی کاهش می یابد. همچنین مکان و دبی تزریق حداکثر چهار چاه تزریق آب در این مخزن با استفاده از الگوریتم پیشنهاد شده تعیین شد.

تأثیر نانو مواد بر تشکیل، پایداری و ویژگی های سطحی امولسیون ها در عملیات بهره برداری از مخازن نفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده فنی 1393
  علی کاوسی   محمد رنجبر

با توجه به پیشرفت های فناوری نانو در سال¬های اخیر، می توان برداشت نهایی از مخازن را به طور قابل توجهی افزایش داد. هدف اصلی این تحقیق تأثیر نانومواد بر تشکیل، پایداری و ویژگی های سطحی امولسیون¬ها در عملیات بهره برداری از مخازن نفت می باشد. در این راستا از نفت مخزن سروستان با درجه سنگینی برابر 29 و از نانوذرات سیلیکای آب¬دوست، سیلیکای آب گریز، رس، رس اصلاح شده و نانو کربنات کلسیم استفاده شد. تأثیر نوع و غلظت نانومواد بر تشکیل و پایداری امولسیون و کشش بین سطحی نفت/ آب و نفت/ امولسیون تحقیق شد. با توجه به نتایج این تحقیق، می توان به این نکته اشاره کرد که تمام نانو¬ذرات مورد استفاده می توانند به عنوان مواد فعال سطح عمل کرده و کشش بین سطحی را کاهش دهند. نانو رس اصلاح شده و نانو سیلیکای آب گریز، پایداری امولسیون را به شدت افزایش می دهند. همچنین تمام امولسیون¬های تشکیل شده از نوع امولسیون آب در نفت می باشند. با افزایش غلظت نانوذرات قطر قطرات امولسیون کاهش یافته و درنتیجه امولسیون پایدار تر می شود. این مطالعه نشان داد که نسبت آب به نفت، غلظت نانو ذرات، سرعت همزدن و شوری آب از فاکتورهای کنترل¬ کننده برای تولید امولسیون پایدار می باشند.

شناسایی افراد از روی الگوی صوتی راه رفتن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده برق و کامپیوتر 1393
  علی کاوسی   هادی سلطانی زاده

هدف از این تحقیق ارائه ی روشی به منظور شناسایی افراد از روی الگوی صوتی راه رفتن آن ها می باشد، به همین منظور نخست یک روش ساده برای تشخیص ابتدا و انتهای سیگنال ارائه خواهد شد که هدف از آن یافتن گام ابتدایی و انتهایی در سیگنال ضبط شده است که با استفاده از این دونقطه می توان بخش¬هایی از سیگنال که اطلاعات مهمی ندارند را از سیگنال اصلی جدا نمود، این کار سبب کاهش حجم محاسبات و افزایش چشمگیر دقت شناسایی خواهد شد. بیست ضریب نخست مل کپسترال به عنوان ویژگی¬های سیگنال¬ انتخاب شده و پس از تقسیم سیگنال به پنجره¬های مساوی و با همپوشانی معین این ویژگی¬ها در هر پنجره به صورت جداگانه استخراج شده و در یک بردار ویژگی قرار خواهند گرفت و در پایان شناسایی با استفاده از دسته بندی فازی انجام خواهد گرفت. به منظور پیاده سازی عملی، از ده نفر به عنوان شرکت کننده در آزمون نمونه برداری شده که ازجمله شرایط نمونه برداری می توان به نصب میکروفن در میانه¬ی مسیر و انتخاب مسیر تقریباً چهار متری به عنوان مسیر نمونه برداری اشاره نمود. نمونه های به دست آمده به دو دسته¬ی آموزش و آزمون تقسیم شده اند. به منظور ارزیابی و مقایسه¬ی روش پیشنهادی با روش ارائه شده در یکی از پژوهش های قبلی هر دو روش پیاده سازی شده و نتایج به دست آمده مبین کار آیی بیشتر روش پیشنهادی می باشد.