نام پژوهشگر: محمودرضا روزبان

شناسایی ژنوتیپ های برتر گردو (juglans regia l.) در برخی مناطق استان فارس، ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  سعادت ساریخانی خرمی   کاظم ارزانی

ایران یکی از مراکز اصلی تنوع و پراکنش گردو در جهان به شمار می رود. با توجه به اینکه درختان گردو از سده های گذشته به صورت جنسی ازدیاد می شده، تنوع ژنتیکی بالایی در جمعیت آن در کشور وجود دارد که به ایجاد یک ژرم پلاسم بسیار بزرگ و متنوع گردو، منتهی شده است. این تنوع امکان دستیابی به ژنوتیپ های برتر و امیدبخش را در برنامه های اصلاحی گردو فراهم می کند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی ژنوتیپ های برتر گردو در منطقه بوانات فارس طی سال های 1388 تا 1390 انجام گرفت. در ابتدای آزمایش، 349 درخت بر اساس اطلاعات سازمان های ذیربط و افراد محلی، پیش انتخاب و پلاک کوبی گردیدند. در ادامه، بر اساس مشاهدات اولیه و عدم تظاهر علائم بیماری بلایت و نیز میانگین وزن دانه بیشتر از 5/6 گرم، 92 ژنوتیپ جهت مطالعات بعدی انتخاب شدند. بررسی نتایج مربوط به صفات فنولوژیک درختان نشان داد که ژنوتیپ a92 دیر برگده ترین ژنوتیپ در بین درختان مورد مطالعه در هر دو سال انجام آزمایش بود. در 37 درصد از ژنوتیپ ها، پدیده هموگامی مشاهده گردید. همچنین بررسی صفات اختصاصی در سال اول انجام پژوهش نشان داد، درصد باردهی در ژنوتیپ ها بین صفر تا 5/65 درصد متغیر بود و 5/81 درصد از ژنوتیپ ها دارای اندازه دانه متوسط تا خیلی بزرگ بودند. بر مبنای نتایج بدست آمده در سال اول، ژنوتیپ a2 بیشترین وزن دانه و مغز را دارا بود و کمترین میزان وزن دانه و مغز به ترتیب در ژنوتیپ a50 و a44 مشاهده گردید. همچنین در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه، ژنوتیپ a9 با درصد مغزی معادل 2/67 درصد، عنوان تیمار برتر را از نظر درصد مغز به خود اختصاص داد. ارزیابی 92 ژنوتیپ مورد مطالعه نشان داد که رنگ مغز بیشتر ژنوتیپ ها، روشن بود. بررسی ارتباط بین صفات در این آزمایش گواه از وجود همبستگی مثبت و قوی بین وزن دانه و مغز و همچنین بین وزن با درصد مغز بود. در حالی که بین وزن دانه و درصد مغز همبستگی منفی مشاهده گردید. تاریخ برگدهی با تاریخ برداشت و همچنین ضخامت پوست سخت با رنگ پوست سخت و دشواری جدا شدن مغز همبستگی مثبت و معنی داری در سطح یک درصد داشت. در نهایت از بین 92 ژنوتیپ، ژنوتیپ های a79، a59، a30، a40، a14، a34، a17، a42، a68، a69، a92 و a63 به عنوان ژنوتیپ های برتر از نظر صفات فنولوژیک و اختصاصی انتخاب گردیدند. ژنوتیپ های برتر در سال دوم نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. بررسی نتایج سال دوم گواه از عدم وجود اختلاف بین داده های بدست آمده در دو سال انجام پژوهش بود. به طوری که در سال دوم، ژنوتیپ های a92 و a63 به ترتیب با 31 و 30 روز تاخیر نسبت به استاندارد مرجع، عنوان ژنوتیپ های دیربرگده را به خود اختصاص دادند

اثرات کاربرد آمینوکلات ها در تعدیل اثرات تنش شوری در پایه های پسته (pistacia vera l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1390
  صادق کریم پور   کاظم ارزانی

چکیده به منظور ارزیابی اثرات آمینوکلات های روی و بیوسالت، در تعدیل اثرات تنش شوری در سه پایه پسته اهلی، آزمایشی گلخانه ای فاکتوریل (سه فاکتوره) در قالب طرح پایه کرتهای کاملاً تصادفی با 3 تکرار انجام پذیرفت. فاکتورهای آزمایش عبارت بودند از: (1) پایه در 3 سطح شامل بادامی زرند، قزوینی و سرخس، (2) شوری آب در 4 سطح شامل صفر (شاهد)، 75، 150 و 225 میلی مولار کلرید سدیم، و (3) آمینوکلات در 3 سطح شامل صفر (شاهد)، آمینوکلات روی (بصورت کاربرد برگی)، و آمینوکلات بیوسالت (به صورت کاربرد خاکی) بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش عبارت از کارائی فتوشیمیایی (fv/fm) پایه ها، پتانسیل آب برگ، دمای برگ، مقدار نسبی آب، میزان پرولین، قندهای محلول و مقادیر کلروفیل a و b بودند که طی مراحلی مختلف از رشد گیاهان اقدام به اتدازه گیری آنها شد. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص گردید که میزان آب نسبی برگ، کارایی فتوشیمیایی و همچنین محتویات کلروفیل برگ با افزایش شوری کاهش می یابد و میزان پرولین، قندهای محلول، دمای سطح برگ، پتانسیل آب برگ با افزایش شوری، افزایش می یابد. کاربرد آمینوکلات روی باعث افزایش کارایی فتوشیمیایی، میزان آب نسبی برگ و همچنین محتویات کلروفیل برگ شد. همچنین میزان پرولین و قندهای محلول در مراحل اول (30 روز پس از اعمال تیمار) نسبت به شاهد کاهش یافت و در مراحل بعدی (60 روز پس از اعمال تیمار) افزایش نشان داد. دمای سطح برگ، پتانسیل آب برگ نیز در شرایط کاربرد آمینوکلات کاهش یافت. تیمار بیوسالت باعث کاهش آب نسبی برگ، پرولین، قندهای محلول و دمای برگ گردید ولی با گذشت زمان، افزایش یافت. پتانسیل آب برگ، مقدار کلروفیل و کارایی فتوشیمیایی در شرایط کاربرد بیوسالت افزایش یافت.در بین پایه ها، پایه بادامی بالاترین میزان کارایی فتوشیمیایی برگ، بالاترین مقدار کلروفیل برگ، بالاترین مقدار آب نسبی برگ، بالاترین پتانسیل آب برگ، بالاتری مقدار تجمع پرولین و کمترین میزان دمای سطح برگ را نسبت به پایه قزوینی و سرخس نشان داد.

بررسی برخی شاخص های فیزیولوژیکی تحمل به شوری در پایه های بذری پسته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم 1392
  مریم هاشمی   محمودرضا روزبان

به منظور بررسی برخی شاخص های فیزیولوژیکی تحمل به شوری در پایه های بذری پسته انجام شد. در این پژوهش دو پایه معمول پسته، انتخاب شد و اثرات سطوح مختلف شوری آب آبیاری روی آنها مورد ارزیابی قرار گرفتبر اساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها، طول ساقه، طول ریشه اصلی، وزن تر اندام هوایی، وزن خشک اندام هوایی، نشت یونی، میزان تجمع کاتیون های سدیم و کلسیم اندام هوایی و ریشه و پتاسیم اندام هوایی صفاتی بودند که تحت تأثیر اثرات متقابل پایه و سطوح شوری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کاهش میزان صفات رشدی مانند طول ساقه و ریشه، وزن تر و خشک بیانگر رابطه منفی بین ضریب انتخاب گری سدیم و این صفات است. میزان نشت یونی با افزایش سطح شوری افزایش یافت که نشان دهنده تخریب دیواره سلولی در اثر افزایش میزان شوری است. اندازه گیری میزان تجمع سدیم، پتاسیم و کلسیم در اندام هوایی و ریشه نشان داد که مقدار سدیم و پتاسیم و کلسیم با افزایش سطح شوری در هر دو پایه بادامی ریز و قزوینی افزایش یافتند. بر اساس داده های بدست آمده، مقدار سدیم در اندام هوایی پایه بادامی ریز نسبت به پایه قزوینی افزایش بیشتری داشته است که بیانگر این است که پایه بادامی ریز سدیم بیشتری به اندام هوایی خود انتقال داده است. در ریشه، مقدار سدیم در پایه قزوینی نسبت به بادامی ریز بیشتر بود که نشان می دهد پایه قزوینی مقدار زیادی سدیم را در ریشه خود تجمع نموده است و مقدار کمتری را به اندام هوایی خود منتقل کرده است. مقدار پتاسیم اندام هوایی در هر دو پایه در اثر شوری افزایش یافت که این میزان افزایش در پایه بادامی ریز نسبت به قزوینی بیشتر بود. مقدار پتاسیم، در ریشه هر دو پایه نیز افزایش نشان داد که این میزان افزایش در پایه قزوینی بیشتر است. مقدار کلسیم اندام هوایی در پایه بادامی ریز با افزایش همراه بود اما با افزایش سطح شوری از میزان افزایش آن کاسته شد اما در پایه قزوینی افزایش مقدار کلسیم صعودی و معنی دار بود. میزان کلسیم ریشه هر دو پایه بادامی ریز و قزوینی افزایش و پایه قزوینی افزایش بیشتری نشان داد. بر اساس نتایج بدست آمده، افزایش میزان کلسیم نیز مکانیسم دیگری برای مقابله با اثرات شوری می باشد. با توجه به نتایج این آزمایش، پایه قزوینی با حفظ وزن خشک خود در طی دوره تنش، نشت یونی کمتر، مقدار پتاسیم و کلسیم بیشتر در اندام هوایی و ریشه، و تجمع بیشتر یون سدیم در ریشه به عنوان پایه بردبارتر به شوری معرفی می گردد.

بررسی مکانیسمهای فیزیولوژیکی تحمل به خشکی در سه پایه دانهالی پسته (pistacia vera l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1388
  محمودرضا روزبان   کاظم ارزانی

آزمایشی گلخانه¬ای به منظور بررسی مکانیسم¬های تحمل به خشکی در سه پایه¬ی دانهالی پسته اهلی (pistacia vera l.) به اسامی "بادامی¬زرند"، "قزوینی" و "سرخس" انجام شد. در این آزمایش،پایه¬های دانهالی 18 ماهه¬¬ پسته در معرض سه سطح تخلیه رطوبتی 40، 60 و 80% آب قابل دسترس خاک قرار گرفتند. تبادلات گازی فتوسنتزی، فلورسانس کلروفیل، وضعیت آبی، تغییرات کلروفیل، پرولین آزاد و قندهای محلول کل، و کارائی جذب عناصر غذایی، خصوصیاتی بودند که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. به دلایل زیر، پایه بادامی به عنوان بردبارترین پایه نسبت به تنش خشکی معرفی گردید: (1) کارائی بالاتر مصرف آب به دلیل کنترل بهتر روزنه¬های آن بر هدر رفت آب، (2) کارائی فتوشیمیایی بالاتر نظام نوری ii تحت شرایط تنش خشکی، (3) پتانسیل آب پایین¬تر با وجود مقدار نسبی بالای آب، (4) استفاده بهینه از ویژگی تنظیم اسمزی به ویژه در تجمع قندهای محلول، و (5) کارائی بالاتر جذب عناصر غذایی به ویژه برای عناصر روی، پتاسیم و فسفر. همچنین بر اساس یافته¬های این تحقیق، هدایت روزنه¬ای، معیار مناسبی برای تعیین زمان آبیاری درختان پسته معرفی گردید. در آزمایش دوم، تغییرات روزانه نرخ¬ فتوسنتز خالص، هدایت روزنه¬ای و نرخ تعرق در سطح برگ¬های دو ژنوتیپ پسته ایران، در ارتباط با نوسانات روزانه¬ی دمای برگ، کسر فشار بخار و تراکم جریان فوتونی فتوسنتزی ارزیابی گردید. الگوی تغییرات روزانه¬¬ی نرخ¬های جذب و تحلیل co2¬ در این بررسی، دارای دو نقطه اوج بود. نقطه اول در ساعات 9:00 و 8:00 صبح به ترتیب در ژنوتیپ¬های "بادامی" و "قزوینی" پدیدار شد. همچنین در هر دو ژنوتیپ، نقطه اوج دوم در ساعت 16:00، و پایین¬ترین نرخ فتوسنتز خالص در ساعت 15:00 مشاهده گردید. بالاترین میزان فتوسنتز ژنوتیپ¬های "بادامی" و "قزوینی" به ترتیب در شدت جریان فوتونی فتوسنتزی 1500 و mol m-2 s-1 1150 بدست آمد. ضمن آنکه الگوی تغییرات روزانه¬ی نرخ فتوسنتز خالص با روند تغییرات هدایت روزنه¬ای (**76/0=r) و نرخ تعرق (**73/0=r) همبستگی داشت. به نظر می¬رسد هدایت روزنه¬ای در ژنوتیپ "بادامی" اساساً توسط کسر فشار بخار بیشتر از kpa 5/3 و دمای برگ بالاتر از c32، و در ژنوتیپ "قزوینی" توسط کسر فشار بخار بیشتر از kpa 8/3 و دمای برگ بالاتر از درجه33 محدود می¬شود. به علاوه، عملکرد کوانتومی تثبیت کربن در دماهای برگ بالاتر از c24 کاهش یافت. الگوی روزانه تبادلات گازی برگ نشان ¬داد که عوامل روزنه¬ای تا حدود زیادی مسئول افت بعد از ظهر نرخ فتوسنتز خالص هستند، هرچند که عوامل غیر روزنه¬ای نیز در این پدیده دخالت داشتند. در آزمایش سوم، مقدار کلروفیل برگ¬های ژنوتیپ¬های پسته¬ی "بادامی"، "قزوینی" و "سرخس" با استفاده از دو شاخص کلروفیل (spad و cci) برآورد شد و بهترین معادلات برازش داده شده، ارائه گردید.