نام پژوهشگر: دانیال کهریزی
محمد جواد معتمدی دانیال کهریزی
گیاهان روغنی بعد از غلات به عنوان دومین منبع تامین کننده کالری برای جوامع بشری محسوب می شوند. گیاه گلرنگ به دلیل داشتن روغنی با کیفیت و محتوای بالای اسید های چرب، در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. به منظور بررسی امکان انتقال ژن جهش یافته aro a باکتریایی با واسطهagrobacterium tumefaciens به گلرنگ و بهینه سازی کشت بافت آن، دو آزمایش جداگانه به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار، انجام گرفت. در آزمایش اول، صفات کالوس زایی و باززایی نوساقه ریزنمونه های کوتیلدون و هیپوکوتیل ارقام dincer و سینا در غلظت های مختلف هورمون های naa و bap روی محیط پایه ms، مورد بررسی قرار گرفت. پس از انتخاب بهترین محیط کشت و بهترین ریزنمونه، در آزمایش دوم کارآیی و فراوانی تراریختی ارقام مذکور با سویه های gv3101 و lba4404 اگروباکتریوم در محیط انتخابی حاوی 50 میلی گرم در لیتر کانامایسین مورد ارزیابی گرفت و در نهایت به منظور اطمینان و تأیید تراریختی گیاهان باززا شده، آنالیز pcr با آغازگرهای اختصاصی روی گیاهان انتخابی انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که از نظر میزان کالوس زایی و باززایی نوساقه ها بین عوامل اصلی یعنی ارقام، ریزنمونه ها، هورمون naa و هورمون bap اختلاف معنی داری در سطح احتمال یک درصد مشاهده می شود. بررسی اثرات متقابل در خصوص صفات کالوس زایی و باززایی نشان داد که ارقام مورد بررسی در این آزمایش در واکنش به هورمون naa به طور مستقل عمل کرده اند؛ این در حالی است که تا حدودی تحت تاثیر هورمون bap قرار گرفته اند. از طرفی، ارتباط تنگاتنگی نیز بین رقم و نوع ریزنمونه برای صفت کالوس زایی وجود داشته است؛ اما این روند در مورد صفت باززایی مشاهده نشده است. در رابطه با نوع ریزنمونه مشاهده می شود که ریزنمونه ها هم تحت تاثیر هورمون naa و هم هورمون bap قرار گرفته اند. مقایسه میانگین ها برای صفت کالوس زایی نشان داد که بهترین محیط ها برای کالوس زایی ریزنمونه ها که بیشترین درصد تولید کالوس را داشته اند ترکیبات ( bap 0/5 و naa 0/5) و (bap 1 و naa 1) میلی گرم در لیتر به ترتیب با میانگین های 94/33 و 97 درصد بوده است. به علاوه، رقم dincer و ریزنمونه هیپوکوتیل واکنش بهتری را نسبت به کالوس زایی از خود بروز داده اند. در خصوص صفت باززایی، بیشترین درصد باززایی در ترکیب (bap 2 و naa 1/0) به میزان 35/07 درصد و در رقم dincer و ریزنمونه کوتیلدون به دست آمد. نتایج تجزیه واریانس در مورد کارآیی تراریختی نشان داد که اختلاف بسیار معنی داری بین ارقام و سویه های اگروباکتریوم وجود دارد اما اثر متقابل بین این دو عامل غیر معنی دار شده است. در این رابطه، بالاترین درصد باززایی نوساقه های تراریخت در محیط انتخابی مربوط به رقم dincer و سویه lba4404 به میزان 20/61 درصد بوده است. آنالیز pcr گیاهان تراریخت نشان داد که فراوانی تراریختی در رقم dincer، 10 درصد بوده که در مقایسه با میانگین کل تراریختی در محیط انتخابی (قبل از آنالیز pcr) یعنی 16/96 درصد، کاهشی در حدود 7 درصد وجود دارد. به علاوه، تکثیر قطعه bp 1300 (حاصل از آغازگرهای eps1 و eps2) و قطعه bp 1800 (حاصل از آغازگرهای eps2 و 35sf) نشان دهنده حضور این ژن در گیاهان تراریخت رقم dincer می باشد.
پرستو عبدی دانیال کهریزی
بالطبع بهینه سازی کشت شرایط کشت بساک بعنوان یکی از روش های بیوتکنولوژیکی مهم برای تولید گیاهان هاپلوئید جهت به نژادی دارای اهمیت زیادی است. در این تحقیق تاثیر ژنوتیپ، پیش تیمار سرمایی و محیط کشت القا بر روی پاسخ دهی کشت بساک جو بررسی شد. در این خصوص، به منظور تعیین مدت زمان بهینه پیش تیمار سرمایی، قبل از کشت بساک ها سنبله ها با دوره های یک هفته، دو هفته، سه هفته و چهار هفته در دمای 4 درجه سانتی گراد نگه داری شدند. کال زایی در محیط کشت fhg حاوی سطوح مختلف 2,4-d(1،2 و 3 میلی گرم بر لیتر) با ترکیب با کینیتین (1/0 میلی گرم بر لیتر) صورت گرفت. بسته به دو ژنوتیپ مورد بررسی، پس از حدود 6-4 هفته بساک هااقدام به تولید کالوس نمودند. کالوس ها سپس به محیط باززایی ms حاوی 2,4-d 1 میلی گرم بر لیتر و bap، 5 میلی گرم بر لیتر منتقل شدند. جنین ها حدود 45-35 روز از بساک ها تولید گشتند. سپس، صفات درصد کالوس القاء شده، درصد کل گیاهچههای باززایی شده (باززایی کل)، درصد گیاهچههای سبز باززایی شده و درصد گیاهچههای آلبینو باززایی شده، تعیین شدند. با رشد گیاهان سبز، به طول حدود 3 - 2 سانتی-متر امکان انتقال به لولههای آزمایش با همان محیط باززایی قبلی و حذف تمامی هورمونها فراهم گشت. سپس هنگامی که ارتفاع گیاهچهها حدود 10 سانتی متر رسید، به گلدان های کوچک با خاک استریل منتقل گردیدند. کلیه آزمایشات انجام شده به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار برای هر نمونه صورت گرفت. بررسی نتایج حاصله نشانگر وجود اختلاف معنی داری بین سطوح عوامل مورد بررسی (ژنوتیپ، پیش تیمار سرمایی و غلظت های مختلف2,4-d ) با تمامی پارامترهای آندروژنیک ( کالوس زایی، گیاه سبز، گیاه آلبینو و باززایی کل) بود. مقایسه دو ژنوتیپ مورد بررسی ژنوتیپ پاسخ آندروژنز بهتری را از خود نشان داد. همچنین از بین پیش تیمارهای سرمایی مورد استفاده در این تحقیق پیش تیمار سرمایی 14 روز مناسب ترین پیش تیمار برای پاسخ به آندروژنز تشخیص داده شد. همچنین کالوس زایی مطلوب در غلظت 2,4-d l mg/3 و باززایی بهینه گیاه سبز در 2,4- d l mg/ 1 مشاهده گردید. بنابراین استفاده از ژنوتیپ g1 با پیش تیمار سرمایی 14 روز و استفاده از محیط کشت القا fhg حاوی 2,4-d 1 میلی گرم بر لیتر باعث بیشترین میزان باززایی گیاه سبز می شود.
ندا مهرابی دانیال کهریزی
بهبود تولید هاپلوییدی از طریق کشت بافت، از دستاورد ها ی جدید بیوتکنولوژی گیاهی می باشد، که جهت تسریع برنامه های اصلاحی به صورت عملی بکار گرفته شده است. در این آزمایش تاثیر پیش تیمار سرمایی و محیط کشت القاء بر روی پاسخ به کشت بساک دو ژنوتیپ گندم هگزاپلوئید (triticum aestivum l) پاییزه ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. گیاهان بخشنده در گلخانه ی کنترل شده ای تحت شدت نور 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و دمای 15/25 درجه سانتی گراد (شب / روز) کشت شدند. سنبله ها قبل از کشت بساک در سه دوره ی یک، دو و سه هفته در دمای 4 درجه سانتیگراد و در تاریکی پیش تیمار شدند. بساکها، پس از انجام تیمار سرما برروی محیط کشت chb حاوی سطوح مختلف 2,4-d با غلظت 1، 2 و 3 میلی گرم در لیتر و kinetin با غلظت 1/0 میلی گرم در لیتر منتقل شدند. بسته به ژنوتیپ مورد بررسی، پس از حدود 45-35 روز، بساکها تولید جنین یا کالوس نمودند. که صفت درصد جنین یا کالوس القاء شده مطابق تعیین شد. کالوسها و جنینهای حدود 1-3 میلیمتر به محیط کـشت ms حاوی 1 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 5 میلی گرم بر لیتر bap انتـــقال داده، تا تولید گیاهچه کنند. درصد کل گیاهچههای باززایی شده (باززایی کل)، درصد گیاهچههای سبز باززایی و درصد گیاهچههای آلبینو باززایی شده با رشد گیاهان سبز به طول حدود 2-3 سانتیمتر، امکان انتقال به لولههای آزمایش با همان محیط باززایی قبلی حذف تمامی تمامی هورمونها فراهم گردید. و در نهایت گیاهچههای با ارتفاع حدود 10 سانتی متر به گلدان های کوچک با خاک استریل منتقل شدند. آزمایش های انجام شده در این تحقیق در قالب طرح کاملا تصادفی (crd) با سه تکرار برای هر نمونه صورت گرفت. مطابق با نتایج حاصل از تجزیه های آماری، اختلاف معنی داری بین سطوح عوامل مورد بررسی (ژنوتیپ، پیش-تیمار سرمایی و غلظت های 2,4-d برای تمامی پارامترهای آندروژنیک (القاء کالوس، باززایی گیاه سبز و آلبینو) وجود داشت. در این رابطه اثرات متقابل تاثیر ضعیفی از خود نشان دادند. در بین دو ژنوتیپ، ژنوتیپ شماره 1 پاسخ بالاتری را به آندروژنز نشان داد. همچنین آندروژنز مطلوبی در2 mg/l 2,4-d و 7 روز پیش تیمار سرمایی (عوامل حد واسط) مشاهده شد. غلظت 3 میلی گرم در لیتز 2,4-d در هر سه سطح پیش تیمار سرمایی اختلاف معنی داری ندارند و بالاترین میزان کالوس زایی برای اثر متقابل پیش تیمار درمحیط را نشان داد(19%). نتیجه مذکور اثبات کرد که پیش تیمار سرمایی سنبله به همراه غلظت هورمون در محیط کشت القاء، برای بهینه شدن پاسخ کشت بساک واریته های گندم ضروری می باشد. افزایش غلظت 2,4-d محیط کشت القاء و طول دوره پیش تیمار سرمایی باعث افزایش باززایی کل می شود. ولی این باززایی بیشتر به صورت آلبینو ظهور می یابد، پس حد متعادلی از این عوامل باید به کار گرفته شود.
سجاد منصوری علی اشرف مهرابی
به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژرم پلاسم گندم های وحشی ایران، جمعیت هایی از خویشاوندان وحشی گندم متعلق به دو جنس آژیلوپس و تریتیکوم براساس صفات مورفولوژیک و شاخص های سیتوژنتیکی مورد مطالعه قرار گرفتند. در ارزیابی مزرعه ای، بیش از 300 جمعیت از گونه های این دو جنس در قالب طرح بلوک های آگمنت با شش رقم شاهد در سه تکرار مورد مطالعات ریخت شناسی قرارگرفتند. همچنین به منظور بررسی تنوع سیتوژنتیکی این گونه ها،کاریوتیپ مناسب برای هر گونه تهیه شد و با استفاده از نرم افزار micromeasure، شاخص های سیتولوژیکی مانند طول کل کروموزوم، طول بازوی بلند، طول بازوی کوتاه، نسبت بازوها، شاخص سانترومری و سطح پلوئیدی و... محاسبه گردید. جمع بندی آنالیزهای انجام شده بر روی صفات موثر بر عملکرد دانه نشان داد که تعداد پنجه بارور و تعداد دانه در سنبلچه مهمترین صفات مرتبط با عملکرد دانه در تک بوته در هر دو جنس تریتیکوم و آژیلوپس هستند. در تجزیه به مولفه های اصلی برای جنس تریتیکوم 4 مولفه استخراج شد که جمعاً حدود 2/72 درصد از واریانس کل را توجیه می کردند و برای جنس آژیلوپس 5 مولفه استخراج شد که در مجموع 75 درصد از تنوع بین صفات مورد بررسی را تبیین نمود. تجزیه کلاستر گونه ها بر اساس صفات مورفولوژیک با استفاده از الگوریتم upgma، آن ها را در پنج کلاستر اصلی قرار داد. نتایج آنالیز تابع تشخیص برای تفکیک گونه های دو جنس نشان داد که صفات قطر ساقه، تعداد پنجه بارور، تعداد ریشک بر روی گلومل، تعداد سنبلچه در سنبله و وزن صد دانه از جمله مهمترین صفات برای تمایز این گونه ها است. پس از تهیه کاریوتیپ گونه ها مشخص شد که همه گونه های مورد مطالعه دارای تعداد کروموزوم های پایه 7 x= بودند. از بین گونه های جنس تریتیکوم، بزرگترین طول کل کروموزوم مربوط به t.aestivum و کوتاهترین آن مربوط به t.urartu بود. از بین گونه های دیپلوئید آژیلوپس، بزرگترین طول کل کروموزوم مربوط به ae.tauschii و کوتاه ترین آن مربوط به ae.umbellelata بود. همچنین مشخص شد که بعضی از گونه ها دارای کروموزوم های ماهواره دار هستند. بر اساس جدول دو طرفه استبینز، بیشتر گونه های مورد مطالعه در کلاس a وb قرار دارند که نشان می دهد این گونه ها از نظر تکاملی ابتدایی می باشند. گروه بندی گونه های مورد مطالعه براساس شاخص های سیتوژنتیکی با استفاده از الگوریتم ward، آن ها در چهار کلاستر اصلی قرار داد.
تبیان میرانی دانیال کهریزی
این تحقیق به منظور ارزیابی بیست ژنوتیپ گندم نان از نظر تحمل به خشکی با استفاده از شاخص های مقاومت به خشکی و صفات فیزیولوژیک اجرا گردید. همچنین ژنوتیپ های مذکور از نظر صفات مورفولوژیک، قابلیت انتقال مجدد مواد ذخیره ای ناشی از فتوسنتز از اندام های رویشی به دانه و صفات مرحله جوانه زنی مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش مزرعه ای در سال 88-1387 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط تنش آبی و بدون تنش آبی انجام شد. این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی انجام شد. تیمارهای مورد بررسی در آزمون جوانه زنی ترکیبات فاکتوریل 20 ژنوتیپ مورد مطالعه و 4 سطح تنش خشکی (صفر، 4/0-، 8/0- و 2/1- مگاپاسکال) ایجاد شده با استفاده از پلی اتیلن گلایکول 6000، بودند که این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار اجرا شد. این آزمایش در آزمایشگاه کشت بافت دانشکده کشاورزی انجام شد. در آزمایش مزرعه ای شاخص های مقاومت به خشکی و تعدادی از صفات فیزیولوژیک، مورفولوژیک و فنولوژیک شامل پایداری غشاءسلولی، میزان پرولین برگ پرچم، کلروفیل های a، b و کل، میزان کلروفیل براساس قرائت اسپد، محتوای نسبی آب برگ، ارتفاع بوته، طول سنبله، تراکم سنبله، عملکرد دانه و اجزای آن، شاخص برداشت، روز تا گلدهی، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک و دوره پر شدن دانه مورد بررسی قرار گرفتند. براساس نتایج آماری، ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر اکثر صفات فوق دارای تنوع قابل ملاحظه ای در شرایط تنش و بدون تنش بودند. نتایج حاصل از تجزیه ای همبستگی نشان داد که شاخص تحمل به خشکی (sti)، شاخص میانگین هندسی (gmp)، شاخص میانگین هارمونیک (ham) و شاخص عملکرد (yi) برای شناسایی ژنوتیپ ها در هردو شرایط تنش و بدون تنش مناسب هستند. کلروفیل a، پایداری غشاء سلولی و محتوای نسبی آب برگ همبستگی مثبتی با sti از خود نشان دادند. همچنین همبستگی قابل ملاحظه ای بین پرولین و سایر کلروفیل ها با شاخص مقاومت به خشکی مشاهده نشد. این نتایج نشان می دهند که افزایش در صفات پایداری غشاءسلولی و محتوی نسبی آب برگ، مقاومت به خشکی ژنوتیپ ها را افزایش خواهد داد. در نهایت براساس شاخص های مقاومت به خشکی و صفات فیزیولوژیک، مورفولوژیک و فنولوژیک، ژنوتیپ های شماره 9، 14و 12 به-عنوان ژنوتیپ های متحمل به خشکی شناخته شدند که ژنوتیپ شماره 9 نسبت به دو ژنوتیپ دیگر دارای وضعیت بهتری از لحاظ عملکرد در شرایط تنش بود. در این تحقیق نیز صفات مرتبط با انتقال مجدد آسمیلات ها از اندام های رویشی به دانه شامل میزان انتقال مجدد ساقه و سنبله، کارایی ساقه و سنبله در انتقال ذخایر به دانه، سهم نسبی ذخایر ساقه و سنبله در عملکرد دانه، میزان فتوسنتز جاری و سهم نسبی فتوسنتز جاری در هر دو شرایط تنش و بدون تنش آبی مورد بررسی قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد نظر برای صفات مذکور از تنوع قابل ملاحظه ای برخوردار بودند. از میان صفات فوق، صفت کارایی ساقه در انتقال ذخایر به دانه همبستگی مثبت و معنی داری با شاخص sti نشان دادند. این مطلب بیانگر این است که صفت فوق اگر افزایش نشان دهد صفت مقاومت به خشکی در ژنوتیپ ها افزایش خواهد یافت. در نهایت براساس صفات ذکر شده در این قسمت (صفات مرتبط با انتقال مجدد) ژنوتیپ های 9، 19، 6، 11و 14 به عنوان ژنوتیپ های مقاوم به خشکی شناخته شدند. در آزمون جوانه زنی صفات مورد بررسی شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، شاخص تنش جوانه زنی، طول بلندترین ریشه چه، طول ساقه چه، تعداد ریشه چه و طول کلئوپتیل بود. نتایج این بررسی نشان داد که با افزایش شدت تنش خشکی همه صفات کاهش خواهند یافت. با توجه به نتایج بدست آمده در این قسمت از تحقیق ژنوتیپ های شماره 9، 6، 19، 11، 10، 15، 2 و 5 به عنوان ژنوتیپ های مقاوم به خشکی شناخته شدند که ژنوتیپ شماره 9 نسبت به سایر ژنوتیپ ها از نظر اکثر صفات مرحله جوانه زنی دارای وضعیت بهتری بود. واژه های کلیدی: تنش خشکی، پرولین، تنوع ژنتیکی، گندم، تجزیه رگرسیون
الهام طراوت دانیال کهریزی
چکیده مبارزه شیمیایی یکی از راه های موثر کنترل علف های هرز گیاهان زراعی می باشد. گلایفوسیت یکی از مهمترین علف کش-هایی است که علاوه بر از بین بردن گیاهان ناخواسته، اثرات سوء بر انسان و محیط زیست ندارد. مشکل اصلی این ماده، حساسیت اکثر گیاهان زراعی به آن است. یکی از راه های حل این مشکل، شناسایی ژن هدف گلایفوسیت (aro a) در گیاه مقاوم و انتقال آن به گیاهان زراعی و ایجاد گیاهان مقاوم می باشد. گیاه نی (phragmites australis) تحمل نسبی به این علف کش را نشان می دهد. در این تحقیق، جداسازی بخشی از این ژن از گیاه نی از طریق طراحی پرایمرهای ویژه از نواحی حفاظت شده از طریق واکنش pcr انجام شد. سپس این ناحیه در پلاسمید ptz از طریق t/a cloning، همسانه سازی شد. آنالیزهای مولکولی لازم انجام و جهت تأیید نهایی تعیین توالی گردید. توالی نوکلئوتیدی حاصل ( bp670)، با سایر توالی ها در بانک های ژن تطابق داده شد که نتایج این تطابق وجود تشابه قابل توجهی را با توالی های مختلفی از جمله برنج، ذرت، جو، گندم، سورگوم، نوعی چمن، چچم، علف غاز و فلفل زینتی نشان داد. توالی آمینو اسیدی حاصل از این بخش (98 آمینو اسید) از توالی نوکلئوتیدی نیز با سایر توالی های آمینو اسیدی در بانک پروتئین تطابق داده شد که تشابه قابل توجهی را با توالی های زیادی نشان داد. رسم درخت فیلوژنتیک و تعیین فاصله ژنتیکی بین این توالی ها نیز این نتیجه را تأیید نمود. با بررسی توالی آمینو اسیدی این ژن در گیاه نی با توالی های آمینو اسیدی حفاظت شده epsps مشخص گردید که این نواحی حفاظت شده نیز در این بخش از پروتئین epsps گیاه نی موجود است. با استفاده از توالی آمینو اسیدی این بخش از ژن، خصوصیات و ساختار سه بعدی پلی پپتید پیش بینی گردید، همچنین تأیید شد که این پلی پپتید از خانواده ترانسفرازها و اختصاصاً (5-enolpyruvylshikimate-3-phosphate synthase) است.
مهران فلک ناز دانیال کهریزی
با توجه به اینکه خشکی یکی از معضلات کشاورزی امروز است و با توجه به اینکه گندم یکی از مهمترین محصولات زراعی است و بخش مهمی از زنجیره غذایی انسان را به خود اختصاص داده و همچنین اینکه سطح زیر کشت آن در کشور ما بالاست و کشور ما نیز در کمربند خشک و نیمه خشک قرار دارد، لذا مطالعات در زمینه مقاومت به خشکی حائز اهمیت است. با توجه به اینکه توالی ژن wdhn13 که یکی از ژن های مقاومت به خشکی بوده و باعث سنتز پروتئین lea در گندم می شود تنها در گندم نان (triticum aestivum) توالی یابی شده لزوم مطالعه و انجام این طرح جهت بدست آوردن آلل های جدیدی از این ژن در گونه های زراعی و وحشی گندم از جمله گندم های دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید جهت شناسایی و توالی یابی و انتقال به گونه های حساس حائز اهمیت است. در این تحقیق از گندم های زراعی نان گنبد، سرداری، دروم شوش، دروم بروجرد و گندم های وحشی اورارتو، دیکوکوئیدز، تائوشی و اسپلتوئیدز استفاده شد، که پس از pcr توسط آغازگر اختصاصی طراحی شده از روی توالی ژن wdhn13 موجود در ncbi نمونه های زراعی نان گنبد، سرداری، دوروم شوش، دوروم گنبد و همچنین گونه های زراعی اورارتو و دیکوکوئیدز ژن مورد نظر را تکثیر کردند. پس از مطالعه بیوانفورماتیکی توالی ژن wdhn13 در گندم های دارای ژن مورد نظر بر اساس توالی dna مشخص شد که توالی این ژن wdhn13 در گندم سرداری با توالی ژن wdhn13موجود در ncbi بیشترین شباهت و توالی ژن wdhn13 در گندم اورارتو کمترین شباهت را با توالی ژن wdhn13 موجود در ncbi دارد. آنالیز ها در سطح پروتئین بیانگر این بود که گندم سرداری و گندم دوروم بروجرد بیشترین شباهت و گندم اورارتو کمترین شباهت را در ارتباط با ژن wdhn13 با توالی ژن wdhn13 موجود در ncbi دارد. علت این تفاوت هم تغییرات در اسید آمینه ها بر اساس تغییرات در توالی dna نمونه ها می باشد. همردیفی از طریق نرم افزار blast و درخت فیلوژنتیکی رسم شده بر اساس الگوریتم upgma نیز موید این نتیجه بودند. همچنین درخت فیلوژنتیکی رسم شده سیر تکاملی منطقی را در ارتباط با این ژن برای اشتقاق گونه های دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید نشان داد. جدول فاصله توالی ها نیز موید این بود که نتایج blast و درخت فیلوژنتیک بر هم منطبق می باشند.
مژگان ملصقی احمد معینی
آلوئه ورا یک داروی گیاهی با ارزش در دنیا است که به خانواده لیلیاسه تعلق دارد. این گیاه در صنایع دارویی، مواد غذایی و تولید مواد آرایشی و بهداشتی مورد استفاده قرار می گیرد. بیش از 160 متابولیت ثانویه در برگ های آلوئه ورا یافت می شود که از میان آنها می توان به آلوئین و باربالوئین به عنوان مهمترین متابولیت ها اشاره کرد. آلوئه ورا دارای خواص ضد باکتری، ضد ویروس، ضد التهاب، ضد سرطان و به عنوان یک آنتی اکسیدان نیز محسوب می شود. در این تحقیق بهینه سازی ریزازدیادی و القاء اتوتتراپلوئیدی در گیاه آلوئه ورا بررسی شده است. نتایج نشان داد که، بیشترین تعداد نوساقه و ریشه در هر ریزنمونه در محیط کشت دارای mg/l 4 هورمون bap و mg/l 1 هورمون iaa حاصل شد. القاء اتوتتراپلوئیدی در شرایط درون شیشه بوسیله قرار دادن ریشه های آلوئه ورا در محلول کلشیسین با غلظت های mg/l 200 و 100 ایجاد شد. مقایسه میانگین برای صفات ضخامت و قطر برگ و هم چنین طول و عرض سلول های اپیدرمی گیاهان اتوتتراپلوئید با دیپلوئید اختلاف معنی داری را بین این گیاهان نشان داد. بررسی تعداد کروموزوم ها با استفاده از روش اسکواش سلول های مریستم نوک ریشه نشان داد که در گیاهان تتراپلوئید تعداد کروموزوم ها در مقایسه با شاهد (14=x2=n2) دو برابر شده است (28=x2=n2).
مریم سهرابی عبداله نجفی
طی سی سال گذشته کلزا به یکی از محصولات عمده کشاورزی تبدیل شده است و در حال حاضر نیز سومین منبع روغن گیاهی پس از سویا و نخل روغنی می باشد. بذور آن علاوه بر سطح بالای لیپید، حاوی پروتئین قابل توجهی هستند که حدوداً 25-20 درصد از وزن خشک بذر را تشکیل می دهد. یکی از پروتئین های ذخیره ای مهم در جنین های کلزا پروتئین ناپین (napin) است که طی توسعه بذر ساخته می شود. سنتز پروتئین-های ذخیره ای در ابتدا در سطوح رونویسی کنترل می شود و بیان اختصاصی آن ها در بذر، تحت کنترل نواحی پروموتری ژن-های کد کننده پروتئین های ذخیره ای می باشد. به علت بذر اختصاصی بودن پروتئین ناپین انتظار می رود که پروموتر ژن آن نیز بذر اختصاصی باشد. در این تحقیق جداسازی پروموتر بذر اختصاصی (seed specific) ناپین (napin) از گیاه کلزا (brassica napus l.) و همسانه سازی آن در ناقل بیانی گیاهی pbi121 حاوی ژن gus، جهت استفاده در تحقیقات بعدی انجام شد. آغازگرهای اختصاصی جهت جداسازی و تکثیر پروموتر ناپین از کلزا مورد استفاده قرار گرفتند و این بخش از dna ژنومی با استفاده از واکنش pcr جداسازی شد. پس از همسانه سازی در ناقلpsk+ و تعیین توالی، نواحی حفاظت شده مهم در این پروموتر همچون جعبه tata، توالی تکراری ry، عناصر dist-b و prox-b، جعبه g و جعبه t شناسایی شدند. طبق فاصله ژنتیکی توالی های نوکلئوتیدی، توالی به دست آمده دارای بیشترین شباهت با توالی های brassica napus (با شماره دسترسی eu416279.1) به میزان 8/99 درصد وbrassica napus (به شماره دسترسی eu723261.1) به میزان 7/99 می باشد. در این بین کمترین شباهت مربوط به توالی brassica napus (با شماره دسترسی af403424.1) به میزان 8/94 درصد می باشد.
مهدی نوکانی غلامرضا محمدی
چکیده: این پژوهش در سال زراعی 1390 به منظور مطالعه تاثیر فاصله ردیف کاشت بر توانایی رقابتی ارقام ذرت با علف-های هرز در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه اجرا شد. فاکتورها شامل سه رقم ذرت دانه ای (سینگل کراس 704، سیمون و ماکزیما)، سه فاصله ردیف کاشت (45، 60 و 75 سانتی متر) تحت شرایط تداخل و عدم تداخل با علف های هرز بودند. آزمایش به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات نواری درقالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. صفات مربوط به علف های هرز در کرت های تداخل بر اساس فاکتوریل تجزیه شدند. نتایج نشان داد که با کاهش فاصله ردیف های کاشت تراکم و وزن خشک علف های هرز کاهش یافت. در مرحله گلدهی ذرت تراکم علف های هرز در فاصله ردیف 60 سانتی متر حدود 40 درصد کمتر از فاصله ردیف 75 سانتی متر بود. ردیف های کاشت وسیع تراکم علف-های هرز نور پسند مثل تاج خروس، قیاق و خرفه را افزایش داد. تداخل علف های هرز وزن خشک کل ذرت را کاهش داد. داده های آزمایش نشان داد که رقابت علف های هرز با ذرت تاریخ گلدهی ذرت را 3 تا 14 روز به تاخیر انداخت. با افزایش فاصله ردیف های کاشت و تداخل علف های هرز وزن بلال، وزن صد دانه و عملکرد دانه کاهش یافت. با افزایش فاصله ردیف کاشت از 45 به 75 سانتی متر عملکرد دانه ذرت 1000 کیلوگرم در هکتار کاهش یافت. تداخل علف های هرز نیز عملکرد دانه ذرت را 20 درصد کاهش داد.
فاطمه رشیدی خواه دانیال کهریزی
بالا راسته neuropterida شامل سه راسته neuroptera, megalopteraو raphidiopteraاست. راسته neuroptera شامل دو زیر راسته myrmeleontiformia و hemerobiidiformia است. myrmeleontiformia شامل بالا خانواده myrmeleontoidea است که از دو خانواده myrmeleontidae (antlions) و ascalaphidae (owlflies) تشکیل شده است و اکثر بالتوری های این بالا خانواده در این دو خانواده قرار دارند. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع بالتوری ها از نظر ریخت شناختی و توالی بخشی از ژن کدکننده سیتوکروم اکسیدازi ، جمع آوری آن ها در استان خوزستان در شهرستان های دزفول و شوش انجام شد. برای جمع آوری بالتوری ها از تله نوری و توردستی استفاده شد. پنج گونه از سه خانواده myrmeleontidae, ascalaphidae و chrysopidae انتخاب شد. نمونه های جمع آوری شده ابتدا با استفاده از ژنیتالیا جنس نر تشخیص داده شدند و پس از شناسایی، mtdna آن ها با استفاده از روش ctab استخراج شد و سپس محصولات pcr برای ژن کدکننده سیتوکروم اکسیدازi توالی یابی شدند. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل بر اساس روش clustalw و با استفاده از نرم افزار megalign برای توالی ها در گونه های مورد مطالعه نشان داد که این پنج گونه در سه گروه مجزا قرار می گیرند، بطوری که گونه های chrysopa viridana و chrysopa pallens از خانواده chrysopidae با گونه ی palpares solidus از خانواده myrmeleontidae در گروه اول، گونه ی deleproctophylla variegata از خانواده ascalaphidae در گروه دوم و گونه ی creoleon remanei از خانواده chrysopidae در گروه سوم قرار می گیرند. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده ها بر اساس توالی اسیدهای آمینه نیز گروه بندی فوق را تأیید نمود. ضریب کوفنیتیک برای هر دو تجزیه خوشه ای dna و پروتئین مثبت و معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین تبدیل نوکلئوتیدی مربوط به نوکلئوتیدهای t وc و کمترین تبدیل نوکلئوتیدی هم مربوط به نوکلئوتیدهای g و c می باشد. واژه های کلیدی: تعیین توالی، ژن سیتوکروم اکسیداز?، تجزیه خوشه ایmyrmeleontidae, ascalaphidae, chrysopidae, clustalw method.
سمانه کاظم دانیال کهریزی
گیاه باباآدم (arctiumlappa) یکی از گیاهان دارویی مهم از خانواده asteraceaeاست. با توجه به اهمیت این گیاه، بهینه سازی کشت بافت و انتقال ژن آن می تواند زمینه ساز تحقیقات و استفاده بیشتر و موثرتر از این گیاه گردد. برای این منظور در این تحقیق ابتدا با اعمال بهترین پیش تیمار (21 روز سرما) خواب بذر مرتفع شد. سپس به منظور بهینه سازی کشت بافت این گیاه آزمایش های القاء کالوس ، باززایی غیرمستقیم و باززایی مستقیم روی محیط کشت msانجام شد. هر سه آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. در آزمایش القاء کالوس،سطوح مختلف 2,4-dو bapو دو نوع ریزنمونه هایپوکوتیل و کوتیلدون مورد مقایسه قرار گرفت. 2 میلی گرم در لیتر 2,4-dو 1 میلی-گرم در لیتر bapبهترین ترکیب هورمونی جهت القاء کالوس ریزنمونه های هایپوکوتیل (19/76%) و کوتیلدون(100%) شناخته شد.در آزمایشباززایی غیرمستقیم از سطوح مختلف bap و naaو دو نوع کالوس (حاصل از هایپوکوتیل و کوتیلدون)استفاده شد. بیشترین درصد باززایی غیرمستقیم(65%)، در کالوس های حاصل از هایپوکوتیل و ترکیب هورمونی 1 میلی گرم در لیتر bapو 5/0 میلی گرم در لیتر naaمشاهده شد.در آزمایش باززایی مستقیم سطوح مختلف bapبه همراه naaو سه نوع ریزنمونه (کوتیلدون، هایپوکوتیل و هایپوکوتیل به همراه جوانه انتهایی) مورد مقایسه قرار گرفتند. بیشترین درصد باززاییمستقیم (33/90%) در ریزنمونه هایپوکوتیل همراه با جوانه انتهایی و در ترکیب هورمونی 5/0 میلی گرم در لیتر bapبه همراه 2 میلی گرم در لیترnaaحاصل شد. جهت انتقال ژن القاء کننده ریشه مویی از سویه های مختلف اگروباکتریوم ریزوژنز استفاده شد. بهینه سازی انتقال ژن به این گیاه طی دو آزمایش مجزای درون شیشه ای و خارج شیشه ای بررسی گردید. در شرایط درون شیشه ای از دو سویه باکتری (a4و a13) و سه نوع ریزنمونه (کوتیلدون، هایپوکوتیل و هایپوکوتیل به همراه جوانه انتهایی) استفاده شد. بیشترین درصد القای ریشه(77/58%) در ریزنمونه هایپوکوتیل به همراه جوانه انتهایی و سویه باکتری a4به دست آمد. در شرایط خارج شیشه ای، درصد القای ریشه در چهار سویه باکتری (a13,a4, atcc 15834, gmi 9534) همراه با شاهد (بدون باکتری) مورد بررسی قرار گرفت. درصد القای ریشه در نمونه شاهد صفر بود. همه سویه های باکتری به جز a13، درصد القای ریشه مشابه نشان دادند (100%) ولی سویهa13نسبت به سایر سویه ها در این گیاه درصد ریشه کمتری(7/55%) القا کرد.
جهاد سورنی دانیال کهریزی
زیره سبز (cuminum cyminum l.) گیاهی از خانواده چتریان و یکی از مهم ترین گیاهان دارویی کشور است. به منظور بررسی مسیرهای مختلف ریخت زایی درون شیشه ای در چهار توده بومی زیره سبز (شهداد، کوهبنان، بادرود و افغانستان)، پژوهشی در آزمایشگاه کشت بافت پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی طی سال های 1391-1389 صورت گرفت. آزمایش های انجام شده در این پژوهش شامل القای کالوس، باززایی (مستقیم و غیرمستقیم) و جنین زایی سوماتیکی غیرمستقیم به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار بود. آزمایش القای کالوس در محیط کشت پایه ms به اضافه غلظت های مختلف 2,4-d (0، 5/0، 1 و 2 میلی گرم در لیتر) به همراه 1/0 میلی گرم در لیتر کینتین با استفاده از ریزنمونه های مختلف (ریشه، ساقه، برگ، جنین و بذر) در چهار توده انجام شد. صفات مورد مطالعه در َآزمایش القای کالوس عبارت بودند از: روز تا القای کالوس، درصد القای کالوس و سرعت رشد کالوس. آزمایش باززایی مستقیم با استفاده از ریزنمونه ساقه در پنج غلظت مختلف tdz (1، 2، 5، 10 و 20 میکرومولار) در چهار توده اجرا شد. در آزمایش باززایی غیرمستقیم از کالوس های حاصل از ریزنمونه ساقه در محیط کشت b5 به همراه تنظیم کننده های رشد bap (1/0، 2/0، 4/0 و 1 میلی گرم در لیتر) در ترکیب با naa (2/0 و 4/0 میلی گرم در لیتر) استفاده شد. در آزمایش جنین زایی سوماتیکی غیرمستقیم از کالوس های مرحله القای کالوس به منظور تولید جنین های سوماتیکی و با انتقال آن ها به محیط کشت پایه ms بدون تنظیم کننده رشد، استفاده شد. نتایج مطالعه القای کالوس نشان داد که ریزنمونه بذر در تمام تیمارهای مورد بررسی، دیرتر از تمام ریزنمونه های دیگر (54 روز) کالوس تولید نمود. در عوض ریزنمونه ریشه، زودتر از ریزنمونه های دیگر (11 روز) به القای کالوس واکنش نشان داد. بهترین باززایی مستقیم در توده های زیره سبز در مقدار 10 میکرومولار (5/57 درصد) از تنظیم کننده رشد tdz بود و غلظت 1 میکرومولار (67/6) کمترین درصد باززایی را داشت. بیشترین باززایی غیرمستقیم، مربوط به ترکیب 1/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه 4/0 میلی گرم در لیترbap و ترکیب 1/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه 1 میلی گرم در لیترbap به ترتیب با 83/25 و 25 درصد بود. توده های شهداد و افغانستان به ترتیب با میانگین 38/14 و 75/13 درصد بیشترین و توده های کوهبنان و بادرود با میانگین 42/10 و 21/10 درصد کمترین درصد باززایی غیرمستقیم را نشان دادند. نتایج نشان داد که سطوح مختلف 2,4-d که از آن کالوس تولید شده، بر روی تعداد جنین های تشکیل شده بر روی هر ریزنمونه تاثیرگذار بود و غلظت دو میلی گرم در لیتر 2,4-d با میانگین 29/16 جنین بیشترین تعداد جنین را تولید کرد. همچنین تعداد جنین تشکیل شده با افزایش غلظت 2,4-d افزایش یافت. جنین های سوماتیکی حاصل، با انتقال به محیط حاوی tdz جوانه زده و باززا شدند. بیشترین درصد باززایی جنین های سوماتیکی مربوط به سطوح 5، 10 و 20 میکرومولار tdz بود که اختلاف آماری معنی داری با همدیگر نداشتند و سطح 5 میکرومولار tdz با میانگین 67/13 درصد پیشنهاد می گردد.
سیدصلاح الدین حسینی دانیال کهریزی
چکیده: مشخص شدن عوارض و اثرات منفی داروهای شیمیایی، موجب افزایش میل به استفاده بیش تر از گیاهان دارویی و داروهای با منشأ گیاهی شد. این امر موجب گردید که مصرف این گیاهان به طور روزافزون در حال افزایش باشد. ازگیل ژاپنی (eriobtrya japonica l.) درختچه ای با گل های سفید از جمله گیاهان دارویی مهم است که به خانواده گل سرخیان تعلق دارد و با سیب و گلابی هم خانواده می باشد. برگ ازگیل ژاپنی دارای خواص بسیار زیادی می باشد. این تحقیق به منظور بهینه سازی کشت بافت گیاه ازگیل ژاپنی به منظور تولید کالوس، باززایی لاین سوماکلون از کالوس و مطالعه نوع تنوع (ژنتیکی و اپی ژنتیکی) از طریق نشانگرهای مولکولی dna و پروتئین در دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی و مرکز تحقیقات بیولوژی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1389 و 1390 انجام شد. بر اساس نتایج بدست آمده در این تحقیق بهترین محیط برای کالوس زایی استفاده از ریزنمونه برگ و یا ساقه و 2,4-d ( 5/2 میلی گرم در لیتر) و همچنین بهترین محیط برای کالوس زایی ریشه 2,4-d (10 میلی گرم در لیتر) می باشد . در این آزمایش از 19 آغازگر issr و 17 اغازگر rapd استفاده شد. که به ترتیب این اغازگرها 37/44 و 5/39 درصد چندشکلی ایجاد کردند. تجزیه کلاستر روی دادههای دودویی حاصل از اعمال آغازگرهای مختلف نیز توانست این لاین ها را در گروههای مختلف قرار دهد. نتایج بدست آمده از دو نوع مختلف نشانگر شباهت زیادی به هم نشان نداد به طوری که بین دادههای حاصل از آنها همبستگی وجود نداشت. نتایج ازمون مانتل نیز وجود همبستکی بین دو نشانگر را تایید نکرد. با توجه به نتایج ژل الکترفورز مشاهد می شود که اختلاف در وجود یک باند 24 کیلو دالتون در نمونه کرمانشاه و عدم وجود ان در نمونه شمال و همچنین وجود یک باند 42کیلو دالتون در نمونه شمال و عدم وجود آن در نمونه کرمانشاه مشاهد شد .که می توان این تفاوت در دو اقلیم شمال و کرمانشاه را عامل تفاوت باندی در ژل پروتئین دانست . کلمات کلیدی: ازگیل ژاپنی، تنوع سوماکلونال، کشت بافت، issr ، rapd
نوشین حیدری رضا خدارحمی
پروتئین های غیر اختصاصی انتقال دهنده لیپید گیاهی، پروتئین هایی بازی و کوچک مولکول هستند که توانایی انتقال فسفولیپید ها بین غشا ها را دارند و بر اساس وزن مولکولی به دو زیر خانواده 9kda) nsltp1)و 7kda) nsltp2)تقسیم می شوند. این پروتئین ها توجه فراوانی را به عنوان حامل های بالقوه سیستم های دارو رسانی به خود معطوف کرده اند. این پروتئین های پایدار می توانند از دارو ها در مقابل اکسیداسیون و یا تخریب محافظت کنند. در مطالعه ی حاضر پروتئین انتقال دهنده لیپید گیاهی از دانه برنج جداسازی شد، سپس نحوه اتصال تعدادی دارو به پروتئین ltp1 بررسی شد. همچنین به منظور اعطاء خصوصیات اتصالی جدید به پروتئین برای انتقال دارو های بیشتر، ریشه های لایزین در دسترس ltp1 با استفاده از روش استیلاسیون و سیتراکونیلاسیون تغییر داده شد. در کنار مطالعه اتصال دارو ها به انواع تغییر یافته ltp1، خصوصیات ساختاری ltp1 طبیعی و تغییر یافته شامل آبگریزی سطحی، پایداری، پارامتر های ترمودینامیکی با استفاده از چندین تکنیک اسپکتروسکوپی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که دارو های استول، اورلیستات و ایبوپروفن می توانند اتصال قوی تری با ltp1 ایجاد کنند و اتصال تعدادی از دارو ها در اثر مادیفیکاسیون ltp1 قوی تر و اتصال تعدادی دیگر از دارو ها ضعیف تر می شود. آنالیز مکانیسم اتصال دارو به ltp1 و پارامتر های ترمودینامیک نشان داد که رفتار میان کنش دارو-پروتئین تحت مادیفیکاسیون پروتئین تغییر می یابد. همچنین کشف گردید که نیرو های اصلی در اتصال استول و ایبوپروفن به ltp1 با مادیفیکاسیون تغییر نمی یابد ولی در اتصال اورلیستات این نیرو ها دچار تغییر می شوند. بنابراین پیشنهاد می گردد که جایگاه های اتصالی جدید در اتصال اورلیستات به پروتئین تغییر یافته به وجود آمده است. در نهایت می توان گفت که توانایی اتصال بعضی از دارو ها به ltp1 تغییر یافته در مقایسه با نوع طبیعی آن تغییر پیدا کرده است و در مورد بعضی از دارو ها پروتئین تغییر یافته و در مورد بعضی دیگر پروتئین طبیعی حامل مناسب تری می باشد.
سونیا همتی دانیال کهریزی
به منظور بررسی تأثیر محلول پاشی کود روی بر عملکرد، اجزای عملکرد، صفات کمی و کیفی ارقام کلزا (brassica napus l.) آزمایشی به صورت اسپلیت پلات و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال زارعی 92-1391 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرستان کنگاور استان کرمانشاه به مرحله اجرا در آمد. در این آزمایش فاکتور کودی شامل دو سطح شاهد( تمامی کود های لازم به استثنای سولفات روی) و سولفات روی (تمامی کود های ماکرو بعلاوه محلول پاشی با سولفات روی) به عنوان عامل اصلی و ارقام کرج1 ، کرج2 ، کرج3 ، زرفام ، اپرا ، طلایه، okapi و modena به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. محلول پاشی روی با غلظت 40 درصد(دو کیلوگرم در هکتار) در دو مرحله ساقه دهی و گلدهی انجام گرفت. در طول دوره رشد مراقبت های زراعی انجام و همچنین از صفاتی نظیر شروع گلدهی، پایان گلدهی، دوره گلدهی، ارتفاع بوته، رسیدن فیزیولوژیکی، تعداد خورجین در شاخه اصلی، قطر ساقه، خورجین در بوته، تعداد شاخه های فرعی، وزن هزار دانه، عملکرد، طول خورجین، شاخص برداشت و عملکرد بیولوژیک یاداشت برداری و محاسبه شد. نتایج حاصل نشان داد که اثر سطوح کودی بر صفات آغاز گلدهی، پایان گلدهی، دوره گلدهی، رسیدگی، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، طول خورجین، تعداد شاخه فرعی، قطر ساقه، تعداد خورجین در شاخه اصلی، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در جهت افزایش معنی دار گردید، اما اثر سطوح کودی بر ارتفاع بوته و تعداد خورجین در بوته معنی دار نگردید. بالاترین عملکرد دانه در شرایط اعمال کود سولفات روی مربوط به ارقام زرفام و modena با میانگینی به ترتیب 5339 و 5317 کیلوگرم در هکتار بود که رقم زرفام در حالت نرمال نیز بالاترین عملکرد(4942 کیلوگرم در هکتار) را به خود اختصاص داد. نتایج آزمایش نشان داد که رقم زرفام در شرایط اقلیمی منطقه اجرای آزمایش، بالاترین عملکرد دانه را دارا بود.
حسن رسولی دانیال کهریزی
در گیاهان پروتئین¬های lea گروه بزرگی از پروتئین¬ها می¬باشند که در مراحل توسعه بذر در گیاهان تولید می¬شوند. پروتئین¬های lea در درون بذر و دانه گرده تجمع می¬یابند. همچنین، این پروتئین¬ها در درون اندام¬های رویشی تحت شرایط تنش سرما، دهیدراسیون، تنش¬های اسموتیک و مقادیر بالای aba نیز بیان¬ می¬شوند. پژوهش حاضر به منظور مطالعه مولکولی ژن wdhn13 و پیش¬بینی عملکرد و ساختار سه بعدی پروتئین آن در ارقام مختلف گندم (شامل آذر2، مرودشت، کراس البرز) صورت گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در مجموع 6 جایگاه اتصال فاکتور رونویسی در توالی ژن مورد بررسی در ارقام مورد مطالعه وجود دارد. نتایج حاصل از ارزیابی دمین¬های حفاظت شده در ساختار ژن مورد بررسی نشان داد که نواحی حفاظت شده موجود در توالی ژن مورد نظر مربوط به دمین دهیدرین می¬باشد. همچنین تعداد پیوندهای فعال هیدورژنی شناسایی شده در ساختار پروتئین مورد بررسی در ارقام مورد مطالعه 7 مورد می-باشد و کمترین فاصله اتمی شناسایی شده برای این پیوندهای هیدروژنی به میزان 17/2 انگستروم می¬باشد. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی موتیف¬های ساختاری موجود در توالی ژن موردنظر در ارقام مورد بررسی نشان داد که در مجموع 5 موتیف حفاظت شده در ساختار ژن مورد مطالعه در ارقام مورد بررسی وجود دارد ترسیم نمودار راماچاندران پلات نشان داد که مارپیچ آلفا شناسایی شده در ساختار پروتئین مورد بررسی از نوع مارپیچ آلفا راست گرد می¬باشد و در مجموع 19% کل ساختار پروتئین را شامل می¬شود. نتایج حاصل از منحنی پارسیمونی نشان داد که توالی استخراج شده از رقم کراس البرز دارای بیشترین شباهت با توالی ژن مورد بررسی دارد. همچنین حداقل انرژی لازم برای کاهش فعالیت هر باقیمانده آمینواسیدی برای توالی پروتئین مورد بررسی به میزان 2241- = e محاسبه گردید.
حمزه مینایی چنار علیرضا زبرجدی
نخود (cicer areintinum l.) گیاهی از خانواده لگومینه و یکی از مهم ترین منابع پروتئین گیاهی است. پژوهش حاضر به منظور بررسی مسیرهای مختلف ریخت زایی درون شیشه ای از ریزنمونه های مختلف نخود رقم بیونیج انجام شد. آزمایش های انجام شده در این پژوهش شامل القای کالوس و باززایی غیرمستقیم بود. آزمایش اول القای کالوس در محیط کشت پایه ms به اضافه غلظت های مختلف 2,4-d (0، 1 ،2 و 4 میلی گرم در لیتر) به همراه 1/0 میلی گرم در لیتر bap با استفاده از ریزنمونه های مختلف (جنین ، بذر، ریشه، هیپوکوتیل و لپه) بر پایه طرح گاملا تصادفی انجام شد. آزمایش دوم کالوس زایی برای هر کدام از ریزنمونه ها (جنین، لپه، هیپوکوتیل و گره) محیط مخصوص حاوی تنظیم کننده های رشد به صورت جداگانه (ازبهترین ترکیبات پیشنهادی) استفاده گردید. صفات مورد مطالعه در َآزمایش القای کالوس عبارت بودند از: روز تا القای کالوس، درصد القای کالوس و سرعت رشد کالوس. آزمایش باززایی غیر مستقیم اول با استفاده از کالوس های بدست آمده از آزمایش اول کالوس زایی، در محیط کشت ms و هورمون bap با غلظت های 0، 1، 2 و 4 میلی گرم در لیتر و هورمون naa با غلطت 1/0 میلی گرم در لیتر انجام شد. در آزمایش دوم باززایی، کالوس های بدست آمده در آزمایش دوم کالوس زایی در محیط باززایی مخصوص به هر ریزنمونه کشت شد.
مجتبی باقری دانیال کهریزی
چکیده به منظور بررسی تنوع ژنتیکی تعدادی از ژنوتیپ¬های لوبیا (phaseolus vulgaris l.) از نظر صفات آگرو-مورفولوژیک و نشانگرهای بیوشیمیایی (نشانگر پروتئینی) آزمایشی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آزمایشی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال¬های 1390 و 1391 انجام شد. صفات مورد بررسی شامل 26 صفت مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، فنولوژیکی و نیز تنوع الگوهای باندی پروتئین ذخیره دانه بوسیله ژل الکتروفورز ( (sds-page بود. میانگین مربعات ساده ژنوتیپ¬ها در سال اول برای تمامی صفات مورد بررسی بغیر از صفت نورتابی کلروفیل از نظر آماری معنی¬دار بوده است و در سال دوم نیز تمامی ژنوتیپ¬ها با هم اختلاف معنی¬داری داشتند. این نتایج نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی بالا در ژنوتیپ¬های مورد بررسی است. نتیجه تجزیه مرکب ژنوتیپ¬های مشترک در دو سال نیز برای اکثر ژنوتیپ¬ها (البته با معنی¬دار شدن اثر متقابل ژنوتیپ و محیط) بغیر از صفات قطر میانگره، طول میانگره، تعداد دانه در نیام و وزن صددانه معنی¬دار بود. با توجه به نتایج همبستگی ساده صفات وزن نیام در بوته، تعداد نیام در بوته و تعداد دانه در بوته در سال اول و صفات تعداد نیام در بوته، وزن نیام در بوته، وزن بیولوژیکی، تعداد دانه در بوته، شاخص برداشت در سال دوم همبستگی بسیار معنی¬داری با عملکرد نشان دادند. نتایج تجزیه علیت طی دو سال نیز صفات تعداد دانه در بوته، تعداد نیام در بوته، وزن نیام و با درجه کمتر تعداد دانه در نیام بیشترین تأثیر را در عملکرد نشان می¬دهند و با توجه به همبستگی ساده می¬توان این صفات را جهت گزینش غیر مستقیم برای عملکرد دانه معرفی کرد. نتایج حاصل از تجزیه به عاملها در سال اول سه عامل اصلی در مجموع 05/91 درصد تغییرات که بترتیب توجیه¬گر 69/41، 64/34 و 71/14 درصدکل تغییرات بودند را نشان می¬دهد. در سال دوم شش عامل اصلی در مجموع 75/88 درصد کل تغییرات که بترتیب 92/34، 30/25، 67/8، 44/8، 09/6 و 32/4 را توجیه نمود. در هر سال یکی از عوامل را به عنوان عامل عملکرد دانه نامگذاری کردیم. در نتیجه گروه¬بندی ژنوتیپهایی که دارای صفات معنی¬دار هستند، ژنوتیپ-هایی که خصوصیات تیپ رشدی نوع اول را داشتند در یک گروه و تیپ¬¬های رشدی بالاتر در گروههای دیگر و همچنین طی دو سال ژنوتیپ¬ها با توجه به منشأ تکاملی آنها یعنی مزوآمریکا یا آندین (آمریکای جنوبی) به جز در چند مورد گروهبندی مناسبی خصوصاً در سال اول آزمایش از خود نشان دادند. نتایج تنوع باندهای الگوی پروتئینی ذخیره دانه نیز نتایج قابل توجهی در حدود 33/33 از خود نشان داد که نشان دهنده تنوع مناسب ژنوتیپ¬ها در سال اول می¬باشد که در برنامه¬های به¬نژادی حائز اهمیت است. کلمات کلیدی: لوبیا، تنوع ژنتیکی، نشانگرهای مورفولوژیکی، نشانگرهای پروتئینی
الهه فیض اللهی دانیال کهریزی
چکیده به منظور بررسی تاثیر تنش کم آبی بر صفات زراعی و شاخص های رشد ارقام پاییزه کلزا، آزمایشی با استفاده از طرح کرت های خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، در شهرستان کنگاوراز توابع استان کرمانشاه انجام شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از تنش خشکی (d ) به عنوان عامل اصلی در دو سطح شامل آبیاری معمول (شاهد) یا آبیاری پس از 90 میلی متر تبخیر از تشتک کلاس a، (d1 ) و قطع آبیاری (اعمال تنش) در ابتدای مرحله گلدهی (d2 ) و رقم (v) به عنوان عامل فرعی در 8 سطح شامل ارقام پاییزه کرج 1، کرج2، کرج3، زرفام، اپرا، okapi، talayeو modena بودند. نتایج حاصل نشان داد که قطع آبیاری (تنش خشکی ) از مرحله گلدهی به بعد، تاثیر نامطلوبی بر فعالیت های رشد، عملکرد، اجزای عملکرد و صفات زراعی مورد بررسی داشت و اختلاف حاصل در سطح آماری معنی دار بود .اثر رقم بر صفات قطر ساقه، تعداد خورجین در شاخه های فرعی، تعداد خورجین در گیاه، طول خورجین ساقه اصلی، طول خورجین گیاه، تعداد دانه در خورجین شاخه های فرعی و تعداد دانه در خورجین در گیاه معنی دار نگردید، ولی بر سایر صفات تاثیر قابل توجهی داشت. اثرات متقابل آبیاری و رقم فقط بر عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت معنی دار شد ولی بر سایر صفات از لحاظ آماری معنی دار نگردید. مقایسه میانگین داده ها نشان داد که رقم کرج1 در شرایط نرمال با5341 کیلوگرم بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داد اما همین رقم با بیشترین افت عملکرد دانه 1561 کیلو گرم(29 درصد) در شرایط تنش مواجه بود. در شرایط تنش رقم اپرا با3978 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را به خود اختصاص داده واز نظر میانگین عملکرد دانه مقاوم تر از سایر ارقام به شرایط تنش خشکی بود. ارقام اپرا و مودنا در شرایط تنش خشکی به ترتیب با عملکرد 3616 و 3978 کیلوگرم درهکتار دارای کمترین افت محصول دانه به ترتیب با 396 کیلوگرم(8/9 درصد) و 573کیلوگرم(14 درصد) نسبت به شرایط نرمال داشتند.
هدا زمانی دانیال کهریزی
از جمله راه های تعیین تنوع و روابط فیلوژنتیکی در حشرات، استفاده از خصوصیات ظاهری و نشانگرهای مولکولی می باشد. در این تحقیق تنوع و روابط فیلوژنتیکی برخی از بالتوری ها از نظر ریخت شناسی و توالی بخشی از ژن کد کننده سیتوکروم اکسیداز i بررسی گردید. جمع آوری نمونه ها در استان کردستان در شهرستان های کامیاران، بانه، سنندج، دیواندره، مریوان و سقز انجام شد. برای جمع آوری بالتوری ها از تله نوری و تور دستی استفاده شد. برای این منظور 21 نمونه (هفت گونه و هر گونه در سه تکرار) از چهار خانواده myrmeleontidae، chrysopidae، nemopteridae و ascalaphidae انتخاب گردید. نمونه های جمع آوری شده، ابتدا با استفاده از ژنیتالیای جنس نر تشخیص داده شدند. پس از شناسایی، mtdna آن ها با استفاده از روش ctab استخراج شد. سپس محصولات pcr برای بخشی از ژن کد کننده سیتوکروم اکسیدازi توالی یابی شدند. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل بر اساس روش clustalw در نرم افزار megalign برای توالی ها در گونه های مورد مطالعه نشان داد که این 21 نمونه در چهار گروه مجزا قرار گرفته اند. به طوری که در گروه اول 17 نمونه ی d. nuristanus (dis b)، i. iranensis (ir b)، i. iranensis (ir c)، i. iranensis (ir a)، nemoptera rachelli (ra c)، h. nutans (ha c)، c. pallens (pal b)، c. pallens (pal c)، h. nutans (ha a)، c. pallens (pal a)، s. nanus (na c)، a. occitanica (ac c)، a. occitanica (ac b)، s. nanus (na a)، s. nanus (na b) ، d. nuristanus (dis a) و d. nuristanus (dis c)، و در گروه دوم یک گونه n. rachelli (ra b)، و در گروه سوم یک گونه یn. rachelli (ra a) ، و در گروه چهارم دو گونه ی h. nutans (ha b) و a. occitanica (ac a)، قرار گرفته است. در تجزیه و تحلیل خوشه ای داده ها بر اساس توالی اسیدهای آمینه بر اساس خط برش، گونه ها را به سه گروه تقسیم نمود. که در گروه اول هفده گونه یh. nutans (ha a) ، c. pallens (pal a)، s. nanus (na c)، n. rachelli (ra c)، d. nuristanus (dis c)، d. nuristanus (dis a)، c. pallens (pal c)،h. nutans (ha c) ، c. pallens (pal b)، i. iranensis (ir a)، i. iranensis (ir b)، d. nuristanus (dis b)، i. iranensis (ir c)، n. rachelli (ra a) ،n. rachelli (ra b) ، a. occitanica (ac b) و a. occitanica (ac c)، در گروه دوم دو گونه s. nanus (na a) وs. nanus (na b) ، و در گروه سوم دو گونه ی a. occitanica (ac a) و h. nutans (ha b)، قرار گرفته است. ضریب کوفنیتیک برای تجزیه خوشه ای dna (90/0) و پروتئین (98/0) مثبت و معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین تبدیل نوکلئوتیدی بین بازهای آلی تیمین (t) و آدنین (a) به میزان 190، و حداقل میزان جابه جایی بین بازهای سیتوزین (c) و گوانین (g) به میزان 25 می باشد.
سروش نوابی فر دانیال کهریزی
گیاه سالویا (salvia multicaulis) یکی از گیاهان دارویی مهم از خانواده lamiaceae است. با توجه به اهمیت این گیاه، بهینه¬سازی کشت بافت و انتقال ژن آن می¬تواند زمینه¬ساز تحقیقات و استفاده بیشتر و موثرتر از این گیاه گردد. برای این منظور در این تحقیق ابتدا با اعمال بهترین پیش تیمار (48 ساعت kno3) مشکل جوانه زنی تا حدودی مرتفع شد. سپس به منظور بهینه¬سازی کشت بافت این گیاه آزمایش¬های القاء کالوس¬، باززایی غیرمستقیم و باززایی مستقیم روی محیط کشت ms انجام شد. هر سه آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. در آزمایش القاء کالوس، سطوح مختلف naa و bap و دو نوع ریزنمونه هایپوکوتیل و کوتیلدون مورد مقایسه قرار گرفت. 1 میلی¬گرم در لیتر naa و 2/0 میلی¬گرم در لیتر bap بهترین ترکیب هورمونی جهت القاء کالوس¬ ریزنمونه¬های هایپوکوتیل (88%) و 1 میلی¬گرم در لیتر naa و 0 میلی¬گرم در لیتر bap بهترین ترکیب هورمونی جهت القاء کالوس¬ ریزنمونه¬های کوتیلدون(100%) شناخته شد.در آزمایش باززایی غیرمستقیم و مستقیم از سطوح مختلف bap و naa و tdz و دو نوع کالوس (حاصل از هایپوکوتیل و کوتیلدون) استفاده شد. اما متاسفانه هیچگونه باززایی مشاهده نشد.. جهت انتقال ژن القاء کننده ریشه مویی از دو سویه مختلف اگروباکتریوم ریزوژنز استفاده شد. بهینه¬سازی انتقال ژن به این گیاه طی آزمایش خارج¬شیشه¬ای بررسی گردید. در شرایط خارج شیشه¬ای، درصد القای ریشه در دو سویه باکتری (, atcc 15834 gmi 9534) همراه با شاهد (بدون باکتری) مورد بررسی قرار گرفت. درصد القای ریشه در نمونه شاهد صفر بود. همه سویه¬های باکتری درصد القای ریشه مشابه نشان دادند (100%).با استفاده از pcr نتایج حاصل از این انتقال ژن اثبات شد.
سوران جنتی دانیال کهریزی
در طول دهه های اخیر ژنتیک دانان و تاکسونومیست ها از ژن سیتوکروم اکسیداز ? برای بررسی تنوع بین گونه ای و درون گونه ای موجودات زنده استفاده کرده اند. این ژن با توجه به اینکه در داخل میتوکندری قرار دارد دارای جایگاه اختصاصی خوبی برای بررسی روابط فیلوژنتیکی بین راسته های مختلف حشرات است. در این تحقیق روابط فیلوژنتیکی برخی از حشرات از نظر ریخت شناسی و توالی بخشی از ژن کدکننده سیتوکروم اکسیداز i بررسی گردید. جمع آوری نمونه ها در استان کردستان از شهرستان های قروه، بیجار، سنندج، دیواندره، مریوان و دهگلان صورت گرفت. برای جمع آوری حشرات از تله نوری و تور دستی استفاده شد. نمونه های جمع آوری شده، ابتدا با استفاده از خصوصیات ظاهری شناسایی شدند. پس از شناسایی، دی.ان.ای میتوکندریایی آن ها با استفاده از روش ctab (ستیل تری متیل آمونیوم بروماید) استخراج شد. سپس محصولات polymerase chain reaction برای بخشی از ژن کد کننده سیتوکروم اکسیدازi توالی یابی شدند. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل بر اساس روش clustalw در نرم افزار megalign برای توالی ها در گونه های مورد مطالعه نشان داد که این نمونه ها در چهار گروه مجزا قرار دارند. به طوری که در گروه اول دو گونه ی chrysopa pallens (ph)و acanthaclisis occitanica(ac) و در گروه دوم گونه های (ek-a) ephestia kuehniella،ek-b)) e. kuehniella ، در گروه سوم گونه هایblatta orientalis (bo-a) و periplaneta americana (pe-b)و در گروه چهارم گونه های (eui-a)eurygaster integriceps وeui-b) ) e. integriceps قرار دارند. در تجزیه و تحلیل خوشه ای داده ها بر اساس توالی اسیدهای آمینه استفاده از خط برش در گراف خوشه ای، گونه ها را به چهار گروه تقسیم نمود،که در گروه اول (ek-a) e. kuehniella،ek-b)) e. kuehniella، eui-a)) e. integriceps ،eui-b)) e. integriceps، در گروه دوم گونه های( p. americana(pe-b و (bo-a ) b.orientalis و در گروه سوم گونه c.pallens (ph) و در گروه چهارم گونه a.occitanica (ac) قرار گرفت. ضریب کوفنیتیک برای تجزیه خوشه ای dna (925/0) و پروتئین (687/0) مثبت و معنی دار بود. نتایج نشان داد که بیشترین تبدیل نوکلئوتیدی بین بازهای آلی تیمین (t) و سیتوزین (c) به تعداد 117، و حداقل میزان جابه جایی بین بازهای سیتوزین (c) و گوانین (g) به تعداد 21 می باشد.
الهه درویشی دانیال کهریزی
گیاهان دارویی به عنوان یکی از منابع عمده تولید متابولیت های ثانویه شناخته شده اند. با توجه به اهمیت اقتصادی و کاربردهای فراوان گیاه دارویی پونه در صنایع ، تکثیر و گسترش آن به صورت آزمایشگاهی و گلخانه ای اهمیت ویژه ای دارد. با استفاده از کشت گیاه در شرایط درون شیشه ای، علاوه بر دسترسی به منبع اولیه دارو در شرایط کنترل شده و مستقل از محیط، افزایش تولید ترکیبات نسبت به گیاه رشد یافته در شرایط طبیعی و تولید ترکیبات جدید نیز امکانپذیر می گردد.هدف اصلی از انجام این تحقیق بهینه سازی القا کالوس در پونه (mentha pulegium) و همچنین انجام کشت سلول برای بررسی متابولیت های ثانویه در کشت سلولی این گیاه و مقایسه آن با گیاه طبیعی است. به منظور القای کالوس و یافتن بهترین ریزنمونه و ترکیب هورمونی محیط کشت، از محیط کشت ms و ترکیبات مختلف تنظیم کننده های رشد گیاه bap در سطوح 0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر به همراه 2,4-d در سطوح 0 ، 1 ، 2 و 4 میلی گرم در لیتر و سه ریز نمونه ساقه، برگ و ریشه در 3 تکرار استفاده شد. ریزنمونه ساقه و ترکیب هورمونی2,4-d با غلظت mg/l 1 به عنوان بهترین ها انتخاب شدند. برایتهیهمحیطکشتپایهسوسپانسیونسلولی، بهترین محیط کشت کالوس زایی بدونافزودنآگارمورد استفاده قرار گرفت. از الیسیتور های مخمر در چهار سطح (20، 40، 60 و 80 میلی گرم در لیتر) و سالسیلیک اسید در چهار سطح (2، 4، 6 و 8 میلی گرم در لیتر) به منظور بررسی تغییرات کمی مواد موثره استفاده شد.
کوثر بردیده دانیال کهریزی
واژه های کلیدی: سیاه دانه، رقم ورزنه، تنش بعد از گل دهی، مونوترپن های کتونی و هیدروکربنی
لاله برجیان بروجنی حمیدرضا قاسم پور
چکیده ندارد.
بتول زارعی دانیال کهریزی
چکیده ندارد.
زینب چقاکبودی دانیال کهریزی
چکیده ندارد.
دانیال کهریزی احمد معینی
در این آزمایش پاسخ به کشت بساک چهار رقم گندم هگزاپلوئید بهاره (قدس ، رسول، کاوه، dh19 و مغان (1)) و یک لاین هاپلوئید مضاعف تولید شده از رقم قدس (dh19) روی محیط کشت القاء جنین مایع chb با نوع و غلظت متفاوت منبع کربن (90 g/l مالتوز، 90 g/l ساکارز،145 g/l مالتوز و 145 g/l ساکارز) بررسی شده است . گیاهان مادری در یک آزمایش دو فاکتوره در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار در یک گلخانه با فتوپریود 16/8 ساعت (تاریکیˆروشنایی) و درجه حرارت 25 0c/15 0c (شب ˆروز) کشت شدند. هر تکرار شامل یک گلدان با سه گیاه بود. در کل حدود 15000 بساک در این آزمایش کشت شد. بر اساس نتایج این مطالعه مشخص گردید که ژنوتیپ ، ترکیب محیط کشت القاء جنین و اثرات متقابل آنها بر روی تشکیل جنین، باززایی کل (گیاهان سبز+آلبینوز)، باززایی گیاه سبز و باززایی گیاه آلبینوز به طور معنی داری موثر است . محیط کشت حاوی 90 g/l مالتوز بیشترین فراوانی جنین زایی، باززایی گیاه سبز و باززایی کل را دارا بود. رقم مغان (1) نیز بعنوان بهترین رقم برای جنین زایی، باززایی گیاه سبز و باززایی کل شناخته شد.اثر متقابل رقم مغان (1) و محیط القادء جنین chb حاوی 90 g/l مالتوز نیز بعنوان بهترین اثر متقابل برگزیده شده (72/47درصدجنین زایی، 36/7درصد3 باززایی کل و 22/70درصد باززایی گیاه سبز).
پیمان ثابتی محمد بخشو ده
هدف اصلی این مطالعه ، بررسی آثار سیاست خرید تضمینی محصولات پنبه، خرما، سیب زمینی و پیاز در دوره زمانی 78-1350 در استان فارس می باشد.برای نیل به این منظور ابتدا اشکال مختلف نرخ حمایت به عنوان معیاری جهت مداخلات محاسبه شد. سپس با استفاده از مدل تعدیل جزئی نرلاو، توابع سطح زیر کشت و عملکرد محصولات مورد مطالعه برآورد گردید و معیار نرخ حمایت موثر مستقیم به عنوان یکی از متغیرهای توضیحی موثر بر سطح زیر کشت و عملکرد وارد مدل شد. محاسبه نرخ حمایت نشان داد که هیچکدام از محصولات مورد حمایت مستقیم دولت واقع نشدند و شدت این عدم حمایت در مورد محصول پنبه بسیار زیاد بود. بطورکلی ، می توان گفت که تاثیر سیاستهای حمایتی دولت بر سطح زیرکشت و عملکرد محصولات مورد تردید می باشد و در اغلب موارد نرخ حمایت تاثیر معنی داری بر سطح زیرکشت و عملکرد محصولات نداشته و با کشش متغیر سطح زیر کشت و عملکرد نسبت به نرخ حمایت بسیار پائین بود. نتایج نشان داد که در مقایسه وضعیت کنونی با موقعیتی که تمامی محصولات خرید تضمینی شوند به استثنای محصول پنبه در سال 1380 ، تغییر در رفاه اجتماعی منفی بود. یعنی خرید تضمینی تمامی محصولات کشاورزی با چنین قیمت تضمینی موجب کاهش رفاه اجتماعی خواهد شد. ضرورت بازنگری در اجرای سیاست خرید تضمینی در استان فارس، لازم به نظر می رسد و برای محصولات مورد نظر شاید بهتر باشد سیاست پرداخت مستقیم به کشاورزان از طرف دولت اعمال شود.