نام پژوهشگر: سیما پناهی راد

بررسی فرآیند گل آغازی و نمو گل در انگورفرنگی(ribes aureum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  سیما پناهی راد   علی موافقی

انگور فرنگی یا جنس ریبس یکی از اعضای تیره ساکسیفراگاسه می باشد. این جنس دارای حدود 150 گونه و رقم می باشد که تمام آنها میوه خوراکی تولید می کنند و بومی مناطق سردسیر نیمکره شمالی هستند. مقاومت بی نظیر این گیاهان به سرما، کاشت آنها را در مناطقی با زمستان-های بسیار سرد امکان پذیر می نماید. ریبس ها غنی از مینرال ها و ویتامین های a ،b وc بوده و عطر و طعم بی نظیری دارند که همین امر آنها را از جهات مختلف باغبانی حائز اهمیت کرده است. این جنس دارای چند گونه انحصاری در ایران نیز می باشد. با توجه به اینکه تعیین زمان گل آغازی و نحوه تکامل گل از دیدگاه باغبانی بسیار مهم است ( از نظر انجام عملیات باغبانی مانند هرس، کاربرد تنظیم کننده های رشد ) و هم چنین بعنوان نخستین گام در راستای تولید میوه است، عدم انجام مطالعات اینچنینی بخصوص با کاربرد روشهای بسیار پیشرفته میکروسکوپ نور بازتابشی ما را بر آن داشت تا فرآیند گل آغازی و نمو گل را در گونه آوروم مورد مطالعه قراردهیم. برای این منظور تعداد 20-30 جوانه از شاخه های یکساله و اسپورهای چند بوته موجود در ایستگاه تحقیقاتی خلعت پوشان با فواصل زمانی 10 روز، برداشت شدند. این کار از تقریبآ دو هفته پس از اوج شکوفه آغاز شد و تا آخر زمستان ادامه یافت. نمونه های برداشت شده به مدت 24 ساعت در محلول تثبیت کننده اف-ای-ای تثبیت شدند و به دنبال آن به منظور آب گیری در غلظت های متوالی الکل 70% و 96% قرار گرفتند. نمونه های آبگیری شده توسط استرومیکروسکوپ فلس زدائی شده و سپس با نیگروزین 5/. % محلول در الکل 100% رنگ آمیزی شدند. در مرحله آخر، تصویر برداری از آنها توسط میکروسکوپ نور بازتابشی انجام شد و تصاویر بدست آمده توسط نرم ازار پردازش تصویری ادغام و تصاویر مناسب با عمق کافی بدست آمد. بررسی ریخت شناسی مریستم در هر تاریخ نمونه برداری نشان داد که نخستین نشانه های گل آغازی که با پهن شدگی و گنبدی شدن مریستم مشخص می شود، حدود 40 روز بعد از مرحله اوج شکوفه می باشد. گل آذین در این گیاه 5-12 گل است و توالی تمایزیابی آن آکروپتال است یعنی همواره گلهای تحتانی نمو بیشتری از گل انتهائی دارند. هم چنین الگوی رشد آن سمپودیال است یعنی مریستم انتهائی به گل ختم می شود که نشان می دهد رشد در سال بعد از مریستم دیگری آغاز خواهد شد. روند تکوین گل و پیدایش اندامهای آن ازالگوی مارپیچی پیروی می کند. دوره تمایز یابی گل طولانی بوده و تا مرحله فنولوژیکی تکامل تخمک پیش می رود.

کاربرد پوشش های خوراکی کربوکسی متیل سلولز و پکتین روی برخی از ویژگی های کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو در طول دوره انبارمانی و عمر قفسه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1394
  سیما پناهی راد   رحیم نقشی بند حسنی

. برای اجرای پژوهش حاضر، دو آزمایش جداگانه در شرایط سردخانه و عمر قفسه ای هر کدام با چهار غلظت کربوکسی متیل سلولز (محلول های 0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) و چهار غلظت پکتین (محلول های0، 5/0، 1 و 5/1 درصد) بعنوان پوشش روی میوه آلو رقم قطره طلا به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. جهت نگهداری میوه ها از سردخانه ای با دمای چهار درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 80 تا 90% به مدت شش هفته و همچنین، برای عمر قفسه-ای، اتاقی با دمای 19 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 70% بمدت هشت روز استفاده شد. میوه های نگهداری شده در سردخانه، در هر مرحله از نمونه برداری با فاصله 7 روز از سردخانه خارج و پس از رسیدن به دمای اتاق، برای ارزیابی فاکتورهای مختلفی نظیر مواد جامد محلول کل، اسیدیته کل، سفتی بافت گوشت، کاهش وزن، ویتامین ث، ph، فنل کل، فلاونوئید کل، آنتوسیانین کل، آنتی اکسیدان کل و فعالیت آنزیم های پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و پلی گالاکتوروناز مورد استفاده قرار گرفت. در مورد نمونه های نگهداری شده در شرایط عمر قفسه ای نیز، همین فاکتورها هر 2 روز یکبار مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصله از تحقیق حاضر نشان داد که پوشش های کربوکسی متیل سلولز و پکتین بطور معنی داری روی تمامی صفات اندازه گیری شده بجز کاهش وزن موثر بودند. تمامی اثرات متقابل نیز تقریبا همین روند را روی صفات نشان دادند. بطور کلی، پوشش کربوکسی متیل سلولز در هر دو شرایط انبار سرد و ماندگاری در غلظت 1% و پوشش پکتین در غلظت 5/1% دارای عملکرد بهینه بودند. نتایج حاصله نشان داد که با توجه به اثر مطلوب پوشش ها بر خصوصیات کیفی و بیوشیمیایی میوه آلو می توان از پوشش های نامبرده بعنوان روشی کار آمد، آسان، کم هزینه جهت نگهداری میوه آلو استفاده نمود.