نام پژوهشگر: زینب محسنی
زینب محسنی بابک عبدالهی مندولکانی
papaver از بزرگترین و مهمترین جنس خانواده ی papaveraceae با بیش از 80 گونه می باشد. دو گونه ی p. bracteatum با دارا بودن تبائین فراوان و p. somniferum با برخورداری از انواع آلکالوئید از اهمیت دارویی ویژه ای برخوردار هستند. در این تحقیق تنوع دو گونه ی مذکور با استفاده از صفات کاریوتیپی و نشانگرهای issr مورد ارزیابی قرار گرفت. برای هر گونه ویژگی های کاریوتیپی شامل طول کروموزوم، طول بازوهای بلند و کوتاه، نسبت بازوها و طول نسبی هر کروموزوم اندازه گیری شد. همچنین جهت تعیین وضعیت تقارنی کروموزوم ها، پارامترهای مرتبط با سنجش تقارن محاسبه گردید. نتایج نشان دادند هر دو گونه دیپلوئید بوده، اما تعداد کروموزوم های پایه بین دو گونه متفاوت بوده بطوریکه p. bracteatum دارای 7x= و p. somniferum دارای 11x= می باشد. فرمول کاریوتیپی در گونه ی p. bracteatum بصورت m5sm+2 و در گونه ی p. somniferum بصورت m1+st1+sm9 می باشد. براساس جدول دو طرفه یstebbins گونه ی p. bracteatum در کلاس a3 و گونه ی p. somniferum در کلاس b3 قرار می گیرد. بین دو گونه به لحاظ ویژگی های کاریوتیپی و وضعیت تقارن کروموزوم ها تنوع وجود داشت. برای ارزیابی تنوع ژنتیکی در سه جمعیت از دو گونه ی مذکور papaver از 15 آغازگر issr استفاده گردید. 135 مکان قابل امتیازدهی تکثیر گردید که 117 مکان چندشکل بود (6/86%). تعداد مکان های چندشکل تولیدشده از 1 تا 12 می باشد. بیشترین مکان چند شکل توسط آغازگر ubc885 (12 باند) تولید شد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای بین گونه ها (64%) در مقایسه با درون گونه ها وجود دارد. همچنین ضریب شانون (i) و هتروزیگوسیتی مورد انتظار (he) در p. bracteatum بیشتر از p. somniferum محاسبه گردید. تجزیه کلاستر بر مبنای ضریب تشابه جاکارد و روش upgma جمعیت های مربوط به دو گونه را ازهم متمایز نمود. pcoa نتایج مشابهی را نشان داد. نتایج مطالعه نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای در هر دو گونه وجود دارد و می توان از این نشانگرها در راستای حفاظت و اصلاح این گونه ها استفاده نمود.
زینب محسنی طاهره سیما شیرازی
مقدمه: مطالعات نشان داده¬اند که کودکان دارای سندرم ¬داون با وجود مشکل در مهارت¬های آگاهی واج-شناختی می¬توانند این مهارت¬ها را رشد دهند. هدف از پژوهش حاضر طراحی برنامه¬ی آموزش آگاهی واج¬شناختی و بررسی تاثیر آن بر بهبود مهارت¬های آگاهی واج¬شناختی این گروه از کودکان است. روش بررسی: در این مطالعه تک موردی که از نوع a-b-a بود، 12 دانش آموز از بین دانش آموزان دارای سندرم داون مقطع ابتدایی مدارس کودکان استثنایی شهر ایلام به روش نمونه¬گیری دردسترس انتخاب شدند. در ابتدا با نظرخواهی از 8 نفر از متخصصان گفتاردرمانی و نیز بررسی متون داخلی و خارج برنامه آموزش آگاهی واج¬شناختی طراحی شد. سپس تاثیر برنامه آموزشی طراحی شده بر بهبود مهارت-های آگاهی واج¬شناختی آزمودنی¬ها مورد بررسی قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات فردی، آزمون آدمک هوش گودیناف و آزمون آگاهی واج¬شناختی بود. برای مداخله36 جلسه¬ی 30 دقیقه-ای در نظر گرفته شد ولی هرگاه آزمودنی¬ها به معیار 80 درصد پاسخ صحیح در آیتم¬های تعمیمی دست می¬یافتند، مداخله پایان می¬یافت. برای ارزیابی عملکرد آزمودنی¬ها از آزمون آگاهی واج¬شناختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده¬های پژوهش از طریق روش تحلیل چشمی و تعیین اندازه اثر انجام گرفت. یافته¬ها: یافته¬های مطالعه نشان داد که اندازه اثر مداخله در افزایش مهارت¬های آگاهی واج¬شناختی در تمام آزمودنی¬ها زیاد بود. همچنین طبق تحلیل چشمی عملکرد آزمودنی¬ها بعد از مداخله افزایش یافت. این بهبود در مهارت تقطیع هجایی سریع تر و در مهارت شناسایی قافیه کندتر از سایر مهارت¬ها صورت گرفت. گروه شناسایی قافیه کمترین اندازه اثر (18/7 و 15/2) و گروه آگاهی از واج بیشترین اندازه اثر (04/56 و 83/30) را نشان دادند. نتیجه¬گیری: نتایج این مطالعه تاثیر برنامه آموزشی طراحی شده بر بهبود مهارت¬های آگاهی واج¬شناختی کودکان دارای سندرم¬ داون را نشان می¬دهد، بنابراین این برنامه به آسیب شناسان گفتار و زبان، معلمان و خانواده¬های کودکان دارای سندرم داون توصیه می¬شود.
زینب محسنی حسین صادقی
محصولات باغبانی پس از برداشت قابلیت فساد پذیری بسیار بالایی دارند، لذا بکار گیری فنون و روشهای مناسب افزایش ماندگاری ، به منظور استفاده در تمام فصول سال و صادرات ضروری به نظر می رسد. امروزه یافتن روشهای جایگزین و کنترل ضایعات بعد از برداشت با به کارگیری فنون قبل برداشت توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بنابراین پژوهش حاضر ، اثرهرس تابستانه و محلول پاشی کلرید کلسیم قبل از برداشت بر عمر انبار مانی کیوی در سرد خانه مورد ارزیابی قرار گرفت. طرح آزمایش بصورت بلوک کامل تصادفی با 8 تیمار و3 تکرار در باغ کیوی در شهرستان سیمرغ واقع در استان مازندران به اجرا درآمد. تیمارها درباغ شامل هرس تابستانه با باقی گذاشتن 0 ،2 ، 4 و 8 برگ پس از آخرین میوه و محلول پاشی کلرید کلسیم با 2 سطح 0 و 5/1 درصد بودند. درختان 4 بار در مرحله رشد میوه ها در طول تابستان محلول پاشی شدند. پس از برداشت میوه های کیوی، در محلول کلریدکلسیم با 2 سطح 0 و 5/1 درصد به مدت 2 دقیقه غوطه ور شده به صورت طرح بلوک کاملا تصادفی در قالب فاکتوریل با 16 تیمار و 3 تکرار در سرد خانه قرار داده شدند . میوه کیوی بعد از 6 ماه انبار داری در دمای 5/0 درجه سانتی گراد با رطوبت نسبی 95-85 درصد در انبار مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفاتی مانند وزن میوه، طول ، قطر، سفتی، مواد جامد محلول(tss)، اسید قابل تیتر(ta) ، tss/taو درصد کلسیم بافت میوه در زمان برداشت و بعد از انبارداری اندازه گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که میوه های کیوی محلول پاشی شده دارای بیشترین میزان سفتی و کلسیم بافت میوه بودند و در طول مدت انبارداری، روند نرمی میوه به کندی صورت گرفت. از بین تیمارهای اثر متقابل تیمار کاربرد توام کلرید کلسیم به صورت محلولپاشی و غوطه وری بهترین تیمار در افزایش میزان کلسیم بافت میوه بود(معنی داری مشاهده نگردید) به طوری که تا پایان دوره انبارداری میوه ها کاملا سفت بودند. همچنین تیمار اثر سه گانه (هرس تابستانه+ محلول پاشی+ غوطه وری) از نظر میزان سفتی و میزان کلسیم قابل توجه بودند. میوه های درختان بدون محلول پاشی ، سفتی کمتری نسبت به سایر تیمار ها داشتند. در ختانی که روی آنها هرس تابستانه به همراه محلول پاشی کلرید کلسیم اعمال شد ، دارای میو ه هایی با سفتی مناسبی برخوردار بودند و تا پایان دروه انبارداری به طور کامل نرم نشده بودند. محلول پاشی کلسیم بر tss میو ه های کیوی اثر معنی داری داشته و در طول 6 ماه میزان tss عدد ثابتی بود و به عبارتی کلسیم مانع رسیدن میوه شده بود.