نام پژوهشگر: زینب فیاضی
زینب فیاضی سید علیرضا حسینی
احادیث موجود در جوامع حدیثی نماینگر نگرش امامان و صحابه ایشان به مولفه های دانش تفسیر قرآن است. از آنجا که انتقال این احادیث از امامان به نسل های بعدی توسط روایان صورت گرفته لازم است حال رجالی این روایان مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش علاوه بر بازشناسی و عحلیل روایات تفسیری معلی حال رجالی این راوی را مورد بازبینی قرار دادیم. هرچند در کتب رجالی ایشان فردی ضعیف خوانده شده اما ما با ارائه ادله ای وثاقت معلی را به اثبات می رسانیم. در مرجله بعد روایات تفسیری رسیده از ایشان جمع آوری و گونه شناسی شده است سپس ذیل هر روایت آموزه قرآنی آن بیان شده و در انتها تعداد روایات ذیل هر گونه و حجم روایات از معصومین بیان گردیده است. در ادامه لازم است آسیبهای روایات مورد بررسی قرار گیرد تا احادیث معتبر از غیرآن شناسیایی شود. در قسمت آسیب شناسی آسیب های سندی مورد بررسی قرار گرفته چرا که آسیب متنی خاصی در محتوای روایات دیده نشد. پس از آن تلاش شده تا راهکارهایی برای برون رفت از این آسیب ها و نمایاندن اتقان محتوای روایات نقل شده صورت گیرد.
زینب فیاضی نعمت اله رشیدنژادعمران
توده متاگرانیتوییدی اسفاجرد- قیدو، در زون سنندج- سیرجان و در منطقه موته قرار دارد. در منطقه مورد مطالعه، توده مزبور شامل انواع سنگ های سینوگرانیت، مونزوگرانیت، سینودیوریت و مونزوگابرو است. دایک های مافیک و آپلیتی و رگه های کوارتزی تورمالین دار در این توده ها تزریق شدند، که در جاهایی متامورف هستند. سنگهای دگرگونه میزبان این توده، میکا- گارنت شیستهایی هستند که به طور محلی استارولیت دارند. بافت اصلی سنگهای نفوذی منطقه، دانه ای با کانیهای نیمه شکل دار تا بی شکل است. اما بافتهای فرعی و موضعی متنوع و شامل همرشدیهای پرتیتی، گرافیکی، میرمکیتی و گرانوفیری، و پوئیکلیتیک و کاتاکلاستیک هستند. متاسینو-مونزو گرانیت اسفاجرد – قیدو، به دلیل حضور پلاژیوکلاز و وجود بافت پرتیتی، جزو گرانیتهای ساب سولووس محسوب می شود. بنابراین، ماگمای والد آن یک ماگمای سرشار از آب بوده است. مقایسه ترکیب شیمیایی نمونه های متاگرانیت اسفاجرد – قیدو، با توده های نفوذی اطراف ( سینودیوریت، گابرو) دلالت بر منشاء مشترک و تحولات پتروژنتیکی مشابهی دارد که همه توده ها را تحت تاثیر قرار داده است. تمامی آنها روندهای یکسانی را در نمودارهای هارکر ایجاد کرده و در اسپایدرگرامها, دارای الگوهای عادی سازی شده به کندریت مشابهی هستند. بنابراین، می توان تمامی این گرانیتوئیدها را جزو یک سری ماگمایی واحد در نظر گرفت. روند تغییرات عناصر اصلی و کمیاب در نمونه های مناطق مختلف به گونه ای است که نشان می دهد تبلور تفریقی عامل اصلی تحولات ماگمایی بوده است و نسبتهای پائین ) la/nb(0.4 – 1.16 ، zr/nb (3.5 - 5.4) ، ba/nb( 3 – 10.5) ، th/nb (0.04 – 0.8 ) مبین ماگماتیسم در ارتباط با گوشته می باشد. فراوانی عناصر کمیاب در گرانیتوئیدهای مورد مطالعه بسیار شبیه به فراوانی این عناصر در گرانیتوئیدهای تشکیل شده در مناطق قوس قاره ای است. پر آلومین بودن آن شاید به دلایل ثانوی و کاذب مثل آلودگی با شیست های میزبان غنی از آلومین و رسوبات در مسیر صعود و جایگزینی است و فرآیند متاسوماتیسم و تشکیل میرمکیتی نیز دخالت داشته است. از روی نمودار لومولر و گراوز (1979), محیط تکتونیکی گرانیتوئید ها کمان ماگمایی و یا یک محیطی با فشارش موضعی، بوده است. مقایسه عناصر کمیاب خاکی نمونه های مورد مطالعه با گرانیتوئیدهای مناطق آندی، که در اعماق متفاوت پوسته ای تشکیل شده اند، گویای ضخامت کم پوسته و تشکیل ماگما در اعماق کم بوده است.