نام پژوهشگر: رقیه صدیفی

تبیین نظری توانمندسازی روانشناختی در پرستاران بالینی و طراحی الگوی کاربردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  رقیه صدیفی   زهره ونکی

مقدمه: نیروی انسانی عامل اصلی تولید و خدمت در سازمان ها و مهم ترین عنصر موثر در بقاء و موفقیت آنها محسوب می شود. افراد با توانمندی روان شناختی بالا، حس مثبتی از خود و خود کارآمدی و توانایی برای تغییر و اصلاح موقعییت را دارند. الگوهای موجود در زمینه توانمند سازی روان شناختی، الگوهای عمومی مدیریتی هستند و با توجه به ماهیت پویای توانمند سازی و وابسته بودن آن به مولفه های مختلف شغلی، سازمانی، فرهنگی و اجتماعی قابلیت کاربرد در پرستاران بالینی را ندارند. لذا لازم است ابتدا نحوه یا فرایند توانمند سازی روان شناختی بر اساس تجارب پرستاران مشخص شده و سپس الگوی کاربردی و مناسبی برای آن طراحی شود. روش : این مطالعه کیفی و به روش گراندد تئوری صورت گرفته است . مشارکت کنندگان 33 نفر از پرستاران و مدیران پرستاری بودند. نمونه گیری ابتدا به صورت هدفمند و سپس نظری انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش اشتراوس و کوربین(1998) به صورت کد گذاری باز ، محوری و انتخابی انجام شد. مفاهیم اصلی فرایند توانمندسازی روان شناختی در پرستاران شناسایی گردید و براساس آن با استفاده از راهبرد نظریه واکر و اوانت الگوی تجویزی طراحی و ارائه گردید. یافته ها : تجزیه و تحلیل مستمر و مقایسه ای داده ها نشان داد ؛ شکل گیری توانمندسازی روان شناختی در بستری از تهدیدات ارزشی آغازمی شود.ابعاد این تهدیدات مدیریت غیر حمایتی، فرهنگ سازمانی نامناسب، شرایط نامناسب کاری ، منزلت اجتماعی پایین و بروز مشکلان جسمی و روحی در پرستار بود. در پی آن مشارکت کنندگان استراتژی های سدسازی در برابر تهدیدات و خودیاری را در پیش می گیرند. پشتیبانی اثربخش ازعوامل تسهیل کننده این فرایندبود. پیامد کلیاین فرایند سازش اجباری با موقعیت بود و متغیر مرکزی در برگیرنده تمام مفاهیم فوق، "خود حفاظتی" بود. خودحفاظتی به این معنی بود که تمام راهبردهای استفاده شده در برابرتهدیدات فردی و حرفه ای توسط مشارکت کنندگان، صرفا جهت حفاظت فردی بود و راهبردها در برابر تهدیدات حرفه ای منجربه حفاظت حرفه نمی شد. همچنین پیامد راهبردها نیز توانمندکننده روان شناختی نبود. بنابراین طراحی الگوی خود حفاظتی حرفه ای با گامهای توسعه فردی، توسعه ارتباطات حرفه ای، مشارکت در توسعه همکاران جهت بهینه سازی این فرایند انجام گرفت. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد پرستاران در محیط های کار با تهدیدات ارزشی روبرو هستند و در مقابل این تهدیدات از روشهای منفعلانه و غیر موثر به منظور توانمندسازی روان شناختی خود استفاده می کنند که صرفا به خود حفاظتی فردی منجر می شود. این فرایند وضعیت مطلوب و حرفه ای نمی باشد. به منظور اثر بخش کردن رفتارهای پرستاران و ایجاد احساس توانمندی روان شناختی، کاربرد الگوی خود حفاظتی حرفه ای پیشنهاد می گردد.