نام پژوهشگر: راحله مرادی
راحله مرادی محمد بومری
کانسار آنتیموان- طلا شورچاه در فاصله 60 کیلومتری جنوب شرق زاهدان و در زون جوش خورده سیستان واقع شده است. این کانسار دارای دو بخش کانی زایی به نام های بخش شورچاه در شمال و بخش توزگی در جنوب کانسار نامبرده می باشد. سنگ های آذرین بخش شورچاه شامل گرانیت، دیوریت، گرانودیوریت، دایک های آپلیتی و رگه های سیلیسی می باشند. سنگ های دگرگونی این بخش نیز شامل بیوتیت شیست، گارنت میکاشیست و برش های تکتونیکی هستند. سنگ های آذرین بخش توزگی بصورت دایک های گرانیتی و رگه های سیلیسی بوده و سنگ های دگرگونی آن بصورت شیست و همچنین برش های تکتونیکی دیده می شود. سنگ های هر دو بخش شورچاه و توزگی مراحل مختلف میلونیتی شدن، از پروتومیلونیت تا اولترامیلونیت را نشان می دهند. کانی زایی استیبنیت- طلا در بخش های شورچاه و توزگی بصورت رگه های سیلیسی دیده می شود. رگه های کانی زایی شده در بخش شورچاه توسط گسل های غالباً شمال شرق- جنوب غرب و در بخش توزگی توسط گسل های شمال غرب- جنوب شرق کنترل شده اند. دگرسانی عمدتاً سیلیسی است که دارای هاله ی محدودی از آلتراسیون های سریسیتی و آرژیلیک می باشد. سنگ میزبان رگه های استیبنیت در بخش شورچاه عمدتاً گرانیت و در بخش توزگی شیست می باشد. سولفید اصلی استیبنبت بوده و دیگر سولفیدهای مرتبط با رگه های استیبنت؛ پیریت، کالکوپیریت و آرسنوپیریت هستند. فرآیندهای ثانویه سبب تشکیل هیدروکسیدهای آهن و احتمالاً کانی های آنتیموان دار در بخش اکسیدان شده اند. نمونه برداری سیستماتیک از رگه های معدنی، مناطق دگرسان شده و سنگ های میزبان، هم از مغزه های حفاری و هم از رخنمون ها انجام شد و ضمن مطالعات میکروسکوپی تعدادی از آن ها با xrf آنالیز شدند. بر اساس این مطالعات، دو نوع مختلف از سنگ های گرانیتوئیدی در این منطقه شناسایی شدند. نوع اول با آمفیبول و اسفن و نوع دوم با سرسیت، موسکوویت و کوارتز فراوان مشخص می شوند. به لحاظ ژئوشیمیایی گرانیتوئیدها در دو نوع i و s، متاآلومینوس تا پرآلومینوس بوده و متعلق به سری ماگمایی کالک آلکالن هستند و جایگاه تکتونیکی این گرانیتوئیدها در محدوده ی گرانیتوئیدهای قوس (کمان) آتشفشانی قرار می گیرد. سیالات درگیر موجود در کوارتز همراه با رگه های معدنی نیز مورد مطالعه و اندازه گیری قرار گرفته اند. شوری سیالات درگیر موجود در کوارتز از 21/0 تا71/5 درصد وزنی نمک طعام و دمای همگن شدن نیز از 5/146 تا 9/327 درجه سانتیگراد می باشد که به کانی زایی نوع اپی ترمال تا مزوترمال نزدیک است. کانی زایی احتمالاً در یک محیط ژئوترمال مرتبط با گرانیتوئیدها و دگرگونی ناحیه ای رخ داده است. سیالات هیدروترمال در میان سیستم گسل ها و شکستگی ها به چرخش درآمده اند و با عبور از میان سنگ های اطراف و بخصوص گرانیتوئیدها سبب شسته شدن عناصر از آن ها شده که میلونیتی شدن سنگ ها نیز راه را برای عبور سیالات هموار کرده است. با کاهش دما و فشار، حلالیت عناصر نیز کاهش پیدا کرده و در نهایت آنتیموان و طلا نهشته شده است. احتمالاً طلا در مرکز و در نزدیکی موتور حرارتی و آنتیموان با فاصله از آن نهشته شده است.
راحله مرادی شهلا رودبارمحمدی
مقدمه: ولوواژینیت کاندیدایی یکی از شایع ترین عفونت های تناسلی است که تشخیص گونه های مختلف آن برای طرح درمانِ مناسب مهم می باشد. iud از جمله روش های موثر و طولانی اثرِ پیشگیری از بارداری است که می تواند با کاندیدیازیس واژینال در ارتباط باشد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر جایگذاری iud بر گونه های کاندیدا در ترشحات سرویکوواژینال صورت گرفت. روش کار: در این مطالعه مراجعین به مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، در فاصله آبان 1390 تا شهریور1391 دعوت به همکاری شدند. از 95 زن متقاضی گذاشتن iudtcu380a که در معاینه واژینال دارای علائم عفونت واژینال نبوده و در 2 هفته اخیر سابقه مصرف دارو های آنتی بیوتیکی یا ضد قارچی نداشتند، قبل و سه ماه بعد از جایگذاری iud ، سواب سرویکوواژینال تهیه شد. ابتدا نمونه ها در محیط سابورو دکستروز آگار و پس از آن در محیط افتراقی کروم آگار کشت داده شد. در نهایت برای شناساییِ قطعی گونه های کاندیدا، روش مولکولی pcr-rflp اجرا شد و نوع مخمر با توجه به الگوی الکتروفورزی و مقایسه با مارکر تشخیص داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss16 استفاده شد. 05/0 > p-value معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: بروز کاندیدیازیس، بر اساس نتایج کشتِ مثبت ترشحات واژینال، پس از جایگذاری iud افزایش یافت (25% در برابر 6/11%، 007/0p=). قبل و پس از جایگذاری iud، گونه های آلبیکنس، گلابراتا و ترکیب آن دو به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتند. شیوع کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا گلابراتا افزایش و ترکیب آن دو کاهش یافت؛ ولی هیچ کدام از نظر آماری معنادار نبود. نتیجه گیری: افزایش 4 برابری در شیوع ولوواژینیت کاندیدایی، پس از جایگذاری iud، طراحی مطالعات وسیع تری را برای ارزیابی عارضه های ناشی از آن پیشنهاد می کند؛ ولی استفاده از iud را نیز رد نمی کند. افزایش شیوع گونه توأم آلبیکنس و گلابراتا که به داروهای ضدقارچی مقاوم است، قابل توجه است.