نام پژوهشگر: ماشاءالله سالارپور

تحلیل تقاضای انواع گوشت در ایران با استفاده از روش بیزین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1390
  عباس بخشی خیاوی   احمد علی کیخا

به دلیل اهمیت پروتئین ها و به تبع آن انواع گوشت در سبد غذایی خانوارها تابع تقاضای انواع گوشت در جهت پیش بینی تقاضای آن اهمیت بالایی را داراست. سیستم های تقاضای مصرف کننده بیان می کند که چگونه مصرف کننده درآمد خود را بین انواع مختلف کالاها تخصیص دهد. در مطالعه حاضر با استفاده از مدل سیستم تقاضای تقریباً ایده آل (aids)، تابع تقاضای انواع گوشت با الگوی حداقل مربعات سه مرحله ی (3sls) طی دوره 89-1358 با دو روش معمول و بیزین برآورد و مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در سیستم تقاضای aids در هر دو روش معمول و بیزین، کشش درآمدی تقاضای گوشت ماهی بیش تر از گوشت قرمز و مرغ بوده و کشش خود قیمتی گوشت قرمز بیش تر و ماهی و مرغ کم تر از یک می باشد. برآورد تجربی مدل با روش های بیزین و کلاسیکی نشان داد که در این روش ها ویژگی نظری قید جمع پذیری و همگنی به لحاظ تجربی صادق نیست. در صورتیکه، قید تقارن روش بیزین بر خلاف روش کلاسیکی بر اساس داده های مورد مطالعه رد نشد. همچنین، نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن معیار ارزیابی حداقل خطا، روش بیزین میزان خطای کمتری دارد. بنابراین، روش بیزین از وضعیت بهتری برخوردار بوده و می تواند برای سیاست گذاران بخش کشاورزی در تصمیم گیری های استراتژیکی رفتار مصرف کنندگان در مصرف فرآورده های گوشتی قابل توجه باشد.

اثر مکانیزاسیون بر تولید، بهره وری و کارایی فنی کشاورزان خرم آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  اعظم رضائی   حمید محمدی

بخش کشاورزی یکی از بخش¬های عمده¬ی اقتصادی استان لرستان و به ویژه شهرستان خرم¬آباد را تشکیل می دهد. با توجه به کمیابی منابع تولید، افزایش بهره وری و کارایی را می توان به عنوان مکمل مناسب و بادوام برای مجموعه سیاست هایی که تولیدات داخلی را تشویق و حفاظت می کنند و همچنین استفاده بهینه از منابع را ترویج می نمایند، در نظر گرفت. در این پژوهش تأثیر مکانیزاسیون کشاورزی بر تولید، بهره‏وری و کارایی بهره برداران محصول گندم، جو و کلزا به ترتیب با استفاده از روش‏های برآورد توابع تولید کشاورزی، شاخص بهره‏وری ترنکوئیست تیل و تحلیل پوششی بازه¬ای داده‏ها در شهرستان خرم‏آباد مورد بررسی گرفت. بر این اساس هر یک از بهره بردران با توجه به شاخص مکانیزاسیون به دو خوشه سطوح بالا و پایین مکانیزاسیون تقسیم و ارزیابی‏های فوق به تفکیک خوشه‏ها انجام شد. در محصول گندم در خوشه‏های با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای ضریب مکانیزاسیون، آب، کود شیمیایی، نیروی کار مصرفی در هکتار دارای بهره‏وری نهایی منفی و متغیر سموم شیمیایی و ماشین‏آلات تأثیر مثبت بر عملکرد و در خوشه با ضریب مکانیزاسیون پایین، متغیرهای ماشین‏آلات و سموم شیمیایی دارای بهره‏وری نهایی منفی می‏باشند که نشان از استفاده بیش از حد این منابع می‏باشد. در محصول جو در خوشه‏های با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای نیروی کار و سموم شیمیایی و ضریب مکانیزاسیون دارای بهره‏وری نهایی نزولی و متغیرهای آب، ماشین‏آلات، بذر و کود شیمیایی دارای بهره‏وری نهایی مثبت بوده‏اند. در محصول کلزا در مزارع با ضریب مکانیزاسیون بالا، متغیرهای نیروی کار و کود شیمیایی دارای بهره‏وری نهایی منفی و متغیرهای آب، ماشین‏آلات، بذر، سموم شیمیایی و ضریب مکانیزاسیون دارای بهره‏وری نهایی مثبت بودند. در محصول کلزا در مزارع با ضریب مکانیزاسیون پایین، نهاده‏های نیروی کار، ماشین‏آلات، بذر و ضریب مکانیزاسیون دارای بهره‏وری نهایی منفی و نهاده‏های آب، سموم شیمیایی و کود شیمیایی دارای بهره‏وری نهایی مثبت بوده‏اند. نتایج حاصل از شاخص بهره‏وری ترنکوئیست تیل نشان داد که میانگین شاخص بهره‏وری عوامل تولید در محصول گندم و جو در دو خوشه تقریباً برابر یک بوده و به لحاظ آماری نیز تفاوتی ندارند. همچنین در محصول کلزا، میانگین شاخص بهره‏وری کل عوامل تولید در مزارع با ضریب بالا و پایین مکانیزاسیون به ترتیب 85/0 و 3/1 بوده که اختلاف آنها به لحاظ آماری نیز معنی‏دار بوده است.

نقش بخش کشاورزی بر همگرایی منطقه ای کشورهای عضو اکو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1387
  عصمت مجرد   ماشاءالله سالارپور

چکیده ندارد.

نقش بخش کشاورزی بر همگرایی منطقه ای کشور های عضو اکو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1387
  عصمت مجرد   ماشاءالله سالارپور

در مطالعه حاضر، نقش بخش کشاورزی در همگرایی منطقه ای کشور های عضو اکو مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا، همگرایی بین کشور های عضو اکو و اثر بخش کشاورزی در تسریع همگرایی با استفاده از مدل های همگرایی برای دوره زمانی 2005-1996 بررسی شد. سپس مدل تعادل جزئی اسمارت تحت سناریوهای کاهش تعرفه برای تجزیه و تحلیل آثار برقراری موافقت نامه همگرایی منطقه ای بین کشور های عضو اکو استفاده شد. همچنین نقش کشاورزی بر تجارت ایران و سایر اعضا در قالب موافقت نامه منطقه ای ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بین کشور های عضو اکو همگرایی وجود دارد. بخش کشاورزی علی رغم افزایش رشد منطقه ای، در تسریع همگرایی تاثیر منفی داشته و باعث کاهش سرعت همگرایی شده است. افزون بر آن مشاهده شد که با کاهش نرخ های تعرفه در اثر ایجاد موافقت نامه منطقه ای، کشور ایران با کسری تجاری مواجه خواهد شد. بنابراین پیشنهاد می شود که جهت توسعه کشاورزی منطقه یک بخش مالی متناسب از قبیل بورس کالا های کشاورزی ایجاد گردد.