نام پژوهشگر: علی ایمانی
الهه خرم ولی ربیعی
خسارت سرما به جوانه های گل بادام یکی از عوامل محدود کننده کشت و کار آن در دنیا می باشد. این تحقیق به منظور درک چگونگی واکنش ارقام بادام ) آ93، بومی، ربیع، شاهرود 21، مارکونا و 144یزد) به خسارت سرما در رابطه با میزان آسیب یخ زدگی، نشت یونی، پرولین و کربوهیدارت محلول در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی با سه تکراردر برخی از مراحل فنولوژیکی و طرح پایه کاملاً تصادفی در مراحل دیگر جهت توسعه معیارهایی برای گزینش ارقام با مقاومت بهبود یافته به خسارت سرمایی بر اساس آزمون های آزمایشگاهی و آزمون مزرعه ای انجام گرفت. در این پژوهش جوانه های گل ارقام و ژنوتیپ های انتخابی بادام در مراحل مختلف فنولوژیکی در تیمار دمایی مختلف قرار گرفتند.میزان آسیب سرما زدگی بعد از 24 ساعت تیمار یخبندان ارزیابی شد. جوانه های گلی ،آسیب پذیر در نظر گرفته شدند که بافتهای آنها قهوه ای شده بودند. نتایج آزمایشات حاکی از آن است که درصد آسیب سرمایی به نوع رقم و مرحله نمو بستگی دارد و با پیشرفت مرحله نمو حساسیت به آسیب سرمایی افزایش می یابد. ارقام و ژنوتیپ هایی که دارای بیشترین میزان مقاومت به سرما هستند دارای کمترین درصد نشت یونی و برعکس می باشند. دربرخی مراحل فنولوژیکی بین ارقام از لحاظ میزان پرولین و کربوهیدرات های محلول تفاوت معنی داری وجود دارد. به طوری که، ارقامی که دارای بیشترین میزان پرولین و کربوهیدرات محلول می باشند دارای بیشترین میزان مقاومت به سرما هستند. ارقام آ93 و شاهرود 21 به عنوان ارقام مقاوم به سرما در مراحل مورد مطالعه معرفی می گردند.
الهه خرم علی ایمانی
خسارت سرما به جوانه های گل بادام از عوامل محدود کننده کشت و کار آن در دنیا می باشد. این تحقیق به منظور بررسی واکنش ارقام بادام (آ93، بومی، ربیع، شاهرود21، مارکونا و 144 یزد) به خسارت سرما در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در سه تکرار بر اساس آزمون های آزمایشگاهی انجام گرفت. در این پژوهش ارقام انتخابی بادام در پنج مرحله فنولوژیکی (خواب عمیق جوانه، تورم جوانه، غنچه صورتی، شکوفایی و ریزش گلبرگ) تحت تاثیر تیمارهای سرمایی مختلف قرار گرفتند. در طی آزمایش برخی صفات مورفولوژیکی جوانه ها و همچنین درصد خسارت سرما (میزان قهوه ای شدن بافت)، صفات فیزیولوژیکی (نشت یونی، میزان پرولین و میزان کربوهیدرات های محلول) مورد ارزیابی قرار گرفتند. محاسبات آماری نشان داد که میزان آسیب سرمایی در بادام شدیداً تحت تاثیر ژنوتیپ و مرحله فنولوژیکی می باشد. به طوری که در مرحله تورم جوانه آسیب سرمایی در دمای 10- درجه سانتیگراد در ارقام مورد آزمایش به ترتیب (5/5، 17/85، 85/62، 4/56، 3/61 و 51/56 درصد) بود. همچنین در مرحله غنچه صورتی در دمای 7- درجه سانتیگراد میزان خسارت سرما برای ارقام به ترتیب (4/54، 4/69، 1/76، 8/68، 70، 5/75 درصد) مشاهده شد. در مرحله شکوفایی کامل در دمای 3- درجه سانتیگراد میزان آسیب سرمایی در ارقام به ترتیب (65، 60، 70، 100، 100 و 100 درصد) ارزیابی شد. نتایج بررسی صفات فیزیولوژیکی نشان داد که در مرحله تورم جوانه میزان نشت یونی، با درصد آسیب سرمائی در ارقام بادام رابطه مستقیم دارد، اما بین درصد آسیب سرمایی و میزان پرولین در مرحله غنچه صورتی ارتباط معنی داری بین ارقام مشاهده نشد. میزان کربوهیدرات محلول در مرحله شکوفایی کامل در ارقام مورد آزمایش متفاوت بود به طوری که ارقام با بیشترین میزان کربوهیدرات محلول، مقاومت به سرمای بیشتری نشان دادند. در رقم مارکونا با 2/24 میلی گرم بر گرم وزن تر کربوهیدرات محلول میزان آسیب سرما 60 درصد ولی در رقم ربیع با 3/23 میلی گرم بر گرم وزن تر کربوهیدرات محلول، آسیب سرما 100 درصد مشاهده شد
مهدی اورعی سید جلال طباطیایی
شوری خاک یکی از مهم ترین عوامل محیطی محدود کننده میزان تولید محصولات باغبانی می باشد. علاوه بر این، سمیت بور نیز یک عارضه بسیار مهم است که می تواند رشد گیاهان را در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک جهان محدود نماید. علی رغم اینکه معمولاً مقادیر بیش از حد بور همراه با شوری زیاد در بسیاری از قسمت های جهان دیده می شود، اما تحقیقات بسیار اندکی به منظور مطالعه اثرات متقابل نمک و بور روی یکدیگر صورت گرفته است. به همین منظور، آزمایشی جهت بررسی اثرات متقابل شوری کلریدسدیم و سمیت بور بر خصوصیات رویشی و فیزیولوژیکی درخت بادام prunus dulcis mill.)) رقم فراگنس در محیط کنترل شده گلخانه، اجرا شد. دو پایه بادام ( جی اف- 677 و تواونو)، سه سطح شوری (mm100، 50، 0) از منبع کلریدسدیم و سه سطح بور (mg/l20، 10، 25/0) از منبع اسید بوریک، در غالب آزمایش فاکتوریل و طرح پایه کاملاً تصادفی با چهار تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. در طی آزمایش، خصوصیات فیزیولوژیکی نظیر شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای، شاخص کلروفیل، محتوای پرولین، درصد نشت الکترولیت و محتوای آب نسبی برگ مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، ترکیبات پایه- پیوندک از بستر کاشت خارج و خصوصیات رویشی نظیر وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ و غلظت یون هایی نظیر نیتروژن، نیترات، فسفر، پتاسیم، بور،کلرید، سدیم و نسبت پتاسیم به سدیم اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تنش شوری اثر کاهشی معنی داری بر خصوصیات رویشی، فیزیولوژیکی و غلظت عناصر غذایی بادام داشت. هر چند، شدت اثرات بر حسب نوع پایه متفاوت بود. سطوح متوسط شوری (mm50)، باعث تحریک رشد رویشی (افزایش وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ و شاخص کلروفیل) ترکیب fr/gf677 شده و سطوح بالا (mm100)، باعث کاهش رشد رویشی آن گردید. در مقابل، سطوح متوسط و بالای شوری اثر کاهشی معنی داری بر رشد رویشی ترکیب fr/tuono داشت. با افزایش سطوح کلرید سدیم، شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای، غلظت نیتروژن، نیترات، فسفر، پتاسیم، بور و نسبت پـتاسیم به سـدیم برگ به صورت معنی داری کاهش و درصد نشت الکترولیت، محتوای پرولین، سطح نکروز، درصد نکروز و غلظت یون های کلرید و سدیم به صورت معنی داری در هر دو ترکیب افزایش یافت. در شرایط تنش شوری، پایه gf677، به دلیل مکانیسم تدافعی ایجاد محدودیت در جذب و انتقال سدیم و کلرید از ریشه به قسمت های هوایی، تحمل شوری بالاتری نسبت به پایه tuono داشت. همچنین، سمیت بور نیز تأثیر معنی داری بر ترکیبات پایه- پیوندک داشته و بین ترکیبات اختلافات معنی داری مشاهده شد. به نحوی که ترکیب fr/gf677 بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت. با افزایش سطوح بور در محلول غذایی، وزن تر و خشک برگ و ریشه، تعداد برگ، سطح برگ، شاخص کلروفیل، شدت فتوسنتز، شدت تعرق، هدایت روزنه ای و غلظت عناصر غذایی به طور معنی داری کاهش و محتوای پرولین، درصد نشت الکترولیت، سطح نکروز برگ، درصد نکروز برگ و غلظت بور در هر دو ترکیب، به طور معنی داری افزایش یافت. پایه tuono، از طریق مکانیسم توزیع ترجیحی بور در ریشه ها، مانع از افزایش غلظت بور در برگ های جوان و مناطق مریستمی شده و تحمل سمیت بور در پیوندک را افزایش داده است. اثرات متقابل شوری کلرید سدیم و سمیت بور در هر دو ترکیب پایه- پیوندک، معنی داری بوده و پایه gf677 (متحمل به نمک)، در مقایسه با پایه tuono (حساس به نمک)، کمتر تحت تأثیر قرار گرفت. با افزایش سطوح کلرید سدیم در محلول غذایی، غلظت بور در تمام اندام های ترکیبات پایه- پیوندک با کاهش معنی داری همراه بود. افزایش سطوح بور نیز باعث کاهش معنی دار غلظت کلرید و سدیم هر دو ترکیب گردید. احتمالاً شوری از طریق کاهش هدایت روزنه ای (افزایش مقاومت روزنه ای)، باعث کاهش جذب و توزیع بور شده، چرا که جذب بور فرآیند غیر فعالی بوده و به شدت تحت تأثیر شدت تعرق می باشد. بر اساس این نتایج، می توان گفت هنگامی که ترکیبات پایه- پیوندک بادام به صورت هم زمان در معرض تنش های شوری کلرید سدیم و سمیت بور قرار گرفتند، نحوه واکنش آنها بر اساس میزان تحمل شوری بوده است. به عبارت دیگر، پایه متحمل به شوری، قابلیت بالاتری جهت تحمل تنش شوری توأم با سمیت بور داشته است
زهرا دهقانی سید مجتبی خیام نکویی
چکیده ندارد.
کاظم برزگر گنبری عباس یداللهی
به منظور غربالگری درختان بالغ بادام از نظر تحمل به تنش خشکی، تنش شدید خشکی بر روی 20 رقم و ژنوتیپ بادام سه ساله با پایه های بذری یکنواخت و تحت شرایط مزرعه ای در باغ تحقیقاتی بادام موسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج، در قالب طرح کرت های خرد شده بر پایه طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و دو تیمار آبیاری انجام گردید. خصوصیات مورفولوژیکی شامل: رشد شاخه و رشد قطری تنه، سبزینگی برگ، تعداد روزنه، تاشدگی پهنک برگ، پژمردگی، زردی و ریزش برگ؛ خصوصیات فیزیولوژیکی شامل: میزان تعرق، فتوسنتز خالص، هدایت روزنه ای، کارآیی مصرف آب، کارآیی فتوسنتز و rwc؛ خصوصیات بیوشیمیایی شامل پرولین و عناصر معدنی برگ ها اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد درجه مقاومت در بین ژنوتیپ ها متفاوت بود و ژنوتیپ های مختلف راهبرد های مختلفی را در مواجهه با تنش خشکی بکار می برند. رشد شاخه و رشد قطری تنه درختان تنش دیده نسبت به درختان شاهد کاهش چشمگیری داشت ولی تفاوت های قابل ملاحظه ای در رشد، در بین ژنوتیپ های تحت تنش دیده شد. همچنین رفتارهای برگ ها به تنش شدید خشکی تا حد زیادی در بین ژنوتیپ های مورد آزمایش متفاوت بود به طوری که در برخی مثل ’سوپرنوا‘ و ’ ‘k56برگ ها شاداب، بدون زردی و ریزش برگی یا ریزش ناچیز با حفظ سبزینگی بالا و عدم تاخوردگی و پژمردگی همراه بود. در حالی که d99’ ‘ و ’سهند‘ دارای زردی و ریزش برگی بیشتر بوده و سبزینگی کمتری نشان دادند. ’آذر‘، ‘k56’، ‘k824’، ’ربیع‘ و ’سوپرنوا دارای بالاترین شاخص سطح برگی در بین ژنوتیپ ها بود و تفاوت معنی داری با ژنوتیپ های شاهد خود نداشتند. بیشترین تاخوردگی برگی مربوط به ‘k824’ و ‘k932’ بود. برگ های ’فلیپسئو‘ و ’نانپاریل‘ پژمرده تر به نظر می رسیدند. با اینکه در بین ژنوتیپ ها ’تونو‘، ‘k56’ و ’ربیع‘ دارای تراکم روزنه بالایی در سطح زیرین برگ بودند ولی هیچکدام از ژنوتیپ ها تفاوت معنی داری در تعداد روزنه با شاهد خود نشان ندادند. نکته جالب توجه این بود که در ژنوتیپ هایی که دارای تعداد روزنه بیشتری بودند حفظ سطح برگی و عدم ریزش برگی هم بالا بود. در مقایسه با تیمار آبیاری نرمال، در تیمار تنش در تمامی ژنوتیپ ها با بسته شدن روزنه ها در مواجهه با تنش خشکی تعرق کاهش یافت و در نتیجه میزان فتوسنتز و کارآیی آن کاهش یافت ولی کارآیی مصرف آب افزایش یافت. ژنوتیپ های ’آذر‘، ‘k56’ و ’مارکونا‘ تعرق زیادی نشان دادند. با این وجود ‘k824’، ‘k56’ و ’آذر‘ دارای فتوسنتز و کارآیی مصرف آب بالایی بودند. کارآیی فتوسنتز در ‘k824’، ’نانپاریل‘ و ’k86‘ بیشتر از همه ژنوتیپ ها بود. روند تغییرات rwc در طول فصل نشان داد که در خرداد ماه تفاوت بین دو تیمار بیشتر بود ولی در تیر ماه مقادیر دو تیمار در ژنوتیپ های مشابه بهم نزدیک شدند و دوباره در مرداد ماه از هم فاصله گرفتند. کم ترین اختلاف در بین دو تیمار در محتوای نسبی آب برگ در ‘k1011’، ’سوپرنوا‘، ‘k86’، ‘k56’ و ’آذر‘ بود و بیشترین اختلاف ها مربوط به ’ ‘d99، ’فالسابارس‘ و ’سهند‘ بود. سه بار اندازه گیری مقدار پرولین برگ در طی فصل تنش نشان داد که مقدار پرولین تحت تنش خشکی به مقدار قابل توجهی افزایش داشت، اما این افزایش در بین ژنوتیپ ها متفاوت بود به طوری که ’ربیع‘ و ’مارکونا‘ دارای بیشترین مقدار و ’سهند‘ و ‘k824’ دارای کمترین مقدار پرولین بودند. با توجه به سایر ویژگی های ارزیابی شده می توان گفت که تجمع مقدار پرولین نمی تواند دلیلی بر مقاومت بالا به خشکی باشد. تنش خشکی اثر متفاوتی روی میزان عناصر موجود در ژنوتیپ های مختلف گذاشت، به طوری که در اکثر ژنوتیپ ها مقدار نیتروژن و پتاسیم برگ ها در اثر تنش افزایش داشت ولی مقدار فسفر و آهن در مقایسه با گیاهان شاهد کاهش نشان داد. رفتار متفاوتی در بین ژنوتیپ ها در جذب منگنز و بر دیده شد. برگ های ’سوپرنوا‘ دارای بیشترین و برگ های ’سهند‘ دارای کمترین مقدار از عنصر منگنز بود. مقدار عنصر بر در ‘k1011’ دارای بیشترین تفاوت بین دو تیمار بود و مقدار این عنصر در گیاهان شاهد بیشتر بود و در ’سوپرنوا‘ و ’تونو‘ اختلاف معنی داری در بین دو تیمار (تنش و آبیاری نرمال) وجود نداشت. در اکثر ژنوتیپ ها مقدار روی در تیمار تنش کاهش معنی داری داشت. بیشترین مقادیر این عنصر در ‘k56’، ‘k86’، ’ربیع‘ و ‘d99’ اندازه گیری شد. در نگاه کلی با ارزیابی صفت های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در بین 20 رقم و ژنوتیپ مورد آزمایش به ترتیب ‘k56’، ’سوپرنوا‘، ‘k824’ و ‘k86’ به مراتب تحمل به تنش شدید خشکی بیشتری نشان دادند.
عبدالکریم طبیبی کاظم کمالی
یکی از مهم ترین مشکلات تولید تجاری بادام در دنیا وجود خاصیت خودناسازگاری در آن است و هم اکنون محققان بسیاری در حال اصلاح ارقام مختلف بادام از لحاظ خودسازگاری هستند. خودسازگاری در بادام به صورت گامتوفیتیک است که توسط یک لوکوس منفرد چندآللی به نام لوکوس s کنترل می شود. خودناسازگاری گامتوفیتی یک مکانیزم بسیار گسترده در گیاهان گلدار است که از خودباروری جلوگیری نموده و سبب دگرباروری می گردد. بسیاری از گونه های بادام بجز تعداد بسیار معدودی خودناسازگار هستند. در این پایان نامه با استفاده از پرایمرهای اختصاصی جهت تکثیر آلل های s در ژنوتیپ های مختلف به بیان وجود آلل های خودسازگار و یا خودناسازگار در این ژنوتیپ ها می پردازیم. طی سال های گذشته در یک برنامه اصلاحی برخی ارقام خودسازگار و ارقام تجاری خودناسازگار با یکدیگر تلقیح داده شده بودند. به عنوان بخشی از این برنامه اصلاحی که در ایستگاه تحقیقاتی کمال آباد کرج انجام شده است، ما به بررسی 15 ژنوتیپ از لحاظ خودسازگاری پرداختیم و آلل های s موجود در آن ها را با استفاده از آغازگرهای اختصاصی هر آلل مشخص نمودیم. پرایمرهای sff-sfr ، cebador2-cebador8 و conf-conr به ترتیب باندهای 450، 1200 و 1200 جفت بازی برای آلل های خودسازگاری در نتاج خودسازگار تشکیل دادند. دو آغازگر as1ii و amyc5r باندهای 1100، 1200، 800 و 600 جفت بازی برای آلل های s1، sf/s3، s2 و s5/s25 تشکیل دادند. با استفاده از دو آغازگر cebador1-cebador3 باندی مربوط به آلل s1 تشکیل شد و با استفاده از جفت آغازگر s3f-s3r2 آلل s3 که پیش از این با دو آغازگر as1ii و amyc5r قابل تمایز از آلل خودسازگار (sf) نبود مشخص و جدا شد. آغازگرهای s2f و s2r نیز باندی اختصاصی جهت تشخیص آلل s2 تولید نمودند. سایر باندهای بدست آمده از آلل های وحشی تاکنون از منابع مختلف گزارش نشده است.
سمیه احمدی علی ایمانی
به منظور تولید بذور هیبرید و بررسی اثرات نوع دانه گرده (والد پدری) بر خصوصیات مورفولوژیکی و بیو شیمیایی میوه های حاصله از تلاقی های صورت گرفته بین بادام و شلیل، آزمایشی در سال 1390 در ایستگاه تحقیقات باغبانی کمال شهر کرج اجرا شد. آزمایش بصورت بلوک های کامل تصادفی با 10 تکرار (داده های مورفولوژیکی) و 3 تکرار (داده های بیو شیمیایی) طراحی و اجرا شد. ابتدا از هر رقم تعدادی شاخه با تعداد گل کافی در مرحله پاپ کورن انتخاب شدند و در داخل کیسه های مخصوص جهت اخته کردن و گرده افشانی مصنوعی قرار داده شدند. در زمان پذیرش مادگی، گل ها توسط گرده های مورد نظر تلقیح دستی شدند. در این پژوهش شلیل ارقام فیلامنا و فایر برایت به عنوان پایه مادری با استفاده از دانه گرده خودی و نیز گرده ارقام بادام شاهرود 12 و تلخ 86 تلقیح شدند. همچنین گرده شلیل فیلامنا به عنوان پایه پدری برای ارقام بادام شاهرود 12 و تلخ 86 به صورت کنترل شده گرده افشانی شدند. به هنگام رسیدن میوه، محصول بدست آمده از آزاد گرده افشان و گرده افشانی مصنوعی برداشت گردیده و صفات مورفو- بیو شیمیایی مربوط به میوه های تشکیل شده اندازه گیری شدند. اندازه گیری میزان آمیگدالین بذور نیز با استفاده از تکنیک کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا انجام شد. نتایج نشان داد امکان تلاقی شلیل و بادام وجود دارد و منجر به تولید بذور هیبرید می گردد. همچنین نتایج این بررسی نشان داد اثر دانه گرده بادام ارقام شاهرود 12 و تلخ 86 در تلاقی با شلیل فیلامنا و فایر برایت بر ابعاد، وزن میوه و هسته، درجه اسیدی، اسید قابل تیتر، مواد جامد محلول، شاخص طعم میوه، درصد روغن، کلروفیل a b,و کل پوست میوه حاصل از تلاقی مذکور تاثیر گذار بوده است. گرده شلیل فیلامنا در تلاقی با بادام شاهرود 12 و تلخ 86 روی برخی صفات مورفولوژیکی تاثیر چشم گیری داشته است ولیکن بر صفات بیو شیمیایی هر دو رقم بادام هیچگونه تاثیری نداشته است. بذور هیبرید حاصله پس از اعمال چینه سرمایی و تیمار جیبرلین، جوانه زده و دانهال های هیبرید به گلخانه منتقل شده که در آینده مورد ارزیابی قرار گیرند. کلمات کلیدی: بادام، شلیل، بذور هیبرید، گرده افشانی، خصوصیات مورفولوژیکی و شیمیایی
علی ایمانی رضا باهوش
در این پژوهش، تاثیر فاصله عمودی رینگ تراکم نخست از تاج پیستون در انتقال حرارت محفظه احتراق بررسی شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که مساله انتقال حرارت در موتور خودرو تاثیر بسیار زیادی بر کارایی آن دارد. افزایش انتقال حرارت به محیط موجب بهبود عملکرد خودرو، افزایش راندمان و جلوگیری از احتراق خودبه خودی ناشی از کاهش دمای سطح پیستون، می شود. بدین منظور، ابتدا مدل هندسی در نرم افزار solid works طراحی شد. ایجاد شبکه و انجام شبیه سازی در نرم افزار avlfire صورت گرفت.فرایند شبیه سازی در سیکل بسته، از زمان بسته شدن سوپاپ ورود تا قبل از باز شدن سوپاپ خروج، برای موتور با سوخت بنزین، صورت گرفت. مدل آشفتگی به کار برده شده k-?و مدل احتراقی مورد استفاده coherent flame است. با کاهش فاصله بین رینگ نخست تراکم و تاج پیستون، دما و فشار در محفظه افزایش و مقدار اتلاف حرارتی کاهش می یابد. بیشترین اتلاف حرارتی برای سرسیلندر و کمترین اتلاف برای دیواره سیلندر به دست آمد. کمترین درصد کاهش مربوط به پیستون است. با نزدیک کردن رینگ نخست تراکم به تاج پیستون، میزان شارحرارتی در رینگ افزایش می یابد و دمای سطح پیستون حدود پنج درجه کاهش می یابد و به دلیل افزایش نسبت تراکم، بازده حرارتی افزایش می یابد. مقدار به دست آمده برای ضریب انتقال حرارت جابه جایی همخوانی مناسبی با ضریب به دست آمده از رابطه وشنی دارد.
ایلیاز احمدی نیک محمدعلی ابراهیمی
ژنوتیپ های وحشی و دورگه های امیدبخش بادام، منبع غنی از صفات مطلوب می باشند که برای برنامه های به نژادی و اصلاح نباتات مفید هستند. در بادام، خودناسازگاری توسط یک مکان ژنی چندآللی کنترل می شود. در این پژوهش، آلل های خود ناسازگاری، در 184 رقم، ژنوتیپ و دورگه های امیدبخش بادام مطالعه شد.. واکنش های زنجیره ای پلیمراز با استفاده از چهار مجموعه آغازگر شامل دو جفت آغازگر دژنره (paconsif/em-pc1consrd، em-pc2consfd/em-pc3consrd)، یک جفت آغازگر عمومی (as1ii/amyc5r) و یک جفت آغازگر اختصاصی (cebasf/amyc5r) صورت گرفت. آغازگر اختصاصی cebasf/amyc5r، 21 آلل خودسازگاری sf را در نمونه های مورد بررسی تکثیر کرد.اندازه ی کلیه ی آلل های تکثیر شده توسط آغازگرها، با گزارشات قبلی و نمونه های شاهد مقایسه شد. آلل های s1، s7 و s2 بیشترین فراوانی را داشتند. آلل های s14، s15 و s17 در نمونه های بررسی شده، دیده نشدند و s16 و s28 کمترین فراوانی را در بین آلل ها داشتند.. نمونه ها با استفاده از تجزیه و تحلیل ساختاری و از نظر فاصله ی ژنتیکی آلل های خودناسازگاری در 9 گروه قرار گرفتند. ارقام بادام در گروه های سازگار و نیمه سازگار طبقه بندی شده و نمونه های سازگار از نظر ژنوتیپ خودناسازگاری معرفی شدند.
سهیل کریمی عباس یداللهی
پژوهش حاضر با هدف شناسایی واکنش های ارقام و ژنوتیپ های بادام (prunus dulcis mill.) به تنش خشکی و معرفی ارقام متحمل در گروه علوم باغبانی دانشگاه تربیت مدرس در فاصله سال های 1390 تا 1392 انجام شد. گیاهان مورد استفاده شامل دو رقم خارجی سوپرنوا و فرگنس، و دو رقم ایرانی سفید و مامایی، و دو ژنوتیپ جدید 8-6 و b-124 بودند. آزمایش ها به دو صورت درون شیشه ای و گلخانه ای انجام شدند. در آزمایش درون شیشه ای اثر غلظت های 0، 5/3، و 0/7 درصد پلی اتیلن گلیکول بر ریزنمونه های بادام، و در آزمایش گلخانه ای اثر دوره 14 روزه توقف آبیاری به همراه یک دوره 15 روزه بازیابی بر پاسخ های فیزیولوژیک درختان یکساله پیوند شده روی پایه یکساله هیبرید هلو×بادام gf677 در قالب طرح کاملا تصادفی بررسی شد. نتایج نشان دهنده وجود تنوع ژنتیک در بادام در پاسخ به تنش خشکی بود. رشد رقم های بادام در تنش خشکی محدود شد ولی شاخص های رشدی ارقام سوپرنوا، 8-6، و b-124 در شرایط تنش دچار کاهش کمتری شد. رشد رقم های فرگنس سفید و مامایی پس از دوره آبیاری مجدد بازیابی نشد. تنظیم اسمزی در شرایط تنش در ارقام سوپرنوا، 8-6، و b-124 به جذب آب از خاک کمک نمود و مقدار آب برگ را برای مدت بیشتری در سطح بهینه نگه دارند. این عمل از طریق تجمع پرولین، گلایسین بتائین، و پتاسیم و کاهش هدایت روزنه ای صورت گرفت. مشخص شد تجمع کربوهیدرات های محلول در شرایط تنش احتمالا اثر چندانی در محافظت اسمزی بادام ندارد. محدودیت دسترسی به آب سبب بروز آسیب به غشاء شد و رقم های مامایی، سفید و فرگنس بیشترین میزان آسیب را نشان دادند. گسترش آسیب های غشاء به موازات افزایش تجمع پراکسید هیدروژن و پراکسیداسیون چربی ها صورت گرفت. در این راستا مالون دی آلدهید به عنوان یک شاخص مناسب در ارزیابی تنش اکسیداتیو در برگ رقم های بادام در شرایط کم آبی معرفی گردید. افزایش فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز و آسکوربات پراکسیداز در گیاهان بادام تحت تنش خشکی برای حمایت از گیاه از اهمیت زیادی برخوردار بود ولی کاتالاز در این راستا اثر کمتری داشت. تجمع فنول ها با آسیب کمتر غشاء در برگ ارقام متحمل بادام مرتبط بود. نتایج نشان داد آنتوسیانین ها در شرایط تنش خشکی احتمالا به عنوان عامل محافظ نوری در برگ عمل می نمایند. ولی احتمالا کاروتنوئید ها نقش مهمی در سیستم دفاعی بادام و به ویژه در حمایت از کلروفیل ها ندارند. شاخص fv/fm به عنوان یک روش آسان و غیر تخریبی در ارزیابی بروز تنش خشکی در رقم های بادام به ویژه در مراحل آغازین گسترش تنش کارایی بالایی نشان داد. بسته شدن روزنه ها، آسیب به کلروفیل و کلروپلاست ها و همچنین تنش گرمایی باعث کاهش فتوسنتز ارقام بادام در شرایط تنش خشکی شدند. بر اساس داده های به دست آمده، تحمل نسبی رقم های بادام نسبت به تنش خشکی به ترتیب زیر مشخص شد: سوپرنوا > 8-6 > b-124 > سفید > مامایی > فرگنس.
علی اکبر شکوهیان علی تهرانی فر
پیش غربالگری در برنامه های اصلاحی درختان میوه به دلیل طولانی بودن دوره نونهالی آنها بسیار مهم و شناسایی نشانگرهای مرفولوژیکی، فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با صفات اصلاحی خاص کمک شایانی به پیش برد برنامه های اصلاحی محققین می کند. در راستای انتخاب پایه های جدید مقاوم به کم آبی و شناسایی نشانگرهای مرفوفیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مرتبط با این شرایط، بررسی اثر تنش آبی و ریز موجودات مفید(effective microorganism (em)) بر خصوصیات بیوشیمیایی قلمه های ریشه دار شده پایه های رویشی بادام در گروه علوم باغبانی دانشگاه فردوسی مشهد در طی سال های91 -1389 مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت. پژوهش، بر اساس طرح کرت های خردشده با آرایش(2×4×3) ×2 در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 4 تکرار اجرا شد. در این آزمایش اثر سال به عنوان عامل اصلی و تیمارهای تنش ( 3 سطح) ، em (2 سطح) و پایه ( 4 پایه) به عنوان عوامل فرعی اجرا شدند. ابتدا قلمه های ریشه دار شده gf677، دو هیبرید طبیعی انتخابی هلو× بادام(h1,h2) و قلمه های ریشه دار شده بادام(ژنوتیپ جوین)، بدو گروه تقسیم و به آبیاری یکی از گروه ها محلول ریز موجودات مفید که ترکیبی از em3 ( حاوی 90 درصد باکتری های فتوسنتزی) و em4 (با 90 درصد ریز موجودات تولیدکننده اسید لاکتیک) به نسبت مساوی بود به غلظت یک درصد (10 میلی لیتر در یک لیتر برای هر گیاه در هفته) بمدت 60 روز اضافه شد. سپس از 15 تیر ماه کلیه گیاهان با سه سطح آبیاری کامل(نگهداری رطوبت در حد ظرفیت مزرعه)، و آبیاری در زمانی که 33 درصد و 66 درصد تخلیه آب قابل نگهداری آبیاری شدند. به منظور ارزیابی رفتارهای مورد نظر، صفات درصد زنده-مانی نهال ها، رشد نهال، تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه ها و برگ ها، طول ریشه ، کلروفیلb ، a و کل، میزان قندهای محلول، نشاسته، پروتئین، پرولین، ازت، فسفر و پتاسیم موجود در برگ و ریشه، نشت الکترولیت ها و محتوی نسبی آب بعد از اعمال تیمارها اندازه گیری شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد، بین سطوح پایه ها و آبیاری در تمام صفات مورد بررسی از نظر آماری در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی داری وجود داشت. عوامل مربوط به رشد در همه پایه های مورد آزمایش با گسترش تنش دچار کاهش شدند ولی پایه های مقاوم به تنش آبی درصد زندمانی بالاتری در این شرایط داشته و خصوصیات رشدی آنها کمتر کاهش یافت. نتایج نشان داد که مقدار پرولین و نشاسته در برگ و ریشه و پتاسیم برگ با مصرف em نسبت به شاهد کاهش و مقدار کلروفیل وابسته به نوع کلروفیل و تیمار آن متفاوت بود. سایر صفات ذکر شده با مصرف em نسبت به شاهد افزایش یافتند. اثر متقابل معنی داری در سطح یک درصد بین تیمارها مشاهده گردید که بهترین نتیجه با مصرف emدر شرایط آبیاری کامل توسط پایه h2 حاصل شد. از بین صفات مورد آزمایش طول و حجم ریشه، محتوای نسبی آب، نشت الکترولیت ها، مقدار پرولین، قندهای محلول و پروتئین و ازت برگ نشانگرهای مناسبی به منظور بررسی تحمل به خشکی پایه های بادام و هیبرید طبیعیh1 پایه مقاوم به شرایط تنش آبی و هیبرید جدید h2 نیز پایه ای نسبتا مقام تشخیص داده شدند.
محمدرضا زکایی خسروشاهی محمود اثنی عشری
اثرات تنش خشکی ناشی از پلی اتیلن گلایکول بر برخی از ویژگی های مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی دانهال های جوان پنج گونه بادام (prunus dulcis، p. eburnea، p. eleagnifolia، p. haussknechti و p. scoparia) بررسی شد. سه سطح مختلف تنش خشکی بر اساس پتانسیل اسمزی محلول غذایی (?s) معادل 6/0-، 1/1- و 6/1- مگاپاسکال و تیمار شاهد (1/0- مگاپاسکال) به مدت دو هفته و پس از آن، چهار هفته دوره بهبودی اعمال گردید. تنش خشکی باعث افزایش وزن ویژه برگ، محتوای قندهای محلول، غلظت پرولین آزاد برگ و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان شامل سوپراکسید دیسموتاز، پراکسیداز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز و کاهش پتانسیل آب برگ، محتوای نسبی آب برگ، محتوای کلروفیل، وزن تر و وزن خشک اندام ها، تعداد برگ ها و سطح برگ کل گیاه گردید. نتایج هم چنین نشان داد که صفاتی نظیر مجموع طول شاخساره، نسبت وزن تر ریشه به ساقه، نسبت وزن خشک ریشه به ساقه، محتوای کاروتنوئیدهای کل و نیز صفات مرتبط با مورفولوژی برگ از جمله سطح برگ و طول و عرض پهنک معیارهای مناسبی برای ارزیابی مقاومت یا حساسیت به تنش خشکی در دانهال های جوان بادام نیستند. همه گونه های مورد مطالعه پاسخ های مشابهی به تنش خشکی نشان دادند، اما شدت این پاسخ ها در گونه های مزبور متفاوت بود. به عنوان مثال، در p. dulcis افزایش وزن ویژه برگ تحت تأثیر تیمارهای تنش خشکی نسبت به سایر گونه ها کمتر بود که احتمالاً به معنی حساسیت کمتر برگ های این گونه به تنش خشکی می باشد. تحت تنش شدید، p. dulcis پایین ترین پتانسیل آب برگ را در میان گونه های مورد مطالعه داشت. بیشترین تجمع قندهای محلول تحت تنش خشکی شدید در مقایسه با شاهد در گونه های p. eburnea و p. dulcis مشاهده گردید. همچنین، بیشترین تجمع پرولین در برگ های دو گونه فوق دیده شد. p. haussknechti و p. dulcis در مقایسه با سایر گونه ها کاهش کمتری در محتوای کلروفیل برگ نشان دادند. p. dulcis بیشترین افزایش فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز را در واکنش به تیمار تنش خشکی داشت. همچنین، p. eburnea بیشترین افزایش فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز را نشان داد و افزایش قابل توجهی نیز در فعالیت آنزیم های پراکسیداز و آسکوربات پراکسیداز در برگ های این گونه مشاهده گردید. به طور کلی، به نظر می رسد p. dulcis به دلیل بیشترین تجمع قندهای محلول و پرولین آزاد در برگ ها، کمترین کاهش در محتوای نسبی آب برگ، بیشترین افزایش فعالیت آنزیم های آنتی-اکسیدان و نیز دارا بودن پایین ترین پتانسیل آب برگ تحت تنش شدید، تغییر اندک در وزن ویژه برگ و کاهش اندک در محتوای رنگیزه ها احتمالاً نسبت به گـونه های وحشی بادام از مقاومت بیشتری در برابر خشکی برخوردار باشد. همچنین، گونه p. eburnea تحت تنش خشکی شدید از محتوای نسبی آب برگ بالایی برخوردار بود، وزن تر و خشک اندام های آن کمتر از سایر گونه ها تحت تأثیر تنش خشکی کاهش یافت، و نیز بیشترین کاهش سطح برگ کل در این گونه اتفاق افتاد. علاوه بر این، بیشترین تجمع پرولین آزاد و بیشترین افزایش فعالیت آنزیم های آنتی-اکسیدان، پس از p. dulcis، در برگ های p. eburnea مشاهده شد. با توجه به نتایج و مشاهدات این مطالعه، می توان نتیجه گیری کرد که دو گونه p. dulcis و p. eburnea در مقایسه با سایر گونه های بادام از مقاومت بیشتری به تنش خشکی برخوردار هستند.
مطهره میر مهرشاد زین العابدینی
با توجه به ویژگی های خاص موجود در محصول بادام از جمله خاصیت انباری بسیار بالا، سهولت نگهداری و حمل و نقل، ضایعات کم و توان بالای صادراتی به صورت مغز خام و یا همراه با پوست، این محصول نسبت به سایر خشکبار ها از ارزش اقتصادی بالاتری برخوردار است .بنابراین یکی از نخستین مراحل در برنامه های اصلاحی بررسی ژرم پلاسم موجود از نظر صفات مختلف مورفو-پومولوژیکی و مولکولی و نهایتاً انتخاب بهترین ارقام و ژنوتیپ های برای بکارگیری در برنامه های اصلاحی و دست یابی به اهداف مورد نظر می باشد. مواد گیاهی این مطالعه شامل 139 ژنوتیپ و رقم بادام بود که از مزرعه کمال آباد کرج جمع آوری گردید .این آزمایش در قالب طرح crd با پنج تکرار برای هر صفت در دو سال 1390 و 1391 انجام شد. ارزیابی های مورفولوژیک شامل صفات کیفی وزن هسته، طول و عرض هسته، وزن مغز، طول و عرض مغز، ضخامت مغز، درصد مغز ودرصد دوقلوئی و صفات کیفی شکل میوه، تاریخ گلدهی، تاریخ رسیدن، عادت باردهی و عادت رشد بود. این صفات بر اساس دستوالعمل ipgri انتخاب گردید. در نهایت میانگین صفات مورفولوژیک در ارقام مختلف برآورد و برای آنالیز های چند متغیره مورد استفاده قرار گرفتند. اندازه گیری صفات کمی و کیفی برای دسته¬بندی ارقام مختلف به روشهای متفاوت و مناسب هر یک انجام شد. در انجام مطالعات ملکولی از برگ های جوان برای استخراج dna استفاده شد. تعیین کمیت و کیفیت dna به دو طریق انجام گرفت از الکتروفورز عمودی ژل پلی آکریل آمید با دستگاه dna analyzer 4300 (li-cor) ، برای جداسازی آلل های ریزماهواره در نمونه ها استفاده شد.نتایج تجزیه واریانس ویژگی¬های مورد مطالعه برای ارقام و ژنوتیپ¬های مورد بررسی نشان داد که برای تمام ویژگی¬های پارامتریک اندازه¬گیری شده، تفاوت معنی¬داری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت .بیشترین وزن میوه خشک متعلق به رقم (9/72 گرم) d-88 بود. در حالی که کم ترین وزن میوه خشک در (1/28 گرم) carmelمشاهده شد.با توجه به نتایج مشاهده شده می توان دریافت که جمعیت متشکل از ارقام و ژنوتیپ های مورد بررسی برای انجام مطالعاتی مانند تهیه نقشه های ارتباطی و یا بکارگیری در برنامه های اصلاحی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
علی ایمانی شهرام لنجان نژادیان
هدف از انجام تحقیق حاضر، مطالعه و بررسی پارامترهای سینماتیکی مرحله تیک¬آف پرش طول در ورزشکاران نخبه، با استفاده از اطلاعات بدست آمده از دوربین بود. شرکت¬کنندگان در این تحقیق، چهار نفر از ورزشکاران حرفه¬ای پرش طول، با میانگین سن 07/2±24 سال، قد 21/4±183 سانتی¬متر، وزن 08/5±72 کیلوگرم بودند. با استفاده از مختصات پیکسلی بدست آمده از دوربین، اطلاعات سینماتیکی مربوط به پارامترهای سرعت دویدن، زاویه جاگذاری پای تیک¬آف، جابه¬جائی عمودی مرکز ثقل، مدت زمان تیک¬آف، سرعت افقی در لحظه تیک¬آف، سرعت عمودی در لحظه تیک¬آف، سرعت تیک¬آف یا سرعت برآیند، زاویه تیک¬آف و ارتفاع مرکز ثقل در لحظه تیک¬آف، و همچنین طول پرش، برای هر یک از اجراهای ورزشکاران، با استفاده از نرم-افزاز آنالیز دوبعدی نوشته شده در matlab استخراج و محاسبه گردید. همچنین، شاخص¬های آماری میانگین و انحراف معیار برای توصیف اطلاعات حاصل، و آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون برای بدست آوردن مقدار و چگونگی همبستگی میان پارامترهای اندازه¬گیری شده با استفاده از نرم¬افزار آماری spss نسخه 19 ، محاسبه و انجام شد. نتایج نشان داد که، سه پارامتر اصلی سرعت تیک¬آف، زاویه تیک¬آف و ارتفاع تیک¬آف، بر روی طول پرواز ورزشکاران، و رکوردی که از خود بر جای می گذارند، تأثیرگذار هستند. از میان این سه متغیر، سرعت تیک آف به عنوان تأثیرگذارترین عامل بر روی طول پرش ورزشکاران، شناخته شد. همچنین، نتیجه شد که مقداراین سه متغیر و چگونگی تأثیرگذاری آنها، به نوبه خود به عوامل سینماتیکی دیگری که ویژگی های تکنیک تیک¬آف را مشخص می کنند، بستگی دارند. از میان تمامی این متغیرها، مؤلفه افقی سرعت تیک آف، به عنوان تأثیرگذارترین عامل بر روی طول پرش ورزشکاران شناخته شد که افزایش این پارامتر، به شرط اتخاذ زاویه تیک آف مناسب، به طور معناداری باعث افزایش طول پرش ورزشکاران خواهد شد. در این تحقیق، دریافتیم که ورزشکاران، مؤلفه افقی سرعت تیک آف را از مرحله دویدن بدست می آورند. بنابراین سرعت دویدن ورزشکاران، نقش تعیین کننده و بسیار حیاتی را در تعیین طول پرش ورزشکاران، ایفا می کند.
زینب موسوی سارسری سعید راسخی
هدف از این بررسی، مطالعه رقابت پذیری بین المللی صنعت داروی ایران است. برای این منظور شاخص های سنتی و جدید رقابت پذیری نظیر: شاخص مزیت نسبی آشکارشده و انواع تجارت درون صنعت، برای ایران و کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته ی منتخب طی دوره زمانی 1391-1379 (برای بررسی شاخص ها سنتی) و 1391-1375 (برای مطالعه تجارت درون صنعت) مورد مطالعه قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، رقابت پذیری صنعت داروسازی ایران در سطح پایینی قرار دارد، اما بررسی های iit ، حاکی از سطح پایین اما در حال رشد تجارت درون صنعتِ محصولات دارویی در طی زمان، می باشد. همچنین نتایج بررسی کشورهای منتخب، سطح بالاترِ رقابت پذیری صنعت داروسازی در کشورهای توسعه یافته نسبت به کشورهای درحال توسعه را نشان می دهد. به طور خلاصه بر اساس نتایج حاصل، رقابت پذیری بین المللی ایران در بخش داروسازی، مطلوب نمی باشد. بنابراین تلاش بیشتری برای ارتقای عوامل موثر بر رقابت پذیری مورد نیاز است.
مهدی فلاح یاور شرفی
درخت بادام (prunus dulcis l.) یکی از مهمترین گونه های جنس prunus بوده که متعلق به خانواده rosaceae می باشد. اهمیت اقتصادی بادام برای کشور ما که در حال حاضر به عنوان سومین تولیدکننده دنیا به شمار می رود، زیاد می باشد. اکثر ارقام و ژنوتیپ های بادام خودناسازگار و برخی نیز دگرناسازگار هستند، بنابراین، برای گرده افشانی، تلقیح و تولید محصول تجاری نیازمند دانه گرده سازگار سایر ارقام با مادگی خود می باشند. در این راستا مطالعه سازگاری گرده و مادگی سه رقم tuono، شکوفه، سهند و پنج ژنوتیپ امید بخش انتخابی a1.16، a9.7، a8.39، a10.11، a230با استفاده از سه روش شامل گرده افشانی کنترل شده و تعیین درصد تشکیل میوه در مزرعه، ردیابی رشد لوله گرده با میکروسکوپ فلورسنت و بررسی مولکولی آلل های s با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام گردید. ترکیب تلاقی ها بر اساس همپوشانی گلدهی در سه گروه انجام شد؛ گروه اول شامل ژنوتیپ a9.7 به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a10.11،a8.39 و رقمtuono به عنوان والد پدری گروه دوم شامل رقمtuono به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230،a1.16 ،a9.7 و رقم سهند به عنوان والد پدری، و گروه سوم شامل رقم شکوفه به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a1.16 و رقم های سهند و tuono به عنوان والد پدری بودند. آزمایش اول به منظور تعیین درصد تشکیل میوه در ترکیب تلاقی های بکار رفته، انجام شد. بدین منظور پس از انجام گرده افشانی کنترل شده، میوه های تشکیل شده شمارش گردید و درصد تشکیل میوه محاسبه شد و بر اساس آن سازگاری هرکدام از ترکیب تلاقی ها تعیین گردید. بر اساس نتایج ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با 52/60 درصد تشکیل میوه)، a9.7 × ?a10.11?(با 20/79 درصد تشکیل میوه) و سهند?× شکوفه?( با 25/77 درصد تشکیل میوه) بالاترین درصد تشکیل میوه و بیشترین سازگاری در تلاقی های بکار رفته در گروه های ذکر شده را داشتند. آزمایش دوم شامل ردیابی و نحوه رشد لوله گرده در مادگی بود. در این راستا پس از انجام تلاقی کنترل شده در زمان های 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت پس ازگرده افشانی، مادگی های تلقیح شده با دانه گرده های مختلف، جدا شده و میزان و نحوه رشد لوله گرده در آن ها با میکروسکوپ فلورسنت بررسی گردید. نتایج نشان داد ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با میانگین 33/3 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان)، a9.7 × ?a8.39?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان) و a1.16?× شکوفه?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان( دارای بیشترین تعداد لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان در بین ترکیب تلاقی های بکار رفته در گروه های مختلف را داشتند.آزمایش سوم برای شناسایی آلل های خودناسازگاری در ارقام و ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگرهای مولکولی انجام گردید. بدین منظور از آغازگرهای نامتجانس یا هرز (degenerate) برای تکثیر آلل های ناسازگاری در روش pcr استفاده شد که براساس نتایج ژنوتیپ های a8.39 با a10.11 با داشتن نوارهایی به اندازه bp1560 صد درصد ناسازگار و سهند، a230 و tuono با داشتن نوارهایی به اندازه bp750 پنجاه درصد ناسازگار بودند. همچنین، رقم tuono و ژنوتیپ a1.16 دارای نوار bp450 بودند که مربوط به آلل خودسازگاری است.
صادق موسوی فرد علی ایمانی
زود گلدهی در ژنوتیپ های بومی و سرمازدگی و درنتیجه آن کاهش شدید تولید، از مشکلات عمده تولیدکنندگان بادام در اغلب سال ها است. لذا درک صحیح از ویژگی های ایجاد مقاومت جهت دستیابی به ارقام متحمل به سرما با عملکرد بالا و بازارپسندی خوب از اهداف عمده بهنژادی بادام بشمار می رود. در این پژوهش چهار ژنوتیپ متفاوت از نظر زمان گلدهی و تحمل به سرما، شامل دیرگل حساس (sh12)، میان گل تا دیرگل متحمل (h)، زود گل متحمل (g19) و زود گل تا میان گل حساس (m3) انتخاب شد و در سه بخش مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی و ملکولی مورد ارزیابی قرار گرفت. در بخش مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی برخی از صفات مورفو-فیزیولوژیکی مرتبط با سرمازدگی در نمونه های تهیه شده در مرحله شکوفایی کامل، در شرایط کنترل شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد ژنوتیپ زود گل g19 و ژنوتیپ زود گل تا میان گل m3 به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان سرمازدگی بودند. مطالعه میزان نشت یونی نیز نشان داد که ژنوتیپهای g19 و m3 به ترتیب دارای کمترین و بیشترین میزان نشت یونی بودند. در اغلب موارد میزان قندهای محلول و همچنین مقدار پرولین در ژنوتیپ های متحمل بطور معنی داری بیش از ژنوتیپ های حساس بود. همبستگی بین میزان سرمازدگی با قندهای محلول و مقدار پرولین منفی و معنی دار بود که می تواند بیانگر نقش این ویژگی ها در تحمل به سرما باشد. در حالی که این همبستگی با شاخص نشت یونی مثبت و معنی دار بود. در نمودار بای پلات میزان قندهای محلول و مقدار پرولین با ژنوتیپ های متحمل به سرما و نیز میزان سرمازدگی و نشت یونی با ژنوتیپ های حساس به سرما در یک راستا بودند. تجزیه خوشه ای برمبنای این ویژگی ها به درستی ژنوتیپ های حساس و متحمل را در گروه های جداگانه قرار داد. لذا ضمن اینکه می توان از این ویژگی ها در شناسایی ژنوتیپ های متحمل استفاده نمود، بهره گیری از ژنوتیپهای h و g19در اصلاح ژنتیکی تحمل به سرما و ایجاد ارقام جدید در بادام قابل توصیه است. در بخش مورفولوژیکی نیز مشخص شد که هر یک از این ژنوتیپ ها از نظر صفات زراعی چه وضعیتی دارند. در بخش ملکولی نیز از روش rna-seq برای بررسی ترانسکریپتوم استفاده شد. روش rna-seq توانایی ما را در تشخیص و بررسی تنش های غیرزیستی در سطح ترانسکریپتوم متحول کرده است. در این مطالعه برای اولین بار آنالیز جامع الگوی بیان ژن در بافت بساک بادام تحت تنش یخ زدگی انجام شد. علاوه بر بدست آوردن بیش از 40000 توالی ترانسکریپت در بادام، بیش از 6000 ژن تغییر بیان یافته در پاسخ به تنش سرما شناسایی شد. از بین ژن های تغییر بیان یافته که تفاوت آماری معنی داری داشتند، تعداد 2415 ژن افزایش بیان و تعداد 4511 ژن کاهش بیان نشان دادند. بررسی آنتولوژی ژن-های تغییر بیان یافته فرایندهای مهم مرتبط با سرما همچون متابولیسم کربوهیدرات ها، فرایندهای متابولیکی پروتئین، مسیرهای بیوسنتز پرولین و مسیرهای مهم دیگر را نشان داد. این نتایج با نتایج بدست آمده از مطالعات فیزیولوژیکی که افزایش محتوای قندهای محلول و پرولین را نشان داده مطابقت دارد. در بررسی های تکمیلی بیان 14 ژن درگیر در متابولیسم کربوهیدرات ها و بیوسنتز پرولین شامل beta-1,3-galactosyltransferase، invertase، sucrose synthase، phosphoglycerate kinase، udp-glucose pyrophosphorylase، hexokinase-1، phosphoenolpyruvate carboxykinase، bzip،pyrrolidone-carboxylate peptidase، trehalose-6-phosphate synthase، phosphomannomutase، hexokinase-3، ribulose-phosphate 3-epimerase وproline dehydrogenase 2 با استفاده از real time pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیان ژن ها نشان داد که بیشتر این ژن ها همچون trehalose-6-phosphate synthase، beta-1,3-galactosyltransferase، phosphomannomutase، invertase، sucrose synthase، phosphoglycerate kinase،phosphoenolpyruvate carboxykinase و pyrrolidone-carboxylate peptidase و همچنین عوامل رونویسی مانند bzip در ژنوتیپ های متحمل افزایش بیان داشته اند. این نتایج نشان دهنده اهمیت ژن های مذکور در تحمل بادام در برابر تنش سرما می باشد. شبکه های ترسیم شده در این مطالعه می تواند راهنمای مناسبی برای انتخاب ژن ها جهت دستورزی های ژنتیکی در اصلاح بادام و همچنین گیاهان خویشاوند باشد. به علاوه تعداد قابل توجه ترانسکریپت های شناسایی شده در این مطالعه منجر به تفسیر بهتر ژنوم و ترانسکریپتوم بادام و همچنین سایر گونه های خانواده rosaceae می شود. همچنین ژن های بدست آمده در این تحقیق می توانند به عنوان بیومارکرهای مولکولی در برنامه های اصلاحی برای تنش های مختلف در بادام و سایر گونه های rosaceae بکار روند.
لعیا محمدعلیزادرفیع علیرضا کازرونی
هدف اصلی این مطالعه، ارزیابی هزینه-اثربخشی مقایسه ای دو داروی سیتالوپرام و سرترالین برای درمان خط اول بیماری اختلال افسردگی اساسی در کلینیک بزرگمهر تبریز می باشد.روش این مطالعه مدل تحلیلی درخت تصمیم گیری طراحی شده برای بازه زمانی6ماه می باشد. تمامی بیماران در ابتدا بر پایه امتیاز پرسش نامه استاندارد همیلتون از <9تا < 30انتخاب و مراقبت اولیه خود را شروع کرده و به متخصص روانپزشک برای درمان ارجاع داده شدند.داده های مدل شامل :احتمالات، که از روش کارآزمایی عملی در میان جامعه زنان بیماران کلینیک بزرگمهر تبریز بدست آمده اند. که بصورت هرگونه کاهشی در امتیاز بدست آمده در پرسش نامه همیلتون تعریف شده است و هزینه ها (شامل هزینه های مستقیم پزشکی, هزینه های مستقیم غیر پزشکی و هزینه های غیرمستقیم) می باشد.تحلیل ها ازدیدگاه جامعه بررسی شده اند . قیمت داروها بصورت ریال از داروخانه دانشکده داروسازی علوم پزشکی تبریز گرفته شده اند. هیچ گونه تنزیلی بر روی هزینه ها صورت نگرفته است. هزینه های کاهش بهره وری با روش هزینه استهلاکی محاسبه شده است.نتایج مطالعه نشان می دهد که داروی سرترالین در مقایسه با داروی سیتالوپرام هزینه-اثربخش بوده و برای بدست آوردن یک واحد اثربخشی بیشتر سیتالوپرام در مقایسه با سرترالین ،باید 840ریال بیشتر هزینه شود.
علی مومن پور علی ایمانی
ترکیب پایه و پیوندک می تواند خصوصیات رشدی و غلظت عناصر غذایی برگ و ریشه های بادام را در شرایط تنش شوری تحت تأثیر قرار دهد. بهمنظور ارزیابی اثر تنش شوری بر خصوصیات مورفولوژی، فیزیولوژی، بیوشیمیایی و غلظت عناصر غذایی پرمصرف و کم مصرف در برگ و ریشه های تعدادی از ژنوتیپ های بادام، آزمایشی گلدانی با دو عامل ژنوتیپ در 11 سطح، شامل تونو، نان پاریل، مامایی، شکوفه، سهند، شاهرود 12، a200 ، 25 -1، 16-1 و 40-13 پیوند شده روی پایه gf677 و پایه gf677 (پیوند نشده به عنوان شاهد) و فاکتور شوری آب آبیاری شامل صفر، 2/1، 4/2، 6/3 و 8/4 گرم در لیتر نمک که به ترتیب هدایت الکتریکی برابر 5/0، 5/2، 9/4، 3/7 و 8/9 دسی زیمنس بر متر داشتند، انجام شد. نتایج نشان داد که با اعمال تنش شوری و افزایش غلظت آن، شاخص های رشدی شامل ارتفاع شاخه، قطر شاخه، تعداد برگ کل، تعداد برگ سالم، تراکم برگ روی شاخه اصلی، وزنتر و وزن خشک برگ ، سطح برگ و نسبت سطح برگ ، محتوای رطوبت نسبی برگ ، وزنتر و خشک اندام هوایی، وزنتر و خشکریشه، شاخص کلروفیل، کلروفیل های a، b و کل و کاروتنوئید در تمامی ژنوتیپ-های مطالعه شده، کاهش یافتند و تعداد برگ های نکروزه، میزان ریزش برگ، نسبت وزن خشک به وزنتر اندام هوایی، نسبت وزنتر و خشکریشه به وزنتر و خشک اندام هوایی، درصد نشت یونی و درصد آسیبدیدگی غشاء سلولی، افزایش یافتند.
سعیده علی زاده سالطه کاظم ارزانی
چکیده ندارد.
محمد کاوند کاظم ارزانی
چکیده ندارد.
مهدی کلهری علی ایمانی
چکیده ندارد.
علی ایمانی محمد هادیان
چکیده ندارد.
علی ایمانی علیرضا ملاح زاده
در بسیاری از سیستم های مخابراتی آنتن های فوق پهن باند با توانایی تحمل توان بالا مورد نیاز است. یکی از ساده ترین و مناسب ترین آنتن های مایکروویوی که کاربرد گسترده ای دارد، آنتن تیغه ای است. حضور تیغه نحوه توزیع میدان را در ساختار آنتن تغییر می دهد و بنابراین فاصله بین مود غالب موجبر انتقالی آنتن با پایین ترین مود مرتبه بعدی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد و بنابراین سبب می گردد آنتن بصورت بسیار زیادی پهن باند گردد. در بسیاری از کاربردهای راداری نیاز داریم هر دو نوع پلاریزاسیون (عمودی و افقی) را داشته باشیم. به همین منظور به پلاریزاسیون دوگانه نیاز داریم. آنتن چهارتیغه ای بدلیل توسط دو کابل هم محور بارگذاری می گردد، توانایی ایجاد پلاریزاسیون دوگانه را خواهد داشت. بنابراین دانستن .....