نام پژوهشگر: بهزاد نژادقنبر
بهزاد نژادقنبر حبیب الله لزگی
این پایان نامه به بررسی روش های آگوستو بوال در شکل گیری متن نمایشی مبتنی بر مشارکت مخاطب می پردازد. ابتدا در بخش اولیه به آشنایی با آگوستو بوال، تئاتر سرکوب شدگان، روش ها و تکنیک های مختلف در این تئاتر پرداخته شده و در بخش بعد خاستگاه این تئاتر، نقد های بوال به تئاترحماسی برشت و نظریات ارسطو مورد باز بینی قرار میگیرد و درنهایت کاربردها، دستاوردها و نتایج تئاتر سرکوب شدگان در زادگاه آن یعنی برزیل، دیگر نقاط جهان و در نهایت ایران معرفی می گردد. در این پژوهش اصلی ترین مساله تکیه بر یافتن رابطه ای میان درام و پراکسیس اجتماعی است. با در نظرگرفتن این امر که تجربه های زیبایی شناسانه و اجتماعی از هم جدا نبوده و یک رویداد زیبایی شناسانه قابلیت های فراوانی برای کمک به بهبود جامعه دارد، بررسی می گردد که چگونه بوال سعی درخلق درامی در برابر درام سنتی دارد که موجب تکثرگرایی هنر نمایش گشته و آن را از وابستگی مطلق به نهادها و سازمانها فارغ می سازد. همچنین نشان داده خواهد شد که چگونه در تئاتر ستمدیدگان فرصت همزمان فکر و عمل برای مخاطبان فراهم آمده و ارتباط یک طرفه و آمرانه میان بازیگران و تماشاگران، معلمان و شاگردان، والدین و فرزندان، مردان و زنان و درنهایت مسئولان و شهروندان به گفتمانی سازنده و راهگشا بدل می گردد.