نام پژوهشگر: فرزانه علی حسینی

تأثیر تانین پوست درخت بلوط بر الکتروریسی ژلاتین پوست گاو و بررسی پایداری فیزیکی و شیمیایی نانوالیاف آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1391
  محمد جان نثاری   فرزانه علی حسینی

ژلاتین بعنوان یک محصول فرعی از ضایعات دامی نظیر پوست و استخوان بدست آمده و برای مصارف غذایی، پزشکی و مصارف دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. برخی خواص ژلاتین مانند زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری سبب شد تا در داروسازی، کشت سلول و ترمیم بافت مورد استفاده قرار گیرد. در جراحی افرادی که زخم های آنان دیر ترمیم می شود، از پودر ژلاتین در محل زخم برای ترمیم سریع تر آن استفاده شده است. در کشت سلول از ژلاتین بعنوان غذای سلول استفاده می شود. محققان به تازگی داربست های کشت سلول را نیز از ژلاتین اصلاح شده تهیه کرده و آنرا هم بعنوان داربست کشت سلول و هم بعنوان غذای سلول بکار می برند. اصلاح ژلاتین به منظور بهبود خواص زیست تخریب پذیری آن صورت می گیرد. عملیات اصلاح ژلاتین به طرق مختلفی امکان پذیر است. روش های اصلاح مورد استفاده در این زمینه به اصلاح شیمیایی یا فیزیکی محدود می شوند. ایجاد پیوندعرضی بین زنجیرهای ژلاتین توسط منومرهای دیگر از روش های شیمیایی بشمار می رود. در اصلاح فیزیکی، ژلاتین با مواد افزودنی دیگر که معمولا از نوع پلیمری هستند، مخلوط می شود. افزایش زمان زیست تخریب پذیری ژلاتین عاملی مهم در تهیه داربست های کشت سلول از این ماده است. اصلاح کننده های شیمیایی که تاکنون مورد استفاده قرار گرفته اند، از نوع زیست سازگار نبوده و معمولا در حین تجزیه داربست توسط سلول های در حال کشت، ماده اصلاح کننده آزاد شده و تأثیر سوء بر سلول ها می گذارد. در این تحقیق از تانین پوست بلوط بعنوان ماده ای طبیعی و زیست سازگار استفاده شد و قابلیت این ماده برای بهبود خواص ژلاتین مورد بررسی قرار گرفت. تانین گیاهی توسط متانول 70 درصد از پوست بلوط استخراج شده و طی فرایندی با استفاده از سانتریفیوژ از باقیمانده های سلولزی جداسازی و به فاز محلول انتقال داده شد. حلال استخراج در دمای پائین و تحت خلأ تبخیر شده و پودر تانین بدست آمد. ژلاتین در یک حلال سه جزئی متشکل از آب، استیک اسید و اتیل استات حل شد. برای بررسی اثر استیک اسید روی تانین، از دو حلال بترتیب با 40 و 11 درصد اسید و 20 و 70 درصد آب استفاده شده است. 10 درصد باقیمانده وزن محلول را ژلاتین تشکیل می دهد. تانین در غلظت های 0، 5/0، 1، 2، 3 و 4 درصد به محلول ژلاتین افزوده شد. الکتروریسی تمام محلول ها در 12 کیلوولت با دبی حجمی 15/0 میلی لیتر بر ساعت و در فاصله 10 سانتیمتر از صفحه هدف انجام گرفت. با عکس های میکروسکوپی تهیه شده از نانوالیاف، محدوده الکتروریسی و اثر غلظت تانین بر قطر نانوالیاف ژلاتین بررسی شد. آزمایشات ویسکومتری نشان داد که با افزایش غلظت تانین در محلول، ویسکوزیته محلول را افزایش داد. نانو الیاف حاصل تحت شرایط خاص خشک شده و برای تست های دیگر آماده سازی -شد. بدلیل حساسیت بالای تانین ها نسبت به حرارت، برای انجام واکنش شیمیایی بین تانین و ژلاتین در دما بالا استفاده نشده است. به منظور بررسی اثر تانین، آزمایشاتی نظیر تست زیست تخریب پذیری، ftir و dsc روی نمونه ها صورت گرفت. با استفاده از تانین پوست درخت بلوط نانوالیاف بسیار ظریف ژلاتین با قطر 24 نانومتر تولید شد که این نانوالیاف دارای زمان تخریب بیشتری نسبت به نانوالیاف ژلاتین خالص است.

بررسی مکانیزم تخریب سطحی و شیمیایی الیاف ابریشم با مواد شیمیایی رادیکال ساز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1391
  علیرضا بنددار   فرزانه علی حسینی

ابریشم فیلامنتی طبیعی از جنس پروتئین می باشد که شامل دو جزء پروتئین لیفی (فیبروئین) و پروتئین چسب مانند (سریسین) می باشد. فیبروئین هسته ی لیف را تشکیل داده است وسریسین الیاف فیبروئین را احاطه کرده و آنها را به یکدیگر چسبانده است. خصوصیات مکانیکی قابل توجه، قابلیت سازگارپذیری و همچنین تخریب پذیری مناسب، ابریشم را تبدیل به لیفی با کاربری فوق العاده در زمینه های بیو لوژیکی و بیو پزشکی کرده است . الیاف ابریشم دارای ساختارهای بتا شیت، آلفا هلیکس و مارپیچی اتفاقی می باشند که از بین آنها بتا شیت غیر موازی ساختار ثانویه ی بنیادی در الیاف ابریشم است و نقش کلیدی برای تثبیت این پروتئین ها با پیوندهای عرضی فیزیکی دارد. ساختار و میزان آمینو اسیدهای موجود در ابریشم بسیار شبیه به پوست بدن انسان می باشد؛ بطوری که از آن به عنوان پوست ثانویه نام می برند و در قرون گذشته به عنوان نخ بخیه در بخش پزشکی مورد استفاده قرار می گرفته است. برای بهبود کاربری الیاف ابریشم در زمینه های پزشکی از جمله تولید داربستها، انجام اصلاحات جهت تغییر خواص سطحی و شیمیایی آن اجتناب ناپذیر است. عملیات اصلاح سطح ابریشم به طرق مختلفی انجام گرفته است . استفاده از اشعه ی ماوراء بنفش یکی از روش های شیمیایی مورد استفاده بشمار می رود. نور ماوراء بنفش دارای طول موج های بین 300 تا 400 نانومتر که برای چشم انسان نامرئی هستند می باشد. این نور ماوراء بنفش گر چه تنها 5% از تشعشعات خورشید را شامل می شود ، با این حال مخرب ترین اثر را بر مواد آلی دارد. در این روش، فوتون های با انرژی بالا می توانند زنجیرهای مولکولی سطح فیبروئین ابریشم را بشکنند؛ که این امر باعث ایجاد رادیکال های آزاد روی سطح لیف می گردد. این رادیکال ها ممکن است با اکسیژن موجود در فاز گازی (هوا) واکنش دهند و بدین ترتیب اکسیژن تهییج شده با فعالیت بالا شکل می گیرد که به تخریب سطحی بیشتر لیف می انجامد. در این تحقیق از مواد فوتو راکتیو آنتراکینون -2- سولفونیک اسید (aqs)و اسید گرین 25 با غلظت های 1% و 2% استفاده شد. پارچه های ابریشمی خام و تکمیل شده با این مواد طی مدت زمان های 0، 5/0، 1، 2، 3، 12 و 48 ساعت و نخ های ابریشمی خام و رنگرزی شده طی مدت زمان های 0، 1، 2 و 3 ساعت تحت تابش uv-c قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از اسپکتروسکوپی ftir نشان داد که ساختارهای آلفا هلیکس و مارپیچی اتفاقی ابریشم کاهش و ساختار بتا شیت افزایش پیدا کرده است. در اثر این عملیات استحکام پارچه تکمیل شده با aqs که به مدت 3 ساعت تحت تابش uv-c قرار گرفتند تا حد 14% و ازدیاد طول نمونه های ابریشمی به میزان 12% افزایش پیدا نمود. علیرغم کاهش استحکام نمونه ها ، نتایج آزمایش xrd بیانگر این مساله است که بلورینگی نمونه ابریشمی عمل شده با aqs که 48 ساعت تحت تابش uv-c قرار گرفتند در حد 3% افزایش یافته است.عکس های میکروسکوپی sem تخریب سطح الیاف و نایکنواختی آنرا نشان می دهد. انجام آزمایشات حلالیت مربوط به خصوصیت زیست تخریب پذیری الیاف نشان داد که حلالیت نمونه های تکمیل شده در مدت زمان 3 ساعت به میزان 57 % افزایش یافته است. این نتیجه بهمراه نتایج فوق استحکام بیانگر بهبود کیفی الیاف ابریشم جهت استفاده در داربست ها و الیاف با کاربرد پزشکی می باشد.

حذف رنگزاهای آزوی دیسپرس از پساب های نساجی به روش بیولوژیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1392
  عبداله رحیمی   فرزانه علی حسینی

صنایع نساجی سالانه حجم انبوهی از آب را در فرآیندهای تر خود مصرف کرده و متعاقبا آن را به پساب آلوده تبدیل می کنند. پساب نساجی حاوی مواد شیمیایی مختلفی است. رنگزاهای نساجی یکی از مهمترین ترکیبات موجود در پساب هستند که مضرات فراوانی بر روی انسان و موجودات آبزی برای آن ها ذکر گردیده است. برای رنگبری رنگزاهای نساجی روش های مختلف فیزیکی(فیلتراسیون، پرتودهی)، شیمیایی(ازناسیون، اکسیداسسیون) و بیولوژیکی مورد استفاده قرار گرفته است. در میان رنگزاهای موجود رنگزاهای دیسپرس به دلیل حلالیت بسیار کمشان در آب هدف مطالعات بسیار کمتری نسبت به باقی رنگزاها قرار گرفته اند و نیز گزارشات بسیار کمی از مکانیزم های حاکم بر تخریب رنگزاها وجود دارد. در این تحقیق از یک قارچ، آسپرژیلوس نایجر و یک مخمر، کاندیدا تروپیکالیس برای رنگبری رنگزاهای دیسپرس آزو استفاده گردید. مکانیزم رنگبری دو رنگزای مونو آزوی دیسپرس مختلف (c.i. disperse blue 183 وc.i. disperse red 1)، و یک رنگزای دیآزوی دیسپرس (c.i. disperse yellow 23) و یک رنگزای دیسپرس آنتراکینونی مورد مطالعه قرار گرفت. محیط های کشت سوبارود دکستروز آگار، نوترینت آگار و دکستروز آگار سیب زمینی برای رشد میکروارگانیزم ها استفاده گردید، سپس عملیات رنگبری در محیط کشت های مایع نوترینت و سوبارود دکستروز انجام شد. رنگبری به وسیله قارج به دو روش صورت گرفت در روش اول قارچ نایجر در محیط رشد حاوی رنگ رشد داده شده و در روش دوم رنگ به محیطی که قارچ در آن رشد پیدا کرده بود اضافه گردید. در روش اول رنگبری حدودا طی 4 روز و در روش دوم در 30 ساعت به صورت کامل صورت گرفت. رنگبری و رشد میکروارگانیزم ها در چهار ph مختلف 4/5، 6 ،5/7 و 9 که توسط بافرهای فسفات ایجاد شده بودند مورد بررسی قرار گرفت و سرعت رنگبری در این محیط ها اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که در محیط های قلیای رشد مشخصی وجود ندارد ولی در محیط های اسیدی رسد کافی بوده و رنگزا سریعا به توده قارچی جذب شده و پس از 5 تا 7 ساعت رنگبری کامل می گردد. همچنین با کاربرد 180، 230 و 330 میلی گرم بر لیتر رنگ، اثر غلظت اولیه بر روی رنگبری و سرعت رنگبری بررسی شد. رنگبری با مخمر در دو حالت هوازی و بدون اکسیژن برای رنگزای آنتراکینونی و آزوی قرمز در سه غلظت انجام شد و 93 درصد رنگبری برای رنگزای قرمز و 54 درصد برای رنگزای آنتراکینونی در حالت هوازی و به ترتیب 77 و 73 درصد در حالت بدون اکسیژن به دست آمد. میزان رنگبری در مراحل مختلف توسط اسپکتروفتومتر در ناحیه مرئی مشخص گردید. میزان رنگبری از طریق جذب به داخل توده زیستی قارچ به وسیله استخراج رنگ توسط استن به دست آمد و نتایج نشان دهنده کمترین میزان رنگبری به وسیله جذب مربوط به رنگزای آزوی قرمز بود (حدود 50% در برابر 78% برای رنگزای آزوی آبی). برای نشان تحقیق در مورد تخریب بیولوژیکی و ساختارهای جدید تشکیل شده طی عملیات رنگبری از طیف سنجی فروسرخ (ftir) و کروماتوگرافی مایع (hplc) استفاده شد و نتایج اثبات کرد در مورد هر سه رنگزای آزو علاوه بر رنگبری بر اثر جذب، تخریب شیمیایی نیز صورت رفته است.

غربالگری منابع میکروبی قادر به بیوسنتز رنگ ها و کاربرد در نساجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده نساجی 1393
  نگین رضایی   فرزانه علی حسینی

میکروارگانیسم ها موجودات بسیار ریزی هستند که متابولیت ها ی حاصل از آن ها رنگ ها، آنزیم ها و اسیدها است که موارد مصرف مختلفی دارد. سرعت رشد و تولید مثل بالایی دارند و نسبت به منابع طبیعی دیگر کمتر تحت تاثیرشرایط اقلیمی قرار می گیرند..با توجه به مشکلات زیست محیطی، آلودگی و پساب، وابسته بودن به منابع نفتی، تجدید ناپذیر و سازگار نبودن رنگ های مصنوعی با محیط زیست، بشر به فکر جایگزین نمودن این رنگ ها با منابع جدید افتاده است. در این پژوهش رنگ تولیدشده توسط تعدادی از میکروارگانیسم ها شامل باکتری سراشیا مارسسنس، باکتری انتروباکتر، مخمر ردوترولا و یک نمونه باکتری استخراج شده از خاک مناطق شمال ایران و سه باکتری موجود در هوا بررسی گردید. نتایج محیط کشت بهینه جهت رشد و تولید ماکزیمم رنگ برای هر میکروارگانیسم نشان داد که محیط کشت جامد حاوی پپتون کازئین، عصاره مخمر، لاکتوز و مولر هینتون آگار به عنوان بهترین محیط کشت جامد برای تولید رنگ باکتری انتروباکتر و سراشیا انتخاب گردید. همچنین محیط کشت مائی حاوی عصاره مخمر، گلوکز، نمک های سولفات با ph اولیه 5/5 به عنوان بهترین محیط جهت تولید رنگ مخمر ردوترولا ارزیابی شد. محیط کشت جامد حاوی نشاسته، پپتون کازئین، نوترینت آگار، نمک های فسفات و سولفات بهترین شرایط رشد و تولید رنگ را برای باکتری استخراج شده از خاک داشته است. محیط کشت جامد حاوی مولر هینتون آگار و نمک های پتاسیم دی هیدروژن فسفات و منیزیم سولفات بهترین شرایط رشد را برای باکتری های موجود در هوا فراهم کردند. منحنی رشد و تولید رنگ میکروارگانیسم ها در محیط های مائی نشان دهنده مراحل مختلف رشد است. سپس با استخراج رنگ تولیدی از محیط ها و خالص سازی آن، آزمایشات hplc و ftir به منظور شناسایی ساختار رنگ صورت گرفت. بر این اساس مشخص گردید که دو رنگ حاصله از باکتری های قرمز و نارنجی رنگ موجود در هوا ساختار مشابهی دارند و در حقیقت رنگ حاصل از باکتری نارنجی، ترکیبی از دو رنگ زرد و قرمز باکتری های هوا است. سایر رنگ های استخراج شده از منایع میکروبی در گروه های عاملی با یکدیگر متفاوت هستند. با محلول رنگ حاصله، رنگرزی منسوجات مختلف انجام شد. نتایج نشان داد که پارچه های نایلون، پشم و اکریلیک در شرایط رنگرزی اسیدی 3 : ph و بازیک 5 : ph بیشترین میزان جذب را داشته اند. همچنین معلوم شد که میزان جذب رنگ حاصله از باکتری سراشیا و محلول رنگ باکتری موجود در خاک توسط الیاف با افزایش ph، افزایش می یابد. جذب رنگ در ph بالاتر نشان دهنده کاتیونیک بودن ساختار رنگ است. در مقابل میزان رمق کشی با محلول های رنگ حاصله از میکروارگانیسم های انتروباکتر و باکتری قرمز رنگ موجود در هوا در ph های بالاتر کمتر است ثبات شستشویی بیشتر منسوج های رنگرزی شده با توجه به مقیاس خاکستری بالا بوده و ثبات نوری این منسوج ها با توجه به مقیاس آبی برابر 1 تا 5/1 است. نتایج حاصله با نتایج حاصله از رنگ های طبیعی همخوانی دارد. به منظور بررسی امکان افزایش ثبات شستشویی و نوری منسوج های رنگرزی شده، دندانه دادن با محلول فلز های مختلف بررسی گردید. نتایج حاصله نشان داد که ثبات نوری افزایش کمی داشته است در واقع لیگاند تشکیل شده پایداری بیشتری را دارد.

استخراج و شناسایی متابولیت های ثانویه از جمله رنگ توسط باکتری سراشیا و کاربرد ‏آن ها در صنعت نساجی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  سارا یزدان پناه   فرزانه علی حسینی

امروزه به علت افزایش روزافزون مشکلات ناشی از فرآورده های نفتی ازجمله آلاینده ها و پساب های سمی آن، محققان به مطالعه ‏پتانسیل های فراوان طبیعت و زیست گونه ها می پردازند. ازجمله منابع عظیم و متنوع طبیعی، میکرو ارگانیسم ها هستند که فرآورده های ‏قابل تولید توسط میکرو ارگانیسم ها دامنه گسترده ای را شامل می شود. توانایی میکروارگانیسم ها در تولید رنگ ها، آنزیم ها، داروها و ‏تجزیه و تبدیل مواد شیمیایی، آن ها را به منابع بسیار مهم برای آینده ی بدون نفت تبدیل نموده است.‏ باکتری سراشیا، یک گونه گرم منفی، متحرک و میله ای شکل از خانواده انتروباکتریاسه است که برخی گونه های آن با تولید ‏متابولیت های ثانویه، توانایی تولید رنگدانه قرمز پرودیجیوسین را دارند. این باکتری توقع غذایی کمی داشته و در محیط های ارزان قیمت ‏و حتی پساب های غنی از هیدروکربن رشد و تکثیر می کند. در این پروژه تحقیقاتی محیط های مختلف کشت به منظور بررسی بیشترین ‏تولید رنگ از باکتری، بررسی گردید که محیط حاوی منبع کربنی نشاسته و منبع نیتروژنی کازئین پپتون و نمک های منیزیم و پتاسیم، ‏برای رشد آن مناسب تشخیص داده شدند. شرایط فیزیکی تولید بیشترین میزان رنگ از قبیل دما، میزان اکسیژن، ‏ph‏ و نور برای تولید ‏بیشترین مقدار رنگ بررسی گردید و مشخص شد این گونه باکتریایی برای تولید رنگ در محیط نیاز ضروری به اکسیژن ندارد و تنظیم ‏اولیه ‏ph‏ محیط نیز لازم نیست. برای تولید رنگ، محیط تاریک و دمای رشد 25 درجه سلسیوس، مناسب، تشخیص داده شد. آزمایش ‏ایجاد جهش ژنتیکی بر روی باکتری انجام شد و تغییراتی در فام رنگ باکتری بر محیط کشت جامد، در نمونه های جهش یافته نسبت به ‏نمونه اصلی، مشاهده شد که توسط روش جذب اسپکتروفتومتری بررسی گردید. طی آزمایش هایی بر روی نمونه مشخص شد این گونه ‏توانایی تولید آنزیم پروتئاز و لیپاز را داراست. از رنگ استخراج شده این باکتری برای رنگرزی برخی منسوجات متداول استفاده شد ‏که نتایج نشان دهنده ثبات شستشویی بسیار بالای این رنگ بود. از نتایج رنگرزی پشم و نایلون و اکریلیک با بیشترین عمق رنگی در ‏بین دیگر منسوجات و همچنین از تست های ‏ftir‏ چنین نتیجه گیری شد که رنگ استخراج شده از سراشیا ساختاری مشابه رنگ ‏های خانواده پرودیجیوسین دارد.‏ ‏

تولید وب نانو الیاف پلی وینیل الکل حاوی بره موم جهت تولید پانسمان سوختگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1393
  فریده ضیغم پور   فرزانه علی حسینی

استفاده از منابع طبیعی نظیر منابع گیاهی، حیوانی و قارچی جهت بهبود سوختگی ها و زخم ها از دهه های گذشته معمول بوده و از زمینه های مهم در مدیریت سلامت است. بره موم یکی از فراورده های حاصل از کندو تولید شده توسط زنبور عسل با اثرات متنوع بیولوژیکی نظیر اثرات ضد باکتری، آنتی اکسیدان و ضد التهاب است. پلی وینیل الکل به عنوان یک ماده ی زیست تخریب پذیر، زیست سازگار و با قابلیت ریسندگی خوب به عنوان بستر مناسب برای حامل شدن دارو جهت قرار گیری بروی زخم انتخاب گردیده است. در این پژوهش امکان استفاده از بره موم با جا سازی کردن آن در نانو لایه به عنوان پانسمان زخم مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا عصاره ی هیدرو الکلی بره موم با استفاده از اتانول 70 درصد تهیه گردید و سپس در غلظت های 0%، 5%، 10%، 20%، 40% و 60% به محلول 8% پلی وینیل الکل افزوده شد. با توجه به انحلال کامل بره موم در حلال های آلی و انحلال ناچیز آن در آب، به منظور بررسی اثر حلال، محلول پلی وینیل الکل در آب و در اتانول 50 درصد تهیه شد و نسبت به وزن پلی وینیل الکل 40 درصد عصاره اضافه گردید. الکتروریسی تمام محلول ها در دمای 25 درجه سانتی گراد، تحت ولتاژ 2/12 کیلو ولت و نرخ تغذیه ی 2/0 میلی لیتر بر ساعت و در فاصله ی 10 سانتی متر از جمع کننده ی آلومینیومی انجام شد. با استفاده از عکس های sem تهیه شده از نانو الیاف، محدوده ی قطری الیاف 85-314 نانومتر تعیین شد. نتایج حاصل ازتست ftir ایجاد اتصال عرضی به روش اصلاح حرارتی و حضور عصاره بره موم در نانو الیاف حاصل را بدون ایجاد برهمکنش نامناسب، تایید می کند. نتایج تست xrd نشان داد که عصاره اثر معنی داری بر درصد کریستالینتی نداشت و در مورد نمونه حاوی 60 درصد وزنی – وزنی عصاره، به میزان 3/1 درصد، کریستالینتی کاهش یافت. نتایج حاصل از تست تورم و فرسایش نشان داد که با افزایش زمان اصلاح حرارتی از صفر به 48 ساعت میزان تورم برای نانو لایه پلی وینیل الکل خالص و نانو لایه حاوی عصاره به ترتیب در حدود 5 و 3 برابر کاهش یافت. مقایسه ی نانو لایه خالص و حاوی 60 درصد وزنی –وزنی عصاره اتصال عرضی شده در 48 ساعت نشان داد که این دو نمونه با افزایش زمان قرارگیری در محلول بافر به مدت 24 ساعت به ترتیب 260 و 525 درصد تورم داشته اند. همچنین بررسی تأثیر اصلاح حرارتی بر میزان فرسایش نانو لایه نشان داد که در هر دو نمونه ی نانو لایه خالص و حاوی 60 درصد وزنی –وزنی عصاره با افزایش زمان اتصال عرضی، درصد فرسایش تا حد 50 درصد کاهش یافته است. نتایج حاصل از تعیین نرخ رهایش عصاره از نانو لایه نشان داد که رهایش عصاره از نانولایه کنترل شده تر از رهایش عصاره از فیلم حاوی عصاره بوده است. نتایج حاصل از تست ضد باکتری نشان داد که عصاره هیدرو الکلی بره موم، اثر ضد باکتریایی بسیار خوب بر استافیلوکوکوس اورئوس باµg/ml 75/18 mic= وµg/ml5/37 mbc= داشت و از اثر ضد باکتریایی ضعیف برسودوموناس آئروژینوزا با µg/ml600 mic=و µg/ml1200 mbc= بر خوردار بود و بر باکتری های اشریشیا کلی هیچ گونه اثر ضد باکتری نداشت. در تست تعیین هاله عدم رشد، قطر هاله عدم رشد ایجاد شده توسط نانو لایه های پلی وینیل الکل حاوی عصاره بره موم از 5 به 60 درصد به ترتیب 9، 11، 13،14، 15 و 16 میلی متر اندازه گیری شد که حدود 1 الی 3 میلی متر بیشتر از قطر هاله های عدم رشد ایجاد شده توسط فیلم و دیسک حاوی عصاره بره موم بوده است و نانو لایه پلی وینیل الکل حاوی عصاره ی هیدروالکلی بره موم در وزن برابر با پانسمان نانو نقره اثر ضد باکتری بالاتری نشان داد و هاله ی عدم رشد پانسمان نانونقره و نانولایه حاوی عصاره به ترتیب 6 و 14 میلی متر اندازه گیری شد و در وزن برابر با دیسک استاندارد آنتی بیوتیک ونکومایسین اثر تقریباً برابر داشته است و قطر هاله عدم رشد بدست آمده 21 میلی متر برای نانولایه و 20 میلی متر برای دیسک آنتی بیوتیک ونکومایسین بوده است.

تأثیر تخریب اشعه فرابنفش بر خصوصیات مکانیکی پارچه های تاری پودی نایلون 66 صنعتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی نساجی 1394
  سعید باقرنژاد   محمد قانع

با رشد روز افزون تکنولوژی در جهان امروز ؛ نیاز به کالایی که در عین کیفیت بالا ، هزینه ی ساخت و تولید کمی را در بر داشته باشد ، لازم به نظر می رسد. تخریب کالاهایی که در معرض نور خورشید و یا بهتر است گفته شود اشعه فرابنفش ساطع شده از آن هستند وجود دارد و لازم است در این باره پژوهش هایی صورت گیرد. اگر کارکرد منسوج مورد نظر به نحوی باشد که بایستی زیر نور خورشید قرار گیرد ؛ مطالعه در رابطه با اشعه ی فرابنفش و تخریب منسوج تحت آن ، ضروری به نظر می رسد. با مطالعه ی دقیق و کارآمد در این مورد می توان از هدر رفت وقت ، انرژی و هزینه جلوگیری نمود.