نام پژوهشگر: احسان سپهوند
احسان سپهوند رسول محمد رضایی
روند ملموس شهرسازی در مناطق شهری قطعه قطعه شدن بوم طبیعی را افزایش می دهد که این مسئله شهرسازی را به سوی ناپایداری اکولوژیکی سوق داده است، بنابراین توانایی فضاهای سبز عمومی به عنوان راه کاری برای جبران خسارات وارده به زیست بوم طبیعی امری انکار ناپذیر است. بارها در سطح گسترده این واقعیت مورد تأکید قرار گرفته که فضای سبز شهری در صورتی که مفهوم مشارکت مردمی در ساختار، شکل گیری، حفاظت و نگهداری از آنها لحاظ نشود با اجتماع همزیستی نخواهد داشت. مدیریت شهری امروز در شهرهای بزرگ دیگر قـادر نـخواهد بود با روش های سنتی و معمول گذشته در ارائه خدمات یک سویه موفقیتی حاصل کند. یکی از مسائل مدیریتی که تاکنون کمتر بدان توجه شده مدیریت فضای سبز شهری توسط استفاده کنندگان از این عرصه هاست. این پژوهش با پارادایم نتیجه گرا، از حیث هدف از نوع کاربردی، نحوه گردآوری داده ها(طرح تحقیق) توصیفی(غیرآزمایشی) و از نوع همبستگی صورت گرفته است. هدف پژوهش شناسایی عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موثر بر مشارکت شهروندان در حفظ و نگهداری از فضای سبز شهری می باشد. در این راستا ابتدا رهیافت ها و نظریات مهم مشارکت بررسی و سپس با توجه به نظریات، سوالات در قالب پرسشنامه باز و بسته پاسخ طراحی و در پارک های منتخب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل مولفه اصلی با رویکرد اکتشافی با چرخش واریماکس سه عامل مهم را در تعیین عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در حفظ و نگـهداری از فضـای سبز شهری نشـان داد که به ترتیـب اولـویت نـگرش، رضـایت و نـیاز نام گذاری شدند. این سه عامل برروی هم 8/38 درصد از واریانس کل را در تبیین عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در حفظ و نگهداری از فضای سبز شهری نشان دادند. در نهایت پیشنهاد شد با افزایش اطلاعات شهروندان توسط رسانه ها و نشریات، جلب اعتماد با صیانت از نتایج زحمات مشارکت کنندگان، تشکیل شوراهای محلی و واگذاری امور محله ها به ایشان و تأمین نیاز های اقشار مختلف شهر اهواز علی الخصوص با احداث پارک های اختصاصی بانوان، شهروندان را به مشارکت در حفظ و نگهداری از فضای سبز شهری تشویق نمود.
احسان سپهوند محمدرضا زارع مهرجردی
فقر مانند نیازهای اساسی یک مفهوم پویا و پدیده-ای پیچیده و چند بعدی است. ابعاد مختلف فقر در کنش متقابل با همدیگرند، به طوری که عوامل بازدارنده فقر با تقویت همدیگر، زنجیرهای فقر را محکم تر و رسوخ ناپذیرتر می سازند. تعریفی که از فقر می شود نقش مهمی در اتخاذ سیاست های مبارزه با فقر دارد. به همین نحو عواملی که برای فقر شناسایی می شوند در اتخاذ سیاست های مبارزه با فقر موثرند. لذا هدف از انجام این مطالعه بررسی عوامل اقتصادی موثر بر فقر خانوارهای روستایی ایران طی دوره زمانی 1392-1364 و با استفاده از سیستم معادلات همزمان می باشد. در این مطالعه معادلات مربوط به فقر روستایی، رشد اقتصادی بخش کشاورزی و امنیت غذایی خانوارهای روستایی با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحله ای ( 2sls) برآورد شدند. نتایج نشان داد متغیرهای؛ نرخ تورم، نرخ بیکاری، دستمزد نیروی کار روستایی، ضریب جینی روستایی و حمایت دولت از قیمت انرژی در بخش کشاورزی بر فقر خانوارهای روستایی موثر می باشند. ضرایب برآورد شده برای این متغیرها به ترتیب برابر با؛ 055/0، 076/0، 081/0- ، 047/0 و 093/0- می باشد. از میان متغیرهای موثر بر فقر روستایی، متغیر حمایت دولت از قیمت انرژی در بخش کشاورزی با ضریب 093/0- بیشترین اثر را بر فقر روستایی دارد. لذا پیشنهاد می شود که دولت با تدوام حمایت از بخش کشاورزی، خصوصاً حمایت از قیمت انرژی در این بخش به کاهش میزان فقر کمک کند.