نام پژوهشگر: آمنه ایراندوست
آمنه ایراندوست حسن فتحی
سوفسطائیان جماعتی بودند که در قرن 6 و 5 قبل از میلاد در یونان به عرصه آمدند. آنها حقیقت نظری را ضروری نمی دانستند و به آن توجهی نداشتند. هدف آنها عملی بود. آنها پیروان خود را در فن جدل و مناظره ماهر می ساختند. این جماعت به واسطه تتبع و تبحر در فنون مختلف که لازمه معلمی بود به سوفیست (دانا،ماهر) معروف شدند. آموزش آنها در زمینه خاصی محدود نمی شد و تقریبا تمام علوم آن زمان را پوشش می داد؛ ولی تاثیر آنان در سخنوری و موفقیت در سیاست به وسیله آن بود. همچنین از طریق دیالکتیک و پرسش و پاسخی که بین آنان بود در سقراط هم تاثیر گذاشته اند. هسته اصلی فلسفه سوفسطائیان اعتقاد به قدرت سخنوری و زبان است. در نظر افلاطون سوفیست کسی است که دانش و خرد خود را به مقدار کمی می فروشد. توجه افلاطون به سوفسطائیان را تقریبا در همه آثار او ملاحظه می کنیم. برخی آثار او به نام سوفسطائیان معروف (مانند پروتاگوراس,گورگیاس و هیپیاس) نامیده شده اند و در برخی نیز آنها شریک بحث هستند. اما او در محاوره سوفسطائی به صورت سر راست در صدد تعریف " سوفسطائی" برآمده است:1)تاجر خرده فروش غذای روح,2)تولید کننده و فروشنده همین مواد(غذای روح),3)صیاد جوانان ثروتمند,4)توهم ساز(مقلد واقعیت),5)اهل جدل,6)استاد دانشور و زبردست. او در این رساله تعریف های متعددی(شش تعریف) برای سوفسطائی عرضه کرده است. لذا در این پایاننامه می خواهیم به بررسی این تعریف ها در پرتو سایر آثار افلاطون و دیگر منابعی که درباره سوفسطائی در اختیار داریم بپردازیم.