نام پژوهشگر: امیر بیات ترک
رضا شیخی فر محمد رضا کاباران زاده قدیم
حمل ونقل در هر کشور، یکی از بخش های مهم و زیر بنایی توسعه ملی می باشد، به طوری که متخصصین و اقتصاد دانان معتقدند که بدون داشتن یک سیستم حمل و نقل پویا و پیشرفته، امکان دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی میسر نخواهد بود. راه آهن ایمن ترین شیوه حمل و نقل می باشد، اما دلایلی چون خطای نیروی انسانی، خطای سیستم های علائم و ارتباطات، کیفیت نامناسب خطوط و ابنیه فنی و غیره، گاهی این شیوه حمل و نقل را با خطرات و حوادثی مواجه می سازد. وقوع چنین حوادثی اغلب سطوح مختلفی از راه آهن را با شرایط ریسک مواجه می سازد، اگر چه می توان با بکارگیری تمهیدات ایمنی از وقوع بسیاری از این حوادث پیشگیری نمود و یا آثار زیانبار آنها را کاهش داد، اما هیچ گاه نمی توان از عدم وقوع آنها اطمینان حاصل کرد. لذا چگونگی برخورد با سوانح و راه های کاهش سوانح بسیار مهم است، یکی از ابزار های کلیدی در رابطه با کاهش سوانح حمل و نقل ریلی، مدیریت ریسک است، که تمام کشور های توسعه یافته به آن توجه جدی دارند. در این تحقیق با توجه به مدل مدیریت ریسک، رابطه مدیریت ریسک و مولفه های آن( شناسایی ریسک، تجزیه و تحلیل ریسک، ارزیابی ریسک)، با سوانح حمل ونقل ریلی در اداره کل راه آهن ناحیه اراک، تحت یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی با استفاده از آزمون ناپارامتری ضریب همبستگی اسپرمن، سنجیده شد. و مشاهده شد که کلیه فرضیات تحقیق در سطح 95% با ضریب همبستگی بالا مورد قبول قرار گرفتند. از طرفی سوانح حمل و نقل ریلی با روش fmea مورد ارزیابی ریسک قرار گرفت، که سوانح منجر به فوت، در این روش در سطح بحرانی 3 قرار گرفت، که توجه جدی و اقدامات پیشگیرانه را در بین سوانح موجود طلب میکند.
سید مهدی موسوی امیر بیات ترک
تئوری محدودیتها یکی از روشهای نسبتاً جدید با هدف شناسایی و حذف گلوگاه های سیستم های تولیدی می باشد، که در میان روش ها و فلسفه های مختلف حوزه تولید مطرح گردیده است.کمتر در کشور ما به صورت کاربردی مورد استفاده واقع شده است .در این تحقیق ، با مطالعه منابع مختلف تئوری محدودیتها و بررسی نقاط ضعف و قدرت آن و در کنار آنها بررسی وضعیت کارخانه ای در داخل کشور سعی شده است تا آن تئوری به صورتی بومی در داخل کارخانه های کشور پیاده سازی شود و نتیجه مورد نظر در این تئوری دریافت شود. یکی از اشکالات این تئوری این است که فکری به حال عدم پیدایش محدودیتهای جدید یا مشابه قبلی ویا کاهش احتمال بروز مجدد آنها نمی کند. لذا با رویکرد حل این مشکل، یک مدل جدید با استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل عوامل شکست و آثار آن2 (تلفیق مدل ارائه شده در این دو روش با هم) طراحی گردید. این مدل در یک کارخانه با جامعه آماری 43 نفر مورد آزمون واقع شد و با استفاده از آزمونهای آماری و بکارگیری نرم افزار اس پی اس اس3 نتیجه استفاده این مدل در نمونه انتخابی (کارخانه انتخابی) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شرکت در تمامی عوامل مورد بررسی دارای وضعیت متوسطی می باشد که با به کارگیری این تئوری در کارخانه موجب رفع محدودیتها در کارخانه شده و وضعیت کارخانه و سوددهی آنرا بهبود می بخشد . فرضیات مورد استفاده دراین مدل عبارتند از: شناسایی و حذف گلوگاههای یک سیستم تولیدی با روش تئوری محدودیتها که منجر به : 1)افزایش میزان تولید ، 2) افزایش میزان سود ، 3) کاهش موجودی ، می گردد و همچنین استفاده از مدل جدید ارائه شده منجر به 4) افزایش رضایت مندی کارکنان ، 5) کاهش احتمال بروز محدودیت های مشابه می گردد ، که در نهایت هر 5 فرضیه با استفاده از آزمون t با نمونه های مستقل مورد آزمون قرار گرفته و همگی اثبات شدند.
علی عبدالکریمی محمدرضا کاباران زاد قدیم
با سوق پیدا کردن فرایندهای تجاری به سمت استفاده از فناوری اطلاعات زمان اجرا فشرده شده و هزینه اجرای فرایند ها حد اقل می شود و شرکتهایی که از قابلیتهای شبکه داخلی و شبکه خارجی استفاده نکنند ظرف مدت کوتاهی حذف خواهند شد. مهمتر از انتخاب تکنولوژی و سخت افزار مناسب، باید فرایندهای تجاری و صنعتی مورد باز طراحی برای تطبیق با فناوری جدید قرار گیرند که به آن مهندسی مجدد فرایندهای سازمان می گویند که رکن اساسی آن بکارگیری فناوری آموزشی و تقویت نیروی انسانی شاغل در سازمان و به طور کلی مدیریت تغییر در سازمان است. فناوری اطلاعات زیر ساختار را برای اجرای برنامه ریزی منابع سازمان (erp) فراهم می آورد. erp باید از طریق ایجاد ارتباط بین اجزای یک فرایند کامل در سازمان به یکپارچگی دست یابد و نه پیشرفته کردن و بهبود تک تک وظیفه ها و این میسر نیست مگر آنکه به همراه آن و یا قبل از آن با انجام مهندسی مجدد فرایندها (bpr) فرایندهای جدید را از نو تعریف و پیاده سازی کرده باشیم که این پیاده سازی نیازمند تغییر رادیکال منابع و تجهیزات و سازگاری و هماهنگی و آموزش منابع انسانی از لحاظ مهارتی و فرهنگی می باشد و این خود در سازمان به وقوع نمی پیوندد مگر اینکه برنامه ریزی استراتژیک سازمان و مدیریت ارشد از این تغییر حمایت کرده و رسیک تغییر را پذیرفته و هزینه های مرتبط با تغییر فرایند ها را بپردازد. معذلک بدون یک سیستم اندازه گیری عملکرد به جرأت می توان گفت نتایج مورد انتظار از سه فاز قبلی که در نسخه aim پیاده سازی erp دیده شده ( برنامه ریزی استراتژیک و تشکیل گروه پروژه پیاده سازی ، bpr بر اساس بهترین تجربیات موجود در بسته ارائه شده erp ، و انتخاب و اجرای آن ) به خوبی حاصل نخواهد شد و این فاز که معمولاً پس از حصول نتایج اولیه از استقرار برنامه ریزی منابع سازمان توسط کاربران به فراموشی سپرده می شود، انتفاع سازمان از کلیّه امکانات نرم افزار بکار برده شده را در دراز مدت با مشکل مواجه خواهد کرد. این رساله سعی بر این دارد تا به صورت کلی ارتباط این چهار عامل ( مفهوم ) را باهم در سه شرکت ایرانی از نوع تولید انبوه پیوسته مورد مطالعه قرار دهد.
تورج سلطانی پیرکاشانی احمدرضا کسرایی
تکنولوژی به عنوان پایه و اساس رشد و توسعه اقتصادی ملل شناخته می شود. کشورهای در حال توسعه نیز برای تسریع در حل مشکلات بخش صنعت کشور خود باید به انتقال تکنولوژی از سایر کشورهای توسعه یافته به کشور خود بپردازند. انتقال تکنولوژی در واقع باعث کاستن فاصله تکنولوژیکی بین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه می شود. کشور عزیز ما ایران نیز از این امر مستثنی نیست بنابراین در این تحقیق به بررسی و شناسایی راه های انتقال تکنولوژی و انتخاب روش مناسب انتقال تکنولوژی در صنعت حفاری پرداخته می شود. در واقع هدف این تحقیق بررسی و شناسایی عوامل موثر بر انتخاب شیوه مناسب انتقال تکنولوژی می باشد. برای رسیدن به این اهداف در این تحقیق ابتدا به بررسی ادبیات موضوع پرداخته شد. به دلیل اینکه مدلی خاص برای بررسی عوامل موثر بر انتخاب شیوه مناسب انتقال تکنولوژی وجود نداشت، سعی گردیده مدلی برای بررسی عوامل موثر بر انتخاب شیوه مناسب انتقال تکنولوژی در این تحقیق که از نوع توصیفی- پیمایشی است ارائه گردید و با توجه به آن دوازده فرضیه مطرح شد و از 93 تن از کارشناسان و مدیران ارشد صنعت حفاری می باشد که بالغ بر 2950 نفر می گردیدند به عنوان نمونه در سال 1389 به وسیله پرسشنامه نظر خواهی شد. از آزمون های تی و همبستگی و تحلیل واریانس فریدمن برای تست فرضیات و همچنین اولویت بندی عوامل این تحقیق استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون ها حاکی از آن است که کلیه فرضیه ها به غیر از فرضیه های هشتم و یازدهم تأیید گردید. از طرف دیگر نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس فریدمن حاکی از آن است که میزان آشنایی با بازار و تکنولوژی اولویت اول، همکاری میان دارنده و گیرنده تکنولوژی اولویت دوم، طبیعت تکنولوژی اولویت سوم، سیاستهای گیرنده تکنولوژی اولویت چهارم و مشخصات منبع تکنولوژی اولویت پنجم می باشند. در نتیجه ابتدا پیشنهاداتی درباره میزان آشنایی با بازار و تکنولوژی به دلیل اولویت بالای آن و به همین ترتیب برای متغیرهای دیگر نیز پیشنهاداتی ارائه می گردد.
سید میثم پنجعلی حیدر امیران
ارزیابی مدیریت عملکرد دفع زباله های بیمارستانی چکیده مقاله : بهداشت و سلامت محیط در زندگی شهروندان از اهمیت بسزایی برخوردار است و بی شک حیات آدمی را تحت تاثیر خود قرار می دهد. گسترش جغرافیایی شهرها، افزایش جمعیت، تغییر تمدن بشری در دوران مختلف و عدم وجود تعادل میان نیازهای بشری و محیط زیست چالشهای فراوانی را در مکان شهری به دنبال دارد. مدیریت پسماندها از یک سو به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت شهروندان و از سوی دیگر به دلیل تحمیل هزینه های بالا به مدیریت شهری حائز اهمیت است. از اهم مسائل موجود مدیریت شهری می توان به رشد فزاینده زباله اشاره کرد. مشکلی که در صورت عدم توجه مسئولین امور شهری، فجایع عظیم زیست محیطی به بار آورده و به تهدیدی جدی برای سلامت جامعه مبدل خواهد شد. این مقاله به دنبال شناخت تاثیر مدیریت دفع زباله در مراکز درمانی و بهداشتی در جهت بهبود عملکرد دفع زباله و هم چنین شناخت عوامل موثر در موفقیت یا عدم موفقیت آن در بین سالهای 2004 و 2011 میلادی می باشد . از اینرو می بایست متغیرهای اصلی و بالطبع آن متغیرهای فرعی در بین سالهای مورد نظر آزمون گردند تا مشخص گردد آیا عملکرد مدیریت بهبود پیدا کرده است یا خیر . در این مقاله برای شناسایی وضعیت موجود از شیوه طرح پرسشنامه که قابلیت اعتماد(reliability) آن ازروش آلفای کرونباخ( cronbach s alpha ) محاسبه شده است استفاده شده و جهت ارزیابی عملکرد مدیریت پسماند های بیمارستانی بین سالهای 2004 و 2011 میلادی از تکنیک آزمون کای اسکورchi square test)) بهره گیری شده است که نهایتا به این نتیجه رسیدیم که مدیریت دفع زباله های بیمارستانی در حوزه جمع آوری زباله بهبود قابل ملاحظه ای نداشته است ودر حوزه نگهداری زباله نمیتوان با قاطعیت اظهار نظر نمود و در حوزه انتقال زباله، با تجهیز و مکانیزه کردن سیستم های حمل زباله شاهد بهبود قابل ملاحظه ای بوده و نیزدر خصوص بهبود در عملکرد دفع زباله بهبود قابل ملاحظه ای نداشته ایم.
بهروز سرمدی امیر بیات ترک
یکی از مشکلات رایج در پروژه های عمرانی کشور ما عدم تحقق آن ها در چارچوب زمانی از پیش تعیین شده برای آن ها می باشد که این تأخیر در زمان پروژه ها نهایتاً منجر به افزایش هزینه اتمام پروژه ها و در بسیاری از موارد کاهش کیفیت به منظور جبران زمان و هزینه از دست رفته می باشد. بنابراین شناسایی منشأ این تأخیرات به عنوان عوامل ریسک زای پروژه ها و پاسخگویی سریع به آن ها بسیار حائز اهمیت می باشد. در طی دهه های اخیر مدل ها و متدولوژی های مختلفی از سوی اندیشمندان مختلفی مطرح شده است و یکی از آنها راهنمای pmbok می باشد که این راهنما به معرفی حوزه های دانش مدیریت پروژه می پردازد و یکی از حوزه های آن مدیریت ریسک پروژه می باشد که در تعامل با سایر حوزه های دانش مدیریت پروژه قرار دارد. اما با توجه به این مهم که این راهنما و سایر مدل های ارائه شده در این زمینه غالباً به ارائه مجموعه ای از مفاهیم و تعاریف در حوزه مدیریت ریسک پرداخته اند، شناسایی تکنیک ها و ابزارهای پیاده سازی و همچنین اختصاصی سازی مفاهیم مطرح شده در آن ها در حوزه پروژه های عمرانی کشور ما امری دشوار می باشد. بنابراین چگونگی شناسایی نظام مند ریسک ها در پروژه های عمرانی، تجزیه و تحلیل و اولویت بندی آن ها و همچنین شناسایی آثار ریسک ها بر روی اهداف پروژه ها و در نهایت چگونگی پاسخ گویی به آن ها از مهمترین سوالاتی است که در این زمینه مطرح می باشند. با توجه به توضیحات ارائه شده، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال می باشد که چگونه می توان با استفاده از مدلی ریسک های موجود در پروژه های عمرانی را مدیریت نمود؟
آرش سبزی عادل آذر
چکیده در محیط در حال تغییر امروزی، یک عنصر حیاتی که مزیت رقابتی را برای شرکت ها و سازمان ها به دنبال دارد چابکی زنجیره تأمین سازمان است. (kee, 2004, sowaford et all 2006) به طور کلی چابکی به عنوان یک عنصر کلیدی در عرصه ی رقابت شناخته شده است که به سازمان ها کمک می کند تا بر محیطی که دارای میلیون ها موج از قبیل بازار پویا، ساخت سفارشی انبوه، سازمان های مجازی، یادگیری علوم و تنوع اجتماعی و... می باشد تسلط پیدا کنند. بر همین اساس در پژوهش پیش رو سعی شده است که با تلفیق دو مدل شناخته شده در این مبحث (مدل چابکی زنجیره تأمین شریفی و ژانگ ، 2001 و مدل چابکی زنجیره تأمین کریستوفر، ون هوک ، 2000) ابتدا شاخص های اصلی چابکی زنجیره ی تأمین شناسایی شده که این شاخص ها از مدل شریفی و ژانگ استخراج شده است و برای تشخیص و شناسایی زیر شاخص ها با تلفیق دو مدل و مطالعه بیش از 10 مقاله ی گلچین شده در ارتباط با چهار شاخص اصلی زیر شاخص ها مشخص گردید. پس برای اندازه گیری این شاخص ها پرسشنامه ای مبتنی بر مقالات ارائه شده در مباحث فوق طراحی و توسط 98 تن از کارشناسان شرکت سایپا که درگیر زنجیره ی تأمین این شرکت بودند تکمیل و به عنوان داده های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت با استفاده از نرم افزار لیزرل مدل ارائه شده مورد تست قرار گرفت و صحت و سقم آن بررسی شد
پیمان غفاری نراقی امیر بیات ترک
امروزه، تصمیمات صحیح و بموقع برای بقای سازمان ها حیاتی می باشد. به منظور اتخاذ تصیمات صحیح، به اطلاعات قابل اطمینان، دقیق و جامع نیاز است. هوش تجاری یک ابزار مدیریتی است که سازمان ها را قادر به گردآوری و مدیریت بهتر داده ها و اطلاعات و در نتیجه اتخاذ تصمیمات اثربخش می کند. با توجه به مزایای سیستم های هوش تجاری و توجه روز افزون سازمان ها به آن، یکی از مهمترین چالش های پیش روی مدیران، عدم آگاهی آنها از سطح آمادگی سازمان خود در پیاده سازی نظام هوش تجاری است، که ممکن است سرمایه-گذاری آنها در این رابطه با شکست مواجه شود. در این تحقیق سعی شده است تا رویکردی جهت بررسی سطح آمادگی سازمان ها در استقرار نظام هوش تجاری ارائه شود. مراحل تحقیق از 3 بخش کلی تشکیل شده اند. بخش اول بیشتر بروی شرح کلی از مفهوم هوش تجاری و مدل های ارزیابی آمادگی و بلوغ آن اشاره دارد. در بخش دوم یک مدل برای ارزیابی آمادگی سازمان ها در زمینه استقرار نظام هوش تجاری در نظر گرفته شده است، که بر مبنای رویکرد ارائه شده توسط استیو ویلیامز و نانسی ویلیامز است. این مدل 3 عامل کلیدی موفقیت را در رابطه با استقرار موفق آمیز نظام هوش تجاری مشخص می کند که عبارتند از: توانایی انطباق و کنترل، توانایی بکارگیری و بهره برداری و توانایی نقل و انتقال که فرضیات تحقیق بر اساس آنها ارائه شده اند. لازم به ذکر است که زیرشاخص های مدل مورد نظر مورد ارزیابی و بهبود قرار گرفت. در بخش سوم با استفاده از پرسشنامه و روش های آماری، از مدل، جهت ارزیابی سطح آمادگی هوش تجاری در سازمان فناوری اطلاعات شهرداری تهران در قالب یک مطالعه موردی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل 75 نفر از کارشناسان و کارمندان و حجم نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شد که در برگیرنده 63 نفر است. نتایج تحقیق نشان داد که سازمان مورد نظر، از نظر آمادگی در سازگاری و نظارت بر روندهای توسعه نظام هوش تجاری در سطح متوسط، از نظر آمادگی در بکارگیری و بهره برداری اثربخش از نظام هوش تجاری در سطح ضعیف و از نظر آمادگی در نقل و انتقال با کیفیت و بموقع داده ها و اطلاعات نظام هوش تجاری در سطح مطلوب قرار گرفته است.
محمد احمدلو امیر بیات ترک
هدف اصلی این پایان نامه بررسی عوامل موثر در استقرار مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های لیزینگ می باشد. استقرار و اجرای استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری با ریسک و عدم اطمینان توأم است و حتی در بسیاری موارد احتمال شکست آن ها از احتمال موفقیت بیشتر است. بنابراین لازم است قبل از اجرای استراتژی با انجام برنامه ریزی مناسب، ریسک مورد نظر کاهش یابد تا بتوان به مزایای آن دست یافت. در تحقیق فوق به بررسی ارتباط چهار عامل اصلی (مشتریان، کارکنان، فرایندهای سازمانی و سیستم ها و نظام ها اطلاعاتی) در استقرار و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری پرداخته شده است که در ابتدا با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی مشخص می نماییم که پرسشنامه طراحی شده شاخص های مورد نظر را اندازه گیری می کند یا خیر؟ همچنین در مرحله بعد با تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق آمار توصیفی به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت، میزان تحصیلات و ... پرداخته و سپس به کمک آزمون فرض آماری فرضیه های مورد نظر را مورد ارزیابی قرار می دهیم و در نهایت از طریق آزمون فریدمن رتبه بندی عوامل اصلی صورت می پذیرد. در این تحقیق با بررسی عوامل موثر ذکر شده، در استقرار و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های لیزینگ (مطالعه مورد شرکت واسپاری سپهر پارس) نتایج به دست آمده نشان می دهد هر یک از فرضیات ارتباط مثبت و معناداری در استقرار و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت لیزینگ دارند.
مریم شهنواز امیر بیات ترک
هدف اصلی این پایان نامه ارزیابی تاثیر معیارهای مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت مورد مطالعه می باشد. در چهارچوب crm , ارتباط بهتری بین مشتری از یک سو و سازمان از سوی دیگر برقرار می شود.crm به طور کلی روشی برای جذب و نگهداری مشتری است. از این طریق سود آوری سازمان بیشتر شده و ارزش سازمان تیز نزد مشتری زیادتر می شود.ضمن اینکه با پیاده سازی crm با استفاده از مدیریت دانش , سازمان از مزیت رقابتی نسبت به دیگر رقبا بهره مند می گردد و نیز هزینه های بازاریابی و فروش کاهش می یابد. این تحقیق از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها و روش تحقیق توصیفی - پیمایشی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت، میزان تحصیلات و ... می پردازد ، سپس با استفاده از آمار تحلیلی روابط بین اجزای مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری ابتدا از آزمون همبستگی اسپیرمن و در صورت داشتن رابطه از مدل معادلات ساختاری بدست می آید.. همچنین جهت رتبه بندی هر یک از عوامل مرتبط با اجزای متغیرهای تحقیق جهت شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت بیمه از آزمون فریدمن استفاده گردیده است. این تحقیق به دنبال این موضوع بوده است که اساسا پایگاه دانش،تسهیم، انتقال و ارتقای دانش ،بکارگیری دانش وپردازش دانش چه تاثیری بر بهبود ارتباط با مشتریان در شرکت بیمه البرز دارد.که با توجه به نتایج بدست آمده هر یک از فرضیات ارتباط مثبت و معناداری در استقرار و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت بیمه (مورد کاوی بیمه البرز ) دارند در نتیجه فرضیه اصلی که تاثیر فاکتور مدیریت دانش بر استقرار و اجرای مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت بیمه البرز می باشد نیز معنادار و مثبت خواهد بود.
زهره صباغیان امیر بیات ترک
به کارگیری مدلی مدون برای مدیریت و کاهش ریسک ها در بستر اجرای پروژه های عمرانی نتایج سودمندی برای جلب رضایت ذینفعان پروژه به همراه خواهد داشت. تکنیک های مدیریت ریسک سال هاست که تلاش می کنند ولی اندک زمانی است که این تکنیک ها در حوزه مدیریت پروژه وارد شده است. در این تحقیق به بررسی ابعاد مدیریت ریسک و دلایل عدم اطمینان آن ها خواهیم پرداخت و سپس با بکارگیری ترکیبی از مدل های تجزیه و تحلیل که در این تحقیق ترکیبی از روش های fmea ، دیاگرام بلوکی قابلیت اطمینان، درخت خطا و محاسبات جبربول جهت بررسی مدیریت ریسک عملیاتی در پروژه های عمرانی با استفاده از مبانی متدولوژی pmbok مدنظر می باشد، سعی خواهد شد تا ابعاد مدیریت ریسک عملیاتی پروژه های عمرانی با تکیه بر قابلیت اطمینان کل پروژه مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این مدل ریسک های شناسایی شده در پروژه ها مورد تجزیه و تحلیل و اولویت بندی قرار گرفته بدین صورت که ریسکها در سه سطح ریسک های با اولویت بالا، متوسط و پایین تعیین شده و در نهایت استراتژی های مناسب جهت پاسخ گویی به آن ها اتخاذ می گردند. بر این اساس با توجه به اولویت بندی ریسک ها، نرخ ریسک مربوط به هر یک تعیین می گردد. همچنین در این تحقیق سعی شده است تا با اجرای مراحل ریسک در یک پروژه، راهکارهای عملی مناسبی برای بهینه سازی ارایه شود. روش ها و تکنیک های مدنظر به طور عملی در قالب یک پروژه عمرانی بکار برده شده و نتیجه به دست آمده نشان دهنده قابل اطمینان کل پروژه می باشد که در سایر پروژه ها با استفاده از روش سیستماتیک بکار برده شده و ایجاد تغییراتی اندک می توان به نتایج عملی قابل قبولی جهت تصمیم گیری و اجرای پروژه های عمرانی دست یافت.
امیر محمد محمدی حیدر امیران
شش سیگمای ناب به عنوان ابزاری که از تلفیق شش سیگما و تولید ناب برگرفته شده ادعا مینماید بقای سازمان را در عرصه رقابت تضمین نموده و با بهبود عملکرد فرآیندهای سازمان،در جهت ارتقای آن تلاش می کند.در این رویکرد سعی بر آن است تاپروسه ها یی مطلوب تر،سریعتر ، کم هزینه تر و نتیجتا با سود بیشتر در سازمان ایجاد گردد. تولید ناب عمدتا بر پروسه های تولید و حذف نمودن اتلافهای هفت گانه در تولید(مودا) که شامل:مازاد تولید،انبار مازاد مواد ،انتظار مواد ،حرکت غیر ضروری مواد،حرکت غیر ضروری کارکنان،انجام پروسهای غیر ضروری و دوباره کاری و یا ضایعات تمرکز دارد. در شش سیگما سعی بر این است که با هم مرکز نمودن مقدار میانگین و مقدار مطلوب فرآیند و کاهش تغییر پذیری،تعداد عیب در سطح شش سیگما به 4/3 در میلیون برسد. یکی از متدولوژی های مطرح در شش سیگما dmaic است که شامل پنج مرحله تعریف،اندازه گیری،تحلیل،بهبود و کنترل است و زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که یک محصول،خدمت ویا فرآیند در سازمان وجود دارد ولی برآورده کننده مشخصات تعیین شده توسط مشتریان نیست و یا اثربخشی و کارایی لازم را ندارد.اتمام هریک از مراحل ذکر شده مستلزم انجام فعالیت هایی است که درانجام آنها از ابزار یا ابزارهایی استفاده می گردد. در این رساله با انتخاب یکی از کارخانجات تولیدی صنعتی در استان تهران سعی گردید با استفاده از ابزارهای تولید ناب پروسه تولید کپسول گاز یکبار مصرف کوتاهتر گردد و زمان انتظار مشتریان کاهش یافته و با استفاده مراحل پنجگانه dmaic و استفاده از تکنیکهایی از قبیل منشور پروژه،نقشه جریان فرایند ،تجزیه و تحلیل نقاط شکست و اثرات آن،نمودار استخوان ماهی و ...به تحلیل فرآیند تولید کپسول گاز یکبار مصرف پرداخته و نقاط استراتژیکی که تاثیر عمده ای در کاهش ضایعات داشتند را تعیین نماید. در مرحله بهبود پیشنهاداتی ارائه گردید که موجب کاهش زمان تبدیل مواد اولیه به محصول نهایی ، کاهش ضایعات،کاهش قابل توجه تعداد ایستگاه های تولیدی و در نهایت کاهش نیروی انسانی و در نتیجه افزایش توان مالی شرکت گردید.
امیرمحمود سلیمیان طهمورث سهرابی
مشارکت دادن کارکنان در بهبودهای حیطه کاری خود، از طریق پیاده سازی و گسترش نظام پیشنهادها، روشی موثر در زمینه مشکل یابی و رفع مشکلات موجود و نیز ارائه پیشنهادهایی برای بهبود روندها و رویه های کاری توسط افرادی است که بیشترین درگیری را با مشکلات دارند.با توجه به پیاده سازی نظام پیشنهادها در سال 85 تاکنون تحقیقی در خصوص آسیب شناسی نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها صورت نپذیرفته است و محقق در نظر دارد تا باآسیب شناسی میزان موفقیت و اولویتهای بهبود را شناسایی نماید.بر اساس آموزه های مدیریت کیفیت جامع، سیستمی پویا و بروز خواهد بود که حلقه pdca مرتبا بر روی آن اجرا شود. جامعه آماری 690 نفر است. حجم نمونه 85نفر است و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه شاخص ها و پرسشنامهahp می باشد. پرسشنامه شاخص ها سوال فرعی پژوهش یعنی تاثیر متغیرهای دموگرافیک(جنسیت، سن، سابقه کار، تحصیلات) بر معیارهای پژوهش را بررسی و میزان شاخص ها رااندازه گیری می نماید. و پرسشنامه ahp سوالات اصلی پژوهش را یعنی وزن دهی به معیارها وشاخصها، اولویت بندی معیارها و شاخص های پژوهش بر اساس مدل آسیب شناسی پاسخگوی می باشد. بدین منظور از دو نرم افزار spssنسخه هفدهم ونرم افزار expert choice استفاده شده است وبر اساس ahp اولویت معیار به صورت زیر خواهد بود: اولویت اول: حمایت مدیران. اولویت دوم: بستر مناسب. اولویت سوم: عملکرد دبیرخانه. اولویت چهارم: طراحی نظام پیشنهادها. لازم به ذکر است که اولویت معیارها و شاخص ها به طور کامل در پایان نامه آورده شده است.
علیرضا اسلامی پور امیر بیات ترک
اهمیت صنعتcng که از بحرانهای موجود در زمینه محیط زیست و سوختهای فسیلی نشات گرفته است، پیشرو بودن در این صنعت را هدف کشورهای جهان از جمله ایران قرارداده است، که اولین گام در این راه انتقال تکنولوژِیهای مربوطه از کشورهای صاحب تکنولوژی میباشد.این پژوهش سعی بر شناسایی موانع پیش روی انتقال تکنولوژی ساخت مخازن cng دارد تا شرکتها و ارگانهای داخلی به نحو مطلوبتری با شناخت این موانع و اهمیت آنها با صرف هزینه کمتر و آگاهی بیشتر از مسائل پیش رو، اقدام به ساخت و راه اندازی خطوط تولید مخازن cng نمایند . این تحقیق کاربردی و علمی بوده و به صورت زیر انجام میگردد: انجام مطالعه در زمینه انتقال تکنولوژی و تولید مخازن cng انجام مصاحبه و توزیع پرسشنامه در میان صاحبنظران و کارشناسان صنعت cngجهت جمع آوری موانع و مسائل موجود. توزیع پرسشنامه دوم جهت امتیاز دهی و تعیین اهمیت موانع. تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه ها از طریق روشهای آماری توزیع پرسشنامه سوم جهت مقایسات زوجی موانع اولویت بندی موانع از طریق mcdm ( روش ahp) ارائه راهکارهایی برای کاهش اثرات و حذف موانع با توجه به نتایج این تحقیق مشخص گردید حوزه انسان افزار و بعد از آن حوزه های سازمان افزار، تکنیک افزار و اطلاعات افزار در انتقال تکنولوژی ساخت مخازن cng حائز اهمیت میباشند و چهار متغیر مداخله گر تحریم، دولت، هزینه و زمان موجب تشدید یا کاهش اثرات موانع هر حوزه میشود.در انتها راهکارهایی برای کاهش و حذف این موانع ارائه گردیده است.
محمد tفرسی امیر بیات ترک
در شرایط حساس کنونی خصوصاً در حوزه صنایع نوین و با توجه به تحریم های برقرار شده از سوی کشورهای صاحب تکنولوژی که سبب گردیده است تکنولوژی های پیشرفته با قیمتهای گزاف به دست صنعتگران توانمند کشور برسد به نظر می رسد بایستی راهکاری اندیشیده شود تا مبنایی برای تصمیم گیری در شرایط خاص ایجاد گردد. که این مبنی می تواند از طریق تعیین شاخصهای انتخاب تکنولوژی ایجاد شود و می تواند ابزاری جهت تصمیم گیری در خصوص تکنولوژی در سازمانها و شرکتها ی بهره بردار از تکنولوژی های پیشرفته در شرایط حساس شود. با این توضیح پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخصهای موثر در انتخاب تکنولوژی شرکت دانش بنیان مورد مطالعه و اولویت بندی شاخصهای انتخاب شده در شرکت صورت پذیرفت. براین اساس و به منظور رسیدن به نتایج مورد نظر در این تحقیق ، دو نوع بررسی مد نظر قرار گرفت ، ابتدا بررسی و مطالعات به صورت کتابخانه ای و میدانی در خصوص مدلها و شاخصهای انتخاب تکنولوژی انجام شد که بدین وسیله شاخصهای موثر در انتخاب تکنولوژی شرکتها و سازمانها شناسایی شد و سپس با توزیع پرسشنامه در بین جامعه آماری منتخب کمیته راهبردی فناوری شرکت مورد مطالعه ، شاخصهای انتخاب تکنولوژی شرکت شناسایی گردید. برای تحلیل نتایج پرسشنامه و تعیین شاخصها از آمار توصیفی استفاده شد که از تعداد 66 شاخص ، تعداد 46 شاخص به عنوان شاخصهای موثر تعیین و در ادامه با طرح شاخصها در کمیته موصوف شاخصهای بحرانی تفکیک و سپس با استفاده از روش ahp و نظر خبرگان نسبت به رتبه بندی معیارهای اصلی و شاخصهای غیر بحرانی موثر در انتخاب تکنولوژی شرکت دانش بنیان مورد مطالعه اقدام شد. در این تحقیق موضوعاتی جهت ادامه تحقیقات پیشنهاد شده است که از آن جمله می توان به شناسایی شاخصهای موثر در انتخاب تکنولوژی سایر شرکتها و اولویت بندی شاخصها با استفاده از سایر روشهایmcdm(multi criteria decision making)اشاره نمود.
گلناز حیدرخان تهرانی محمدعلی افشارکاظمی
امروزه تغییرات آنقدر شدید و سریع هستند که سازمانهای تولیدی و خدماتی با چالشهای نوینی مواجه شده اند. رقابت در چنین بازاری بسیار مشکل است و عدم توجه به این چالشها به نابودی سازمان منجرب می شود. یکی از راهکارهای اساسی برای مواجهه با تغییرات (محیطی، سلایق مشتریان) ایجاد سازمانی چابک می باشد. در واقع چابکی پارادایمی است که به بنگاهها توانایی بقاء و پیشرفت در محیط غیر قابل پیش بینی را می دهد. پژوهش حاضر به منظور اولویت بندی عوامل تاتیر گذار بر چابکی و تدوین مدلی جهت ارزیابی چابکی سازمان با استفاده از شبکه های عصبی فازی انجام شده است. که در آن مفهوم چابکی در 7 بعد از پاسخگویی، انعطاف پذیری، سرعت، فرهنگ تغییر، یکپارچگی و پیچیدگی کم، شایستگی و کیفیت با بهره مندی از 51 شاخص مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از تکنیک دیماتل عوامل موثر بر چابکی انعطاف پذیری، پاسخگویی و یکپارچگی و پیچیدگی کم حاصل شده است. در پایان با استفاده از نرم افزار متلب و سیمولینک به بررسی تاثیر هر یک از این شاخصها بر چابکی سازمان پرداخته.
محمدرضا آقایی میبدی امیر بیات ترک
مدیریت زنجیره تامین از دیدگاههای نوینی است که سازمان ها را در دستیابی به اهداف رقابتی و برآورده سازی نیازهای مشتریان در بازار به شدت رقابتی و متلاطم کنونی یاری میدهددراین تحقیق ابعاد مختلف چابکی معرفی شده و چگونگی دستیابی سازمان به چابکی در زنجیره تامین موردمطالعه و بررسی قرار می گیرد . اهداف اصلیتحقیق عبارتند از :بررسی مفهوم زنجیره تامین چابک و تعیین ارتباط بین چابکی و مزیت رقابتی ،شناسایی مولفه ها و شاخص های اصلی و مهم موثر بر چابکی کلیه فرآیندهای زنجیره تامین،استخراج مدلها و رویکرد های موجود در زنجیره تامین چابک و رتبه بندی عوامل و شاخص ها چابکی زنجیره تامین شرکت بهمن با استفاده از آزمون فریدمن.به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است.با استفاده از نرم افزار spss، ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده پرسشنامه مورد بررسی برابر با 917/0 است که حاکی از پایایی بالای این پرسشنامه می باشد.متغیرهای مستقل این تحقیق شایستگی،پاسخگویی،سرعت،انعطاف،هزینه و استراتژی های رقابتی و متغیر وابسته مزیت رقابتی می باشد.این تحقیق شامل 6 فرضیه می باشد که با استفاده از آزمون تی-استیودنت مورد بررسی قرار گرفت.در این تحقیق 5 فرضیه هزینه،استراتژی های رقابتی،انعطاف پذیری ،سرعت و پاسخگویی در شرکت بهمن در کسب مزیت رقابتی تاثیر گذار بودند و فرضیه شایستگی رد شد.برای رتبه بندی 6شاخص مطرح شده از آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده می شودکه عوامل موثر بر مزیت رقابتی به ترتیب اولویت عبارتند از: هزینه ، استراتژی های رقابتی، پاسخگویی ، انعطاف پذیری ، سرعت و شایستگی.
سعیده ناطقی نیا محمدرضا ربیعی مندجین
زنجیره ی تامین مورد اعتماد، تضمین کننده ی موفقیت سازمان در تامین نیازهای خود می باشد. بدون توجه به کاهش هزینه های سازمان به عنوان پیامد مطلوب مدیریت کارای زنجیره ی تامین، کیفیت بالا، سرعت و اطمینان در تحویل خدمت/ محصول، از نتایج مدیریت زنجیره تامین می باشند. در این پژوهش، معیارهای سلامت زنجیره ی تامین یعنی (scor) با کمک یک مدل ساده ریاضی، در یک بیمارستان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج، نشاندهنده ی فاصله ی هرکدام از معیارهای scor از استاندارد مطلوب مدیران این بیمارستان می باشند. فرضیه اصلی این پژوهش ،مدیریت زنجیره تامین در بیمارستان لقمان حکیم براساس مدل scor مناسب می باشد تایید شد .به این علت که عملکرد فعلی زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقام مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت مرکز،بیش از 75% می باشد.نتیجه ی محاسبات : dascor=%84.6.فرضیه فرعی اول: قابلیت اطمینان مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت،بیش از 75% می باشد بانتیجه ی محاسبات : darel=%96 تایید شد.فرضیه فرعی دوم: پاسخگویی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت،بیش از 75% می باشدبا نتیجه ی محاسبات : dares=%64 رد شد.فرضیه ی فرعی سوم : چابکی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات : daag=%73 رد شد. فرضیه ی فرعی چهارم : هزینه های مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات : dacost %89 تایید شد. فرضیه ی فرعی پنجم: مدیریت دارایی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات daas=%65 نیز رد شد. نتیجه گیری و پیشنهاداینکه با یک زنجیره ی تامین خوب اداره شده، می توان بر بسیاری از مشکلات جاری مدیریت در اداره ی سیستم خدمت رسانی/ تولیدی فایق آمد. مدل scor به عنوان راهنمای سازمان، می تواند اجزای مورد تاکید زنجیره ی تامین را مورد واکاوی قرار دهد. در این پژوهش سعی شد تا به شکل بسیار ساده و قابل تکرار، معیارهای scor در یک بیمارستان، با استاندارد مطلوب، محک زده شود.برای کارهای فزون بر این، پیشنهاد می گردد که با مدل های دیگر نیز، این محک زنی انجام شود و در عین حال، علاوه بر این 5 معیار، معیارهای مرتبط دیگری نیز مورد توجه قرار گیرد.
سعیده ناطقی نیا امیر بیات ترک
زنجیره ی تامین مورد اعتماد، تضمین کننده ی موفقیت سازمان در تامین نیازهای خود می باشد. بدون توجه به کاهش هزینه های سازمان به عنوان پیامد مطلوب مدیریت کارای زنجیره ی تامین، کیفیت بالا، سرعت و اطمینان در تحویل خدمت/ محصول، از نتایج مدیریت زنجیره تامین می باشند. در این پژوهش، معیارهای سلامت زنجیره ی تامین یعنی (scor) با کمک یک مدل ساده ریاضی، در یک بیمارستان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج، نشاندهنده ی فاصله ی هرکدام از معیارهای scor از استاندارد مطلوب مدیران این بیمارستان می باشند. فرضیه اصلی این پژوهش ،مدیریت زنجیره تامین در بیمارستان لقمان حکیم براساس مدل scor مناسب می باشد تایید شد .به این علت که عملکرد فعلی زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقام مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت مرکز،بیش از 75% می باشد.نتیجه ی محاسبات : dascor=%84.6.فرضیه فرعی اول: قابلیت اطمینان مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت،بیش از 75% می باشد بانتیجه ی محاسبات : darel=%96 تایید شد.فرضیه فرعی دوم: پاسخگویی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان در مقایسه با سطوح اهداف مورد نظر مدیریت،بیش از 75% می باشدبا نتیجه ی محاسبات : dares=%64 رد شد.فرضیه ی فرعی سوم : چابکی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات : daag=%73 رد شد. فرضیه ی فرعی چهارم : هزینه های مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات : dacost %89 تایید شد. فرضیه ی فرعی پنجم: مدیریت دارایی مدیریت زنجیره تامین بیمارستان لقمان حکیم مناسب است با نتیجه ی محاسبات daas=%65 نیز رد شد. نتیجه گیری و پیشنهاداینکه با یک زنجیره ی تامین خوب اداره شده، می توان بر بسیاری از مشکلات جاری مدیریت در اداره ی سیستم خدمت رسانی/ تولیدی فایق آمد. مدل scor به عنوان راهنمای سازمان، می تواند اجزای مورد تاکید زنجیره ی تامین را مورد واکاوی قرار دهد. در این پژوهش سعی شد تا به شکل بسیار ساده و قابل تکرار، معیارهای scor در یک بیمارستان، با استاندارد مطلوب، محک زده شود.برای کارهای فزون بر این، پیشنهاد می گردد که با مدل های دیگر نیز، این محک زنی انجام شود و در عین حال، علاوه بر این 5 معیار، معیارهای مرتبط دیگری نیز مورد توجه قرار گیرد.
علی راجی امیر بیات ترک
برای آگاهی از اثربخشی و کارامدی برنامه ها و فرآیندهای سازمان ، به کارگیری صحیح و موفقیت آمیز اندازه گیری عملکرد ، ضرورتی غیر قابل اجتناب است . با توجه به عدم کفایت معیارهای مالی جهت سنجش عملکرد ، روش کارت امتیازی متوازن به عنوان پاسخی به این نیاز با استقبال کم نظیری روبرو شده است . این تحقیق از نظر هدف ، کاربردی و از نظر ماهیت ، پیمایشی می باشد . هدف این پایان نامه ارزیابی عملکرد گروه بهمن با رویکرد کارت امتیازی متوازن می باشد . به این منظور ، پس از بررسی مبانی نظری موضوع ، دو پرسشنامه ، یکی برای مدیران گروه بهمن و دیگری برای مشتریان ، طراحی و برای پاسخگویی در اختیاز 45 مدیر و نیز 150 مشتری گروه بهمن قرار گرفت . یافته های حاصل از آزمون آماری در فصل چهارم این پژوهش نشان می دهد که از نظر مدیران تمامی شاخص های مناظر مالی ، فرآیندهای داخلی ، رشد یا یادگیری و نیز از نظر مشتریان تمامی شاخص های مناظر مشتری دارای عملکرد مطلوبی می باشد . نتایج حاصل از میزان تحقق شاخص های مالی بیانگر این امر است که تنها شاخص ( کاهش هزینه های اضافه کار نابهره ور ) با میانگین 2.75 در پایین ترین سطح تحقق هدف قرار دارد ، همچنین نتایج حاصل از میزان تحقق شاخص های منظر فرآیندهای داخلی بیانگر این امر است که تنها شاخص ( برون سپاری در تولید ) با میانگین 2.86 در پایین ترین سطح تحقق اهداف قرار دارد . بنابر نتایج میزان تحقق شاخص ها در منظر رشد و یادگیری ، تنها شاخص ( تمایل کارکنان به ادامه تحصیل ) با میانگین 2.8 در پایین ترین سطح قرار دارد همچنین نتایج حاصل از تحقق شاخص ها در منظر مشتری حاکی از آن است که اکثر شاخص های مشتری توانسته است در سطح مطلوب قرار گیرند و فقط در شاخص ( منصفانه بودن قیمت محصولات ) با میانگین 2.54 ، شاخص ( تطبیق محصولات گروه بهمن با تولیدات خودرو سازی در جهان ) با میانگین 2.75 و شاخص ( دسترسی ارباب الرجوع به مافوق کارکنان ) با میانگین 2.86 به ترتیب پایین تر از سطح مطلوب قرار دارد . در پایان با توجه به نتایج حاصل ، راهکارهایی از قبیل افزایش برون سپاری ، اعزام مهندسین به خارج از کشور و .. برای رساندن شرکت به سطح مطلوب ارائه گردید.
تارا نیک اندام مدبر امیر بیات ترک
تعیین محل کارخانه، یکی از کلیدیترین گامهای تأسیس کارخانه است، چرا که نتایج این تصمیم در درازمدت ظاهر شده، اثرات بسزایی از بعد اقتصادی، محیط زیست، مسایل اجتماعی و ... دارد.هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر تعیین محل کارخانه و اولویت بندی گزینه های محل کارخانه های صنایع لبنی است.برای این تحقیق شرکت های لبنیاتی شهر رشت به عنوان جامعه آماری تعیین گردیدکه شامل پنج شرکت سرگل ،سارا،پگاه ،فرامان و پخش و توزیع کاله ،که در مجموع شامل 750 نفر می باشند. با توجه به مطالعات کتابخانه ای در ابتدا عوامل موثر در تعیین محل صنایع لبنی توسط پرسشنامه ای با مقیاس لیکرت که توسط پانزده مدیرخبره پنج شرکت شناسایی گردید ،در این قسمت روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج بدست آمده از پرسشنامه لیکرت با آزمون کولموگرف و دو جمله ای سنجیده شدکه عوامل اصلی شناسایی شدند که شامل آب وانرژی ،مواداولیه ،راه ترابری ،نیروی انسانی، امکانات زیستی وسیاست برنامه دولت بود، آنگاه بااستفاده از پرسشنامه مقایسات زوجی، اولویت بندی و درجه اهمیت عوامل درمدل تحلیل سلسله مراتبی فازی مشخص گردید، سپس نتایج با مدل وزن دهی به عوامل جایابی از طریق آزمون اسپیرمن مقایسه گردیدکه هر دو مدل پاسخ های یکسانی داشتند و دربین معیارهای اصلی مواداولیه بهترین ودربین معیارهای فرعی نرخ حمل نقل بهترین وسرانجام مناسب ترین گزینه از بین سه محل پیشنهادی برای احداث کارخانه شهر لاهیجان بوده است.
محسن خان محمدی محمود مدیری
گسترش فعالیت های اقتصادی، تغییر الگوهای اقتصادی-اجتماعی، جغرافیای گسترده کشور و جمعیت قابل توجه از جمله دلایل لزوم جابجایی سریع مردم و کالاها بوده و این امر اهمیت و ضرورت توجه به حمل و نقل هوایی را دو چندان نموده است. افزایش سطح تکنولوژی و به تبع آن محدود شدن تعداد تامین کنندگان و همچنین روند رو به رشد قیمت تجهیزات و مواد اولیه از عواملی است که موضوع انتخاب روش مند تامین کننده را امری اجتناب ناپذیر و ضروری نموده است. نظر به اینکه در صنایع هوایی با تامین کنندگانی که محصولات خاصی را تولید و عرضه می نمایند، روبرو هستیم، موضوع زنجیره تامین و به ویژه انتخاب تامین کننده نیاز به تجزیه و تحلیل عوامل زیادی دارد که روش های سنتی پاسخگوی آن نمی باشد و بر این پایه با یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره روبرو هستیم. مسئله انتخاب تامین کننده بر اساس قضاوت های انسانی صورت می گیرد، در نتیجه با داده های غیر دقیق و مبهم مواجه بوده و لذا تئوری مجموعه های فازی برای بررسی این نوع عدم اطمینان، مناسب به نظر می رسد. این تحقیق در صدد شناسایی عوامل موثر بر ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان، اولویت بندی این عوامل، بررسی ارتباط متقابل و تاثیر هر یک از این عوامل بر یک دیگر و در نهایت انتخاب تامینکنندگان مناسب در صنعت هوانوردی عمومی با استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره فازی می باشد. برای انتخاب تأمین کننده در این صنعت ابتدا با استفاده از تکنیک گروه اسمی و نظران خبرگان این حوزه، معیارها، زیر معیارها و وابستگی بین معیارها تعیین و سپس به منظور تعیین اوزان معیارها از فرآیند تحلیل شبکه ای فازی و برای رتبه بندی تأمین کنندگان از روش تاپسیس فازی استفاده شده است.
نعمت الله آبکار طهمورث سهرابی
رشد سریع و روزافزون تجارت الکترونیکی در کشورهای پیشرفته و مزیت های رقابتی حاصل از آن به مفهوم آن است که کشورهای در حال توسعه باید سریعاً در استراتژی ها و سیاست های تجاری و بازرگانی خود، تجارت الکترونیکی را به عنوان یک اصل در نظر بگیرند. حرکت به سمت به کارگیری فنون و ابزارهای تجارت الکترونیکی بستری مناسب می طلبد که واضح است برای ایجاد این بستر باید تلاش مناسبی صورت پذیرد. قبل از هر چیز باید بدانیم که کجا هستیم؟ شاخص های ارزیابی بانک ها در تجارت الکترونیکی در دنیا چه هستند؟ چه شاخص هایی را باید برای ارزیابی بانک ملی ایران در نظر گرفت؟ با چه مدلی می توان این شاخص ها را رتبه بندی کرد؟ لذا کوتاهی در شناخت و اهمیت سنجی عوامل مرتبط بر تجارت الکترونیکی منجر خواهد شد که عامل های موثر بر ایجاد بستر و توسعه تجارت الکترونیکی، در جامعه در نظر گرفته نشود که خود منجر به ضعیف شدن ساختار تجارت الکترونیکی در جامعه خواهد شد. اهداف اساسی این پژوهش عبارتند از: 1) شناسایی شاخص های ارزیابی تجارت الکترونیکی 2) اهمیت سنجی شاخص های ارزیابی تجارت الکترونیکی 3) ارائه راهکارهای مناسب برای توسعه تجارت الکترونیکی در بانک ملی ایران. روش انجام تحقیق شامل جمع آوری داده ها، تعریف شاخص ها، اجرای تکنیک های تصمیم گیری و ارائه نتایج است ابتدا بر مبنای ادبیات تحقیق، فهرست نسبتاً جامعی از عوامل تاثیر گذار بر تجارت الکترونیکی تهیه گردید. سپس فهرست تهیه شده بر اساس نظر 8 تن از خبرگان مورد بحث و تعدیل قرار گرفت. شاخص های نهایی (96شاخص) به صورت درخت سلسله مراتبی ترسیم گردید. برای رتبه بندی عوامل تاثیر گذار بر تجارت الکترونیکی از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. در این مرحله نظر 8 متخصص به وسیله پرسشنامه های انفرادی ahp جمع آوری شد. ماتریس های انفرادی به وسیله تکنیک ahp حل شد. از آنجائیکه پرسشنامه های ahp توسط 8 تن از متخصصان تکمیل گردیده است لذا به منظور به دست آوردن نظرات گروهی متخصصان، نظرات فردی جمع آوری شده، به وسیله تکنیک gahp در هم ادغام گردید و نهایتا ماتریس های گروهی نیز به وسیله تکنیک ahp حل شد. کلیه شاخص های موثر بر تجارت الکترونیکی در بانک ملی ایران در دو دسته عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی طبقه بندی شدند. هر دسته خود نیز دربرگیرنده شاخص هایی است. همچنین رتبه های هر یک از شاخص ها مشخص شد. از آنجائیکه اهمیت های به دست آمده برای معیارهای اصلی بسیار نزدیک به هم می باشند، لذا مسیر استراتژیک برای هر دو معیار اصلی (عوامل درون سازمانی و عوامل برون سازمانی) مشخص شده است. توجه به نتایج حاصله به این معنی است که برای موفق شدن در زمینه عوامل درون سازمانی بایستی به عامل سرعت شبکه توجه ویژه ای داشت. چرا که در صورت توجه ویژه به این عامل، عوامل سخت افزاری و به تبع آن عوامل فنی و عوامل درون سازمانی بهبود خواهند داشت. همچنین برای موفق شدن در زمینه عوامل برون سازمانی بایستی به عامل تدوین قوانین سازگار با قوانین بین المللی در زمینه ec توجه ویژه ای داشت. چرا که در صورت توجه ویژه به این عامل، عوامل حقوقی-قانونی و به تبع آن عوامل برون سازمانی سازمانی بهبود خواهند داشت.
صادق عظیمی محمدابراهیم محمدپورزرندی
تعریف ریسک امروزه دستخوش تغییرات زیادی شده و دامنه آن بسیار توسعه یافته است. با توجه به این موضوع، توسعه مدیریت ریسک وراههای مقابله با آن ضرورت می یابد. در شرایط فعلی مدیریت ریسک نسبت به سایر عوامل موثر در زنجیره تامین، از بیشترین اهمیت برخوردار است. این در حالیست که در سالهای نه چندان دور اهمیت این موضوع چندان مورد توجه سازمانها قرار نمی گرفت و از منظر سازمانی، کیفیت مهمترین عامل تاثیر گذار محسوب می شد(قاری و همکاران،1390) عواملی نظیر مسائل سیاسی، نوسانات تقاضا، تغییرات تکنولوژی، ناپایداریهای مالی و حوادث طبیعی موجب افزایش عدم قطعیت و بروز ریسکهایی در زنجیره تامین میشود. شرکت خودرو سازی همچون سایپا، که داد و ستد فرامرزی نیز دارند نیازمند مدیریت همزمان انواع ریسک های موثر در زنجیره تامین خود مانند ریسک کشور، ریسک بانک، ریسک نرخ ارز و ریسک نرخ بهره می باشند. بخصوص ریسک نرخ ارز با توجه به بی ثباتی در بازار ارز ، امر قابل توجه ای می باشد، که نرخ تبدیل ارزهای کشورهای خریدار محصولات سایپا و نرخ ارز تامین کنندگان خارجی این شرکت را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. به شدت حائز اهمیت است. از آنجا که تا کنون در شرکت سایپا از رویکرد فازی برای مدیریت ریسک زنجیره تامین استفاده نشده است، این تحقیق می کوشد تا به سوالات زیر پاسخ دهد: الف: عوامل موثر بر ایجاد ریسک در زنجیره تامین شرکت سایپا کدامند؟ ب: میزان اهمیت هریک از عوامل موثر بر ایجاد ریسک در زنجیره تامین شرکت سایپا چقدر است؟ ج: راهکارهای مناسب مدیریت ریسک زنجیره تامین شرکت سایپا کدامند؟
آرش عبدی زاده نارگ موسی سینا نعمتی زاده
در این پژوهش به بررسی عوامل محیطی موثر بر شرکت ساخت و توسعه زیربناههای حمل و نقل در شرایط تحریم پرداخته شده است، امروزه کشور ما با بروز مشکلاتی در روابط بین المللی مواجه شده که از جمله مهمترین این مشکلات بروز تحریم های هوشمند، هدفمند و فلج کننده ای بخصوص در حوزه های اقتصادی مواجه می باشد. لذا این پژوهش به دنبال راهکارهایی است که بتواند با ایجاد یک سیاست مناسب در راستای اقتصاد مقاومتی با ایجاد منابع درآمدی و جلوگیری از هدر رفتن سرمایه های ملی، گامی مطمئن و جهشی بلند به سوی پیشبرد اهداف ساخت و توسعه زیربناههای حمل و نقل کشور بردارد که این سیاست خود رشد و شکوفایی را برای طرح های عمرانی در بخش زیربناههای حمل و نقل به ارمغان می آورد. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه جهت ارزیابی محیط داخلی و خارجی شرکت و تدوین راهبردهای مناسب با رویکرد اقتصاد مقاومتی بکار رفته است.
شاهین حبیبی پورراد امیر بیات ترک
در دنیای پر از رقابت کنونی دیگر نمی توان به شیوه های سنتی کارها را به پیش برد. سازمان ها در این دوران ناگزیر از بکارگیری پروژه ها هستند تا بتوانند از این طریق جایگاه خود را حفظ کنند و به فعالیت های خود تداوم بخشند.اما این رشد که موجب افزایش اثر بخشی و قابلیت انعطاف فعالیت های پروژه می شود مشکلات مخصوص به خود را به وجود آورده است زیرا سازمانها در محیطی قرار گرفته اند که افزایش پیچیدگی و افزایش تقاضا برای سریعتر ،ارزانتر و بهتر انجام دادن پروژه ها از ویژگی های آنان است.با توجه به رویکرد اکثر سازمانها به شناخت عمیق تر از دانش مدیریت پروژه و سعی و تلاش آنان در کاربرد هرچه بیشتر این دانش ، ضرورت ارائه یک روش نظام مند و جامع جهت ارزیابی عملکرد و شناسایی نقاط قوت و ضعف سیستم مدیریت پروژه بسیار ضروری و حیاتی می باشد. در این پژوهش با استفاده از مدل pmpa که برگرفته از مدل efqm بوده و شامل شش معیار رهبری ، کارکنان ، سیاست گذاری و استراتژی، منابع و شراکت ها ، مدیریت چرخه عمر و شاخصهای کلیدی عملکرد می باشد، عملکرد سیستم مدیریت پروژه شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی و پروژه های آن مورد ارزیابی قرار گرفت وپس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه وتجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون میزان تاثیر هر یک از این معیارها بر روی عملکرد مدیریت پروژه مشخص گردید و در نهایت با بهره گیری از آزمون فریدمن این معیارها رتبه بندی گردیده اند.در انتها معیار شاخصهای کلیدی عملکرد با 71/0درصد بیشترین تآثیر را بر عملکرد مدیریت پروژه داشته و پس از آن به ترتیب معیارهای مدیریت چرخه عمر با 68/0،رهبری با 61/0، کارکنان با 49/0 ،سیاست گذاری واستراتژی با38/0 و شراکت هاومنابع با 36/0در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
عباس ملک فر علیرضا سلوک دار
در اوخر قرن 20 باتوجه به کمبود منابع و اهمیت کسب بیشترین ستاده از کمترین داده و حذف اتلافها از فرایند های کاری ،لذا توجه به رویکرد ناب مورد تاکید مهندسان در صنایع قرار گرفت .اما چون در سالهای اخیر ، بخش خدمات گوی سبقت را در رشد تولید ناخالص ملی کشورها ، از بخش صنعت گرفته لذا استفاده از تکنیکهای مدیریت تولید و عملیات چون رویکرد ناب در بخش خدمات ،خصوصا بانکها نیز بسیار احساس می شود لذا در تحقیق حاضر سعی شده است تا با در نظرداشتن 3 استراتژی کاهش زمان و کاهش هزینه و افزایش نرخ سود سپرده ها، عوامل موثر بر رضایت مشتری با استفاده از رویکرد ناب شناسایی گردد .و سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره anp fuzzy این عوامل اولویت بندی گردند .لذا با توجه به پیشینه تحقیق در بحث کیفیت خدمات و رضایت مشتری نهایتا 3عامل اصلی تجهیزات ،محصولات و عوامل انسانی به عنوان عوامل اصلی موثر بر کیفیت خدمات با توجه به مفهوم رویکرد ناب شناسایی گردیده و فرضیه اصلی تحقیق شکل گرفت و در ادامه با استفاده از نتایج آزموهای میانگین واستفاده از نظر خبرگان و نتایج استخراج شده از نرم افزار super decision مشخص گردید که در بخش تجهیزات به ترتیب اولویت باتجهیزات وفناوری مدرن وخدمات الکترونیکی و تعداد و مکان شعب وامکانات فیزیکی وتناسب فضای داخلی و ساعت کار بانک می باشد و در بخش عوامل انسانی به ترتیب اولویت با انجام کار بدون معطلی و انجام کاروعده داده شده و رفتار و دانش کارکنان و امنیت محیطی وظاهر و آراستگی کارکنان می باشد و در بخش محصولات به ترتیب اولویت با ارائه خدمات در قبال سپرده و کیفیت در ارائه خدمات و سرعت در روند اعطای تسهیلات و پرداخت سودو تنوع سپرده ها ودر نهایت کاهش کارمزدها می باشد .
عباس فرجی سینا نعمتی زاده
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه فکری با بازارگرایی در صنعت بیمه ایران انجام گرفته است. این تحقیق از لحاظ هدف،کاربردی می باشد و از آنرو که وصف کننده ی وضع موجود می باشد، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق شرکت های بیمه ای دولتی و خصوصی ایران می باشد و مدیران ارشد تمام شرکتهای بیمه تعداد 214 نفر بودند که بر اساس جدول مرگان و با روش تصادفی 146 نفر نمونه انتخاب گردید. ابزار جمع آوری دادها پرسشنامه محقق ساخته الف: سرمایه فکری و ب: بازارگرایی بوده است که روایی محتوای مطلوبی داشتند و ضریب آلفای کرونباخ آنها بعد از تحلیل در نرم افزار spss برای پرسشنامه سرمایه فکری903/0 و پرسشنامه بازارگرایی 917/0 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها هم از روش آمار توصیفی شامل؛ نمودارها، فراونی، درصد، میانگین و ... استفاده شد و هم از روش های آماری استنباطی ( برای بررسی نرمال بودن توزیع ها) آزمون کولموگوروف - اسمیرنوف و (به منظور بررسی معناداری فرضیه های پژوهشی) آزمونهای همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام بهره گرفتیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس آزمون کولموگوروف – اسمیرنوف متغیرهای تحقیق نرمال هستند و بر اساس آزمون همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی پژوهش مورد تایید قرار گرفته است. به عبارت دیگر بین سرمایه فکری و بازارگرایی در صنعت بیمه ایران رابطه معناداری وجود دارد. و همچنین بین سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری سرمایه مشتری و بازارگرایی رابطه معناداری وجود دارد.
سعید نجد سپاس امیر بیات ترک
این تحقیق به دنبال اندازه گیری کمی میزان اثربخشی کلی تجهیزات اصلی مانند لکوموتیوها می باشد وریشه یابی اتلافات زمانی که باعث کاهش میزان این شاخص می شوند ودر نهایت تهیه پروژ ه های بهبود جهت افزایش میزان اثربخشی کلی تجهیزات که در کل باعث افزایش بهره وری کل شرکت می گردد . گه عمده مسر مطالعات را میدانی تشکیل می دهد وبرای رسیدن به اهداف تحقیق از فرمول محاسبه oeeاستفاده گردیده است . به همین منظور در تجزیه تحلیل اطلاعات از نمودارهای پاراتو ،کنترل خطی ونمودارهای علت ومعلولی استفاده گردیده است که در پایان با مصاحبه از کاکنان خبره با تکنیک طوفان ذهنی وروش دلفی اقدام به تعریف اقدامات اصلاحی یا پروژه های بهبود شده است که با تکنیک ahpاین پروژه ها اولویت بندی شده است .
اکبر فدایی امیر بیات ترک
در سال 2004 آقای نت مایر و همکاران مدل cbbe را با استفاده از مدلهای ارتقا یافته آقایان آکر و کلر ارائه نمودند. این تیم تحقیقاتی برای اندازه گیری ارزش ویژه برند مدلی دو بعدی را ارائه نمودند: وجوه مرکزی / اولیه تاثیر گذار بر ارزش ویژه نام و نشان و پیوندهای مرتبط با نام و نشان. هر کدام از این دو بعد متشکل از شاخصه هایی هستند که به طور کامل ارائه شده اند. هر دو بعد در جهت ایجاد میل به خرید و در نهایت انجام خرید متاثر هستند. وجوه اولیه شامل شاخصهای رفتاری بوده و وجوه پیوندی متشکل از نگرشهای مصرف کنندگان هستند. وجوه اولیه شامل کیفیت ادارک شده برند، ارزش ادراک شده برند براساس هزینه، یگانگی و تمایل جهت پرداخت مبلغ بالاترهستند. اما پیوندهای مرتبط با برند مجموعه نگرشها و دیدگاههای مصرف کنندگان هستند که در طی مصرف و در معرض فعالیتهای ترویجی قرار گرفتن شکل می گیرند. شاخصهایی چون آگاهی از نام و نشان، آشنایی با برند، محبوبیت برند، پیوندهای سازمانی و پایداری تصویر برند در این دسته قرار می گیرند.
حسین قراچورلو امیر بیات ترک
موفقیت پروژه ها در گرو دستیابی به اهداف مورد نظر و صرف منابع پیش بینی شده در طول چرخه حیات پروژه می باشد. طی مراحل چرخه عمر پروژه که با طرح ایده پروژه آغاز و تا بهره برداری از پروژه ادامه می یابد، محدودیت هایی در حوزه های مختلف مدیریت پروژه شامل مدیریت یکپارچگی، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، ریسک، منابع انسانی، ارتباطات و تدارکات وجود دارند که در موفقیت پروژه تاثیر گذارند و نیاز به مدیریت دارند. بنابراین به تفکری جهت نحوه مدیریت کردن آنها نیاز داریم. از این رو به کارگیری تئوری محدودیت ها برای مدیران پروژه ها بعنوان تغییر پارادایمی جهت ایجاد نگرشی متفاوت درباره مسائل، آرمانها، اهداف، خط مشی ها و روش های انجام کار، در این پژوهش مطرح می گردد. بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش اساسی که آیا به کارگیری تئوری محدودیت ها در پروژه های نفت، گاز و پتروشیمی می تواند مسیر دستیابی به اهداف پروژه ها و سازمان را تسهیل سازد؟ و نیز با هدف شناسایی تاثیر استفاده از رویکرد تئوری محدودیتها بر موفقیت پروژه و شناسایی تاثیر عوامل محدود کننده بر حوزه های مدیریت پروژه طبق استاندارد pmbok، به کنکاش در خصوص محدودیت ها و گلوگاه های سیستم مدیریت پروژه می پردازد تا از طریق برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل محدودیت ها، ابزارهای مناسبی در اختیار مدیریت پروژه قرار دهد تا بدان وسیله موفقیت پروژه افزایش و عملکرد پروژه بهبود یابد. هم چنین در این پژوهش ضمن بررسی تاثیر کاربرد تئوری محدودیت ها در حوزه های مختلف مدیریت پروژه مشخص می گردد که به کارگیری تئوری محدودیت ها در پروژه های نفت، گاز و پتروشیمی بر حوزه های مدیریت زمان، یکپارچگی، تدارکات، ریسک، ارتباطات و منابع انسانی پروژه موثر می باشد و مدیران پروژه از طریق شناسایی گلوگاهها و مدیریت محدودیت های موجود در این حوزه ها، می توانند پروژه ها را به سوی موفقیت رهنمون سازند.
محمد علی ارمی امیر بیات ترک
انتقال تکنولوژی (فناوری) عبارت است از بکارگیری و استفاده از تکنولوژی در مکانی بجز مکان اولیه ایجاد و خلق آن. به عبارتی دیگر فرآیندی که باعث جریان یافتن تکنولوژی از منبع به دریافت کننده آن می شود، انتقال تکنولوژی نامیده می شود.با طی مراحلی که یک فناوری وارداتی طی می کند (انتخاب، کسب، تولید محصول، انطباق با بازار داخلی، اعمال تغییرات جزئی و بهبود کاربری و سرانجام صدور به بازار کشورهای در حال توسعه) و میزان تسلط بر این فناوری، یک کشور می تواند ادعای بومی شدن آن فناوری را داشته باشد. شدت تلاشهای بومی و فرایند یادگیری تکنولوژیک در سرعت بخشیدن به روند تسلط و احاطه یافتن بر فناوری وارداتی و بومی نمودن آن نقش دارند. تجارب کشورهای در حال توسعه بیانگر آن است که یادگیری تکنولوژیک عموماً از تکنولوژی های بالغ و جا افتاده شروع می شود. مراحل تاریخی یادگیری تکنولوژیک در کشورهایی که با تأخیر صنعتی مواجه می شوند، از سه مرحله مهندسی (e)، توسعه (d) و تحقیق (r) می گذرد. (e&d&r) این روال برعکس روال کشورهای صاحب فناوری است که به صورت r&d&e می باشد
علیرضا دلدار حیدر امیریان
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بکارگیری کارت امتیاز متوازنbsc بر بهبود عملکرد شرکت پارس خودرو انجام پذیرفت. جهت رسیدن به هدف بالا، این سوال مطرح شد که آیا بکارگیری کارت امتیاز متوازنbsc بر جنبه های مختلف عملکرد(شامل فرایندهای داخلی سازمان، رشد و یادگیری کارکنان و جنبه های مالی شرکت) موثر بوده است یا؟ اطلاعات مورد نیاز، با استفاده از دو پرسشنامه واسناد و مدارک موجود در شرکت، توسط کارکنان و مشتریان، جمع آوری شده و با استفاده از مدل های آماری t تک نمونه و t زوجی در بسته نرم افزاری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بکارگیری کارت امتیاز متوازنbsc در بهبود فرایندهای داخلی سازمان، رشد و یادگیری کارکنان سازمان، افزایش رضایت مشتریان شرکت و بهبود جنبه های مالی شرکت موثر بوده است.
مرتضی ابوالفتحی امیر بیات ترک
مهندسی ارزش به تعبیری همان محاسبه ارزش بوده و روشی سیستمـاتیک با تکنیکهای مشخص است که کارکرد محصول یا خدمات را شناسایی می کند. هدف مهندسی ارزش ایجاد کنترل برای مجموع هزینه ها در زمینه محصول و خدمات در طول عمر محصول است بدون آنکه کیفیت فدا شود. در این تحقیق با توجه به عنوان تحقیق و مبانی نظری ارائه شده، ابتدا اهمیت مولفه های مهندسی ارزش که عبارتند از مولفه های حمایت مدیریت ارشد سازمان از مهندسی ارزش در سازمان، انتخاب محدوده مهندسی ارزش، ویژگیها و خصوصیات تیم مهندسی ارزش، کیفیت اطلاعات و مستندسازی مطالعات، بکارگیری و تدوین استراتژی صحیح مهندسی ارزش، پیروی از برنامه زمانی مهندسی ارزش را مورد بررسی قرار داده و در ادامه به عملکرد سازمانی اشاره می شود. مولفه های استقرار مهندسی ارزش از مدل ماورر (1997) و عملکرد سازمانی از تحقیق لیائو و وو (2009) استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت آب و فاضلاب شهری استان اردبیل به تعداد 272 نفر می باشد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های تحقیق نشان داد که بین مهندسی ارزش و مولفه های اجرایی آن و عملکرد سازمانی شرکت آب و فاضلاب شهری رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد که 40/38 درصد تغییرات در عملکرد سازمانی شرکت آب و فاضلاب شهری استان اردبیل به اجرای مهندسی ارزش و متغیر پیروی از برنامه زمانی مهندسی ارزش با تأثیرگذاری 90/31 درصد بیشترین ضریب تأثیرگذاری را از بین مولفه های شش گانه مهندسی ارزش بر روی عملکرد سازمانی شرکت آب و فاضلاب شهری استان اردبیل به خود اختصاص داده است. همچنین کیفیت اطلاعات و مستندسازی مطالعات با تأثیرگذاری 50/26 درصدی در رتبه دوم و بکارگیری و تدوین استراتژی صحیح مهندسی ارزش، ویژگیها و خصوصیات تیم مهندسی ارزش، انتخاب محدوده مهندسی ارزش و حمایت مدیریت ارشد به ترتیب با تأثیرگذاری 50/24، 90/7، 30/5 و 20/3 درصدی در رتبه های سوم تا ششم قرار دارند.
مرتضی وفائی امیر بیات ترک
هدف از انجام این تحقیق، شناسایی عوامل کلیدی موفقیت (csf) در پیاده سازی و اجرای سیستم برنامه ریزی منابع سازمان (erp) و رتبه بندی این عوامل و شاخصهای شناسایی شده با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(fahp) در شرکت ایران خودرو می باشد. فرضیات این تحقیق بدین گونه است: فرضیه1-عوامل سازمانی در اجرای موفقیت آمیز برنامه ریزی منابع سازمان موثر است. فرضیه2-عوامل فرآیندی در اجرای موفقیت آمیز برنامه ریزی منابع سازمان موثر است. فرضیه3-عوامل فن آوری در اجرای موفقیت آمیز برنامه ریزی منابع سازمان موثر است. فرضیه4-عوامل نیروی انسانی در اجرای موفقیت آمیز برنامه ریزی منابع سازمان موثر است. جامعه آماری تحقیق را مدیران و کارشناسان در پروژه پیاده سازی و اجرای سیستم برنامه ریزی منابع سازمان شرکت ایران خودرو می باشد. روش نمونه گیری گیری طبقه ای سیستماتیک و تعداد اعضای نمونه 167 نفر میباشد. جهت شناسایی عوامل کلیدی موفقیت از پرسش نامه مقایسه زوجی با طیف ساعتی (جهت آزمون فرضیات) و پرسش نامه اعداد فازی مثلثی (جهت رتبه بندی عوامل کلیدی موفقیت و شاخص های آن) بهره برده ایم. در پژوهش حاضر برای تعیین روایی از، روایی محتوایی(تایید کمیت و کیفیت سوالات از نظر خبرگان و اساتید مرتبط با حوزه پژوهش) استفاده شده است. برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پرسش نامه ها پس از تایید روایی و پایایی در اختیار خبرگان قرار گرفت. برای استفاده از تکنیک های آماری ابتدا باید مشخص شود که داده های جمع آوری شده از توزیع نرمال برخوردار است یا غیر نرمال، چون در صورت نرمال بودن توزیع داده های جمع آوری شده برای آزمون فرضیه ها می توان از آزمون های پارامتریک استفاده نموده و در صورت غیر نرمال بودن از آزمون های ناپارامتریک. بدین منظور در این مرحله به بررسی نتایج حاصل از آزمون k-s در مورد هریک از متغیر ها پرداختیم و مشخص شد این متغیرها دارای توزیع نرمال نیستند و برای تحلیل داده ها باید از آزمون های ناپارامتریک استفاده شود. بدین منظور از آزمون نسبت (دوجمله ای) بهره بردیم. طبق نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها، هر چهار فرضیه تایید و در نتیجه میتوان گفت عوامل سازمانی، عوامل فرآیندی، عوامل فناوری و عوامل نیروی انسانی در اجرای موفقیت آمیز سیستم برنامه ریزی منابع سازمان موثر است. در قسمت بعدی تحقیق طبق نتایج سنجش وزن عوامل کلیدی موفقیت و شاخص ها در erp با تکنیک fahp رتبه عوامل کلیدی موفقیت بدین صورت مشخص شد: 1- عوامل فرآیندی، 2- عوامل فن آوری، 3- عوامل سازمانی، 4- عوامل نیروی انسانی. در مرحله بعدی طبق نتایج رتبه شاخص ها بدین صورت مشخص شد: 1- مدیریت تغییر به صورت اثر بخش، 2- حضور فعال پیشتازان پروژه، 3- حمایت دائم مدیریت ارشد سازمان، 4- توانایی سازمان در استفاده مناسب از مشاورین، 5- احساس شرکت ها ی تولیدی در قرار داشتن در بازار رقابتی، 6- ظرفیت تغییر پذیری، 7- شناخت کلی شرکت از سیستم erp، 8- وجود مهندسان سیستم و it، 9- وجود زیر ساخت های سخت افزاری، 10- توانایی شرکت برای اختصاص بوجه لازم، 11- بازنگری و مهندسی مجدد فرآیند ها، 12- مشارکت پرسنل در پروژه erp، 13- پرهیز از سفارش نمودن بیش از حد erp، 14- وجود فرهنگ کار گروهی در شرکت، 15- برنامه های آموزشی کافی و مناسب، 16- تشویق کارکنان به ارائه ایده های جدید جهت پیاده سازی
امیر اصلان یوسف بیکی امیر بیات ترک
پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : زنجیره تأمین شبکه ای از امکانات است که مواد اولیه اولیه مورد نیاز کارخانجات را تهیه می نماید و مواد و قطعات را به کالاهای نیمه ساخته و سپس محصولات نهایی تبدیل می کند و محصولات را از طریق سیستم توزیع به مشتری ها تحویل می دهد. امروزه با در نظر گرفتن وضعیت رقابتی در بنگاه های اقتصادی ، وضعیت عملکردی زنجیره تامین نقش مهمی را در تولید و ارسال محصول مناسب و با کیفیت در زمان تعیین شده به مشتری ایفا می کند. در واقع شناسایی و ارزیابی وضعیت شاخص های عملکردی زنجیره تامین به شرکت ها کمک نموده تا نقاط قوت و ضعف خود را پیدا نموده و در صدد رفع گلوگاه ها برآیند.هدف از انجام پژوهش حاضر ارئه مدلی جهت ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین در شش عامل(زمان، فرآیند، مشتری،انعطاف پذیری،هزینه ها و تأمین کنندگان) با استفاده ازمدل(bsc-scor)و شناسایی و رتبه بندی شاخص های ارزیابی عملکرد زنجیره تأمین با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی در شرکت ایران خودرو می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را 190 نفر از مدیران و کارشناسانی که مستقیما در تصمیم گیری فرآیند مدیریت زنجیره تأمین در شرکت ایران خودرو نقش ایفا می نمایند، تشکیل می دهند.حجم نمونه 127 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای سیستماتیک برآورد شده است. ابتدا فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و با آزمون کولموگوروف-اسمیرنوف مشخص گردید که فرضیه ها نرمال نبوده و از آزمون ناپارامتریک نسبت(دوجمله ای) جهت تایید یا رد فرضیه ها استفاده شد، بعد از آن بر اساس شش عامل مذکور شاخص ها ی مربوط به هر عامل با تأیید خبرگان جانمایی شد سپس با استفاده از نظر خبرگان پس از تأیید روایی و پایایی پرسش نامه ها (استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی پرسش نامه ها) شاخص ها و ابعاد ارزیابی زنجیره تأمین با تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن دهی و رتبه بندی شد.. نتایج این تحقیق می تواند مدیران و کارشناسان ارشد ایران خودرو را در شناخت شاخص ها و بهبود عملکرد در مدیریت زنجیره تأمین یاری رساند. کلمات کلیدی: ارزیابی عملکرد ، زنجیره تأمین ، کارت امتیازی متوازن(bsc) ، مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین(scor)، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی(fahp).
مصطفی محمدی امیر بیات ترک
هدف ار این تحقیق تعیین میزان عوامل موثر بر توانمندسازی منابع انسانی در پژوهشکده علوم و فنون دریایی و بررسی راه های توانمندسازی و اولویت بندی عوامل اصلی و فرعی می باشد. تحقیق حاضر از نظر اهداف، کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات پیمایشی و از حیث روش اجرا میدانی می باشد. که برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شده است و جامعه آماری شامل کارکنان مرد و زن اعم از رسمی، پیمانی و قراردادی معادل 135 نفر که 100 پرسشنامه توزیع و جمع آوری گردید و بر طبق داده های آماری فرض معنی داری داده های تحقیق با احتمال 95? درصد برای تک تک متغیرهای مستقل سیستم کنترل مدیریت، رشد و توسعه سازمانی، سیستم های پاداش، ویژگی های فردی و ویژگی های شغلی مورد آزمون قرار گرفت و تایید شد. فرضیه های پژوهش عبارت است از: 1-بین سیستم های مدیریت و توانمندسازی منابع انسانی تاثیر معناداری وجود دارد. 2- بین رشد و توسعه سازمانی و توانمندسازی منابع انسانی تاثیر معناداری وجود دارد. 3- بین سیستم های پاداش و توانمندسازی منابع انسانی تاثیر معناداری وجود دارد. 4- بین ویژگی های فردی و توانمندسازی منابع انسانی تاثیر معناداری وجود دارد. 5- بین ویژگی های شغلی و توانمندسازی منابع انسانی تاثیر معناداری وجود دارد. در پژوهش از روش های آماری توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. کاربرد آمار توصیفی به منظور تفسیر نتایج داده های پژوهش بوده و به منظور آزمون فرضیه های پژوهش و تعمیم، از روش های آمار استنباطی استفاده گردیده است. از آنجا که یافته های تحقیق بر اساس نظرخواهی از پاسخگویان در پاسخ های پنج گزینه ای (مقیاس لیکرت) طراحی شده است. لذا برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از روش های ناپارامتری استفاده گردیده است. پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و از روش آزمون آلفای کرونباخ برای پایایی پرسشنامه استفاده شده است. داده های این تحقیق از نوع مقیاس فاصله ای(اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه) می باشد. از آنجا که در این تحقیق نمونه ای از جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفت، لذا از روش های آمار استنباطی و آزمون ناپارامتری معادل t تک نمونه ای برای تجزیه و تحلیل داده ها بهره گرفته شد. به منظور افزایش سرعت و دقت از نرم افزارهای آماری spss و برای برقراری ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته، تحلیل های لازم انجام شد.که نتیجه برای شاخص ها با توجه به داده های به دست آمده واقعی بوده و تمامی فرضیه ها پذیرفته شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهای (سیستم کنترل مدیریت، رشد و توسعه شغلی، سیستم های پاداش، ویژگی های فردی و ویژگی های شغلی) تاثیر مثبت و بالایی با توانمندسازی دارند و متغیر سیستم کنترل مدیریت بیشترین تاثیر را بر توانمندسازی کارکنان پژوهشکده دارد و متغیرهای ویژگی های فردی، سیستم های پاداش، ویژگی های شغلی و رشد و توسعه سازمانی به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند.
مهدی علایی امیر بیات ترک
مدیریت زنجیره تامین یکی از مهمترین عناصر در استراتژی رقابتی می باشد و اندازه گیری عملکرد و شاخص های اندازه گیری نقش مهمی در هدف گذاری و تعیین مسیر حرکت بنگاه اقتصادی را بر عهده دارند. از بین مدل های مختلف ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین با توجه به جامع بودن مدل scor در این تحقیق از این مدل جهت ارزیابی مدیریت زنجیره تامین شرکت لکوموتیو سازی مپنا استفاده شد. مدل scor دارای 4 سطح می باشد که فرایندهای اصلی آن عبارتند از:برنامه ریزی، تامین، ساخت، تحویل،ارجاع. مدل دارای 5 ویژگی عملکردی قابلیت اطمینان، پاسخگویی، چابکی، هزینه و مدیریت دارایی می باشد که در هر سطح دارای شاخص هایی جهت سنجش عملکرد می باشند. هدف از این تحقیق رتبه بندی ویژگی های عملکردی مدل scor و ارزیابی عملکرد مدیریت زنجیره تامین شرکت لکوموتیو مپنا بوده و فرضیه مناسب بودن عملکرد مدیریت زنجیره تامین شرکت لکوموتیو مپنا مورد آزمون قرار گرفت.
سعید نظری امیر بیات ترک
امروزه سازمانها تغییرات اساسی را پیرامون خود تجربه میکنند که عدم توجه به آنها بقا سازمانها را تهدید میکند . سازمان چابک توانایی بقا و پیشرفت در یک محیط پر تلاطم ، به وسیله واکنش سریع نسبت به تغییرات و ایجاد محصولات و خدمات بر اساس خواست مشتری را دارد . از آنجاییکه چابکی یک نیاز اساسی سازمانهای امروز برای بقا می باشد و نیاز برای یک سیستم نظام مند جهت ارزیابی چابکی سازمانها وجود دارد بنا بر این هدف پایان نامه معرفی یک متدولوژی جهت تعیین میزان چابکی سازمان می باشد. جهت برآورد سطح چابکی سازمان اهمیت و عملکرد هر یک از قابلیت های مورد نیاز یک سازمان چابک طی یک پرسشنامه ای که بین 51 نفر از مدیران ، روئسا ، کارشناسان معاونت تولید سایپا که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند توزیع شده است ارزیابی گردید
زیبا کردی کلاکی امیر بیات ترک
بررسی و سطح بندی شاخصهای انتخاب تامینکنندگان چابک و رتبه بندی تامین کنندگان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی مطالعه موردی: شرکت سایپا
فاطمه شهیدی فرد امیر بیات ترک
در جهان امروز که رشد فن آوری ها ، تغییرات در بازار محصولات سریع می باشد، وجود رقبا و گسترش مرزهای بازار شرکت ها را به سوی سازمان های بدون مرز سوق داده است.اموری همچون ماشین نویسی ، خدمات ، نگهبانی ، ترابری و آشپزی و خدمات نرم افزای از جمله اقداماتی است که در بانک قابل برون سپاری می باشد . در پژوهش کنونی به بررسی آگاهی ها و دریافت های ذهنی مدیران از سود و ریسک حاصل به عنوان عوامل تعیین کننده تصمیم گیری در برون سپاری فرآیندهای تجاری می پردازیم. هدف اصلی و نهایی برون سپاری بهبود وضعیت مالی و بهره وری سازمان و کاهش مخاطرات و ریسک های سرمایه گذاری ها و کسب و کار است. به نحوی که سازمان بتواند با اتکا به تامین کنندگانی ماهر و مجرب و واگذاری فعالیت های غیر محوری و پرریسک خود به آنها فرصت بیشتری برای تمرکز بر شایستگی های محوری و افزایش مزیت های رقابتی فراهم نماید. پژوهش کنونی دارای دو متغیر مستقل( ریسک و منافع برون سپاری ) و متغیر وابسته( تمایل به افزایش برون سپاری) میباشد .پژوهش دارای دو فرضیه اهم و هر فرضیه اهم دارای 4 فرضیه اخص می باشد .فرضیه اهم اول بیان می کند که افزایش سطح ریسک برون سپاری رابطه معنی داری با عدم تمایل به افزایش برون سپاری دارد و فرضیه های اخص آن بیان می کند که افزایش هر یک از ریسکهای اجرایی، مالی ، استراتژیک و روانی رابطه معنی داری با عدم تمایل به افزایش برون سپاری کاری دارد .فرضیه اهم دوم بیان می کند که افزایش منافع برون سپاری رابطه معنی داری با تمایل به افزایش برون سپاری فرایند های کاری دارد و فرضیه های اخص آن بیان می کند که افزایش هر یک از منافع هزینه ای ، توانایی تمرکز بر فعالیت های اصلی ، دسترسی به منابع تخصصی و بهبود کیفیت رابطه معنی داری با افزایش تمایل به برون سپاری کاری دارد . روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و میدانی می باشد و همچنین پرسشنامه ای که حاوی تمامی متغیرهای مربوط به پژوهش باشد تهیه گردیده و در اختیار 300 نفر از کارکنان و مدیران شعب مختلف بانک مهر اقتصاد شهر تهران( جامعه آماری پژوهش ) که به صورت تصادفی انتخاب شده اند قرار گرفته است. با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ( با نرخ 0.873) و نظرات استادان ، پایایی و روایی پرسشنامه تایید گردید و در نهایت داده های جمع آوری شده (با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی) تجزیه و تحلیل شده و فرضیات پژوهش نیز مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد تمام فرضیات اهم و اخص تایید شده یعنی سطح بالای ریسک های حاصل از برون سپاری فرآیندهای تجاری توسط تصمیم گیران به طور منفی و سطح بالای سودهای حاصل از برون سپاری به طور مثبت بر تمایل به افزایش سطح برون سپاری کاری اثر می گذارد. ریسک های مالی، ریسک عملیاتی، ریسک روانشناختی به طور منفی و مزایای هزینه، بهبود کیفیت خدمات، دسترسی به منافع تخصصی و تمرکز بر مزیت رقابتی به طور مثبت بر تمایل به افزایش سطح برون سپاری فرآیند های تجاری در بانک مهر اقتصاد اثر می گذارد. همچنین اولویت اثرگذاری عوامل فرعی ریسک به صورت ریسک مالی ، ریسک عملیاتی ، ریسک روان شناختی و ریسک استراتژیک و عوامل فرعی منافع به صورت مزایای هزینه ، بهبود کیفیت خدمات، دسترسی به منابع تخصصی و تمرکز بر مزیت رقابتی می باشد
علی نظرلو امیر بیات ترک
در این تحقیق دو مجموعه ی تولید و منابع انسانی در شرکت سایپاپرس به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. از این جامعه یک نمونه 15 نفری از خبرگان استخراج و بر اساس آن و با توجّه به مطالعات کتابخانه ای در ابتدا عوامل موثّر در تعیین انتخاب برتر توسط پرسشنامه-ای با مقیاس لیکرت توسط پانزده مدیرخبره دو قسمت شناسایی گردید. در این قسمت روش نمونه گیری طبقه ای است. نتایج بدست آمده از پرسشنامه لیکرت با آزمون کولموگرف اسمیرنوف و دو جمله ای سنجیده شد که عوامل اصلی شناسایی شده شامل:مبانی فکری؛ مهارت های بین فردی ؛مدیریت افراد و وظایف ؛نگرش های شخصی؛ تصمیم گیری ؛تخصص و مهارت مرتبط و عوامل شخصیتی بود. آنگاه با استفاده از پرسشنامه ی مقایسات زوجی، اولویت بندی و درجه اهمیت عوامل در مدل تحلیل سلسله مراتب فازی مشخص گردید.
محمد اسدی عزیز لو امیر بیات ترک
در پژوهش حاضر سعی شده است تا با استفاده از روش های آماری به بررسی رابطه و تأثیر پنج عامل (پشتیبانی مدیریت مرکز، مشارکت همگانی و کار تیمی، بسترسازی و آموزش های مناسب، برنامه ریزی استراتژیک و تجزیه تحلیل کیفیت) بر موفقیت در پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع در مرکز طراحی و پژوهش های دریایی پرداخته شده و رابطه معناداری میان پنج عامل مذکور و پیاده سازی مدیریت مدیریت کیفیت جامع در مرکز یافت.