نام پژوهشگر: راضیه لک
بهنام پاشازاده راضیه لک
رودخانه کل در 70 کیلومتری غرب بندرعباس و رودخانه شور خورجل در 30 کیلومتری شرق بندر عباس قرار دارند که در سرشاخه ها و منشاء دارای آب شیرین می باشند ولی در ادامه مسیر و با عبور از گنبد های نمکی و دشت های نمکزار آب این رودخانه ها کیفیت خود را از دست داده و غیر قابل استفاده می باشند . رودخانه کل دارای 5 تیپ رسوبی در سرشاخه ها ، 13 تیپ رسوبی در کانال اصلی و همچنین 6 تیپ رسوبی در رودخانه شور مشاهده شده است . رودخانه های کل و شور خورجل به هنگام ورود به دشت ساحلی حالت مآندر پیدا می کنند و در محل ورود به دریا حالت estuary ( خلیج دهانه ای ) دارد نمونه برداری از بستر رودخانه ها بر اساس تغییرات لیتولوژی و مورفولوژی رودخانه ها صورت گرفته است . نمونه های برداشت شده از بستر رودخانه ها مورد آنالیزهای دانه بندی ، مورفوسکوپی ، xrd ، icp و همچنین دستگاه راکی ول قرار گرفت . در مورفوسکوپی تمامی نمونه های این بخش بیشترین جزء تشکیل دهنده سنگ آهک تخریبی می باشد که علت آن ، وجودسازندهایی با جنس سنگ آهک است در 95 درصد نمونه های مطالعه شده در این بخش گردشدگی در آنها ( نیمه زاویه دار تا نیمه گردشده ) مشاهده شد.در هر دو رودخانه کل و شور خورجل میزان عناصر tl¸ca¸ti¸p¸as¸sr¸ag¸cs از میزان پوسته زمین بیشتر بوده و باعث آلایندگی زیست محیطی در این دو رودخانه شده است عناصر زیر دارای یک منشاء بوده و منشاء آنها زمینی می باشد
یاسر وکیلزاده راضیه لک
رودخانه نکارود از شاهکوه البرز در گرگان سرچشمه می گیرد و مساحت حوضه آبریز آن حدود 1922 کیلومتر مربع است. در این پژوهش، رسوب شناسی، ژئومورفولوژی و ژئوشیمی رسوبی نکارود مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی ها، آنالیز دانه بندی نمونه ها به فاصله 1 فی، محاسبه پارامترهای آماری (میانگین، جورشدگی، کج شدگی) و تعیین تغییرات شکل ذرات در ایستگاه های مورد نظر و ساختمان های رسوبی همچنین تعیین بافت رسوبات بار بستر را شامل شد. بر اساس نتایج حاصل از آنالیز اندازه ذرات در طول رودخانه مورد مطالعه اندازه ذرات به طور کلی به سمت پایین دست کاهش می یابد به عبارتی درصد فراوانی ذرات گراول کاهش یافته و به واسطه آن ذرات ریزدانه تر ماسه و گل افزایش می یابد. البته در طی مسیر یک سری ناپیوستگی ها نیز وجود دارد که ناشی از تغییرات لیتولوژی و ورود رودخانه های فرعی است. رسوبات پرکننده کانال را در بالارود گراول تا ماسه متوسط و در پایین دست رسوبات ماسه ای و گلی تشکیل می دهند. جورشدگی از بالارود به پایین رود از خیلی بد تا متوسط جورشده تغییر می کند، مهم ترین عوامل موثر بر تغییرات بافتی رسوبات و نوع رودخانه در این منطقه تغییر شیب و اثر سنگ منشأ می باشد. مطالعه رسوبات گراولی و ماسه ای به روش های برش نازک (بار بستر) و آنالیز xrd (بار معلق) انجام گرفت. در آنالیز xrd کانی های کوارتز، فلدسپار (آلبیت)، کلسیت- دولومیت و ایلیت- میکا به ترتیب فراوان ترین کانی های موجودند. همچنین بررسی داده های ژئوشیمیایی با استفاده از تکنیک های آماری، تک متغیره، چند متغیره، ضرایب همبستگی، آنالیز خوشه ای و تجزیه و تحلیل فاکتوری موید منشأ زمینی و وجود همبستگی بسیار مناسبی بین عناصر al, co, p, cu, fe, cr, ni, zn بوده است. همچنین تمرکز بالای آرسنیک در حوضه آبریز با رسوبات زغالی شمشک در منطقه مرتبط است.
هانیه السادات حجازی پور راضیه لک
دریاچه مهارلو در ?? کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است. این دریاچه به عنوان یک حوضه دریافت کننده فاضلاب های مختلف صنعتی، شهری، همچنین ورود رودخانه های اطراف به داخل آن و هجوم انواع آلودگی ها مطرح می باشد. لذا شناسایی آلاینده ها و همچنین توجه به نقش عناصر سنگین در ایجاد اختلالات اکولوژیکی و تأثیر آن ها بر سلامت انسان دارای اهمیت است. در این پژوهش به منظور شناسایی عناصر آلاینده دریاچه مهارلو، تعداد ?? نمونه رسوب و ?? نمونه آب برداشت گردید و مورد آنالیز icp قرار گرفت. فاکتور غنی شدگی برای عناصر موجود در دریاچه محاسبه و در ادامه تأثیر این عناصر آلاینده بر سلامت انسان مورد بررسی قرار گرفت. عناصر مورد مطالعه در این پژوهش شامل as، ca، cd، cl، co، cr، k، li، mg، mo، mn، na، ni، p، pb، sn،sr و v می باشد. محاسبه فاکتور غنی شدگی نشان داد که آلودگی ? عنصر منگنز، فسفر، سرب و استرانسیم در رسوب دریاچه بسیار زیاد و آلودگی عنصر استرانسیم در آب دریاچه فوق العاده زیاد است. در این مطالعه جهت پردازش داده های ژئوشیمی و هیدروژئوشیمی از نرم افزار spss استفاده شد. از چهار گزینه این نرم افزار (نمودار هیستوگرام، آنالیز خوشه ای، فاکتور آنالیز، ضریب همبستگی) جهت پردازش داده ها استفاده شده است. نتایج نشان داد که عناصر موجود در دریاچه مهارلو دارای سه منشاء آنتروپوژنیک (آلاینده نفتی)، ژئوژنیک (زمینی) و املاح و کانیهای تبخیری می باشند.
سید جواد هاشمی علیرضا ریاحی بختیاری
در این مطالعه به منظور تعیین منشاء و بررسی پراکنش فلزات pb، ni، v، zn، cu، cr، co، mn، sr و ba در رسوبات سطحی سواحل جنوبی دریای خزر، نمونه برداری از رسوبات سطحی از 7 نیم خط عمود بر ساحل کپورچال، بندرانزلی، کیاشهر، تنکابن، بندرنوشهر، بابلسر و بندر امیرآباد، طی ماه های خرداد و تیر 1391، انجام شد. نمونه های رسوب در هر نیم خط از 3 عمق متفاوت و با 3 تکرار در هر عمق جمع آوری و در مجموع 63 نمونه جمع آوری گردید. غلظت فلزات در بخش-های مختلف ژئوشیمیایی رسوبات توسط دستگاه icp-oes تعیین شد. نتایج حاصل از منشأیابی، نشان دهنده منشاء غالب طبیعی برای فلزات pb، ni، v، zn، cu، cr، co و ba و منشاء غالب انسانی برای فلزات mn و srمی باشد. علاوه بر این میانگین غلظت کلی فلزات در امتداد نیم خط-های مورد مطالعه افزایش معنی داری را با افزایش فاصله از ساحل نشان دادند. این افزایش غلظت می تواند ناشی از انتقال رسوبات به ویژه با اندازه کوچکتر توسط جریانات برگشتی و با توجه به شیب ساحل در امتداد نیم خط های نمونه برداری باشد. همچنین میانگین غلظت کلی فلزات مورد مطالعه در امتداد ساحل و در بین عمق های یکسان افزایش معنی داری را از شرق به غرب و به سمت نیم-خط بندر انزلی نشان دادند که از دلایل آن می توان به وجود تالاب انزلی در این ناحیه با توجه به تعدد رودخانه های ورودی به آن و مجاری خروجی از آن به دریا، اشاره کرد. در منطقه مورد مطالعه بیشترین غلظت برای فلز sr با ?g/g 5/791 در عمق سوم نیم خط کپورچال و کمترین غلظت برای فلز co با ?g/g 97/7 در عمق اول نیم خط بندر امیرآباد به دست آمد. مقایسه مقادیر غلظت فلزات cr، cu، ni، pb و zn در رسوبات سطحی منطقه مورد مطالعه با استانداردهای جهانی sqgs و noaa اختلاف معنی داری را نشان دادند (05/0 > p)، تنها مقادیر غلظت فلز cu فقط نسبت به شاخص های erl و tec این استانداردها اختلاف معنی داری را نشان ندادند (05/0 < p). علاوه بر این کد ارزیابی ریسک نیز برای فلزات co، cr، ni، v و zn عدم ریسک، برای فلزات ba، mn و pb ریسک پایین و برای فلز sr ریسک متوسط را نشان داد. بنابراین از نتایج می توان استنباط کرد که فلزات مورد بررسی برای محیط زیست محلی کم خطر هستند.
علی گلباز محسن سلطانپور
خلیج فارس یکی از پهنه های آبی مهم جهان به شمار می آید که علاوه بر داشتن سازه های مهم ساحلی و فراساحلی، جمعیت زیادی نیز در سواحل و جزایر آن زندگی می کنند. شناخت هرچه بیشتر رفتار امواج سونامی و پیش بینی تمهیدات لازم جهت کنترل آن می تواند خسارات ناشی از آن را به حداقل برساند. چین خوردگی ها و گسل های سواحل جنوبی ایران و تعدد زمین لرزه در این منطقه موجب شده تا خلیج فارس جز مناطق با لرزه خیزی بالا دسته بندی گردد. با این حال حادثه بندر سیراف در بهار سال 1008 تنها حادثه مشکوک سونامی در تاریخچه خلیج فارس می باشد. در این تحقیق برخلاف مطالعات گذشته، منبع وقوع سونامی در داخل محدوده خلیج فارس در نظر گرفته شده و با بررسی چینه شناسی و گسل های اصلی سواحل جنوبی ایران، دو گسل اصلی کازرون-قطر در بخش مرکزی و گسل خلیج فارس در شمال غربی این خلیج تحت عنوان دو سناریوی مختلف شبیه سازی موج سونامی با استفاده از کد عددی geowave به کار گرفته شده است. در این مطالعه با بررسی زمین لرزه های گذشته و نوع گسل های منطقه بیشینه شدت زمین لرزه احتمالی برای هر یک از گسل ها مشخص گردیده و همچنین برای در نظر گرفتن اصطکاک بستر در آب های کم عمق خلیج فارس از معادلات بوسینسک کاملاً غیرخطی استفاده شده است. نتایج مدل نشان می دهد همان گونه که انتظار می رفت به علت عمق کم آب در خلیج فارس، سرعت حرکت موج سونامی بسیار کم بوده و پدیده خزش منجر به تغییر در دامنه امواج می شود. همچنین با بررسی نتایج مشخص می گردد فعالیت گسل خلیج فارس (سناریوی شماره 2) منجر به سونامی نخواهد شد همچنین در بحرانی ترین حالت، امواجی با دامنه در حدود 2/1 متر در اثر فعالیت گسل کازرون-قطر (سناریوی شماره 1) تشکیل خواهد شد که پس از حدود 30 دقیقه با ارتفاع 8/0 متر به بندر سیراف خواهند رسید.
اکرم پوراسماعیل فاطمه هادوی
چکیده خلیج فارس در 24 تا 30درجه و 30 دقیقه عرض شمالی و 48 تا 56 درجه و 25 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. مطالعات کمی در زمینه نانوفسیل های آهکی خلیج فارس بخصوص در سواحل ایران در دسترس است. در مطالعه اخیر، تعداد 52 نمونه از مغزه بندرعباس، 47 نمونه از مغزه بوشهر و 32 نمونه از رسوبات سطحی خلیج فارس مورد بررسی قرار گرفتند. تمام گونه ها توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی عکسبرداری شده اند. برای اولین بار تعداد 16 جنس و 24گونه از مغزه بندرعباس، 22 جنس و 22 گونه از مغزه بوشهر و 19 جنس و 24 گونه از رسوبات سطحی خلیج فارس معرفی گردید. در این مطالعه گونه های gephyrocapsa oceanica و emiliania huxleyi گونه های غالب بودند. نانوفسیل های آهکی در مغزه های مورد مطالعه و همچنین رسوبات سطحی کم عمق از تنوع و فراوانی بسیار پایینی برخوردارند و اکثر نمونه هــای حاضر، فسیل های جا به جا شده از رسوبات نئوژن و کرتاسه می باشند. دلیل حضور نمونه های جا به جا شده، حضور رودخانه های بزرگی مثل کارون، دجله و فرات در غرب، ورود آب های شیرین از رودخانه های سواحل شمالی خلیج فارس، تأثیر طوفان های گرد و غبار در قسمت های غربی باشد. در رسوبات سطحی برداشت شده از عمق بیشتر، نانوفسیل های آهکی از تنوع کم و فراوانی بالایی برخوردارند. مطالعات انجام شده بر روی گونه هـای شاخصی چون gephyrocapsa oceanica, emiliania huxleyi, helicosphaera carteri, braarudosphaera bigelowi, calcidiscus leptopurus و coccolithus pelagicus در خلیج فارس نشان می دهد که حوضه مذکور، حوضه ای گرم، دارای شوری بالا، در بخش های غربی مزوتروفیک و در بخش شرقی یوتروفیک و دارای پروداکتیویتی بالاست که پروداکتیویتی از سمت غرب به سمت شرق افزایش می یابد. همچنین آنالیزهای انجام شده بر روی عناصر رسوبات مورد مطالعه نشان می دهد که روند تغییرات عناصر منطبق بر روند تغییرات نانوفسیل های آهکی است که این مسئله در رسوبــات برداشت شده از مناطق عمیق تر می تواند دلیلی بر افزایش یا کاهش پروداکتیویتی نانوفسیل های آهکی باشد.
کرامت نژادافضلی راضیه لک
چکیده: گل فشان یک عارضه ژئومورفولوژیکی است که معمولاً به صورت یک عارضه گنبدی شکل و در بعضی مواقع به صورت حوضچه ای بوده و مخلوطی از آب، گل و گاز می باشند. گلفشان ها در اکثر نقاط دنیا به ویژه در کمربند آلپ و هیمالیا قابل مشاهده می باشد و در ایران بیشتر در جلگه های ساحلی دریای خزر و دریای عمان دیده می شوند.گلفشان ها بر اثر عوامل مختلفی ایجاد می شوند و بررسی چگونگی تشکیل و تکوین آن ها در برنامه ریزی ها و مدیریت محیطی منطقه ساحلی دارای اهمیت فراوان است. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین ویژگی های گل فشان ها اعم از میزان فعالیت، خصوصیات مورفولوژیک، توپوگرافیک و پراکندگی آنها با موقعیت گسل های منطقه و همچنین بررسی ارتباط بین خصوصیات لیتولوژیک، ساختمان و ویژگی های رسوب شناسی و شیمیایی گل فشان ها می باشد.در این پژوهش پس از گرد آوری اطلاعات و داده ها شامل نقشه های توپوگرافی1.25000 کل خط ساحلی، زمین شناسی1.100000 ورقه های چابهار، کنارک، بیر، جاسک و گتان، تصاویر ماهواره ای irs و عکس های هوایی 1.40000، خط ساحلی مورد بررسی صورت قرار گرفت و با مطالعات صحرایی و کنترل زمینی به مدت چندین ماه، شناسایی گل فشانها کامل گردید. در عملیات صحرایی از هر گل فشان یک نمونه رسوب و آب برداشت و آنالیز عناصر اصلی بر روی آن صورت گرفت. پس از آماده سازی و تهیه پودر،آنالیز نمونه ها توسط دستگاه icp-oes پردازش داده ها در نرم افزار spss انجام پذیرفت. پس از بررسی نتایج آزمایشگاهی مشخص شد عناصر آهن، آلومینیوم، تیتان و غیره در رسوبات موجود در گل فشانهای سواحل مکران منشأ زمینی یا ژئوژنیک دارند و عناصر کلسیم، منیزیم و استرانسیوم منشأ بیوژنیکی و درون حوضه ای دارند. همچنین از غرب به شرق ساحل مکران، عناصر موجود در گل فشانها از منشأ دریایی (بیوژنیک) به منشأ قاره ای (ژئوژنیک) تغییر منشأ می دهند لذا محل تشکیل گل فشان یا ژنز گل فشانهای بخش غربی در عمق بیشتری قرار دارند. از شمال به سمت جنوب، مقادیر کلسیم در گل فشانها افزایش می یابد و منشأ دریایی بودن آن ها بیشتر می گردد واژگان کلیدی:گل فشان؛ تکتونیک؛رسوب شناسی؛ مورفوژنتیک؛ ژئوژنیک؛ بیوژنیک؛ جلگه مکران
راضیه لک علی نقی ضیایی
به منظور استفاده پایدار از منابع آب زیرزمینی و ارزیابی قابلیت آسیب پذیری آبخوان ، برآورد تغذیه آب های زیرزمینی امری اجتناب ناپذیر است. ایران منطقه ای با اقلیم نیمه خشک است، بنابراین بررسی نقش جریان برگشتی آبیاری در تغذیه آب زیرزمینی و تأثیر روش آبیاری بر مقدار آن، به عنوان راه کاری برای مدیریت بهتر منابع آب زیرزمیینی در آینده، لازم و ضروری است. بر همین اساس در دشت نیشابور در مزرعه ای با کشت گندم، مقدار تغذیه ناشی از روش های مختلف آبیاری (سطحی و بارانی) با استفاده از اندازه گیری رطوبت خاک در ده نقطه برآورد شد. در هشت نقطه چاهک هایی به عمق دو متر و در بقیه، چاهک های به عمق شش متر حفر شد. در هرنیم متر عمق خاک و همچنین عمق 15/0 و3/0 متر حسگر rec نصب شد و به مدت 173 روز رطوبت خاک اندازه گیری شد. سپس از این مقادیر برای شبیه سازی جریان در ناحیه غیراشباع با استفاده از نرم افزارhydrus-2d استفاده شد. مدل برای همه نقاط کالیبره شد و برای برآورد مقدار زهکش از زیر لایه های 2 و 6 متری خاک به کار گرفته شد. متوسط جریان زهکشی شده از عمق های دو متری زمین مجهز به سیستم آبیاری سطحی53 میلی متر برآورد شد. برای زمین آبیاری بارانی مقدار جریان زهکشی شده در نقاط مختلف از 018/0 تا 60 میلی مترتغییر می کرد. که این اختلاف می تواند ناشی از توزیع غیریکنواخت آب باشد. نتایج حاصل از مدل سازی و اندازه گیری های صحرایی حاکی از افزایش رطوبت حجمی در لایه مرزی پایین دست دو چاهک 2 متری در زمین بارانی است. اندازه گیری ها در روز اول برای چاهک های 6 متری سطحی و بارانی رطوبت حجمی 170و 90 سانتی متر نشان می دهد.مقدار جریان زهکشی شده از عمق 6 متری در زمین آبیاری سطحی 6/18 میلی متر و در زمین آبیاری بارانی بسیار اندک و تقریبا صفر بدست آمد.