نام پژوهشگر: مهدی قنبری
مریم دیوبند محمد رهنما
هدف این مطالعه بررسی تاثیرات اسانس آویشن شیرازی و روکش غذایی بر کیفیت فیله کپور نقره ای هنگام نگهداری در یخچال(4 درجه سانتیگراد) می باشد. تیمار های این مطالعه شامل فیله های شاهد، فیله های حاوی اسانس آویشن شیرازی 2/0 و 4/0 میلی لیتر در 100 گرم فیله، فیله های دارای روکش غذایی، فیله های ترکیب روکش غذایی و اسانس آویشن شیرازی 2/0% و 4/0% می باشند. پارامتر های شیمیایی، میکروبی و تغییرات حسی در زمانهای 0، 3، 6، 9، 12، 15، 18 ارزیابی شد. شاخص ph در همه تیمارها روند افزایشی را نشان داد و این افزایش در انتهای دوره (15 روز) در تیمار های حاوی ترکیب روکش غذایی و اسانس آویشن شیرازی 2/0% و 4/0% نسبت به سایر تیمار ها کمتر بود. نتایج tvb-nنشان می دهد که تیمار های ترکیبی افزایش کمتری را نسبت به سایر تیمار ها داشت. شاخص pv در همه تیمار ها افزایش معنی داری را نشان داد. مقادیر tba در همه تیمار ها تا پایان دوره از حد قابل فبول کمتر بود. نتایج آزمایشات میکروبی نشان می دهد که زمان ماندگاری همه تیمار ها نسبت به تیمار شاهد افزایش یافته و بیشترین زمان ماندگاری در تیمار های حاوی ترکیب روکش غذایی و اسانس آویشن شیرازی 2/0% و 4/0% مشاهده گردید. نتایج ارزیابی حسی نشان داد تیمار های دارای اسانس آویشن شیرازی در ابتدای دوره نمرات پائینی را کسب نمودند اما به تدریج این نمرات افزایش یافت و نهایتا روند کاهشی داشت. نتیجه گیری نهایی نشان می دهد که استغاده همزمان از روکش غذایی و اسانس آویشن شیرازی 2/0% و 4/0% زمان ماندگاری را نسبت به سایر تیمار ها افزایش می دهد و زمان ماندگاری در این تیمار ها 15 روز تعیین گردید.
مهدی قنبری محمد کاظم سوری
گیاه بومادران هزار برگ achillea millefolium l. از خانواده آستراسه گیاهی چند ساله و بومی مناطقی از ایران می باشد. اسانس پیکر رویشی و گل این گیاه دارای خواص ضد تشنج، ترمیم کننده زخم، ضدعفونی کننده و بهبود وضعیت سیستم گوارشی می باشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی تنوع صفات مورفولوژیکی برخی از جمعیت های بومادران هزاربرگ، آزمایشی روی 35 ژنوتیپ مربوط به هفت جمعیت از این گونه در شمال غرب کشور (آذربایجان شرقی) انجام گرفت. در این تحقیق اثر اقلیم به منظور تعیین میزان تاثیر تنوع، جهت بکارگیری در برنامه های اصلاحی آتی و اهداف دارویی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه 14 صفت کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان دهنده تنوع، بین صفات مهم اصلاحی بومادران هزاربرگ در بین جمعیت های مورد بررسی بود. نتایج همبستگی ساده، وجود همبستگی های مثبت و منفی معنی داری بین برخی صفات مهم را نشان داد. همچنین تجزیه کلاستر، هفت جمعیت بومادران هزار برگ را در چهار گروه مستقل تقسیم بندی کرد. جمعیت های پیربالا، کندلج و جلفا دارای بیشترین تشابه بودند و در یک گروه جای گرفتند در حالیکه جمعیت های شبستر و زنوز از دیگر جمعیت ها جدا و در گروه هایی مجزا قرار گرفتند. همچنین جمعیت های بناب و باسمنج در یک گروه جداگانه دیگر قرار گرفتند. گیاهان رشد کرده در رویشگاه های زنوز، باسمنج و جلفا دارای بیشترین عرض برگ روی ساقه گلدهنده، قطر چتر گل، قطر کاسه گل و طول گل آذین بودند. این صفات از نظر اصلاحی بسیار مطلوب برای این گیاه به حساب می آیند. اسانس گیری از پیکر رویشی جمعیت های جمع آوری شده توسط روش تقطیر با آب بوسیله دستگاه طرح کلونجر انجام و درصد وزتی وزنی میزان کمی اسانس تعیین گردید. آنالیز کیفی اسانس های حاصله توسط دستگاه های گاز کروماتوگرافی و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی صورت گرفت و در مجموع در اسانس سرشاخه های گلدار به همرا پیکر رویشی این گونه در هفت رویشگاه پیربالا، جلفا، کندلج، شبستر، بناب، زنوز و باسمنج به ترتیب 48، 42، 37، 45، 43، 35 و 38 ترکیب شناسایی شدند. ترکیبات اصلی سازنده عبارتند از: توریول (7/3- 3/23 درصد)، 1و 8 سینئول (7/7- 5/18 درصد)، ترانس نرولیدول (65/2- 3/11 درصد)، ژرماکرین دی (7/2- 9/10 درصد)، آلفا پینن (6/1- 44/9 درصد)، بورنئول (0/00- 5/6 درصد) و پینوکارون (8/2- 3/6 درصد). به کمک تجزیه کلاستر و با احتمال زیاد پنج تیپ شیمیایی تریول/ 1و 8 سینئول، تریول/ آلفا پینن، تریول/ ترانس نرولیدول، 1و 8 سینئول/ ژرماکرین دی و 1و 8 سینئول/ آلفا پینن شناسایی گردید.
مهدی قنبری اصغر لشنی زادگان
معادلات حالت درجه سه مهم ترین ابزار پیش بینی تعادلات فازی، رفتار حجمی و خواص ترمودینامیکی به شمار می آیند. بعلت ناتوانی بسیاری از معادلات در پیش بینی آنها، اصلاحات متعددی بمنظور اصلاح معادلات پیشنهاد شده است. در این میان معادله حالت پنگ-رابینسون و سواو-ردلیخ-کوانگ از جمله معادلاتی هستند که تحت اصلاح قرار می گیرند. در این پایان نامه پس از ذکر دلایل مستدل در انتخاب یک معادله حالت مبنا، معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ برای هر دو ناحیه مادون و مافوق بحرانی اصلاح شده است. در این پایان نامه نشان داده شده است که اصلاح معادله سواو-ردلیخ-کوانگ توسط پنگ و رابینسون نقایص بر شمرده شده توسط آنها را برطرف نساخته است. از طرفی ایراداتی را نیز وارد نموده است که برطرف نمودن آنها در برخی موارد ممکن نیست و در برخی دیگر موجب افزایش اجباری تعداد پارامترها و ایجاد مشکلات جدید می شود. در حالیکه معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ به عنوان یک اصلاح موفقیت آمیز از معادله حالت ردلیخ-کوانگ دارای پتانسیل مناسبی در پیش بینی خواص را دارد که با تغییرات مختصری در شکل آن می توان به پیش بینی های مناسبی از خواص مادون و مافوق بحرانی دست یافت. با استفاده از برخی نظام های ترمودینامیکی شناخته شده، معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ برای ترکیبات غیرقطبی و تا حدودی قطبی و در نواحی مادون و مافوق بحرانی بطور مجزا اصلاح شده است. اصلاح تابع آلفای معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ جهت حصول نتایج صحیح فشار بخار، با ارایه ی یک شکل آلفای جدید با برازش بر داده های فشار بخار هیدروکربن های نرمال (c1-c9) انجام گردید. همچنین بهبود تابع آلفا برای ناحیه مافوق بحرانی با استفاده از برازش با داده های تجربی منحنی وارونگی ژول-تامسون ترکیباتی همچون آرگون، نئون، متان، اتان و دی اکسید کربن حاصل شده است. از آنجا که شکل تابع فشار-حجم معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ قادر به پیش بینی دانسیته فاز مایع نخواهد بود با وارد کردن یک ضریب تصحیح این خاصیت نیز با استفاده از دانسیته اشباع فاز مایع نرمال هیدروکربن ها اصلاح گردید. پیش بینی های فشار بخار به شکل قابل توجهی بهبود گردیده و حداکثر خطای مربوط به داده های نزدیک نقاط سه گانه تعدیل یافته است. بهبود حجم مولی فاز بخار چندان قابل توجه نیست. در مقابل با ارایه ی یک روش جدید و تا حدودی مشابه با روش انتقال حجم، پیش بینی های دانسیته فاز مایع به شکل چشمگیری بهبود یافته است. نتایج نشان می دهد که ضریب اصلاح ارایه شده نقشی مشابه با پارامترهای انتقال حجم را ایفا می نماید. همچنین خواص مافوق بحرانی برای منحنی های ایده آلی همچون خط زنو، منحنی بویل و منحنی وارونگی ژول- تامسون نشان میدهد که معادله حالت اصلاح شده توانایی قابل توجهی در پیش بینی این نظام های ترمودینامیکی دارد. همچنین مقایسه نتایج حاصله نشان میدهد که معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ اصلاح شده از هر دو شکل اصلی و اصلاح شده ی مرسوم ( پنگ-رابینسون) نسبت به ترکیبات غیر قطبی و تا حدودی قطبی نتایج بهتری را ارایه می نماید. نویسنده پیشنهاد می کند که بمنظور توسعه ی معادلات حالت درجه ی سه، فرم اصلی معادله سواو-ردلیخ-کوانگ بهتر از فرم اصلی یا مشتقات دیگر معادله ی پنگ-رابینسون است. اصلاحات بیشتر بر معادله ی پنگ-رابینسون هر چند نتایج صحیحی را در برخی نواحی یا خواص تولید می کند لیکن این عمل مسیر ما را در مورد یافتن یک معادله حالت ایده آل دور می نماید. در پایان می توان گفت که معادله حالت سواو-ردلیخ-کوانگ دارای برخی از نشانه های معادله حالت ایده آل می باشد که نویسنده امید وار است به زودی معرفی گردد
مهدی قنبری غلامرضا شاه حسینی
چکیده ندارد.