نام پژوهشگر: محمدرضا خالدیان
سمیرا عاشوری مکلوانی محمدرضا خالدیان
لجن فاضلاب در فرآیند تصفیه فاضلاب تولید می شود و حاوی مواد آلی و مقادیری از عناصر پر مصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) و نیز عناصر کم مصرف گیاهی استکه می تواند به عنوان منبع کودی ارزان قیمت در اراضی کشاورزی مورد توجه قرار گیرد. هدف از انجام این پژوهش تعیین اثرات لجن فاضلاب شهری تصفیه خانه منجیل بر خصوصیات شیمیایی خاک و نیز اثرات آن بر جذب عناصر پرمصرف (نیتروژن، فسفر و پتاسیم) و عملکرد ذرت بود. این مطالعه در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان و در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار و 11 تیمار شامل تیمار شاهد (بدون افزودن لجن و کود شیمیایی)، تیمار کود شیمیایی (شامل عناصر نیتروژن و فسفر)، سه نوع لجن فاضلاب (خام، فعال و تثبیت شده) هر کدام در سه سطح 5/0، 1 و 5/1 درصد وزن خاک خشک از تصفیه خانه فاضلاب منجیل انجام شد.پس از آماده کردن تیمارها، چهار عدد بذر ذرت در تیر ماه 1389 در عمق سه سانتی متری کشت داده شد. گیاهان ذرت در پایان مرحله رویشی و قبل از گلدهی برداشت شد، افزودن لجن فاضلاببه خاک فقط باعث کاهش معنی دارphخاک در تیمار های لجن تثبیت شده نسبت به تیمار شاهد شد و قابلیت هدایت الکتریکی حالت اشباع (ece) ، ماده آلی خاک و ظرفیت تبادل کاتیونی (cec) افزایش معنی داری نسبت به شاهد و تیمار کودی نشان دادند. بیشترین مقدار eceمربوط به تیمار لجن خام 5/1 درصد بود که نسبت به شاهد چهار برابر شد. با افزودن 5/1 درصد وزن خاک خشک لجن تثبیت شده به خاک،cec از 5/21 سانتی مول بر کیلوگرم در تیمار شاهد به 4/29 سانتی مول بر کیلوگرم افزایش یافت. مقادیر نیتروژن، فسفر و پتاسیم با کاربرد لجن نسبت به شاهد اختلاف معنی داری ایجاد نمودند و بالاترین مقدار آن در لجن فعال و تثبیت شده یک و نیم درصد مشاهده شد. غلظت نیتروژن، فسفر و پتاسیم در گیاه در اکثر موارد در تیمار لجن فعال و تثبیت شده 5/1 درصد بیشترین مقدار بود و تیمار شاهد کمترین مقدار را نشان داد. وزن خشک اندام هوایی گیاه در تمامی سطوح تیمارهای لجن فعال بیشتر از بقیه تیمارها بود و تیمار لجن تثبیت شده در رتبه بعدی قرار داشت. به طور کلی استفاده از لجن تثبیت شده به دلیل سهولت حمل و کاربرد در مزرعه و آلودگی باکتریایی کمتر و همچنین دارا بودن عملکردی بالاتر نسبت به تیمار شاهد و تیمار کود شیمیایی توصیه می شود.
هاجر علی نیای آهندانی محمدرضا خالدیان
مطالعه تغییرات زمانی و مکانی مشخصات هیدرولیکی خاک در مدیریت بهینه سامانه های آبیاری و زهکشی و کشاورزی دقیق ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر خاکورزی بر تغییرات مکانی و زمانی برخی پارامترها ی فیزیکی و هیدرولیکی خاک با استفاده از زمین آمار و با داده های مزرعه ای نفوذ سنج بیرکن اندازه گیری شده در 35 نقطه در باغ کیوی واقع در دانشگاه گیلان انجام و نقشه پهنه بندی آن رسم شد. برازش مدل های نیم تغییرنما نشان داد که خصوصیات مورد مطالعه پس از برازش چندین مدل نیم تغییر نما به داده ها، از مدل کروی پیروی می کند. نتایج، همبستگی مکانی قوی را برای خصوصیات هدایت هیدرولیکی مورد مطالعه در باغ موردنظر نشان داد. مطالعه روند تغییرات زمانی هدایت هیدرولیکی نیز در سه نقطه شاخص شامل میانگین، میانگین منهای انحراف معیار و میانگین به علاوه انحراف معیار و در طی هفت دوره زمانی بعد از شخم انجام شد. نتایج نشان می دهند که هدایت هیدرولیکی پس از عملیات شخم به علت افزایش خلل و فرج درشت بالا بوده و سپس به دلیل فرونشست خاک در نتیجه آبیاری کاهش یافته و در ادامه به دلیل فازهای تر و خشک روندی افزایشی داشته است. دو پارامتر جرم مخصوص ظاهری و ضریب جذبی نیز روندی مشابه هم داشته، در ابتدا پس از عملیات خاکورزی افزایش و در ادامه روندی کاهشی نشان دادند. در خاتمه توصیه می شود چنین مطالعاتی جهت روشن شدن چگونگی توزیع خصوصیات هیدرولیکی و به خصوص هدایت هیدرولیکی قبل از احداث هر گونه سیستم آبیاری و زهکشی در باغات و مزارع انجام شوند.
سمیرا خزایی کوهپر محمدرضا خالدیان
فلزات سنگین موجود در فاضلاب های صنعتی و شهری می تواند موجب آلودگی آب های سطحی، خاک و سپس گیاه شود. رودخانه سیاهرود با نام زرجوب، از ضلع شرقی رشت عبور کرده و در پیربازار به گوهررود می پیوندد و سرانجام وارد تالاب انزلی می گردد. این رودخانه محل ورود فاضلاب های شهری، صنعتی و کشاورزی می باشد. در این مطالعه، نمونه های آب و رسوب از پنج ایستگاه در طول رودخانه و درضمن، نمونه های خاک از 30 نقطه از اراضی شالیزاری در امتداد رودخانه جهت تعیین غلظت عناصر pb، cu، cd و zn برداشته شدند. برای تعیین تأثیر آبیاری، یک آزمایش گلدانی با 5 تیمار آب رودخانه از ایستگاه های مختلف نمونه برداری و یک تیمار آب مقطر به عنوان شاهد، طراحی و انجام گردید. اندازه گیری فلزات سنگین در آب، رسوب، خاک و گیاه به وسیله ی دستگاه جذب اتمی شعله ای انجام پذیرفت. هم چنین در این مطالعه غلظت فلزات سنگین کل و قابل جذب و برخی از خصوصیات شیمیایی و فیزیکی نظیر ph، ماده آلی، درصد کربنات کلسیم معادل، cec و بافت خاک بررسی شدند. آزمون t-student جهت تعیین اختلاف معنی دار بین غلظت فلزات سنگین و استانداردها برای مصارف مختلف آب آشامیدنی، آبیاری به کار برده شد. بررسی های آماری با نرم افزار spss صورت پذیرفت. آب هر 5 ایستگاه به فلز cd آلوده بود و با مقدار استاندارد اختلاف معنی داری داشت. رسوب ایستگاه اول، دوم و سوم به فلزات سرب و کادمیوم و رسوب ایستگاه چهارم و پنجم به فلزات pb، cd، cu و zn آلوده بودند. نمونه های خاک برداشت شده از شالیزارهای در امتداد رودخانه نیز، به فلزات cu، zn و cd آلوده بودند. غلظت فلزات سنگین در خاک گلدان نسبت به غلظت آن در خاک قبل از کشت افزایش داشت. غلظت مس و روی گیاه در حد طبیعی و سرب و کادمیوم بیشتر از حد نرمال ولی کمتر از حد سمیت بودند
سپیده ساحلی محمدرضا خالدیان
کیفیت خاک و آب زیر زمینی ممکن است توسط نوع کاربری و استفاده از زمین مانند فعالیت های کشاورزی (استفاده ی بیش از حد از کود های شیمیایی نیتروژن دار) تحت تأثیر قرار گیرد و شست و شوی مقادیر مازاد این کود ها موجب بروز نگرانی در رابطه با افزایش سطوح نیترات (no3) در این دو منبع مهم شده است. به منظور سنجش کیفیت و پهنه بندی این دو منبع از نظر آلودگی نیتراتی و بررسی تغییرات مکانی آن، برای سفره آب های زیر زمینی واقع در مناطق تحت کشت منطقه ی گیلان مرکزی، در دو ماه مرداد و بهمن سال 1389 در ?? نقطه و برای منابع خاکی، در مهر ماه همان سال از مناطق کشاورزی منطقه در ?? نقطه با ? تکرار نمونه برداری به عمل آمد. نمونه برداری و تجزیه ی شیمیایی نمونه ها مطابق با دستورالعمل های استاندارد انجام شد. نمونه برداری خاک بر اساس شبکه بندی و تجزیه ی شیمیایی این نمونه ها نیز طبق دستور العمل های استاندارد صورت گرفت. سپس به کمک داده های به دست آمده همبستگی میان نقاط نمونه برداری توسط نرم افزار gs+بررسی و پهنه بندی آلودگی توسط روش kriging انجام شد. تحلیل های آماری نیز با استفاده از نرم افزارspss16 صورت گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که همبستگی مکانی میان نقاط نمونه برداری شده برای آب و خاک وجود دارد. حداکثر غلظت نیترات اندازه گیری شده موجود در نمونه های خاکppm ?? است که بر اساس حد بحرانی نیترات خاکppm) ??-??( غلظت نیترات در اغلب نمونه ها نگران کننده به نظر می رسد. در نمونه های آب نیز، غلظت نیترات برای ماه های مرداد و بهمن به ترتیب ?? و ?? میلی گرم در لیتر به دست آمد که بر اساس استاندارد غلظت نیترات در آب های طبیعی (ppm1) و حد استاندارد پیشنهادی توسط سازمان جهانی بهداشت ppm)5?(، مشاهده می شود که گرچه غلظت نیترات در نمونه ها بحرانی نیست، اما آغشتگی به نیترات در این منابع مشاهده شده است. همچنین نتایج به دست آمده موید انتقال مقادیر بیش-تری از فرم های مختلف نیتروژن به صورت نیترات طی فصول پر باران به سمت سفره آب های زیرزمینی است، به طوری که در ??% از نمونه ها از تابستان تا زمستان، غلظت نیترات به طرز چشم گیری افزایش یافته است. پهنه بندی آلودگی نیز نشان داد که بیش ترین غلظت نیترات در نمونه های خاک و آب به شرق و شمال شرق منطقه مورد مطالعه، جایی که از فاضلاب های کشاورزی و رود خانه ها به مقدار فراوان جهت آبیاری مزارع استفاده می شود، مربوط می باشد.
نیلوفر آقایی پور ازبری محسن زواره
به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم سویا و شبیه سازی عملکرد بیولوژیک آن ها، آزمایشی به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه ی پژوهشی دانشگاه گیلان در سال زراعی 89-1388 اجرا شد. کرت های اصلی به پنج سطح خشکی (45، 55، 65، 75 و 85 درصد ظرفیت زراعی) و کرت های فرعی به دو رقم سویای ویلیامز (رشد نامحدود) و گرگان-3 (رشد محدود) اختصاص یافتند. تجزیه واریانس داده های اندازه گیری شده نشان داد که ویژگی های بلندی سایه انداز، تعداد گره، تعداد برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن خشک غلاف، عملکرد دانه، درصد روغن و درصد پروتئین به طور معنی داری تحت تاثیر آبیاری و رقم قرار گرفته اند. مقایسه میانگین ها نشان دادند که با افزایش تخلیه آب از خاک، کاهش چشمگیری در وزن خشک غلاف، عملکرد دانه و درصد پروتئین دانه ها به دست می آید. برهمکنش آبیاری در رقم در مورد صفات تعداد برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، وزن خشک بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن خشک غلاف، عملکرد دانه و درصد روغن معنی دار بود. با افزایش تخلیه رطوبتی از خاک مشاهده شده که عملکرد دانه ی هر دو رقم کاهش یافته است؛ این کاهش در گرگان 3 در حدود 63 درصد و در رقم ویلیامز 2 درصد بود. بررسی شاخص های رشد نشان داد که بیشترین lai و cgr در رقم ویلیامز مربوط به تیمار 55 درصد و در رقم گرگان 3 مربوط به تیمار تیمار 85 درصد ظرفیت زراعی بوده است. بهره وری آب مصرفی در رقم گرگان 3 بیشتر از رقم ویلیامز بود. نتایج شبیه سازی عملکرد بیولوژیک رقم ویلیامز نشان داد که این رقم در تیمارهای 45 و 85 درصد به ترتیب کمترین و بیشترین rmse را داشته است. مقدار rmse شبیه سازی های رقم گرگان 3 در تیمار های 45 و 75 درصد به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار بود. نتایج همچنین، نشان داد که مدل مورد استفاده به جز در مورد تیمار 65 درصد و مشابه شبیه سازی های مربوط به ویلیامز، تخمینی بیشتر از مقدار واقعی داشته است. مقایسه rmse دو رقم نشان داد که در کل، مقدار خطای شبیه سازی در رقم گرگان 3 بیشتر از ویلیامز بوده است.
هدیه پوریزدان خواه محمدرضا خالدیان
با توجه به اینکه نصب سیستم آبیاری بسیار هزینه بردار و وقت گیر است، بهتر است قبل از اجرای سیستم آبیاری، با درنظر گرفتن منطقه ی توسعه ی ریشه، مقدار رطوبت ایجاد شده توسط سیستم در پای گیاه بررسی شود. در این تحقیق عملکرد مدل hydrus-2d در برآورد رطوبت الگوی خیس شده تحت منبع خطی در مزرعه ای با بافت خاک سنگین و تقریباً ناهمگن در موسسه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعیِ شهر رشت در تابستان سال 1391بررسی شد. سه دبی 5/2، 5 و lit/hr/m 6 و چهار زمان آبیاری 1، 2، 3 و 4 ساعت درنظر گرفته شد که این 12 تیمار در سه تکرار اجرا شدند. 48 ساعت بعد از اجرای آبیاری، نیم رخی در خاک ایجاد شد و بعد از شبکه بندی نیم رخ خاک، در 55 نقطه با مختصات های معین، رطوبت حجمی خاک با استفاده از دستگاه رطوبت سنج minitrase kit اندازه گیری و پهنه بندی آن با استفاده از نرم افزار surfer رسم شد. مقادیر رطوبت با استفاده از مدل hydrus-2d برآورد شدند و سپس مقادیر شبیه سازی شده و اندازه گیری شده در هر تکرار با استفاده از شاخص های rmse، ef، nrmse، crm، mae و r2 برای نقاط کل نیم رخ خاک، با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج rmse برای تیمارها برای نیم رخ خاک در محدوده ی بین 0086/0 و cm3.cm-3 0164/0 و ضریب کارایی در محدوده ی 62 تا 78 درصد است. نتایج nrmse در تمام تیمارها زیر 10 درصد برآورد شد که براساس طبقه بندی محققین عملکرد مدل در رده ی عالی قرار گرفت. در کل، نتایج نشان داد که عملکرد مدل در بافت خاک سنگین و ناهمگن، مورد قبول بود. جهت بررسی جزئی تر عملکرد مدل در زیر تیپ، مقادیر شبیه سازی شده و اندازه گیری شده برای هر تکرار نسبت به عمق در یک نمودار یک به یک رسم شد. نتایج نشان داد که مدل، مقادیر رطوبت را برای رطوبت حجمی بیش از 41%، بیشتر از مقدار واقعی تخمین زده است. همچنین این نمودارها نشان دادند که رطوبت در لایه ی سوم افزایش داشته که دلیل آن، وجود لایه ی سخت با نفوذپذیری بسیار کم است. در کل، با وجود تفاوت شدید هدایت هیدرولیکی خاک در این لایه مدل توانسته است این افزایش رطوبت را به خوبی برآورد کند. با توجه به رواج سیستم آبیاری قطره ای در استان گیلان که دارای بافت خاک سنگین است، پیشنهاد می شود قبل از طراحی سیستم، عملکرد سیستم آبیاری با این مدل سنجیده شود و سپس نسبت به اجرای سیستم اقدام گردد.
حوری احمدپور افشین اشرف زاده
این تحقیق به بررسی تغییرات مکانی و زمانی کیفیت آب زیرزمینی استان گیلان در یک دوره آماری هشت ساله (1388-1381) با استفاده از روش های زمین آماری و مدل سازی کمی و کیفی آب زیرزمینی در این استان پرداخته است. روش های کریجینگ و عکس فاصله وزن دار با توان یک تا پنج برای درون یابی توزیع مکانی پارامتر هدایت الکتریکی استفاده شدند. داده ها مربوط به 130حلقه چاه شبکه پایش آب های زیرزمینی شرکت آب منطقه ای استان گیلان بودند. در این راستا پس از نرمال کردن داده ها بهترین مدل واریوگرام به واریوگرام تجربی و بهترین روش درون یابی انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بهترین مدل برازش داده شده به مدل واریوگرام تجربی هدایت الکتریکی، مدل های کروی و نمایی هستند. همچنین روش عکس فاصله وزندار نسبت به روش کریجینگ از دقت بالاتری برخوردار است. در نهایت نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. این نقشه ها نشان دادند که بیش ترین میزان شوری آب های زیرزمینی در استان گیلان در بخش های مرکزی و مرکزی متمایل به شرق تجمع یافته و طی چند سال متوالی تقریبا در یک وضعیت یکسان قرار داشته و تنها در سه سال آخر دوره کمی از مساحت محدوده های شور کاسته شده است. از نرم افزار gms برای مدل سازی تغییرات تراز سطح آب زیرزمینی در بخشی از دشت آستانه اشرفیه استفاده شد. در مرحله واسنجی، مقادیر بهینه پارامتر هدایت هیدرولیکی با استفاده از تراز مشاهده شده از سطح ایستابی در آبان 1386 برآورد شد. سپس مقادیر بهینه تغذیه و برداشت، با استفاده از تراز سطح آب زیرزمینی مشاهده شده در ماه های اردیبهشت، مرداد، آبان و بهمن سال 1386 برآورد شدند. در مرحله اعتبارسنجی، تراز آب زیرزمینی در ماه های اردیبهشت، مرداد، آبان و بهمن سال های 1382 و 1384 به وسیله مدل واسنجی شده modflow برآورد شد. حداکثر مقدار میانگین قدر مطلق خطا در مرحله واسنجی،در اردیبهشت ماه سال 1386 و معادل با 26/0 متر و در مرحله اعتبارسنجی،در سال 1382 معادل با 43/0 متر و در سال 1384 معادل با 58/0 متر به دست آمد که هر دو این مقادیر مربوط به آبان ماه بودند. این مقادیر نشان از عملکرد مناسب مدل در برآورد تغییرات سطح آب زیرزمینی در مراحل اعتبارسنجی و واسنجی است. نتایج شبیه سازی های کیفی انجام شده در سال های 1382، 1383، 1385، 1386 و 1387 در محدوده ی قابل قبول و شبیه سازی انجام شده در سال 1384 در محدوده ی ضعیف واقع شدند. نتایج حاصل را می توان با توجه به نقص داده ها و شرایط خاص حاکم بر مدل سازی در محدوده ی مورد مطالعه و به ویژه استفاده از داده های شش ماه قبل به عنوان شرایط اولیه ی tds قابل قبول دانست.
سلمان بامداد ماچیانی محمد حسن بیگلویی
با توجه به کمبود منابع آب، بهرهگیری از شیوههای نوین آبیاری در کشاورزی امری اجتناب ناپذیر است. استفاده از روش آبیاری قطرهای بهدلیل پتانسیل بالقوه در توزیع یکنواخت آب، راه حل مناسبی بهمنظور استفاده بهینه از منابع آب میباشد. استفاده از سیستمهای آبیاری قطرهای در نقاط مختلف کشور از جمله استان گیلان در چندسال اخیر رو به افزایش گذاشته است.حفظ و برقراری حداکثری راندمانهای آبیاری، کاهش هزینههای تأسیس، بهرهبرداری و نگهداری و افزایش عمر اقتصادی سیستمهای آبیاری قطرهای ضرورت ارزیابی عملکرد آنها را در شرایط واقعی ایجاب مینماید. بدین منظور از بین تعداد زیاد باغ- های کیوی موجود در مناطق چابکسر، رودسر، کلاچای و املش واقع در شرق استان گیلان 33 باغ بهطور تصادفی انتخاب و پارامترهای ضریب یکنواختی، یکنواختی پخش قطرهچکانها، راندمان پتانسیل کاربرد چارک پایین و ضریب تغییرات قطرهچکانها 72 درصد بهترتیب بیش- / 82 و کلاچای با 12 / محاسبه شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که منطقه چابکسر با یکنواختی پخش 63 84 درصد برای املش / 77 درصد برای کلاچای تا 93 / ترین و کمترین مقدار را داشتند. همچنین میانگین ضریب یکنواختی از 18 متغیر بود. مقدار ضریب تغییرات ساخت در سیستمهای آبیاری قطرهای مناطق مورد تحقیق بیشتر از 15 درصد بود که در سطح غیر قابل قبول قرار گرفت. با بررسی قطرهچکانهای موجود در منطقه در شرایط آزمایشگاهی مشخص شد که ضریب تغییرات ساخت آنها در حد قابل قبولی بود. همچنین با طراحی یک سیستم آبیاری الگو این نتیجه حاصل شد که میزان فشار موجود در باغهای منطقه مناسب نبود.
صنم السادات رهنمای رهسپار محمدرضا خالدیان
منابع آب زیرزمینی از جمله مهمترین منابع تامین آب شرب و کشاورزی هستند. آلودگی منابع آبهای زیرزمینی توسط آلایندهها باعث کاهش کیفیت این منابع می گردد. فلزات سنگین یکی از مهمترین آلاینده های زیست محیطی هستند و در اثر فعالیتهای کشاورزی و صنعتی غلظت آنها در منابع آبی رو به افزایش است. از طرف دیگر هزینه زیاد آزمایشات کیفی آب زیرزمینی علی الخصوص تعیین غلظت فلزات سنگین، استفاده از ابزارهای آمار مکانی را ناگزیر مینماید. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات مکانی غلظت فلزات سنگین سرب، کادمیوم، روی و مس در چاههای محدودهی گیلان مرکزی و پهنهبندی آلودگی آبهای زیرزمینی در این منطقهاست. نمونهبرداری از 50 حلقه چاه در گیلان مرکزی و در طول تابستان سال 1389 انجام گرفت. پس از نمونه برداری، غلظت فلزات سرب، کادمیوم، روی و مس با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری و نتایج با مقادیر استاندارد در آب مقایسه گردید. بررسی ساختار مکانی دادهها با نرم افزار gs+ v5.1انجام شد. ابتدا دقت روشهای کریجینگ(ok) و وزن دادن معکوس فاصله (idw)با 4 توانمختلف (5و4و3و2=m)بااستفادهازمعیارهای maeوmbeارزیابیشدند. سپس نقشه های پهنه بندی نهایی ارائه گردید. برای رسم نقشهی نهایی پهنهبندی سرب روش ok و برای نقشههای مس، روی و کادمیوم روش idwبه کار برده شد. نتایج نشان می دهند که غلظت کادمیوم و سرب در چاه های محدوده ی گیلان مرکزی بالاتر از استانداردهای آب و غلظت روی و مس پایینتر از این استانداردها میباشند. همچنین نتایج ما نشان می دهند که مدل های کروی و نمایی بهترین مدل ها برای برازش نیم-تغییرنما می باشند.این مدلها می توانند آلودگی سایر مناطق محدودهی مورد بررسی را نیز پیش بینی کنند.
محسن قره شیخ بیات محمدحسن بیگلویی
کشاورزی و بخش آبیاری آن برای استخراج، انتقال و توزیع آب نیاز به انرژی زیاد دارد. یکی از راه های کاهش هزینه های مربوط به انرژی،دانستن نحوه پخش و توزیع آب در خاک است. امروزه مدل های مختلفی برای برآورد توزیع و تغییر رطوبت در خاک بعد از انجام آبیاری وجود دارد. در این تحقیق عملکردمدل عددی hydrus-2d در برآورد تغییرات رطوبت و عملکرد مدل تجربی ملایی کندلوس و همکاران، مدل تحلیلی wetup و مدل عددی hydrus-2d، در برآورد ابعاد عمودی و افقی جبهه رطوبتی، تحت یک منبع خطی زیرزمینی در خاک رس سیلتی ناهمگن در مزرعه پژوهشیِ مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان در شهرستان رشت در تابستان سال 1391 مورد بررسی واقع شد.تحقیق در سطح آبیاری با حجم آب 10، 15 و 20 لیتر در هر دور و با سه عمق نصب نوار 10، 20 و 30 سانتی متر با سه تکرار انجام شد. نیم رخی در خاک خیس شده 24 تا 48 ساعت بعد از آبیاری ایجاد و پس از شبکه بندی آن در 45 تا 72 نقطه، رطوبت حجمی خاک با دستگاه رطوبت سنج tdr اندازه گیری و با نرم افزار surfer.8 خطوط هم رطوبت ترسیم شد. نتایج مقادیر رطوبت اندازه گیری و شبیه سازی شده با استفاده از آماره های rmse، nrmse، crm و maeمورد مقایسه قرار گرفت. در برآورد ابعاد خیس شدگی افقی مقدار rmse برای مدل ملایی کندلوس و همکاران و مدل hydrus-2d به ترتیب 045/0 و 060/0 و برای خیس شدگی عمودی به ترتیب 055/0 و 076/0 به دست آمد. برای خیس شدگی افقی مقدار nrmse برای مدل ملایی کندلوس و همکاران و مدل hydrus-2d به ترتیب 59/13 و 17/18 درصد به دست آمد که هر دو در سطحخوب قرار گرفتند و برای خیس شدگی عمودی به ترتیب 90/16 و 06/23 درصد به دست آمد که به ترتیب در رده خوب و متوسط قرار گرفتند.ولی مدل wet up در شبیه سازی خیس شدگی افقی و عمودی نیم رخ خاک بر اساس آماره های مورد ارزیابی ضعیف بود.مدل ملایی کندلوس و همکاران در برآورد ابعاد خیس شدگی با توجه به سنگین بودن و ناهمگنی خاک بهترین تطابق را داشت.عملکرد مدل hydrus-2d دربرآورد تغییرات رطوبت خاک بر اساس آمارهnrmse عالی بود.
نرجس زارع محمدرضا خالدیان
با توجه به خشکسالی های چند سال اخیر در استان گیلان، کمبود منابع آبی، احداث سدهای پرشمار در بالادست حوزه آبریز سفیدرود، این استان را با کمبود آب مواجه ساخته است. از طرفی کود نیتروژن که مورد استفاده کشاورزان برنجکار این استان قرار می گیرد، با آبیاری های متداول انجام شده از منطقه توسعه ریشه شسته می شود که این امر موجب هدر رفتن نیتروژن مورد نیاز برنج خواهد شد. استفاده از مدل های رشد گیاهی با توجه به کاهش نیاز به بازدیدها و اندازه گیری های مستقیم مزرعه ای می تواند در بهینه یابی مدیریت آب آبیاری و کوددهی موثر واقع گردد. مدل cropsyst از جمله مدل های گیاهی است که در سال های اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. این مدل رشد گیاه را براساس زمان رسیدن در هر مرحله فنولوژیکی با توجه به میزان دمای تجمعی مورد نیاز، شبیه سازی می کند. یکی از ویژگی های منحصر به فرد مدل cropsyst امکان شبیه سازی عملکرد چندگیاه طی چند سال آماری است که این موضوع امکان ارزیابی عملکرد گیاه در طولانی مدت را فراهم کرده است. هدف از انجام این مطالعه واسنجی و اعتبارسنجی مدل گیاهی cropsyst و ارزیابی سناریوهای مختلف مدیریتی در مورد برنج رقم هاشمی در استان گیلان بوده است. در این مطالعه کرت های اصلی شامل مدیریت های آبیاری غرقاب و آبیاری تناوبی پنج روزه می باشد. زیرپلات ها شامل چهار سطح کود نیتروژن بود که به این شرح است؛ فاقد کود کاربردی، 45، 60 و 75 کیلوگرم نیتروژن در هر هکتار. مدل با استفاده از شاخص های مختلف آماری مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر آماره های nrmse و crm برای سال های واسنجی در خصوص عملکرد دانه به ترتیب معادل 9/3 درصد و 0/06 و برای سال اعتبارسنجی نیز به ترتیب 9/7 درصد و 11/0 حاصل شدند. مدل گیاهی cropsyst کارایی رده عالی را در شبیه سازی عملکرد دانه براساس آماره nrmse دارا می باشد. نتایج نشان داد که بر اساس شاخص pnue، آبیاری پنج روزه به عنوان آبیاری مناسب و با توجه به شاخص های nhi و wpi تیمار کودی 45 کیلوگرم نیتروژن در هر هکتار، تیمار مناسب کودی از لحاظ زیست محیطی معرفی شد. در این تحقیق ارزیابی مدل با استفاده از آنالیز سناریوهای کودی و آبی نیز صورت گرفت. ارزیابی طولانی مدت صورت گرفته در طی سال های 1383-1355، نشان داد که براساس نتایج آنالیز صورت گرفته بر میزان بهره وری مصرف آب، آبیاری پنج روزه را می توان به عنوان آبیاری مناسب در نظر گرفت. در یک نتیجه گیری کلی و با توجه به مشکلات کمبود آب در استان گیلان، آبیاری پنج روزه به عنوان آبیاری مناسب توصیه می-گردد.
سمر جعفری راد محسن زواره
به منظور بررسی تأثیر شوری آب آبیاری بر عملکرد دانه، برخی صفات فیزیولوژیک و تعیین شاخص های تحمل/مقاومت و حساسیت آن ها بر مبنای عملکرد دانه، آزمایشی با هفت ژنوتیپ برنج (خزر، گوهر، سپیدرود، دیلم، سنگ جو، لاین 831 و t5) و چهار سطح شوری آب آبیاری (2، 4، 6 و 8 دسی زیمنس بر متر) به صورت گلدانی در زیر باران گیر و با آرایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در سال 1390 در موسسه تحقیقات برنج کشور - رشت انجام شد. برای تهیه آب شور از ترکیب دو نمک nacl و caso4 با نسبت 1:2 استفاده گردید و از آب با هدایت الکتریکی یک دسی زیمنس بر متر به عنوان شاهد استفاده شد. در پایان فصل رشد، ارتفاع بوته، عملکرد دانه و اجزای آن، تعداد کل پنجه ها، طول خوشه، وزن خوشه، کاه و ریشه، زیست توده و شاخص برداشت اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که تنش شوری تأثیر معنی داری (p<0.01) بر عملکرد دانه، اجزای آن و همچنین، ارتفاع بوته ها داشته است. مقایسه میانگین ها نشان داد که لاین t5 و بعد از آن لاین 831 دارای بیشترین عملکرد بودند. نتایج مقایسه میانگین عملکرد ژنوتیپ ها در شوری های مختلف نشان داد که عملکرد دانه لاین t5 در شوری 8 دسی زیمنس بر متر به صفر نزدیک شده است درحالی که عملکرد آن تا شوری دو دسی زیمنس بر متر بیش از سایر ژنوتیپ ها بود.رقم بومی سنگ جو با کمترین شیب افت عملکرد و بدون در نظر گرفتن عملکرد در شرایط بدون تنش (شوری کمتر از 1 دسی زیمنس بر متر)، متحمل ترین ژنوتیپ نسبت به شوری در نظر گرفته شد. به بیان دیگر، اگر چه بر پایه عملکرد دانه در دو محیط تنش و بدون تنش، لاین t5 برتری محسوسی نسبت به سنگ جو دارد، ولی سنگ جو می تواند در مقایسه با t5 شوری های بالاتری (8ec>) را تحمل کرده و در شرایط تنش عملکرد نسبی بیشتری تولید کند. با استفاده از داده های عملکرد دانه در دو محیط با تنش شوری (8 دسی زیمنس بر متر) و بدون تنش (1 دسی زیمنس بر متر)، شاخص حساسیت به تنش (ssi)، شاخص تحمل (tol)، میانگین بهره وری تولید (mp)، میانگین هندسی قابلیت تولید (gmp)، میانگین هارمونیک (hm)، شاخص تحمل به تنش (sti)، شاخص عملکرد (yi) و شاخص پایداری عملکرد (ysi) محاسبه و میزان همبستگی آن ها با عملکرد دانه برآورد شد. نتایج نشان داد که شاخص های تحمل و عملکرد دانه ی ژنوتیپ های مورد مطالعه تفاوت بسیار معنی داری با یکدیگر داشتند. در بین شاخص های مورد استفاده، sti و mp توانایی بهتری در شناسایی ژنوتیپ های برنج متحمل به شوری داشتند. دراین آزمایش، بیشترین عملکرد بوته در هر دو شرایط بدون تنش و تنش (به ترتیب 19/71 و 10/69 گرم)، مربوط به لاینt5 بود. کمترین عملکرد بوته در شرایط بدون تنش مربوط به رقم های سنگ جو (12/42 گرم) و دیلم (11/84 گرم) بود. در شرایط تنش، کمترین عملکرد در رقم خزر (4/29 گرم) دیده شد. بیشترین درصد کاهش عملکرد با افزایش شوری مربوط به رقم خزر (69/49 درصد) و کمترین آن مربوط به رقم سنگ جو (31/48 درصد) بود. در کل، می توان لاین های t5 و 831 و رقم های سپیدرود و سنگ جو را به عنوان ژنوتیپ های پربازده برتر در هر دو شرایط شور و غیر شور در نظر گرفت.
علی فرج زاده محمدعلی منهاج
پوشش کانال های آبیاری امری ضروریست. برای اینکه باعث افزایش مقاومت دیواره های خاکی آنها در مقابل آب شستگی می شود. با توجه به اینکه کشاورزان هزینه ی پوشش دار کردن را ندارند بر عهده ی دولت است. اما دولت به دلیل در اختیار نداشتن نقدینگی لازم قادر به مرمت و نگهداری نمی باشد بنابراین اعتقاد بر این است که کشاورزان باید در چنین برنامه هایی مشارکت کنند. مشارکت در مفهوم گسترده اش به معنی برانگیختن حساسیت مردم و نتیجتاً به معنی افزایش درک و توان روستائیان برای پاسخ گویی به طرح های توسعه و نیز به مفهوم تشویق و ابتکارهای محلی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان مشارکت شالیکاران در حفظ و نگهداری کانال های آبیاری پوشش دار درجه سه در شهرستان رشت به صورت پیمایشی صورت گرفته است. اهداف اختصاصی پژوهش حاضر، تعیین عوامل موثر بر مشارکت کشاورزان و شناخت ویژگی های فردی، اجتماعی- اقتصادی و حرفه ای کشاورزان شالی کار و تاثیر آن بر مشارکت در حفظ و نگهداری کانال های آبیاری می باشد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه می باشد و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر 75% تایید گردیده است و روایی آن با نظر سنجی از اساتید و کارشناسان مربوطه مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شالیکاران بهره بردار از کانال های آبیاری درجه سه در شهرستان رشت که 203 نفر می باشند. اندازه ی نمونه با فرمول کوکران 133 تعیین و نمونه های انتخابی به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از طریق ضریب همبستگی و آزمون توکی تعقیبی فرضیه ها سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین ویژگی های فردی (سن و سطح تحصیلات)، عضویت در تعاونی ها و نهاد های اجتماعی، میزان برداشت آب از کانال و مقدار مالکیت زمین با مشارکت شالیکاران رابطه ی مثبت و معنی داری در سطح 95% وجود دارد و مهم ترین ویژگی طرح پوشش دار کردن کانال کاهش تلفات آب می باشد.
فیروزه جوادزاده شاخالی محمدرضا خالدیان
افزایش جمعیت و محدودیت منابع آب، موجب کاربرد آب های نامتعارف مانند آب شور و لب شور و استفاده از سامانه های آبیاری با راندمان بالا نظیر آبیاری قطره ای شده است. به سبب محدودیت های اجرایی مانند بالابودن هزینه و زمان بر بودن آزمایش های مزرعه ای، استفاده از مدل های شبیه ساز برای مطالعه ی سناریوهای مختلف مدیریتی توصیه می شود. در این مطالعه عملکرد مدل hydrus-2d در برآورد تجمع نمک تحت منبع خطی در مقیاس مزرعه ای و حالت غیرماندگار برای یک خاک سنگین ناهمگن در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان بررسی شد. بدین منظور سامانه ی آبیاری قطره ای نواری (تِیپ) به عنوان منبع خطی اجرا شد. سه حجم آبیاری 10، 15 و 20 لیتر و سه شوری آب 279/1، 5/2 و dsm-1 5 در نظر گرفته شد و این نه تیمار در سه تکرار اجرا شدند. به منظور بررسی وضعیت رطوبت، 48 ساعت پس از اعمال آبیاری، نیم رخ خاک تا عمق 40 سانتی متری حفر و شبکه بندی شد؛ برای بررسی وضعیت املاح، نمونه برداری از زیر تِیپ و فاصله ی افقی 20 سانتی متری از تِیپ برای تعیین شوری عصاره اشباع خاک (ece) صورت گرفت. رطوبت حجمی خاک با استفاده از دستگاه رطوبت سنج (tdr) اندازه گیری شد. پارامتر های هیدرولیکی و انتقال املاح خاک به روش حل معکوس توسط مدل hydrus-2d به طور همزمان برآورد شدند. شوری خاک شبیه سازی شده اندکی کم تر از مقادیر مشاهده ای به دست آمد. مقادیر رطوبت و ece مشاهده ای و شبیه سازی شده توسط مدل با استفاده از آماره های nrmse و crm مقایسه شدند. مقادیر nrmse های رطوبت برای تکرارهای مختلف از 91/0 تا 07/2 درصد متغیر بود و شاخص -crmهای رطوبت در محدوده ی 0080/0- تا 0170/0 به دست آمد. برای شوری خاک مقدار شاخص crmدر زیر تِیپ بین 049/0- تا 097/0 و در جانب تِیپ بین 065/0- تا 081/0 به دست آمد. محدوده ی شاخص nrmse برای زیر تِیپ بین 79/2 تا 49/18 درصد و برای فاصله ی افقی 20 سانتی متری از تِیپ بین 08/3 تا 20 درصد به دست آمد. در مجموع کارایی مدل براساس مقادیر nrmseهای به دست آمده برای رطوبت خاک در رده ی عالی طبقه بندی شد و برای شوری در رده ی عالی تا خوب قرار گرفت. بنابراین می توان از این مدل به عنوان ابزاری مناسب، برای طراحی و مدیریت آبیاری قطره ای نواری با آب شور و لب شور استفاده نمود.
مهدی تمجید صومعه سفلی محمدرضا خالدیان
آگاهی از نحوه ی توزیع رطوبت خاک در آبیاری قطره ای، که یکی از عوامل مهم در طراحی مناسب سامانه آبیاری می باشد، مستلزم انجام آزمایش های صحرایی است. هدف از این تحقیق بررسی اثر شیب و زمان آبیاری بر ابعاد خیس شدگی خاک تحت منبع نقطه ای است. در این پژوهش مطالعات صحرایی درخاک لوم سیلتی با دبی قطره چکان 4 لیتر در ساعت، در چهار شیب صفر، 5، 15 و 25 درصد و زمان های آبیاری 4، 6، 8، 10 و 12 ساعت صورت گرفت. خیس شدگی در سطح و نیمرخ خاک 24 ساعت بعد از اتمام آبیاری اندازه گیری و توزیع رطوبت خاک مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به الگوی خیس شدگی خاک در اراضی شیب دار مشاهده گردید که در اثر شیب، جبهه ی رطوبت به سمت پایین دست قطره چکان در جهت شیب منحرف شده به طوری که در مدت زمان آبیاری 12 ساعت در شیب 25 درصد سطح خیس شده ی نیم رخ خاک در پایین دست قطره چکان به 80 درصد کل مساحت پیاز رطوبتی افزایش یافت. همچنین حداکثر عمق نفوذ در سطوح شیب دار در فاصله بین 10 تا 24 سانتی متری پایین دست محور قطره چکان اتفاق افتاد. مساحت پیاز رطوبتی با افزایش شیب زمین افزایش ولی خیس شدگی سطح خاک کاهش پیدا کرد. همچنین با افزایش شیب زمین عمق خیس-شدگی در محور قطره چکان و حداکثر عمق نفوذ کاهش یافت. بررسی منحنی های هم رطوبت نشان داد که در اراضی مسطح و در مدت زمان های آبیاری بالاتر توزیع رطوبت از یکنواختی بیش تری نسبت به اراضی شیب دار و مدت زمان های آبیاری پایین تر برخوردار بود. همچنین بررسی مقدار رطوبت در نیم رخ خاک نشان داد که در مدت زمان آبیاری یکسان با افزایش شیب، میانگین مقدار رطوبت کاهش یافت. در تخمین مساحت پیاز رطوبتی، شبکه عصبی نوع پرسپترون چندلایه با ضریب تبیین (r2=0.99) و ضریب کارایی بالا (0.99=ef) و خطای کم تر (rmse=22.16)، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه عملکرد بهتری داشت. ارزیابی مدل امین و اخماج نشان از دقت مناسب این مدل در تخمین حداکثر قطر و عمق خیس شده در منطقه مورد مطالعه داشت. نتایج بررسی های آماری نشان داد که می توان از مدل اصلاح شده ی امین و اخماج با دقت مناسبی در برآورد عمق و قطر سطح خاک خیس شده در اراضی شیب دار منطقه مورد مطالعه استفاده کرد.
امیر شهریاری مریم نوابیان
با افزایش جمعیت، بخش کشاورزی می بایست نیاز غذایی زمان حال و آینده را تأمین و تضمین نماید. در این راستا استفاده بهینه از منابع آب موجود یک سیاست کارآمد به شمار می رود. یکی از مهم ترین اقدامات در این زمینه افزایش راندمان آبیاری به شمار می رود که افزایش دقت برآورد نفوذ در طراحی سیستم های آبیاری می تواند نقش به سزایی در این زمینه داشته باشد. هرچه نفوذ دقیق تر برآورد و اندازه گیری شود و به واقعیت مزرعه نزدیک تر باشد، بالطبع مدل آبیاری نیز دقیق تر خواهد بود. تا کنون معادله های زیادی برای برآورد نفوذ ارائه شده است که به دلیل لحاظ نکردن برخی ویژگی های موثر آب و خاک، از کارآیی آن ها تحت شرایط مختلف کاسته شده است. هدف این تحقیق مدل سازی نفوذ با شاخصه های فیزیکی و شیمیایی آب و خاک در آبیاری سطحی است تا بتوان بر مبنای آن معادلات پیشین را اصلاح و مقدار نفوذ را در شرایط خاک های منطقه مورد مطالعه پیش بینی نمود. برای این منظور 17 نمونه خاک از دشت فومنات استان گیلان برداشت شد. برخی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک شامل بافت و دانه بندی خاک، جرم مخصوص حقیقی، جرم مخصوص ظاهری، منحنی رطوبتی، هدایت الکتریکی، نسبت جذب سدیم، مقدار ماده آلی و ph اندازه گیری شدند و آزمایش های نفوذ به منظور بررسی اثر پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب و خاک بر نفوذ شامل سه تیمار ارتفاع 3، 5 و 7 سانتی متری آب روی سطح خاک و سه تیمار نسبت جذب سدیم (1/7، 2/5 و 9) به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و در مدل فیزیکی که برای این منظور ساخته شده بود، انجام گردید. نتایج تجزیه آماری آزمایش های نفوذ نشان داد که اثر تیمارهای مذکور بر تعدادی از نمونه های خاک معنی دار بود و در تعدادی دیگر اثر معنی داری را در برنداشت. هم چنین مدل های پیشنهادی و اصلاحی که با استفاده از پارامترهای فیزیکی و شیمیایی آب و خاک ارائه شدند، مقادیر نفوذ تجمعی را با دقت قابل قبولی برآورد نمودند و یکی از بهترین این مدل ها، معادله استخراج شده از روش gmdh با ضریب تبیین 0/81 و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده 17/31 بود.
امین بابایی مقدم محمدرضا خالدیان
یکی از مهم¬ترین نیاز های حیات بشری وجود آب پاکیزه برای ایجاد شرایط سالم برای زندگی انسان¬ها است. اما، آنچه مورد توجه قرارگفته، کمبود منابع آب سالم و پاکیزه می باشد و همچنین بالا بودن هزینه های اجرای طرح های تصفیه آب اغلب مانع دسترسی جوامع بشری به این نیاز حیاتی می شود. استان گیلان در سال ّهای اخیر دچار خشکسالی هایی شده است که این موضوع به همراه بررسی های صورت گرفته نگرانی ها را در رابطه با وضعیت تغییر اقلیم، و همچنین آلودگی آب های موجود، افزایش داده است. در این تحقیق هدف بررسی تغییرات میزان آب ورودی از طریق رودخانه سفیدرود و وضعیت آب و هوایی استان گیلان و همچنین تصفیه آب توسط بیوفیلتر های زیستی بوده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد دمای هوا در استان به طور میانگین در حال افزایش و میزان بارندگی در حال کاهش بوده است، همچنین برای بررسی روند تغییرات دبی رودخانه از آزمون¬های من کندال، اسپیرمن، سن و رگرسیون خطی استفاده شده است و نتایج حاصل شده از آن ها نشان داد که دبی سالانه، در دوره 49 ساله مورد بررسی، دارای روند کاهشی بوده و این روند به طور معناداری کاهشی بوده است. در بخش دیگر از این تحقیق کیفیت زه آب خروجی از اراضی شالیزاری در منطقه مورد بررسی قرار گرفت (آب ورودی به بیوفیلتر ّها) و نتایج نشان داد در برخی از موارد میزان آلایندگی بیش از حد معمول برای خروج به آبهای سطحی و در برخی موارد کمتر از این حد بوده است. بخشی دیگر از این تحقیق با هدف تصفیه پساب کشاورزی و کاهش تعدادی از پارامترهای مضر موجود در محلول های آبی انجام پذیرفت. میزان نیترات، فسفات،ph ، ec،tds ،tss و دما در محلول های آبی از مهم¬ترین پارامترهای مورد بررسی در استفاده از آب آبیاری، آب رودخانه و آب های وارد شده به رودخانه ها می باشند. در این تحقیق هدف بررسی میزان کارایی چهار نوع بیوفیلتر شامل خاک اره چوب، سبوس برنج، ذغال چوب و زائدات چای بوده است که در این میان با داده برداری دوره ای از زه¬آب خروجی شالیزارها با فواصل ده روزه در فصل پاییز میزان پارامتر های نیترات، فسفات،ph ، ec،tds ،tss و دما مورد بررسی قرار گرفت و مشاهده شد که هر چهار نوع بیوفیلتر در بعضی از موارد میزان آلایندگی را کاهش داده اند و در برخی موارد نیز موفق عمل نکرده¬اند. این کاهش و افزایش به عوامل مختلفی بستگی داشته است که مهم¬ترین آن ها میزان غلظت آلاینده و دمای هوا بوده است. از تحقیق صورت گرفته می توان نتیجه گرفت که هر بیوفیلتر موجب کاهش برخی پارامترهای شیمیایی آب شده و در مورد کاهش سایر پارامترهای مورد مطالعه موثر نبوده است. لذا برای شناخت بیشتر رفتار این بیوفیلترها نیاز به تحقیقات بیشتر وجود دارد. استفاده از این نوع بیوفیلترها با توجه به پایین بودن هزینه احداث، پس از تکمیل مطالعات می¬تواند مورد توجه قرار گیرد.
سید اکبر موسوی محمدرضا خالدیان
به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی بر افزایش عملکرد دانه و بهره وری آب سویا آزمایشی به صورت کرت های خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 1392 و 1393 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان اجرا شد. سه تیمار آبیاری شامل: کشت دیم (i0)، دو نوبت آبیاری (i2): آبیاری در زمان گلدهی و تشکیل غلاف و سه نوبت آبیاری (i3): آبیاری در زمان گلدهی، تشکیل غلاف و در زمان پر شدن دانه ها به عنوان فاکتور اصلی و سه تیمار رقم شامل ویلیامز (v1)، l17 (v2) و هابیت (v3) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در طول مراحل حساس رشد گیاه طبق اعمال تیمارهای آبیاری با توجه به بارش باران و رسیدن رطوبت خاک به حد رطوبت ظرفیت زراعی در منطقه ریشه در سال زراعی 1392 فقط یک نوبت آبیاری (i1 ) صورت گرفت که ارقام ویلیامز و هابیت در مرحله غلاف و رقم l17 در مرحله گلدهی بود، اما در سال زراعی 1393 با توجه به بارندگی کم تر تمامی تیمارهای آبیاری اعمال گردیدند. در زمان رسیدگی کامل، صفات مورد بررسی اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که آبیاری تکمیلی در دو سال زراعی باعث افزایش عملکرد و اجزا عملکرد در ارقام سویا شد، به طوری که در سال اول آزمایش سطح آبیاری i1 نسبت به سطح آبیاریi0 ، 19 درصد افزایش عملکرد داشت و در سال دوم آزمایش سطح آبیاری i3 نسبت به تیمارi0 ، 62 درصد افزایش عملکرد داشت. بیش ترین عملکرد دانه در دو سال زراعی مربوط به تیمار i1v2 و i3v2 به ترتیب با وزن 4616 و 4198 کیلوگرم در هکتار بود.
صغری حسینیان محمدرضا خالدیان
این مطالعه به منظور ارزیابی فنی و اقتصادی دو سامانه ی لوله های قطره چکان دار و آبیاری قطره ای نواری در گلخانه ی توت فرنگی شهرک گلخانه ای کیشستان واقع در شهرستان صومعه سرا در استان گیلان انجام شد. تیمارها شامل دو سامانه ی آبیاری قطره ای نواری (تیپ) و لوله های قطره چکان دار با سه تکرار بودند. آبیاری قطره ای نواری با دبی هشت لیتر بر ساعت در هر متر و فواصل روزنه ی 20 سانتی متر و لوله های قطره چکان دار با دبی 2/2 لیتر بر ساعت و فواصل روزنه ی40 سانتی متر بودند. نتایج نشان داد که به طور کلی آبیاری قطره ای نواری به لحاظ فنی بر لوله های قطره چکان دار برتری یافت و لوله های قطره چکان دار از نظر اقتصادی بر نوار تیپ ارجح می باشد.