نام پژوهشگر: رویا کوچک انتظار
شیوا کردی مهدیه صالحی
مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع اختلالات خوردن در دانش آموزان دبیرستانی دختر شهرستان خرم آباد در مورد یک نمونه 1200 نفری انجام شد. روش پژوهش زمینه یابی مقطعی از یک نمونه بزرگ از نوجوانان 14 تا 19 ساله و سپس تشخیص اختلالات خوردن با استفاده از پرسشنامه تشخیصی اختلال خوردن بود.براساس نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر ،میزان شیوع اختلالات خوردن در دانش آموزان مورد مطالعه شامل 29%بی اشتهایی روانی، 2%پراشتهایی روانی، و 31%اختلالات خوردن بود.بین بی اشتهایی روانی،پراشتهایی روانی و اختلال خوردن و سن دانش آموزان،تحصیلات پدر و اشتغال پدر و اشتغال مادر ارتباط معنادار وجود نداشت. بین پر اشتهایی روانی و تحصیلات مادر ارتباط معنادار وجود داشت و بین اختلال خوردن و بی اشتهایی روانی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
سارا فریدونی رویا کوچک انتظار
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی وهوش شناختی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ناشنوای متوسطه شهر تهران بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان ناشنوا مقطع متوسطه شهر تهران می باشد که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه آماری با استفاده از روش طبقه ای تعداد 150 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: آزمون هوش شناختی ریون، آزمون هوش هیجانی بار-آن. پیشرفت تحصیلی نیز میانگین معدل دو نیم سال گذشته دانش آموزان بود. برای تحلیل نتایج از روش رگرسیون سلسله مراتبی و همبستگی پیرسون استفاده شد. تحلیل نتایج نشان داد که فرضیه اصلی تحقیق در زمینه رابطه چندگانه متغیرهای پیش بین با پیشرفت تحصیلی تأیید شد و هوش شناختی و کنترل تکانش نیز بهترین پیش بین های پیشرفت تحصیلی بودند. همچنین روابط ساده هوش شناختی، واقع گرایی، کنترل تکانش و خود ابرازی با پیشرفت تحصیلی و رابطه هوش هیجانی با هوش شناختی نیز مورد تایید قرار گرفت.
نوشین اسدی افسانه قنبری پناه
چکیده: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین رضایت زناشویی مادران و استرس فرزند پروری با خودکارآمدی دانش آموزان دارای نارسایی بینایی در قالب یک طرح توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری تمام دانش آموزان دچار نارسایی بینایی پسران 12-22 ساله تهران و کرج بوده که از میان آنها 60 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه های شیوه فرزندپروری کار شیفر، پرسشنامه مقیاس زوجی انریچ و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شده استفاده شده است. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش آماری همبستگی و محاسبات آماری از نوع رگرسیون بررسی شد و محاسبات آماری با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان استرس فرزند پروری و رضایت زناشویی با خودکارآمدی فرزندان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین استرس فرزند پروری مادران نیز با خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی ارتباط معنادار وجود داشت. همچنین رضایت زناشویی مادران با خودکارآمدی تحصیلی و اجتماعی نیز ارتباط معنادار وجود داشت. اما بین رضایت زناشویی باخودکارآمدی هیجانی رابطه معناداری نداشت. در نهایت نتایج نشان داد که سهم استرس فرزند پروری مادران در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان بیشتر از سهم رضایت زناشویی مادران بود. واژگان کلیدی: خودکارآمدی دانش آموزان، استرس فرزند پروری مادران، رضایت زناشویی مادران
رقیه صادقی فریبا حسنی
هدف از پژوهش حال حاضر تعیین" رابطه عملکرد خانواده و جهت گیری زندگی با تاب آوری دانش آموزان دختر است" جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر هشت دبیرستان دولتی، غیرانتقاعی و شاهد در منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران بوده است که در سال تحصیلی 94-93 ، مشغول به تحصیل اند. نمونه آماری ای بالغ بر 240 نفر دانش آموز دختر که از سه دبیرستان دولتی، غیر انتقاعی و شاهد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه های سنجش خانواده ی (مک مستر ، 1983)، جهت گیری زندگی( شییر و کارور ،1985 ) و تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد؛ شاخص های آمار توصیفی شامل (جداول توزیع فراوانی، شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی و نمودار جمعیت شناختی) وشاخص های آمار استنباطی در دو فرضیه اول همبستگی پیرسون و فرضیه سوم رگرسیون استاندارد بوده است. یافته ها نشان داد که در فرضیه اول: بین عملکرد خانواده و تاب آوری همبستگی(507/0) متوسط در جهت مثبت در سطح معناداری (0001/0) وجود دارد. در فرضیه دوم: بین جهت گیری زندگی و تاب آوری با همبستگی(101/0) در هیچ یک از سطوح معناداری 001/0 و 05/0 رابطه وجود ندارد. در فرضیه سوم: متغیر تاب آوری با زیر مقیاس های عملکرد خانواده و جهت گیری مثبت(خوشبینانه) (3/0 تا 6/0) و همبستگی متوسط دارد و با متغیر جهت گیری زندگی منفی، همبستگی ضعیف و در جهت منفی دارد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد مناسب خانواده موجب بالارفتن نمرات تاب آوری می شود؛ نمرات جهت گیری زندگی(خوشبینانه و بدبینانه) رابطه ای با نمرات تاب آوری در گروه نمونه حال حاضر ندارد. البته با توجه به این موضوع که بین تاب آوری و جهت گیری زندگی خوشبینانه همبستگی در حد متوسط و مثبت بدست آمده است. متغیرهای حل مشکلات(عملکرد خانواده)، جهت گیری مثبت و منفی زندگی، به طور معنا داری در پیش بینی تاب آوری دانش آموزان سهیم هستند و 67 درصد از واریانس متغیر تاب آوری را تبیین می کنند. کلید واژه ها: عملکرد خانواده- جهت گیری زندگی- تاب آوری
اکرم خلفی رویا کوچک انتظار
پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و رابطه آن با آزمون عصب شناسی کولیج در کودکان با و بدون اختلال یادگیری شهر قزوین انجام شد. در این پژوهش که به لحاظ موضوع از دو روش همبستگی و علّی- مقایسه ای (پس رویدادی) استفاده شد، 320 نفر از دانش آموزان دختر و پسر 12-9 ساله ی مدارس شهر قزوین بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای و 60 نفر از مرکز اختلالات یادگیری به صورت نمونه گیری در دسترس شرکت داشتند. ابزار پژوهش، نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عصب شناسی کولیج بود. نتایج بعد از تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار 21 spss نشان دادند که نسخه نرم افزاری آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین از اعتبار، روایی سازه و روایی همزمان مناسبی برخوردار است و با آزمون عصب شناسی کولیج رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین در مقایسه کودکان با و بدون اختلال یادگیری یافته ها حاکی از این بود که بین پاسخ های کودکان با و بدون اختلال یادگیری به هر یک از انواع کارکردهای اجرایی تفاوت های معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی: آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون عصب شناسی کولیج، کارکردهای اجرایی مغز، کودکان با اختلال یادگیری.
فاطمه حکیمیان فاطمه گلشنی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دفاعی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر سال چهارم دبیرستان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع چهارم دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 بود. بدین منظور 120 دانش آموز دختر این مقطع به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش هیجانی بار- ان (eq-i) ، پرسشنامه طرحواره های ناسازگاراولیه یانگ (ysq) و پرسشنامه سبک های دفاعی (dsq) استفاده شد . داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل رگرسیون چند متغیری مورد بررسی قرار گرفت . نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دفاعی قادر به پیش بینی هوش هیجانی است و بین آنها همبستگی معنی دار در سطح 05/0 وجود دارد . بدین معنی می توان بیان کرد با افزایش حیطه های طرحواره ناسازگار اولیه ، هوش هیجانی کاهش می یابد و بالعکس و همچنین با افزایش سبک دفاعی رشد نیافته ، هوش هیجانی کاهش می یابد و با افزایش سبک دفاعی رشد یافته، هوش هیجانی افزایش می یابد و بالعکس . به طورکلی در این پژوهش مشخص گردید حیطه های طرحواره ناسازگار اولیه و سبک های دفاعی 4/38درصد واریانس هوش هیجانی را پیش بینی می کند .
میثم احمدی رویا کوچک انتظار
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان نابینا و عادی انجام شد. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل دو بخش بود: بخش اول کلیه دانش آموزان نابینا مقطع متوسطه شهر تهران و بخش دوم کلیه دانش آموزان عادی مقطع متوسطه تهران بودند. از این جامعه تعداد 180 دانش آموز (60 دانش آموز نابینا و 120 دانش آموز عادی) به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی شات و همکاران (1998) و پرسشنامه سبک دلبستگی هزن و شیور پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی کل دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بین مولفه تنظیم هیجان دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. بین مولفه بهره برداری از هیجان دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین مولفه ارزیابی و ابزار هیجان دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در ادامه نتایج نشان داد که بین دو سبک دلبستگی ایمن و ناایمن در دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری وجود دارد ولی بین سبک دلبستگی وابسته در دانش آموزان نابینا و عادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
عذرا افشار رویا کوچک انتظار
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه کمال گرایی و سبکهای حل مسئله با خودکارآمدی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر تهران می باشد. جامعه آماری این تحقیق، شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه در شهر تهران بود و نحوه نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده و جمعا ً 420 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. در این پژوهش از سه ابزار مختلف پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت و پرسشنامه سبکهای حل مسئله کسیدی ولانگ و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون)، استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که سبک حل مسئله ، مسئله مدار با خودکارآمدی همبستگی معنا دار ندارد. بنابراین خودکارآمدی با سبک حل مسئله هیجان مدار رابطه معکوس دارد. کمال گرایی خود-مدار با خودکارآمدی همبستگی معنادار ندارد, کمال گرایی دیگر-مدار با خودکارآمدی ، رابطه معکوس دارد. کمال گرایی جامعه – مدار با خودکارآمدی رابطه معکوس دارد.مقایسه ضرایب استاندارد رگرسیون نشانگر آن است که سهم کمال گرایی جامعه-مدار در پیش بینی خودکارآمدی دانش اموزان بیشتر از کمال گرایی خود-مدار و سبک هیجان –مدار است. کلید واژه ها: کمال گرایی، سبک های حل مسئله، خودکارآمدی