نام پژوهشگر: محسن سلیمانی

بررسی اثر تطابقی صداهای ترکیبی بر حفاظت شنوایی در خرگوش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  محسن سلیمانی   علی خوانین

مقدمه: یکی از آلاینده های فیزیکی جوامع امروز صدا می باشد. پیشگیری و کنترل افت های شنوایی ناشی از سر و صدای زیاد در جهان امروز به یکی از برنامه های مهم بهداشت عمومی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تبدیل شده است. یکی از راهکار های پیشنهادی جهت کاهش اثر مخرب صدا، اثر تطابق می باشد که در این روش با در معرض قرار دادن حیوان یا انسان در تراز فشار صدای کمتر از حد آسیب زا قبل از آنکه در معرض صدای تروما قرارگیرد باعث تطابق فرد با صدای تروما می شود. روش کار: مطالعه تجربی حاضر روی 25 خرگوش نر سفید سه ماهه نیوزلندی، در 5گروه انجام شد. گروه اول، روزانه به مدت 8 ساعت با صدای 105 دسی بل در فرکانس ترکیبی 10000- 500 هرتز، گروه دوم ابتدا 1ساعت با صدای 80 دسی بل با فرکانس ترکیبی مکالمه، سپس 8 ساعت با صدای 105 دسی بل،گروه سوم ابتدا 2 ساعت با صدای 80 دسی بل و سپس به مدت 8 ساعت با صدای 105 دسی بل و گروه چهارم ابتدا 4 ساعت با صدای 80 دسی بل، سپس 8 ساعت هم با صدای 105 دسی بل مواجهه داشتند.گروه پنجم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. پاسخ های صوتی اعوجاجی گوش همه گروه ها قبل و بعد از مواجهه با تراز صداهای مورد مطالعه اندازه گیری شدند وداده ها مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین پاسخ های فرکانسی یا تغییرات آستانه شنوایی گروه اول نسبت به سایر گروه ها بیشتر بود. به طوری که در آزمایش dpoae ، بین میانگین پاسخ های فرکانسی گروه اول در اکثر فرکانس ها با سایر گروه ها اختلاف معنی داری دیده شد.(05/0>p). همچنین بین میانگین پاسخ های فرکانسی گروه سوم و چهارم در فرکانس های مکالمه با گروه شاهد اختلاف معنی دار یافت نشد. همچنین تغییرات آستانه شنوایی در گروه چهارم نسبت به گروه دوم و سوم کاهش بیشتری داشت. نتیجه گیری: سلول های مویی خارجی ناحیه راس حلزون گوش داخلی که صداهای با فرکانس میانی و بم دریافت می کنند به علت اثر صدای تطابقی در برابر آسیب صدای تروما محافظت شده بود .کاهش تغییرات آستانه شنوایی و وجود اختلاف معنی دار بین گروه های تطابقی(گروه دوم، سوم و چهارم) و گروه اول، نشان دهنده تاثیر مثبت افزایش زمان مواجهه با صدای تطابقی در برابر کاهش افت شنوایی ناشی از صدای تروما می باشد. با افزایش زمان مواجهه درصد کاهش تغییرات آستانه کمتر شده و درصد حفاظت شنوایی بیشتر می شود

تاثیر مواد آلی گیاهی و جانوری بر رشد و تولید daphnia magnaو acanthocyclops robustus
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  رامین شرفی   امیدوار فرهادیان

در این مطالعه تاثیر 6 جیره غذایی مختلف شامل جلبک سبز (scenedesmus quadricauda)، کود (کود مرغی + کود گاوی به نسبت 1:1 وزنی)، سبزی (اسفناج + جعفری + گشنیز به نسبت 1:1:1 وزنی)، سبزی+خاک، کود+خاک، و جلبک+خاک بر پرورش آنتن منشعب daphnia magna و پاروپای acanthocyclops robustus به مدت 30 روز بررسی گردید. نتایج نشان داد که بالاترین تراکم جمعیت (1/627±9/1513 فرد در لیتر) در تیمار جلبک و بالاترین میزان رشد ویژه (03/0±25/0 در روز) و کوتاهترین زمان دو برابر شدن جمعیت (7/0±0/3 روز) در d. magna تغذیه شده از جلبک + خاک بدست آمد. در روز 30 پرورش، تیمار کود و کود+خاک بالاترین جمعیت افراد بالغ را داشت در حالیکه درصد نئونات به ترتیب در سبزی+خاک، جلبک و جلبک+خاک مشاهده شد. بیشینه طول (3/149±9/2321 میکرون) و بیشینه عرض بدن (8/66±9/1446 میکرون) در تغذیه d. magna با مخلوط کود بدست آمد. نتایج پرورش robustus a. نشان داد که بیشترین تراکم جمعیت (7/163±6/1282) بیشترین میزان رشد ویژه در تیمار جلبک+خاک (01/0 ± 17/0 در روز) و کمترین زمان دو برابر شدن (1/0± 0/4 در روز) در تغذیه با جلبک+خاک بدست آمد. تولید ناپلیوس 7/22± 3/272، 6/60 ± 3/727، 3/22 ± 6/267، 3/12±0/147، 1/2±0/25 و 8/2± 6/33 فرد در لیتر، تولید کپه پودیت 4/10±3/124، 9/25±3/311، 3/15±0/183، 9/4±0/59، 2/1±3/14 و 4/1±6/17 فرد در لیتر به ترتیب در جیرهای جلبک، جلبک+خاک، سبزی، سبزی+خاک، کود و کود+خاک بدست آمد. مطابق ترتیب بیان شده، تولید افراد بالغ 3/40±6/51، 5/17±5/208، 1/16±7/192، 6/7±7/91، 7/0±7/8 و 7/0±7/8 فرد در لیتر بود. در گونه robustus a. بیشترین طول بالغین ماده 13/29±8/663 میکرون در تیمار سبزی+خاک و کمترین طول بدن 69/23±2/526 میکرون در تیمار تغذیه شده با جلبک است. در کشت d. magna تغذیه شده با کود و سبزیجات باکتری های جنس acinetobacterو با جلبک سندسموس باکتریهای جنس aeromonas غالب بودند. در کشت a. robustus تغذیه شده با کود، سبزیجات و جلبک سندسموس به ترتیب باکتری های جنس neisseria، enterobacteria و alcaligenes غالب شدند. بالاترین میزان جمعیت باکتریایی محیط کشت d. magna در تغذیه با جلبک سندسموس (cell/ml 104×5) و کمترین در کود ( cell/ml 103×9) بدست آمد. همچنین در کشت a. robustus با سبزیجات و جلبک سندسموس به ترتیب بالاترین و کمترین میزان جمعیت باکتریایی cell/ml104×4/1و cell/ml103×5 بدست آمد. بیشترین میزان تقاضای اکسیژن بیولوژیکی (bod) در کشت a. robustus تغذیه شده با سبزیجات (90 میلی گرم در لیتر) و کمترین آن درکشت d. magna تغذیه شده با کود (28 میلی گرم در لیتر) بدست آمد. بیشترین میزان میزان تقاضای اکسیژن شیمیایی (cod) (313 میلی گرم در لیتر) و کمترین آن (43 میلی گرم در لیتر) به ترتیب در a. robustus تغذیه شده با سبزیجات و جلبک سندسموس بدست آمد. این مطالعه نشان داد که مواد آلی گیاهی و جانوری می توانند جایگزین مناسبی برای جلبک های تک سلولی در رشد و تولید زئوپلانکتون ها باشند.

کاربرد ژئومیکروبیولوژی در اکتشاف مواد معدنی – مطالعه موردی کانسار سرب و روی ایرانکوه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده معدن 1392
  ناصر امینی زاد کویج   مرتضی طبایی

میکروارگانیسم¬ها و به طور ویژه باکتری ها به دلیل حضور در اکثر محیط¬ها، تنوع اشکال زندگی در روی زمین، فراوانی در خاک و توانایی¬های متابولیسم فوق¬العاده، می¬توانند اثرات ویژه و اساسی بر روی خاک سطحی داشته باشند. ارتباط و چگونگی فرآیندها و جریان های حاکم بین ریز¬جانداران و زمین در شاخه¬ای از علم به نام ژئومیکروبیولوژی بررسی می شود. کار آیی روش ژئوشیمی اکتشافی، در شناسایی نهشته¬های کم عیار و پوشیده با مواد آبرفتی، ذرات آواری، یخچالی و خاک است. این روش به ویژه برای نهشته¬هایی که شناخت ماکروسکوپی آن ها غیرممکن، یا تعیین محل و موقعیت آن ها مشکل است – مانند نهشته¬های پنهان – مفید است. در مورد این نواحی، روش¬هایی موفق هستند که با آگاهی از فرآیندهای منتهی به پراکندگی و تمرکز عناصر کمیاب در سطح یا نزدیک سطح، بتوانند ارتباطی را بین این فرآیندها با کانی¬سازی پنهان، بیان کنند. به همین دلیل از جمله روش های مورد استفاده در اکتشاف ذخایر پنهان روش¬های وابسته به کشت آزمایشگاهی میکروارگانیسم¬هاست. این فنون همان روش های کلاسیک ژئومیکروبیولوژی اکتشافی هستند که با استفاده از محیط های متفاوت کشت مصنوعی، سرشار از عناصر غذایی، میکروارگانیسم¬های نمونه خاک را تقویت، خالص سازی و جدا می¬کنند. هدف اولیه این مطالعه این بوده است که با مطالعه جمعیت باکتریایی نمونه¬های خاک بتوان ارتباطی را بین آن¬ها با کانی¬زائی که در عمق انجام شده است، پیدا و از آن به عنوان یک معرف بیوژئوشیمیایی در اکتشاف ذخایر استفاده کرد. این تحقیق در محدوده معدن سرب و روی ایرانکوه، در جنوب¬غرب اصفهان انجام شده است. در این تحقیق با استفاده از داده¬های مغزه¬های حفاری شرکت باما، مدل سازی انجام شد و با توجه به نتایج به دست آمده، 3 پروفیل نمونه¬برداری مشخص گردید. سعی بر این شد که پروفیل نمونه¬برداری عمود بر رگه کانی¬زایی قرار گیرد. سپس نمونه¬برداری خاک از دو پروفیل از عمق 10 الی 30 سانتی متری و نمونه¬های سنگی از سطح غیر هوازده سنگ جمع¬آوری شدند. سپس نمونه¬ها به آزمایشگاه جهت انجام مطالعات ژئوشیمیایی و میکروبیولوژی انتقال داده شدند. سپس نمونه¬ها به دو قسمت جهت انجام آنالیز¬های شیمیایی و میکروبی تقسیم شدند. نمونه¬های آماده سازی شده ژئوشیمیایی به روش icp-oes مورد آنالیز قرار گرفتند و نمونه¬های دسته دوم بعد از انجام مراحل آماده سازی تحت آزمایش شمارش جمعیت کل باکتریایی، تنفس میکروبی و برخی خصوصیات شیمیایی خاک مانند ph و هدایت الکتریکی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از شمارش جمعیت باکتری¬های خاک موید انطباق یک دسته از کلونی¬های باکتریایی با رنگ شاخص قرمز رنگ با منطقه¬ی کانی¬زایی بود. نتایج آنالیز شیمیایی، هیچ¬کدام از عناصر آنومالی خاصی را به صورت شاخص بر روی منطقه آنومالی نشان ندادند ولی با استفاده از روش¬های تفسیر pca، ضریب همبستگی و sdd منطقه¬ی کانی¬زایی مشخص گردید. با مقایسه نتایج به دست آمده از دو روش آنالیز شیمیایی و میکروبی می¬توان نتیجه گرفت که آنالیز میکروبی می¬تواند به عنوان یک روش مکمل در اکتشاف ذخایر پنهان به کار رود. بنابراین پیشنهاد می¬شود به دلیل پتانسیل بالای ژئومیکروبیولوژی در آشکار سازی آنومالی¬های نهفته، در مناطق مستعد به نهشته¬های پنهان از این روش استفاده گردد.

ارزیابی توان سرزمین به منظور کاربری کشاورزی با استفاده از ارزیابی چند معیاره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  امید ایران پور   محسن سلیمانی

محدود بودن منابع کره زمین و افزایش جمعیت بشر از یک طرف و کاهش سطح زمین های قابل کشت از طرف دیگر، ضرورت استفاده بهینه از منابع را بیش از پیش مطرح ساخته است. روند بهره گیری از محیط زیست در چهار دهه اخیر نشان دهنده از بین رفتن منابع به دلیل استفاده نادرست از آن ها بوده و چنانچه این روند ادامه داشته باشد در آینده ای نه چندان دور با بحران جدی فقر غذایی مواجه خواهیم شد. برای مقابله با این وضیعت نیازمند یک برنامه جامع استفاده از سرزمین (آب و زمین) می باشد،که در آن کاربری ها در یک چارچوب مشخص و متناسب با توان محیط انتخاب شوند. بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخش های تولیدی در هر کشور است. این کاربری بیشترین مساحت را نسبت به کاربری های دیگر دارد، از این رو یکی از مهمترین کاربری ها در جهان محسوب می شود. ارزیابی توان اکولوژیکی اراضی کشاورزی بر اساس اطلاعات موجود برای برنامه ریزی کاربری اراضی ضروری است و انجام توسعه و شناسایی نقاط دارای تناسب برای کاربری کشاورزی بدون توجه به توان اکولوژیک سرزمین باعث مشکلات زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی می شود. این مطالعه در چارچوب مدل اکولوژیک کاربری کشاورزی ایران (دیم، آبی و مرتع داری) و با بهره گیری از روش های ارزیابی چندمعیاره (mce) مانند فرآیند تحلیل شبکه ای (anp)، منطق بولین، ترکیب خطی وزنی(wlc) با کمک نرم افزارهای arcgis 9.3، super decision 2.1.4 و excel 2010، با هدف تعیین نقاطی که بالقوه دارای توان کاربری کشاورزی در منطقه لنجان هستند، صورت پذیرفت. منطقه لنجان از آنجا که در استان اصفهان از نظر کشاورزی جایگاه ویژه ای دارد به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب شد. از پارامترهای اکولوژیک تأثیرگذار در ارزیابی توان این کاربری می توان شیب، اقلیم، فرسایش خاک، تحول یافتگی، بافت خاک و... را نام برد. از آنجا که بارندگی سالانه در این منطقه کمتر از 400 میلی متر بود لذا در منطقه فقط کشت آبی وجود دارد. نقشه سازی این معیارها با کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) انجام گرفت. در مرحله بعد با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) وزن لایه ها با توجه به هدف مطالعه بدست آمد. بر اساس وزن دهی مشخص شد که شیب و تحول یافتگی دارای وزن بیشتری نسبت به دیگر پارامترها بود. در مرحله آخر با تلفیق لایه ها با روش های منطق بولین (بدون وزن دهی) و wlc (روش مبتنی بر وزن معیارها)، ارزیابی منطقه صورت گرفت. در روش بولین طبقه اول کاربری کشاورزی (مستعد کشاورزی آبی با توان بالا) موجود نبود ولی سایر طبقات در منطقه به دست آمد. در روش wlc، نقشه نهایی نشان دهنده وجود همه طبقات کشاورزی در منطقه مورد مطالعه بود که نشان از انعطاف پذیری بیشتر این روش است. مشاهدات میدانی و نقشه کاربری منطقه نشان داد که روش wlc نسبت به روش بولین با واقعیت تطابق بیشتری دارد و برای تعیین پتانسیل کشاورزی در منطقه لنجان مناسبتر است.

تولید کود مایع از لجن فاضلاب شهری و کمپوست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1392
  هاجر سعیدی خوزانی   نورالله میرغفاری

هدف از این پژوهش تولید کود مایع از لجن و کمپوست به منظور کاهش غلظت فلزات سنگین در کود مایع تولید شده بود. با تولید چنین کود مایعی هم لجن های فاضلاب تولید شده در طی فرآیند تصفیه فاضلاب شهری مورد استفاده قرارگرفته و از تجمع و دفن آن ها در زمین جلوگیری می گردد و هم کود مایع تولید شده از لجن فاضلاب و کمپوست, میزان فلزات سنگین به مراتب کمتری نسبت به لجن فاضلاب و کمپوست خواهد داشت. برای دستیابی به این هدف, امکان تولید کود مایع از لجن و کمپوست و استخراج اسیدهیومیک به روش شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. کود مایع و اسیدهیومیک از لجن و کمپوست با استفاده از سود 0/25 مولار و هیدروکلریدریک اسید 6 مولار, استخراج گردید. مشخصه یابی لجن,کمپوست,کود مایع و اسیدهیومیک استخراج شده از جمله میزان فلزات سنگین, آنالیز عنصری ((chnos, درصد نیتروژن, فسفر قابل جذب, پتاسیم و هدایت الکتریکی, ویژگی های طیفی مادون قرمز (ft-ir), نسبت جذب نور در طول موج 350 نانومتر به طول موج 550 نانومتر (e3/e5) و نسبت جذب نور در طول موج 465 نانومتر به طول موج 665 نانومتر(e4/e6) تعیین گردید. نتایج نشان داد 13/14 درصد وزنی اسیدهیومیک با سه بار استخراج از لجن و 6/4 درصد وزنی اسیدهیومیک با سه بار استخراج از کمپوست به دست آمد. تولید کود مایع از لجن به روش شیمیایی و با محلول سود 0/25 مولار, منجر به کاهش چشمگیر غلظت فلزات سنگین در اسیدهیومیک و کود مایع لجن شده بود ولی غلظت فلزات سنگین اسیدهیومیک استخراج شده از کمپوست در مقایسه با کمپوست کاهش نیافته بود. میزان فسفر, ازت و پتاسیم کود مایع تولیدی در حد کودهای آلی مایع بود. نسبت کربن به نیتروژن, طیف مادون قرمز(ft-ir) و جذب نور در ناحیه طول موج های مرئی اسیدهیومیک لجن و کمپوست با هم هماهنگی داشته و نشان داد که اسیدهیومیک لجن و کمپوست ساختار آلیفاتیک دارند و در نتیجه ورود به خاک, نسبت به ترکیبات آروماتیک سریع تر بوسیله میکروارگانیسم ها تجزیه شده و در دسترس گیاهان قرار می گیرند. اسیدهیومیک کمپوست نسبت به اسیدهیومیک لجن دارای ساختار آلیفاتیک بیشتر بود و می تواند بیانگر زمان کم فرآیند هوموسی شدن کمپوست باشد و یا به عبارتی ممکن است کمپوست مورد استفاده کاملاً رسیده نباشد. نتیجه گیری کلی این پژوهش نشان می دهد که تولید کود مایع و استخراج اسیدهیومیک از لجن, روشی کارآمد برای تولید کود مایعی با میزان مواد آلی بالا و غلظت فلزات سنگین پایین است.

کنترل ازدحام در شبکه های بی سیم موردی با بکارگیری تئوری صف
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات 1392
  محسن سلیمانی   سعید عرفانیان

کنترل ازدحام در شبکه های کامپیوتری به مفهوم جلوگیری از تجمع بیش از اندازه داده های انتقالی در صف انتظار و در نتیجه از بین رفتن بسته ها می باشد. ازدحام زمانی رخ می دهد که میزان داده ورودی به گذرگاه داده بیشتر از حد تحمل آن گذرگاه باشد. گلوگاه ها بزرگترین منبع ایجاد ازدحام در شبکه های اینترنتی می باشند. راهکارهایی که برای جلوگیری از ایجاد ازدحام ارائه می شوند اکثراً بر اساس کاهش نرخ ارسال داده توسط فرستنده با توجه به ظرفیت رسانه انتقال است. این مفهوم نباید با مفهوم کنترل جریان که جلوگیری فرستنده از مستغرق کردن گیرنده می باشد، اشتباه گرفته شود. یکی از موضوعات مهم در کنترل ازدحام شبکه های حسگر بی سیم، مسأله به کارگیری تئوری صف است چرا که در بسیاری از کاربردهای چنین شبکه هایی، گره های حسگر برای عملکرد صحیح می بایست در صف قرار گیرند. بدین منظور روش های مختلفی برای در صف قرار دادن گره ها پیشنهاد شده که تحت شرایط گوناگون می توانند بکار گرفته شوند. روش های تئوری صف عمدتاً ازسازگاری با زیرساختهای کنونی شبکههامورد استفاده قرار می گیرد. به دلیل افزایش گم شدن گره های حسگر که با استفاده از سازگاری با زیرساختهای کنونی شبکهها مخصوصاً برای محیط های وسیع بوجود می آید، تمام این روش ها به گونه ای طراحی می شوند که نیازی به قرار دادن زیر ساخت های اساسی روی همه گره ها وجود نداشته باشد. بدین ترتیب تنها تعدادی از گره ها برای مکان یابی از روتر)مسیریاب) بهره می گیرند و مکان یابی سایر گره ها توسط سیگنال های دریافتی از گره هایی انجام می شود که دارای روتر(مسیر یاب) هستند. استفاده از یک ربات سیار برای ارسال سیگنال های حاوی مختصات، ایده ای مناسب برای هدف مسیر یابی گره هاست. این ربات سیار می بایست در یک مسیر مناسب حرکت کرده و بتواند تعداد بیشتری از گره ها را با صرف هزینه کمتر صف بندی کند. برای دستیابی به این هدف الگوریتم هایی را مطرح می کنیم که بر مبنای تئوری زمانبندی صف و کنترل ازدحام عمل کرده و می توانند به صورت پویا و بر مبنای توپولوژی شبکه، مسیر حرکت ربات سیار را تعیین نمایند. این الگوریتم ها شامل زمانبندی و کنترل صف در شبکه حسگر بی سیم می باشد که نسبت به الگوریتم های موجود عملکرد بهتری را از لحاظ صرف هزینه و همچنین دقت و تعداد گره های موجود در صف را نشان می دهند. هدف از انجام این پروژه مطالعه روش های مختلف کنترل ازدحام و دسته بندی آنها برای شبکه های بی سیم متحرّک شلوغ مثل ادهاک یا شبکه های حسگر بی سیم است، سپس ارائه یک روش بهینه کنترل ازدحام مبتنی بر تئوری صف به منظور کاهش تأخیر و افزایش کیفیت ارائه سرویس طراحی و شبیه سازی می باشد.

تأثیر تراکم خاک و قارچ اندوفایت piriformospora indica بر گیاه پالایی توسط ذرت در خاک های آلوده به هیدروکربن های نفتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  غزال ترابی   محسن سلیمانی

آلاینده های آلی و معدنی که از طریق فعالیت های صنایع تولید می شوند، می توانند مشکلات جدی را برای محیط زیست به وجود آورند. آلودگی محیط زیست در نتیجه ورود هیدروکربن های نفتی از جمله نگرانی های اخیر جوامع بشری مخصوصاً کشورهای تولید و مصرف کننده مواد نفتی است. بنابراین لزوم پالایش محیط های آلوده به نفت بر کسی پوشیده نیست. گیاه-پالایی یکی از روش های زیستی مطرح برای حذف و یا کاهش هیدروکربن های نفتی در خاک است که تحت تاثیر شرایط محیط از جمله خصوصیات فیزیکی خاک مانند تراکم می باشد. استفاده مداوم از وسایل مکانیکی در مزرعه موجب متراکم شدن خاک می گردد. تراکم به و جود آمده اثرات فراوان و طولانی مدتی بر خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک بر جای می گذارد. در این مطالعه، اثر تراکم خاک و استفاده از قارچ pirifromospora indicaبه عنوان عامل کمکی برای کارایی فرایند گیاه پالایی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از خاک آلوده به هیدروکربن های نفتی از منطقه بختیار دشت اصفهان نمونه برداری انجام گرفت. از گیاه ذرت جهت کشت و انجام گیاه پالایی استفاده شد. تیمارهای اعمال شده شامل تراکم خاک (چگالی های ظاهری 1/2 و 44/1 گرم بر سانتی متر مکعب)، استریل کردن خاک و تلقیح قارچ می باشند. کشت گیاه در دو دوره یک و دو ماهه انجام شد. ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه ذرت شامل تعداد برگ، سطح برگ، میزان کلروفیل برگ و میزان فلورسانس کلروفیل و طول ریشه برای ارزیابی میزان تنش های وارده بر گیاه اندازه گیری شد. میزان کل هیدروکربن های نفتی در خاک و تنفس میکروبی خاک نیز اندازه گیری شد. میزان آلودگی اولیه خاک 45 گرم بر کیلوگرم خاک بود. میزان کاهش کل هیدروکربن های نفتی در بیشترین حالت 9/2 گرم بر کیلوگرم می باشد که مربوط است به تیمار خاک تراکم یافته و غیر استریل در دوره کشت دوماهه. کمترین میزان کاهش غلظت کل هیدروکربن های نفتی 3/5 -گرم بر کیلوگرم می باشد که مربوط به تیمار خاک استریل در دوره کشت یک ماهه بوده است. متراکم کردن خاک باعث افزایش عملکرد گیاه و افزایش بازده گیاه پالایی و استریل کردن خاک باعث کاهش عملکرد گیاه و پایین آمدن بازده گیاه پالایی شد. با وجود تاثیر مثبت تلقیح قارچ بر برخی پارامترهای فیزیولوژیک گیاه، تأثیر معنی داری بر رشد و عملکرد گیاه و کاهش کل هیدروکربن های نفتی مشاهده نشد که یکی از دلایل آن می تواند غلظت زیاد هیدروکربن های نفتی در خاک باشد. با وجود تاثیر مثبت تراکم خاک بر عملکرد گیاه و گیاه پالایی هیدروکربن های نفتی، توصیه می شود تاثیر این عامل و برهم کنش آن با قارچ میکوریز در سطوح مختلف تراکم خاک و در خاک های با غلظت های متفاوت آلاینده های نفتی در شرایط گلخانه و مزرعه بررسی گردد.

تجمع فلزات سنگین در رسوبات سطحی و گیاه آبزی typha latifolia در تالاب بین المللی انزلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده محیط زیست 1392
  امین قاسمی   نوراله میرغفاری

وجود عناصر سنگین در اکوسیستم های آبی مشکلات زیست محیطی زیادی را به وجودآورده است. این عناصر در نتیجه عوامل طبیعی و مخصوصا فعالیت های صنعتی، کشاورزی و فاضلاب های شهری وارد محیط می شوند و از طریق زنجیره غذایی در بدن آبزیان تجمع می یابند. گیاهان آبزی به عنوان یک حلقه از زنجیره غذایی به واسطه توانایی در جذب فلزات سنگین می توانند نشانگر افزایش نسبی غلظت این عناصر در رسوبات اکوسیستم¬های آبی باشند. گیاه لویی (typha latifolia) ماکروفیتی آبزی و تالابی است که در حاشیه ی دریاچه ها، باتلاق ها، رودخانه ها و تالاب های مناطق گرم و حاره ای رشد می کند و اغلب بصورت کلونی و متراکم در این سیستم های آبی دیده می شود.این پژوهش به منظور بررسی تجمع فلزات سنگین سرب، کادمیوم و روی در رسوبات و گیاه لویی در تالاب بین المللی انزلی انجام گرفت. اندازه گیری فلزات مذکور در چهار بخش رسوب، ریشه، ساقه و برگ در 10 ایستگاه مطالعاتی در سه بخش شرق، مرکز و غرب تالاب صورت گرفت. میانگین غلظت فلزات سنگین در ایستگاه های مختلف در رسوب، ریشه، ساقه و برگ به ترتیب سرب 7/26، 59/18، 47/10، 7/13 کادمیوم 36/4، 80/3، 10/3، 42/3 روی 44/88، 14/91، 17/61، 84/23 میکروگرم بر گرم اندازه گیری شد. نتایج نشان داد بیشترین میزان آلودگی در بخش شرقی تالاب می باشد روند تغییرات میزان سرب و کادمیوم در گیاه لویی به ترتیب ریشه > برگ > ساقه می باشد در صورتیکه روند تغییرات فلز روی در اندام های گیاه لویی به صورت ریشه > ساقه > برگ می باشد. بالاترین نسبت تغلیظ زیستی(bcf) برای روی بدست آمد. فاکتور ضریب انتقال (tf) نیز برای کادمیوم بیشترین میزان محاسبه شد. میزان tf بالا برای کادمیوم نیز به دلیل آسانی انتقال و تحرک بالای این فلز می تواند باشد. نتایج نشان می دهد که گیاه لویی پایشگر زیست شناختی مناسبی برای بررسی آلودگی فلزات مذکور در بخش های مختلف تالاب میباشد. با توجه به گستردگی پراکنش این گیاه در تالاب انزلی و نرخ تجمع فلزات در این گیاه، این گیاه نقش مهمی در تعدیل و کاهش آلودگی ها در تالاب داشته و ممکن است به عنوان گونه گیاه پالایش کننده در تالاب انزلی محسوب می شود.

پاکسازی خاک های آلوده به نفت با استفاده از پرتوافکنی ماکروویو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  نجمه جابری   محسن سلیمانی

چکیده آلودگی خاک یکی از مشکلات محیط زیست در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و صنعتی است. با توجه به توسعه صنایع پتروشیمی، نفت و گاز حجم زیادی از آلاینده های نفتی در خاک رها می شود. روش های مختلف فیزیکی، شیمیایی و زیستی برای حذف و یا کاهش آلاینده های نفتی در محیط های آبی و خاکی مورداستفاده قرارگرفته است که هر یک مزایا و معایبی دارند. در بین روش های جدید، شیوه گرمایی یا حرارتی موردتوجه قرارگرفته که ازلحاظ کارایی و صرفه جویی در زمان نسبت به سایر روش ها متمایز است. پرتو افکنی ماکروویو به عنوان یکی از روش های حرارتی پتانسیل لازم را برای پاک سازی خاک های آلوده به آلاینده های آلی ازجمله هیدروکربن های نفتی دارد. با توجه به لزوم استفاده از یک روش ساده و سریع برای حذف آلاینده های نفتی در خاک های با آلودگی بالا، این پژوهش به منظور بررسی پرتو افکنی ماکروویو بر حذف و یا کاهش کل هیدروکربن های نفتی (tphs) و هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای (pahs) در خاک های آلوده انجام شده است. نمونه برداری خاک از مناطق آلوده و غیر آلوده پالایشگاه تهران به صورت مرکب از عمق 20-0 سانتی متری خاک انجام شد.این پژوهش در دو بخش انجام شد. در بخش اول نمونه های خاک در معرض پرتو مایکرویو با شدت (770، 1100 و 1250 وات) و بازه های زمانی مختلف (5، 10 و 15 دقیقه) قرار گرفت و حذف هیدروکربن های نفتی در خاک بررسی شد. به منظور بهینه سازی شرایط تجزیه رطوبت خاک (1، 5 و 10 درصد وزنی)، کربن فعال (0، 5/2 و 5 درصد وزنی) بر کارایی این روش نیز بررسی گردید. بهینه سازی برداشت آلاینده های نسفتی از خاک با استفاده از آزمون تاگوچی با آرایش l9 و با در نظر گرفتن بیشترین مقدار سیگنال به نویز (s/n) به عنوان کارآمدترین پارامتر صورت گرفت. همچنین تأثیر پرتوافکنی ماکروویو بر برخی خصوصیات شیمیایی و بیولوژیک خاک مانند درصد مواد آلی، تنفس و فعالیت میکروارگانیسم ها و جمعیت باکتری های نیز اندازه گیری شد. در قسمت دوم پژوهش، کارایی پرتوافکنی ماکروویو با در نظر گرفتن شرایط بهینه بر حذف ترکیبات مختلف نفتی در یک خاک آلوده شده به ترکیبات نفت خام، نفت سفید، دیزل سبک و دیزل سنگین با غلظت 5% وزنی بررسی گردید. همچنین تأثیر این روش بر کاهش و حذف نفت خام در غلظت های 1، 5 و 10 درصد وزنی نیز بررسی شد. غلظت هیدروکربن ها در مواد تسخیرشده حین فرآیند که به وسیله مبرد سرد و جمع آوری شده بودند نیز اندازه گیری گردید. عصاره گیری خاک در شرایط بهینه سازی با روش سوکسله و در بخش دوم به کمک روش عصاره گیری مایع تحت فشار(ple) انجام شد. اندازه گیری هیدروکربن ها در بخش بهینه سازی به کمک روش وزنی و در بخش دوم به کمک دستگاه های gc-fid و gc-ms انجام گرفت. نتایج نشان داد که شرایط بهینه شامل رطوبت 1% وزنی، کربن فعال 5% وزنی، قدرت ماکروویو 1100 وات و زمان پرتودهی 15 دقیقه بود. در فرایند پاک سازی ماکروویو رطوبت، مقدار کربن فعال، شدت پرتوافکنی و زمان به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کارایی حذف هیدروکربن های نفتی در خاک نشان دادند. کارایی حذف tphs در خاک های حاوی 5 و 10 درصد وزنی نفت خام حدود 80 درصد و در خاک های حاوی 1% وزنی نفت خام 100 درصد بود. پرتوافکنی ماکروویو منجر به حذف آلکان های خطی با زنجیره 10 تا 25 و 25 تا 35 کربن بود. در خاک های آلوده به نفت سفید پس از پرتوافکنی ماکروویو کل هیدروکربن های نفتی در خاک حذف شدند. پس از پرتودهی ماکروویو حذف ترکیبات آروماتیک با تعداد حلقه های کمتر (مانند بنزن) در خاک نسبت به ترکیبات با حلقه های بیشتر (مانند کریزن و پایرن) بیشتر بود که علت آن پایین بودن دمای تبخیر آن ها است. بیشترین مقدار حذف ترکیبات pahs در نمونه های آلوده به دیزل سبک و کمترین در خاک آلوده به نفت سفید بود. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که پرتوافکنی ماکروویو یک روش کارآمد و سریع در حذف هیدروکربن های نفتی در خاک های با آلودگی زیاد است. بااین وجود تبخیر آلاینده ها به محیط، تشکیل آلاینده های ثانویه و اقتصادی بودن روش در مقیاس میدانی باید در نظر گرفته شود.

حذف فنل از پساب با استفاده از کربن فعال تولید شده از لجن بیولوژیک تصفیه خانه پالایشگاه نفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  زهرا مسترشد   محسن سلیمانی

آلودگی¬های ناشی از پساب صنایع مختلف ازجمله پساب¬های نفتی به دلیل حضور ترکیبات آلی نظیر فنل یکی از مهم¬ترین مشکلات زیست محیطی به شمار می¬آیند. روش¬های مختلفی برای حذف ترکیبات فنلی وجود دارد که بیشتر آن¬ها هزینه بالا و کارایی پایینی دارند. جذب سطحی توسط یک جاذب کربنی ارزان یکی از روش¬های مؤثر و کم هزینه می باشد. به همین منظور در این مطالعه، از لجن بیولوژیکی تصفیه¬خانه پالایشگاه تهران جهت تولید کربن فعال برای حذف فنل استفاده شد. لجن بیولوژیک پس از کربونیزاسیون، به روش¬های فیزیکی و شیمیایی فعال گردید و پس از انجام آزمایش¬های جذب بر روی هریک از آن¬ها، نمونه فعال شده با بخارآب در دمای 950 درجه سانتی¬گراد به عنوان کربن فعال بهینه انتخاب گردید. برخی از مشخصات کربن فعال تولیدی ازجمله غلظت فلزات سنگین، بررسی نشت فلزات سنگین، طیف مادون قرمز با تبدیل فوریه (ft-ir)، سطح ویژه (با استفاده از روش bet) و تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) تعیین گردید. سطح ویژه در نمونه کربونیزه شده و کربن فعال به ترتیب 4/10 و 2/86 متر مربع بر گرم به دست آمد. تصاویر به دست آمده از میکروسکوپ الکترونی روبشی نیز افزایش تعداد حفره¬ها در کربن فعال تولیدشده را نشان داد. آزمایش¬های جذب با بررسی اثر چهار فاکتور مقدار جاذب، غلظت اولیه فنل، ph و زمان تماس در چهار سطح به صورت ناپیوسته و با استفاده از روش طراحی آزمایش تاگوچی انجام گردید. حداکثر میزان جذب فنل در شرایط بهینه 2/96 درصد به دست آمد. نتایج نشان داد زمان تماس و مقدار جاذب بیشترین تأثیر را بر میزان جذب دارند. در بررسی مدل¬های سینتیکی جذب فنل توسط کربن فعال تولیدشده، مدل شبه مرتبه اول با ضریب همبستگی بالاتر نسبت به مدل¬های شبه مرتبه دوم، ایلویچ و نفوذ بین ذره ای تطابق بیشتری با داده¬های حاصل از جذب داشت. برازش داده¬ها با مدل¬های هم¬دمای لانگمویر، فروندلیچ، ردلیچ-پترسون و تمکین نشان داد که جذب فنل با کربن فعال تولیدشده با مدل ردلیچ- پترسون مطابقت بهتری دارد. در آزمایش¬های ستونی بیشترین مقدار جذب و واجذب به ترتیب 21 و 45 درصد به دست آمد. کارایی کربن فعال تولیدشده در جذب فنل از نمونه پساب پالایشگاه 73 درصد بود. بر اساس نتایج به دست آمده، کربن فعال تولیدشده توانایی بالایی را برای حذف فنل از محلول¬های آبی نشان داد.

گیاه پالایی آب های شور با استفاده از گیاهان مرغ (.cynodon dactylon l)، خرفه (.portulaca oleracea l) و کوخیا (.kochia scoparia l)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  رضا مقیسه ای   محسن سلیمانی

با توجه به کمبود آب در مناطق خشک و نیمه خشک استفاده مجدد از آب¬های نامتعارف امری ضروری است. فناوری¬های مختلفی برای شوری¬زدایی آب از جمله اسمز معکوس، فیلتراسیون و الکترودیالیز مورد استفاده قرار می¬گیرد. استفاده از گیاه پالایی برای شوری زدایی آب به عنوان یک روش کم هزینه و سازگار با محیط ¬زیست در تصفیه پساب ¬های شور محسوب می¬شود. در این تحقیق، توانایی سه گیاه مرغ (cynodon dactylon l.)، خرفه (portulaca oleracea l.) و کوخیا (kochia scoparia l.) در کاهش شوری محیط¬های آبی بررسی شد. به این منظور گیاهچه¬های گیاهان مذکور در محیط هیدروپونیک با شوری¬های مختلف (0، 4، 6، 8، 10 و 12 دسی¬زیمنس بر متر) به مدت 60 روز در گلخانه¬ تحقیقاتی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان کشت داده شدند. مقدار هدایت الکتریکی (ec) آب هر دو روز یکبار اندازه¬گیری گردید. در پایان دوره کشت، درصد کاهش شوری آب، میزان تجمع سدیم در بافت¬های گیاهی و وزن خشک اندام¬های گیاهی (ریشه، ساقه و برگ) اندازه گیری شد. با افزایش سطح شوری آب، درصد حذف شوری به وسیله گیاهان کاهش یافت؛ به¬طوری که بیشترین میزان کاهش در شوری 4 دسی زیمنس بر متر به وسیله گیاهان مرغ، خرفه و کوخیا به ترتیب 82، 85 و 90 درصد بود. گیاه کوخیا توانایی بیشتری در جذب سدیم نسبت به دو گیاه دیگر نشان داد که علت آن ماندگاری بیشتر در محیط و تولید زیست توده بیشتر بود. میزان تجمع سدیم در ریشه و اندام هوایی گیاهان مورد استفاده تا شوری 8 دسی زیمنس بر متر روند افزایشی و پس از آن روند کاهشی نشان داد. بیشترین میزان تجمع سدیم در گیاه مرغ به ترتیب در بافت¬های ریشه، برگ و ساقه، در گیاه خرفه به ترتیب در بافت¬های ساقه ، برگ و ریشه و در گیاه کوخیا به ترتیب در بافت¬های برگ ، ریشه و ساقه گیاه بود. درمجموع مکانیسم گیاه¬پالایی شوری در گیاهان مورد مطالعه از نوع تجمع نمک در ریشه و اندام¬های هوایی آن¬ها بود.

بررسی تنوع ژنتیکی گونه های باکتری تجزیه کننده نفت در خاک پالایشگاه های نفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  زهرا علی پور اسدآبادی   منصوره ملکیان

طیف گسترده¬ای از مواد آلی شیمیایی عمداً یا سهواً وارد محیط زیست می¬شوند که نگرانی های عمومی را پدید می آورند. هیدروکربن-های نفتی یکی از انواع آلاینده¬های آلی هستند که ورودشان به اکوسیستم¬های دریایی و خاکی مخاطرات زیادی به دنبال دارد. در حال حاضر نیاز به فن آوری¬های با صرفه از نظر اقتصادی برای بازسازی مکان¬های آلوده وجود دارد. یکی از روش¬هایی که در دهه¬های اخیر مورد توجه قرار گرفته، زیست پالایی است. در این روش از میکروارگانیسم¬ ها و گیاهان برای رفع، حذف یا تثبیت مواد آلاینده استفاده می¬ شود. در این پژوهش، باکتری¬های تجزیه کننده نفت در خاک¬های آلوده به مواد نفتی از 5 پالایشگاه کشور (تهران، شیراز، اصفهان، آبادان و تبریز) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. پس از جمع آوری نمونه های خاک، برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک مانند تنفس میکروبی، کربن آلی، درصد آهک، غلظت کل هیدروکربن¬های نفتی و غلظت فلزات سنگین اندازه¬گیری شد. باکتری¬های تجزیه¬کننده نفت پس از مرحله غنی¬سازی، از محیط کشت جداسازی و خالص¬سازی گردید. از بین سویه¬هایی که در محیط کشت حاوی نفت خام رشد بیشتری داشتند، 12 سویه برای شناسایی انتخاب شدند. سویه های انتخاب شده به روش مولکولی با استخراج dna و توالی¬یابی ژن 16s rrna شناسایی گردید. تنوع ژنتیکی توالی های حاصل بررسی و درخت فیلوژنی با استفاده از نرم افزار مگا نسخه 4 ترسیم شد. باکتری ¬های جداسازی شده به 5 گونه achromobacter spanius، klebsiella quasipneumoniae، ochrobactrum intermedium، citrobacter amalonaticus و pseudomonas aeruginosa تعلق داشتند. میزان رشد و تجزیه مواد نفتی توسط باکتری¬های مذکور در دیزل سبک، دیزل سنگین و نفت خام بررسی گردید. بیشترین میزان رشد و تجزیه در نفت¬خام، دیزل سنگین و دیزل سبک به ترتیب مربوط به باکتری¬های citrobacter amalonaticus، ochrobactrum intermedium وklebsiella quasipneumoniae بود. در این مطالعه دو کنسرسیوم a و b تهیه شد. کنسرسیوم a متشکل از 5 باکتری شناسایی شده، بیشترین رشد را در دیزل سنگین نشان داد. کنسرسیوم b متشکل از سه باکتری achromobacter spaniu، klebsiella quasipneumoniae و ochrobactrum intermedium بود که بیشترین رشد را در نفت خام داشت. بنابراین کنسرسیوم a و b به ترتیب برای تجزیه دیزل سنگین و نفت خام پیشنهاد می¬شوند. تنوع باکتری¬ها با استفاده از شاخص های تنوع گونه ای بررسی شد. نتایج نشان داد که تنوع بالایی از باکتری¬های تجزیه کننده مواد نفتی در خاک¬های مورد مطالعه وجود دارد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، بررسی پتانسیل باکتری¬های شناسایی شده در محیط¬ های آبی و خاک¬های آلوده به هیدروکربن¬ های نفتی به منظور پاکسازی این آلاینده¬ها توصیه می¬شود.

توزیع مکانی سرب، کادمیم و نیکل در خاک های محدوده بختیاردشت اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  زینب ملک زاده   علیرضا سفیانیان

فلزات سنگین به دلیل سمیت و پایداری در محیط زیست یکی از مهم ترین آلاینده های خاک محسوب می شوند. با توجه به گسترش صنایع آلاینده در کشور، بررسی وضعیت فلزات سنگین در خاک های اطراف صنایع امری ضروری است. هدف این تحقیق ارزیابی وضعیت و توزیع مکانی فلزات سرب، کادمیم و نیکل در خاک های اطراف پالایشگاه نفت اصفهان و نیروگاه شهید منتظری (محدوده بختیاردشت اصفهان) بود. ابتدا جهت باد غالب منطقه مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار wrplot ترسیم گردید. 15 نمونه خاک در جهت باد غالب یعنی غرب به شرق و 10 نمونه خاک در جهت شمال به جنوب از عمق 0 تا 30 سانتی متری جمع-آوری گردید. پس از آماده سازی نمونه های خاک، جهت تعیین مقدار کل و قابل جذب زیستی فلزات به ترتیب از نسبت 1 به 3 اسید نیتریک و اسیدکلریدریک و عصاره گیر abdtpa استفاده شد. برخی از ویژگی های خاک شامل هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، کربن آلی، آهک و ph خاک نیز در نمونه ها اندازه گیری گردید. جهت تفسیر داده ها از آنالیز های همبستگی، تحلیل مولفه های اصلی و خوشه ای و همچنین نقشه های زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از دودکش و فاصله از جاده استفاده گردید. نتایج حاصل از مقایسه غلظت فلزات سنگین با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران نشان داد که غلظت نیکل بیشتر و غلظت سرب و کامیم کمتر از حد مجاز بود و میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه در دو جهت مورد مطالعه، اختلاف معنی داری را نشان داد. تحلیل عاملی و خوشه ای نشان داد که احتمالاً عامل کنترل کننده غلظت نیکل کل در منطقه طبیعی و سرب و کادمیم کل، فعالیت انسانی می باشد. همچنین مهم ترین عامل موثر بر قابلیت جذب زیستی فلزات مقدار آهک خاک بود. توزیع مکانی سرب و کادمیم کل در خاک منطقه نشان داد که بیشترین مقدار غلظت سرب و کادمیم در بخش کل و قابل جذب در جهت شمال به جنوب در نقاط مجاور و بین کوه های دانشگاه صنعتی اصفهان بود. بنابراین عامل توپوگرافی و نزدیکی به منطقه صنعتی در افزایش غلظت این عناصر تأثیر گذار بوده است. نتایج کلی این تحقیق نشان داد که خاک های جهت شمال به جنوب منطقه بختیاردشت نسبت به خاک های جهت غرب به شرق (باد غالب) به فلزات سرب و کادمیم آلوده تر بودند.

تاثیر زغال زیستی پوسته شلتوک برنج بر برخی خصوصیات خاک و رشد ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  بهروز گلیج   محسن سلیمانی

زغال زیستی (بیوچار) یکی از مواد حاصل از پیرولیز ضایعات آلی است که به عنوان کود کاربرد دارد. لذا با توجه به اهمیت استفاده مجدد از ضایعات کشاورزی،این تحقیق با هدف بررسی تاثیر زغال زیستی پوسته شلتوک برنج به عنوان اصلاح کننده برخی خصوصیات خاک و رشدذرت صورت گرفت.

بررسی اثر عوامل محیطی بر پراکنش پوشش گیاهی در منطقه چادگان استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1394
  آسیه شیخ زاده   حسین بشری

از روش نمونه برداری تصادفی طبقه بندی شده جهت مطالعه پوشش گیاهی استفاده شد. برای اندازه گیری پوشش، از روش پلات گذاری در طول ترانسکت ها استفاده شد و اندازه پلات بر اساس بزرگ ترین قطر تاج پوشش گونه ها درمنطقه تعیین گردید. برای اندازه گیری پوشش تاجی و تراکم گونه ها، از روش پلات گذاری در طول ترانسکت های مستقر شده استفاده شد. بررسی ارتباط بین عوامل محیطی و مدیریتی با پراکنش گونه ها توسط آزمون رج بندی با روش های پارامتریک و روش غیرپارامتریک، انجام شد و از تجزیه و تحلیل خوشه بندی برای گروه بندی پلات های نمونه برداری استفاده گردید. شاخص های تنوع بر اساس تراکم گونه های گیاهی، محاسبه شد. نتایج روش های رج بندی پارامتریک و غیرپارامتریک، موید یکدیگر بود و نشان داد که مهم ترین خصوصیات موثر در تفکیک گروه های گیاهی، درصد سنگریزه، آهک، تأثیر مدیریت، بافت خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی و میزان فسفر خاک می باشد. تنوع، غنا و یکنواختی در منطقه قرق، بیش تر از چرا است؛ بین شاخص های تنوع و یکنواختی، تفاوت معنی داری وجود نداشت.

تحلیل شیکدان استوانه جدارضخیم تحت فشار داخلی با استفاده از الگوریتم های هوشمند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده مهندسی 1393
  محسن سلیمانی   خسرو نادران طحان

در این پایان نامه تحلیل شیکدان استوانه ی جدارضخیم تحت فشار داخلی با استفاده از الگوریتم های هوشمند صورت گرفته است. در ابتدا قضیه ی ملان تعریف می شود. این قضیه برای سازه ی مورد نظر هنگام استفاده از دو معیار تسلیم ترسکا و فون مایزز به طور جداگانه تشریح شده است. سپس قضیه ی ملان برای سازه ی مورد نظر تحت هر دو معیار ترسکا و فون مایزز، به صورت یک مسئله ی بهینه سازی مطرح شده به گونه ای که با حل آن بتوان بیشینه ی بار شیکدان را در سازه تعیین نمود. برای حل این مسئله ی بهینه سازی از الگوریتم های هوشمند استفاده شده است. در این راستا الگوریتمی بهینه سازی تحت عنوان الگوریتم مدیر کارآمد ابداع گردیده است. روال کار این الگوریتم به طور کامل تشریح می گردد. عملکرد این الگوریتم به لحاظ سرعت رسیدن به جواب و عدم گیر افتادن در بهینه های محلی مورد بررسی قرار گرفته و در سطح بالایی ارزیابی شده است. سپس چگونگی بکارگیری این الگوریتم در حل مسئله تحت هر دو معیار ترسکا و فون مایزز به طور دقیق بیان می شود. نتایج در حالت استفاده از معیار ترسکا، دقت بسیار بالایی را نشان می دهد. در مورد استفاده از معیار فون مایزز نیز ارزیابی های انجام گرفته، صحت روش مورد استفاده را تأیید می نماید. نتایج به دست آمده همچنین اهمیت انجام تحلیل شیکدان در سازه ی مورد نظر را هنگامی که تحت بار چرخه ای قرار گیرد، واضح می سازد.

بررسی شرایط کاری برجهای خنک کننده نیروگاهی (از نوع هلر) در هوای گرم و تحت تأثیر اثرات متقابل برجها بر یکدیگر در هنگام وزش باد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مکانیک 1386
  محسن سلیمانی   ابوالقاسم مکانیک

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر آوای قرآن کریم بر میزان سطح هوشیاری بیماران کمایی ناشی از ضربه مغزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  محسن سلیمانی

این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است تحت عنوان بررسی تاثیر آوای قرآن کریم بر میزان سطح هوشیاری بیماران کمایی ناشی از ضربه مغزی که در سال 1377 در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان امام حسین (ع) تهران انجام گرفته و هدف آن تعیین تاثیر آوای قرآن کریم بر سطح هوشیاری بیماران کمایی ناشی از ضربه مغزی می باشد. این مطالعه به روش کور یک طرفه بین دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت که در طی پژوهش 40 بیمار کمایی ناشی از ضربه مغزی با توجه به مشخصات نمونه (سطح هوشیاری، سن و ...) مورد مطالعه قرار گرفتند. در گروه آزمون دو بار در روز در ساعت 8-9 صبح و 10-11 صبح برای مدت شش روز از آوای قرآن کریم (سوره دهر با صدای استاد عبدالباسط) استفاده شد و در گروه شاهد مداخله ای انجام نگرفت . وضعیت هوشیاری بیماران در دو گروه توسط معیار اغمای گلاسکو (gcs) و وضعیت عصبی بالینی (cna) که تغییرات جزئی سطح هوشیاری را مشخص می کند هر روز مورد بررسی قرار گرفت . آزمون آماری کای دو با p>0/05 نشان داد که دو گروه آزمون و شاهد از نظر عوامل موثر بر بهبودی مثل سن، جنس و ... یکسان هستند. همچنین آزمون آماری من - ویتنی نشان داد که میانگین میزان سطح هوشیاری در روز اول در دو گروه قبل از مداخله اختلاف معنی داری ندارند (p>0/05). انجام آزمون آماری ویلکاکسون نشان داد که میزان سطح هوشیاری در روز اول و روز ششم در گروه آزمون با p0/05 اختلاف معنی داری داشته است در حالیکه همین آزمون آماری با p0/5 اختلاف معنی داری را در گروه شاهد نشان نمی دهد، لذا فرض اول پژوهش تحت عنوان "میزان سطح هوشیاری در بیماران کمایی که از آوای قرآن کریم استفاده می کنند نسبت به گروه شاهد افزایش می یابد" تایید می گردد. علاوه بر آن انجام آزمون آماری ویلکاکسون نشان داد که وضعیت عصبی بالینی در روز اول و روز ششم در گروه آزمون با p0/001 اختلاف معنی داری داشته است اما در گروه شاهد با p>0/05 اختلاف معنی داری نداشته است ، لذا فرضیه دوم پژوهش نیز تحت عنوان "میزان وضعیت عصبی بالینی در بیماران کمایی که از آوای قرآن کریم استفاده می شود نسبت به گروه شاهد افزایش می یابد." تایید می گردد. آزمون های آماری همچنین نشان دادند که بین متغیرهایی چون (علاقه به قرآن، سن، جنس و ...) و وضعیت هوشیاری ارتباط معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج فوق پیشنهاد می گردد که از آوای قرآن کریم بعنوان یک محرک شنوایی خاص و متکی بر فرهنگ جامعه برای بیماران کمایی ناشی از ضربه مغزی استفاده شود.

علائم رادیولوژی کیست های پانکراس
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی 1358
  محسن سلیمانی

چکیده ندارد.