نام پژوهشگر: حمید رضا آراسته
حامد خانی محمد رضا بهرنگی
هدف: هدف اساسی این پژوهش سنجش جوّ روانی- اجتماعی کلاس پایه پنجم مدارس ابتدایی شهر تهران در ارتباط با خلاقیت دانش آموزان در سال تحصیلی90-89 می باشد. روش پژوهش: این پژوهش با توجه به هدف خود از نوع مطالعات کاربردی و برحسب روش و گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 90 – 89 می باشد. تعداد 378 دانش آموز پسر در پژوهش حاضر شرکت داشتند که به روش های ادغامی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل دو پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه جوّ روانی- اجتماعی کلاس 48 گویه ای و پرسشنامه خلاقیت 18 گویه ای) بوده که روایی آنها از طریق روایی صوری بررسی شد و پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب (84/0) و (76/0) محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور توصیف و تحلیل داده های گردآوری شده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد ها، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون دو جمله ای و رگرسیون چندگانه گام به گام )، و به منظور تحلیل داده ها از نرم آفزار spss استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که دانش آموزان پایه پنجم مولفه های (برخورداری از حمایت معلم، نظم و سازماندهی به مطالب) را مطلوب و مولفه های از قبیل (مشارکت، وابستگی متقابل میان دانش آموزان، اهمیت دادن به کار و تکلیف، کاربست قوانین و مقررات) را نسبتاً مطلوب و مولف? (نوآوری آموزشی) را نامطلوب ارزیابی کردند. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه گام به گام در این پژوهش نشان داد که سه مولفه جوّ روانی- اجتماعی از قبیل نوآوری آموزشی، برخورداری از حمایت معلم، وابستگی متقابل میان دانش آموزان قدرت پیش بینی خلاقیت را دارند. نتیجه گیری: از آن جا که جوّ کلاس درس تصمیم گیرنده اصلی یادگیری و رفتار کلاسی می باشد و نیز بر اساس نتایج این پژوهش تا حدودی قادر به پیش بینی خلاقیت دانش آموزان است، باید معلمان، و همچنین دانش آموزان به منظور ترغیب خلاقیت شان محیط گرم، صمیمی، و یادگیری عاطفی را ترویج دهند، و از این طریق منجر به اصلاح و بهبود مدرسه شوند.
محمد فتاحی حمید رضا آراسته
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر علاقه دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان بانه برای ادامه تحصیل در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه (720 نفرn=) دانش آموزان دختر و پسر سال سوم دبیرستان که در سال تحصیلی 91-90 در سه رشته تجربی، ریاضی، علوم انسانی در دبیرستانهای دولتی شهرستان بانه مشغول به تحصیل بودند. از این میان 340نفر شامل 162دختر و 178 پسر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به طور تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در بخش آمار استنباطی از روشهای نمونه گیری چندگانه، تحلیل واریانس عاملی چند متغیره 2*3 و روش تی مستقل استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده ها این نتایج بدست آمد که با استفاده از روش رگرسیون چندگانه، منزلت اجتماعی بر علاقه دانش آموزان دختر و پسر برای ادامه تحصیل در دانشگاه تأثیرگذار نیست ، اما انگیزش شغلی و محیط اجتماعی دانشگاه بر علاقه آنها تأثیرگذار است. اما با استفاده از روش تحلیل واریانس عاملی چندمتغیره و تی مستقل نتایج زیر بدست آمد: دانش آموزان دختر و پسر دیدگاه مشابهی را در مورد تأثیر انگیزش شغلی و محیط اجتماعی دانشگاه بر علاقه به ادامه تحصیل در دانشگاه داشتند اما در مورد منزلت اجتماعی دیدگاه متفاوتی داشتند.
مهدی ترکی محمد رضا بهرنگی
چکیده هدف از این پژوهش شناسایی نقش مدیریت آموزشی بر انگیزش معلّمان مقطع راهنمایی استان قزوین بوده است. جامعه تحقیق 550 نفر از معلمان راهنمایی مدارس استان قزوین که شامل 14مدرسه ناحیه یک و 8 مدرسه ناحیه دو می باشند که از بین آنها 226 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها روش توصیفی و ابزار گردآوری، پرسشنامه می باشد. برای اندازه گیری مولفه های موثر بر انگیزش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. آلفای کرونباخ پرسشنامه حدود857/0 بوده و پرسشنامه شامل 31 گویه با طیف اندازه گیری 4درجه ای لیکرت می باشد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آمار توصیفی(جدول فراوانی،کمینه، بیشینه، انحراف استاندارد، میانگین) و آمار استنباطی (tتک نمونه ای و t وابسته و مستقل) انجام گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش بین میانگین وضع موجود و میانگین وضع مطلوب مولفه های مدیریت آموزشی تاثیر گذار بر انگیزش معلمان تفاوت معناداری مشاهده می شود بطوریکه نمره وضعیت مطلوب (تفویض اختیار، مدیریت مشارکتی، روابط انسانی، آموزش و بهسازی و رهبری) بطور معنا داری از میانگین وضعیت موجود بالاتر است. یکی از وظایف اولیه مدیران، ایجاد انگیزه در کارکنان است، به گونه ای که عملکرد آن ها به بالاترین سطح ممکن برسد. بدین معنی که با اشتیاق در محل کار خود حاضر شوند و برای عملی شدن اهداف و تصمیم های سازمان کوشش کنند. اکثر پژوهش هایی که در ایران انجام شده توصیفی و بیانگر ضرورت ایجاد انگیزه در سازمان ها و کارکنان بودند اما به فعالیت ها و چگونگی انجام فعالیت هایی که باعث ایجاد انگیزه می شود، اشاره ای نشده است. به کار گیری راهبردهایی مانند تفویض اختیار، مدیریت مشارکتی، روابط انسانی، آموزش و بهسازی و سبک رهبری در افزایش انگیزه معلّمان بسیار موثر می باشند. این پژوهش در صدد آن است که با شناسایی مدیریت آموزشی مناسب، نقش آن را در ایجاد انگیزه معلّمان که در هر موقعیت، اثربخشی و کارآیی زیادی دارد، معرفی نماید. تا مدیران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت، با توجه بیشتری، با منابع انسانی موجود در نظام آموزشی ارتباط بر قرار کنند و نقش مهم آنان را در رسیدن به اهداف مد نظر قرار دهند.
حمید رضا آراسته محسن پارسا مقدم
برنامه های پاسخگویی بار (demand response) اقداماتی هستند که برای تغییر الگوی مصرف برق به منظور بهبود قابلیت اطمینان شبکه و جلوگیری از جهش قیمت ها، خصوصاً در ساعات پیک بار شبکه اجرا می شوند. در این تحقیق، برنامه های پاسخگویی بار که در اکثر بازارهای برق جهان اجرا می شوند، با مفهومی تجاری در نظر گرفته شده اند که می توانند به صورت یک کالا بین بازیگران مختلف مبادله شوند. این برنامه ها در ابتدا به صورت یک ابزار برای تحقق اهدافی مشخص مطرح شدند، ولی امروزه، به عنوان یک منبع برای تأمین توان نیز در نظر گرفته می شوند. برنامه های پاسخگویی بار، هم در سمت تولید و هم در سمت تقاضا، در بازار برق تأثیرگذار هستند. از این رو، در این پایان نامه، رفتار بازیگران مختلف در هر دو سمت، با رویکرد تجارت منابع پاسخگویی بار بررسی می شود. برنامه ریزی تولید واحدها همواره به عنوان یکی از مسائل اساسی در سیستم قدرت مطرح بوده است. برنامه های پاسخگویی بار ابزاری مفید برای بهره بردار مستقل سیستم به منظور تأمین بار و ذخیره مورد نیاز شبکه مطرح است. به همین دلیل، در این تحقیق، حضور فراهم کنندگان پاسخگویی بار بررسی شده و توابع عرضه آن ها با هدف بیشینه کردن سود حاصل از شرکت در این برنامه ها مدل می شود. سپس، مسئله عرضه dr و مشارکت واحدها مطرح می شود و توابع عرضه dr به عنوان منبعی برای تأمین بار و رزرو شبکه در بحث برنامه ریزی مشارکت واحدها در کنار توابع تولید توان ژنراتورها قرار می گیرند تا مقدار بهینه تولید توان و عرضه dr با هدف کمینه سازی هزینه بهره برداری از شبکه بدست آید. بازیگران زیادی در بازار برق تجدید ساختار یافته حضور دارند که از برنامه های پاسخگویی بار منفعت می برند. مالک سیستم انتقال، شرکت های توزیع، خرده فروش ها و جمع کننده ها از جمله ذینفعان dr هستند. مالک سیستم انتقال با توجه به بهبود قابلیت اطمینان شبکه از حضور در برنامه های dr منفعت می برد. شرکت های توزیع، با استفاده از dr قادر به مدیریت بهتر محدودیت های شبکه در سطوح توزیع خواهند بود. خرده فروش ها برای کاهش ریسک ناشی از شرکت در بازار لحظه ای برق، علاقه مند به شرکت در برنامه های پاسخگویی بار می باشد. همان طور که ملاحظه می شود، برنامه های پاسخگویی بار، در سمت تقاضا نیز تأثیرگذار هستند. در همین راستا، حضور خرده فروش به عنوان عنصر اصلی بازاری فعال (سمت تقاضا) در بازار برق با رویکرد تجارت منابع پاسخگویی بار مطرح می شود و چارچوبی جامع برای سیاست های اقتصادی خرده فروش شامل نحوه تنظیم قرارداد با مصرف کنندگان، خرید از بازار برق و شرکت در بازار متمرکز dr بیان می شود.
مهین شریفی حسین آبادی حمید رضا آراسته
روش پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شدند. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال چهارم دبیرستان که در سال تحصیلی 91-89 در سه رشته ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی در دبیرستان های دولتی شهر کرمانشاه مشغول به تحصیل هستند ازاین میان 541 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به طور تصادفی انتخاب شدند داده ها با استفاده از میانگین رتبه ای و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند از تجزیه و تحلیل داده ها این نتایج بدست آمد. در بین مولفه های عامل فردی، روانشناختی، علاقه به ادامه تحصیل، خودپنداره تحصیلی بالا و کسب شناخت و آگاهی به ترتیب مهم ترین مولفه ها شناخته شدند. در بین مولفه های عامل خانوادگی، انتظار والدین مبنی بر افتخارآفرینی فرزندشان برای خانواده از طریق ورود به دانشگاه، اهمیت بالای درس خواندن برای خانواده، تمایل والدین برای ورود فرزندشان به دانشگاه به ترتیب مهم ترین مولفه ها شناخته شدند در بین مولفه های عامل اجتماعی، فرهنگی، منزلت اجتماعی بالاتر، گسترش روابط و تعاملات اجتماعی از طریق ورود به دانشگاه اهمیت دانشجو بودن در میان خویشاوندان و قصد دوستان برای ورود به دانشگاه به ترتیب مهم ترین مولفه ها شناخته شدند. در بین مولفه های عامل اقتصادی، یافتن شغل مناسب، کسب درآمد بالاتر و اعتقاد دانش آموزان مبنی بر اینکه تحصیلات دانشگاهی نوعی سرمایه گذاری است به ترتیب مهمترین مولفه ها شناخته شدند. در بین مولفه های عامل آموزشگاهی، رشته تحصیلی، تشویق معلمان و رقابت با همکلاسی ها به ترتیب مهم ترین مولفه ها شناخته شدند.
محبوبه ستونه محمد رضا بهرنگی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر الگوی مدیریت آموزش بر بهبود یادگیری و نگرش دانش آموزان بر اساس رویکرد مهندسی مجدد می باشد. بدین منظور در این پژوهش از روش شبه آزمایشی یا نیمه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان بنت الهدی شهر شهریار که در سال تحصیلی 93-92 به تحصیل اشتغال دارند تشکیل داده است. از مدرسه مذکور دو کلاس هر یک شامل30 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. الگوی مدیریت آموزش بر اساس رویکرد مهندسی مجدد در درس مطالعات اجتماعی برای گروه آزمایش و روش تدریس متداول برای گروه کنترل به کار گرفته شد. در مرحله اول معلومات قبلی دانش آموزان با استفاده از آزمون معلم ساخته اندازه گیری شد و پس از اجرای الگوی مذکور برای گروه آزمایش، یک آزمون دیگر از دانش آموزان دو گروه بعمل آمد و همچنین نگرش دانش آموزان گروه آزمایش درباره الگو با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته سنجیده شد. داده های جمع آوری شده از آزمون توسط t مستقل و همبسته و ancova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش، تاثیر قابل توجه الگوی مدیریت آموزش بر اساس رویکرد مهندسی مجدد بر بهبود یادگیری دانش آموزان در گروه آزمایش را تایید کرد و همچنین نگرش دانش آموزان نسبت به الگو مثبت بود.
علی یاسینی حسن رضا زین آبادی
پژوهش حاضر با هدف آزمون الگویی برای تبیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک رهبری توزیع شده انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر، نقش سبک رهبری توزیع شده بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجیگری اعتماد در مدرسه، احساس کارآمدی معلمان، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه که دروس ریاضی و علوم سال سوم را در سال 1390 تدریس کرده اند، تشکیل داده و نمونه معرف متشکل از 445 معلم از 10 منطقه شهر تهران می باشد. داده های پژوهش با استفاده از 6 پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی آن در پژوهش های قبل مورد تائید قرار گرفته شده بود، گردآوری شد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز با توجه به معدل سال گذشته دانش آموزان در دروس نهایی ریاضی و علوم مورد اندازه گیری قرار گرفت. پس از حصول اطمینان از پایایی پرسشنامه ها، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی روایی سازه پرسشنامه ها مورد تائید قرار گرفت. سپس با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر، اثرات مستقیم، غیرمستقیم و اثرات کل و همچنین شاخص های نیکویی برازش برای تاثیر متغیرهای پژوهش بر پیشرفت تحصیلی در قالب یک الگوی مفروض و 4 الگوی بدیل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که الگوی مفروض پژوهش با داده های گردآوری شده برازش مناسبی ندارد و اثر مستقیم کارآمدی معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نیز اثر مستقیم تعهد سازمانی بر پیشرفت تحصیلی به لحاظ آماری معنادار نشدند. با حذف مسیرهای غیرمعنادار، الگوی مفروض دوباره آزمون شد. یافته ها نشان داد که الگوی آزمون شده دارای شاخص های نیکویی برازش نامناسبی است. بنابراین لازم شد که الگوهای بدیل مورد آزمون قرار گیرند. با آزمون 4 الگوی بدیل، یافته ها نشان داد که دو الگو به لحاظ آماری دارای شاخص های نیکویی برازش مناسبی بوده و بنابراین می توانند به جای الگوی مفروض پژوهش بکار گرفته شوند. یکی از این الگوها با اضافه شدن مسیر مستقیم رهبری توزیع شده به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه و دیگری با اضافه شدن مسیر اعتماد در مدرسه به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه، به عنوان الگوهای جانشین الگوی مفروض معرفی شدند. در نهایت با تلفیق دو الگوی بدست آمده، الگوی نهایی پژوهش که دارای بهترین شاخص نیکویی برازش بود، حاصل شد. بنابراین الگوی نهایی پژوهش همان الگوی مفروض اولیه بوده که در آن دو مسیر غیرمعنادار حذف و دو مسیر رهبری توزیع شده و اعتماد در مدرسه به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه به آن اضافه شده است. یافته ها نشان داد که الگوی نهایی پژوهش 28/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین معنادار می کند. در نهایت یافته های پژوهش بیانگر این امر است که رهبری توزیع شده دارای اثر غیرمستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
هاشم جعفری حمید رضا آراسته
هدف تحقیق حاضر بررسی رابط? بین ابعاد ویژگیهای شغلی (تنوّع مهارت، هویّت وظایف، اهمیّت شغلی، بازخورد و استقلال وظیفه) و ویژگیهای شخصیتی (روان رنجورخویی، برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی، وظیفه شناسی) با تعهد سازمانی دبیران (زن و مرد) دبیرستانهای شهر سلماس می باشد. با توجّه به جامعه آماری این تحقیق، کلی? دبیران زن و مرد مقطع دبیرستان شهر سلماس به صورت سرشماری و به تعداد 246 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده عبارتند از: پرسشنام? ویژگیهای شغلی هاکمن و الدهام (1975)، پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی نئو (neo-pi-r) مک کرا و کاستا (1989) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1990). این تحقیق از نوع همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد از میان مولفه های ویژگیهای شغلی، تنوّع مهارت (01/0>p ,27/0=r)، استقلال وظیفه (01/0>p ,30/0=r) و بازخورد (01/0>p ,27/0=r) رابط? مثبت و مستقیمی با تعهد سازمانی دارند. لازم به ذکر است میان هوّیت وظیفه و اهمیّت وظیفه با تعهد سازمانی دبیران رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین بین تمام ویژگیهای شخصیتی با تعهد سازمانی دبیران رابط? معنی دار و مثبت مشاهده شد. گفتنی است بر اساس یافته های پژوهش از میان ویژگیهای شغلی صرفاً سه متغیر تنوع مهارت، استقلال وظیفه و بازخورد به طور مستقل تعهد سازمانی معلمان را پیش بینی کردند. بعد هویت وظیفه و اهمیت وظیفه به طور مستقل تعهد سازمانی معلمان را پیش بینی نکردند. از طرف دیگر، بعد روان رنجورخویی و همسازی به صورت مستقل تعهد سازمانی معلمان را پیش بینی کردند و بعد برونگرایی، تجربه گرایی و وظیفه شناسی به صورت مستقل تعهد سازمانی معلمان را پیش بینی نکردند.
شیما جلیلی حمید رضا آراسته
هدف پژوهش حاضر بررسی تحقق اهداف پنج ساله چهارم توسعه دوره موسطه آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی بود. روش پژوهش حاضر کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل آمار و اطلاعات مربوط به کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اعم از دختر و پسر، شهری و روستایی است که در جریان برنامه پنج ساله چهارم توسعه آموزش و پرورش در محدوده جغرافیایی استان آذربایجان غربی مشغول به تحصیل هستند، بود. روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آزمون خی دو انجام گرفته است. بر اساس نتایج بین عملکرد آماری شاخص تعداد دانش آموزان با سیاست های برنامه پنج ساله چهارم توسعه دوره متوسطه تفاوت وجود دارد. بین عملکرد آماری شاخص تعداد دانش آموزان دختر، شاخص سهم دانش آموزان دختر از کل دانش آموزان، شاخص نرخ گذر ظاهری از راهنمایی به متوسطه ، شاخص پوشش تحصیلی ظاهری ، شاخص تراکم دانش آموز در کلاس دولتی، شاخص کلاسهای دایر(دولتی)، شاخص ضریب بهره برداری از کلاس (دولتی )، شاخص نسبت دانش آموز به معلم (دولتی) ، شاخص سرانه فضای آموزشی با شاخص اهداف پیش بینی شده برنامه چهارم توسعه دوره متوسطه تفاوت وجود ندارد. بر اساس نتایج مندرج، تراکم دانش آموز در کلاس دولتی در عملکرد بیشتر از مقدار پیش بینی شده در برنامه چهارم توسعه می باشد اما این تفاوت معنادار نیست. بین عملکرد آماری شاخص نیروی انسانی مورد نیاز (دولتی) با شاخص اهداف پیش بینی شده برنامه چهارم توسعه دوره متوسطه تفاوت وجود دارد.