در سال های اخیر، با توجه به سرعت بالای تغییرات در بازارهای رقابتی, بهبود عملکرد سازمانی یکی از مهمترین اهداف مدیران می باشد. به همین دلیل بکارگیری صحیح توانمندی ها و قابلیت های سازمانی یکی ازعوامل مهم در جهت افزایش عملکرد شناخته شده است. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین گرایشات استراتژیک, قابلیت های سازمانی و عملکرد با توجه به نقش تغییرات سیستم های کنترل و حسابداری مدیریت می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از متغیرهای گرایشات استراتژیک و قابلیت های سازمانی به عنوان متغیر مستقل و متغیر عملکرد سازمانی به عنوان متغیر وابسته و متغیر تغییرات سیستم های کنترل و حسابداری مدیریت به عنوان متغیر میانجی شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مالی شرکتهای تولیدی استان کرمان می باشد و از روش نمونه گیری به روش کرجسی و مورگان استفاده گردیده و تعداد 108 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار lisrel وspss انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بررسی کلی نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که گرایشات استراتژیک بر روی قابلیت های سازمانی تاثیر معنی داری دارد و از طریق قابلیت های سازمانی و تغییرات سیستم های کنترل و حسابداری مدیریت بر روی عملکرد سازمانی تاثیر می گذارد. در نهایت این تحقیق می تواند بر اساس نتایج بدست آمده شامل ارائه راهکار هایی برای بهبودعملکرد سازمانی، در حوزه حسابداری مدیریت ، برای مدیران شرکت های تولیدی، محققان و پژوهشگران، مراکز و برنامه ریزان آموزشی، قابل بهره برداری و ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. واژه های کلیدی: گرایشات استراتژیک, قابلیت های سازمانی, عملکرد سازمانی, تغییرات سیستم های کنترل و حسابداری مدیریت

چکیده اساسی ترین منبع استراتژیک هر سازمان یا جامعه،منابع انسانی می باشد.جوامع موفق،جوامعی هستند که بتوانند منابع انسانی خود را به طور صحیح پرورش و توسعه دهند. در اقتصاد امروز، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی شده است . دانش و اطلاعات به رشد اقتصادی کمک می کند.این امر موجب افزایش اهمیّت سرمایه فکری به عنوان مقوله ای پژوهشی شده است. مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت و اداره راهبری و پایدار با ارزش ترین دارایی های سازمان یعنی کارکنانی که در آن سازمان کار می کنند و در کنار هم، در رسیدن به اهداف سازمانی، همکاری دارند. هدف از پژوهش حاضربررسی رابطه بین اقدامات مدیریت منابع انسانی و توسعه منابع انسانی ونیز بررسی اقدامات مدیریت منابع انسانی،از طریق سرمایه فکری بر توسعه منابع انسانی است. با استفاده از متغیر توسعه منابع انسانی به عنوان متغیر مستقل،متغیر سرمایه فکری به عنوان متغیر میانجی و اقدامات مدیریت منابع انسانی به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق توصیفی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان بانک ملت شهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 181 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افرازهایspss,lisrelانجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیر سرمایه فکری در رابطه بین اقدامات ارتباطی و توسعه یادگیری، توسعه مسیر شغلی ،توسعه تعاملات و ارتباطات اجتماعی و ارتقاء انگیزش ودررابطه بین اقدامات سازگارانه و توسعه یادگیری ، توسعه مسیر شغلی وتوسعه تعاملات و ارتباطات اجتماعی ، متغیر سرمایه فکری بصورت کامل نقش میانجی را ایفا می کند.این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی توسعه منابع انسانی، برای محققان و کارکنان بانک ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: توسعه منابع انسانی،سرمایه فکری،اقدامات منبع انسانی this article explores the relationships between human resource management actions, intellectual capital and human resources development. intellectual capital in knowledge-oriented economy is used to create value for organization. in current world the organization prosperity depends on its ability to manage these assets. nowadays it is obvious to growth the importance of intellectual capital as an effective means to enhance the rivalries between companies. there are different classifications of intellectual capitals. intellectual capital in one of the most important of these categories is divided into three components including human, communication and organizational. hr (human resources) management is the process of working with people and their organization so that they can achieve a full capability, even implicating changes, learning new skills, assuming new responsibilities and a new form of relationships. talking about development of human resources principally means a set of processes and activities providing the emergence opportunity to not bred capabilities. keywords: intellectual capital, human resource management practices, human resources development

یکی از وظایف اساسی حسابداران، تأمین اطلاعات صحیح و به موقع است تا مدیران تصمیم های خود را بر اساس این اطلاعات اتخاذ نمایند. در راه نیل به این اهداف،سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانه ای، بعنوان منبع اولیه، با ارائه اطلاعات بموقع و مربوط به سازمانها درمدیریت تجارتشان کمک می کند. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر برتناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری وظرفیت آنها می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از متغیر های خبرگی فنی، خبرگی اطلاعاتی، دانش مدیر، تعهد مدیر، حضور متخصصان داخلی و حضور متخصصان خارجی به عنوان متغیر مستقل، و عدم تناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری وظرفیت آنها به عنوان متغیر وابسته، شکل گرفته است. روشتحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مالی شرکتهای تولیدی استان کرمان می باشد و از روش نمونه گیری به روش گرجسی و مورگان استفاده گردیده و تعداد 117نمونه قابل قبولجمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغیره وبا استفاده از نرم افزارهای spss , excelانجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری وجود دارد و از طرف دیگر، در شرکت های تولیدی مورد بررسی، بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها عدم تناسب وجود دارد که این منجر به کاهش سطح اهمیت و وسعت استفاده از ais در این شرکت ها و نهایتاً منجر به ضعف عملکرد آنها می شود. مطالع? عوامل شش گانه موثر بر تناسب الزامات سیستم های اطلاعات حسابداری و ظرفیت آنها نشان دهنده این است که از بین این عوامل: "خبرگی فنی" و"حضور متخصصان داخلی"با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معنادار و منفی (معکوس) دارد. "دانش مدیر/ مالک" و "تعهد مدیر/مالک" با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری دارد. "خبرگی اطلاعاتی" و "حضور متخصصان خارجی" با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری ندارد ودر نتیجه با توجه به متغیرهای تاثیرگذار دانش مدیر ، حضور متخصصان داخلی، خبرگی فنی و تعهد مدیر به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری با ظرفیت آنها دارند. در نهایت این تحقیق می تواند بر اساس نتایج بدست آمده شامل ارائه راهکار هایی برای بهبود تناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها، در حوزه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، برای مدیران شرکت های تولیدی، محققان و پژوهشگران، مراکز و برنامه ریزان آموزشی، دانشجویان و اساتید حسابداری، شرکت های حسابداری، شرکت های رایانه ای قابل بهره برداری و ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. واژه های کلیدی: سیستم اطلاعات حسابداری رایانه ای، تناسب، الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری ، ظرفیت سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، دانش it مدیران.

هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط بین رضایت، اعتماد و وفاداری مشتریان بانکداری الکترونیک در بانکهای ملی شهرستان یزد است. با استفاده از متغیر های رضایت و اعتماد به عنوان متغیر مستقل، و وفاداری به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی دادههای مورد نیاز جمعآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مشتریان شعب بانک ملی شهرستان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده شده و تعداد 368 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رضایت، اعتماد و وفاداری مشتری در شعب بانک های ملی شهرستان یزد رابطه وجود دارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی بانکداری ، برای محققان و مدیران ارزشمند باشد؛ به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تفاوت های فرهنگی بر مولفه های سرمایه فکری در شرکتهای کاشی و سرامیک استان یزد است. با استفاده از متغیر تفاوت های فرهنگی به عنوان متغیر مستقل و سرمایه فکری به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شر کتهای کاشی و سرامیک استان یزدمی باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 50 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزر ل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مولفه های نتیجه گرایی و تیم گرایی از متغیر تفاوت های فرهنگی با مولفه های سرمایه فکری ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی: فرهنگ سازمانی ، سرمایه فکری نتیجه گرایی، کنترل گرایی، رابطه گرایی، تیم گرایی، سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری ، سرمایه ارتباطی

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی و توانمندی حرفه ای با عملکرد شاغلین در حرفه حسابداری است. با استفاده از متغیرهای هوش هیجانی به عنوان متغیر مستقل، عملکرد شاغلین به عنوان متغیر وابسته و توانمندی حرفه ای به عنوان متغیر میانجی، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شر کتهای کاشی و سرامیک استان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 50 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین هوش هیجانی و عملکرد شغلی رابطه مثبت (مستقیم) وجود دارد، همچنین بین مولفه های هوش هیجانی شامل؛ خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه با مولفه عملکرد فردی رابطه مستقیم و معناداری مشخص گردید، اما در مورد عملکرد سازمانی، از بین مولفه های هوش هیجانی؛ فقط بین مولفه آگاهی اجتماعی با عملکرد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد. کلمات کلیدی: هوش هیجانی، توانمندی حرفه ای، عملکرد شاغلین، خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی، مدیریت رابطه، توانمندی فردی، اقتصادی و اجتماعی، عملکرد فردی و سازمانی

هدف از پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی جهت بررسی تاثیر انگیزش، انتظارو آمادگی برعملکرد تحصیلی با توجه به نقش شایستگی های دانشجویان کارشناسی ارشد حسابداری است. با استفاده از متغیر های انگیزش، انتظارو آمادگی به عنوان متغیر مستقل ، شایستگی به عنوان متغیر میانجی و عملکرد تحصیلی به عنوان متغیر وابسته ، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه ، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش گزینشی استفاده گردیده و تعداد 144 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که آمادگی، انتظار ، انگیزش و شایستگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان همچنین آمادگی ، انتظار و انگیزش با شایستگی رابطه مثبت و معنی داری دارند .همچنین نتایج نشان می دهد که هیچکدام از متغیرهای آمادگی و انتظار از طریق متغیر میانجی شایستگی بر عملکرد تحصیلی تاثیر ندارند ولی انگیزش از طریق متغیر میانجی شایستگی بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی آموزشی، برای محققان ،برنامه ریزان آموزشی و استادان محترم ارزشمند باشد؛ به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: انگیزش ، انتظار،آمادگی،شایستگی،عملکرد تحصیلی

چکیده آموزش حسابداران آینده وشرکت موثرآنها درفراهم آوری اطلاعات مالی دقیق وقابل اعتماد،وتجزیه وتحلیل این اطلاعات برای توسعه پایدار در کشور در حال توسعه ای مانند ایران ، اهمیت فوق العاده زیادی دارد. در واقع نتایج حاصل ازآموزش حسابداری ، به عنوان اهرمی خواهد بود که ارتقای مدیریت جامعه وتوسعه اقتصادی رادربرخواهدگرفت . به همین منظور ، هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوی آموزشی رشته حسابداری و هدف ازارائه اطلاعات مالی می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان، اساتید وحرفه ای ها می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی می باشد که جهت گردآوری داده های لازم جهت آزمون فرضیه ها ، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. تحقیق حاضر شامل 29فرضیه می باشد که جهت آزمون فرضیه ها، ازآزمون ناپارامتری کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج حاصل ازآزمون فرضیه ها نشان می دهد که بین دیدگاههای دانشجویان ، اساتید وحرفه ای ها نسبت به 7 فرضیه مورد تحقیق ،تفاوت معناداری وجود ندارد؛ لیکن بین دیدگاههای دانشجویان ، اساتید وحرفه ای ها نسبت به 22فرضیه دیگر مورد تحقیق ، تفاوت معناداری وجود دارد که نشان می دهد برنامه آموزش حسابداری دانشگاهها نیاز به یک تحول وبازنگری بنیادی جهت رفع نیازهای کشور ونهایتا توسعه اقتصادی می باشد. واژگان کلیدی آموزش حسابداری،اطلاعات مالی ،پژوهش

هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی رابطه بین گروههای خونی و ویژگیهای شخصیتی با توانمندی حرفه ای حسابداران است. با استفاده از متغیرت های گروه خونی و شخصیت به عنوان متغیر مستقل، و توانمندی حرفه ای به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه مدیران مالی شرکت های خصوصی شهرستان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای استفاده گردیده و تعداد 165 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین گروه خونی و ویژگیهای شخصیتی با توانمندی حرفه ای حسابداران و مدیران مالی رابطه وجود دارد. کلمات کلیدی: توانمندی حرفه ای، گروه خونی، ویژگی شخصیتی

هدف ازپژوهش حاضر بررسی تاثیر اطلاعات سرمایه فکری و و مولفه های حاکمیت شرکتی در ارزیابی سلامت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . با استفاده ازمتغیر های مدل ? z?^آلتمن به عنوان متغیر مستقل ، اجزای ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری ومولفه های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر کنترلی و ورشکستگی به عنوان متغیر وابسته ، مدل تحقیق شکل گرفته است . روش تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی بوده و به لحاظ استراتژی اجرا توصیفی – تحلیلی و از بعد بررسی متغیرها از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری ، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش حذفی سیستماتیک استفاده گردیدهو تعداد 72 نمونه قابل قبول انتخاب شدند . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که ، مدل آلتمن همچنان به عنوان یک پیش بینی کننده در ارزیابی سلامت مالی شرکتها کاربرد دارد اما اطلاعات سرمایه فکری به عنوان مولفه کنترلی تاثیری در ارزیابی سلامت مالی نداشته ولی مولفه های حاکمیت شرکتی در ارزیابی سلامت مالی مفید می باشند. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن ، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ارزیابی سلامت مالی شرکت ها برای محققان و اعتبار دهندگان ، سرمایه گذاران و مدیران ارزشمند باشد . به علاوه ، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد . کلمات کلیدی : سلامت مالی ، ورشکستگی ، مدل آلتمن ، ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، حاکمیت شرکتی .

چکیده امروزه در اقتصاد جهانی عوامل متعددی بر رشد و توسعه جوامع وسازمان ها موثر می باشند. مهمترین تاثیر گذاری راکارایی وبهره وری بالا بر سرعت رشد اقتصادی آنها دارد. وبا کمرنگ شدن مرزهای اقتصادی، رقابت؛ ابعاد تازه ای یافته و تلاش برای کارایی و بهبود بهره وری، پایه اصلی این رقابت را تشکیل می دهد. ودانش بعنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه مالی شده است. و دارائی های مشهود به تنهائی کلید کامیابی جوامع و سازمان ها نیست. و برخورداری از سرمایه فکری و مدیریت آن در عرصه محیط پر تلاطم و چالشی امروز رمز موفقیت محسوب می شود.لذا پژوهش حاضربه اندازه گیری کارایی وبهره وری سرمایه فکری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.مدل تحقیق، با استفاده ازضریب ارزش افزوده سرمایه فکری به عنوان متغیر مستقل ،riوroa وroe را به عنوان متغیر وابسته شکل گرفته است.روش تحقیق،،از نظر هدف کاربردی بوده. وتحقیقی توصیفی – همبستگی است .که با بکارگیری نرم افزارهای رهاوردنوین وتدبیر پرداز داده های مورد نیاز جمع آوری شده است.جامعه آماری پژوهش صنعت خودرو وقطعات منتخب بورس .که ازسال 89-85 دربورس فعال بودند،می باشد.واز روش حذفی سیستماتیک نمونه گیری شد.وتعداد15نمونه قابل قبول جمع آوری گردید.تجزیه وتحلیل داده با استفاده از نرم افزارهای winqsb و deapانجام شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد. اولا: تنها شرکت لنت ترمز است .که در میان شرکت های منتخب دارای بهترین کارایی می باشد.و در تمام دوره پژوهش این شرکت توانسته حداکثر استفاده از منابع خویش در راستای دسترسی به خروجی های عملکرد داشته باشد.وسایر شرکت ها در اکثر یا تمام سال های مورد بررسی در شاخص-های عملکردی در مقیاس بهینه عمل نمی کنند.ثانیا: به جزءسه شرکت سایپا، گروه بهمن و زامیاد که متوسط نرخ رشد بهره وری سرمایه فکری آن ها در بازه مورد بررسی پایین تر از مقدار یک بوده است .سایر شرکت ها متوسط نرخ بهره وری مثبت بوده است. واژه های کلیدی:کارایی،بهره وری،سرمایه فکری،شاخص مالمکوئیست،تحلیل پوششی داده ها

چکیده هدف:در عصر فرا رقابتی ،سازمان ها با محیطی روبرو هستند که مشخصه ی آن افزایش پیچیدگی و جهانی شدن پویایی است،لذا سازمان ها برای استمرار و استقرار خود باید توجه بیشتر خود را به توسعه و تقویت ساختار سازمانی خود از طریق مدیریت عملکرد صورت می گیرد،معطوف سازند.بنابراین هدف این تحقیق بررسی رابطه استراتژی و ساختار سازمانی با عملکرد شرکت های خانوادگی می باشد. روش تحقیق:جهت گردآوری داده ها در این تحقیق ، از پرسشنامه برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل(قدرت،تجربه و فرهنگ سازمانی) و متغیرهای وابسته ی تحقیق (عملکرد،استراتژی و ساختار سازمانی)استفاده شده است. برای بررسی وجود رابطه معنادار بین متغیر ها از جدول توافقی و آزمون خی دو و به منظور آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط میان متغیرها از رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spssاستفاده گردیده است. جامعه و نمونه تحقیق: جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام شرکت های خانوادگی مستقر در شهرک صنعتی استان یزد می باشند،است.حجم نمونه از طریق فرمول کرکران180 شرکت به دست آمد که تعداد 76 پرسشنامه توزیع شد و نهایتا 63 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق:نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که فرهنگ سازمانی با ساختار سازمانی رابطه ای معنا دار اما معکوس دارد. به علاوه بعد تجربه به عنوان شاخص نفوذ خانواده در استراتژی شرکت تاثیری معنادار ومستقیم دارد و نفوذ خانواده نقش تعدیلگر را ندارد .بنابراین می توان گفت هر چقدر فرهنگ سازمانی افزایش یابد ساختار سازمانی ضعیف تر وهر اندازه تجربه بهبود یابد استراتژی و به دنبال آن سطح عملکرد سازمان نیز افزایش می یابد. واژکان کلیدی: عملکرد،استراتژی،ساختار سازمانی،شرکت خانوادگی،نفوذ خانواده

تغییرات کنونی محیط تجاری ایجاب می کند که دانش آموختگان رشته حسابداری از دانش و مهارت مورد نیاز برای پاسخگویی به انتظارات در حال تغییر جامعه تجاری برخوردار باشند . بنابراین تحقیق برای شناسایی و دانش در خصوص مهارت های مورد نیاز برای فارغ التحصیلان حسابداری با توجه به انتظاراتی که در محیط تغییر یافته تجاری امروزی از حسابدران وجود دارد ، دارای اهمیت و ضرورت خاص می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای برنامه آموزشی رشته حسابداری و انتظارات کارفرمایان می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارفرمایان و دانشجویان بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند این تحقیق ازنوع توصیفی بوده و دارای 14 فرضیه می باشد که جهت تهیه اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از پرسشنامه استفاده شده است و برای تحلیل آن ها از مقیاس حد وسط و آزمون های ویلکاکسون ،من ویتنی و فریدمن استفاده شده است نتایج حاصل نشان از تفاوت معنادار بین گروههای تحقیق و لزوم بررسی و بازنگری پایه ای در برنامه آموزشی دانشگاهی رشته حسابداری با توجه به رشد و نیاز دنیای کنونی تجاری ضروری به نظر می رسد.

سود حسابداری، یکی از معیارهای اساسی در تصمیم گیری های اقتصادی است، اما وجود برآوردها و روش های گوناگون در حسابداری، اعتبار و قابلیت اتکای این سود را مخدوش می کند. همچنین، وجود برخی پیش زمینه ها نظیر تضاد منافع بین مدیران و مالکان شرکت ها، تردیدها را نسبت به قابلیت اطمینان سود، افزایش می دهد. لازمه دستیابی به کیفیت مطلوب سود، وجود یک نظام راهبری مناسب در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است. نظام راهبری شرکتی، ضمن پیشبرد امور شرکت بر فعالیت ها نظارت داشته و در نتیجه، امکان اعمال خواسته های شخصی مدیران شرکت را به حداقل می رساند. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی با محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود شرکت ها می پردازد. در این تحقیق، از اندازه هیأت مدیره، تعداد مدیران غیرموظف هیأت مدیره و سرمایه گذاران نهادی به عنوان ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی استفاده شده است. محتوای اطلاعاتی سود با استفاده از رابطه بین سود و قیمت سهام اندازه گیری و کیفیت سود نیز، بر اساس مفهوم رابطه بین سود، محافظه کاری و اقلام تعهدی سنجیده شده است. داده های مورد نیاز از نمونه ای منتخب، مشتمل بر 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی سال های 1386 – 1390 گردآوری شده است. فرضیه ها به کمک رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار eviews آزمون شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان تعداد مدیران غیرموظف با محتوای اطلاعاتی سود رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، میان اندازه هیأت مدیره و کیفیت سود (به موقع بودن اخبار خوب منعکس شده در سود) رابطه معنادار وجود دارد. کلمات کلیدی: نظام راهبری شرکتی، اندازه هیأت مدیره، مدیران غیرموظف، سرمایه گذاران نهادی، محتوای اطلاعاتی، کیفیت سود

هدف:تحقیقات مرتبط با اخلاق حسابداری نشان می دهند که توجه به اخلاق و رعایت آن در موقعیت های حساس حسابداری حیاتی است .هدف از این تحقیق اولویت بندی استانداردهای اخلاقی در آموزش حسابداری و بررسی تأثیر عوامل دموگرافیک مانند(جنسیت، وضعیت تأهل، سن، سنوات تدریس، میزان تحصیلات، مرتبه علمی و نوع استخدام) بر نگرش درباره رفتارهای قابل قبول برای یک مدرس دانشگاه در نقش های متنوع (معلم، محقق، همکار حرفه ای و استاد دانشکده) بوده است. روش تحقیق:داده های مورد نیاز تحقیق از طریق 150 پرسشنامه، که حاوی سوالات مشخصات فردی و سوالات مربوط به فرضیه های تحقیق است جمع آوری گردیده است برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای excel و spss استفاده شده است. جامعه و نمونه تحقیق: جامعه ی آماری این تحقیق را اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی کرمان و یزد در سال 1391 تشکیل داده اند، که 339 نفر می باشند. تعداد نمونه 149 نفر و روش نمونه گیری تحقیق، از نوع تصادفی ساده می باشد. نتایج تحقیق:نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که عوامل دموگرافیک بر نگرش مدرسین دانشگاه درباره ی رفتارهای قابل قبول در نقش های متنوع معلم، محقق، همکار حرفه ای و اساتید دانشکده، تأثیری ندارد به استثناء مرتبه ی علمی مدرسین دانشکده (بین دو گروه مربی و دانشیار) که بر نگرش آنها در باره ی رفتارهای قابل قبول در نقش یک محقق تأثیر دارد. واژگان کلیدی:اخلاق،استاندارد اخلاقی،آموزش حسابداری

چکیده : هدف کلی حسابرسی عملیاتی ارزیابی کارایی ، اثر بخشی واقتصادی بودن فعالیتهای سازمان و ارتقای آنهاست و حسابرسان به دنبال کشف و یافتن مشکلات و تنگناها ، دلایل بروز آنها و ارائه توصیه ها و پیشنهادهای مناسب جهت بهبود و رفع آنها می باشند . برای رسیدن به چنین اهدافی ابتدا بایستی موانع ومحدودیتهای داخلی و خارجی حسابرسی عملیاتی را شناسایی و سپس در صدد رفع آنها اقدام نمود. این تحقیق تاثیر برخی از محدودیتها وموانع داخلی و خارجی را بر حسابرسی عملیاتی در شرکتهای دولتی بررسی می کند . جامعه آماری این تحقیق شامل حسابداران و حسابرسانی که به روش نمونه گیری تصادفی برگزیده شده اند و ابزار جمع آوری داده ها ، پرسشنامه است . تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که از سه محدودیت داخلی و خارجی اصلی این تحقیق است نشان میدهد که دو عامل آن جزء محدودیتهای داخلی مربوط به اجرای حسابرسی عملیاتی در شرکتهای دولتی که شامل عملیاتی نشدن بودجه شرکتهای دولتی و عدم پاسخگویی شرکتهای دولتی در رابطه به چگونگی کسب و معرفت منابع می باشدوهمچنین محدودیت خارجی مربوط به اجرای حسابرسی عملیاتی در شرکتهای دولتی که شامل عدم الزامات ، قوانین ومقررات در حسابرسی عملیاتی می باشد و نتایج بدست آمده حاصل از فرضیات مربوط به این سه محدودیت اصلی نشان می دهد که هر سه فرضیه این سه تحقیق مورد قبول قرار گرفته اند

منابع انسانی دربرگیرنده تمام افراد ونیروهای انسانی است که به صورت بالقوه یا بالفعل در شمار جمعیت فعال هر جامعه ای وجود دارند. امروزه منابع انسانی به دلیل تولید دانش و اطلاعات و در نتیجه تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می تواند نقش مهمی در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی داشته باشد؛ به همین دلیل در سطح بنگاه اقتصادی نیز عملکرد مالی شرکت ها می تواند تحت تاثیر دارایی های فکری و سرمایه انسانی قرار گیرد. مدل تحقیق حاضر با در نظر گرفتن افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی به عنوان متغیر مستقل، 7 متغیر مالی، اقتصادی و بازار به عنوان متغیر وابسته، شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی همبستگی است که داده های مورد نیاز ازبانک های اطلاعاتی و آمار و اطلاعات موجود در سازمان بورس اوراق بهادار و روش پیمایشی جمع آوری شدهاند. کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری این پژوهش، در نظرگرفته شده و با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک، 60 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افراز eviews6 انجام شده و نتایج پژوهش نشان میدهد که بین افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی و بازده دارایی ها ، ارزش افزوده اقتصادی و بازده فروش رابطه معنی دار وجود دارد. این پژوهش میتواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی، برای پژوهشگران ارزشمند باشد؛ به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

چکیده: امروزه سیستم های اطلاعاتی حسابداری، نقش بسیار مهمی در گردش فعالیت های سازمان و به طبع آن در محیط اقتصادی کلان کشور دارد. بسیاری از تصمیمات اقتصادی براساس اطلاعات حاصل از این سیستم ها اتخاذ می شود. سهم عمده ای از مبادلات اوراق بهادار تحت تأثیر ارقام و اطلاعات حسابداری است. اطلاعات حسابداری که در قالب گزارش های مالی در اختیار سرمایه گذاران، اعتباردهندگان بالفعل و بالقوه و دیگر گروه های ذینفع قرار می گیرند تحت تأثیر انگیزه های گزارشگری هستند و زمانی می توانند مفید واقع شوند که با کیفیت باشند و منظور از کیفیت این است که اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی برای استفاده کنندگان در راستای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری واحد تجاری مفید واقع شود. از آنجایی که سرمایه گذاران و اعتباردهندگان، استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری به شمار می روند تهیه و فراهم آوردن اطلاعات با کیفیت در مورد ارقام حسابداری یکی از رسالتهای اصلی گزارشگری مالی است. به همین دلیل بررسی تأثیر انگیزه های گزارشگری شرکت بر کیفیت ارقام حسابداری هماهنگ ، هدف این تحقیق قرار گرفته است.روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اجرا توصیفی-تحلیلی و به لحاظ بررسی رابطه بین متغیرها،همبستگی است. روش گردآوری داده های تحقیق حاضر کتابخانه ای است.دربخش ادبیات ومفاهیم نظری از کتب و مقالات موجود در ژورنال ها و سایت های معتبراینترنتی استفاده شده است وهمچنین برای جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق ازپایگاه اطلاعاتی نرم افزارره آورد نوین استفاده شده است . در تجزیه و تحلیل اطلاعات مرتبط با فرضیه های تحقیق از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، ضریب تعیین رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های تابلویی(پانل دیتا) استفاده شده است. همچنین جهت انجام فعالیت های محاسبه ای از نرم افزار eviews و excell استفاده گردیده است.جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ?ساله ????-????می باشد. نتایج تحقیق بیانگر این است که در دو مدل(مدل کیفیت حسابرسی و مالیات دفتری) رابطه مثبت بین انگیزه های گزارشگری شرکت با کیفیت ارقام حسابداری هماهنگ وجود دارد و در دو مدل (تغییرپذیری عملکرد تجاری و افشای شفاف) رابطه منفی بین انگیزه های گزارشگری شرکت با کیفیت ارقام حسابداری هماهنگ وجود دارد. واژگان کلیدی: انگیزه های گزارشگری،کیفیت ارقام حسابداری،افشای شفاف،تغییرپذیری عملکردتجاری،کیفیت حسابرسی،مالیات دفتری

چکیده: هدف از پژوهش حاضر؛ بررسی تأثیر جامعه برند بر ویژگی های برند است. مدل این تحقیق با استفاده از متغیرهای شناسایی و تعیین هویت جامعه برند، تعهد به جامعه برند ، شناسایی و تعیین هویت برند، تعهد به برند، دلبستگی به برند و شباهت جامعه - برند شکل گرفته است. روش تحقیق این پژوهش؛ از نظر هدف، کاربردی بوده و برحسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز به روش تصادفی ساده در بین 180عضو قابل قبول باشگاه مشتریان شعب بانک ملت شهرستان یزد جمع آوری شده است. جهت بررسی تأیید روابط بین متغیرها و عوامل از تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک pls که یک فن مدل سازی مسیر واریانس محور بوده و امکان بررسی نظریه و سنجه ها را به طور همزمان و بررسی متغیر تعدیل گر فراهم می سازد، استفاده شده و همچنین با استفاده از آزمون سبل فرض نقش میانجی متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شناسایی و تعیین هویت جامعه برند با شناسایی و تعیین هویت برند رابطه معناداری دارد و همچنین بر تعهد به جامعه برند تأثیر مستقیم داشته و ارتباط بین شناسایی و تعیین هویت برند و تعهد به برند نیز مورد تأیید می -باشد. طبق یافته های تحقیق؛ تعهد به جامعه برند و شناسایی و تعیین هویت برند، هر دو از طریق دلبستگی به برند بر تعهد به برند اثر می گذارند. کلمات کلیدی : شناسایی و تعیین هویت جامعه برند ، تعهد به جامعه برند ،شناسایی و تعیین هویت برند، تعهد به برند، دلبستگی به برند، شباهت جامعه – برند

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین فرصت های تکنولوژیکی، تأکید بازاریابی و عملکرد شرکت با توجه به نقش تعدیل کننده عوامل محیطی است. با استفاده از متغیر های فرصتهای تکنولوژیکی و تأکید بازاریابی به عنوان متغیر مستقل، و عملکرد شرکت به عنوان متغیرهای وابسته و عوامل محیطی به عنوان متغیر تعدیل کننده، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی از نوع همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های تولید کننده کالای مصرفی در سطح استان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک استفاده گردیده و تعداد 310 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید و نتایج پژوهش نشان می دهد که فرصتهای تکنولوژیکی بر روی تأکید بازاریابی تأثیر مثبت(مستقیم) دارد، فرصتهای تکنولوژیکی بر روی عملکرد تأثیر مثبت (مستقیم) دارد، تأکید بازاریابی بر عملکرد تأثیر مثبت (مستقیم) دارد، بعد ساختار تقاضا از عوامل محیطی تأثیر رابطه بین فرصت های تکنولوژیکی و عملکرد را تعدیل می کند و دو بعد ساختار عرضه و ساختار رقابت نقش تعدیلگری در این رابطه ندارند، بعد ساختار تقاضا از عوامل محیطی تأثیر رابطه بین تأکید بازاریابی و عملکرد را تعدیل می کند و دو بعد ساختار عرضه و ساختار رقابت نقش تعدیلگری در این رابطه ندارند. واژه های کلیدی: فرصتهای تکنولوژیکی، عملکرد، تأکیدبازاریابی، آشفتگی تکنولوژیک، آشفتگی بازار، نرخ رشد بازار، قدرت خریدار، قدرت عرضه کننده، شدت رقابت

هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای تأثیر اخلاق مالیاتی بر مدیریت سود در بین چهار گروه ایدئولوژیک است. با استفاده از متغیر مدیریت سود به عنوان متغیر مستقل، و اخلاق مالیاتی و ایدئولوژی های اخلاقی به عنوان متغیرهای وابسته، فرضیه های تحقیق شکل گرفته است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، اعضاء هیئت علمی رشته حسابداری و دانشجویان کارشناسی ارشد رشته حسابداری و مدیران مالی می باشد و نمونه گیری به روش تصادفی انجام و تعداد 185 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده و نتایج پژوهش حاکی از وجود ارتباط معنادار معکوس بین مدیریت سود و اخلاق مالیاتی می باشد؛ همچنین مدیران مالی نسبت به سایر گروه ها مدیریت سود و اخلاق مالیاتی کمتری را رعایت می کنند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط بین بازارگرایی،نوآوری،استراتژی کسب وکار وعملکرد شرکت در صنعت نساجی استان یزد است . روش تحقیق حاضر ،از نظر هدف ،کاربردی بوده وبر حسب روش، تحقیق توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه وروش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است . جامعه آماری این پژوهش واحدهای صنعت نساجی استان یزد می باشند واز روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده شده وتعداد 150نمونه قابل قبول جمع آوری گردید . تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده ونتایج پژوهش نشان می دهد که بین بازارگرایی،عملکرد نوآوری،میزان نوآوری ،استراتژی تجاری وعملکرد شرکت رابطه وجود دارد . این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن،به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه صنعت نساجی،برای محققان ومدیران صنعت ،ارزشمند باشد ؛به علاوه پیشنهاداتی را جهت بهبود واثربخشی نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی : بازارگرایی ،عملکرد نوآوری ،میزان نوآوری ،استراتژی تجاری (کسب وکار) ،عملکرد شرکت

روزانه صدها شرکت در دنیا با انتشار سهام، برای اولین بار وارد بورس می شوند و با این کار قصد دارند که سرمایه مورد نیاز برای ادامه فعالیت و گسترش عملیات خود را تأمین نمایند. به همین خاطر برای این شرکت ها مهم است که قیمت تعیین شده برای سهام آن ها، نشان دهنده ارزش واقعی دارایی ها و فرصت های توسعه و رشد آن ها در آینده باشد. این موضوع در حالی است که مطالعات انجام شده توسط محققان سراسر دنیا، در زمینه عرضه اولیه عمومی اوراق بهادار به بورس نشان می دهد که قیمت تعیین شده برای سهام و اوراق بهادار شرکت ها در اولین عرضه آن در بازار مطلوب نیست به نحوی که سرمایه گذاران می توانند با خرید سهام این شرکت ها در کوتاه مدت سود خود را افزایش داده و از بازده غیرعادی بهره مند شوند. تحقیقات نشان داده مولفه های متعددی بر این امر مترتب است. بدین لحاظ تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین محافظه کاری، ساختار هیأت مدیره و ساختار مالکیت با کم قیمت گذاری در شرکت های عرضه اولیه عمومی طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، که طی سال های 1381 تا 1390 برای اولین بار اقدام عرضه سهام خود در بورس اوراق بهادار تهران نموده اند و تعداد 73 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد متغیرهای محافظه کاری، اندازه و استقلال هیأت مدیره و تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی تأثیری بر کم قیمت گذاری در شرکت های عرضه اولیه عمومی ندارند. واژگان کلیدی: عرضه اولیه عمومی، کم قیمت گذاری، محافظه کاری، ساختار هیأت مدیره، ساختار مالکیت، اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی.

حساسیت جریان نقدی ،اشاره به درصد تغییرات در سطوح نگهداری وجه نقد در قبال تغییرات در جریانات نقدی دارد.یکی از عواملی که نشان دهنده سلامت اقتصادی یک واحد تجاری است ، ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی است.این توازن باید به صورتی باشد که شرکت وجوه نقد کافی داشته باشد و از لحاظ مالی به منابع خارجی وابستگی پیدا نکند و از طرفی به دلیل نگهداری وجوه نقد مازاد دچار پیامد های اقتصادی منفی نشود .تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط میان حساسیت جریان وجه نقد نامتقارن نگهداشت وجه نقد طراحی و اجرا شده است.جامعه آماری این پژوهش مجموعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد ، که حداقل از ابتدا سال 1385 در بورس پذیرفته شده ، تا پایان 1390 در آن حضور داشته باشند.تعداد138 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید.برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد حساسیت جریان وجه نقد، در شرکت های با جریانات نقدی مثبت، با شرکت های دارای جریانات نقدی منفی تفاوت معناداری دارد.اهمیت حساسیت جریان نقد برای شرکت های دارای محدودیت مالی ، متفاوت از شرکت های بدون محدودیت مالی است و نیز این اهمیت برای شرکت های با کنترل خارجی قوی،متفاوت از شرکت های با کنترل خارجی ضعیف است. واژگان کلیدی:جریان نقد،حساسیت وجه نقد،نگهداشت وجه نقد،محدودیت مالی

تحقیق حاضر با در نظر گرفتن مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان متغیر مستقل ،بازاریابی رابطه ای به عنوان متغیر میانجی وعملکرد کسب و کار با رویکرد کارت امتیازی متوازن به عنوان متغیر وابسته واز 15فرضیه شکل گرفته است ؛روش تحقیق حاضر، ازنظرهدف، کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی می باشد که داده های مورد نیاز با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی جمع آوری شدهاند ،جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارمندان شعب بانک مسکن شهرستان کرمان در سال 91 می باشد؛که از این جامعه 121کارمندبه شیوه تصادفی و بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدندو پرسشنامه های مربوط به متغیرهای تحقیق در بین نمونه توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افرازهای spss,lisrel انجام شد ونتایج پژوهش نشان میدهد که مدیریت ارتباط با مشتری بربازاریابی رابطه ای و عملکرد کسب و کار و بازاریابی رابطه ای بر عملکرد کسب و کار تاثیر مستقیم و مثبت داردو متغیر بازاریابی رابطه ای نقش میانجی رادارا می باشد .این پژوهش میتواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه مدیریت ،بازاریابی وعملکرد،برای پژوهشگران و کارکنان بانک ارزشمند باشد؛ به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

رشد روزافزون شرکت های تجاری با عملکردها و قدرت های تجاری متنوع? بیش از پیش دنیای تجارت را بر آن داشته است تا با روی آوری به تکنیک های نوین علاوه بر حفظ بقای شرکت ها شرایطی را فراهم نماید تا شرکت ها را جهت بهینه سازی فعالیت های خود و ارزیابی مستمر خود ترغیب نماید. در مقابل شرکت ها نیز برای حفظ موقعیت رقابتی خود در تلاشند با استفاده از روشها و تکنیک هایی نظیر هوش تجاری تصمیم گیری های خود را بهبود ببخشند. در این تحقیق نیز تلاش شده است تا با بیان مفاهیم هوش تجاری و همچنین بومی سازی آن مطابق با ساختار شرکت های کارآفرین برتر بنیاد شهید و ایثارگران استان یزد از آمار توصیفی (پرسشنامه) جهت توصیف نظرات نمونه مورد بررسی و از آمار استباطی جهت تحلیل داده های مرتبط به سوالات تحقیق استفاده شده است. در نتیجه پرسشنامه های تکمیل شده توسط خبرگان با استفاده از روش تحلیل شبکه ای فازی مورد تحلیل قرار گرفته و وزن نهایی شاخص ها و اندازه ی هرکدام از آنها و در نتیجه سطح عملکرد شرکت اندازه گیری شده است. واژه های کلیدی: هوش تجاری، کارآفرین های برتر بنیاد شهید و ایثارگران استان یزد، تکنیک تحلیل شبکه ای فازی.

شفافیت اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه، یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در ایجاد شرایط رقابت کامل و فرصت های برابردر این بازار است. پ‍ژوهش های پیشین در این حوزه، حاکی از دخیل بودن برخی عوامل از جمله ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بر شفافیت اطلاعات می باشند؛ بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران است. در راستای دستیابی به هدف تحقیق، اطلاعات مربوط به 75 شرکت طی یک دوره شش ساله (1390-1386)، مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژهش که از نظر هدف تحقیق، نوعی پژوهش کاربردی به شمار می رود، به منظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی، نسبت مدیران غیرموظف در هیأت مدیره با معیارq توبین به عنوان شاخص عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معنادار دارد؛ در حالی که بین نسبت مدیران غیرموظف در هیأت مدیره و نوسان قیمت سهام به عنوان شاخص دیگر عدم تقارن اطلاعاتی، رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین، یافته ها حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین اندازه هیأت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیر عامل، اندازه موسسه حسابرسی، درصد مالکیت نهادی به عنوان ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و شاخص های نوسان قیمت سهام و معیارq توبین به عنوان شاخص های عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. کلمات کلیدی: حاکمیت شرکتی، عدم تقارن اطلاعاتی، q توبین ، نوسان قیمت سهام

هدف از پژوهش حاضر بررسی توانایی متغیرهای محافظه کاری و حاکمیت شرکتی در پیش بینی عملکرد مالی شرکتها است. با استفاده از متغیر های محافظه کاری و حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل، و عملکرد مالی به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر اجرا توصیفی است و از نظر بررسی رابطه بین متغیرها نیز در شاخه ی همبستگی قرار دارد. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به مباحث تئوریک مانند ادبیات موضوع تحقیق از روش کتابخانه ای و برای گردآوری داده های مربوط به متغیرهای تحقیق از منابع و پایگاههای اطلاعاتی مختلف به ویژه نرم افزار تدبیر پرداز ،ره آورد نوین و پایگاه اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و همچنین صورتهای مالی شرکتها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند و از روش نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک استفاده گردیده و تعداد 59 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss انجام شده و برای آزمون فرضیات از روش رگرسیون لجستیک استفاده شده است و نتایج پژوهش نشان می دهد که محافظه کاری و حاکمیت شرکتی توانایی پیش بینی عملکرد مالی را دارند. کلمات کلیدی: عملکرد مالی،محافظه کاری،حاکمیت شرکتی ،اندازه ی شرکت

بازار سرمایه محل تعامل دو گروه عمده سرمایه گذار و سرمایه پذیر است و حسابداری به عنوان رکن سوم و پیوند دهنده این دو گروه است.برای برقراری پیوند مناسب بین این دو گروه و به لحاظ لزوم رعایت انصاف ،لازم است گزارش های شفاف حسابرسی توسط حسابرسانتهیه و به تایید حسابرسان مستقل برسد. حسابرسان در بررسی گزارش های مالی به کرات از قضاوتهای ارزشی وحرفه ای استفاده می کنندکه این قضاوتها تابع عوامل متعددی است.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو گروه از این عوامل شامل عوامل فردی و موقعیتی بر قضاوت حسابرسان است.بنابراین با استفاده از متغیر های اعتماد،اعتمادمشتری،استقلال،تلاش،فشارپاسخگوئی،خودکارآمدی به عنوان متغیرهای مستقل، و قضاوت حرفه ای ،تخصصی وعمومی حسابرس به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روشتحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش اجرا توصیفی- همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، حسابرسان مستقل عضو سازمان حسابرسی و نیز حسابرسان فعال در شرکتهای حسابرسی می باشد.به منظور انتخاب نمونه روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده شده و تعداد 100 نمونه قابل قبول جمع آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار exselوspss18انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهدکهاز بین عوامل فردی وموقعیتی،متغیرهای اعتماد ،اعتماد مشتری وتلاش رابطه معناداری با قضاوت حرفه ا ی وتخصصی حسابرس داشته و متغیرهای اعتماد و اعتماد مشتری رابطه معناداری با قضاوت عمومی داشته است .

با توجه به پیچیدگی بازارها و رقابتی شدن آنها و خصوصی سازی، یکی از نیازهای سازمان وجود نیروی انسانی قوی خصوصا در مرتبه مدیریت می باشد. سواد مالی مسئله ای است که در گذشته کمتر به آن اهمیت داده شده است اما در دنیای کنونی با توجه به ضرورت ها ی موجود، از جایگاه ویژهای برخوردار است. تحقیق حاضر به دنبال بررسی سواد مالی مدیران و ارئه الگویی جهت سنجش آن در کشور ایران می باشد. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده و جامعه آماری آن مدیران شرکتهای استان یزد می باشد. بنابراین پرسشنامه استاندارد تهیه و بین جامعه آماری توزیع گردید. در این پژوهش تاثیر تعدادی از ویژگی های دموگرافیک بر روی سواد مالی مدیران یزد مورد بررسی قرار گرفت. نمره قابل قبول در این آزمون با توجه به تحقیقات گذشته 60 در نظر گرفته شده است. به این معنا که نمره بیشتر از 60 باسواد و نمره کمتر از 60 بی سواد تلقی می گردد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های آماری، نتایج نشان داد که مدیران در حوزه سواد مالی عمومی، باسواد ولی در حوزه سواد مالی تخصصی، بی سواد هستند. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن است که از بین ویژگی های دموگرافیک، رشته تحصیلی و سن افراد بر سواد مالی تاثیر گذار هستند.

در سال های اخیر، با توجه به سرعت بالای تغییرات در بازارهای رقابتی، بهبود عملکرد مدیران یکی از اهداف سازمان می باشد. بدون تردید شناسایی نقاط قوت مدیران و بهره مندی از آنها و نیز شناسایی نقاط ضعف ایشان و تلاش در جهت رفع و اصلاح آنها می تواند نقش انکار ناپذیری را در جهت رشد و تعالی سازمان ایفا نماید. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی تاثیر مشارکت در بودجه بندی، و سیستم های حسابداری مدیریت بر عملکرد مدیران مالی می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از متغیرهای مشارکت در بودجه بندی به عنوان متغیر مستقل و متغیر عملکرد مدیران مالی به عنوان متغیر وابسته و متغیر سیستم های حسابداری مدیریت به عنوان متغیر میانجی شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مالی سازمان ها و شرکت های شهرستان رفسنجان می باشد و از روش نمونه گیری به روش کوکران استفاده گردیده و تعداد 100 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار lisrel وspss انجام شده است. بررسی کلی نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که مشارکت در بودجه بندی بر سیستم های حسابداری مدیریت تاثیر معنی داری دارد و از طریق سیستم های حسابداری مدیریت بر روی عملکرد مدیران مالی تاثیر می گذارد. در نهایت این تحقیق بر اساس نتایج بدست آمده شامل ارائه راهکار هایی برای بهبود عملکرد مدیران مالی، در حوزه حسابداری مدیریت، برای مدیران سازمان ها و شرکت های تولیدی، محققان و پژوهشگران، مراکز و برنامه ریزان آموزشی می باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. واژه های کلیدی: مشارکت در بودجه بندی ، عملکرد مدیران مالی، سیستم های حسابداری مدیریت

چکیده : هدف اصلی تحقیق حاضرعبارت است از:بررسی مقایسه ای رابطه بازار گرایی داخلی و خارجی و عملکرد شعب بانک ملت در استان یزد؛ در این راستا اهداف فرعی به شرح زیر تدوین گردیده است: بررسی رابطه بازارگرایی داخلی در شعب بانک ملت استان یزد با عملکرد شعب بررسی رابطه بازارگرایی خارجی در شعب بانک ملت استان یزد با عملکرد شعب برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده می شود ، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی جهت توصیف ویژگی های جمعیت شناختی و از آمار استنباطی و نیز رگرسیون جهت تحلیل فرضیات تحققیق استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که توجه به بازارگرایی چه در داخل سازمان چه در خارج سازمان اثرات قابل ملاحظه ای را بر عملکرد کارکنان خواهد داشت؛ بدین صورت که زمانی که شرکت در کنار توجه خود به کارکنان به عنوان اولین مشتریان شرکت، به مشتریان خارج از شرکت خود هم توجه می کند کارکنان متوجه می شوند که سازمان آن ها علاوه بر توجه به خواسته ها و نیازهای آنان و راضی نگه داشتن آنان ، برای داشتن جایگاه برتر در صنعت به خواسته ها و نیازهای مشتریان شرکت خود هم توجه ویژه دارد تا بتواند بهترین عملکرد را داشته باشد؛ بنابراین آنها هم تمام تلاش خود را برای موفقیت و باقی ماندن شرکت در عرصه رقابت خواهند کرد.

چکیده: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین ساختارسرمایه و عملکرد شرکت، با توجه به رقابت بازار محصول، در شرکت های منتخب بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از اهرم مالی متاخر، مجذور اهرم مالی متاخر، اهرم نسبی، مجذور اهرم نسبی متاخر، شاخص هرفیندال هیرشمن و شاخص بونه، به عنوان متغیر مستقل، و نرخ بازده دارایی ها به عنوان متغیر وابسته شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق توصیفی – همبستگی است. نمونه آماری این پژوهش شامل 202 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از میان 13 صنعت مختلف، در دوره زمانی 1390 تا 1385 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار eviews انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، رابطه بین اهرم مالی و عملکرد مالی شرکت مثبت و معنی دار است، و این درحالی است که بین مجذور اهرم مالی و عملکرد رابطه معکوس و معنادار وجود دارد، لذا نشاندهنده ی وجود یک رابطه غیرخطی بین اهرم و عملکرد شرکت می باشد. افزون بر این در حالت استفاده از شاخص هرفیندال – هیرشمن، که یک شاخص تمرکز برای اندازه گیری رقابت بازار محصول می باشد، هیچ گونه رابطه معناداری بین این شاخص و عملکرد یافت نشد. در حالی که رابطه بین شاخص بونه که یک شاخص کارایی برای اندازه گیری رقابت در بازار محصول می باشد، با عملکرد رابطه منفی و معنی دار به تایید رسید؛ همچنین نتایج نشان می دهد که در رابطه با شاخص هرفیندال هیرشمن، در تعامل با اهرم مالی، باز هم هیچ گونه رابطه معنی داری با عملکرد شرکت ندارد، اما شاخص بونه، در تعامل با اهرم مالی، دارای یک تاثیر مثبت و معنی دار بر عملکرد شرکت می باشد؛ سپس به منظور بررسی تاثیر اهرم مالی شرکت های رقیب، در تعیین عملکرد شرکت، رابطه بین اهرم نسبی (اهرم بازار) و عملکرد مورد آزمون قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد رابطه بین اهرم نسبی و عملکرد منفی است، این نشان می دهد سطح اهرم شرکت های رقیب، دارای تاثیر منفی بر عملکرد شرکت می باشد و این علاوه بر تایید فرضیه سوم پژوهش، از فرضیه اول نیز حمایت می نماید. بین مجذور اهرم نسبی و عملکرد شرکت هیچ گونه رابطه معنی داری یافت نشد. نتایج نیز نشان داد که رابطه تعاملی اهرم نسبی و هر دو شاخص هرفیندال هیرشمن و شاخص بونه با عملکرد شرکت نیز مثبت و معنی دار است. در نهایت، برای بررسی اثر اهرم بر عملکرد با روش گشتاور تعمیم یافته (gmm)، برای بررسی اثر اهرم بر عملکرد دو متغیر اضافی، دارایی های مشهود و سپر مالیاتی غیر بدهی نیز در این پژوهش به کار رفته اند که به صورت ابزارهای اضافی برای اهرم تلقی می شوند تا تورش احتمالی از رابطه علت و معلولی بین اهرم و سوداوری را کاهش دهند، نتایج به طور مشابه با آزمون قبلی رابطه مثبت بین اهرم و عملکرد شرکت را تایید نمود؛ همچنین نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن رابطه تعاملی اهرم و رقابت در با وجود متغیرهای اضافی، شاخص هرفیندال هیرشمن در مدل معنی دار و دارای رابطه منفی با عملکرد شرکت می باشد. کلید واژه: ساختارسرمایه، رقابت بازار محصول، عملکرد شرکت، شاخص هرفیندال- هیرشمن، شاخص بونه

هدف از پژوهش حاضربررسی تاثیر عوامل فردی بر ادراک دانشجویان کارشناسی ارشد حسابداری از محتوای حرفه می باشد.مدل این تحقیق با استفاده از متغیرهای خصوصیات دموگرافیک ، صفت شخصیتی(خلاقیت) و لذت از رشته به عنوان متغیر مستقل و متغیر ادراک فرد در مورد حرفه به عنوان متغیر وابسته شکل گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است.جامعه ی آماری این تحقیق ، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-1391 بوده است . نمونه آماری در این تحقیق به روش گزینشی انتخاب شده و حجم نمونه 115 نفر بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری کلموگروف اسمیرنف ، آزمون t ، ضریب همبستگی پیرسون واسپیرمن انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کرد که بین صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) و ادراک او در مورد حرفه رابطه معنادار و منفی وجود دارد و افراد متاهل نسبت به مجردها درک منفی تری از رشته حسابداری دارند و همچنین هرچه فرد از خلاقیت بالاتری برخوردار باشد ،از رشته حسابداری لذت کمتری می برد. بین ویژگیهای دموگرافیک سن ، جنسیت ، اشتغال با ادراک فرد در مورد حرفه رابطه معنی داری وجود ندارد و این ویژگیها بر ادراک فرد در مورد حرفه تاثیر نمی گذارند . همچنین بین سن ، جنسیت ، تاهل ، اشتغال و صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) رابطه معنی داری وجود ندارد و این ویژگیها بر صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) بی تاثیر است.این پژوهش می تواند در راستای ارتقاء بینش دست اندر کاران امر آموزش حسابداری مفید باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: صفت شخصیتی(خلاقیت)، ادراک ،آموزش حسابداری

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوآوری عملیاتی بر عملکرد است. با استفاده از متغیر های برون سپاری و همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین به عنوان متغیر مستقل، نوآوری عملیاتی به عنوان متغیر وابسته برای متغیرهای برون سپاری و همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین و مستقل برای متغیر عملکرد ، عملکرد به عنوان متغیر وابسته و همچنین استراتژی تجاری و شدت رقابت به عنوان متغیر تعدیل کننده ، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، واحدهای تولیدی شهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 129 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بر خلاف برون سپاری ، رابطه همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین بر نوآوری عملیاتی معنی دار است و نوآوری عملیاتی نیز بر عملکرد تأثیر مثبت دارد. همچنین متغیر های شدت رقابت و استراتژی تجاری رابطه نوآوری عملیاتی و عملکرد را تعدیل نمی کند. کلمات کلیدی : نوآوری عملیاتی ، عملکرد ، استراتژی تجاری ، شدت رقابت ، برون سپاری ، همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین.

این پژوهش به منظور سنجش سطح سواد مالی دانشجویان و بررسی تأثیر تجارب مصرفی دوران کودکی دانشجویان و مشخصات دموگرافیک(جمعیت شناختی) بر روی سواد مالی آنها مطرح و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاههای استان یزد می باشند. در این تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای برای تعیین حجم نمونه استفاده شده وتعداد 200 پرسشنامه بین مراکز شهرستان های منتخب توزیع و مجموعاً 158 پرسشنامه جمع آوری گردید. این پژوهش متشکل از سه فرضیه اصلی است که با استفاده از آزمون t برای دو نمونه مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه (anova)، آزمون زوجی شفه و همچنین برای بررسی رابطه بین دو متغیر فاصله ای و نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و رابطه بین دو متغیر غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن مورد آزمون قرار گرفته است. در بررسی فرضیه اول نتایج حاکی از آن بود که که بطور میانگین، دانشجویان به بیش از نیمی از سوالات بصورت صحیح پاسخ دادند. نتایج فرضیه دوم بیانگر آن است که سطح سواد مالی دانشجویان تحت تأثیر مولفه های سن، جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، نوع اشتغال، دانشکده تحصیلی، تحصیلات، رشته تحصیلی مقطع متوسطه و استقلال مالی می باشد؛ اما مولفه های حوزه فعالیت، معدل، سطح درآمد و تحصیلات پدر و مادر بر سطح سواد مالی سرمایه گذاران اثری ندارند. بررسی فرضیه سوم نشان می دهد بین تجارب مصرفی دوران کودکی و سواد مالی دانشجویان ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه فکری و اقدامات حسابداری مدیریت بر عملکرد شرکت های کاشی در استان یزد است. با استفاده از متغیرهای سرمایه فکری و تکنیک های حسابداری مدیریت به عنوان متغیرهای مستقل و عملکرد به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده ها جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش کارخانجات کاشی استان یزد می باشد، و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 52 پرسشنامه قابل قبول جمع آوری گردیده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss18 انجام شده است؛ نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه فکری و تکنیک های حسابداری مدیریت رابطه معنی دار و مستقیمی با عملکرد دارد.

زمینه و هدف: هزینه یابی بر مبنای فعالیت، به عنوان ابزاری برای سنجش هزینه به منظور محاسبه دقیق و صحیح هزینه عملیات مورد استفاده قرار می گیرد. در روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ابتدا فعالیت ها شناسایی شده سپس هزینه های مستقیم و غیر مستقیم مرتبط با هر فعالیت بر مبنای تسهیم محاسبه می گردد. هدف پژوهش حاضر برآورد هزینه تمام شده ی یک واحد عمل جراحی آپاندیس در بیمارستان شهید صدوقی یزد با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت در سال 1390 بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که به شیوه توصیفی و به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با مسئولین بیمارستان و واحدهای ذیربط، مشاهده فعالیت های بخش جراحی و بررسی مدارک و دفاتر موجود در بخش و واحدهای اداری و پشتیبانی جمع آوری گردید. سپس، برای برآورد سهم هزینه های سایر بخش ها در خدمات بخش جراحی، ابتدا مبنا های تسهییم تعیین سپس با استفاده از روش تسهیم دوطرفه (ریاضی)، هزینه ها برآورد وبا استفاده از رویکرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت و با به کارگیری نرم افزار excel قیمت تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس محاسبه شد. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، بهای تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس 3,814,449 ریال محاسبه گردید .که هزینه دستمزد مستقیم با مبلغ 1099593 ریال 29 درصد از سهم کل هزینه ،هزینه دارو و لوازم مصرفی مستقیم با مبلغ ?1162946?ریال 30 درصد از سهم کل هزینه وهزینه سربار با مبلغ 1551910ریال 41 درصد از سهم کل هزینه بهای تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس را تشکیل دادند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان از طریق بهبود عملکرد، بخصوص اصلاح اقدامات مدیریت منابع انسانی و نیز استانداردسازی مصرف به منظور کاهش هزینه های مصرفی، قیمت تمام شده خدمات را کاهش داد. واژه های کلیدی: بهای تمام شده، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، بیمارستان

افزایش بهره وری به ویژه بهره وری نیروی انسانی در رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی کشور ها به خصوص کشورهای در حال توسعه می تواند نقش اساسی داشته باشد. نگرش منطقی به پیشرفت و سوددهی سازمان های کشور، ما را به این نتیجه می رساند که یکی از مهم ترین راهکارهای پیشرفت سازمان ها، بالا بردن بهره وری نیروی انسانی آن ها می باشد. اکثر محققان در این زمینه بر این باورند که ارتقای بهره وری نیروی انسانی معلول ترکیبی از عوامل گوناگون می باشد، که در هر سازمان و با توجه به شرایط خاص آن می تواند متفاوت باشد. با توجه به نقش و اهمیت نیروی انسانی در بهره وری، یکی از مهم ترین گام ها در ارتقای بهره وری، شناسایی عوامل رشد بهره وری نیروی انسانی است. تا زمانی که مدیران نتوانند مهم ترین عوامل موثر بر رشد بهره وری کارکنان شان را شناسایی کنند، تلاش هایشان در جهت ارتقای بهره وری بی فایده خواهد بود. شناسایی دقیق عوامل موثر بر رشد باعث جهت بخشیدن به تلاش های مدیران در راستای بهبود بهره وری نیروی انسانی و در نتیجه بهره وری کل خواهد شد.

چکیده یکی از عناصر کلیدی و معیارهای اصلی تصمیم گیری در بازار سرمایه ، سود خالص وکیفیت و پایداری آن است. امروزه نقش و اهمیت سرمایه فکری در ایجاد سودآوری پایدار برای شرکتها و واحدهای تجاری بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایه های مالی در واحدها ایفا می کنند درحالی که از بارزترین نقایص سیستم های حسابداری سنتی ، ناتوانی آنها در سنجش و ارائه سرمایه فکری در صورتها و گزارشات مالی واحد تجاری است در نتیجه سیستم حسابداری در خصوص یافتن راهکارهای مناسب جهت دستیابی به روشهای مناسب ارزیابی سرمایه فکری و بازتاب تاثیر آن بر ارقام بنیادی حسابداری نظیر سود و کیفیت آن نقش ویژه ای بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی تاثیر عملکرد سرمایه فکری بر کیفیت و پایداری سود شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی پنج ساله ، از سالهای 1385 تا 1389 پرداخته و 64 شرکت از صنعت های مختلف را با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و مورد ارزیابی قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی ، از نظر اجرا توصیفی و به لحاظ بررسی رابطه متغیرها همبستگی بوده است. در این پژوهش 4 فرضیه اصلی و 12 فرضیه فرعی مطرح و با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره مبتنی بر پانل دیتا مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده حکایت از وجود رابطه مثبت بین سرمایه فکری ، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری با کیفیت سود ، پایداری سود ، قابلیت پیش بینی سود و کیفیت اقلام تعهدی داشته و همچنین نتایج نشان داد بین سرمایه فزیکی و کیفیت سود رابطه وجود ندارد. واژگان کلیدی : سرمایه فکری ، سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری ، سرمایه بکار رفته ، کیفیت سود ، پایداری سود ، قابلیت پیش بینی سود ، کیفیت اقلام تعهدی

هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط بین کیفیت تور ، انتظارات ، انگیزه ها ، رضایتمندی، احساسات ، وفاداری و شکایات توریست در صنعت گردشگری توریست، است . روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش، توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده ها ی مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش مسافران تورهای مسافرتی که به شهرستان یزد سفر کرده اند می باشند و از روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت انتخاب 100 نمونه قابل قبول استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده و نتایج نشان می دهد انگیزه،احساسات و شکایات در ایجاد وفاداری تاثیر قابل ملاحظه ای ندارند اما انتظارات، کیفیت و رضایتمندی تاثیر کلیدی بر وفاداری دارند. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه گردشگری و مدیریتی، برای محققان و مدیران صنعت، ارزشمند باشد

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با افشای اختیاری در بین حسابداران است. با استفاده از متغیر ویژگی های شخصیتی به عنوان متغیر مستقل و افشای اختیاری به عنوان متغیر وابسته، فرضیات تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش حسابداران استان یزدمی باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 155 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین بهینه گرایی از متغیر ویژگی های شخصیتی با فشای اختیاری ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد.

چکیده: هدف ازپژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد وکارآفرینی برعملکرد (مطالعه موردی:شرکتهای فولاد یزد)است . با استفاده ازمتغیر های کارآفرینی و سواد مالی و سواد تجاری به عنوان متغیر مستقل و عملکرد شغلی به عنوان متغیر وابسته ، مدل تحقیق شکل گرفته است .روش تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی بوده و به لحاظ استراتژی اجرا توصیفی- تحلیلی و از بعد بررسی متغیرها از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری ، شرکت های فولاد یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش جدول مورگان استفاده گردیده که تعداد120 نمونه قابل قبول انتخاب شدند .نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که رابطه معناداری بین سواد مالی و عملکرد شغلی در شرکتهای فولاد یزدوجود ندارد. درباره عملکرد شغلی تا کنون تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما درباره نقش سواد مالی وتاثیر آن بر عملکرد شغلی اطلاعات کمی در دست میباشد . بمنظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده و معنی دار بودن آنها با استفاده از آماره t صورت گرفته ، همچنین برای آزمون خودهمبستگی مدل از آزمون دوربین واتسون استفاده شده است . این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن ، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان فولاد یزد و برای محققان و اعتبار دهندگان ، سرمایه گذاران و مدیران ارزشمند باشد . به علاوه ، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد . کلمات کلیدی:سواد مالی،سواد تجاری،کارآفرینی،عملکرد شغلی

هدف ازپژوهش حاضر بررسی نقش تراکم سرمایه بر رابطه بین اهرم مالی و بحران مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . با استفاده ازمتغیر های مدل z آلتمن به عنوان متغیر مستقل و بحران مالی به عنوان متغیر وابسته ، مدل تحقیق شکل گرفته است .روش تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی بوده و به لحاظ استراتژی اجرا توصیفی- تحلیلی و از بعد بررسی متغیرها از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری ، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش حذفی سیستماتیک استفاده گردیده که تعداد 152 نمونه قابل قبول انتخاب شدند .نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که رابطه منفی و معناداری بین اهرم مالی و بحران مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. درباره ساختار سرمایه تا کنون تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما درباره تراکم سرمایه وتاثیر آن بر احتمال وقوع ورشکستگی اظلاعات کمی در دست میباشد . بمنظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده و معنی دار بودن آنها با استفاده از آماره t صورت گرفته ، همچنین برای آزمون خودهمبستگی مدل از آزمون دوربین واتسون استفاده شده است . این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن ، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ارزیابی بحران مالی و ورشکستگی شرکت ها برای محققان و اعتبار دهندگان ، سرمایه گذاران و مدیران ارزشمند باشد . به علاوه ، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد .

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه برنامه ریزی استراتژیک مشارکتی با عملکرد سازمان است. با استفاده از متغیر برنامه ریزی استراتژیک به عنوان متغیر مستقل، تعهد سازمانی و یادگیری سازمانی به عنوان متغیرهای میانجی و عملکرد سازمان به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان بیمارستان حضرت علی بن ابیطالب (ع) استان قم می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده شده و تعداد 165 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که برنامه ریزی استراتژیک مشارکتی بر روی عملکرد شرکت تأثیر معناداری دارد، همچنین برنامه ریزی استراتژیک مشارکتی از طریق تعهد به اجرای برنامه استراتژیک بر عملکرد شرکت تأثیر نمی گذارد و برنامه ریزی استراتژیک مشارکتی از طریق یادگیری سازمانی بر عملکرد شرکت تأثیرگذار است.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر عملکرد خدماتی و رضایت مشتری بر قصد تغییر برند است. با استفاده از متغیرهای عملکرد، رضایت و وفاداری به عنوان متغیرهای مستقل، و متغیر قصد تغییر برند به عنوان متغیرهای وابسته، مدل کلی تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی میدانی است که با به‎کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده‎است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی مهمانان هتل‎های شهر اردکان می‎باشند که حداقل یک شب در هتل اقامت داشته باشند و از روش نمونه‎گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 351 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه‎وتحلیل داده ها با استفاده از نرم‎افزارهای spss و lisrel انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که: عملکرد بر وفاداری مشتری تأثیر دارد. عملکرد بر تمایل به تغییر هتل تأثیر دارد. عملکرد بر رضایت مشتری تأثیر دارد. رضایت مشتری بر وفاداری مشتری تأثیر دارد. رضایت مشتری بر تمایل به تغییر هتل تأثیر دارد. عملکرد از طریق رضایت مشتری بر وفاداری مشتری تأثیر می‎گذارد. عملکرد از طریق رضایت مشتری بر تمایل به تغییر هتل تأثیر می‎گذارد. هزینه‎های تغییر هتل، تأثیر عملکرد بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند سرمایه‎گذاری رابطه‎ای، تأثیر عملکرد بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند. فقدان جذابیت‎های جایگزین، تأثیر عملکرد بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند. هزینه‎های تغییر هتل، تأثیر رضایت مشتری بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند. سرمایه‎گذاری رابطه‎ای، تأثیر رضایت مشتری بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند. فقدان جذابیت‎های جایگزین، تأثیر رضایت مشتری بر تمایل به تغییر هتل را تعدیل نمی‎کند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر قصد رفتارهای شاکیانه مشتری است. با استفاده از مطالعه متغیر های تاثیر نگرش به شکایت،میزان اطلاعات و تجربه،میزان نارضایتی،اهمیت موقعیت و احتمال موفقیت در صورت شکایت بر روی رفتار شاکیانه،مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی از نوع همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، در رستوران های سطح شهر یزد می باشدو از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده می باشد و تعداد 180 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. در این پژوهش توصیف داده های دموگرافیک با استفاده از آمار توصیفی، جداول فراوانی و نمودارهای دایره ای ، میله ای انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارspss18مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و بررسی تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 که یکی از مشهورترین نرم افزارها جهت اجرای اینگونه مدل ها است، به منظور آزمون فرضیه ها با هدف سنجش روابط همزمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها استفاده شده است و نتایج پژوهش نشان می دهد که که ارتباط معنی داری بین نگرش نسبت به شکایت ،سطح اطلاعات و تجربه،سطح نارضایتی بر نیت رفتار شاکیانه می باشد و در اهمیت موقعیت و احتمال موفقیت در صورت شکایت بر نیت رفتار شاکیانه ارتباط مثبت و معنی داری ندارد.

چکیده امروزه با توجه به افزایش حجم فعالیتهایی که منجر به آسیب رسانی به محیط زیست شده وزندگی حال انسان ها وآینده فرزندان آن ها رابه رابه مخاطره می اندازد،رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط سازمان هامورد تاکید قرارگرفته وبسیاری از طرفداران محیط زیست مایل به سرمایه گذاری درشرکت هایی هستند که به انجام فعالیتهاورعایت استانداردهایی رو می آورند که حداقل آسیب رابه محیط زیست می رسانند. بنابراین انتظار می روددربازار سرمایه رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط شرکت هامورد توجه قرارگرفته واین امرموجب تقویت اعتماد بازاربه این شرکت هاوتوجه بیشتر آنها به اطلاعات منتشره ازسوی شرکت های مذبور باشد که این مساله می تواند سبب بهبودمحتوای اطلاعاتی بیانیه هاوصورت های مالی منتشره ازسوی این شرکت هاباشد. بادرنظرگرفتن این مساله ،پژوهش حاضر باهدف بررسی ارتباط بین رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط شرکت هاومحتوای اطلاعاتی ارقام بنیادی حسابداری منتشره توسط این شرکت هاطراحی واجراشده است.جامعه مورد نظر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران ونمونه پژوهش مشتمل بر100شرکت (50شرکت دارای گواهی نامه ایزو14000و50شرکت بدون گواهینامه مزبور)وقلمرو زمانی پژوهش سال های1386تا1390بوده است،بنابراین نمونه تحقیق به 500سال- شرکت بالغ گردیده است.روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی وازمنظراجرا توصیفی –همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش ازتکنیک رگرسیون چند متغیره مبتنی برداده های پنل وآزمون zکرامر استفاده شده است.نتایج تحقیق بیانگر آن است که عملکرد زیست محیطی شرکت ها سبب بهبود محتوای اطلاعاتی سود هرسهم وارزش دفتری هرسهم شرکت به عنوان نماینده های صورت سود وزیان وترازنامه شرکت هامی شود. واژه ها:استانداردهای زیست محیطی،گواهی نامه ایزو14000،سود هرسهم ،ارزش دفتری هرسهم ،جریان وجوه نقدعملیاتی هرسهم ،محتوای اطلاعاتی

هدف از پژوهش حاضر بررسی و شناسایی مهمترین شاخص های جنبه های سرمایه مشتری و شناسایی چگونگی و میزان تأثیرگذاری و تأثیر پذیری هر یک از جنبه های سرمایه مشتری بر یکدیگراست. با استفاده از مولفه های «هدف گیری مشتری»، «شناسایی نیازهای مشتری»، «ایجاد و مدیرت سیستم اطلاعات مشتری»، « قابلیت سازمان در خدمت رسانی به مشتری»، «وفاداری مشتری» و «قدرت رقابت در بازار» مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش جامعه آماری این تحقیق، موفق ترین مدیر فروش شرکت های کاشی و سرامیک استان یزد(به تعداد 15 نفر) را شامل می شود و با توجه به محدود بودن اندازه جامعه و استفاده از روش خبره سنجی، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش دیمتل فازی انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که جنبه «قابلیت سازمان در خدمت رسانی به مشتری» اثرگذارترین جنبه در میان سایر جنبه ها می باشد و بعد از آن به ترتیب «وفاداری مشتری» و «مدیریت سیستم اطلاعات مشتری از لحاظ نسبت اثرگذاری در اولویت های بعدی قرار دارند و این جنبه ها به گروه عِلی (عوامل اثرگذار) تعلق دارند. «هدف گیری مشتری» اثرپذیرترین جنبه در میان سایر جنبه ها می باشد که بعد از آن«قدرت رقابت در بازار» از لحاظ نسبت اثرپذیری در اولویت بعدی قرار دارد. این جنبه ها به گروه معلول (عوامل اثرپذیر) تعلق دارند. کلمات کلیدی: جنبه های سرمایه مشتری، دیمتل فازی، شرکت های کاشی و سرامیک استان یزد

با توجه به گسترش روز افزون شرکت های پذیرفته شده در بورس و متعاقبا جذب سرمایه گذاران جدید، مدیران شرکت ها به منظور پویا نمودن سهام شرکت های خود در بازار، اهمیت فوق العاده ای برای ایجاد ارزش در شرکت های خود قائل شده اند. براساس نتایج مطالعات گذشته می توان از عوامل تاثیرگذار بر ارزش شرکت ها به تصمیمات مربوط انتخاب ترکیب بهینه ساختار سرمایه و انتخاب سیاست تقسیم سود مناسب اشاره نمود. بر این اساس شرکت های مختلف با گروه های مالکیت متفاوت، استراتژی هایی را بکار می برند تا با توجه به موقعیت های سرمایه گذاری پیش رو بتوانند علاوه بر بهبود وضعیت مالی و حفاظت از سرمایه خود، زمینه افزایش ارزش خود را فراهم آورند. اما شناخت کمی در ارتباط با تاثیر موقعیت های رشد بر ارزش شرکت و عوامل موثر بر آن وجود دارد، از این رو در تحقیق حاضر نمونه ای شامل 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با روش حذف سیستماتیک در دوره ی زمانی 5 ساله انتخاب و این هدف کاربردی که عامل فرصتهای رشد چگونه در رابطه ی بین ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ساختار مالکیت با ارزش شرکت ها اثرگذار می باشد، مورد بررسی قرار گرفت و از طریق داده های ترکیبی و آزمون آماری رگرسیون حداقل مربعات فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین ساختار سرمایه(اهرم) و سود تقسیمی با ارزش شرکت رابطه ی معنی داری وجود دارد که در حالت وجود فرصتهای رشد، رابطه منفی و معنی دار است اما در حالت عدم وجود فرصتهای رشد، رابطه مثبت و معنی دار می باشد و همچنین فرصت های رشد تاثیری در رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها در نمونه مورد رسیدگی نداشته است.

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه قابلیت های بازاریابی با عملکرد کسب و کار است.با استفاده از متغیر های مدیریت روابط با مشتری ،شناخت بازار ،مدیریت برند به عنوان متغیر مستقل ،و رشد سود،حاشیه سود و رشد فروش به عنوان متغیر های وابسته ،مدل تحقیق شکل گرفته است.روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی ،توصیفی است که با بکارگیری ،ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش گزینشی استفاده گردیده و تعداد 67 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید .تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی، جداول فراوانی و نمودارهای دایره ای ، میله ای انجام شده و با استفاده از نرم افزارspss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بررسی تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک pls با استفاده از نرم افزار pls 2 smart انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بین قابلیت های بازاریابی و عملکرد کسب و کار رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر عوامل فردی و رابطه ایی بر تعهد شاغلین در حرفه حسابداری به مسیر حرفه ایی می باشد. با استفاده از متغیر های رضایت شغلی، میزان دردسترس بودن جایگزینهای شغلی ،سرمایه گذاری در حرفه ،تخصصی بودن حرفه ای وخطر کهنه شدن حرفه ای به عنوان متغیر مستقل، و تعهد شاغلین به حرفه به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی کاربردی و همبستگی است واز لحاظ اجرایی پیمایشی می باشد که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، حسابداران با مدرک حسابداری که در یکی از شرکت های فعال در استان کرمان مشغول به کار هستند ،می باشد و از روش نمونه گیری به روش گزینشی استفاده گردیده و تعداد 120 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss,lisrelانجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که رضایت شغلی و سرمایه گذاری در حرفه بر تعهد شاغلین حرفه حسابداری تاثیر ندارد امامیزان در دسترس بودن جایگزینهای شغلی ، میزان تخصصی بودن حرفه ای،وخطر کهنه شدن حرفه ای تاثیر معنی داری بر روی تعهد شاغلین در حرفه حسابداری دارد.

با توجه به نقش و تأثیر مهم سرمایه فکری و عناصر آن، یا بطور کلی دارایی های نامشهود بر مزیت رقابتی موسسات مالی و بانک ها و همچنین افزایش رقابت از یک سو و افزایش انتظارات مشتریان از سوی دیگر، باعث شده که بانک ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر به سرمایه های فیزیکی متوسل نشوند و به سرمایه های فکری(دارایی های نامشهود) روی آورند. چون به خوبی آگاهی دارند که سرمایه فکری، دارایی گران بهائی برای آنان است و می تواند باعث ایجاد مزیت های رقابتی پایدار برای آنان شود. لذا اکثر بانک ها و موسسات مالی به سمت سرمایه فکری گرایش زیادی دارند. و در این زمینه در دهه های اخیر تحقیقات گسترده ای انجام شده است. بنابراین بدلیل اهمیت موضوع، این تحقیق به بررسی نقش و تأثیر سرمایه های فکری و عناصر آن بر مزیت رقابتی بانک کشاورزی شهر یزد پرداخته است. این تحقیق از نوع هدف کاربردی است و داده های آن از دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری آن شامل 300 نفر از مدیران ، روسا، کارشناسان ارشد و کارکنان بانک می باشد. لذا پرسشنامه ای استاندارد در این خصوص تهیه و بین 185 نفر از کارکنان توزیع شد. که 169 پرسشنامه بدست آمد و فرضیه های تحقیق بر اساس آن بررسی و آزمون گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری و عناصر آن تأثیر زیادی بر روی مزیت رقابتی در بانک دارند. و در مواردی با تقویت آن می توان از ظرفیت های بلا استفاده و بی اهمیت استفاده کافی برد و آن را به یک مزیت رقابتی مفید و موثر تبدیل کرد.

امروزه کسب و کارها با تغییرات سریعی روبرو هستند و در فضای رقابتی کنونی، سازمانی می تواند به حیات خود ادامه دهد که ساز و کارهای لازم برای رویارویی با این تغییرات را دارا باشد. یکی از رویکرد های جدیدی که به حیات سازمان ها در فضای پر از رقابت امروز کمک می کند، رویکرد توجه به گروههای ذینفع سازمانی در راستای ارتقای عملکرد کسب و کار می باشد .مدل تحقیق، با استفاده از متغیر ذینفعان مداری به عنوان متغیر مستقل و متغیر عملکرد کسب و کار به عنوان متغیر وابسته و عناصر محیط خارجی به عنوان متغیرهای تعدیل کننده شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مالی شرکتهای فعال در شهرک صنعتی یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 171 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18spss و pls 2 smart انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ذینفع مداری با توجه به نقش عناصر محیط خارجی بر عملکرد کسب و کار شرکتها تاثیر معنی داری دارد. این تحقیق می تواند بر اساس نتایج بدست آمده شامل ارائه راهکار هایی برای بهبود عملکرد کسب و کار، در حوزه مدیریت بازرگانی ومنابع انسانی ، برای مدیران شرکت های تولیدی، محققان و پژوهشگران، مراکز و برنامه ریزان آموزشی، قابل بهره برداری و ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

"جستجوی راههای جدید جهت رقابت در بازار های رقابتی جوهره اصلی تفکر استراتژیک و استراتژی بازاریابی بوده و کسب مزیت رقابتی موضوع اصلی مباحث استراتژی است این موضوع که از دیر باز مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان علم اقتصاد بوده و دهه های اخیر مورد توجه صاحب نظران مدیریت نیز قرار گرفته است در این موضع اندیشمندان اقتصاد به دنبال بررسی و شناسایی مزیت ملل در تولید و عرضه محصولات بوده اند در این تحقیق به بررسی فواید سیستم اطلاعات حسابداری بر مزیت رقابتی در صنعت کاشی و سرامیک پرداخته شده و سپس با توجه اعتقاد بسیاری از صاحب نظران مبنی بر وجود عوامل کلیدی موفقیت در هر صنعت به شناسایی این عوامل و اولویت بندی انها با توجه به روش الفای کرونباخ پرداخته شده است که عوامل مزیت رقابتی ,مدیریت عملکرد ,عملکرد سازمانی و عملکرد مالی به ترتیب از عوامل کلیدی برای ماندگاری در صنعت و عوامل کلیدی موفقیت در این صنعت شناخته شد."

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتری بر کیفیت خدمات بانک (مطالعه موردی: شعب بانک تجارت شهرستان یزد) است، که با استفاده از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان متغیر مستقل، و رضایت مشتری، وفاداری مشتری، اعتماد، تعهد و تمایل به توصیه به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق، همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان بانک تجارت شعب شهرستان یزد می باشد و از نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 400 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار spss18 و lisrel8.72 انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت ارتباط با مشتری بر رضایت و وفاداری و اعتماد و تمایل به توصیه و تعهد تأثیر مثبت و مستقیم دارد.

با توجه به توسعه سریع فن آوری و شبکه های بی سیم و همچنین افزایش کاربران تلفن همراه، تبلیغات سیار مبحث داغ بازاریابی به حساب می آید. در این زمینه، بویژه خدمات پیام کوتاه بسیار موفق بود است. با این حال موفقیت این ابزار تا حد زیادی بستگی به پذیرش آن توسط مصرف کنندگان دارد. این مقاله با هدف شناسایی عوامل تاثیر گذار بر نگرش مخاطبان نسبت به تبلیغات تلفن همراه، منابع داخلی و خارجی را مورد بررسی قرار داده و به مطالعه تجربی این عوامل در ایران می پردازد. بدین منظور نگرش 369 نفر از مصرف کنندگان نسبت به دریافت پیامک های تبلیغاتی در تابستان و پائیز سال 1392مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از بعد هدف، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعاتی توصیفی-پیمایشی است. به منظور جمع آوری داده ها از تکنیک پرسشنامه استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده. نتایج این پژوهش نشان می دهد که، ارزشمندی و سرگرمی تاثیر مستقیم بر نگرش مخاطبان دارند، از سوی دیگر نتایج بیانگر این مطلب است که، هرچند مخاطبان ایرانی تبلیغات تلفن همراه را آزار دهنده می دانند و به آن اطمینان ندارند، اما نگرش آنها نسبت به پیامک های تبلیغاتی و تبلیغات به طور کل تا حدودی مثبت است.

امروزه تولید و ارائه کالا به تنهایی کافی نیست زیرا فعالیتهای اقتصادی تغییر کرده و در یک محیط رقابتی بایستی مشتریان را جذب نمود. تبلیغات بخشی از بازاریابی موفقیت آمیز به حساب می آید و شرکتهای موفق به ویژه در امر صادرات، به موازات ارتقای کیفی محصولات خود به دنبال طراحی و به کارگیری سیستمهای بازاریابی پویا و موثر می باشند. تبلیغات کمک می کند تا مشتریان کنونی نسبت به یک کالا یا خدمت وفادار شده یا بازارهای جدیدی برگزیده شود. تبلیغات یک از متداولترین ابزارهایی است که شرکتها برای هدایت ارتباطات ترغیب کننده خود به سوی خریداران و جوامع هدف خود از آن استفاده می کنند (کاتلر،1391،681). یکی از جنبه هایی که دیدگاه مشتریان نسبت به یک شرکت شکل می گیرد شیوه ها و رسانه های تبلیغاتی آن می باشد.رسانه های تبلیغات نقش مهمی برای تبلیغات در زمینه فروش محصولات و بازاریابی ایفا می کنند. همچنین رسانه های مختلف نتایج بازاریابی متفاوت برای مصرف کنندگان ایجاد می نمایند. در بعضی مواقع، یک فرصت در بازار به وجود می آید و تبلیغ کننده می خواهد که از مزایای آن استفاده کند مانند اینکه یک رسانه تبلیغاتی جدید ممکن است فرصتی در بر داشته باشد که درگذشته موجود نبوده است، همچنین بعضی رسانه ها به یک بخش بازار هدف دسترسی نداشته، یا زمان و فضایی برای آن موجود نباشد(بیرانوند، 1389،355). بطور کلی رسانه های تبلیغاتی در پنج طبقه قرار می گیرند: مجله، روزنامه، تلویزیون، اینترنت و ارتباطات تلفن همراه. برتری که تلفن همراه نسبت به رسانه های دیگر می تواند داشته باشد این است که آنها قادر نیستند همانند تلفن همراه پیامهای شخصی به استفاده کنندگان ارائه دهند(چن و سای ،2011،543). تبلیغات تلفن همراه در واقع کانال جدیدی برای فعالیتهای بازاریابی فرد به فرد فراهم آورده است که می تواند امکان برقراری ارتباطات موثرتر با بازارهای هدف را با ایجاد رابطه دو طرفه بین بازاریاب و مشتریان فراهم سازد. بازاریابان می توانند با این وسیله شخصی که توجه فوری استفاده کننده را جلب می کند برنامه های تبلیغی با ارزش که موجب آزار مخاطب نشود را تدوین کنند، همچنین تلفن همراه همیشه و در همه جا در دسترس است و مخاطب می تواند در هر لحظه از شبانه روز بدون واسطه و بدون مراجعه به مکانی خاص از آن آگهی استفاده کند. در عین حال بازاریابان می توانند با استفاده از تلفن همراه یک پیشنهاد درست را در یک زمان مناسب به مصرف کننده ارسال نمایند، لیکن از آنجایی که این رسانه، یک رسانه بسیار شخصی است و توجه فوری مصرف کننده را جلب می کند، باید دقت بیشتری را برای اطمینان از اینکه برنامه های تبلیغاتیشان برای مصرف کننده ارزش زا باشد و آنها را آزار ندهد، داشته باشند(سیاوشی و عابدین،1388،55). در این تحقیق عوامل موثر بر واکنش مصرف کنندگان به تبلیغات تلفن همراه بررسی شده، همچنین هنجارهای اجتماعی جهت مطالعه ی مکانیزم اساسی که پاسخ های مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار می دهد مورد بررسی قرار گرفته است.

هدف از پژوهش حاضرشناسایی عوامل موثربروفاداری مشتریان شرکت پیشگامان کویر است. با استفاده از متغیروفاداری به عنوان متغیر مستقل، و متغیر های رضایت مشتری ،شکست خدمات ، هزینه تغییر ، اعتماد ، تجربه خرید برخط ، تصویر ، انتظارات ، کیفیت بدست آمده ، نوآوری ، برنامه ریزی ، مزایای دریافت شده به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان شرکت پیشگامان درشهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 100 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دلفی فازی برای شناسایی و نرم افزار لیزرل برای ارزیابی انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که رضایت مشتری نقش بسیار مهم و کلیدی در بهبود تمایلات رفتاری مشتریان ایفا می نماید. بدین معنی که افزایش رضایت مشتریان باعث میگردد تا به تبلیغ و توصیه شرکت خود به دیگران اقدام نمایند . همچنین افزایش کیفیت خدمات و محصولات باعث کاهش تمایل آنها به تغییر شرکت می گردد.ازاین رو مدیران می بایست به مشتری توجه ویژه ای نمایند و نقش مهم آنرا مد نظر داشته و استراتژی ها وبرنامه های مناسبتری در راستای توسعه مشتریان وفادار خود طراحی نمایند.

هدف از پژوهش حاضر؛ بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژهی برنداست. مدل این تحقیق با استفاده از متغیرهای تجربه برند ، تبلیغات، ترفیع ، آگاهی از برند ، تداعی برند، کیفیت ادراک شده، اعتماد به برند ، وفاداری به برند و ارزش ویژه برند شکل گرفته است. روش تحقیق این پژوهش؛ از نظر هدف، کاربردی بوده و برحسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز به روش تصادفی ساده در بین 267 مصرف کننده محصولات کاله در شهرستان یزد جمع آوری شده است. بررسی تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 جهت آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط همزمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها استفاده شده است. همچنین با استفاده از آزمون سبل فرض نقش میانجی متغیر ها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تجربه برند و تبلیغات بر روی ارزش ویژه برند تاثیر معنادار دارند

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر رضایت مشتری بر تمایلات رفتاری وی در بانکداری الکترونیک است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان خدمات الکترونیک شعب بانک ملی در شهرستان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 384 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از از نرم افزار spss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بررسی تایید روابط بین متغیرها وعوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 انجام گردید و نتایج پژوهش نشان می دهد که پژوهش حاضر به بررسی تاثیر رضایت مشتری بر تمایلات رفتاری وی در بانکداری الکترونیک پرداخت . نتایج نشان می دهد که تمایلات رفتاری بر اساس رضایت مشتری و تعامل گرایی در بانکداری الکترونیک شکل گرفته و تحت تاثیر قرار می گیرد ؛ همچنین رضایت مشتری تحت تاثیر دو متغیر امنیت و محتوای اطلاعات در بانکداری الکترونیک قرار می گیرد . براساس بررسی جامع در ادبیات موضوع ، تعداد 9 فرضیه در این تحقیق ارائه شد که 5 فرضیه مورد تایید قرار گرفت و 4 فرضیه رد شد . نتایج بیان کننده این بود که رضایت مشتری نسبت به امنیت و محتوای اطلاعات رابطه معنادار و مثبت دارد که از میان دو متغیر فوق محتوای اطلاعات بیشترین تاثیر را بر رضایت مشتری دارد . همچنین رضایت مشتری نسبت به سهولت کاربرد ، طراحی ، سرعت معامله و خدمات پشتیبانی از مشتری رابطه معناداری ندارد . کلمات کلیدی: رضایت مشتری ، تمایلات رفتاری ، بانکداری الکترونیک ،تعامل گرایی

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین ارزش ویژه نام و نشان تجاری با رضایت و وفاداری مشتری است. با استفاده از متغیر های رضایت مشتری و وفاداری نام و نشان تجاری به عنوان متغیر مستقل، و هویت نام و نشان تجاری ، کیفیت فیزیکی ، رفتار کارمندان و تشابه فرد با نام و نشان تجاری به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان بانک سپه شهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش پرسشنامه استفاده گردیده و تعداد 156 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از توصیف دادههای دموگرافیک تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، جداول فراوانی و نمودارهای دایره ای ، میله ای انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارspss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و بررسی تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 به منظور آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط همزمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت فیزیکی، رفتار کارمندان، تشابه فرد با برند، هویت برند و تشابه برند با شیوه زندگی فرد روی هم رفته توانسته اند 80% از تغییرات رضایت مشتری را توضیح می دهد. با توجه به مقدار ضریب استاندارد می توان گفت متغیرهای تشابه فرد با برند (0.32)، رفتار کارمندان (0.30)، تشابه برند با شیوه زندگی فرد (0.28) و کیفیت فیزیکی (0.24) به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر رضایت مشتری داشته اند و متغیر هویت برند تاثیر معنادار نداشته است.

هدف از پژوهش حاظر بررسی مولفه های هوش تجاری (مدیریت دانش و فرآیندهای تجاری) بر عملکرد سازمان می باشد. با استفاده از متغیرهای استراتژی های مدیریت دانش، فرآیندهای مدیریت دانش و فرآیندهای تجاری به عنوان متغیر مستقل و عمکلرد سازمان به عنوان متغیر وابسته مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های پارک علم و فناوری یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 162 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 و spss 18 انجام شده و نتایج این تحقیق نشان می دهد که استراتژی های مدیریت دانش بر عمکلرد سازمان تاثیر ندارد، ولی بین فرآیندهای مدیریت دانش، فرآیندهای تجاری و هوش تجاری با عمکلرد سازمانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.

امروزه نقش دانش در کسب مزیت رقابتی ودنبال کردن اهداف استراتژیک سازمانها به صورت یک الزام درآمده است.سازمانهایی که توانایی مقابله و انطباق با تغییرات ایجاد شده را داشته باشند می توانند به نحو مطلوب از منفعتهای بالقوه آن نهایت استفاده را کسب نمایند. در سال های اخیر، سازمان ها و شرکت های مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرد ه اند و مفاهیم جدیدی چون کار دانشی، دانشکار، مدیریت دانش و سازمان های دانشی، خبر از شدت یافتن این روند می دهند در آینده جوامعی می توانند انتظار توسعه و پیشرفت داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند به این ترتیب برخورداری از منابع طبیعی نمی تواند به اندازه دانش مهم باشد سازمان دانشی به توانمندی هایی دست می یابد که قادر است از نیروی اندک قدرتی عظیم بسازد مدیریت دانش تلاش نوین قرن موسوم به عصر دانایی، برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایه ای دانشی سازمان ها است و به این اشاره دارد که سرمایه گذاری در علم بهترین و بیشترین سود را به بار می آورد مدیریت دانش فرایندی است که به سازمان ها یاری می دهد تا اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی و منتشر کنند. شرکتهای دانش محور هر چه بیشتر و بهتر با عوامل موفقیت سازمانها آشنا باشند می توانند با آگاهی بیشتر سازمان خود را در جهت به اهداف طراحی شده مدیریت کنند.عوامل بسیاری در موفقیت سازمانها موثرند گاهی این عوامل بسته به نوع سازمان و فرهنگ سازمانی حاکم بر آن می تواند متفاوت باشد این هنر مدیران موفق است که با تکیه بر دانش تخصصی مورد نیاز و به کار گیری فنون نوین مدیریت و رهبری سازمان بتوانند سازمان را به سوی اهداف از پیش تایین شده سوق داده و موفقیت و پیشرفت سازمان خود را تضمین نمایند. در سازمان های دولتی در ایران، خلاء این مبحث به شدت احساس می شود در صورتی که به این مهم پرداخته شود می توان انتظار کاهش خطا در تولید، افزایش بهره وری و در نهایت افزایش سودآوری را متصور شد. در این پژوهش تلاش می شود رابطه فرهنگ دانش محور بر اقدامات مدیریت دانش در شرکت نفت و گاز گچساران بررسی شود.

چکیده جریان های نقدی از منابع مهم و اساسی در هر واحد تجاری به شمار می رود و بسیاری از تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان براساس آن انجام می شود. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به عنوان تأمین کنندگان اصلی منابع مالی شرکت از سود و جریان های نقدی به عنوان معیاری از توانایی واحد تجاری در پرداخت سود سهام و ایفای تعهدات در آینده استفاده می کنند. این پژوهش با رویکردی متفاوت از پژوهش های پیشین و با هدف بررسی محتوای اطلاعاتی فزاینده جریان های نقدی در مقایسه با سود خالص در تبیین عملکرد مالی، بازار و اقتصادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده های مربوط به متغیرهای مورد مطالعه درقالب 6 مدل رگسیونی و طی 3 فرضیه در شرکت های نمونه طی سال های 1386 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه مورد مطالعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد نظر مشتمل برتعداد 90 شرکت بوده که با استفاده از روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است . جریانهای نقدی عملیاتی و سود خالص به عنوان متغیر مستقل و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده ، کیوتوبین وبازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر وابسته و اندازه شرکت، اهرم مالی و کیفیت اقلام تعهدی به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات رگرسیون چند متغیره و ضرایب تعیین تعدیل شده استفاده شده و آزمون ونگ را جهت بررسی سنجش معناداری محتوای اطلاعاتی فزاینده جریانهای نقدی نسبت به سوددر نظر گرفته شده است . در نهایت نتایج نشان دادکه تنها در تبیین عملکرد مالی و اقتصادی،جریانهای نقدی عملیاتی ،نسبت به سود خالص دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده می باشد. واژگان کلیدی: بازده حقوق صاحبان سهام - کیوتوبین- ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده-جریانهای نقدی عملیاتی-محتوای فزاینده –ارزیابی عملکرد- سود

در سال های اخیر، اندازه گیری عملکرد سازمانی و شاخص های آن، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. از جمله عوامل موثر بر عملکرد سازمانی، مدیریت زنجیره تامین می باشد که یکی از اجزاء اصلی استراتژی¬های رقابتی برای افزایش بهره¬وری و سوددهی سازمانی است. زنجیره تامین بر فرایندهای تامین، تولید و توزیع کالا و خدمات اثر می گذارند و موجب خلق ارزش بیشتر برای مشتریان می گردند. اهمیت این اثرگذاری زمانی بیشتر می شود که عواملی همچون رقابت جهانی و نفوذ فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین، اعضای زنجیره تامین را به سمت تشکیل روابطی خاص و متفاوت از گذشته سوق می¬دهد. در این تحقیق سعی شده است تا ضمن تشریح ابعاد کلیدی و اصول بنیادین زنجیره تامین، به بررسی رابطه بین زنجیره تامین با عملکرد سازمان پرداخته شود.

در دنیای رقابتی امروز،جلب رضایت مشتریان و حفظ مشتری از اهمیت بسیاری برای شرکت‏ها و سازمان‏ها برخوردار است به همین دلیل مدلهای مختلفی در دنیا جهت سنجش رضایت مشتریان طراحی شده است. اما به دلیل اینکه هر صنعت نیازهای خاص خود را دارد و مدل‏های سنجش رضایت‏مشتریان با توجه به نیاز هر کشور و هر صنعت نیاز به بومی‏سازی دارد، این مقاله بر آن است تا اثر ویژگیهای سیستم سازمانی را بر رضایت‏مشتری و نوآوری شناسایی نماید. اطلاعات براساس مقیاس لیکرت و با استفاده از روش پرسشنامه گردآوری شد.جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق کلیه کارمندان رسمی دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد به بالای شرکت پالایش گازفجر جم در استان بوشهر در سال 1392 بود که از آن بین از 314 نفر به عنوان نمونه، نظرسنجی به عمل آمد(241پرسشنامه برگردانده شد) و جهت تحلیل داده‏ها از تحلیل عاملی تائیدی،آزمون t، و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم‏افزارlisrel استفاده گردیده است. نتایج اصلی حاکی از آن است ضریب تعیین برای متغیر رضایت مشتری مقدار 72% برآورد شده و نشان می دهد که ویژگیهای سیستم سازمانی و نوآوری روی هم رفته توانسته اند 72% از تغییرات رضایت مشتری را توضیح می دهد. از طرفی با توجه به مقدار آماره t می توان گفت تاثیر ویژگیهای سیستم سازمانی بر رضایت مشتری معنادار نبوده است. همچنین ضرایب تعیین برای متغیر نوآوری نشان می دهد که متغیر ویژگیهای سیستم سازمانی به تنهایی توانسته است 86% از تغییرات متغیر نوآوری را توضیح دهد.

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه عوامل اقتضایی موثر بر اطلاعات سرمایه فکری داخلی در شرکت های شهرک صنعتی یزد می باشد.با استفاده از متغیرهای سرمایه انسانی،سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی به عنوان متغیر مستقل و عدم اطمینان محیطی،پیشرفت تکنولوژی واستراتژی بازار به عنوان متغیر وابسته،مدل تحقیق شکل گرفته است.روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده ها جمع آوری شده است.جامعه آماری این پژوهش کارخانجات مواد غذایی ونساجی شهرک صنعتی یزد می باشد، و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد125 پرسشنامه قابل قبول جمع آوری گردیده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss18 و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است؛ نتایج پژوهش نشان می دهد که پیشرفت تکنولوژی رابطه معنی دار و مستقیمی با سرمایه فکری داشته و از بین مولفه های سرمایه فکری هر سه مولفه سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری وسرمایه ارتباطی با پیشرفت تکنولوژی رابطه مستقیمی دارد.

تحقیق حاضر به دنبال بررسی ارتباط "تناوب گزارشات حسابداری مالی" با پدیده عدم تقارن اطلاعاتی است. در این تحقیق برای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی از معیار شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش استفاده شده است. تحقیق بر روی نمونه ای متشکل از40 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شد و دوره مورد بررسی دوره ای 8 ساله از 1384 تا 1391می باشد. تکنیک مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها رگرسیون چند متغیره با استفاده از الگوی داده های ترکیبی(پانل دیتا) است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد متغیر "تناوب گزارشهای حسابداری" بر روی پدیده عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر داشته و افزایش در تعداد گزارش های حسابداری شرکت ها در طی سال می تواند کاهش معناداری در عدم تقارن اطلاعاتی ایجاد کند، همچنین متغیر های اهرم مالی و رشد و نوسانات سودآوری شرکتها نیز دارای اثرات معنادار آماری بر عدم تقارن اطلاعاتی هستند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای ابعاد رفتاری، احساسی و شناختی برندهای هاکوپیان و گراد در شهر یزد است. با استفاده از متغیر های شکل برند، عملکرد برند و آگاهی برند به عنوان متغیر مستقل، و رزونانس برند مشتری، احساسات مشتری و قضاوت مشتری به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان فروشگاه های هاکوپیان و گراد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 300 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که شکل برند، عملکرد برند، آگاهی برند گراد بر احساسات مشتری تاثیر مثبت دارد. شکل برند، عملکرد برند گراد بر قضاوت مشتری تاثیر مثبت دارد اما آگاهی برند گراد بر قضاوت مشتری تاثیر مثبت ندارد.احساسات مشتری برند گراد بر رزونانس برند مشتری تاثیر مثبت دارد اما قضاوت مشتری برند گراد بر رزونانس مشتری تاثیر مثبت ندارد.شکل برند وعملکرد برند هاکوپیان بر احساسات مشتری تاثیر مثبت دارد. اما آگاهی برند هاکوپیان بر احساسات مشتری تاثیر مثبت ندارد.شکل برند و عملکرد برند هاکوپیان بر قضاوت مشتری تاثیر مثبت دارد اما آگاهی برند هاکوپیان بر قضاوت مشتری تاثیر مثبت ندارد.احساسات مشتری برند هاکوپیان بر رزونانس برند مشتری تاثیر مثبت دارد اما قضاوت مشتری برند هاکوپیان بر رزونانس مشتری تاثیر مثبت ندارد

چکیده این تحقیق با هدف بررسی عملکرد شرکت برق منطقه‎ای یزد با استفاده از تکنیک کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده‎ها صورت گرفته است و مسأله اصلی تحقیق از بررسی تأثیر شاخص‎های موثر بر روی یکدیگر در حوزه عملکرد ناشی می‎شود. فرضیه‎ها بر اساس مولفه‎های چهارگانه رشد و یادگیری، مالی، فرآیندهای داخلی و مشتری تدوین شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف، به صورت کاربردی طراحی و تدوین شده است. نوع روابط بر مبنای تحلیل پوششی داده‎ها است. روش گردآوری داده‎ها کتابخانه‎ای و ابزار گردآوری داده‎ها نیز اسناد و مدارک موجود می‎باشد. در این تحقیق به منظور توصیف خصوصیات داده‎ها از فنون آمار توصیفی و به منظور تحلیل داده‎ها و آزمون فرضیات تحقیق از آمار استنباطی و از روش تحلیل پوششی داده‎ها استفاده می‎شود. پس از انجام نرمال‎سازی ورودی‎ها و خروجی‎ها و همگن‎سازی و هم‎مقیاس کردن آن‎ها با استفاده از روش نرمال‎سازی اقلیدسی، با طراحی و اجرای مدل bcc خروجی‎محور به آزمودن فرضیات تحقیق پرداخته شد که تمامی فرضیات تحقیق مورد حمایت قرار گرفتند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی ارزش ویژه نام و نشان تجاری ال جی در استان یزد است. با استفاده از متغیر های کیفیت ادراک شده ارزش ادراک شده و ارزش ویژه نام و نشان تجاری به عنوان متغیر مستقل، و وفاداری مشتری به عنوان متغیرهای وابسته و رضایت مشتری به عنوان متغیر، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مشتریان ال جی در شهر یزد می باشد و از روش پرسشنامه استفاده گردیده و تعداد 195 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از توصیف دادههای دموگرافیک تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، جداول فراوانی و نمودارهای دایره ای ، میله ای انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارspss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و بررسی تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 به منظور آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط همزمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که ضریب تعیین برای متغیر ارزش ویژه نام و نشان تجاری مقدار 91% برآورد شد و نشان می دهد که تداعی نام و نشان تجاری ، رضایت مشتری و وفاداری مشتری روی هم رفته توانسته اند 91% از تغییرات ارزش ویژه نام و نشان تجاری را توضیح دهند. با توجه به مقدار ضریب استاندارد می توان گفت متغیرهای وفاداری مشتری ، تداعی نام و نشان تجاری و رضایت مشتری به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر ارزش ویژه نام و نشان تجاری داشته اند. و متغیرهای آگاهی از نام و نشان تجاری و کیفیت ادراک شده تاثیر معنادار روی متغیر ارزش ویژه نام و نشان تجاری نداشته اند. همچنین ضرایب تعیین برای متغیرهای متغیر تداعی نام و نشان تجاری، کیفیت ادراک، رضایت مشتری و وفاداری مشتری نشان می دهد که متغیر آگاهی از نام و نشان تجاری به تنهایی توانسته است بیش از هفتاد درصد از تغییرات تداعی نام و نشان تجاری را توضیح دهد. همچنین متغیر تداعی نام و نشان تجاری بیش از هشتاد درصد از تغییرات متغیر کیفیت ادراک شده ، متغیر کیفیت ادراک شده بیش از شصت درصد از تغییرات متغیر رضایت مشتری و متغیر رضایت مشتری بیش از شصت درصد از تغییرات متغیر وفاداری مشتری را تبیین می کند.

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات در استراتژی های تجاری سازمان می باشد که با استفاده از متغیر "درک متقابل مدیران ارشد و فناوری اطلاعات در مورد نقش سیستم اطلاعاتی" به عنوان متغیر مستقل و متغیر های 1. تهاجمی 2. تحلیلی 3. تدافعی داخلی 4. تدافعی خارجی 5. آینده نگری 6. ریسک پذیری 7. پیشگیرانه 8. نوآوری به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، در کارخانجات صنعتی استان البرز و تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده شده و تعداد 203 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای وابسته ی مذکور بر کمک به سیستم های اطلاعاتی تأثیر معناداری دارد، همچنین استراتژی های تجاری سازمان تأثیرگذار است.

هدف اصلی تحقیق حاضر ، بررسی ادراک اساتید و مدرسان دانشگاهی در رشته حسابداری در خصوص اهمیت ابعاد استانداردهای بین المللی آموزش حسابداری است . برای تحقق بخشیدن به اهداف تحقیق ، یازده فرضیه طراحی و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد . روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نوع و ماهیت متغیرها غیر آزمایشی و به صورت توصیفی است .تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون t و برای بررسی تک تک سوالات از آزمون ویلکاکسون استفاده گردیده است . طبق نتایج این تحقیق ، اساتید دانشگاه های ایران در خصوص مزایا ، چالش ها و معایب ، امکان پذیری اجرا ، ایجاد حس مسئولیت پذیری ، ارتقای مستمر حرفه ای ، مشکلات اجرایی در کشورهای اسلامی و درک و تفسیر از استانداردهای بین المللی آموزش حسابداری با هم اتفاق نظر دارند در حالی که در زمینه اهداف ، تحلیل هزینه – فایده و جامعیت این استانداردها فاقد توافق نظر هستند .

امروزه، هیچ شرکتی نمی تواند از مدیریت زنجیره تأمین چشم پوشی کند و انتظار بقا داشته باشد. اکنون، اندیشه زنجیره تأمین به یک اندیشه رایج در همه شرکت های عمده در سراسر جهان تبدیل شده است و اگر تا همین چند سال پیش دسترسی به بازارهای جهانی فقط در اختیار بزرگ ترین و موفق ترین شرکت ها بود، امروزه به برکت وجود اینترنت، حتی کوچک ترین شرکت ها نیز می توانند به بازارها و نمایشگاه های اینترنتی وارد شده و کالای خود را با بهترین قیمت ها و شرایط عرضه کنند. با توجه به این که در حال حاضر رقابت بین سازمانی به رقابت بین زنجیره های تامین مبدل گشته است، در این تحقیق تلاش می شود عملکرد این زنجیره ها بررسی و برای بررسی عملکرد آن الگویی ارائه شود. همکاری استراتژیک بین تامین کنندگان و شرکت های تولیدی یکی از مهمترین دغدغه های شرکت های تولیدی است، از طرفی به اشتراک گذاری اطلاعات بازار و غیره بین تامین کنندگان و واحدهای تولیدی ذینفع به احتمال قوی، می تواند برای تولید کننده ایجاد مزیت رقابتی نماید. کیفیت این اطلاعات بسیار حائز اهمیت است. میزان یکپارچگی که بین تامین کنندگان و شرکت های تولیدی وجود دارد نیز در نحوه عملکرد زنجیره تامین، احتمالا موثر است که در این مقاله تلاش می شود این رابطه بررسی شود.مسئله اصلی تحقیق این است که: عملکرد زنجیره تامین در صنایع مواد غذایی چگونه است و از چه الگویی پیروی می کند؟

هدف پژوهش : هدف این مطالعه بررسی تاثیر ویژگی های خدمات بر کارکنان و مشتریان است . روش پژوهش : روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است . جامعه آماری تحقیق ، کارکنان هتلهای پارسیان شهر اصفهان می باشند و 132 پرسشنامه در بین کارکنان توزیع شده است . برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شده است . نتایج پژوهش : بین ویژگی های تعاملی خدمات با رضایت کارکنان و مشتریان رابطه معناداری وجود دارد؛ رضایت شغلی کارکنان بر رضایت مشتریان تاثیر مستقیم داشته ؛ همچنین بین ویژگی های فیزیکی خدمات و رضایت کارکنان رابطه مستقیم مشاهده شد . رضایت مشتریان بر وفاداری آنان تاثیر مستقیم داشته و بین رضایت شغلی کارکنان و تعهد سازمانی آنها نیز رابطه مستقیم مشاهده شده است . محدودیتهای پژوهش : این تحقیق متمرکز بر تعداد محدودی متغیر است و سایر متغیرهای اثرگذار بر ویژگی های خدمات بر کارکنان و مشتریان را مدنظر قرار نداده است ؛ علاوه بر این تحقیق حاضر در یک جامعه آماری منتخب اجرا شده که قدرت تعمیم یافته های آن را محدود می سازد . کاربردهای مدیریتی پژوهش : پژوهش حاضر می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه بازاریابی هتلداری برای محققان ، دانشجویان و بویژه مدیران این بخش خدماتی ارزشمند باشد. نوآوری پژوهش : با توجه به اینکه تا کنون تحقیقات زیادی بر اساس متغیرهای این تحقیق انجام شده ، کمتر تحقیقی چنین مدل جامع و کاملی را در صنعت هتلداری ارزیابی کرده است .

مدیران واحدهای تجاری در عصر حاضر به دلایل مختلف شامل پاداش های مبتنی بر سود و جذب سرمایه گذاران می کوشند تا از طریق کاربرد روشهای گوناگون حسابداری سود دوره مالی را در راستای تامین سیاستها و اهداف خود ، تغییر دهند . مدیریت سود یکی از انواع اینگونه اعمال تغییرات می باشد که تا حد زیادی وجود یا عدم وجود وحتی شدت آن بستگی به اخلاقیات مدیران مالی شرکتها دارد. مدیریت سود یکی از موضوعاتی است که ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مدیر شرکت تاثیر قابل ملاحظه ای در رخداد آن دارد. بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود به درک دلیل اعمال مدیریت سود بسیار کمک کننده است .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. مدیرمیتواند در تهیه خلاصه ای از عملکرد شرکت اعمال نفوذ کند و نتایج مورد نظر خود را منعکس کند. یکی از دلایل اعمال مدیریت سود مدیران ویژگی های اخلاقی آنها است که تحت تاثیر هوش هیجانی مدیران مالی واحدهای تجاری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود می باشد .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که هوش هیجانی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد و نسبت این تاثیر مثبت (مستقیم) است و مولفه های هوش هیجانی شامل : 1-خود آگاهی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری ندارد. 2-خود مدیریتی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد ونسبت این تاثیر مثبت(مستقیم) است. 3-آگاهی اجتماعی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی دار دارد ونسبت تاثیرآن مثبت(مستقیم)است. 4-مدیریت رابطه بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد واین تاثیر مثبت (مستقیم) است.

موضوع ارزیابی عملکرد هم در مباحث مدیریتی و عملی و هم در مباحث آموزشی؛ با اقبال زیادی رو به رو شده است. سازمان ها نیاز دارند که با پیاده سازی یک سیستم ارزیابی عملکرد استفاده از منابع را هدایت و ارزیابی کنند تا بتوانند مسیر خود برای رسیدن به اهداف مورد نظر را به صورت مناسب تری کنترل و مدیریت کنند. عملکرد یک سازمان متأثر از عملکرد سازمان های دیگر حاضر در آن سازمان می باشد. لذا اتخاذ اهداف استراتژیک سازمان نیاز به همسویی با استراتژی های دیگر سازمان ها دارد. برای ارزیابی و کنترل هر چه کاراتر یک سازمان باید شاخص های مربوط به عملکرد در سیستم ارزیابی سازمان گنجانده شود و ارتباط بین شاخص های ارزیابی هر یک از سازمان ها کشف و تأثیرات آن بر یکدیگر ردیابی و اندازه گیری شود. در شرایطی که مفهوم رقابت به عنوان یکی از پارامترهای اساسی کسب و کار مطرح شده و سازمان ها با انگیزه بقا و پایداری در دنیای حرفه ای خویش سعی در کمینه کردن هزینه ها و پیشینه کردن کیفیت و سودآوری دارند. فقط سازمان هایی در این عرصه موفق می باشند که بتوانند با کسب تکنیک ها و روش های جدید، به شیوه های برتر در جهت ایجاد مزیت رقابتی دست یابند. بنابراین آنچه در سازمان اهمیت ویژه ای یافته است وجود یک سیستم ارزیابی عملکرد همه جانبه است تا عملکرد انتظاری در یک ناحیه، خطر و آسیبی در نواحی دیگر ایجاد نکند و تمرکز بر مدیریت استراتژیک، موجب شود همه عناصر سازمان در جهت چشم انداز سازمان هدایت گردند و عملکرد سازمان را در زمان حال و آینده مورد بررسی قرار دهد(رودهام به نقل از لطفیانی،1385،ص53). کارخانه تولید ماشین آلات کشاورزی شهرستان سپیدان نیز یک از سازمان هایی است که به نوبه خود نقش مهمی را در توسعه اقتصادی شهرستان ایفا می کند، بنابراین جهت دستیابی به اهداف استراتژیکی خود، نیازمند توجه بیشتر به دستیابی به مزیت رقابتی از طریق شناسایی و رتبه بندی شاخص های تاثیرگذار می باشد. لذا مسئله اصلی در این تحقیق این است که چه شاخص هایی در وجوه کارت امتیازی متوازن در شرکت بهبود صنعت از اهمیت بالاتری برخوردار بوده و ارتباط آن با سایر شاخص ها چگونه است؟

هدف : در عصر فرا رقابتی ، سازمانها با محیطی روبرو هستند که مشخصه ان افزایش پیچیدگی و جهانی شدن پویایی است ، لذا سازمان ها برای استمرار و استقرار خود باید توجه بیشتر خود را به توسعه و تقویت ساختار سازمانی خود از طریق مدیریت هزینه بین سازمانی صورت میگیرد ، معطوف سازند . بنابراین هدف این تحقیق بررسی رابطه مدیریت هزینه داخلی ، یکپارچگی الکترونیک سیستم اطلاعات و ظرفیت جذب با مدیریت هزینه های بین سازمانی در شرکت های خانوادگی می باشد . روش تحقیق : جهت گردآوری داده ها در این تحقیق ، از پرسشنامه برای بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل ( مدیریت هزینه داخلی ، یکپارچگی سیستم اطلاعات و ظرفیت جذب ) و متغیر وابسته تحقیق (مدیریت هزینه بین سازمانی ) استفاده شده است . برای بررسی وجود رابطه معنا دار بین متغیر ها از جدول آماره t و به منظور آزمون فرضیه ها با هدف سنجش روابط بین متغیر ها از نرم افزارهای spss18 و risrel 7.82 استفاده گردیده است . جامعه و نمونه تحقیق : جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام شرکتهخای خانوادگی مستقر در شهرک صنعتی استان یزد می باشند ، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 120 شرکت بدست آمد که تعداد 120 پرسشنامه توزیع شد و نهایتا 100 پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت . نتایج تحقیق : نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مدیریت هزینه داخلی تاثیر مثبتی بر مدیریت هزینه های بین سازمانی دارد بنابراین هر سازمانی برای رسیدن به عملکرد مناسب در روابط بین سازمانی ابتدا باید هزینه های درون سازمانی خود را شناسایی ودر جهت کاهش وکنترل آن تلاش نماید،هر چه قدر سطح مدیریت هزینه های داخلی افزایش یابد راه برای مدیریت هزینه های بین سازمانی هموارتر می شود.همچنین تحلیل داده ها اثر مثبت یکپارچگی الکترونیکی خارجی اطلاعات را بر روابط بین سازمانی نشان داد که اهمیت اطلاعات مناسب وبه موقع از مشتریان و استفاده کنندگان بیرونی را بر عملکرد سازمان ها نشان می دهد.و همچنین نتایج حاکی از آن است که متغیر ظرفیت جذب نقش مثبتی بر مدیریت هزینه های بین سازمانی ندارد. واژگان کلیدی:مدیریت هزینه بین سازمانی،سیستم اطلاعات،ظرفیت جذب،شرکت خانوادگی

پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر اقدامات منابع انسانی وبازارگرایی داخلی برعملکردسازمانی و با لحاظ نمودن سرمایه فکری به عنوان متغیر میانجی انجام شده است. بدین منظور، پس ازمشخص شدن حجم نمونه ازطریق جدول مورگان، پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها برگرفته ازتحقیقات معتبر بین المللی، انتخاب و پس از اطمینان از روایی و پایایی ، در میان نمونه ای متشکل از 290 نفر از کارکنان صنایع مس شهید باهنرکرمان توزیع گردیده است.درنهایت پس ازتجزیه وتحلیل داده ها ازطریق تحلیل مسیر وآزمون سبل، نتایج آزمون فرضیات نشان داد که اقدامات منابع انسانی و سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی تاثیر مثبتی دارند ولی بازارگرایی داخلی برعملکردسازمان تأثیرنمی گذارد، همچنین اقدامات منابع انسانی بر سرمایه فکری تأثیرمی گذارد وسرمایه فکری نیز دررابطه بین اقدامات منابع انسانی وعملکردسازمانی نقش میانجی را به طورکامل ایفامی کند، یعنی اقدامات منابع انسانی می تواند ازطریق سرمایه فکری برعملکرد سازمان تأثیربگذارد. از طرفی بازارگرایی داخلی برخلاف اقدامات منابع انسانی ، برسرمایه فکری تأثیر نمی گذارد و سرمایه فکری دررابطه بین بازارگرایی داخلی وعملکردسازمانی نقش میانجی را ایفانمی کند، یعنی بازارگرایی داخلی ازطریق سرمایه فکری نمی تواند برعملکردسازمان تأثیربگذارد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد و تعهدات مالی بر بی برنامگی در خرید است.با استفاده از متغیر های بی برنامگی مصرف کننده خود کنترلی مصرف کننده سواد مالی نگرش نسبت به تعهدات مالی به عنوان متغیرهای مستقل و رفتار خرید بی برنامه و میل به خرید بی برنامه به عنوان متغیر وابسته مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش تحقیقی توصیفی-همبستگی است که با به کار گیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع اوری شده است جامعه اماری این پژوهش دانشجویان حسابداری مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ازاد اسلامی واحد یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 122 نمونه قابل قبول جمع اوری گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار pls graph2smart انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای بی برنامگی مصرف کننده لذت از خرید توانایی خود کنترلی مصرف کننده سواد مالی نگرش نسبت به تعهدات مالی و زمان در دسترس بر میل به خرید بی برنامه تاثیر می گذارد متغیر پول در دسترس بر میل به خرید بی برنامه تاثیر نمی گذارد و متغیر تمایل به خرید بی برنامه بر رفتار خرید بی برنامه تاثیر می کگذارد.

چکیده هدف پژوهش : هدف این مطالعه بررسی روابط بین قدرت بازاریابی و بازارگرایی با عملکرد کسب و کار است . روش پژوهش : روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است . جامعه آماری تحقیق ، کارمندان بانک سپه شهر یزد می باشند و 150 پرسشنامه در بین کارمندان توزیع شده است . برای تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی استفاده شده است . نتایج پژوهش : قدرت بازاریابی بر عملکرد کسب و کار تأثیر مثبت و معناداری دارد . همچنین بازارگرایی بطور مستقیم منجر به بهبود عملکرد کسب و کار می گردد . نتایج نشان می دهد که استراتژی تجاری تأثیر قدرت بازاریابی بر عملکرد کسب و کار را تعدیل نمی کند . ضمناً استراتژی تجاری تأثیر بازارگرایی بر عملکرد کسب و کار را تعدیل نمی کند. کاربردهای مدیریتی پژوهش : پژوهش حاضر می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه بازاریابی برای محققان ، دانشجویان و بویژه مدیران صنعت بانکداری ارزشمند باشد. نوآوری پژوهش : با توجه به اینکه تا کنون تحقیقات زیادی بر اساس متغیرهای این تحقیق انجام شده ، کمتر تحقیقی چنین مدل جامع و کاملی را در صنعت بانکداری ارزیابی کرده است . واژگان کلیدی : قدرت بازاریابی ، بازارگرایی ، استراتژی تجاری ، عملکرد کسب و کار جامعه آماری تحقیق حاضر، 150 نفر از کارمندان شعب بانک سپه شهر یزد هستند . روش انجام تحقیق حاضر از لحاظ چگونگی بدست آوردن و جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ، توصیفی- پیمایشی است و از لحاظ روابط میان متغیرها دارای همبستگی و ازحیث هدف کاربردی است .

هدف این مطالعه بررسی یک الگوی پژوهشی در خصوص بررسی تأثیر سیستم مدیریت برند (bms) بر عملکرد بانک سپه است که با استفاده از متغیرهای مدیریت استراتژیک برند، برندینگ داخلی، برندگرایی، بازارگرایی و نوآوری به عنوان متغیرهای مستقل و سیستم مدیریت برند و عملکرد (عملکرد مشتری و عملکرد بازار) به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی از نوع همبستگی است که با به¬کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مسئولین و معاونین شعب بانک سپه شهر اصفهان می¬باشند و از روش نمونه¬گیری به صورت تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 100 نمونه قابل قبول جمع¬ آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده¬ ها با استفاده از نرم¬افزار spss و lisrel انجام شده و نتایج پژوهش نشان می¬دهد که بازارگرایی بر سیستم مدیریت برند و همچنین بر عملکرد تأثیر دارد ولی تأثیر نوآوری بر سیستم مدیریت برند، سیستم مدیریت برند بر عملکرد و نوآوری بر عملکرد تأیید نشد.

هدف این مطالعه بررسی یک الگوی پژوهشی در خصوص بررسی اثرات آمیخته ی بازاریابی بر ارزش ویژه برند می¬باشد که با استفاده از متغیرهای قیمت، محصول، ترفیع و توزیع به عنوان متغیرهای مستقل و کیفیت درک شده، آگاهی از برند، تداعی برند و وفاداری به برند به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی از نوع همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش مصرف کنندگان محصولات لوازم خانگی برند سامسونگ می باشند و از روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 229 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم-افزار spss و lisler انجام شده و نتایج پژوهش نشان می¬دهد که ترفیع و آگاهی از برند بر کیفیت درک شده تأثیر مستقیم دارد ولی قیمت و محصول بر کیفیت درک شده تأثیرگذار نمی باشد؛ همچنین محصول بر آگاهی از برند تأثیر مستقیم دارد ولی قیمت و توزیع بر آن تأثیرگذار نمی باشد؛ به علاوه، آگاهی از برند بر تداعی برند تأثیرگذار است ولی محصول و ترفیع بر این متغیر تأثیرگذار نمی باشد. کیفیت درک شده و تداعی برند نیز بر وفاداری به برند تأثیر مستقیم می گذارد. باتوجه به افزایش تعدد کالاهای رقابتی ارائه شده از هر طبقه محصول در بازار و فراهم شدن فرصت انتخاب نامحدود برای مشتری، تقریباً در تمامی صنایع، برند و مدیریت برند برای بنگاهها اهمیت فزاینده ای یافته است. ارزش نام و نشان تجاری یک شاخص کلیدی تعیین وضعیت سلامت نام و نشان تجاری شناخته شده است و بازبینی مداوم آن امری مهم در مدیریت موثر نام و نشان تجاری است.برند بنگاه های بزرگ تجاری به دلیل ارتباطی که با مشتریان برقرار می کند در برابر حملات رقبا و تحولات بازار دوام آورده و مقاومت می کنند. لذا هدف این پژوهش معرفی مدل تاثیر امیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند بر وفاداری مشتریان می باشد. مدل ارائه شده در این مقاله از بررسی ادبیات موجود در این زمینه و به ویژه پژوهش هایی که توسط بویل و همکاران (2013) هونگ وساریگولا (2012) طراحی شد.پژوهشگران در پژوهش های آتی خود می توانند از این مدل استفاده کنند.

امروزه به لحاظ ماشینی شدن زندگی، فرسودگی شغلی در بین کارکنان از اهمیت ویژه¬ای برخوردار شده است،از این رو هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه فرسودگی شغلی کارمندان اداره امور مالیاتی استان یزد با توجه به تصویر ذهنی اداره و خصوصیات آن است که با استفاده از متغیرهای تصویر ذهنی اداره و خصوصیات اداره به عنوان متغیر مستقل، و فرسودگی شغلی به عنوان متغیرهای وابسته ، از طریق انجام یک تحقیق میدانی ، مورد بررسی قرار گرفته است. نحوه گردآوری داده ها میدانی،ازطریق پرسشنامه بوده که بین کارمندان اداره امور مالیاتی استان یزد در رده های پستی کارشناسان وکارشناسان ارشد مالیاتی توزیع گردیده که درنهایت 120 پرسشنامه برگشت داده شده توسط کارمندان با استفاده از معادلات ساختاری و تحلیل عاملی به وسیله نرم افزار lisrel8.72مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که تصویر ذهنی بر فرسودگی شغلی تاثیرندارد ، اما از بین شاخصهای خصوصیات اداره تاثیر شاخص آزادی برای تصمیم گیری بر فرسودگی شغلی تائید شد.پژوهش حاضر می¬تواند به دلیل ارائه اطلاعات مفید در مورد کارمندان مالیاتی برای محققان و افراد شاغل در اداره کل امور مالیاتی ارزشمند باشد.

هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی حسابداران می باشد. با استفاده از متغیرهای شناخت شغل، هیجان طلبی و استرس مربوط به شغل (تصمیم گیری، ارزیابی عملکرد، حجم کار و مسئولیت پذیری/ توانایی) به عنوان متغیرهای مستقل و رضایت شغلی به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر بررسی رابطه متغیرها از نوع همبستگی و از نظر ابزار گردآوری داده ها از نوع پیمایشی می باشد که با بکارگیری ابزار پرسشنامه، داده های مورد نیاز جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق حسابداران می باشند که 179 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار lisrel انجام شد و نتایج نشان داد که شناخت شغل بر رضایت شغلی تأثیر مستقیم و معنی دار، هیجان طلبی بر رضایت شغلی بی تأثیر و استرس مربوط به شغل بر رضایت شغلی تأثیر معنی دار و منفی دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که تصمیم گیری، ارزیابی عملکرد و حجم کار بر رضایت شغلی تأثیر معنی داری ندارد؛ اما مسئولیت پذیری/ توانایی بر رضایت شغلی تأثیر معنی دار و منفی دارد. واژه های کلیدی: رضایت شغلی، هیجان طلبی، شناخت شغل، استرس مربوط به شغل، حسابداران

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر آگاهی مصرف کننده در مورد تکنولوزی نانو در صنعت نساجی بر قصد خرید ویاست. ریسک دریافتی مصرف کننده ،قصد خرید مصرف کننده، منافع به کارگیری تکتولوژی نانو در صنعت نساجی،نگرش مصرف کننده در مورد کاربرد تکنولوژی نانو، اعتمادمصرف کننده، دانش مصرف کنند متغیرهای تحقیق بوده و روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش تحقیقی توصیفی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش را فروشگاه های محصولات نساجی نانو تشکیل داده و نمونه مورد بررسی مشتریان این فروشگاه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و تعداد 83 نفر در نظر گرفته شدند و با استفاده از نرم افزار spss18 تجزیه و تحلیل گردید؛ تایید روابط بین متغیر ها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تاییدی و تکنیک مدل سازی pls با استفاده از نرم افزار pls graph2 و نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش سطح نگرش مزایای ادراک شده افزایش یافته و با افزایش مزایای ادراک و سطح دانش مشتریان قصد خرید افزایش پیدا می کند همچنین افزایش ریسک خرید قصد خرید انها را کاهش می دهد.

چکیده با توجه به اهمیت و ضرورت مبحث تبلیغات ، مسئله اصلی این تحقیق ‹‹تعیین عوامل تأثیرگذار بر ادراک مصرف کننده نسبت به تبلیغات تلفن همراه›› در نظر گرفته شده است.با توجه به مدل مفهومی پژوهش ، ده فرضیه به منظور بررسی این هدف تدوین گردید.تحقیق حاضر از بعد هدف ، کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات توصیفی ? پیمایشی است.به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد و بررسی تأیید روابط بین متغیرها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تأییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 انجام شد.بررسی 150 پرسشنامه توزیع شده بین دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد یزد در بهار 1393 نشان می دهد که متغیر های اطلاع رسانی و اعتبار به ترتیب بیشترین تأثیر را بر روی متغیر نگرش نسبت به تبلیغات دارند و متغیرهای ارزش تبلیغات و مشوق ها به ترتیب بیشترین تأثیر را روی قصد استفاده از تبلیغات دارند همچنین تأثیر متغیرهای سرگرمی ، رنج آور بودن و شخصی سازی بر نگرش مصرف کنندگان رد شد و مشخص شد ارزش درک شده از تبلیغات تأثیر مستقیمی بر قصد مصرف کننده نسبت به تبلیغات تلفن همراه دارد. کلمات کلیدی- تبلیغات تلفن همراه ، نگرش نسبت به تبلیغات ، ارزش تبلیغات ، آزردگی از تبلیغات

هدف این پژوهش بررسی تأثیر مسئولیّت اجتماعی، مدیریت ارتباط با مشتری و بازارگرایی بر عملکرد شرکت با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن (bsc) می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و بر حسب روش، تحقیقی از نوع همبستگی است که با به کارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان شرکت های لبنیاتی شهر شیراز می باشد و از روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد120 نمونه قابل قبول از میان 10 شرکت جمع آوری گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و lisrel انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد متغیرهای مدیریت ارتباط با مشتری (41/0)، بازارگرایی (33/0) و مسئولیت اجتماعی (27/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر روی متغیر عملکرد می گذارند.

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین نگرش دانشگاهیان و حرفه ای های حسابداری به لزوم مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق مدیریت سود آنها است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان و حرفه ای های( حسابداران، مدیران مالی و اساتید دانشگاه ) سطح استان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 180 نمونه قابل قبول جمع آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار spss انجام شده و نتایج تحقیق نشان داد که بین مسئولیت پذیری اجتماعی حسابداران حرفه ای و اخلاق مدیریت سود آنها ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد و همچنین بین مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان و اخلاق مدیریت سود آنها ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد. این تحقیق می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق مدیریت سود برای محققان و افراد شاغل در زمینه حسابداری ارزشمند باشد. به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر توانمندسازی روانشناختی بر کارکنان و مشتریان بانک پارسیان حوزه 59 کشور بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، در زمره همبستگی قرار میگیرد. جامعه آماری این تحقیق تمام کارمندان شعب بانک پارسیان در حوزه 59 کشور بود، حجم نمونه از جدول کرجسی و مورگان 103 نفر بدست آمد. نتایج تحقیق نشان داد رضایت کارمند نقش میانجی را بین رابطه توانمندی روانشناختی و رضایت مشتری دارد، رضایت کارمند نقش میانجی را بین رابطه توانمندی روانشناختی و تعهد سازمانی دارد، بین رفتار های توانمند ساز رهبری و توانمندی روانشناختی رابطه مستقیم وجود دارد، توانمندی روانشناختی نقش میانجی را بین رابطه رفتارهای توانمندساز رهبری و رضایت کارمند دارد.

هدف از پژوهش حاضر؛ بررسی تأثیر مولفه های ارزش ویژه برند بر وفاداری و پذیرش افزایش قیمت در بین مشتریان است. مدل این تحقیق با استفاده از متغیرهای یکتایی، ارزش کنونی درک شده، وفاداری قبلی به برند، اعتماد به برند ،کیفیت ادراک شده، تداعی برند، آگاهی از برند، تجربه برند، ارزش ویژه برند، وفاداری آتی به برند، پذیرش افزایش قیمت آتی شکل گرفته است. روش تحقیق این پژوهش؛ از نظر هدف، کاربردی بوده و برحسب روش، تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز به روش تصادفی ساده در بین 400 مصرف کننده برند کوکاکولا در شهرستان یزد جمع آوری شده است. بررسی تأیید روابط بین متغیرها و عوامل از طریق تحلیل عاملی تأییدی و تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار lisrel 8.72 جهت آزمون فرضیهها با هدف سنجش روابط هم زمان، مستقیم یا غیر مستقیم میان متغیرها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که متغیرهای تجربه برند، وفاداری قبلی به برند،آگاهی از برند،کیفیت ادراک شده، ارزش کنونی درک شده، تداعی برند، اعتماد به برند و یکتایی روی هم رفته تأثیر بیشتری روی ارزش ویژه برند داشته و می توان گفت متغیرهای تجربه برند(64/0)، اعتماد به برند (44/0)، ارزش کنونی درک شده(26/0) و آگاهی از برند (10/0) به ترتیب بالاترین تأثیر را روی متغیر ارزش ویژه برند دارند و متغیرهای وفاداری قبلی به برند،کیفیت ادراک شده، یکتایی و تداعی برند تأثیر معنادار نداشته اند.