نام پژوهشگر: حبیب اله میرغفوری
سیدرضا میرحسینی سرجمع حبیب اله میرغفوری
از ویژگی های قرن حاضر، توسعه ی اعجاب آور فن آوری ارتباطات و اطلاعات و به کارگیری آن برای افزایش سرعت و کیفیت در ارائه ی خدمات می باشد. در این میان، خدمات بانکداری الکترونیکی بازار رقابتی را برای این مراکز به وجود آورده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت مشتریان از کیفیت خدمات الکترونیکی شعب بانک کشاورزی استان یزد و ارائه راهکارهایی برای بهبود آن.فصل دوم مروری بر ادبیات تحقیق می باشد که از 2 قسمت به شرح ذیل تشکیل شده است. در قسمت اول این فصل، به تعریف رضایت مشتریان و کیفیت خدمات پرداخته شده است. سپس، مدل های اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه شده است. بررسی مطالعات انجام شده در زمینه ی اندازه گیری کیفیت خدمات الکترونیکی بانک ها در دو قسمت مطالعات داخلی و مطالعات خارجی نیز قسمت دوم این فصل را تشکیل می دهد. در فصل سوم از این تحقیق جامعه ی آماری، روش تحقیق، ابزار گردآوری داده ها و پایایی و روایی آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات آماری و رتبه بندی مولفه های کیفیت خدمات الکترونیکی بانک های کشاورزی استان یزد نیز در فصل چهارم آورده شده است. در نهایت نیز، نتیجه گیری و پیشنهادات فصل پنجم تحقیق را به خود اختصاص می دهد فرضیات پژوهشی که این طرح به دنبال آزمون آن هاست شامل 2 فرضیه ی کلی و 3 فرضیه ی جزئی به شرح زیر استقلمرو مکانی این تحقیق را شعب بانک کشاورزی استان یزد و قلمرو زمانی آن را پاییز و زمستان سال 1389 تشکیل می دهد. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای هم چون کتاب، مجله ها، و گزارش های علمی و پایان نامه ها از پرسش نامه و مصاحبه نیز به عنوان ابزاری جهت بررسی کیفیت خدمات بانکداری الکترونیکی بانک کشاورزی استان یزد از دیدگاه کاربران استفاده شده است. این پرسش نامه برگرفته از مدل e-servqual است که ابزاری پرکاربرد و توانمند برای سنجش کیفیت خدمات سازمان های خدماتی مجازی است.
محمدباقر جعفری سید محمود زنجیرچی
در دهه گذشته به دلیل تغییرات سریع تکنولوژیکی و پویایی محیط، رقابتهای جهانی به سرعت افزایش می یابد. امروزه سازمانها تنها با برنامهریزی استراتژیک مناسب و بهبود مستمر در راستای اهداف استراتژیک خود میتواند به عنوان سازمانهای برتر معرفی شوند و به بقای خود ادامه دهند. بهبود مستمر مستلزم نوآوری و اصلاح ضعفهای سازمانها است. معرفی و انجام طرحهای پژوهشی و پروژههای بهبود به سازمانها در رسیدن به این هدف کمک میکند. از طرفی محدودیت منابع و زمان دست سازمانها را برای انجام تمامی طرحها و پروژهها میبندد. در این تحقیق سعی شده است الگویی نظامند ارائه گردد تا با استفاده از آن سازمانها بتوانند به گونهای سیستماتیک و به صورت کیفی و کمی طرحها و پروژههای خود را مورد ارزیابی قرار دهند و مناسبترین طرح را برای رسیدن به اهداف خود انتخاب کنند. به منظور ارائه یک نمونه واقعی از الگوی پیشنهادی، مطالعه موردی بر روی اداره کل تعاون استان یزد پیادهسازی شده و نتایج آن تشریح شده است. در ابتدا سعی شد که مهمترین شاخصها با توجه به ویژگیهای عملکردی اداره تعاون و با توجه به رویکرد کارت امتیازی متوازن برای اولویتبندی پروژهها استخراج گردد. سپس وزن مناظر و شاخصها و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها در محیط خاکستری اندازهگیری شد. در نهایت الگوی پیشنهادی و خروجیهای آن در اختیار مدیران این اداره قرار گرفت تا با توجه به مزایای آن، این الگو برای اولویتبندی پروژههای آتی سازمان مورد استفاده قرار دهند.
مهسا عسکری حبیب اله میرغفوری
امروزه بشر بر این امر معترف است که دانش جزء جدایی ناپذیر زندگی در تمامی ارکان است. از این رو سازمان ها باید در جهت کسب، اشاعه و اجرای صحیح دانش های داخلی و خارجی در جهت منافع سازمان خود کوشش نمایند. یکی از این دستاوردهای دانش نوآوری است. ارتباط نزدیک این دو باعث می شود تا سازمان به استفاده از دانش برای رسیدن به نوآوری بهره گیرد. دنیای حریص امروز نیازمند ایده های جدید و نوآوری در عرصه های گوناگون است تا به عملکرد برتر و بهتر نسبت به همترازان و رقبای خود دست یابد و به این طریق از آن ها پیشی گیرد و ادامه ی حیات خود را تضمین کند. یکی از صنایع مهم هر کشوری صنایع تولیدی آن است و زنجیره تأمین از ارکان مهم سازمان تولیدی محسوب می شود. بنابراین نیاز به استفاده از دانش برای ایجاد نوآوری در زنجیره تأمین سازمان های تولیدی علی الخصوص صنعت خودرو به شدت احساس می شود. سازمان های تولیدکننده ی خودرو نیاز دارند به اثرات هر کدام از انواع نوآوری زنجیره تأمین خود واقف شوند و تلاش و سرمایه گذاری های خود را بر روی آن معطوف سازند تا عملکرد خود را دستخوش تحولات مثبت قرار دهند. از آن جایی که منابع سازمان ها محدود است باید سرمایه گذاری های خود را در جهت ارتقای عملکرد خود متمرکز کنند و به این طریق باید زمینه های نوآوری را شناخته و در مسیر نوآوری های سودآور قدم نهند. تحقیق حاضر، به شناسایی اثرات ابعاد مدیریت دانش روی ایجاد نوآوری و همچنین اثراتی که انواع نوآوری می تواند روی عملکردهای گوناگون زنجیره تأمین شرکت ایران خودرو دیزل و نهایتاً عملکرد مالی این شرکت داشته باشد را مورد بررسی قرار می دهد تا الگوی بدست آمده بتواند راهگشای این شرکت در تصمیم گیری های سرمایه گذاری در جنبه های مختلف زنجیره تأمین باشد. نتایج تحقیقات انجام گرفته با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده با نرم افزار آموس نشان می دهد که کسب دانش روی نوآوری فرآیند و بازاریابی اثر مثبت گذاشته و از سوی دیگر تسهیم دانش روی نوآوری محصول و سازمانی اثر مثبتی دارد. نوآوری ها نیز هر کدام به طریقی منجر به عملکرد نوآورانه، بازار، تولیدی و مالی می شود. از میان نوآوری ها، نوآوری بازاریابی و محصول به طور مستقیم روی عملکرد مالی تأثیرگذار بوده اند. تحقیق حاضر با ارائه ی مدلی به بیان کلیه روابط بین ابعاد مدیریت دانش، انواع نوآوری و انواع عملکرد پرداخته است.
زهره امین آبشوری حبیب اله میرغفوری
ریسک اعتباری یکی از مهمترین ریسکهای موجود در نظام بانکی و عامل بسیاری از بحرانهای ایجاد شده در این نظام است. ریسک اعتباری به احتمال قصور وام گیرندگان در بازپرداخت وامهای دریافتی اشاره دارد. از این رو برای بانکها شناخت متقاضیان تسهیلات اعتباری پیش از اعطای وام، وظیفه ای بسیار حیاتی و حائز اهمیت می باشد. در این زمینه و به منظور طبقه بندی اعتباری متقاضیان تسهیلات، روشهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است و همواره افزایش دقت و صحت این روشها مدنظر محققین بوده است. نظر به قابلیتهای قابل توجه فنون داده کاوی در طبقه بندی و پیش بینی، امروزه استفاده از این فنون در مسائل مربوط به ارزیابی ریسک اعتباری، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. لذا در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از ابزارهای داده کاوی که شامل سه روش رگرسیون لجستیک، شبکه عصبی تابع شعاع مدار و درخت تصمیم (درخت تقسیم و رگرسیون) می باشند، شرکت های کوچک و متوسطی که از یکی از بانک های دولتی کشور اقدام به دریافت وام کرده بودند براساس وضعیت بازپرداخت وام خود به دو دسته مشتریان خوش حساب و بدحساب طبقه بندی شوند. با استفاده از این روشها متغیرهای مهم موثر بر ریسک اعتباری شرکتها مشخص شد و در پایان میزان صحت طبقه بندی این روشها با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. با مقایسه این روشها این نتیجه به دست آمد که روش شبکه عصبی تابع شعاع مدار دارای عملکرد بهتری نسبت به دو روش دیگر در طبقه بندی مشتریان حقوقی تسهیلات اعتباری بانکی است.
مرتضی حسینی فیروزآبادی علی مروتی شریف ابادی
امروزه شرکت ها به ایجاد و برقراری روابط کاری بلند مدت با تأمین کنندگان امیدوار هستند. بنابراین، انتخاب تأمین کننده یکی از بخش های اصلی تصمیم گیری در مدیریت زنجیره تأمین است. از آن جا که تأمین کنندگان زیادی با معیارهای بسیاری وجود دارند؛ بنابراین غیر ممکن است که بهترین راه برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان را پیدا کرد. از همین رو در مطالعات مختلف محققان از روش ها، متغیرها، معیارها و عوامل مختلفی برای انتخاب تأمین کنندگان استفاده می کنند. در این تحقیق در ابتدا، ادبیات موضوع ارزیابی و انتخاب تأمین کننده مرور و شناسایی معیارهای ارزیابی تأمین کنندگان انجام می شود. از آن جا که معیارهای جمع آوری شده بسیار زیاد هستند و کارشناسان توانایی مقایسه دو به دوی آن ها را ندارند، ضروری است که اهمیت هر یک از معیارها دانسته شود تا اساسی ترین معیارها برای تحلیل بیشتر انتخاب شود. مدل سازی ساختاری تفسیری برای در نظر گرفتن نظرات کارشناسان در تعیین روابط متقابل میان معیارها به کار می رود. با استفاده از این مدل معیار های ظرفیت و امکانات تولید تأمین کننده، کالاها یا برندهای مشهورتر، صداقت تأمین کننده، خدمات پس از فروش و کیفیت به عنوان تأثیرگذارترین معیارها برای ارزیابی تأمین کنندگان در شرکت مس سرچشمه به دست آمده اند. در نهایت به وسیله روش ویکور فازی رتبه بندی تأمین کنندگان انجام می شود.
محمدتقی دهقانی تفتی حبیب اله میرغفوری
چکیده ندارد.
میثم شفیعی رودپشتی حبیب اله میرغفوری
چکیده ندارد.
زهرا صادقی آرانی حبیب اله میرغفوری
چکیده ندارد.
منیژه فیضی پورنامقی حبیب اله میرغفوری
چکیده ندارد.