نام پژوهشگر: وحید شمس آبادی
وحید شمس آبادی پیمان افراسیاب
شناخت تغییرات مکانی هدایت هیدرولیکی در بسیاری از فرآیندها از جمله طراحی پروژه های زهکشی ضروری می باشد. این مطالعه به منظور بررسی تغییرات مکانی هدایت هیدرولیکی در زمینی به مساحت 5000 مترمربع انجام گرفت. داده ها در دو نوع خاک شخم نخورده و شخم خورده و در دو مقیاس مختلف برداشت گردید. در مقیاس بزرگ در خاک شخم نخورده و شخم خورده به ترتیب 47 و 111 نقطه و در مقیاس کوچک در هر دو نوع خاک به طور جداگانه 66 نقطه برداشت گردید. سه روش کریجینگ، لوگ کریجینگ و وزن دهی معکوس فاصله (idw) برای تخمین و میان یابی مورد استفاده و مقایسه قرار گرفت. برای مقایسه ی روش ها از تکنیک اعتبارسنجی متقابل (cross-validation) با معیارهای ارزیابی میانگین قدر مطلق خطا (mae)، میانگین انحراف خطا (mbe) و جذر میانگین مربعات خطا (rmse) استفاده گردید. نتایج نشان داد که نیم تغییرنمای هدایت هیدرولیکی در مقیاس بزرگ در خاک شخم نخورده در در هر دو حالت لگاریتمی و غیرلگاریتمی از مدل کروی پیروی می کند. همبستگی مکانی نیز ضعیف می باشد. درخاک شخم خورده در مقیاس بزرگ نیم تغییرنما در هردو حالت از مدل گوسی تبعیت می کند. در این حالت نیز همبستگی مکانی قوی می باشد. نیم تغییرنمای هدایت هیدرولیکی در مقیاس کوچک در خاک شخم نخورده در هردو حالت لگاریتمی و غیرلگاریتمی از مدل خطی پیروی می کند در این حالت همبستگی مکانی ضعیف می باشد. با شخم زدن زمین در مقیاس کوچک نیم تغییرنما در حالت لگاریتمی از مدل نمایی و در حالت غیرلگاریتمی از مدل کروی پیروی می کند و همبستگی مکانی ضعیف می باشد. نتایج حاصل از اعتبار سنجی متقابل نیز حاکی از این است که در بین روش های استفاده شده روش کریجینگ تخمین دقیق تری از هدایت هیدرولیکی را فراهم می نماید.