نام پژوهشگر: امیرحسین چیذری
احسان فهندژسعدی سید ابوالقاسم مرتضوی
شکر در ایران یکی از محصولات اساسی است که به لحاظ سهم ان در تولید محصولات کشاورزی و نقش ان در تامین کالری مورد نیاز خانوار همواره مورد حمایت دولت بوده است. میزان وابستگی گروه های کم درامد به انرژی دریافتی از قند و شکر، به مراتب بیشتر از گروه های پردرامد است. در چند سال اخیر به علت واردات بی رویه، با مازاد عرضه شکر روبرو بوده ایم، که این باعث تعطیلی کارخانجات چغندرقندی تولید شکر شده است. که پیامدهایی منفی، داشته است. نیاز کشور به شکر تا سال 1390 در انبارهای کارخانه ها وجود دارد. در واقع انبارهای کارخانه ها مملو از شکر هستند و بازاری برای فروش ان وجود ندارد. اهداف اصلی این تحقیق بررسی، تحلیل و ارائه راه حل ها و پیشنهاداتی برای مشکلات مربوط به بازار شکر ایران می باشند. فرضیات تحقیق عبارتند از وجود رابطه، مثبت بین قیمت داخلی شکر با مقادیر عرضه داخلی و واردات آن و منفی با مقدار تقاضای داخلی ان، در توابع مربوطه. از داده های سری های زمانی سالیانه، محدود به سال های 1385- 1355 استفاده شده است. توابع به شکل خطی لگاریتمی و با استفاده از روش ardl براورد شده اند. نتایج نشان دادند که فرضیات مربوط به توابع عرضه، واردات و تقاضا به ترتیب در کوتاه مدت رد نمی شود. و در بلندمدت، قابل ازمون شدن نمی باشد. در کوتاه مدت رد می شود. و در بلندمدت رد نمی شود. در کوتاه مدت رد نمی شود. و در بلندمدت رد می شود. شاخص قیمت خرده فروشی شکر در کوتاه مدت دارای اثر منفی و در بلندمدت بی اثر بر مقدار تقاضای داخلی شکر می باشد. کالای شکر در کوتاه مدت و بلندمدت یک کالای ضروری می باشد. سال های بحرانی (متغیر مجازی) (سال های انقلاب و جنگ) در کوتاه مدت و بلندمدت دارای اثر منفی بر مقدار تقاضای داخلی شکر می باشد. وابستگی تقریبا شدید تولید در دو سال پیاپی در کوتاه مدت برقرار می باشد. قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات در کوتاه مدت دارای اثر مثبت بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. کل سطح زیرکشت چغندرقند و نیشکر در کوتاه مدت دارای اثر مثبت بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. سال های بحرانی در کوتاه مدت بی اثر بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. .بین متغیرهای تابع عرضه (متغیر مستقل و متغیرهای وابسته) در بلندمدت رابطه ای وجود ندارد. مقدار واردات سرانه شکر با سه وقفه در کوتاه مدت دارای اثر منفی بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. نسبت قیمت جهانی شکر به قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات در کوتاه مدت و بلندمدت دارای اثر منفی بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. تولید ناخالص داخلی سرانه در کوتاه مدت دارای اثر منفی و در بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. تولید داخلی سرانه شکر در کوتاه مدت و بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. سال های بحرانی (متغیرمجازی) در کوتاه مدت دارای اثر مثبت و در بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد در پایان پیشنهاد شده است که به زیرساخت های تولید و جهت دهی مناسب مصرف محصول شکر به طور علمی توجه و پژوهش هایی کاربردی در مورد جنبه های مختلف اقتصادی ان، مثل حمل و نقل، انبارداری، اصلاح و بهترسازی ساختار بازار انجام شود. به عنوان راه حل در صورت امکان، با قرار دادن واردات بر مبنای تولید داخلی، و یا با فرض ثابت ماندن قیمت جهانی شکر، با تنظیم کردن قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات، مقدار واردات لازم را انجام داد، تا تعادل در بازار داخلی شکر برقرار شود.
حامد نجفی علمدارلو امیرحسین چیذری
همواره پارامترهای اقلیمی بر روی عملکرد محصولات اثر گذاشته اند و تغییر در مقدار این پارامترها همواره باعث تغییر در عملکرد و در نتیجه متغیرهای اقتصادی میگردد. بنابر اهمیتی که تغییراقلیم بر ساختار محیطی کره زمین و ساکنین آن داشته و خواهد داشت، تلاش جهت شناخت چگونگی رخدادهای آن امری مسلم است. تغییرات اقلیمی باعث تغییر در عملکرد گیاهان زراعی می گردد و از این طریق عرضه محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. از این رو تغییر در این باعث تغییر در قیمت ها، رفاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و در نهایت تغییر رفاه جامعه می گردد. رفاه به صورت مجموع مازاد مصرف کننده و مازاد تولیدکننده تعریف می شود. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق شهرستان مراغه و ایستگاه هواشناسی این شهرستان است، که داده های مورد نیاز از سال 1362 تا 1385 جمع آوری شده است. در این تحقیق ابتدا حساسیت پارامترهای اقلیمی بر روی عملکرد با استفاده از مدل لگاریتمی بررسی شده است، سپس توابع عرضه و تقاضای گندم به همراه یک تابع قیمت در یک دستگاه معادلات همزمان و مدل تارعنکبوتی، با استفاده از روش 3sls تخمین زده شده است. در این تحقیق رابطه بین اقلیم و رفاه با استفاده از روابط ریاضی به دست آورده شده است، که با هر سناریوی اقلیمی، در هر منطقه و برای هر محصول می توان رابطه بین تغییرات اقلیم و رفاه جامعه را به دست آورد. با توجه به اثرات تغییراقلیم پیشنهاد می گردد که سازگاری های لازم با این پدیده صورت پذیرد، برای مثال تغییر در الگوی کشت، استفاده از انرژی های پاک و آموزش به کشاورزان می تواند مناسب باشد.
علی کرامت زاده امیرحسین چیذری
چکیده: در شرایط فعلی یکی از مسائل مهم و نیازهای اساسی در مدیریت و بهره برداری از منابع آب کشور علاوه بر مدیریت عرضه و تأمین آب مورد نیاز بخشهای مختلف، مدیریت تقاضای آب به عنوان رویکرد جدید مدیریت منابع آب می باشد که اخیراً تلاش برنامه ریزان بخش آب به آن معطوف گشته است. یکی از راهکارهای دستیابی به اهداف مدیریت تقاضای منابع آب، توجه به جنبه های اقتصادی و از جمله بازارهای آب می باشد که منجر به تخصیص بهینه آب بین متقاضیان و مصارف مختلف و ایجاد انگیزه برای صرفه جویی در مصرف و جلوگیری از اتلاف آن می شود. مکانیسم بازار برخلاف نقش و سابقه طولانی که در تخصیص منابع و کالاها ایفا کرده در حوزه تخصیص منابع آب مورد کم توجهی سیاست گذاران و برنامه ریزان قرار گرفته و از لحاظ تاریخی نیز بهره برداری از منابع آب در کشور به گونه ای شکل گرفته که باعث شده بازار مناسبی برای این نهاده توسعه پیدا نکند، تا بتواند قیمت اقتصادی آب را معین و مبنای معامله قرار دهد، در عمل نیز تخصیص آب بین بهره برداران در اکثر نقاط کشور تحت مدیریت دولت و غالباً بر اساس ضوابط سیاسی ـ اجتماعی بجای معیارهای اقتصادی صورت می گیرد. لیکن این نوع مدیریت منابع آب منجر به تخصیص غیربهینه آن در سطح کشور شده است. به همین دلیل و برای رهایی از این مشکل، در مطالعه حاضر به بررسی بازار آب و تحلیل اثرات اقتصادی آن در مناطق مختلف اراضی پایاب سد شیرین دره در استان خراسان شمالی پرداخته شده است. در این مطالعه از یک طرف با استفاده از روشهای برنامه ریزی ریاضی هنجاری (nmp) در دو حالت قطعی و فازی الگوی کشت بهینه تعیین و ارزش سایه ای منابع تولید برآورد و سپس با استفاده از مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی (pmp) مدل کالیبره ایجاد و معادله تقاضای آب در دو حالت قطعی و فازی برآورد گردیده است. از طرف دیگر با استفاده از اطلاعات سری زمانی بارندگی و اطلاعات منابع مختلف آبی نظیر حقابه سد، آب مازاد سد، رودخانه و چاه میزان عرضه آب در قالب سناریوهای مختلف سال زراعی نرمال و خشکسالی تعیین شده و قیمت تعادلی بازار آب در دو بازار آب بین منطقه ای و بازار آب درون منطقه ای در دو حالت قطعی و فازی برآورد گردیده است. سپس به بررسی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از اعمال قیمت تعادلی آب در منطقه مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بالاترین ارزش اقتصادی نهاده آب در شرایط نرمال و خشکسالی در مدل nmp قطعی بترتیب معادل 711 و 3303 ریال به ازای هر مترمکعب می باشد. قیمت تعادلی نهاده آب در بازار آب بین منطقه ای در مدل pmp قطعی در شرایط نرمال و خشکسالی بترتیب معادل 416 و 571 ریال به ازای هر مترمکعب برآورد گردیده و کل حجم مبادلات نیز معادل 24 و 22 درصد از کل آب مصرفی مناطق می باشد که ایجاد بازار آب بین منطقه ای رفاه کل مناطق را به میزان 2640 و 1182 میلیون ریال و مجموع کل سود حاصل از کشت محصولات را نیز به میزان 12 و 23 درصد در شرایط نرمال و خشکسالی افزایش خواهد داد. در این مطالعه از اطلاعات سال زراعی 87-1386 که از طریق مصاحبه و تکمیل 187 پرسشنامه جمع آوری گردیده، استفاده شده و نتایج مطالعه نیز پس از بررسی، تبیین مدلها و تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از بسته نرم افزاری gams استخراج گردیده است. کلمات کلیدی: بازار آب، تقاضای آب، عرضه آب، قیمت تعادلی نهاده آب، سد شیرین دره.
پویان مهدیان سید ابوالقاسم مرتضوی
بخش کشاورزی، نقش اساسی را در توسعه هر کشور ایفا میکند. در کشور ما یکی از موانع اصلی توسعه کشاورزی پراکنش و خرد بودن اراضی است. زمینهای زراعی استان مازندران که سهم قابل توجهی در تولید کشاورزی دارد نیز عمدتاً خرد و پراکنده است. خرد بودن اراضی باعث تشدید فقر و توسعهنیافتگی میشود. تحقیق حاضر تاثیر یکپارچهسازی اراضی را بر مزیت نسبی و عملکرد محصولات زراعی سویا، کلزا و گندم بررسی میکند. در این پژوهش با استفاده از روش ماتریس تحلیل سیاستی، فرآیند یکپارچهسازی اراضی بر مزیت نسبی تولید بررسی و شاخصهای هزینه منابع داخلی، ضریب حمایت اسمی بر محصول، ضریب حمایت اسمی بر نهاده و ضریب حمایت موثر در اراضی خرد و یکپارچه استان محاسبه شده است. جهت مقایسه عملکرد در اراضی خرد و یکپارچه آزمون t بهک.....
هاشم امینی شال امیرحسین چیذری
در این تحقیق با توجه به نقش تولید شیر و پرورش صنعتی گاو شیری در امنیت غذایی و تولید ناخالص ملی و همچنین جایگاه استان تهران در بخش دامپروری کشور ایران، به بررسی شاخص های اقتصادی تولید شیر در شهرستان های پاکدشت و ری، در جنوب استان تهران، پرداخته شده است. برای این منظور کارایی دامداریهای شیری با استفاده از روش تحلیل فراگیر دادهها (dea) مورد ارزیابی قرار گرفت و بهرهوری کل دامداریها نیز با استفاده از شاخص ترنکوئیست- تیل اندازهگیری شد. همچنین شاخص های مدیریت و مکانیزاسیون واحد ها با استفاده از فنون تصمیمگیری چندشاخصه (madm)، اندازهگیری شد. جهت بررسی تأثیر نهادههای مختلف و تأثیر مدیریت و بهرهوری کل بر تولید و سوددهی، توابع تولید و سود شیر، با روش حداقل مربعات معمولی (ols)، تخمین زده شدند. جمعآوری آمار و اطلاعات این تحقیق با روش های مطالعه اسنادی، مشاهده و مصاحبه حضوری انجام شد. نتایج محاسبه کارایی با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس و بر مبنای حداقلسازی استفاده از نهاده ها نشان داد که نیمی از دامداریها از لحاظ فنی کارا بودند؛ اما میانگین سطوح کارایی تخصیصی و اقتصادی دامداریها به ترتیب برابر با 45/0 و 42/0 بود. نتایج بررسی بازده نسبت به مقیاس نشان داد که 37 دامداری بازده افزایشی، 2 دامداری بازده کاهشی و 26 واحد بازدهی ثابت نسبت به مقیاس داشتند. میانگین بهرهوری کل در دامداریها نیز برابر با 92/0 محاسبه گردید و میانگین شاخصهای مدیریت و مکانیزاسیون در دامداریها به ترتیب برابر با 55/0 و 65/0 به دست آمد. نتایج تخمین توابع تولید و سود نشان داد؛ مدیریت و بهرهوری اثرات مثبت و معنیداری بر تولید و سوددهی دارند. در میان متغیرهای گنجانده شده در تابع تولید، دو نهاده خوراکی، کنسانتره و یونجه مصرفی و در ادامه نیروی کار به ترتیب بیشترین کشش را با تولید شیر داشتند. نشان داده شد؛ نهاده سوخت بیش از حد و در منطقه غیر اقتصادی تولید مصرف میشود. همچنین نتایج تابع سود نشان داد که قیمت سوخت پس از یونجه بیشترین تاثیر منفی را بر سوددهی دامداریها دارد؛ از طرف دیگر قیمت کنسانتره، دستمزد نیروی کار و هزینه هر بار تلقیح، اثر مثبت بر سوددهی داشتند.
فهیمه غریب سید ابوالقاسم مرتضوی
در کشور ما صنعت مرغداری جهت رسیدن به یک ثبات نسبی و دستیابی به یک تولید انبوه راه درازی در پیش دارد و نیازمند یک برنامه ریزی مدون علمی است که با رسیدن به مطلوبیت کیفی و کمی بتواند جایی را برای ماندگاری خود باز کند. این امر محقق نمی گردد مگر با توجه به ثبات نسبی قیمت ها و پیش بینی دقیق قیمت طیور که از طریق کاهش نوسانات قیمتی باعث تخصیص بهینه منابع، افزایش کارایی، افزایش منافع مرغداران و در نهایت باعث افزایش درآمد آنها می شود. چنانچه یک پیش بینی قابل قبولی از قیمت های آتی مرغ در دست باشد می تواند زمینه را برای تدوین و طراحی برنامه موثرتری جهت تنظیم بازار مرغ فراهم نماید که به سبب آن عملیات ذخیره سازی مرغ و عرضه مجدد آن یعنی در دسترس بودن کالا، قبل از آنکه قیمت ها به نقطه بحرانی برسند، صورت پذیرد. در این راستا، هدف اصلی این پژوهش یافتن بهترین مدل برای پیش بینی قیمت ماهانه گوشت مرغ است تا با پیش بینی به موقع قیمت ها از بروز نوسانات زیاد آن جلوگیری گردد. بدین منظور روش arima و شبکه های عصبی مصنوعی برای پیش بینی بکار گرفته شد. در قدم بعد برای بهبود ساختار شبکه عصبی، از روش الگوریتم ژنتیک استفاده شد. برای مقایسه روشهای ذکر شده معیارهای rmse، mae، mape و tic مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس تمامی معیارهای فوق مدل ترکیبی نسبت به مدل های منفرد (arima و شبکه عصبی) دارای خطای کمتری در پیش بینی قیمت بود.
حسن منصوری سید ابوالقاسم مرتضوی
اندازه گیری بهره وری ماهیان قزل آلا به دلیل اهمیت این آبزیان در تولید غذای با کیفیت و کم عارضه و یا حتی بی عارضه برای کشور اهمیت دو چندان پیدا می کند به این نحو که با شناسایی موانع و محدویت های قابل رفع موجود در تولید این محصول ارزشمند و ارائه ی آن به بهره برداران نسبت به تشویق تولید کننده گان برای کسب سود و همچنین تولید بیشتر با همان منابع موجود اقدام نمود و این امر در شیلات، بدلیل قابل کنترل بودن نهاده ها ، بسیار مهم است. استان زنجان به دلیل برخورداری از شرایط اقلیمی مناسب و نزدیکی با مرکز کشور و همجواری با استان های شمالی واستان های مرزی غرب و شمالغرب و در نتیجه وجود رودخانه بزرگ و پر آب قزل اوزن ومنابع آبی زیر زمینی فراوان و همچنین میانگین بارندگی بالاتر از میانگین سالانه کشوری و رودخانه ها و چشمه های آب با دبی بالا و برخورداری از هوای خنک که شریط مطلوبی برای تکثیر و رشد ماهیان سرد آبی مانند قزل آلا بوجود می آورد، دارای استعداد لازم جهت توسعه پرورش این قبیل آبزی ها می باشد. با توجه به ضرورت افزایش تولید در صنعت پرورش آبزیان، در مطالعه حاضر با هدف سنجش میزان بهره وری و کارایی واحد های تولیدی وشناسایی علل بالا و یا پایین بودن کارایی و بهره وری پرورش ماهیان قزل آلا در استان زنجان، تعیین مجموعه واحد های دارای کارایی وبهره وری بیشتر به منظور الگو شدن برای واحدهای ناکارا و دارای بهره وری پایین، هدف گذاری برای واحدهای ناکارا بر اساس اطلاعات واحدهای کارا و دست یابی به راه های افزایش تولید گوشت ماهی از طریق تخصیص بهینه عوامل واحدهای پرورش ماهی به بررسی بهره وری واحد های پرورش ماهی استان زنجان، با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها )ِdea) پرداخته ایم. برای طراحی مدل ابتدا متغیر های اصلی مورد مطالعه تعیین شد. بدین منظور در مرحله اول واحد های پرورش ماهی در استان زنجان با توجه به سابقه تولیدی وتداوم تولید در طول دوره مورد مطالعه به دو گروه تفکیک شدند. گروه اول شامل تولید کنندگانی که بیش از دو سال سابقه تولید مداوم داشته و از واحد تولیدی خوددرطول دوره مورد مطالعه بهره برداری می نمودند و گروه دوم شامل بهره برداران با سابقه تولیدی کمتر از دوسال و در بخشی از سال از تولید صرف نظر کرده و به تولیدسایر محصولات اقدام نموده اند ، به عبارت دیگر این واحدها واحدهای جانبی و مکمل برای واحدهای تولیدی اصلی آنها می باشند . در ادامه گروه اول که واحد های مورد نظر ما بودند و تعداد آنها 21 واحد بوده که در شهرستان های زنجان و ابهر و خدابنده و ماه نشان فعالیت می نمودند را انتخاب نموده و گروه دوم را از دایره تحقیق حذف نمودیم. در مرحله بعد متغیر های مربوط تعریف گردیده و در مدل وارد شدند. متغیرهای مورد بررسی عبارتند از: تعداد بچه ماهی، مقدار خوراک ماهی ، دبی آب مورد استفاده برای تولید برحسب لیتر در ثانیه، تعداد نفر روز نیروی کار شاغل در واحد، تعداد سرویس استفاده شده جهت حمل و نقل و بازار یابی و تبلیغات و قیمت نهاده های به کار رفته در تولید. ستاده نیز میزان محصول تولیدی می باشد. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه مستقیم با مدیران واحد های تولیدی استان جمع آوری شده است. با استفاده از داده های فوق مقادیر مربوط به بهره وری و کارایی و تغییرات آنها و تخمین تابع تولید، به کمک نرم افزارهایdeap 2.1 ،shazam وfrontier4 و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس برای سال های 86-1385 محاسبه گردید. نتایج مطالعه نشان داد که دردوره مورد بررسی بیش از دو سوم واحدها در بکارگیری از نهاده ها دارای بهره وری مطلوب و کارایی تکنیکی مناسب می باشند ولی از نظر کارایی تخصیصی و اقتصادی وضعیت کمی نامطلوب است که مدیران واحدها بایستی با استفاده از اطلاعات قیمتی نهاده ها ترکیب بهینه نهاده ها را که با هزینه معین تولید بیشتری رانتیجه دهد انتخاب نمایند.
هومن رضایی ابوالقاسم مرتضوی
چکیده ندارد.
مرضیه پورعبدالله امیرحسین چیذری
چکیده ندارد.
شبنم معصوم زاده امیرحسین چیذری
چکیده ندارد.
معصومه حاجی حیدری امیرحسین چیذری
چکیده ندارد.
حیدر نیامنش امیرحسین چیذری
چکیده ندارد.
یونس میرجلیلی صادق خلیلیان
چکیده ندارد.
سمیه ابوالحسنی یاسوری امیرحسین چیذری
چکیده ندارد.
اسماعیل فلاحی صادق خلیلیان
بررسی نهاده های تولید از جمله انرژی، می تواند از نقطه نظر اتخاذ تصمیم صحیح در برنامه ریزی های اقتصادی، مفید واقع شود. در پژوهش حاضر، با لحاظ نمودن نهاده ی مهم انرژی در تابع تولید بخش کشاورزی، ضمن ممانعت از مسائل و مشکلات مربوط به برآورد پارامترهای مدل ناشی از حذف متغیر، به تحلیل اثر این نهاده در تولید بخش کشاورزی پرداخته شده است. در این مطالعه، در ابتدا به-منظور سازگار نمودن آمارهای مورد استفاده با تعریف تابع تولید و اجتناب از مواجهه با اریب ضرایب، تولید بالقوه (به جای استفاده از تولید بالفعل) با به کارگیری روشی ترکیبی که در واقع تلفیق دو روش "روند تولید واقعی" و "خط روند بین اوج های تعدیل شده" می-باشد، برآورد شده است. در مرحله ی بعد به منظور برآورد تابع تولید، و نیز عدم مواجهه با رگرسیون کاذب، روش خودتوضیح با وقفه های گسترده (ardl) – به دلیل برتری این رهیافت نسبت به روش های آلترناتیو- در چارچوب فرم تبعی کاب- داگلاس به کار گرفته شده است. تحلیل های مطالعه ی حاضر، تحت دو سناریوی متفاوت طر ح ریزی شده است. در سناریوی نخست، نهاده ی انرژی به صورت کلی در کنار دو نهاده ی نیروی کار و سرمایه به عنوان متغیر توضیحی وارد الگو شده است. در سناریوی دوم، به منظور فراهم نمودن زمینه ی تحلیل اثر جداگانه ی هر یک از حامل های انرژی (فرآورده های نفتی و برق)، حامل های یاد شده به تفکیک، در کنار نهاده های نیروی کار و سرمایه به عنوان متغیر مستقل الگو وارد شده است. در هر یک از سناریوهای مورد نظر، الگوی پویای ardl، رابطه ی بلندمدت، الگوی تصحیح خطای کوتاه مدت و نیز مقایسه ی اهمیت نسبی ضرایب برآورد شده از طریق محاسبه ی ضرایب استاندارد شده، به بحث گذارده شده است. نتایج حاصل از برآورد ضرایب الگو در سناریوی اول حاکی از اثر معنی دار و مثبت هر یک از نهاده ها و از جمله انرژی بر ارزش افزوده ی بالقوه ی بخش کشاورزی طی دوره ی مورد مطالعه (1383-1346) بوده است؛ به طوری که ضرایب بلندمدت برای نهاده های نیروی کار، سرمایه و انرژی به ترتیب برابر 0/34، 15 و 0/48 برآورد شده است. همچنین مقدار ضرایب استانداردشده برای نهاده های مذکور به ترتیب معادل 0/034، 0/17 و 0/83بوده که گویای اهمیت نسبی بالای نهاده ی انرژی نسبت به دیگر نهاده ها بوده است. از سوی دیگر، در سناریوی دوم، ضرایب بلندمدت برآورد شده برای نهاده-های نیروی کار، سرمایه، فرآورده های نفتی و برق، معنی دار و به ترتیب معادل 0/29، 0/11، 0/06 و 0/45 بوده که بر تأثیر مثبت بلندمدت هر یک از نهاده های یادشده و از جمله فرآورده های نفتی و برق بر تولید بخش کشاورزی در دوره ی موردنظر، صحه گذاشته است. همچنین در این سناریو، مقدار ضرایب استاندارد شده برای هر یک از نهاده های یادشده، به ترتیب برابر 0/029، 0/12، 0/098 و 1/63 محاسبه شده است. مقایسه ی ضریب برآورد شده ی بلندمدت و نیز ضریب استاندارد شده ی نهاده ی برق با مقادیر متناظر مربوط به فرآورده های نفتی- و نیز سایر نهاده ها- حاکی از اهمیت قابل ملاحظه ی نهاده ی برق در تولید بخش کشاورزی بوده، لذا به کارگیری نهاده ی برق به جای فرآورده های نفتی، ضمن صرفه جویی در مصرف فرآورده های نفتی و نیز افزایش بیش تر تولید، می تواند به کاهش آلودگی های زیست محیطی - که یکی از مولفه های اصلی مورد نظر در توسعه ی پایدار است- منجر شود. همچنین مقایسه ی ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت در هر دو سناریوی پیش گفته مبین این مطلب است که اگرچه در بلندمدت تأثیر نهاده ها از جمله انرژی بر تولید، قابل ملاحظه بوده اما اثرگذاری بر تولید در کوتاه مدت، ناچیز بوده است. سرانجام، ضریب مربوط به جزء تصحیح خطا در هر دو سناریو برابر 0/07- برآورد گردیده که مقدار این ضریب متضمن این مطلب است که در هر دوره، 7 درصد از خطای عدم تعادل دوره ی قبل تعدیل می شود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که سرعت تعدیل در بخش کشاورزی پایین بوده است. بنابراین تأثیرگذاری سیاست ها در بخش کشاورزی در کوتاه مدت با تردید همراه است و لذا اتکای صرف به سیاست های کوتاه مدت، سودمند نخواهد بود.
کوهسار خالدی امیرحسین چیذری
اینکه چه عواملی در دوران گذشته باعث ایجاد نابرابری و فقر گسترده جوامع روستایی کشورمان بوده است و چگونه می توان در جهت بهبود وضعیت زندگی ساکنان مناطق روستایی اقدام کرد و همچنین چه عواملی بطور کلی موجب گسترش شکاف بین مناطق شهری و روستایی و نیز بین فشار روستایی شده است ؟ از جمله پرسشهایی است که انجام این تحقیق در جهت پاسخگویی بدانها بوده است . در این تحقیق سعی شده است ، آزمون فرضیات با استفاده از مدلهای رگرسیونی خطی معتبر و با کمک نرم افزارهایeconometric views (e-views) و tsp صورت گیرد. نتایج حاصل نشان می دهد: - خط فقر در مناطق روستایی به دلیل افزایش سرسام آور قیمت کالاهای اساسی روند صعودی شدیدی داشته است . - میزان درصد فقرای روستایی از نوسانات گسترده ای برخوردار بوده است . - افزایش نرخ رشد جمعیت در مناطق روستایی و درآمد سرانه واقعی آنان باعث افزایش ضریب جینی در مناطق روستایی شده است . در حالیکه نرخ رشد ارزش افزوده واقعی، وقوع جنگ و انقلاب اسلامی بر روی تغییرات آن تاثیر معناداری نداشته است . - مالیات ، سوبسیدهای پرداختی دولت به روستائیان، قیمتهای خرده فروشی، هزینه های جاری دولت ، وقوع جنگ و انقلاب اسلامی سهم 40 درصد اقشار پایین درآمدی در مناطق روستایی را تحت تاثیر قرار نداده است . - شاخص قیمتهای خرده فروشی، سوبسیدهای پرداختی به روستائیان و وقوع انقلاب اسلامی باعث کاهش سهم ده درصد بالا به ده درصد پایین درآمدی و درآمدهای مالیاتی باعث افزایش این نسبت شده است . در این میان هزینه های جاری دولت نتوانسته است بر مقدار این نسبت تاثیر معنی داری داشته باشد. - سوبسیدهای پرداختی به شهرنشینان، درآمدهای مالیاتی و وقوع انقلاب اسلامی شکاف بین مناطق شهری و روستایی را افزایش و جنگ تحمیللی آن را کاهش داده است . در حالیکه شاخص قیمتهای خرده فروشی، سوبسیدهای پرداختی به روستائیان و هزینه های جاری دولت تاثیری بر روی این شکاف نداشته است . - افزایش درآمد سرانه واقعی، وقوع انقلاب اسلامی و روند زمانی، رفاه روستائیان را افزایش داده است در حالیکه جنگ تحمیلی و برخلاف انتظار، نرخ رشد اشتغال در مناطق روستایی از مقدار آن کاسته است . در این میان سوبسیدهای پرداختی به روستائیان تاثیر معناداری بر روی مقدار رفاه آنان نداشته است . - هیچکدام از عوامل تورم، جمعیت ، بهره وری سرانه، بی سوادی سرپرستان خانوارها و دستمزدها تاثیر معنی داری بر روی میزان درصد فقرای روستایی براساس سه سناریوی جداگانه در طی دوره مورد مطالعه (1350-75) نداشته است . به همین خاطر می توان گفت استفاده از این شاخص حداقل در جامعه روستایی ایران برخلاف سایر جوامع جای تردید دارد.
رضا رضایی صومعه امیرحسین چیذری
اهمیت صادرات غیرنفتی برای کشور ما بر هیچکس پوشیده نیست . با توجه به رشد جمعیت و افزایش مصرف داخلی نفت در آینده درآمد حاصل از صادرات نفت بسیار اندک و ناکافی خواهد بود. تنها یک راه برای برطرف کردن نیاز ارزی کشور وجود دارد و آن افزایش صادرات غیرنفتی است . صادرات محصولات کشاورزی نقش عمده ای در صادرات غیرنفتی داشته و صادرات این بخش نسبت به بخشهای دیگر از ثبات بیشتری برخوردار بوده است . در بین محصولات کشاورزی پسته دارای اهمیت ویژه ای می باشد. در این تحقیق توابع تقاضا و عرضه صادرات از روش برآورد کمترین مربعات سه مرحله ای تکراری مورد برازش قرار گرفت . و کشش های تقاضا و عرضه صادرات نسبت به عوامل موثر محاسبه گردید. نتایج حاصل از تخمین توابع تقاضای صادرات نشان می دهد که کشش قیمتی تقاضای صادرات پسته در حدود یک است . نرخ مبادله ارز یکی دیگر از عوامل بسیار مهم بر صادرات است که کشش تقاضای صادرات نسبت به نرخ ارز اهمیت کم آن را بر صادرات این محصول نشان می دهد. کشش تقاضای صادرات نسبت به درآمد کشورهای تقاضاکننده نیز حکایت از با کششی این محصول دارد. تخمین تابع صادرات برای پسته نشان می دهد که کشش قیمتی عرضه صادرات برای محصول پسته بزرگتر از یک و کشش پذیر است . که آمادگی کشور جهت صادرات بیشتر این محصول را می رساند. از سوی دیگر ارزش افزوده پسته صادراتی اثر مثبت بر عرضه صادرات پسته دارد. با توجه به روند خوب تولید پسته ، صادرات آن از ظرفیت بالقوه بالایی برخوردار است . در صورتیکه سیاستهای صحیح صادراتی همراه با بازاریابی مناسب اتخاذ گردد، درآمد ارزی مناسبی را عاید کشور خواهد نمود.
حسین مهرابی بشرآبادی امیرحسین چیذری
هدف این تحقیق تاثیرپذیری برخی از متغیرهای بخش کشاورزی از سیاستهای ارزی و تجاری و تاثیرگذاری آنها بر رشد این بخش است . تاثیرپذیری متغیرهای عمده بخش کشاورزی شامل رابطه مبادله قیمتی، رابطه مبادله تجاری، نسبت قیمت کالاهای تجاری به کمتر تجاری، صادرات ، واردات و الگوی کشت از ضریب مذکور و تاثیرگذاری آنها بر رشد بخش کشاورزی در کوتاه و بلندمدت اندازه گیری شده است . برای این تحقیق عمدتا"از روشهای غیرساختاری اقتصادسنجی استفاده شده است . بر حسب نتایج حاصله کاهش کنترلهای اعمال شده بر تجارت خارجی محصولات کشاورزی، در کوتاه مدت بر رابطه مبادله قیمتی و تجاری این بخش اثری ندارد، اما در بلندمدت رابطه مبادله قیمتی را کاهش و رابطه مبادله تجاری را افزایش می دهد.
عمادالدین صادقی امیرحسین چیذری
خرما یکی از محصولات باغی خشکباری ایران، بویژه استان بوشهر (دشتستان) می باشد، که از وسعت کشت و تولید قابل توجهی برخوردار است . بدلیل اهمیتی که این محصول در استان بوشهر از نظر تولید، سطح زیر کشت و اشتغالزایی دارد، و به دلیل فقدان مطالعه اقتصادی در زمینه تولید این محصول، ضرورت انجام این تحقیق روشن می شود. هدف از این تحقیق بررسی اقتصادی اثرات سیستم زهکشی و تحلیل بهره وری و کارآیی عوامل تولید خرما می باشد. بمنظور دستیابی به اهداف این مطالعه 137 پرسشنامه بروش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای تکمیل گردید. تمام باغداران به دو گروه دارای سیستم زهکشی (گروه اول) و بدون سیستم زهکشی (گروه دوم) تقسیم شده اند. در این تحقیق ابتدا به ارزیابی تاثیر بعضی از عوامل مدیریتی برروی تولید و محاسبه بهره وری متوسط و نهایی عوامل تولید پرداخته شده است . سپس با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی اصلاح شده (cols) کارآیی فنی کشاورزان محاسبه شده است . نتایج مطالعه نشان می دهد که بهره وری عوامل تولید خرما در منطقه در حد بالایی نیست و کشاورزان از منابع تولید به مصرف کارآ استفاده نمی کنند. میانگین کارآیی فنی گروه اول 61 درصد و میانگین کارآیی فنی گروه دوم 47 درصد برآورد گردید. نتایج مربوط به سیستم زهکشی نشان می دهد که این سیستم بعنوان نوعی تکنولوژی بر روی تولید کشاورزان اثر مثبت دارد، بطوری که باعث تغییر عرض از مبداء و شیب تابع تولید می شود. همچنین کل اختلاف بهره وری در هکتار بین دو گروه 25/79 درصد برآورد شده است ، از این رقم 23/92 درصد آن مربوط به تغییر تکنولوژی و 1/87 درصد باقیمانده مربوط به نهاده های تولید است . این تحقیق همچنین نشان می دهد که کشاورزان با استفاده از سیستم زهکشی در همان سطح مصرف نهاده ها می توانند بازده خود را افزایش دهند.
حسین نیک نسب امیرحسین چیذری
از دیدگاه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی، غذا هم به عنوان کالای اقتصادی و هم به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه نقش بنیادی در تامین استقلال کشور و سلامت جامعه دارد. از آنجایی که محصولات دامی و طیور یکی از منابع مهم و ضروری مواد غذایی است و با توجه به اهمیت صنعت طیور در عصر حاضر، تحقیقی در زمینه کارآیی صنعت طیور گوشتی در شهرستان ساوجبلاغ ضروری به نضر می رسد. اطلاعات این تحقیق بر اساس نمونه گیری طبقه بندی تصادفی به کمک پرسشنامه از واحدهای مرغداری گوشتی فعال، به دست آمده است . برای سنجش بهره وری نهاده های مورد استفاده در واحدهای مرغداری گوشتی منطقه مورد مطالعه از روش برآورد تابع تولید و تحلیل های نهایی استفاده شده است . بر اساس نتایج این تحقیق، از نیروی کار و جوجه یکروزه در واحدهای مرغداری مورد مطالعه کمتر از حد بهینه استفاده می شود. از نهاده دان کلیه واحدهای مورد مطالعه بیش از حد بهینه استفاده می نمایند. همچنین همه واحدها نهاده سوخت را در ناحیه سه اقتصادی مورد استفاده قرار می دهند. مقایسه واحدهای مرغداری کوچک و بزرگ نشان می دهد که واحدهای بزرگ از نهاده ها تولید بنحو مطلوبتری استفاده می کنند. همچنین بهره وری کل واحدهای بزرگ از واحدهای کوچک بیشتر می باشد. نابهینگی مشاهده شده نیز به دلیل عدم دسترسی مدیران واحدها به بازار سازمان یافته ای است که در آن محصول و عوامل تولید در بهترین فرصت اقتصادی مورد خرید و فروش قرار می گیرند. با در نظر داشتن اندازه واحدها، افزایش در استفاده از نهاده نیروی کار، جوجه یکروزه، بهداشت و درمان در گروه با ظرفیت بالا و کاهش مصرف دان، سوخت و بهداشت و درمان در گروه با ظرفیت کم موجب بهینه تر شدن ترکیب نهاده ها در تولید مرغ گوشتی خواهد شد. اتخاذ راهبردهایی که با افزایش ظرفیت واحدهای مرغداری بیانجامد. صرفه جوییهای ناشی از مقیاس تولید و استفاده مطلوب تر از منابع، تکنولوژی و فعالیتهای خدماتی، آموزشی و ترویجی را به دنبال خواهد داشت .
لادن شفیعی امیرحسین چیذری
اهمیت اقتصادی تجاری پسته که از لحاظ ارزش یکی از مهمترین اقلام صادراتی کشور ما می باشد بر کسی پوشیده نیست و ایران عمده ترین تولید کننده پسته در جهان می باشد و در بین استانهای پسته خیز ایران استان کرمان با اختصاص 92 درصد از کل تولید طی سالهای 1361-1373 به عنوان عمده ترین استان تولید کننده شناخته شده و از ده شهرستان تابعه این استان، شهرستان رفسنجان با تولید بیش از 60 درصد پسته استان به عنوان عمده ترین قطب تولیدی پسته در ایران می باشد، لذا بررسی وضعیت بازاریابی پسته در این شهرستان اهمیت خاصی می یابد، و از آنجایی که پس از تولید هر محصول مهمترین مسئله بازاریابی آن می باشد و نقش یک سیستم فعال و منسجم در بازاریابی جزء اصلی و مهم در کشاورزی و تولیدات آن است و موجب افزایش رشد اقتصادی کشور می شود اهمیت مسئله بازاریابی و بازاررسانی در منطقه رفسنجان بیشتر متجلی می شود. در این تحقیق ابتدا وضعیت خدمات بازاریابی پسته بررسی شده و همچنین حاشیه بازاریابی پسته تعیین می شود و سرانجام با استفاده از روشهای اقتصادسنجی عوامل موثر بر رفتار پسته کاران منطقه در انتخاب نحوه فروش محصولشان مشخص می شود. در این تحقیق از تعداد 100 باغدار شهرستان رفسنجان و 12 عمده فروش نمونه گیری بعمل آمد و نتایج نشان می داد که خدمات بازاریابی در حداقل ممکن صورت مکی گیرد و بسته بندی مناسبی در این زمینه وجود ندارد و تنها به بسته بندی از جنبه حمل محصول نگاه می شود و هیچ جنبه تبلیغاتی برای آن وجود ندارد. میانگین ضایعات حدود 13.8 درصد می باشد و مهمترین بخش ضایعات مربوط به شرایط اقلیمی منطقه می باشد. با محاسبه حاشیه بازاریابی سه رقم پسته: کله قوچی، فندقی و اکبری مشخص شد که کارآترین روش فروش ، فروش بصورت خرده فروشی است و خرید به روش حق العمل کاری در تهران بالاترین حاشیه بازاریابی را به خود اختصاص داده بود. با برآورد مدلهای لاجیت در این تحقیق مشخص شد مهمترین عوامل در انتخاب کانال فروش بوسیله باغدار: مساحت باغ، درآمد غیر فعالیت باغداری، تجربه و میزان تحصیلات بوده است . با توجه به نتایج تحقیق لازم است که دولت تسهیلاتی در منطقه فراهم آورد و خود به عنوان عامل اصلی خرید و فروش پسته در منطقه وارد عمل شود که باعث می شود در نهایت به سود طرفین تمام شود ضمن اینکه در مورد محصول پسته نیز نظر به اهمیتی که دارد لازم است اقداماتی از قبیل بسته بندی بهتر، توزیع مناسب تر و تبلیغات وسیعتر صورت پذیرد.
علی بخشی امیرحسین چیذری
سرمایه گذاری یکی از مهمترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی هر کشوری می باشد. سرمایه گذاری به همه فعالیتهای اقتصادی گفته میشود که در آنها کالاها ومنابع سرمایه ای برای تولید کالا یا خدمات دیگر به کار گرفته می شوند. سرمایه گذاری در زیربخش دام و طیور علاوه بر اینکه موجب رشد تولید و اشتغال در این زیربخش می شود، به دلیل ارتباط پسین و پیشین این زیربخش با سایر زیربخشهای کشاورزی ، بخش کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی کشور به رشد و اشتغال سایر بخشها نیز کمک می کند. با توجه به اهمیت زیربخش دام و طیور در رشد و توسعه اقتصادی بخش کشاورزی و همچنین توان و قدرت سرمایه در افزایش تولید محصولات دامی و کشاورزی ، تعیین عوامل موثر بر سرمایه گذاری بخش دولتی و بخش خصوصی در این زیربخش از جایگاه والائی برخوردار است .
نجم الدین منصوریان امیرحسین چیذری
بیکاری و عدم اشتغال جوانان روستایی موضوع مهمی است که همیشه یکی از مهمتری دغدغه های برنامه ریزان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده و مهاجرت بی رویه روستاییان را به شهرهای بزرگ فراهم می سازد، بر همین اساس سعی شده است مطالعه ای اقتصادی در زمینه بیکاری و اشتغال روستاییان بخصوص بخش کشاورزی انجام شود.به منظور تحقیق در این زمینه از آخرین آمارهای تفصیلی ارائه شده برای کل کشور و استان خراسان استفاده گردیدهو تمامی 224 دهستان استان خراسان که در 23 شهرستان قرار دارند به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. برای دریافت اطلاعات تکمیلی علاوه بر آمارهای کلی ارائه شده از سازمان برنامه و بودجه و مرکز آمار ایران از اطلاعات وزارتخانه های کشاورزی و جهاد سازندگی نیز بهره برداری شده است. برآورد تابع رگرسیون مهاجرت روستائیان که داده ها به صورت لگاریتمی محاسبه شده اند نشان می دهد که مهاجرت مردان روستائی با متغیرهای شاخص بهره بری زمن و ارزش افزوده بخش کشاورزی رابطه مستقیم (یا مثبت) داشت و با سطح سواد روستائیان، اشتغال در بخش خدمات روستائی و اشتغال در بخش کشاورزی رابطه منفی (معکوس) دارد.همچنین برآورد تابع رگرسیونی اشتغال در بخش کشاورزی نیز که داده ها بصورت لگاریتمی است، نشان میدهد اشتغال در بخش کشاورزی با متغیرهای شاخص بهره وری زمین، اشتغال دربخش خدمات روستایی، درصد بیکاری روستائی و ارزش افزوده بخش کشاورزی روستایی رابطه مثبت (مستقیم) داشته و با سطح سواد روستاییان، نسبت جنس و اشتغال در بخش غیر کشاورزی روستایی رابطه منفی (معکوس) دارد.در ادامه تحقیق فوق برآورد عرضه نیروی کار روستایی تا سال 1380 محاسبه شده و نشان میدهد تعداد بیکاران آشکار روستایی کل کشور از سال 1375 تا 1380 به حدود 4 برابر افزایش می یابد، و تعداد بیکاران آشکار روستایی استان خراسان که به تفکیک شهرستان برآورد گردیده در سال 1380 به بیش از 200 هزار نفر خواهد رسید.
علیرضا قدیم امیرحسین چیذری
این پژوهش در جستجوی ارائه و روشهای مناسب برای برنامه ریزی توسعه منابع آبی در سطح منطقه ای در حوضه آبریز قره قوم خراسان است که بر نتایج مطالعات چند رشته ای جامع و مطالعات امکان یابی توسعه منابع آبی حوضه آبریز مذکور استوار است.در این مطالعات، پتانسیلها و محدودیت های منابع آبی حوزه آبریز برای توسعه، مطالعه و امکانات توسعه منطقه ای بصورت پروژه های متعدد و متنوع طراحی و ارائه شده است. یکی از اصول مهم در بهره برداری بهینه از منابع، جستجوی روش و فرآیند مناسب در فرموله کردن برنامه توسعه منابع آبی مبتنی بر این پروژه های پیشنهادی است. از انجا که به علت محدودیت منابع، همه این پروژه ها در کوتاه مدت قابل اجرا نیستند،برنامه ریزان توسعه منابع آبی تمایل دارند با فرموله کردن آنها در قالب یک برنامه، آن دسته ای از پروژه ها را انتخاب می کنند که ضمن دارا بودن بالاترین بهره وری از منابع موجود، موثرترین مشارکت را در برآورد اهداف گاهگاه متضاد گروههای ذینفع و تصمیم گیران داشته باشد. در یک فرآیند تصمیم گیری عقلایی، این مسئله نوعی ارزیابی چند ضابطه ای (multicriteria evaluation) و چند پروژه ای است. در این پژوهش ضمن معرفی روشهای مذکور، تکنیک دیگری بنام تحلیل مطلوبیت بده - بستان (utility based trade-off analysis: uta) معرفی و با استفاده از دو روش فوق نحوه رسیدن به هدف اصلی این پژوهش که همانا اولویت بندی پروژه های مطلوبتر است، مورد بررسی قرار می گیرد.در انتها نیز نتایج این دو روش با روش ارزیابی مالی تک ضابطه ای منفعت به هزینه مورد مقایسه قرار می گیرد. این نتایج بیانگر این است که روش های ارزیابی چند ضابطه ای و uta بسته به نوع مسئله تصمیم گیری اولویت بندی پروژه ای را به نحوه مطلوبتر ارائه می دهند.
علی اکبر آل محمد امیرحسین چیذری
توسعه فعالیتهای کشاورزی از شاخصهای اساسی توسعه در کشورهایی همچون ایران محسوب می گردد. توجه به مناطق مختلف زراعی و برنامه ریزی وسیاستگذاری در این مناطق از بدیهی ترین ابزارهای چنین توسعه ای بشمار می آید، زیرا هرگاه تخصیص منابع در سطح تولید کنندگان و بنگاههای اقتصادی به حالت غیر بهینه ای صورت گیرد، نمی توان انتظار داشت که منابع در سطح کلان بصورت کارا تخصیص یابد. در تحقیق حاضر نواحی زراعی از شهرستان سمنان در نظر گرفته شد، با توجه به پیشینه آماری منطقه مورد پژوهش 223 بهره بردار از کل 1338 بهره بردار زراعی موجود، به روش تصادفی ساده نمونه گیری شدند. بهره برداران بر اساس موجودی زمین، متوسط موجودی آب در هکتار و شوری خاک به شش گروه طبقه بندی شدند. نتایج بدین شرح گزارش میشود:1- محصولاتی همچون جو و گندم در حد خود مصرفی توصیه میشوند. 2- در صورت اجرای مدل بهینه معمولی محدود کننده ترین عامل تولید: سرمایه و نیروی کار خانوار خواهد بود و در صورت اجرای دیگر مدلهای آب نیز محدوده کننده خواهد بود. 3- درآمد خالص الگوی فعلی همه گروه ها در مقایسه با نتایج مدل بهینه معمولی (حالت 100%) و مدلهای ریسکی و ایجاد گزینه (حالت 80%) تفاوت معنی داری از نظر آماری نشان می دهند. 4- زیره قوی ترین رقیب برای محصولات گندم، جو، پنبه ... محسوب می گردد. 5- در گروه پنجم خربزه و در گروه ششم ذرت علوفه ای رقیب زیره محسوب می شوند. 6- مدل ایجاد گزینه (mga) در گروههای 1، 2و 4 تنها یک گزینه و در سه گروه دیگر دو گزینه ایجاد میکند. 7- هر مدل در حالت صرفنظر از بخشی از درآمد خالص بهینه (کاهش 20 یا 35 درصدی) باید با توجه به ریسک پذیری و هزینه پذیری هر زارع توصیه گردد. 8- پیشنهاد افزایش قیمت تضمینی گندم تا سقف 193 توان برای هر کیلوگرم و افزایش سقف اعتبارات بانکی تا 50% مورد بررسی قرار گرفت. 9- مطالعات پژوهشی بعدی میتواند با بکارگیری برنامه ریزی با استفاده همزمان از ابزارهای اقتصادسنجی صورت پذیرد.
محمود خالقی امیرحسین چیذری
در دهه های آغازین پس از جنگ جهانی دوم در بیشتر مواقع با در نظر آوردن نوعی رابطه علت و معلولی میان رشد اقتصادی اندک کشورهای در حال توسعه و گستره فقر آنها بر فرآیند توسعه به عنوان یک پدیده صرفا اقتصادی نگریسته می شد. باسیاستگزاری بر مبنای چنین انگاره ای از توسعه با وجود نیل به نرخ رشد قابل توجه درآمد سرانه در کشورهای در حال توسعه از شدت نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی گریبانگیر این کشورها کمتر کاسته شد. از اینرو پیگیری رویکردی نو به توسعه ناگزیر می نمود . پژوهش حاضر از این منظر به فرایند توسعه در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی می نگرد و بر این پایه به بررسی نحوه اثر گذاری تحولات ساختاری نظام اقتصادی بر شاخص های محض اقتصادی ، نماگرهای توسعه انسانی و نیز تضاد یا همراهی این نشانگرها پرداخته می شود. همچنین شیوه تعامل و تقابل بخشهای کشاورزی ، صنعت و خدمات در سطوح گوناگون رشد و توسعه انسانی تحلیل و ارزیابی می شود ضمن انکه نقش کیفیت منابع انسانی و تغییرات آن و نیز وابستگی کشورها به منابع انرژی در جریان تحولات ساختار اقتصادی ، رشد و توسعه انسانی و فراهم سازی زمینه های همگونی نماگرهای توسعه مورد بررسی قرار می گیرد.مشاهدات پژوهش را داده های مربوط به 53 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی در دوره زمانی سالهای 98-1990 میلادی تشکیل می دهد.نتایج حاصل حاکی از آن است که در سطوح پایین تر توسعه انسانی ، همگام با کاهش سهم بخش کشاورزی از ارزش افزوده کل بر سهم بخش خدمات بیش از سهم بخش صنعت افزوده شده است و نیز انکه با کوشش برای بهبود بهره وری نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی ، زمینه برای ارتقا شاخص توسعه انسانی و کاسته شدن از شدت ناهمگونی شاخص های رشد اقتصادی و توسعه انسانی فراهم آمده است. همچنین نتایج بدست آمده گویای این نکته است که با افزایش وابستگی کشورها به منابع انرژی بر تضاد نماگرهای انسانی و اقتصادی افزوده شده است.
ولی الله فریادرس امیرحسین چیذری
اهداف تحقیق: 1-بررسی تقاضای نهاده ها در زیربخش زراعت و محصولات گندم، برنج، چغندر و پنبه.2-اندازه گیری میزان و تمایل تغییر فنی در کشاورزی ایران.3-مقایسه نتایج مدل مورد استفاده (مدل عرضه تقریبا ایده آل ) با تابع هزینه ترانسلوگ