نام پژوهشگر: فرشید اشراقی
ولی اله جمالی ابراهیم حسن پور
امروزه خواست مشتری برای کیفیت بالا و خدمت رسانی سریع بنگاه های اقتصادی را بر آن داشته است که علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، خود را به مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان ملزم سازند. در همین راستا، «مدیریت زنجیره ی تأمین» موضوعیت یافته است تا این شرکت ها بتوانند خدمات مطلوبی به مشتریان خود ارایه کنند. مطالعه ی حاضر با استفاده از رویکرد برنامه ریزی ریاضی و بررسی یک واحد صنعت لبنیات در استان مازندران سعی کرده است تا با در نظر گرفتن مشکلات و معضلات این صنعت با استفاده از بهینه سازی مقدار مواد اولیه ی ورودی به تولید، مقدار محصولات تولیدی و حمل ونقل این محصولات، هزینه های موجود در کل زنجیره ی تأمین این واحد لبنی را کاهش دهد و برای اجزای زنجیره سودآوری ایجاد نماید. با توجه به وضعیت صنعت مورد مطالعه و داده های موجود، با بهره گیری از روش های برنامه ریزی ریاضی، 9 مدل برآورد و در حالت های قبل و بعد از هدفمندسازی یارانه ها تخمین زده شدند. اگر تمامی نتایج به دست آمده از مدل ها را به دو دوره ی قبل و بعد از یارانه ها تقسیم کنیم، نتایج دوره ی اول نشان می دهد که هر چه قابلیت جانشینی نهاده ها بیشتر شود میزان سودآوری و کاهش در هزینه ها بیشتر می شود. نتایج دوره ی دوم گواه این واقعیت است که با افزایش هزینه های حمل ونقل و افزایش قیمت نهاده های تولید و در صورت هدف بودن بیشینه سازی سود، افزایش در جانشینی نهاده ها می تواند ابزار مناسبی باشد. اما همین روش برای حالتی که هدف کمینه سازی هزینه ها باشد، مفید نخواهد بود. زمانی که نسبت نهاده ها ثابت است، درصد بیشتری از وزن محصول را شیر تشکیل می دهد و بنابراین با افزایش جانشینی در نهاده ها، درصد مقادیر شیر مصرفی نیز در هر محصول کاهش می یابد. با توجه به این موضوع چنانچه افزایش در قیمت سایر نهاده ها بیشتر از افزایش در قیمت شیر باشد (که در واقع هم چنین است) با افزایش میزان جانشینی نهاده ها، هزینه ها نیز بیشتر افزایش می یابد. نتیجه ی مهم دیگری که می توان با توجه به یافته های تحقیق برداشت کرد این موضوع است که بعد از هدفمندسازی یارانه ها و حرکت به سمت واقعی شدن قیمت نهاده ها، برای صنعت مورد مطالعه استفاده از نسبت ثابت نهاده ها که در آن وزن بیشتری از محصول را شیر تشکیل می دهد (تا زمانی که قیمت سایر نهاده ها نسبت به شیر افزایش دارد) می تواند هم برای شرکت و هم برای تأمین کنندگان شیر (و بالتبع برای مراکز جمع آوری و تولید شیر) و هم برای مصرف کنندگان سودآوری داشته باشد.
بی بی سلیمه گرگانی علی کرامت زاده
با توجه به این که یارانه های تولیدی به عنوان یک ابزار اقتصادی در جهت اهداف خاص به کار گرفته می شوند و از طرف دیگر بار هزینه ای زیادی بر دوش دولت می گذارند و همچنین با ایجاد اخلال در قیمت ها باعث استفاده غیر بهینه از نهاده ها می شوند لذا مطالعه حاضر به صورت موردی به بررسی اثرات هدفمند سازی یارانه حامل های انرژی بر روی الگوی کشت، مصرف نهاده های مورد هدف (گازوییل، برق و کودهای شیمیایی) و بازده محصولات زراعی کشاورزی در شهرستان گنبد کاووس می پردازد. اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بهره برداران زیربخش زراعت شهرستان گندکاووس در سال زراعی 1390-1389 جمع آوری گردیده است. مدل مورد استفاده جهت بررسی تاثیر این سیاست، مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) می باشد که برای اجرای مدل ها از نرم افزار gams استفاده شده است. تاثیر اجرای سیاست در دو سناریو مورد بررسی قرار گرفته است که عبارت اند از: الف) حذف 50 درصد یارانه حامل های انرژی به همراه آزادسازی قیمت انواع کود شیمیایی، با در نظرگرفتن اثرات تورمی. ب) افزایش قیمت گازوئیل تا سطح قیمت جهانی و افزایش قیمت برق تا سطح هزینه تولید آن(با احتساب هزینه سوخت غیر یارانه ای) و آزادسازی قیمت انواع کود شیمیایی، با در نظر گرفتن اثرات تورمی. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که در اثر اجرای سناریوی دوم که محتمل ترین روش اجرای سیاست است، سطح زیر کشت کل محصولات در منطقه مورد مطالعه 55 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین مصرف آب، مصرف گازوئیل، مصرف کود های شیمیایی و سموم در اثر تغییر سطح زیر کشت بترتیب 57 ، 54 ، 60 و 54 درصد کاهش خواهد یافت. با کاهش سطح زیر کشت بازده کل منطقه نیز 34 درصد کاهش خواهد یافت.
نرگس خیری فرشید اشراقی
یکی از ویژگی های خاص فعالیت کشاورزی در مقایسه با سایر فعالیت های تولیدی و اقتصادی، وجود ریسک های بیشتر در این بخش است. مهم ترین دلیل این مسئله، تاثیرپذیری این فعالیت از شرایط اقلیمی و تغییرات آب و هوایی است. این مسئله مدیریت ریسک در بخش کشاورزی را نسبت به سایر بخش ها مشکل تر نموده است. از طرفی بخش کشاورزی در کشور جایگاه واهمیت بالا و روبه رشدی دارد، بنابراین رشد و توسعه ی این بخش بدون مدیریت مناسب و موثر ریسک امکان پذیر نمی باشد. در مطالعه ی حاضر با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلوبه عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در تجزیه و تحلیل ریسک، سعی شده است ریسک تولید ناشی از اثرات تغییرات جوی در محصولات کشاورزی غالب شهرستان گرگان، پیش بینی و اندازه گیری شود. نتایج نشان داد که بیشترین ریسک عملکرد به ترتیب مربوط به محصولات جو، سویا و گندم و همچنین کمترین ریسک عملکرد به ترتیب مربوط به محصولات لوبیا، شبدر و نخود می باشد. همچنین نتایج سناریوسازی نشان داد که بدلیل وجود ریسک ناشی از پدیده های آب و هوایی، عملکرد مورد انتظار محصولات زراعی در این منطقه بین 4/92% تا 7/98% میانگین عملکرد آن ها در شرایط نرمال می باشد. در مجموع نتایج تحقیق بیان گر تاثیر قابل توجه ریسک عملکرد در این منطقه وبنابراین لزوم توجه برنامه ریزان و سیاست گذاران به این مسئله می باشد.
معصومه عالمیان فرشید اشراقی
چکیده ندارد.
شهرزاد میرکریمی فرشید اشراقی
با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقش بسزایی دارد. در این تحقیق ابتدا تاریخچه ای از تصمیم گیری و کاربرد مدل های برنامه ریزی ریاضی در کشاورزی ارائه می شود، آنگاه با توجه به محدودیت های ذکر شده برای مدل های برنامه ریزی خطی و آرمانی ساده، مدل برنامه ریزی آرمانی فازی در جهت بهینه سازی الگوی کشت در سه سناریو مورد توجه قرار می گیرد. اهداف این پژوهش شامل بیشینه سازی سود (سناریوی یک)، نیل به خودکفایی (سناریوی دو) و دستیابی همزمان به بیشینه سازی سود و خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی (سناریوی سه) است. بیشینه سازی سود در سطح خرد و دستیابی به خودکفایی در سطح کلان حائز اهمیت است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمده است. نتایج به دست آمده از الگوها نشان می دهد که در صورت لحاظ نمودن اهداف بیشینه سازی سود و خودکفایی به طور همزمان (مدل فازی سناریوی سه) تعاملی بین مدل فازی سناریوی یک و دو به وجود می آید؛ به طوری که در سناریوی سه هر چند بازده برنامه ای نسبت به سناریوی یک 26/3 درصد کاهش می یابد و نسبت به سناریوی دو هدف خودکفایی در محصول برنج دانه بلند پر محصول نادیده گرفته می شود، اما در مجموع، بازده برنامه ای 22/0 درصد، سطح زیر کشت محصولات برنج دانه مرغوب، جو دیم و کلزا دیم به ترتیب 13/10، 04/13 و 80/7 درصد و سطح زیر کشت گندم آبی 30 هکتار نسبت به الگوی فعلی منطقه افزایش می یابد. در پایان نیز پیشنهاداتی در جهت مدیریت بهتر بخش کشاورزی شهرستان آمل برای نیل به اهداف مورد نظر ارائه گردیده است.
سیده محدثه ضیایی فرشید اشراقی
شاخص استراتژی مقابله یکی از شاخصهای اندازهگیری امنیت غذایی می باشد. این شاخص یکی از سادهترین و دقیقترین شاخص های رایج اندازه گیری امنیت غذایی در هر جامعه می باشد که به راحتی با دیگر شاخص های امنیت غذایی همبستگی پیدا می کند. استراتژی های مقابله به دو گروه استراتژی ی مقابله غذایی و غیر غذایی طبقه بندی می شوند. نمونه ای با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و تعداد 267 پرسشنامه با تخصیص متناسب به حجم، در پنج دهستان شهرستان گرگان تکمیل گردید و با استفاده از شاخص استراتژی های مقابله غذایی و غیر غذایی وضعیت امنیت غذایی خانوارها در مناطق روستایی گرگان محاسبه گردید. نتایج تحلیل خوشه ای k میانگین بر اساس استراتژی های غذایی و غیر غذایی به کاررفته توسط خانوارهای مناطق روستایی گرگان در سه دسته، عدم امنیت غذایی ضعیف، متوسط و شدید قرار میگیرند. آزمون lsd تفاوت بین دهستان های مناطق روستایی گرگان را از لحاظ تعداد و مجموع وزنی استراتژی های مقابله غذایی و غیر غذایی را نشان می دهد. نتایج مدل لاجیت باینری با استفاده از نرم افزار eviews نشان داد متغیرهای مستقل متنوعی بروی شاخص استراتژی مقابله غذایی و غیر غذایی و همچنین نتایج مدل لاجیت ترتیبی نشان داد که متغیرهای مهمی مانند درآمد سالانه سرپرست خانوار، وضعیت شغلی سرپرست خانوار، نوع شغل سرپرست خانوار، سطح تحصیلات سرپرست خانوار و همسر، وضعیت مالکیت منزل، بیماری یکی از اعضای خانوار، فاصله روستا تا بازار شهری ومتغیرهای دیگری بر انتخاب استراتژی های مقابله غذایی و غیر غذایی نیز موثر می باشند.
مریم حسن وند رامتین جولایی
کمبود آب یکی از مشکلات عمده اکثر کشورهای جهان به شمار می رود، تنها راه حل این بحران، استفاده بهینه و افزایش بهره-وری منابع آب در بخش های مختلف بویژه بخش کشاورزی است. در همین راستا در این مطالعه سعی شده است آثار نوسانات قیمت و مقدار آب را بر الگوی کشت محصولات زراعی در زیر بخش زراعت شهرستان نکا، استان مازندران مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) استفاده شد. در کل 9 سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریو شبیه سازی شده شامل افزایش قیمت هر متر مکعب آب به میزان 4، 6 و 8 برابر و اعمال سیاست کاهش مقدار آب در دسترس به میزان 20، 30، 50 درصد به منظور بررسی سیاست مقابله با خشکسالی و هم چنین اعمال سیاست ترکیبی افزایش قیمت آب به میزان 4 برابر همراه با کاهش 50 درصد در مقدار آب و افزایش قیمت آب به میزان 6 برابر همراه با کاهش30 درصد در مقدار آب و در نهایت افزایش قیمت آب به میزان 8 برابر همراه با کاهش 20 درصد در مقدار آب در دسترس می باشد. در سناریوهای مذکور تغییرات سطح زیرکشت، مصرف نهاده ها و بازده برنامه ای مزارع محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که اولاً، در سیاست افزایش قیمت آب، تنها افزایش قابل توجه قیمت آب می تواند منجر به واکنش هایی از سوی بهره برداران بخش کشاورزی گردد، در این سیاست بیشتر سطح زیرکشت به محصولاتی اختصاص داده می شود که نیاز آبی کمتری و ارزش تولیدی بالاتر دارند و هم اینکه باعث تغییر الگوی کشت از محصولات آبی به محصولات دیم نیز می شود ولی صرفا صرفه جویی زیادی در مصرف آب صورت نمی گیرد. ثانیا، سیاست کاهش مقدار آب در دسترس کشاورزی، با کاهش زیادی در سطح زیر کشت محصولات آبی همراه است و این مقدار کاهش به محصولات دیم اختصاص داده نشده است. زیرا در صورت اختصاص سطح زیر کشت آبی به محصولات دیم با محدودیت های ماشین آلات، کود، سم، سرمایه همراه می شود و کشاورز را متحمل ضرر می کند در نتیجه تغییر در الگوی کشت از آبی به دیم انجام نگرفته است ولی صرفه جویی در مصرف آب قابل مشاهده و مناسب است.
فردیس مهرگان علی کرامت زاده
پنبه به عنوان یکی از تولیدات استراتژیک بخش کشاورزی و ماده اولیه صنایع تبدیلی، به ویژه صنایع نساجی، غذایی (روغن کشی) و دامپروری مطرح می باشد. همچنین نقش مهمی در ارزآوری و اشتغالزایی در بخش های کشاورزی، صنعت و بازرگانی ایفا می نماید. این محصول، طی سال های پیش از انقلاب، بیشترین درآمد ارزی را پس از نفت به خود اختصاص داده و می تواند در میان کالاهای غیرنفتی، همچنان به عنوان یک محصول مهم صادراتی مطرح باشد. تحقیق حاضر با استفاده از آمار و اطلاعات سری زمانی، با هدف بررسی واکنش سطح زیرکشت محصول پنبه استان گلستان (سرزمین طلای سفید) انجام شده است. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی و تحلیل روند سطح زیر کشت محصول پنبه، از تکنیک های آماری و اقتصاد سنجی به منظور برآورد واکنش سطح زیر کشت پنبه در استان گلستان با استفاده از روش تعدیل جزئی نرلاو طی دوره ها ی 91- 1362 استفاده گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد همه ی متغیرها به جزء ضریب خودکفایی گندم و قیمت جهانی پنبه بر سطح زیر کشت پنبه اثر معنی داری داشته و میزان قدرمطلق کشش این ضرایب برابر با 39/0 و 17/0 می باشد. همچنین ضریب تعدیل در این بررسی 66/0 درصد به دست آمده است. این ضریب نشان می دهد که هر سال حدود 66 درصد شکاف بین سطح زیر کشت مطلوب و سطح زیر کشت واقعی کاهش می یابد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان بدست آمده است که با استفاده از سیستم نرم افزاری eviews 7 تجزیه و تحلیل گردیده است.
آمنه محسن زاده علی کرامت زاده
این مطالعه با هدف، شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر پایداری نظام کشاورزی در شهرسـتان¬های استـان گلستان صورت گـرفته اسـت. سناریـوهای مختـلف این مطـالعه در قالـب سه رویـکـرد: الف) طبقه بندی شهرستان¬ها از نظر پایداری به سه گروه پایدار، نسبتا پایدار و ناپایدار، ب) طبقه¬بندی دوره 10 ساله از نظـر پایـداری به سه گـروه پایـدار، نسبتـا پایـدار و ناپایـدار برای هر شهرستان و ج) طبقه بندی دوره 10 ساله از نظر پایداری به سه گروه پایدار، نسبتا پایدار و ناپایدار برای استان گلستان طراحی و اجرا گردیده است. برای بررسی پایداری در این مطالعه از شاخص¬های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی نظیر سطح زیر کشت، عملکرد، میزان اعتبارات، تنوع گیاهان زراعی، نسبت افراد باسواد به بی¬سواد، پایداری کودها و سموم، میزان تولیدات، تعداد بهره¬بردار، ارزش ناخالص تولید، ارزش ناخالص تولید سرانه و نسبت ارزش ناخالص تولید به تعداد بهره¬بردار استفاده شده است. بعد از محاسبه شاخص¬ها و وزن¬دهی توسط کارشناسان به هر شاخص و محاسبه وزن هر شاخص، از رهیافت برنامه¬ریزی توافقی برای رتبه¬بندی شهرستان¬ها و سال¬های مورد بررسی استفاده شد. نتایج نشان داد که به طور میانگین شهرستان¬های علی¬آباد، گرگان، گنبد، آق¬قلا و کلاله جزء گروه پایدار، شهرستان¬های رامیان، کردکوی، بندرترکمن، آزادشهر ومینودشت جزء گروه نسبتا پایدار و شهرستان های مراوه¬تپه، بندرگز، گالیکش و گمیشان جزء گروه ناپایدار می¬باشند. در نهایت نتایج نشان داد که استان گلستان در سال زراعی 90-1389 پایدارترین سال زراعی و در سال 87-1386 ناپایدارترین سال زراعی را از دیدگاه اقتصادی داشته است.
مائده مختاری فرشید اشراقی
اقتصاددانان در جهان هستی به علت اینکه نیازهای بشری نامحدودند و منابع محدود است، به دنبال بهترین راه برای تخصیص منابع هستند. مساله اصلی اقتصاد، تخصیص بهینه منابع است که این مهم با مفهوم هزینه فرصت تبیین می شود. وقتی در بازارها رقابت کامل حاکم باشد، کالاها و نهاده ها بوسیله بهترین روش های فنی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرند که به قیمت این کالاها در این شرایط قیمت حقیقی گفته میشود. ممکن است شرایطی بوجود آید که استفاده بهینه از عوامل و نهاده های تولید صورت نگیرد. در این حالت قیمت های بازاری و قیمت های حقیقی برابر نخواهد بود. این موارد باعث گردیده است که مفهوم قیمت های سایه ای مطرح شود. در این تحقیق، قیمت سایه ای نهاده های کشاورزی با استفاده از روش برنامه ریزی خطی محاسبه شد. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه در مزرعه نمونه ارتش واقع در شهرستان آق قلا برای سال زراعی 92-1391 جمع آوری شد. در این راستا بعد از تعیین الگوی کشت بهینه، قیمت سایه ای نهاده های کشاورزی از جمله آب، زمین و سرمایه که برابر با ارزش تولید نهایی آن ها می باشند، به عنوان ارزش اقتصادی آن ها در نظر گرفته شد. سپس با تحلیل حساسیت، دامنه تغییرات ضرایب تابع هدف و مقادیر سمت راست محدودیت ها محاسبه شد. نتایج الگوی کشت بهینه نشان داد، الگوی کشت فعلی، بهینه نبوده و محصول یونجه آبی با 443 درصد افزایش، با بالاترین درصد تغییر نسبت الگوی فعلی مواجه شده است و سود مزرعه 16/36 درصد افزایش داشته است. نتایج قیمت سایه ای نهاده های مذکور نشان داد، قیمت سایه ای این نهاده ها از قیمت بازاری آن ها بیشتر شده است. تجزیه تحلیل اطلاعات این مطالعه با بسته نرم افزاری lingo11 صورت گرفت.
فائزه بالوئی فرشید اشراقی
توسعه ی صادرات کشاورزی و کاهش اتکای دولت به درآمدهای ارزی حاصل از نفت، همواره مورد تأکید برنامه ریزان کشور قرار داشته است. با توجه به افزایش اهمیت صادرات کشاورزی برای جبران کاهش صدور نفت در آینده، عدم ثبات درآمدهای ارزی حاصل از آن می تواند مشکلاتی در امر برنامه ریزی توسعه ی کشور ایجاد کند. بر همین اساس، در این تحقیق به بررسی عوامل موثر بر نوسانات درآمدهای صادرات کشاورزی ایران در طی دوره (1390-1375) با استفاده از شاخص بی ثباتی لاو پرداخته شده است. نتایج تحلیل آماری توصیفی تحقیق نشان داد صادرات محصولات کشاورزی ایران در کل دوره مورد بررسی دارای ثبات نبوده است. نتایج تحلیل پارامتری تحقیق نیز نشان داد که دو عامل تمرکز کالایی و بی ثباتی درآمد های صادرات نفتی از جمله عوامل موثر بر بی ثباتی درآمد های صادرات کشاورزی ایران هستند. بنابراین تنوع بخشیدن به ترکیب کالاهای صادراتی و همچنین برنامه ریزی در جهت ثبات بیشتر درآ مدهای صادرات نفتی می تواند منجر به کاهش بی ثباتی درآمدهای صادرات کشاورزی و در نتیجه هموارتر شدن مسیر توسعه اقتصادی کل کشور گردند.
نازنین یوسفیان فرشید اشراقی
رقابت پذیری از جمله مباحثی است که طی چند دهه اخیر توجه بسیاری از محققان و سیاستگذاران را به سمت خود معطوف کرده است. در دنیای امروز و با گسترش پدیده جهانی شدن، کشورها تمامی تلاش خود را به کار می گیرند و از همه ظرفیت های خود استفاده می کنند تا بتوانند با ارتقاء توان بالفعل رقابت پذیری به کسب سهم بیشتر از بازارهای بین المللی نائل آیند. شاخص های متنوع و متفاوتی برای تعیین میزان رقابت پذیری وجود دارد، از جمله می توان به شاخص هایی همچون، مزیت نسبی آشکار شده (rca)، مزیت نسبی آشکار شده متقارن (rsca)، خالص صادرات (nei) و سهم بازار پایدار (ems) اشاره کرد.