نام پژوهشگر: علی فرخی
ام البنین رضایی کیاسری مجتبی رضازاده ولوجردی
هدف این مطالعه بررسی اثر سیستم هم کشتی با سلولهای گرانولوزا مورال بر بلوغ توده های coc گوسفند بوده است، همچنین مراحل بلوغ هسته و سطح بیان ژنهای بلوغ و رسپتورهای آنها در دو مرحله ژرمینال وزیکول (gv) و متافاز دوم (mii) ارزیابی شد. توده های coc جدا شده از تخمدان بطور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: در گروههای کنترل توده های coc به ترتیب بمدت 3 و 27 ساعت در محیط بلوغ قرار گرفتند (3h control and 27h control) و در گروههای هم کشتی توده های coc به ترتیب بمدت 3 و 27 ساعت در محیط بلوغ هم کشت با سلولهای گرانولوزا مورال قرار گرفتند (3h coculture and 27h coculture). یک روز قبل از هم کشتی غیر تماسی، سلولهای گرانولوزا با تعداد 120 - 110 هزار سلول در چاهک ظروف چهار خانه کشت داده شدند. توده های coc خوب روی فیلتر insert قرار گرفته و سپس فیلتر درون چاهک پوشیده از سلولهای گرانولوزا گذاشته شد. مرحله بلوغ تخمک بوسیله رنگ آمیزی با هوخست تعیین گردید و حالتهای بلوغی آنها مشخص گردید (gv و mii). سطح بیان ژنهای بلوغ (bmp15, bmp6, gdf9) و رسپتورهای آنهاalk3(bmpria) ,alk5(tgf?ri) alk6(bmprib) ,bmprii , actriib وhas2 و ptgs2 نیز بوسیله real time pcr بررسی گردید. مقایسه میزان بلوغ تخمکها مشخص می کند که درصد تخمک های مرحله mii بطور معنی داری در گروه هم کشتی در مقایسه با گروه کنترل بالاتر است (p<0.05). نتایج بیان کمی ژنهای بلوغ بوسیله real time نشان داد که در مورد ژنهای bmp15, bmp6, alk3, has2 و ptgs2 تفاوت معنی داری بین گروهها وجود ندارد. بیان ژنهای actriib, bmprii و alk6 در گروه کنترل 27 ساعته نسبت به سایر گروهها افزایش معنی داری داشته است(p<0.05)، همچنین بیان اکثر ژنها نیز در تخمکهای mii گروه هم کشتی نسبت به گروه کنترل کاهش داشته است. نتیجه گیری: استفاده از سیستم هم کشتی با سلولهای گرانولوزا مورال در طی بلوغ آزمایشگاهی تخمک باعث افزایش میزان بلوغ تخمکها (تخمکهای mii) و بهبود سطح بیان اکثر ژنها می شود.
علی فرخی کاوه محمد سیروس
دنیای رقابتی امروز، مدیران را وا میدارد تا شرکتهای خود را با تاکید بیشتری بر برنامهریزیهای استراتژیک، هدایت کنند. این مهم در کشورهای در حال توسعه نظیر کشور ما که شرکتها هنوز جایگاه مطمینی در گردونه رقابتها، خاصه در رقابتهای پیچیده بازار کسب و کار پیدا نکردهاند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. از اینرو شرکتها نیازمند راهبردهایی در تصمیمگیریهای مالی هستند، تا آنها را به سمت اهداف کلان شرکت سوق دهند.در نقشه راه ارایه شده بهمنظور تدوین استراتژی مالی برای شرکتهای داخلی، از یک مدل ماژولار در چهار سطح استراتژی، تصمیمگیری، تحلیل و ارزیابی استفاده میشود. در این مدل با تاکید بر نقش سهامداران به عنوان ذینفع اصلی در تصمیمگیریهای مالی شرکتها، هدف غایی شرکت، خلق ثروت برای سهامداران، انتخاب شده و این هدف مبنای تنظیم فرایندهای شرکت میشود. در این پژوهش با تکیه بر تحلیل فرایندی، ابتدا در سطح تحلیل، به تحلیل محیط رقابتی و تحلیل منابع و قابلیتهای شرکتها پرداخته و خروجیهای لازم را برای تصمیمگیری بهینه، استخراج مینماییم. سپس در سطح تصمیمگیری در خصوص سه تصمیم اصلی یعنی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، تصمیمگیری برای فاینانس و تصمیمگیری برای تقسیم سود، اقدام مینماییم. در سطح ارزیابی نیز از دو مدل برای ارزیابی تصمیمگیریها و اندازهگیری میزان قرابت و یا انحراف آنها از اهداف استراتژی مالی استفاده میشود. در این پژوهش از مدل تنزیل جریان نقدی برای ارزیابی شرکت و از مدل اختیار معامله حقیقی برای ارزیابی سرمایهگذاریهای شرکت بهره گرفته شده است. در این پژوهش بر انعطافپذیری فرایندها، پوششدهی ریسکها و عدم اطمینانها، استفاده از مدلهای راهبردی و اقتضایی در سرمایهگذاریها و لزوم همبستگی تعریف قابلیتها و منابع شرکتها تاکید شده است.
علی فرخی عباس ایزدپناه
یکی از مهمترین ویژگیهای انسان اراده و اختیار اوست. اکثر متفکران نسبت به وجود این ویژگی در انسان تردیدی نداشته و آن را امری بدیهی می دانند.همچنین امروزه آزادی یکی از مهمترین مباحث مطرح شده می باشد، که گاهی مورد سوء استفاده برخی قرار می گیرد. در مکاتب بشری به ویژه غربی که بر مبنای اومانیسم پایه گذاری شده است، آزادی به عنوان هدف محسوب می شود. اومانیسم انسان را محور موجودات عالم می داند. به همین خاطر قائل به آزادی مطلق انسانهاست، مادامی که مانع آزادی دیگران نباشد. طبق این اعتقاد اگر وجود خداوند ملازم با محدودیت انسان باشد، نعوذبالله پس خدایی وجود ندارد. این دیدگاه بر مبنای فردگرایی استوار است و به همین دلیل انسانها را به سوی تبعیت از امیال سرکش حیوانی دعوت می نماید. لذا تکالیف الهی را که در راستای کنترل امیال و غرایز و مدیریت و به دنبال آن محدود کردن خواسته های نامشروع حیوانی است، برنمی تابد.پیروان این مکتب به دنبال کنار گذاشتن دین از زندگی اجتماعی بشریتند. اینان دین را افیون ملت ها معرفی کرده و قائل به جدایی دین از سیاست گشته اند. در دین مبین اسلام بر خلاف مکاتب غربی، آزادی بی عنان، هدف نیست. اسلام با پذیرش آزادی تکوینی، انسانها را مکلف می داند و در حوزه تشریعی آزادی را وسیله کمال آدمی معرفی می نماید. با توجه به اینکه آزادی مطلق را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد لذا باید توجه داشت که آزادی باید محدود باشد. اسلام با وضع تکالیف دینی محدوده آزادی را مشخص می نماید.تکالیف الهی به عنوان برنامه معرفی شده از سوی خالق انسان به انسان، بهترین وسیله برای نیل به کمال است. چرا که خالق انسان، علم اکمل به کمال مخلوق خویش دارد. باید گفت تکالیف الهی آزادی انسان را محدود نمی کند، بلکه آزادی بعد حیوانی انسان را مدیریت می ـ نماید تا بی حساب و کتاب ارضا نشود. همچنان که بیان شد انسان با عمل به تکالیف دینی به کمال خویش نائل می گردد و به دنبال آن به آزادی انسانی دست می یابد. همان آزادی ای که خالق انسان برای انسان ترسیم نموده است. این آزادی بی نقص و کامل و گم شده بشریت است.