نام پژوهشگر: علی سنایی

مسئله آگاهی در برخی نظریات فیزیکالیستی (اینهمانی مصداقی و کارکردگرایی) معاصر: نقد، نظریات و تعارضات هر یک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  علی سنایی   حمید رضا آیت اللهی

از دوره مدرن این بحث مطرح می شود که چگونه ذهن که مجموعه ای از تجارب آگاهانه و تاثرات حسی است، می تواند از مغز به عنوان پدیده ای فیزیکی ایجاد شود. مسئله آگاهی را نمی توان از مسئله ذهن –بدن جدا کرد زیرا در واقع ذهن، فعالیتی است که در بستر فیزیکی مغز اتفاق می افتد و یکی از وجوه این فعالیت را "آگاهی" می گویند. ذهن به عنوان یک هویت انتزاعی، ناظر به تجاربی است که بی واسطه برای فاعل شناسایی، تحقق می یابد. بدین ترتیب اصطلاح ذهن و آگاهی، دو تعبیر از یک واقعیت واحد اند و مسئله ذهن-بدن فقط به نحو روشی از مسئله آگاهی تفکیک می شود. از آنجا که آگاهی در یک چشم انداز اول شخصی و درون نگرانه حاصل می شود ولی درک ما از پدیده های فیزیکی به صورت سوم شخص و عینی است، این سوال مطرح می شود که چگونه پدیده های ذهنی، قابل تبیین فیزیکی هستند. با رشد روزافزون علم فیزیک در تبیین و پیش بینی امور، این تصور ایجاد می شود که همه علوم قابل تحویل به علم فیزیک به عنوان یگانه رسانه راستین واقعیت هستند. وقتی که فیزیک، غایت قصوای علوم باشد و بدین ترتیب انگیزه ای برای وحدت بخشیدن به دانش های بشری ایجاد شود، دیگر روان شناسی به عنوان یک علم مستقل که تن به تبیین های فیزیکالیستی نمی دهد و قوانینی منحصر به خود دارد، مطرح نیست. از سوی دیگر عده ای که خواص ذهنی را قابل تحویل به خواص فیزیکی نمی دانند، همچنان بر استقلال روان شناسی به عنوان یک علم، تاکید می کنند. نفی روان شناسی به عنوان یک علم مستقل به نظریات تحویل گرایانه و حمایت از اتونومی روان شناسی به نظریات غیر تحویل گرا در حوزه فیزیکالیسم انجامیده است. نظریه اینهمانی مصداقی و کارکردگرایی در جبهه غیر تحویل گرایی هستند ولی این نظریات رویکرد جامعی به مسئله آگاهی ندارند. فیزیکالیست مصداقی فقط به گرایش گزاره ای مثل تمایل و باور می پردازد تا بدین وسیله بی قاعده بودن روان شناسی را ثابت کند و امکان هر نوع قانون کلی در این حیطه را به نفع هم مصداق دانستن پدید های ذهنی و فیزیکی جزیی، کنار بگذارد. کارکردگرایی نیز به خاطر تمایزی که بین ساختار فیزیکی و نقش علی می گذارد فقط به بخشی از حالات ذهنی مثل بازنمودهای ذهنی و گرایش های گزاره ای که قابل توصیف کارکردی هستند، توجه می کند. بدین ترتیب مسئله اصلی آگاهی که ریشه در رابطه ذهن –بدن دارد و منجر به شکاف تبیینی در فلسفه ذهن معاصر شده است، در این نظریات مطرح نیست زیرا بخش عمده ای از حالات ذهنی مثل تجارب کیفی و پدیداری که خواصی متمایز از پدیده های فیزیکی دارند، از نظر فیزیکالیست مصداقی و کارکردگرا دور می ماند.

بررسی تجارب عرفانی بر مبنای روان شناسی فرافردی با تأکید بر آراء آبراهام مزلو، استانیسلاو گراف، و دیوید لاکوف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1390
  یاسمن سلمانی   علی سنایی

این نوشتار با گزینش سه تن از رهبران روان شناسی فرافردی سعی در درک کلی نگرش این رویکرد نوین روان شناسی به ویژگی ها و منشأ تجارب عرفانی، رابطه ی آن با بیماری روانی و کارکرد آن پرداخته است. تجربه ی عرفانی به دلیل ایجاد حالت وجد، خلسه، جذبه، قبض و بسط، حالات ویژه ی روحی را برای صاحب تجربه به وجود می-آورند، که موجب می شود این افراد غیر نرمال تلقی شده و به روان شناسان ارجاع داده شوند، لذا نوع نگرش روان شناسان به این تجارب حائز اهمیت می باشد. شایان ذکر است که روان-شناسان فرافردی نگاه نوین، جامع و انتقادی نسبت به روان شناسی تقلیل گرا دارند، با این وجود در ایران ناشناخته می باشند. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. این نوشتار نتیجه می گیرد که روان شناسان فرافردی، تجربه ی عرفانی را امری فراطبیعی و سطحی از رشد روانی انسان تلقی می نمایند، و نه مانند روان شناسی اثبات گرا آسیب روانی. وجود مشابهت میان علایم و حالات حاصل از تجارب عرفانی و بیماری روانی، از دلایل عمده ی تلقی تجربه ی عرفانی به عنوان بیماری روانی است؛ لاکوف یکی از پیشگامان روان شناسی فرافردی مدلی ارائه می دهد که بر طبق آن بتوان میان بیماری روانی و تجارب عرفانی تمایز گذاشت. این روان شناسان برای تجارب عرفانی کارکردهای مثبت فراوان، و کارکردهای منفیی اندکی را برمی شمرد.

مقایسه آراء و عقاید غزالی در إحیاءعلوم الدین با فیض کاشانی در المحجه البیضاء در ربع عبادات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه حسامی فیروزآباد   عظیم حمزییان

پژوهش حاضر با هدف شناسایی آراء و عقاید دو عارف بزرگ جهان اسلام، غزالی در احیاءعلوم الدّین و فیض کاشانی درالمحجّهالبیضاء فی تهذیب الاحیاء در ربع عبادات صورت گرفته است. کتاب احیاءعلوم الدّین یکی از متون مهم اخلاقی و عرفانی در عالم تسنّن است. این کتاب توسط ابوحامد محمد بن محمد غزالی در سال 488 ه. ق. تألیف شد. بیان روان، آسان و سلیس غزالی در این کتاب، آن را از کتاب‏ های هم ردیف خود، متمایز ساخته است. همین ویژگی موجب شده است که احیاء در میان عموم مردم نیز مورد توجّه قرار گیرد، و توسط عارفان مسلمان بعد از او بر آن شروحی نوشته شود. مهمترین شرحی که بر احیاء نوشته شده،المحجّه البیضاء اثر ملّا محسن فیض کاشانی با جهت گیری شیعی است. فیض کاشانی با علم به ارزش و اهمیت احیاء العلوم، به بهترین شکل ممکن با مطالب آن مواجه شده و به تلخیص و تهذیب آن پرداخته است. این پژوهش از نوع کتابخانه ای و به شیوه تطبیقی صورت گرفته، و برای انجام آن از کتابها، مقاله ها و پایان نامه ها استفاده شده است. در این پایان نامه مباحث مهمی از مسائل پر تنش و جدال انگیز میان فریقین مانند مسئله تفسیر قرآن، جایگاه فقه در میان سایر علوم دینی، و مسئله ایمان مطرح شده است.

ابن عربی از دیدگاه توشیهیکو ایزوتسو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1391
  لیلا شایان دوست   عظیم حمزییان

محیی الدین ابن عربی، یکی از نوابغ روحانی و یکی از بزرگترین مشایخ صوفیّه است که عرفان و وحدت وجود و اسلام در اندیش? وی به شکل غیر قابل تفکیکی در هم تنیده شده است. او برجسته ترین نظریه پرداز عرفان اسلامی است که پدید آمدنش، نقط? عطفی در تاریخ تصوّف بود؛ هر یک از اندیشمندان و فیلسوفان عارف مشرب در جهان اسلام، به گونه ای تحت تأثیر اندیشه های او قرار گرفتند. افکار و دیدگاههای ابن عربی در طی چندین قرن، برای تمام صوفیان به منزل? «فلسف? عرفان» و یا حتی « فلسف? دین» به شمار رفته است. شاید از همین روست که کسانی به تطبیق آراء او با افکار برخی از صاحبان اندیشه و رأی پرداخته اند. مباحث تطبیقی، یکی از بهترین روشها جهت معرّفی افکار به صاحبان اندیشه است. در این راستا، روش پروفسور ایزوتسو، نمون? خوبی برای یک کار تطبیقی است. وی با طرح مطالع? فراتاریخی -که از آن به نوعی پدیدارشناسی تعبیر کرده اند- به بررسی افکار عرفانی خصوصاً در ادیان شرقی می پردازد و در این میان، ابن عربی را به عنوان نمایند? عرفان اسلامی، کانون مباحث تطبیقی خود قرار می دهد. پرسشهایی از قبیل: ابن عربی دقیقاً دربار? چه چیزی سخن می گوید و آموزه های اصلی او چه چیزهایی هستند؟ و این سوال که ابن عربی برای تأمین نیازهای عقلی و معنوی عصر حاضر چه چیزی را ارائه می کند؟ علّت اصلی تدوین آثاری از سوی ایزوتسو در خصوص اندیشه های ابن عربی است. هدف اصلی از این تحقیق،شناسایی و نقد آراء ایزوتسو در رابط? با برجسته ترین افکار عرفانی ابن عربیاست و در کنار آن، ملاحظاتی نیز درباره آن بیان شده است.می توان گفت: ایزوتسو به علّت روح شرقی و پیش زمینه های فکری اش، درک بهتری از تعالیم اسلام دارد و به شناخت صحیح تری از مکتب ابن عربی نسبت به همترازان غربی اش نائل شده است. با این حال، مواردی از درک نادرست ایشان از آرای ابن عربی نیز به چشم می خورد.

بررسی درون مایه های عرفان شیعی در کتاب جواهر السنیه شیخ حر عاملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1394
  افسانه جعفری   علی سنایی

چکیده: پایان نامه حاضر، با هدف بررسی درون مایه های عرفان شیعی در کتاب جواهرالسنیّه فی الاحادیث القدسیه ، تألیف شیخ حر عاملی به انجام رسیده است . حرّ عاملی از علما و محدثین قرن یازدهم هجری است و کتاب جواهرالسنیّه اولین کتابی است که به تألیف و نگارش آن دست زده است. این کتاب پر ارزش ، مجموعه نفیسی از احادیث قدسی است که مورد اتفاق و قبول اهل سنت وتشیع می باشد.تشیع معنای مکتوم و باطنی دین اسلام است ، امری که سبب شده اسلام در طول قرن های متمادی پایداری خود را حفظ کند. عرفان شیعی تلفیقی از همراهی و پیوستگی میان شریعت و طریقت ؛ یعنی میان نبوت و امامت ، ظاهر و باطن است و در اهمیت این معرفت است که باید بگوییم ظاهر بدون باطن ، تعبد به ظاهر الفاظ است و نفی علم باطن و ارثیه ی از سوی پیامبران است.روش تحقیق به این صورت بوده است که یکایک احادیث این کتاب مورد بررسی قرار گرفت و درون مایه های نظری و عملی عرفان شیعی از این احادیث بیرون کشیده شد.بررسی های به عمل آمده و نتایج این تحقیق بیان کننده این مطلب است که بیشترین حجم کتاب جواهرالسنیّه، دربردارنده مضامین عرفان شیعی است و این امر نشان از این دارد که این کتاب جایگاه بسیار ارزشمندی در میان کتب عرفان شیعی دارد.مهمترین درون مایه اختصاصی عرفان شیعی که در این کتاب مطرح شده است؛ بحث ولایت امام و اهل بیت پیامبر اکرم (ص) است که حجم وسیعی از احادیث این کتاب ارزشمند را در برگرفته است که کلیدی ترین درون مایه عرفان شیعی است. کلیدواژه ها: حرعاملی، جواهرالسنیه، عرفان شیعی، ولایت

تحلیل بودا از دیدگاه یاسپرس، سوزوکی، کیوکاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1392
  سمیرا رومنجانی   عظیم حمزئیان

پیام تازه ی بودا چه بوده است که بعداز گذر از قرن ها مورد توجه فیلسوفانی ازجمله یاسپرس ،کیوکاوی و سوزوکی قرار گرفته است ؟ آیا میان این سه تن اشتراک و افتراقی در رویکردشان به بودا وجود دارد ؟ تحقیق حاضر با هدف تحلیل دیدگاه های یاسپرس، سوزوکی و کیوکاوی درباره ی بودا انجام شده است. بیشترین تاکید بودا و اصل و محور پیامش ، حول موضوع انسان می گردد . در پیام بودا، انسان از ارزش و اعتبار بسیاری برخوردار است ، چنانکه او ، نسبت به تمامی شعائر و مراسم موجود در جامعه ی خود بی توجه بوده است و انسان را تنها طراح سرنوشت خویش می داند که می تواند با اراده و انتخاب خود سرنوشتش را تغییر دهد . لازم به ذکر است در میان فیلسوفان اگزیستانسیالیست (اصالت وجود)، یاسپرس تنها فیلسوفی است که به سوی شرق و هند گرایش داشت و به بررسی و تحلیل آراء این حکیم فرزانه پرداخته است ، او به نکات و آموزه های بسیاری در بودا توجه دارد ، از جمله توجه به امر مراقبه ، شهود در آیین بودا ، جایگاه ویژه ی اخلاق در نزد بودا ، همچنین دستیابی انسان به وجود اصیل ، که فقط با تعالی او ممکن می شد و موارد دیگری که در طول تحقیق حاضر بدان پرداخت شده است . کیوکاوی (یا همان کوبودایشی بنیان گذار فرقه ی شینگون) به عنوان فیلسوفی ژاپنی که از میان جامعه ی دینی بودایی برخاسته ، توجه بسیاری به ارزش انسان و اهمیت ایمان و پاکی و بی آلایشی در زندگی و .... در دین بودا داشته است، سوزوکی نیز به عنوان حکیمی الهی که در میان جوامع بودایی ژاپنی(مهایانه) می زیسته است، توجه بسیاری به شهود و بحث اخلاقی در مهایانه دارد که تاکید بسیاری بر مهر و کمک به دیگران می ورزد .آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته، افکار و اندیشه های سه فیلسوف نام برده است که به روش تحلیل محتوا انجام شده است.

بررسی تطبیقی خدای متشخص در قرآن با عهدین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زینب عرب   عظیم حمزئیان

هر یک از ادیان آسمانی که خود را یکتاپرست می دانند ، برای شخص خدای متعال اسماء و صفات، ویژگی ها و مشخصه هایی را لحاظ می کنند و چون خدای خود را خدای عالمیان می دانند برای معرفی و شناساندن او به دیگران تلاش های بی وقفه ای می نمایند به استثناء یهودیان که خدای خود را خدای قومی و نژادی دانسته و خود را نیز قوم برگزیده خدا معرفی می کنند. خدا در هر سه دین دارای اسماء و صفاتی است اما در هر یک از این سه دین محوریت بر روی یک یا چند صفت مشخص است هر چند این مطلب درباره خدا در اسلام دیده نمی شود مثلا در یهودیت بیشتر بر قهر و قدرت و جلال و شکوه و سلطنت الهی تاکید می شود، در حالی که در مسیحیت محور اصلی همه اسماء و صفات خدا، پدر و عشق است. در هر حال، همه اسماء و صفات الهی اعم از صفات جمال و جلال و.... در هر یک از این ادیان وحیانی ابزار مناسبی برای شناخت خداوند در آن دین محسوب می شود. ذات باری تعالی در قرآن خود را معرفی کرده است و صفاتی را نیز به خود نسبت داده و چگونگی ارتباط با خویش را بیان داشته است. اکثر مواردی که خداوند درباره خود سخن گفته دال بر تشخص خداوند است. همان طور که در یهودیت نیز شاهد چنین مطلبی هستیم، مثل آنجایی که خداوند هنگام معرفی خود به موسی (ع) خود را خدای پدران قوم اسرائیل معرفی کرد. تشخص الهی در اسلام، با یهویت و مسیحیت اندک تفاوت هایی دارد چرا که در یهودیت به عبارتی با انسانی خدایی روبه رو هستیم خداوندی که افعال و رفتار او همگی حاکی از تشخص او و شباهت بسیار نزدیکش به انسانها می باشد. در مسیحیت نیز باهمین خدا روبه رو هستیم ولی خدایی که یک درجه انسانی تر و زمینی تر شده خدایی که دیگر در طبقات بالای آسمان کاخ ندارد، بلکه بر روی زمین و در کنار بندگانش زندگی می کند ، پدری مهربان و فداکار که خود را فدای بندگانش می سازد، اما در اسلام تشخص خدا تا به این حد نیست و تشخص خداوند بیشتر در مواردی دیده می شود که خداوند از خودش سخن گفته و درباره خودش توصیفاتی را بیان کرده است. هر چند بر طبق مطالب موجود در قرآن و سایر منابع دینی اسلامی و آموزه های دینی موجود، می توان از میزان توجه و علاقه خدا به مخلوقاتش تشخص خداوند را نتیجه گرفت.

بازتاب تعالیم و مبانی مسیحی در اندیشه اتین ‍یلسون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1392
  مریم مهدی زاده   عظیم حمزئیان

چکیده مسیحیت یکی از ادیان توحیدی است که از زمان آغاز تعامل خود با فلسفه یونانی تحولات بسیاری در این فلسفه ایجاد نموده است. وحی مسیحی منشأ تحول و ابداع در بسیاری از مفاهیم و اصول فلسفی در نزد فلاسفه بوده است . رساله حاضر نیز که در چهار فصل تنظیم شده است ، قصد دارد به بررسی بازتاب این تعالیم دراندیش? فیلسوف تومیستی معاصر، اتین ژیلسون بپردازد. ما در نگارش این پایان نامه ابتدا یازده مورد از تعالیم را که در دین مسیحیت نقش محوری و زیر بنایی دارند، انتخاب و با تکیه بر کتاب مقدس و اعتقادنامه ها و کتب مرجع کلامی مسیحیت شرح اجمالی از آنها ارائه نموده ایم . در گام بعدی به معرفی ژیلسون ، موضع فلسفی و حوزه های کاری او پرداخته ایم. در این قسمت به آراء اصلی ژیلسون از جمله اثبات وجود فلسفه مسیحی و تجلی حقیقی آن در فلسفه توماس آکویناس اشاره شده است . درفصل سوم به موازات عناوین فصل دوم، به تشریح اندیشه های فلسفی و کلامی ژیلسون پرداختیم و در انتها و در فصل چهارم با بررسی بازتاب این تعالیم در اندیشه فلسفی در می یافتیم که ژیلسون در اندیشه فلسفی خود کاملاً از تعالیم مسیحی تأثیر پذیرفته است. ژیلسون به عنوان یک مومن کاتولیک ، ساحت امور ایمانی را محترم و محفوظ شمرده و آنها جوهره مسیحیت می داند که مسیحیت بدون آنها هویت مستقل خود را ازدست خواهد داد. ژیلسون در فلسفه پردازی خود ودر حوزه امور عقلانی نیز همواره به کتاب مقدس و کتب مرجع کلام مسیحیت نظر دارد . کلمات کلیدی: تعالیم مسیحی ، فلسفه قرون وسطی ، اتین ژیلسون، دین و فلسفه ، مسیحیت و فلسفه ، تأثیر دین بر فلسفه

بررسی معنای زندگی در قرآن و عهد جدید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1393
  مرضیه جعفری   علی سنایی

پرسش از معنای زندگی و چگونگی وصول به آن، یکی از مهمترین موضوعات فلسفی در دوران جدید است، که برای هر کسی که فراتر از روزمرگی¬های زندگی می¬اندیشد، مطرح می¬شود. مسئله¬ی معنای زندگی امری ذو-وجوه است و از چشم¬اندازهای گوناگونی چون فلسفه، روانشناسی، و دین می¬تواند مورد بررسی قرار گیرد، اما بررسی تمام جنبه¬های آن، در حد این نوشتار نیست. دو رویکرد کلی به معنای زندگی می¬توان داشت: طبیعت¬گرایی و فراطبیعت¬گرایی. از آنجا که دین یگانه پناهگاه اصلی در این گونه نگرانی¬های بشر بوده است، ادیان هنوز یکی از مهم¬ترین مراجع پاسخگویی به این پرسش¬ها از منظر فراطبیعت¬گرایی هستند. در رساله¬ی حاضر با تکیه بر دین اسلام و مسیحیت معناداری زندگی از منظر آیات و مفاهیم روح بخش قرآن و همچنین آیات عهد جدید (انجیل) مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تبیین معنای زندگی در قرآن و عهدجدید سعی نموده با طرح برخی از مسائل از دیدگاه این کتب مقدس، نگرش آنان درباره¬ی معنای زندگی، و راهکارهای هر یک را برای زندگی بهتر، توصیف و تحلیل نماید. سوالات پژوهش عیارتند از اینکه، از دیدگاه قرآن چه چیزی به زندگی معنا می¬بخشد؟ از دیدگاه عهد جدید چه چیزی به زندگی معنا می¬بخشد؟ آیا معنای زندگی جعل می¬شود یا صرفا کشف می¬شود؟ روش پژوهش در این رساله توصیفی تحلیلی، و براساس مطالعات کتابخانه¬ای انجام گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، از نظر قرآن و عهدجدید هدف نهایی زندگی دستیابی به سعادت، می¬باشد و با ایمان و عمل صالح می¬توان به این مقام رسید. لیکن عهدجدید سعادت را، لذت از رویت سعیده خداوند در زندگی پس از مرگ می¬داند، اما قرآن سعادت را رسیدن به قرب الهی می¬داند. و اینکه کشف معنای زندگی و جعل آن مکمل یکدیگرند؛ یعنی ابتدا معنای زندگی کشف، و سپس هدف زندگی جعل می¬شود. با بررسی کتب مقدس فوق نیز به این نتیجه رسیده¬ایم که نمی¬توان مسئله کشف و جعل معنای زندگی را از هم تفکیک کرد.

بررسی لطایف سبعه از دیدگاه شیخ علاء الدوله سمنانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1393
  فرانک سلیمانی   علی سنایی

در این پایان نامه با عنوان "بررسی لطایف سبعه از دیدگاه شیخ علاءالدوله سمنانی"، سعی شده است که اهمیت و جایگاه لطایف در اندیشه این عارف بزرگ و نحوه ی کسب این اطوار توسط سالکان بیان شود و پیش زمینه ی پیدایش این نظریه در مکتب علاءالدوله مشخص گردد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و نوع تحقیق،توصیفی- تحلیلی است که با مراجعه به کتب علاءالدوله نظر وی در مورد لطایف سبعه بیان و سپس به بررسی راه ها و نحوه ی کسب این لطایف توسط سالک پرداخته می شود.

تشیع از نظر هانری کربن (با تأکید بر اسماعیلیه و اثنی عشری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده علوم انسانی 1393
  پری ترابی   علی سنایی

امروزه شیعه پژوهی، جایگاه ویژه ای در جهان غرب یافته و توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. مستشرقان، از جمله هانری¬کربن تحقیقیات جامعی درباره تشیع انجام داده¬اند. این پژوهش، با هدف بررسی دیدگاه هانری کربن درباره تشیع با روش توصیفی-تحلیلی با استناد بر مطالعات کتابخانه¬ای انجام شده است. مسأله¬ی پژوهش این است که دیدگاه هانری کربن درباره¬ی شیعه اثنی¬عشری و اسماعیلیه، امامت و ولایت و همچنین تفاوت این دو فرقه چیست؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد که کربن با تکیه بر روش پدیدارشناسی، تشیع را مذهبی اصیل و باطن اسلام معرفی می کند. لذا شیعه را مذهبی اصیل و پویا می¬داند، که با حذف امامت و ولایت پایدار نمی¬ماند. وی اعتقاد دارد، ولایت اصل و اساس نبوت است و همه¬ی پایه¬های دین مبتنی بر ولایت امامان است. کربن بالاترین مرتبه درک کتاب آسمانی را طریق تأویل می¬داند، لذا وجود امام و مفسر معصوم ضروری می¬نماید. امام قائم به کتاب است که اسرار باطن وحی را تفسیر و تأویل می¬کند. وی در تفسیر حکمت معنوی، به بنیان¬های فکری و گرایش¬های عرفانی همه¬ی شاخه¬های مرتبط با تشیع بخصوص شیعه اثنی¬عشری و اسماعیلیه توجه نموده است. درباره¬ی تفاوت میان این دو فرقه معتقد است که موضع شیعه¬ی اثنی¬عشری، بر حفظ تعادل میان ظاهر و باطن است، اما در تشیع اسماعیلی تأکید بر باطن با صرف نظر از ظاهر است. تلاش کربن برای تدوین نظریه¬ی شیعه¬شناسی به جهان غرب ستودنی است، اما افراط در تفسیر معنویت باطنی شیعه از جمله نقاط ضعف دیدگاه اوست. بنابراین، وی از منظر حکمت¬مآبانه و عرفانی به اسلام و شیعه نگریسته و نگاهی همه جانبه و بنیادین به تشیع نکرده¬ است.