نام پژوهشگر: علی رضا سلطانی
روح الله غلامی علی رضا سلطانی
مسأله وابستگی به درآمدها و عواید نفتی از مهم ترین مسایل تهدید کننده و بحران زا در دهه اخیر بوده است که در زمان تشدید تحریم های بین المللی علیه ایران به صورتی جدی تر مورد توجه قرار گرفت. البته از زمان اکتشاف و استخراج نفت همواره مساله وابستگی نظام سیاسی و اقتصادی به درآمدهای نفتی مطرح بوده و از زمان پهلوی دوم تاکنون، ذیل مساله دولت تحصیلدار مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. مسأله اصلی و دال مرکزی این پژوهش تاثیر وابستگی به درآمدهای نفتی در امنیت ملی ایران است. این نوشتار به تفصیل با برشماری تجربه های برخی کشورها و نیز کاربست نظریه های مهم در این باب، به این نتیجه دست یافت که اساسا صرف وابستگی مزبور نمی تواند تهدید کننده یا تهدید زا باشد بلکه نحوه تخصیص و توزیع این درآمدهاست که قادر است امنیت سیاسی و اقتصادی را تهدید کرده و یا به چالش بکشد. در ادامه نیز با اشاره به شاخص هایی مثل نسبت صادرات مواد خام بر کل صادرات، نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص ملی، درصد پوشش درآمدهای نفتی بر بودجه سالانه عمومی و عمرانی، با تصدیق ربط و نسبت وثیق مساله امنیت ملی به درآمدهای نفتی در بعد و قبل از تحریم ها به جنبه های مختلف این قضیه و کیفیت ارتباط آن با مساله امنیت ملی پرداخته شده است. در پایان نیز با ارائه جمع بندی منسجم در پی ارزیابی راهکارهای برون رفت از چرخه وابستگی برآمده و در نهایت به چند الگوی ممکن پرداخته شده است.
حمید هژبری نژاد طاهره ابراهیمی فر
تاریخ، جغرافیا و فرهنگ منطقه خلیج فارس به شکلی است که این منطقه را با مسائلمنطقه ای و فرا منطقه ای مرتبط ساخته است. هویت و فرهنگ و پشتیبانی از آن یکی از مسائل مطرح در سطح جهانی است.از آنجایی که هویت و فرهنگ در ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها نقش به سزایی در حفظ منافع ملی آنها دارد، ناگزیر درپی یافتن علل تغییر در هویت و فرهنگ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شدیم. پیدایش نفت در خاورمیانه و به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و نقش درآمدهای حاصل از آن و چگونگی تأثیرگذاری این طلای سیاه بر ساختار هویتی و فرهنگی ازمولفه های اصلی در این تحقیق می باشند. لذا پژوهش حاضر بر اساس روش مطالعاتی توصیف- تحلیلی درباره نفت ، هویت و فرهنگ در کشورهای حوزه خلیج فارس طراحی شده است، بر این اساس فرضیه ی«نقش درآمدهای نفتی در تغییر ساختار هویتی و فرهنگی کشورهای عربی خلیج فارس» مورد توجه قرار گرفته است. از اینرو یافته های تحقیق با استفاده از نظریات علمی دانشمندان علوم انسانی،علوم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی، و چگونگی تأثیرگذاری متغیر مستقل(درآمدهای نفتی) بر متغیر تابع(تغییر در ساختار هویتی و فرهنگی) مورد ارزیابی قرار گرفت که در نتیجه تأثیر آن بر ساختار هویتی این کشورها به اثبات نرسید،اما تا حدود زیادی بر فرهنگ آنها با توجه به ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تأثیر داشته است. کلیدواژه ها : خلیج فارس، ساختار هویتی و فرهنگی ، کشورهای عربی.