نام پژوهشگر: عباس شرزه ای
علیرضا شعله ورفرد سیدمحمدرضا موسوی
نماتدها، عامل3/12 درصدی خسارت به محصولات کشاورزی در سراسر جهان محسوب می شوند، که حدودا" 5% این خسارتها به خاطر نماتد مولد غده ریشه (meloidogyne spp.) است. نظر به تاثیر سوء ترکیبات شیمیایی بر محیط زیست و زندگی انسان، در این مطالعه تاثیر عصاره های آبی درکنترل meloidogyne javanica، و مرگ و میر لارو سن دوم (j 2s)، ممانعت از تفریخ تخم مورد ارزیابی قرار گرفت. چهار گونه ی گیاهی سیاه دانه (nigella sativa) (دانه)، آنقوزه (ferula assa foetidae) (شیره ی ساقه و ریشه)، اسپند (peganum harmala) (دانه)، خرفه (portulaca oleracea) (دانه) جمع آوری و بخش های انتخاب شده هر گیاه جهت آزمون در سایه خشک شدند و به کمک آسیاب خانگی به پودر نرم تبدیل شدند. مواد خشک شده ی گیاهی به مدت یک روز در آب مقطر خیسانده و مخلوط حاصله از پارچه ی پنبه ای عبور داده شد و فاز مایع آن جدا گردید. مخلوط حاصله به مدت 20 دقیقه درg 2000 سانتریفیوژ و رونشین از کاغذ صافی وات من (whatman) شماره ی دو عبور دادیم تا یک مایع شفاف حاصل گردید (ferris and zheng, 1999). غلظت نهایی هر عصاره به میزان یک گرم مواد گیاهی به ازای 10 میلی لیتر آب مقطر تنظیم شد. آنقوزه با غلظت ppm 2000 با 8/57 درصد بیشترین بازدارندگی از تفرخ تخم و با 6/37 درصد بیشترین مرگ و میر لارو را از خود نشان داد. در کاربرد هورمون ها نیز بیشترین بازدارندگی مربوط به بتا آمینوبوتریک اسید 5/1 میلی مولار با 02/89 درصد در مدت یک هفته و بیشترین مرگ و میر لارو مربوط به سالیسیلیک اسید 5/1 میلی مولار با 8/32 درصد، در مدت 72 ساعت حاصل گردید. در ترکیب عصاره ها با هورمون ها نیز بیشترین بازدارندگی از تفریخ تخم و مرگ و میر لارو سن دوم را در کاربرد همزمان آنقوزه با بتا آمینوبوتریک اسید دیده شد به ترتیب با 45/82 و 32/54 درصد. در گلخانه آنقوزه و جاسمونیک اسید 5/1 میلی مولار به تنهایی و همچنین در ترکیب با همدیگر کمترین درصد نفوذ لارو را به درون ریشه داشتند. عصاره ی آنقوزه و اسپند همراه با هورمون های بتا آمینوبوتریک اسید 5/1 میلی مولار و سالیسیلیک اسید 5/1 در کاهش جمعیت نهایی نماتد، تعداد گال، شاخص تعداد گال، تعداد توده تخم، تعداد تخم در یک گرم ریشه و تعداد لارو در 100 گرم خاک بیشترین تاثیر را داشتند و آنقوزه با بتا آمینوبوتریک اسید 5/1 میلی مولار و خرفه با جاسمونیک اسید 1/0 میلی مولار بیشترین اثر را در افزایش پارامترهای گیاهی داشتند. با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از عصاره گیاه آنقوزه و اسپند با غلظت ppm2000 و همچنین کاربرد همزمان این دو عصاره به همراه هورمون بتا آمینو بوتریک اسید5/1 میلی مولار می تواند کنترل قابل قبولی را علیه نماتد مولد گره ریشه ایجاد کند.
سعید زراعت کار سید محمد رضا موسوی
چکیده سوختگی غلاف برگ برنج ناشی از قارچ rhizoctonia solani یکی از مهمترین بیماری های برنج در ایران می باشد. روش های متفاوتی جهت کنترل این بیماری انجام می شود که عمده ترین روش استفاده از سموم شیمیایی است. استفاده بی رویه این مواد باعث آلوده شدن محصولات، محیط زیست و آب های زیر زمینی شده و سلامتی انسان در اثر مصرف زیاد این مواد به خطر افتاده است. این موضوع باعث شده که محققین به دنبال استفاده از روش های جایگزین جهت کنترل این بیماری باشند که از مهمترین آنها می توان استفاده از قارچ ها و باکتری های آنتاگونیست را نام برد. در این تحقیق بررسی اثر آنتاگونیستی قارچ تریکودرما بر روی قارچ بیماری زای r. solani در شرایط آزمایشگاهی و در سه بازه ی زمانی 24، 48 و 72 ساعت انجام شد. در گلخانه نیز تاثیر کود دامی، قارچ تریکودرما و قارچ کش پروپوکونازول به تنهایی و همچنین به صورت توام در کنترل این بیماری در دو مرحله (مرحله کشت بذر و مرحله کشت نشا) انجام پذیرفت. بدین منظور طول بوته ها، قطر غلاف و تعداد پنجه ها 14، 18 و 28 روز پس از کاشت و همچنین شدت بیماری در هر تیمار اندازه گیری شد. در مرحله آزمایشگاهی تست تقابل بین دو قارچ در هر سه بازه زمانی حاکی از کاهش رشد قارچ r. solani بوسیله قارچ trichoderma harzianum شد. در آزمایش گلخانه در مرحله بذر استفاده از قارچ آنتاگونیست به اندازه قارچ کش اثر گذاشته و مانع از مرگ گیاهچه شد. کود دامی نیز موجب رشد گیاهچه ها شد. در تیمار شاهد تمام بذور آلوده جوانه نزده و دچار مرگ شده بودند. در مرحله نشا نیز تیمارهای مختلف باعث کاهش اثرات بیماری شدند. از نظر شاخص شدت بیماری نیز تیمارهای دارای قارچکش بهترین تاثیر را داشتند و پس از آن، تیمار کاربرد همزمان قارچ تریکودرما و کود حیوانی قرار داشت. کلمات کلیدی: سوختگی غلاف برنج، کنترل بیولوژیک، کود حیوانی، rhizoctonia solani، trichoderma harzianum.
عادل باقری عباس شرزه ای
چکیده: به لیمو با نام علمی lippia citrodora kunt، گیاهی دارویی از خانواده شاهپسند می باشد. طی بررسی گلخانه ای پرورش این گیاه در سال 1391 در استان فارس، علائم متعددی نظیر پژمردگی، زردی، گاه خشک شدن کامل گیاه و پوسیدگی ریشه و طوقه گیاهان مشاهده شد. هدف از این مطالعه شناسایی مهمترین عوامل بیماری زا بر گیاه به لیمو و همچنین یافتن روش هایی جهت مقابله با آنها می باشد. نمونه برداری از گلخانه های اطراف شیراز انجام شدند.. بخشهایی از بافت های طوقه و ریشه پس از شست شو با آب و ضدعفونی سطحی باهیپوکلریت سدیم یک درصد، روی محیط کشت pda و در دمای 25 درجه سانتیگراد کشت شد. پس از چند روز پرگنه های رشد کرده از اطراف بافت های آلوده درمحیط کشت برداشته و به محیط pdaجدید منتقل شدند. قارچ ها با استفاده از روش نوک ریسه و تک اسپور خالص سازی و براساس خصوصیات ظاهری و مورفولوژیک و با استفاده از کلیدهای معتبر شناسایی شدند. گونه های قارچی شامل rhizoctonia solani، f. solani،f. oxysporum ،f. sporotichoides ، macrophomina phaseolina، chaetomium atrobrunneum و trichoderma harzianum بودند. آزمون بیماری زایی در شرایط گلخانه بر روی نهال های جوان گیاه به لیمو انجام گرفت. نتایج نشان داد قارچ های r. solani، f. solani،f. oxysporum ،f. sporotichoides ، m. phaseolina بر روی به لیمو بیماریزا بودند و قارچ های c. atrobrunneumوt. harzianum غیر بیماریزا بودند. در این تحقیق علاوه بر شناسایی گونه های مختلف قارچ های بیماری زا بر روی گیاه به لیمو، توانایی قارچ های تریکودرما و کیتومیوم به عوامل کنترل بیولوژیک بیماری های قارچی گیاه به لیمو مورد مطالعه و شناسایی قرار گرفتند. نتایج آزمونهای کشت متقابل و همچنین آزمایش های گلخانه ای نشان داد که قارچ t. harzianum قادر به کنترل تمام قارچ های بیماریزای گیاه به لیمو بوده اما قارچ c. atrobrunneum قادر به کنترل قارچ های بیماری زای f. solani و f. oxysporum می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود که خزانه های گیاه به لیمو از نظر آلودگی به عوامل بیماری زا و همچنین تأثیر عوامل محیطی در بیماری زایی گیاه به لیمو مورد بررسی قرار گرفته و از روش های بیولوژیک در جهت رفع عوامل بیماری زا استفاده شود. کلمات کلیدی: به لیمو، قارچ های بیماریزا، خاکزی، کنترل بیولوژیک
علی نورا بنجار عباس شرزه ای
در این تحقیق، اثرات اسانس های رُزماری (rosemarinus officinalis)، آویشن کوهی (thymus kotschyanus)، شوید (anethum graveolens)، رازیانه (foeniculum vulgare)، ترخون (artemisia dracunculus) و زنیان (carum capticum) در غلظت های 250، 500 و 1000 قسمت در میلیون، به همراه تیمار شاهد (آب مقطر) به روش اختلاط با محیط کشت سیب زمینی دکستروز آگار (pda) در شرایط آزمایشگاهی روی رشد و میزان اسپورزایی قارچ alternaria solani و اثرات سه قارچ کش (استروبی، اورتیواتاپ و داکونیل) و سه اسانس گیاهی (رازیانه، آویشن کوهی و زنیان در غلظت 250 قسمت در میلیون) برای کنترل بیماری لکه موجی گوجه فرنگی در شرایط گلخانه ای و در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در شرایط آزمایشگاهی میزان رشد پرگنه قارچ و میزان اسپوردهی پس از هفت روز در دمای °c1±27 اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اسانس های زنیان و آویشن کوهی از قدرت بازدارندگی بیشتری برخوردار بودند، به طوری که در کمترین غلظت به کار رفته (250 قسمت در میلیون) به ترتیب 78/92 و 2/86 درصد در مقایسه با شاهد میزان رشد قارچ را کاهش دادند. میزان بازدارندگی اسانس های رُزماری، شوید و رازیانه در بالاترین غلظت به کار رفته (1000 قسمت در میلیون) به ترتیب 43/30، 26/81 و 61/80 درصد بود و اسانس ترخون در غلظت های 500 و 1000 قسمت در میلیون سبب افزایش رشد پرگنه قارچ a. solani به ترتیب به میزان 59/11 و 21/5 درصد در مقایسه با شاهد شد. موثرترین اسانس ها در کاهش میزان اسپور قارچ مربوط به گیاهان آویشن کوهی، زنیان و رازیانه بود. در آزمایشات گلخانه ای، قارچ کش های اورتیواتاپ و استروبی به ترتیب با کمترین میزان آلودگی بوته ها (08/20 و 9/22 درصد)، بهتر از قارچ کش رایج داکونیل (89/39 درصد) بیماری لکه موجی را کنترل نموده و سبب افزایش وزن خشک بوته و عملکرد میوه گوجه فرنگی شدند. همچنین در بین اسانس های گیاهی، اسانس زنیان با کمترین شدت بیماری (82/47) در مقایسه با دو اسانس دیگر (به ترتیب 33/54 و 41/80 درصد) در کنترل بیماری لکه موجی گوجه فرنگی موثرتر بود.
محمدباقر نصیری زارچ محمد صالحی
بیماری تورم جوانه یکی از بیماری های مهم گوجه فرنگی می باشد. طی بازدیدهای سال 1391 از نقاط مختلف استان یزد، علائم بیماری تورم جوانه در مزارع گوجه فرنگی شهرستان های یزد و ابرکوه مشاهده گردید. با استفاده از سس عامل تورم جوانه گوجه فرنگی در یزد و ابرکوه به پروانش و به وسیله پیوند از گوجه فرنگی به بادنجان و گوجه فرنگی انتقال داده شد و در گیاهان مایه زنی شده علائم بیماری فیتوپلاسمایی ظاهر شد. علائم جدایه های یزد و ابرکوه در پروانش یکسان نبودند. دی.ان.ای کل از بوته های گوجه فرنگی علائم دار در مزرعه و پروانش آلوده شده در گلخانه استخراج گردید. با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز (pcr) و با استفاده از جفت آغازگر p1/p7 در پی.سی.آر مستقیم ودر پی.سی.آر دو مرحله ای با استفاده از جفت آغازگرهای p1/p7 (مرحله اول) و r16f2n/r16r2 (مرحله دوم) قطعاتی از دی.ان.ای ریبوزومی به ترتیب با اندازه 1800 و 1200 جفت باز تکثیر و سپس تعیین ترادف شد. آزمون چند شکلی طول قطعات برشی (rflp) نشان داد که نقوش حاصل از هضم آنزیمی محصول پی.سی.آر دو مرحله ای جدایه های یزد و ابرکوه با استفاده از آنزیم های hinf i، trui، haeiii وtaq iیکسان بوده و هر دو متعلق به گروه 16srvi می باشند. جستجو با برنامه بلاست (blast) با استفاده از ترادف کامل ژن 16srrnaنشان داد که فیتوپلاسماهای همراه با بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی در یزد و ابرکوه بیشترین نزدیکی را با اعضای گروه انبوه شدن شبدر (clover proliferation)، (16srvi) را دارند. در آنالیزهای فیلوژنیکی با استفاده از ژن 16srrnaعامل جدایه های تورم جوانه در یزد و ابرکوه با فیتوپلاسماهای گروه 16srvi طبقه بندی شدند. در آزمون rflp مجازی با استفاده از 17 آنزیم برشی مشخص گردید که فیتوپلاسماهای جدایه های تورم جوانه گوجه فرنگی شهرستان های یزد و ابرکوه متعلق به زیر گروه 16srvi-aمی باشند. بر اساس علائم بیماری، انتقال با سس و پیوند و واکنش مثبت در pcr، عامل تورم جوانه گوجه فرنگی در استان یزد ماهیت فیتوپلاسمایی دارد و بر اساس آنالیزهای مولکولی فیتوپلاسمای همراه با این بیماری متعلق به گروه 16srvi و زیرگروه 16srvi-a می باشد. این اولین گزارش از بیماری تورم جوانه گوجه فرنگی در استان یزد و بررسی ویژگی های بیولوژیکی و مولکولی فیتوپلاسماهای همراه می باشد.
عوض قربانی عباس شرزه ای
قارچ rhizoctonia solani قارچ قادر به ایجاد نکروز، شانکر، مرگ گیاهچه، پوسیدگی ریشه و طوقه، پوسیدگی اندام های ذخیره ای و در برخی موارد پوسیدگی اندام های هوایی درگونه های گیاهی مختلف می باشد. کنترل این قارچ با توجه به استقرار در خاک و فعالیت عمده آن در قسمتهای زیرزمینی گیاهان، مشکل می باشد. گونه های tyrophagus putrescentiae و caloglyphus mycophagus کنه های قارچ خواری هستند که اغلب در محیط های کشت قارچی یافت می شوند. توانایی آن ها در کنترل زیستی بیماری مرگ گیاهچه ناشی از solani r. در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تکثیر کنه ها، یک ماده بالغ و بارور از هر گونه به طور مجزا در داخل شیشه مربای حاوی مقداری خاک اره و قطعات یک سانتی متری پیاز تازه قرار داده شد. پس از حدود سه هفته جمعیت کنه ها زیاد شد. مایه قارچ با استفاده از جدایه های متعلق به گروه آناستوموزی چهار (ag-4) از گیاهان هندوانه، کاهو، کدو، ذرت و گندم بر روی بذور سترون گندم تهیه شد. .در این تحقیق 50 عدد گلدان حاوی بذر گیاهان فوق استفاده و برای هر گیاه 10 گلدان درنظر گرفته شد. از این 10 گلدان یک عدد به عنوان تیمار شاهد بدون قارچ وکنه، یک عدد به عنوان تیمار گیاه با قارچ و بدون کنه، یک گلدان به عنوان گیاه بدون قارچ و همراه با کنه caloglyphus mycophagus ، یک گلدان به عنوان تیمار گیاه بدون قارچ و همراه با کنه tyrophagus putrescentiae ، سه گلدان به عنوان تیمار گیاه همراه با قارچ و کنه caloglyphus mycophagus و سه عدد گیاه همراه با قارچ و کنه tyrophagus putrescentiae بود. پس از کشت گیاهان مذکور و رسیدن به مرحله چهار برگی، حدود 200 عدد کنه در اطراف طوقه هر گیاه در شیاری به عمق دو سانتی متر قرار داده شد. سه روز پس از استقرار کنه ها، مایه زنی هر گیاه باقراردادن دانه های گندم حاوی ریسه های جدایه solani r. به دست آمده از همان گیاه در عمق دو سانتی متری در کنارطوقه انجام شد. گیاهان به مدت 45 روز در شرایط آزمایشگاهی تحت نظر قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در تیمارهای فاقد کنه، پس از 14 روز گیاهان دچار مرگ و پوسیدگی ریزوکتونیایی شدند، حال آنکه در تیمارهایی که پیش از مایه زنی با قارچ، جمعیت کنه در کنار گیاه مستقر شده بود، 80 درصد گیاهان سالم و بدون علایم باقی ماندند. این نشان می دهد که کنه فوق در شرایط گلخانه در کنترل بیولوژیک این قارچ موفق می باشند آنچه از نتایج تحقیق بدست آمد کنه caloglyphus mycophagus موفق تر از کنه tyrophagus putrescentiae بود.
مهسا هادیان دهکردی عباس شرزه ای
کمیت و کیفیت مواد غذایی نقش تعیین کننده ای در رشد دام ها و درصد تولید آن ها دارد. ذرت علوفه ای سیلو شده یکی از منابع با ارزش غذایی است که بواسطه انرژی بالا، قابلیت هضم عالی، برداشت سریع و قابلیت نگهداری آسان، از اهمیت فوق العاده ای در دامپروری برخوردار است. همچنین این محصول محیط مناسبی برای رشد میکروب ها و قارچ هاست. این موجودات در حالت عادی در رطوبت بالا به سرعت باعث فساد و کپک زدگی می شوند. قارچ ها، از جمله قارچ aspergillus با ایجاد زهرابه باعت مسمومیت در دام و انسان می شوند. آفلاتوکسین ها سمومی هستند که توسط گروهی از قارچ ها در خوراک دام و مواد غذائی تولید شده و می توانند بیماری آفلاتوکسیکوزیس را در حیوانات اهلی و انسان ایجاد کنند. در این تحقیق از ذرت های سیلو شده شیراز و مرودشت نمونه برداری و با کشت در محیط های جداسازی، جدایه های جنس aspergillus تهیه و خالص سازی شدند. سپس با استفاده از محیط کشت های شناسایی شامل mea، cy20s، cz، cya، گونه های آن ها تعیین و توانایی تولید آفلاتوکسین جدایه ها با استفاده از کروماتوگرافی (دستگاه tlc) بررسی گردید. در مجموع نه گونه aspergillus شناسایی شد که میزان درصد آلودگی آن ها عبارت است از: 31% a. flavus، 19% a. oryzea، 14% a. fumigatus، 9%emericella quadrilineata ، 7% e. nidulans، 8% a. ochraceus، 6% a. sydowii، 4% a. niger و 2%a. versicolor . از نظر توانایی تولید آفلاتوکسین، جدایه ی e. quadrilineata تولید آفلاتوکسین نوع g2 و b1، جدایه a. ochraceus تولید آفلاتوکسین نوع g2 و جدایه a. sydowii آفلاتوکسین نوع b1 تولید می کند. شایان ذکر است که جدایه ی a. flavus هیچ نوع آفلاتوکسینی تولید نکرد که در آزمایشات تکمیلی تر می توان از آن به عنوان عامل کنترلی علیه جدایه های توکسین زا استفاده نمود.
مرضیه شامرادی محسن یاسایی
بیماری¬های کوتولگی زرد جو و غلات، از مخرب¬ترین و اقتصادی¬ترین بیماری¬های ویروسی غلات دانه¬ریز می¬باشند. مقاومت نسبت به عامل بیماری (barley and cereal yellow dwarf virus, b/cydv) ، به طور طبیعی در گندم وجود نداشته است. محققین ژن¬های مقاومت به bydv را در بیش از ده گونه¬ی وحشی خویشاوند آن یافته و به گندم انتقال داده¬اند. ژن bdv2 به¬عنوان منبع رایج و عمده¬ی مقاومت نسبت به bydv در گندم شناخته شده ¬است. این ژن از thinopyrum intermedium به گندم منتقل شده است. در تحقیق حاضر، لاین¬هایی از گندم بومی ایران به منظور یافتن منابع مقاومت نسبت به ویروس کوتولگی زرد جو (bydv-pav)، تحت شرایط گلخانه و با انجام مایه¬زنی مصنوعی با استفاده از منبع شته¬ی آلوده به bydv-pav مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور، نود ¬و -هشت لاین از لاین¬های خالص گندم بومی ایران که در طی سال های متمادی از مناطق مختلف ایران جمع آوری و از لحاظ ژنتیکی خالص سازی شده بودند، از بخش تحقیقات غلات موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر ، تهیه و طی دو آزمایش مقدماتی و تکمیلی ارزیابی شدند. واکنش مواد ژنتیکی مذکور نسبت به bydv-pav با بررسی علائم بیماری همچون زردی، قرمزی و یا کوتولگی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور، از شاخص 9-0 موسسه تحقیقات بین المللی گندم سیمیت cimmyt)) استفاده¬شد. واکنش¬های صفر تا دو، سه تا چهار، پنج تا شش و هفت تا نه، به ترتیب به عنوان واکنش مقاومت، نیمه مقاومت، نیمه حساسیت و حساسیت درنظرگرفته شدند. بر این اساس به ترتیب، 19%، 33%، 38% و 8% از لاین¬ها در گروه¬های مقاوم، نیمه مقاوم، نیمه حساس و حساس قرار گرفتند. گروه¬بندی مواد ژنتیکی ارزیابی شده بر اساس گروه¬های واکنشی نسبت به bydv-pav با توجه به عدد به¬دست آمده از آزمون الایزا نیز صورت گرفت. بر این اساس، نمونه¬هایی که جذب الایزای آن¬ها کمتر از x?+3sd بودند به¬ عنوان مقاوم شناخته شدند (x?، میانگین جذب گیاه سالم و sd، انحراف معیار گیاه سالم، می¬باشد). نمونه¬هایی که جذب الایزای آن¬ها تا 20% بالاتر از جذب گیاه سالم بوده در گروه نیمه مقاوم، نمونه¬هایی که جذب آن¬ها بین 20 تا 50% بالاتر از جذب گیاه سالم بوده به ¬عنوان رس¬شمار نیمه حساس و نمونه¬هایی که جذبی بالاتر از150% از گیاه سالم را دارا بودند، به عنوان حساس شناخته شدند. بر این اساس، حدود 1% از رس¬شمارها به-عنوان مقاوم، حدود 1% به¬ عنوان نیمه مقاوم، حدود 1% به¬ عنوان نیمه¬حساس و حدود 97% از آن¬ها حساس شناخته شدند. در این بررسی، نه لاین برتر به¬منظور انجام آزمایش تکمیلی انتخاب شدند. در آزمایش تکمیلی، بوته¬هایی از رس¬شمارهای دارای میانگین جذب در حد میانگین جذب کنترل منفی (یولاف سالم)، به¬عنوان رس شمار مقاوم، رس شمارهای دارای جذب معادل 20 درصد جذب کنترل مثبت (یولاف آلوده)، به¬عنوان رس شمار نیمه مقاوم، رس شمارهایی که میانگین عدد جذب الایزای آن¬ها، معادل 50 درصد عدد جذب کنترل مثبت (یولاف آلوده)، بوده، به¬عنوان نیمه حساس و رس¬شمارهایی که جذب آن¬ها، بیشتر از 50 درصد میانگین عدد جذب کنترل مثبت (یولاف آلوده) بودن به¬عنوان رس شمار حساس معرفی شدند. حدود 3% از این بوته¬ها به¬عنوان مقاوم، حدود 47% به¬عنوان نیمه¬مقاوم، 25% به¬عنوان نیمه¬حساس و 25% حساس معرفی شدند. با توجه به نتایج حاصل شده، رس¬شمارهایی که به عنوان رس¬شمارهای مقاوم شناخته شدند، قابلیت بکارگیری در برنامه¬های به¬نژادی گندم نسبت به این ویروس را دارا می¬باشند.
محمدرضا نیک روش عباس شرزه ای
زنگ قهوه¬ای به لحاظ وسعت پراکندگی و میزان خسارت در دنیا مهم¬ترین بیماری گندم می¬باشد. در کشور ایران این بیماری از نظر اهمیت پس از بیماری زنگ زرد قرار دارد. با توجه به زیان¬های فراوان سموم شیمیایی مورد استفاده در کشاورزی از جمله زراعت گندم، انجام تحقیقات در زمینه روش¬های مبارزه بیولوژیک با بیماری¬های مهم برگی گندم از جمله زنگ قهوه¬ای، امری ضروری است. در این تحقیق بررسی تاثیر قارچ آنتاگونیست trichoderma harzianum با نسبت¬های مختلف کود ازته (اوره) بر واکنش مقاومت ارقام گندم بولانی (حساس) و کویر (نیمه حساس)، بر روی بیماری زنگ قهوه¬ای گندم در شرایط گلخانه در مرکز تحقیقات کشاورزی خوزستان، ایستگاه اهواز صورت پذیرفت. این تحقیق به صورت یک آزمایش فاکتوریل ( با سه فاکتور) در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. کشت جدایه تریکودرما و عصاره گیری از آنها در محیط کشت داوت(davet) که محیط اختصاصی جداسازی تریکودرما می باشد صورت گرفت . برای آزمایش اثر غلظت متابولیت¬های تریکودرما مقدار 200 گرم بذر گندم در اتانول 70% به مدت چهار دقیقه ضد عفونی سطحی شده و سپس با آب مقطر سترون شسته شدند. بذر گندم ضد عفونی شده مورد آزمایش به طور جداگانه به مدت 4-3 ساعت در محیط کشت مایع صاف شده t. harzianum با غلظت های 105 ، 106 و 107 اسپور در میلی¬لیتر قرار گرفت. به منظور چسبندگی بهتر اسپور¬ها به بذرها از کربوکسی متیل سلولز استفاده شد. . بر اساس میزان متوسط نیاز کودی گیاه گندم به کود¬های ازته از جمله کود اوره در شرایط خوزستان به ازای هر هکتار کشت گندم به طور متوسط میزان 350 کیلوگرم کود اوره در نظر گرفته شد با توجه به عمق فعالیت ریشه گندم که حدود 25 سانتی¬متر است و وزن یک هکتار خاک زراعی با عمق 30 سانتی متر و وزن مخصوص ظاهری 4/1 گرم بر سانتی متر مکعب برابر با بیش از چهـار میلیون کیلوگرم محاسبه شد وبا توجه به گنجایش گلدان¬های کشت که حدود یک کیلوگرم بود نیاز هرگلدان یک گرم کود اوره محاسبه شد که برابر با متوسط مزرعه ای آن می باشد و جهت آزمایش چهار سطح کود ازته(میزان مصرف توصیه شده، 50% کاهش ، 25% و 50% افزایش) که عبارتند از 5/. ، 1، 25/1 و5/1 گرم به ازای هر گلدان در نظر گرفته شد و همزمان با کاشت به گلدان ها اضافه گردید. مرحله آلوده¬سازی با اسپور زنگ قهوه¬ای در مرحله 12 در مقیاس زادوکس در گیاهچه¬های ده روزه گندم که از سبزینگی کافی برخوردار شدند انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد ارقام بولانی و کویر تیمار شده باغلظت¬های مختلف کود ازت و قارچ تریکودرما در واکنش به زنگ قهوه¬ای گندم تفاوت معنی¬داری(01/0p<) داشتند. به طوری که در این آزمایش مشخص شد با توجه به میانگین بیماری در تیمارهای متاثر از کود ازته و قارچ تریکودرما در رقم بولانی، کاهش 17/18 درصدی و در رقم کویر کاهش 59/25 درصدی بیماری نسبت به شاهد رانشان داد. در مورد کود ازته مشخص شد که افزایش کود ازته تا یک نسبت خاص باعث کاهش بیماری می¬گردد و از آن نسبت هر اندازه افزایش کود ازته داشته باشیم بیماری نیز افزایش می¬یابد.
نصرت اله طباطبایی فرد عباس شرزه ای
چکیده زنگ ها از عوامل مهم کاهش عملکرد در غلات بخصوص گندم می باشند. اهمیت زنگها از منطقه ای به منطقه ای به منطقه دیگر بسته به آب و هوا و میزان مقاومت ارقام مورد کاشت متفاوت است. زنگ قهوه ای، ناشی از puccinia triticina، مهمترین بیماری گندم در استان خوزستان بوده، اما میزان خسارت آن نامشخص می باشد. در این تحقیق علاوه بر مطالعه ی چرخه یبیماری در استان، خسارت وارده در اثر آلودگی در مراحل مختلف رشد و اثر آن بر عملکرد سه رقم گندم با سه نوع واکنش متفاوت نسبت به بیماری، با استفاده از طرح آماری کرتهای خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی تعیین شد. کرت اصلی شامل مایه زنی با پاشیدن یوریدیوسپور به فواصل 20-18 روز در مراحل رشدیgs58,gs37,gs31به ترتیب 58 ، 77 و 95 روز بعد از کاشت بود. ارقام چمران ، کویر و بولانی در کرت های فرعی گنجانده شدند. اندازه گیری عملکرد دانه و اجزاء عملکرد شامل تعداد دانه در سنبله و وزن هزار دانه و همچنین عملکرد دانه ،عملکرد بیولوژیکی و شاخص برداشت در زمان رسیدگی دانه انجام گرفت. رگرسیون خطی میان درصد کاهش عملکرد محصول و تعداد روز های آلودگی برازش گردید. نتایج نشان داد که زنگ قهوه ای در شرایط استان خوزستان، بسته به رقم، زمان آلودگی و شدت آن، می تواند تا 50 درصد خسارت ایجاد نماید. این بیماری به طور معنی داری باعث کاهش وزن هزار دانه و نهایتا کاهش عملکر دانه شدو به ازای هر روز تاخیر در آلودگی بر روی رقم حساس بولانی به میزان 65/0 درصد کاهش خسارت را به همراه داشت . نتایج به دست آمده در این پژوهش و مطالعه ی روند ورود و آلوده سازی در استان نشان میدهد که به دلیل اینکه این بیماری بعد از مرحله ظهور برگ پرچم مشاهده می شود،میتوان با یک بار سمپاشی به راحتی آن را کنترل کرد. همچنین استفاده از ارقام مقاوم مانع از بروز آلودگی های همه گیر در استان می شود. واژه های کلیدی: گندم، زنگ قهوه ای، کاهش عملکرد
مهزاد محمودی عباس شرزه ای
یکی از مهم ترین بیماری های بعد از برداشت سیب، لهیدگی ناشی از کپک سبز (penicillium expansum) می باشد که سالانه خسارت زیادی را در شرایط انبارداری به محصول سیب وارد می کند. با توجه به اهمیت کاهش مصرف سموم برای سلامتی انسان، هدف از این تحقیق بررسی اثر کنترل کنندگی سه اسانس گیاهی ریحان، مرزه و آویشن شیرازی بر کپک مذکور و تعیین غلظت مناسب جهت استفاده در کشاورزی سالم و ارگانیک می باشد. این تحقیق با استفاده از سه غلظت اسانس (25، 100 و 200 پی پی ام)، بر روی دو جدایه از قارچ penicillium expansum در تیمارهای مختلف در محیط کشت و بر روی میوه در دمای 25 درجه سانتی گراد انجام پذیرفت. در آزمایش اول با مخلوط کردن غلظت های مختلف اسانس با محیط کشتpda ، تاثیر آن ها بر رشد قارچ بررسی شد. در این آزمایش هر سه اسانس بیشترین و کمترین بازدارندگی از رشد را به ترتیب در غلظت های 200 و 25 پی پی ام نشان داده و حداقل در غلظت 200 پی پی ام نسبت به نمونه شاهد دارای اختلاف معنی دار بودند. در آزمایش دوم اثر اسانس ها بر اسپورزایی یکی از جدایه ها مورد بررسی قرار گرفت. این مرحله نیز با اختلاط سه غلظت اسانس با محیط کشت pda انجام شد و هر سه اسانس در غلظت 200 پی پی ام بیشترین کاهش تولید اسپور را سبب شدند و نسبت به نمونه شاهد دارای اختلاف معنی دار بودند. در آزمایش سوم تاثیر آغشته کردن سطح میوه سیب با اسانس ها بر کاهش بیماری بررسی شد. در این حالت پس از تیمار با اسانس به روش غوطه ور سازی میوه در آن، با ایجاد چاهک هایی در سطح میوه ، جدایه 182 از قارچ مذکور با ریختن 100 میکرولیتر از سوسپانسیون اسپور با غلظت 106 در میلی لیتر مایه زنی شد. میوه ها به مدت 14 روز درون شیشه مربایی در دمای 25 درجه سانتی گراد نگهداری و سپس مساحت بخش های لهیده اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که تمامی غلظت ها باعث جلوگیری ازگسترش آلودگی در مقایسه با شاهد شدند و اسانس ریحان با غلظت 200 پی پی ام و به دنبال آن بقیه اسانس ها در همین غلظت، بیشترین نقش را داشتند. در نهایت تاثیر بخار حاصل از اسانس روی گسترش آلودگی در میوه سیب بررسی شد. در این آزمایش تاثیر اسانس ها با اضافه کردن غلظت های مورد بررسی در روی کاغذ صافی سترون، در درون شیشه مربایی حاوی میوه گلابی مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایجی همانند روش آغشته سازی حاصل گردید. این تحقیق نشان داد که امکان جایگزینی سموم قارچ کش با اسانس های گیاهی برای کنترل این بیماری پس از برداشت در سیب وجود دارد.
مریم فتاحی محمد صالحی
بیماری فیلودی یکی از بیماری¬های مهم فیتوپلاسمایی در پروانش می¬باشد. طی سال 1391 به منظور شناسایی این بیماری در استان ماندران از فضای سبز و پارک های شهرستان¬ بهشهر استان مازندران بازدید گسترده¬ای به عمل آمد. پس از مشاهده بوته¬های دارای علائم فیلودی در شهرستان بهشهر؛ این بوته¬ها به گلخانه تحقیقاتی موسسه تحقیقات فارس منتقل شدند و عامل بیماری با پیوند به بوته¬های سالم پروانش و با سس به بوته¬های سالم بادنجان انتقال داده شد. علائم در پروانش شامل گلسبزی، برگسانی، کاهش میان گره ها و .... بوده است ولی در بادنجان علائم گلسبزی با مدت زمان ظهور متفاوت مشاهده شد. با استفاده از روش ژانگ و همکاران (1998) دی.ان.ای کل از بوته¬های پروانش علائم¬دار در پارک ها و پروانش آلوده شده در گلخانه استخراج گردید. با روش واکنش زنجیره¬ای پلیمراز (pcr) و با استفاده از جفت آغازگر¬p1/p7 در pcr مستقیم ودر pcr دو مرحله¬ای با استفاده از جفت آغازگرهای p1/p7 (مرحله اول) و r16f2n/r16r2 (مرحله دوم) قطعاتی از دی.ان.ای ریبوزومی (rdna) به ترتیب 1800 و 1200 جفت باز تکثیر و برای تعیین ترادف ارسال گردید. آزمون چند شکلی طول قطعات برشی (rflp) محصول پی.سی.آر دو مرحله¬ای، با استفاده از با 17 آنزیم برشی alui, bamhi, bfai, bstui, drai, ecori, heaiii, hhai, hinfi, hpai, hpaii, kpni, sau3ai, msei, rsai, sspi, taqi.صورت گرفت. محصول هضم آنزیمی نمونه انتخاب شده به یکدیگر شبیه بود. بر اساس آنالیز ترادف ژن 16srrna و برنامه بلاست (blast) عامل بیماری فیلودی پروانش در استان مازندران از گروه انبوه شدن شبدر (clover proliferation) یا گروه 16srvi می¬باشد. rflp کامپیوتری با استفاده از 17 آنزیم برشی نشان داد که فیتوپلاسمای عامل بیماری فیلودی پروانش در استان مازندران متعلق به زیر گروه 16srvi-a می¬باشد. این اولین گزارش از فیتوپلاسمای عامل فیلودی پروانش در استان مازندران می¬باشد.
بهاره عیان محمد صالحی
فیتوپلاسماها از عوامل مهم خسارت در گونه های مختلف گیاهان می باشند. طی بازدیدهای انجام شده از مزارع شهرستان های داراب و جهرم، علائم مظنون به بیماری های فیتوپلاسمایی در کنجد های کشت شده در این مزارع مشاهده گردید. مشخص ترین علائم بیماری عبارت بودند از: زردی،ریزبرگی، جاروک، کوتولگی و فیلودی. عامل بیماری فیلودی کنجد از طریق سس به پروانش و از پروانش به پروانش های سالم انتقال داده شد و در پروانش های مایه زنی شده علائم بیماری های فیتوپلاسمایی ظاهر شد. با استفاده از روش ژانگ و همکاران dna کل از پروانش های مایه زنیشده توسط سس و پیوند و دارای علائم و پروانش های سالم استخراج گردید. آلودگی های نمونه dna به فیتوپلاسما در آزمون هایpcr مستقیم با استفاده از جفت آغازگر p1/p7 و دو مرحله ای با استفاده از جفت آغازگر هایp1/p7 (دوراول) و r16f2n/r16r2 (دور دوم) بررسی گردید. در آزمون هایpcr مستقیم و دو مرحله ای در تمام پروانش های مایه زنی شده و علائم دار به ترتیب قطعاتی به اندازه تقریبی 1800و 1200 جفت باز از اپرون rrnaیکی شد. بر اساس علائم بیماری، انتقال با پیوند و سس و واکنش مثبت pcr بیماری فیلودی کنجد در داراب و جهرم ماهیت فیتوپلاسمایی دارد. محصول هایpcr مستقیم و دو مرحله ای مستقیما تعیین ترادف شدند و ترادف کامل ژن rrna 16s تحت رس شمارهایkf607108 و kf607109 در بانک جهانی ترادف ها ثبت شد. جستجو با برنامه بلاست و آنالیزهای فیلوژنتیکی نشان داد که فیتوپلاسمای عامل بیماری فیلودیکنجد در داراب با فیتوپلاسماهای گروه 16srix و زیر گروه 16srix-c و عامل بیماری فیلودی کنجد در جهرم با فیتوپلاسمای گروه 16srii و زیر گروه 16srii-d طبقه بندی می شود. در آزمون چند شکلی طولی قطعات برشی کامپیوتری با استفاده از ناحیه جفت آغازگر r16f2n/r16r2 در ژن rrna 16s تعلق فیتوپلاسمای عامل فیلودی کنجد در داراب را به گروه 16srix، زیر گروه 16srix-c و عامل فیلودی کنجد جهرم را به گروه 16srii و زیر گروه 16srii-dتایید کرد. این اولین گزارش از بیماری فیتوپلاسمایی در در داراب و جهرم و تعیین ویژگی های بیولوژیکی و مولکولی فیتوپلاسمای همراه می باشد.
فاطمه احدی علی پاک نیت جهرمی
ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی tylcv یکی از عوامل بیماری زای مهم گوجه فرنگی ایران می باشد. به منظور تعیین دامنه میزبانی جدایه آباده ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی، بذر گیاهانی که سطح کشت آنها در استان فارس معادل یا بیشتر از 200 هکتار می باشد جمع آوری، به گلخانه منتقل و در گلدان کشت گردید. به منظور آلوده سازی گیاهان در گلخانه از همسانه عفونت زای ویروس استفاده شد. عامل بیماری با استفاده از روش آگرواینوکولیشن در گیاهان مایه زنی شد. درگیاهان گوجه فرنگی، لوبیاقرمز، فلفل، ترب سیاه علائم بیماری ظاهرگردید. مشخص ترین علائم بیماری عبارتند از کوتولگی شدید، زردی حاشیه برگ ها، رنگ پریدگی برگ های جوان، لوله شدن برگ ها به سمت بالا، موزائیک خفیف و کاهش در اندازه برگ ها بود. آلودگی نمونه ها به بیماری در آزمون pcr با استفاده از جفت آغازگر دژنره primer b و 181 pcr و همچنین با استفاده از جفت آغازگراختصاصی جدایه آباده ویروس با نام 1997 tylcv(ab) و 349 tylcv(ab) بررسی گردید. درآزمون های pcr درنمونه های آلوده ترب، گوجه فرنگی، لوبیاقرمزو فلفل به ترتیب قطعاتی به اندازه bp 550 و bp 1648 از باندهای اختصاصی ویروس تکثیرشد. تحت همین شرایط در گیاهان سالم چنین قطعه ای تکثیرنگردید. بنابراین گیاهان گوجه فرنگی، لوبیاقرمز، فلفل، ترب سیاه به عنوان میزبان این ویروس به شمارمی رودند. درگیاه توتون مایه زنی شده نشانه ای از علائم بیماری مشاهده نشد اما باندهای تولیدی در آزمون pcr با جفت آغازگر دژنره و همچنین با استفاده از جفت آغازگراختصاصی جدایه آباده ویروس نشان داد که گیاه توتون یکی از میزبان تکثیری tylcv(ab) به شمار می رود. ترب سیاه برای اولین بار به عنوان میزبان این ویروس معرفی می گردد. در آزمون pcr با استفاده از جفت آغازگر دژنره و همچنین با استفاده از جفت آغازگراختصاصی جدایه آباده ویروس در نمونه جو باندهایی به صورت غیر اختصاصی تکثیر گردید. بنابراین ویروس پیچیدگی برگ زرد گوجه فرنگی قادر به تکثیر در گیاهان خانواده سولاناسه ( توتون و گوجه فرنگی و فلفل) ، حبوبات (لوبیا) و سبزیجات (ترب )می باشد.
دلبر مشرفی زرندی سعید رضائی
گیاهان دارویی در طول تاریخ همیشه با انسان قرابت خاصی داشته و آثار دارویی آن بر هیچ کس پوشیده نیست. گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندام های آن حاوی ماده موثره است این ماده که کمتر از یک درصد وزن خشک گیاه را تشکیل می دهد دارای خواص دارویی موثر بر موجودات زنده است همچنین کاشت داشت و برداشت این گیاهان به منظور استفاده از ماده موثره ی آنها انجام می گیرد و به رغم سابقه چند هزار ساله علم طب گیاهی و وجود کتب رساله ها و مقالات فراوان در این زمینه تحقیق در مورد بیماری های گیاهان دارویی قدمت زیادی ندارد به طور کلی یکی از مشکلات کشت انبوه گیاهان دارویی بیماری های مختلفی از جمله بیماری های قارچی می باشد که تحقیقات چندانی بروی آنها صورت نگرفته است و با توجه به این که بروز بیماری های گیاهان دارویی تابع شرایط محیطی می باشد ضروری است در هر منطقه تحقیقات جداگانه ای صورت بگیرد و لزوم تحقیق در این زمینه با توجه به گسترش کشت و بهره برداری از گیاهان دارویی احساس می گردد لذا در این تحقیق شناسایی عوامل بیماری زایی قارچی مهم ترین گیاهان دارویی در استان کرمان را بررسی می کنیم. با بازدید از عرصه های منابع طبیعی و نمونه برداری از گیاهان دارویی بیمار نمونه ها توسط coolbox به آزمایشگاه منتقل شدند و پس از ضد عفونی سطحی نمونه ها بروی محیط های کشت های انتخابی pda و parph کشت شده و سپس به جداسازی عوامل بیماری زا و شناسایی آنها اقدام گردید. پس از خالص سازی نمونه ها ،اثبات بیماری زا نمونه ها در شرایط آزمایشگاهی برروی گیاهان هدف صورت پذیرفت و مهم ترین عوامل بیماری زایی گیاهان دارویی کشت شده در استان کرمان شناسایی و معرفی گردید.
عظیمه ابراهیمی نسب عباس شرزه ای
هدف این تحقیق بررسی اثر بازدارندگی اسانس های گیاهی بر aspergillus flavus تحت شرایط آزمایشگاهی درون شیشه ای و درون زیوه ای بود. از میان اسانس های گیاهی چهار اسانس چهل گیاه، نعناع(mentha piperita)، اسطو خدوس (lavandula stoechas) و بومادران (achillea millefolium) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از شرایط درون شیشه ای نشان داد که اسانس چهل گیاه نسبت به سایر اسانس ها در غلظت ppm1000 اثر بازدارندگی بهتری دارد وبعد از آن به ترتیب اسانس های نعناع، بومادرن و اسطوخدوس تاثیر بیشتری بر میزان بازدارندگی رشد قارچ از خود نشان دادند. در شرایط درون زیوه ای ارزیابی فعالیت ضد قارچی اسانس های گیاهی بر مغز ارقام مختلف پسته نشان داد که بیشترین اثر مهار کنندگی رشد قارچ مربوط به اسانس های چهل گیاه و نعناع می باشد و اسانس های بومادران واسطوخدوس در رتبه های بعدی قرار دارند. ارزیابی فعالیت اسانس ها در جهت ممانعت از جوانه زنی اسپور قارچ ها نشان داد که کمترین درصد جوانه زنی اسپور مربوط به اسانس چهل گیاه و بیشترین آن مربوط به اسانس بومادران است و اسانس اسطوخدوس و نعناع نیز به ترتیب بعد ازچهل گیاه کمترین درصد جوانه زنی اسپور را داشتند.