نام پژوهشگر: محمدرضا کریمی علویجه
امین عارفی زهره دهدشتی شاهرخ
هدف از این پژوهش شناسایی عواملی است که بر اثربخشی تبلیغات با افراد مشهور تاثیر میگذارد. عوامل شناسایی شده شامل: دوست داشتنی بودن، مشابهت فرد مشهور و مخاطب، میزان آشنایی مردم با فرد مشهور، تخصص ، قابل اعتماد بودن و تناسب بین محصول و شخص مشهور به عنوان متغیرهای مستقل، جذابیت و اعتبار نیز به عنوان متغیرهای میانجی انتخاب شدند. این تحقیق به لحاظ ماهیت و اهداف تحقیق، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری مدنظر در این تحقیق، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران در سال 1392 هستند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به ترتیب اولویت، تناسب فرد مشهور و محصول، جذابیت و اعتبار فرد مشهور بر اثربخشی تبلیغ اثر دارد. اما در مورد فرضیه های فرعی فقط عامل دوست داشتنی بودن فرد مشهور باعث جذابیت وی نزد مخاطب می شود و میزان آشنایی، اثر معکوس بر جذابیت دارد و قابل اعتماد بودن تنها مولفه موثر بر اعتبار فرد مشهور نزد مخاطب است.
طاهره زهره وند حاجی اباد محمدرضا کریمی علویجه
چکیده: نقش و اهمیت صادرات در رشد و توسعه اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست، چشم انداز افزایش صادرات غیرنفتی سالهاست که از سوی دولتمردان ارائه داده می شود، اما مقایسه آمار صادرات غیر نفتی کشور ایران با سایر کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که موفقیت چندانی به دست نیامده است. مرور پیشینه پژوهش نشان از آن دارد که در میان عوامل زیادی که با عملکرد صادراتی رابطه دارد، کمتر پژوهشی به نقش و رابطه تعاملات میان وظیفه ای و عملکرد آن بر صادرات پرداخته است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه تعاملات میان وظیفه ای با عملکرد صادرات صنایع غذایی صورت گرفته است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی پیمایشی می باشد، ابزارجمع آوری داده ها پرسشنامه ای با 36 سوال بوده وجهت آزمون آن 250 پرسشنامه بین مدیران شرکت های صادر کننده مواد غذایی که دفتر مرکزی آنها در تهران بوده استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات مطرح شده، با استفاده از نرم افزارهایspss وlisrel مورد آزمون قرار گرفتند، نتایج برآمده از فرضیات نشان می دهد که تعاملات میان وظیفه ای بر عملکرد صادرکنندگان تاثیر مثبت دارد و از عوامل سازمانی(تعهدمدیران و سیستم پاداش) و همچنین سه عامل خاص صادرات (ساختار صادات، رضایت شغلی وتعهد سازمانی) و متغیر مداخله گر آشفتگی بازار تاثیر مثبتی بر تعاملات میان وظیفه ای دارند، درحالی که بین سیستم آموزش و تعاملات میان وظیفه ای و متغیر مداخله گر آشفتگی تکنولوژی و تعاملات میان وظیفه ای رابطه معناداری یافت نگردیده است، امید است نتایج این پژوهش مدیران و سیاستگذاران را کمک کند تا عملکرد شرکت و در نتیجه عملکرد صادراتی کشور را بهبود بخشند.
فرشته ترحمی محمود محمدیان محمودی تبار
امروزه در صنعت خرده فروشی ساختارهای جدید در حال شکل گیری است که رقابت را افزایش داده است. مراکز خرید مکان های جدیدی هستند که مصرف کنندگان از آن دیدن می کنند و موضوعات مورد تمرکز خرید در این مکان ها تغییر یافته است. خرید می تواند از طریق ارضای سه نیاز بنیادی انسان یعنی استقلال، شایستگی و برقراری ارتباط با دیگران کمک بزرگی به کیفیت زندگی مردم کند. ارضای این نیازها نقش مهمی در رفاه درونی دارد. رفاه خریدار بر اثرات مثبت تجربه خرید بر کیفیت زندگی تمرکز دارد. این پژوهش عوامل موثر بر رفاه خریدار در مراکز خرید و پیامدهای آن را بررسی کرده است. با استفاده از مدلی هدلی و همکاران(2013)، رابطه میان عوامل مربوط به کارکرد، راحتی، ایمنی، تفریح، جو و محیط، تعیین هویت خویشتن با رفاه خریدار و پیامدهای آن یعنی وفاداری به مرکز خرید و تبلیغات توصیه ای بررسی شده است. جامعه آماری مصرف کنندگانی هستند که از مراکز خرید واقع در شمال غرب تهران بازدید کرده اند. حجم نمونه 384 نفرمی باشد. داده ها در اردیبهشت و خرداد 1393 با پرسشنامه حضوری و در دسترس جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با نرم افزار لیزرل انجام شد و نتایج حاکی از آن است که عوامل مربوط به کارکرد و عوامل مربوط به راحتی بر رفاه خریدار در مراکز خرید تأثیر مثبت و معناداری ندارد و عوامل مربوط به ایمنی، عوامل مربوط به تفریح، عوامل مربوط به جو و محیط، عوامل مربوط به تعیین هویت خویشتن بر رفاه خریدار تأثیر مثبت و معناداری دارد. رفاه خریدار نیز بر وفاداری به مرکز خرید و تبلیغات توصیه ای تأثیر مثبت و معناداری دارد.
محمد جواد فروغی اصل محمدرضا کریمی علویجه
این تحقیق به دنبال بخش بندی مصرف کنندگان سبز در شهر شیراز با متغیرهای سبک زندگی بود. بدین منظور ابتدا تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد تا متغیرها خلاصه شوند. سپس از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای (ابتدا تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و سپس تحلیل خوشه ای غیر سلسله مراتبی) استفاده شد تا خوشه ها مشخص شوند. در پایان افراد در 5 خوشه مجزا تقسیم بندی شدند و با توجه به ویژگی های سبک زندگی و جمعیت شناختی هرخوشه پیشنهاداتی ارائه شد.
سمانه یزدی محمدرضا کریمی علویجه
امروزه، دنیای تجارت شاهد رقابتی گسترده بوده و تغییرات آن، سازمانها را با چالشهایی مواجه کرده است. در چنین شرایطی، سازمانهایی موفق هستند که از ابزارهای مدیریتی و بازاریابی برای افزایش ارزش برند خود بهره برند. از این ابزارها میتوان به تبلیغات و ترفیع فروش اشاره کرد. هدف از تحقیق حاضر، اثر تبلیغات و ترفیع فروش بر ارزش ویژه برند در صنعت اپراتوری تلفن همراه بوده است. جامعه آماری این تحقیق توصیفی پیمایشی، مشترکین تلفن همراه شهر تهران بوده که با نمونه گیری خوشه ای، 384 نفر مورد بررسی قرار گرفتند. فرضیات، از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن و مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نگرش به تبلیغات بر ابعاد ارزش ویژه برند (کیفیت ادراک شده، وفاداری و آگاهی/ تداعی برند) و ابعاد ارزش ویژه برند بر ارزش ویژه برند، و نیز هزینه تبلیغات و ترفیع غیرپولی بر کیفیت ادراک شده و آگاهی/ تداعی برند تأثیر مثبت دارند. اما تأثیر منفی ترفیع پولی بر ابعاد ارزش ویژه برند و تأثیر مثبت هزینه تبلیغات و ترفیع غیرپولی بر وفاداری به برند، مورد تأیید قرار نگرفت.
فاطمه شریف نژاد حبیب رودساز
هدف این تحقیق، روشن نمودن تأثیر گرایشات ارزشی و استراتژیک بر رشد کسب و کار های خانوادگی در صنعت پوشاک ورزشی است.تحقیق حاضر بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری دادهها توصیفی، از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری این بررسی کسب و کار های خانوادگی موجود در صنعت پوشاک ورزشی در شهر تهران و تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان 80 نفر می باشد. برای تعیین رابطه متغیرها و آزمون فرضیات، از نرم افزارهای spss و smartpls2 و برای ارزیابی مدل مفهومی از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق حاکی از تاثیر مثبت گرایشات استراتژیک بر رشد کسب و کارهای خانوادگی و تاثیر مثبت گرایشات ارزشی بر رشد کسب و کارهای خانوادگی با میانجی گری رسمی سازی در کسب و کارهای خانوادگی می باشد و فرضیه تاثیر مستقیم گرایش ارزشی بر رشد کسب و کارهای خانوادگی تایید نگردید.