نام پژوهشگر: یعقوب ایرانمنش
محمدکاظم پارساپور علی سلطانی
اندوخته شدن کربن در زیتوده گیاهی ساده ترین و به لحاظ اقتصادی عملی ترین راهکار برای کاهش دی اکسید کربن اتمسفری است. این پایان نامه با هدف مقایسه توان ذخیره کربن درخت و خاک و نیز روابط آلومتری چهار گونه صنوبر شامل (populus alba و p.nigra و دو گونه هیبرید p. alba × euphratica و p. euphratica × alba که از این پس در تمام این پایان نامه، هیبرید ها نیز گونه خوانده خواهند شد) کاشته شده در ایستگاه تحقیقات صنوبر بلداجی واقع در استان چهارمحال و بختیاری انجام شده است. نمونه برداری از درختان به صورت تصادفی به تعداد 10 اصله درخت برای هر گونه (مجموعا 40 اصله) انجام شد. مشخصات این درختان شامل قطر برابر سینه، ارتفاع و قطر تاج، اندازه گیری و سپس درختان قطع و تمامی اعضای آنها به آزمایشگاه منتقل، تفکیک، خشک و توزین گردیدند. در هر بلوک، پنج پروفیل خاک نیز با عمق 50 سانتی-متر حفر گردید. نمونه برداری و اندازه گیری کربن آلی خاک در سه عمق 15-0، 30-15، 50-30 سانتی متری انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که گونه p.nigra از نظر توانایی ذخیره کربن بر سه گونه دیگر ارجحیت دارد. توان ذخیره کربن در گونهp.alba ×euphratica نیز بالا ارزیابی گردید ولی گونه p.euphratica ×alba، کمترین میزان اندوخته کربن را به خود اختصاص داد و این توان کم در همه اندام های آن مشاهده گردید. ضمن اینکه این چهار گونه از نظر توان ترسیب کربن در خاک اختلاف آماری معنیداری را نشان ندادند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روابط آلومتری قوی برای برآورد میزان اندوخته کربن همه قسمت های درخت در هر یک از گونه ها قابل ایجاد است. در گونه های p. alba و p. alba × euphratica به ترتیب، متغیر مستقل قطر برابر سینه، در مقابل تمام متغیر های وابسته (با ضریب تبیین 95/0) و تنه اصلی درمقابل پوست تنه اصلی (با ضریب تبیین 86/0)، مدل هایی با دقت بسیار خوب را ارائه دادند؛ ولی در برابر سایر متغیر های وابسته، مدل هایی با دقت متوسط ارائه نمودند. این درحالی است که در گونه های p. nigra و p. euphratica × alba ، متغیر مستقل قطر برابر سینه، به هیچ وجه روابط خوبی به دلیل چندشاخگی تنه اصلی با ارتفاع برابر سینه ارائه نداد؛ اما برای این دو گونه، معادلاتی قوی در برآورد میزان اندوخته کربن برای همه قسمت های مختلف درخت به ویژه قسمت های چوبی بر اساس قطر تاج (با ضریب تبیین 88/0) به دست آمد.
ابوذر حیدری تیمور رستمی شاهراجی
ترسیب کربن اتمسفری در اندام های گیاهی و خاک های تحت آن، از ساز و کارهای مقابله با معضل گرمایش زمین است. این مطالعه به منظور بررسی ترسیب کربن در ساختار زیتوده و خاک تحت کشت صنوبر کبوده در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت.. بدین منظور ابتدا چهار قطعه ی یک هکتاری صنوبر کاری شده با گونه ی کبوده (populous alba) با فواصل کاشت مختلف (5/0×5/،1×1، 2×2 و 4×4 متر ) در بخش بلداجی و روستای کران از توابع شهرستان های بروجن و فارسان در استان چهار محال و بختیاری انتخاب شد. قطر و ارتفاع درختان در چهار منطقه مورد اندازه گیری قرار گرفت و در هر منطقه تعداد 10 اصله درخت و درمجموع 40 درخت جهت قطع انتخاب شد. درختان انتخاب شده قطع شدند و به تفکیک تنه اصلی، شاخه، سرشاخه و برگ در محل عرصه توزین شدند همچنین از اندام مختلف هر درخت، نمونه هایی گرفته و به آزمایشگاه منتقل شد. این نمونه ها پس از خشک شدن در دمای 80 درجه سانتی گراد ، با ترازوی دیجیتالی با دقت 001/0 گرم توزین گردید و با استفاده از تناسب وزن خشک هر یک از اندام های درخت محاسبه شد پس از نمونه گیری و با روش احتراق در کوره الکتریکی کربن اندوخته شده در بایوماس این گونه بدست آمد .نتایج نشان داد با افزایش فاصله کاشت از میزان ترسیب کربن کاسته و بر قطر درختان افزوده میشود به طوری که بیشترین میزان ترسیب کربن در سطح با 465/226 تن در هکتار مربوط به فاصله کاشت 5/0×5/0 است. همچنین از هر منطقه تعداد 10 نمونه ترکیبی خاک از اعماق 0 تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری برداشت شد. میزان ترسیب کربن در خاک به روش والکی- بلاک به دست آمد . نتایج نشان داد افزایش فاصله کاشت صنوبر باعث کاهش 50 درصدی در میزان ترسیب کربن در خاک تحت آن می شود به طوری که در خاک توده های نیم و یک متری به ترتیب 560/79 و 327/76 و در تراکم پایین 326/40 تن در هکتار کربن ترسیب گردیده است. همچنین در فاصل کاشت بیشتر از کیفیت تنه ی درختان کاسته میشود . معادلات آلومتریک این گونه نیزبه دست آمد که بهترین معادلات با ضریب همبستگی بالا (بیش از85/0) مربوط به متغیر مستقل قطر برابر سینه بود.
فرشته مرادیان فرد کامبیز طاهری آبکنار
روابط بین پوشش گیاهی و عامل های محیطی به شناخت عوامل موثر بر رشد و استقرار گونه های گیاهی و هم چنین شناسایی رویشگاه ها کمک می کند. یکی از گونه های درختچه ای جنگلی استان چهارمحال و بختیاری گونه زردکیش می باشد. تاکنون پژوهشی در مورد ویژگی های اکولوژیکی و محدوده پراکنش این گونه در کشور گزارش نشده است.
آزیتا اسکندری شهرکی بهمن کیانی
تغییر کاربری یکی از مهم¬ترین عواملی است که حفاظت از اکوسیستم¬های طبیعی را تحت تأثیر قرار می¬دهد. اگر اکوسیستم به صورت طبیعی حفظ شود موجبات پایداری خاک فراهم خواهد آمد. این پژوهش به منظور بررسی اثر کاربری¬های مختلف اراضی بر توان ترسیب کربن خاک در منطقه چهارطاق اردل استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. به این منظور شش کاربری مختلف شامل جنگل قرق شده، جنگل طبیعی، جنگل تخریب شده، باغ، مرتع و کشاورزی انتخاب و در هرکدام از کاربری¬ها تعداد 10 قطعه نمونه 500 مترمربعی به طور تصادفی منظم برداشت شد. در هر قطعه نمونه ضمن آماربرداری از پارامترهای کمی پوشش گیاهی موجود، پس از کنار زدن لایه لاشبرگی یک نمونه خاک، از سه عمق 20-0، 40-20 و 60-40 سانتی¬متری تهیه ¬گردید. آزمایشات خاک برای تعیین بافت، وزن مخصوص ظاهری و کربن آلی خاک انجام شد. نتایج نشان داد، در بین کاربری¬های مختلف اراضی، بیشترین و کمترین میزان ترسیب کربن به ترتیب مربوط به جنگل قرق شده و جنگل تخریب یافته می-باشد. همچنین روند کاهش اندوخته کربن خاک با افزایش عمق در همه کاربری¬ها مشاهده شد. نتایج مقایسه میزان ترسیب کربن در تراکم¬های مختلف نیز نشان داد با افزایش تراکم جنگل میزان ترسیب کربن افزایش می¬یابد. همچنین در تیپ پهن¬برگ اندوخته کربن بیشتر از تیپ سوزنی¬برگ بود. در نهایت باید گفت که اکوسیستم جنگلی که از دخالت¬های انسانی در امان مانده باشد، نقش بسزایی در اندوخته بلندمدت کربن در خاک ایفا می¬نماید. از طرفی هرگونه دخالت در شرایط طبیعی اکوسیستم، تأثیر منفی خود را در اندوخته کربن خاک به ¬شکل کاملاً محسوسی نمایش می¬دهد.