نام پژوهشگر: محمدصادق فلاحت
محسن کریمی محمدصادق فلاحت
چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر با عنوان «طراحی مجموعه زیستی گلشهر کرج با نگرشی پدیدارشناسانه به مفهوم سکونت» نیل به اندیشه و تفکری بوده است که در برخورد با مسئله سکونت انسان به حقیقت هست بودن انسان دیدی عمیق و بی واسطه داشته و در امر ساختن، ماهیت پدیده ها و نسبتشان با سکونت انسان را مورد توجه قرار دهد. در میان نحله های فکری مطرح در قرون اخیر که به مسئله ماهیت هستی انسان و جهان پرداخته اند، نگرش پدیدارشناسی در آنجایی که به مباحث «در جهان بودن انسان»، «باشیدن» و «ساختن» می پردازد، نظریات قابل تعملی در خصوص چگونگی بودن انسان در جهان و در میان پدیده های جهانی مطرح می سازد. بیان این گونه مفاهیم و نظریات در قالب واقعیات ملموس و روزمره زندگی انسان، از جانب فیلسوف پدیدارشناس، مارتین هایدگر می تواند دریچه تازه ای را پیش روی نظریه پردازان و طراحان عرصه های سکونتی انسان قرار دهد. از جمله نتایج این تحقیق اثبات مفید بودن نگرش پدیدارشناسی در پرداختن به مسئله سکونت و طرح عرصه های سکونتی انسان است. با تکیه بر این نگرش می توان سکونت انسان را در چهار تراز «حضور در طبیعت»، «بودن در اجتماع»، «عضویت در یک گروه اجتماعی» و «حضور در خلوت خصوصی» مطرح نمود. هر یک از این ترازها بیانگر نوعی از بودن انسان درجهان روزمره است که با حضور در مکانی خاص تحقق می یابد. بنابراین تحقق ابعاد و جنبه های مختلف سکونت انسان منوط بر وجود مکان هایی با خصلت ها و روابط ویژه است. موضوع دیگری که این پژوهش مطرح ساخته است چگونگی شکل گیری مکان ها و خصلت های آن ها است به گونه ای که زمینه مناسب جهت تحقق جنبه های مختلف سکونت فرآهم آید. در این میان مفهومی با عنوان «حس مالکیت مکانی» در چهار تراز «قلمرو طبیعی (ذاتی)»، «قلمرو اجتماعی»، «قلمرو گروهی» و «قلمرو خصوصی»، به عنوان خصلت پایه ای عرصه های سکونتی مطرح گردیده است که با تکیه بر دانش «ساختن»ی که نگرش پدیدارشناسی ارائه می دهد قابل وصول خواهد بود.
محمدصادق فلاحت
مسکن یکی از فضاهای حیاتی است که با ویژگی هایش، می تواند موجب تعالی ابعاد وجودی انسان گردد. در خلق این فضا علاوه بر توجه به استانداردهای فیزیکی و نیازهای فیزیولوژیکی، می بایست تمایلات روحی و علایق متنوع انسان ها نیز مدنظر قرار گیرد. بررسی اصل انعطاف پذیری به عنوان یکی از عوامل افزایش کیفیت در امر مسکن با توجه به سابقه غنی ای که معماری ایران در این زمینه دارد، بحثی با اهمیت و قابل توجه است. به نظر می رسد زمان آن فرا رسیده است، که دیگر معماران علاوه بر جنبه های کمی در امر مسکن به ویژگی ها و نیازهای کیفی استفاده کنندگان نیز بیندیشند. افزایش و ارتقاء سطح کیفی در امر مسکن، در نظر گرفتن نیازها، ویژگی ها و سلایق استفاده کننده، مشارکت دادن کاربران در امر طراحی، نه تنها موجب بهبود سطح زندگی استفاده کننده در بعد کالبدی خواهد شد. بلکه تأمین این نیاز موجب رضایتمندی و آرامش در استفاده کنندگان از مسکن در درجه اول و جامعه در درجه دوم نیز خواهد گردید. طرح رساله حاضر با عنوان "بررسی مفهوم انعطاف پذیری در مسکن، ارائه راهکاری برای طراحی انعطاف پذیر الگوی متداول مسکن در شهر سنندج" در راستای یافتن روشی در جهت بازگرداندن یکی از اصول مهم معماری گذشته ایران به نام "انعطاف پذیری" به عنوان یکی از عناصر افزایش کیفیت در امر مسکن تهیه شده است. در این تحقیق مبنای کار براساس ساختاری توصیفی- تحلیلی و از طریق روشی اسنادی و کتابخانه ای در بخش اول و مطالعات میدانی در حوزه مشخص کردن الگوی متداول مسکن سنندج در بخش دوم صورت پذیرفته است. ساختار کلی رساله در پنج فصل تنظیم شده است که در فصل اول اهمیت و ضرورت موضوع، فرضیه و اهدافی که این رساله به دنبال آن می باشد و روشی که می تواند از طریق آن به این اهداف برسد، بیان می گردد. در فصل دوم به معرفی انعطاف پذیری، انواع گونه ها و تاریخچه آن پرداخته می شود. در فصل سوم مسکن مطلوب و شاخصه های آن و تأثیراتی که انعطاف پذیری بر شاخصه های اصلی مسکن مطلوب می گذارد، توضیح داده می شود و در ادامه تعریف مسکن انعطاف پذیر، مزایا و علل نیاز به آن بیان می شود. در فصل چهارم ضوابط و اصول طراحی انعطاف پذیر و روند اعمال آن ارائه می گردد، سپس انعطاف پذیری و راهکارهای اجرایی آن در مسکن سنتی ایران و معماری غرب مورد واکاویی قرار می گیرد و در ادامه بر اساس مطالب گفته شده در این فصل راهکارهای ایجاد انعطاف پذیری در مسکن معاصر ایران بر اساس انواع گونه های انعطاف پذیری بیان می گردد و در فصل پنجم علت نیاز و راهکارهای ایجاد مسکن انعطاف پذیر در سنندج توضیح داده می شود و گونه شناسی مسکن سنندج و الگوی متداول مسکن در این شهر به وسیله ی مطالعات میدانی و مصاحبه با معماران و متخصصان مسکن مشخص می گردد و در پایان نیازها و خواسته های هر کدام از گونه های الگوی متداول مسکن مشخص می گردد و بر اساس این الگو و تیپ بندی ها، راهکارها و خواسته ها فاز طراحی مجتمع مسکونی انعطاف پذیر بر اساس الگوی متداول مسکن در شهر سنندج شروع می گردد.
سیامند رستم زاده محمدصادق فلاحت
در طی دهه های اخیر، شهرها و فضاهای شهری در سیر تحول و فرآیند گذار نوین خود به تبع تحولات ناشی از اندیشه جهانی شدن، دستخوش تغییرات و دگرگونی های شگرفی گردیده اند. در این روند، رابطه گذشته و کنونی فضاهای شهری ازهم گسیخته و در ارتباط معنا میان انسان و محیط زندگی او، فاصله و شکاف مهمی ایجادشده است. شکاف موجود مقدمه جدایی مکانی و شکل گیری فضایی اجتماعی عاری از پیوستگی های اجتماعی است. در غالب سکونتگاه ها طراحی و اجرا، عمدتاً بر مبنای تأمین سرانه های فیزیکی، عملکردهای عمومی و زیرساخت ها انجام شده و نظام جامع تأمین نیازهای انسانی، ازجمله پایداری اجتماعی سکونتگاه ها معمولاً مغفول مانده است.
سیده الهام رضایی محمدصادق فلاحت
این پژوهش به دنبال پیشگیری از جرم با استفاده از طراحی محیطی و افزایش امنیت اجتماعی و کیفیت فضاهای جرم خیز شهری است. بالطبع، دستیابی به این هدف، به افزایش امنیت و رفاه ساکنان محله، برقراری عدالت اجتماعی در دستیابی به خدمات و تسهیلات شهری، ایجاد محله ای امن و پایدار، سرزنده و پویا می انجامد. اهداف تحقیق عبارتند از: - بررسی عوامل موثر بر وقوع جرم و ناامنی و به حداقل رساندن تاثیر این عوامل در فضاهای جرم خیز شهری. - ارائه راهبردهای بسترساز جهت "برنامه ریزی"، "طراحی کالبدی" و "مدیریت اجتماعی" فضاهای جرم خیز شهری و ارائه ی راهکارهایی با استفاده از طراحی کالبدی در راستای پیشگیری از جرم، بالا بردن سطح امنیت اجتماعی و افزایش کیفیت فضاهای جرم خیز شهری. یافته های پژوهش نشان می دهد، مهم ترین کانون جرم خیز شهر زنجان بر منطقه اسکان غیررسمی بی سیم انطباق یافته، که طی سال های اخیر در اثر مهاجرت های بی رویه و کنترل نشده روستایی شکل گرفته و گسترش یافته است. مجموعه "ویژگی های ناهنجار کالبدی"، در کنار "ویژگی های جمعیتی" و "اجتماعی" حاکم بر این منطقه باعث شده است تا این محدوده محل تمرکز میزان قابل توجهی از جرایم شهر باشد. از سوی دیگر عوامل گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، مدیریتی و محیطی (کالبدی) در سطح جامعه موجب بوجود آمدن رفتارهای نا متعارف و نا هنجاری ها می شوند که در نهایت موجب بروز جرم و ایجاد احساس نا امنی می گردند. در این پژوهش نیز با علم به تاثیر عوامل درونی و بیرونی ذکر شده، پس از بررسی مفاهیم و بنیان ها، در جهت تمرکز بر حیطه ی معماری، بیشترین تاکید و تمرکز بر روی عوامل کالبدی موثر بر وقوع جرم و احساس نا امنی می باشد که در 7 دسته ی اندازه و فرم فضا، آسایش بصری و محیطی، قلمرو بندی و دسترسی، نظارت طبیعی، سرزندگی، خاطره انگیزی و انعطاف پذیری تفکیک شده اند. لذا با شناسایی عوامل کالبدی موثر بر بروز جرم و نا امنی در فضاهای جرم خیز شهری، و با فراهم کردن بستری مناسب جهت برنامه ریزی، طراحی و مدیریت این فضاها، راهبردها و راهکارهایی را با استفاده از طراحی کالبدی در جهت کاهش بروز جرم و در نتیجه افزایش امنیت اجتماعی و کیفیت فضاهای محله بیسیم زنجان به عنوان یکی از مناطق جرم خیز شهر زنجان، ارائه داده است. این امر با ایجاد تعامل میان "دولت" (که منظور سازمان های مسئول در این زمینه مانند قوای مجریه، قضاییه، مقننه، نیروی انتظامی، دفتر مطالعات و پیشگیری از وقوع جرم، سازمان خدمات طراحی شهرداری، سازمان نوسازی و بهسازی کشور، آموزش و پرورش و ... می باشد)، "متخصصان" (پژوهشگران و طراحان) و" مردم" (که در مقیاس محلی ساکنان محل و در مقیاس وسیع تر جامعه و اجتماع را شکل می دهند)، به عنوان مولفه های بسترساز و تسهیل کننده ی پیشگیری از جرم و برقراری امنیت اجتماعی، می تواند به عنوان چشم اندازی برای گسترش این دانش و توسعه ی آن توسط سایر پژوهشگران و متخصصان کشور باشد. کلمات کلیدی: پیشگیری از جرم، طراحی محیطی، cpted
پدرام فاهمی حسن ذوالفقارزاده
با کاهش اندازه خانه و تداخل برخی فعالیت ها با یکدیگر، ایجاد تنش در خانه های امروز بیش از پیش قابل درک است. این تداخل ها بصورت مشکل حریم قرارگاه های رفتاری بروز می کنند که می توان با طراحی مناسب راه هایی برای تعدیل آن ها یافت. فرضیه پژوهش این است که طراحی خانه انعطاف پذیر می تواند یکی از پاسخ ها برای رفع این مشکل و ایجاد زمینه ای برای ارتقا سطح کیفیت و آرامش در خانه باشد. سوال اصلی پژوهش این است که الگوهای رفتاری خانه به عنوان یک قرارگاه رفتاری چگونه عمل می کنند و چه نیازهای کالبدی دارند؟ و خانه انعطاف پذیر چگونه می تواند این نیازها را برآورده کند؟ هدف از طرح این سوالات رسیدن به مدلی تحلیلی است که بتواند با تحلیل الگوی فعالیت از درزگاه زمان به طراح در رسیدن به الگوی خانه انعطاف پذیر کمک کند. پژوهش پس از تعریف مفاهیم قرارگاه رفتاری و انعطاف پذیری در خانه، از درزگاه زمان به تحلیل الگوهای جاری فعالیت در خانه می پردازد و در نهایت مدل "قرارگاه رفتاری خانه" را ارائه خواهد داد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که انعطاف پذیری می تواند راهی برای ایجاد قرارگاه رفتاری باشد. و از طریق بسط این موضوع در انواع انعطاف پذیری می توان آن را توضیح داد و بطور واضح بیان کرد.