نام پژوهشگر: محمدجواد شمس

تصحیح و تعلیق تذکره جاده العاشقین اثرشریف الدین حسین خوارزمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1390
  زهرا هاشمی فراشاه   علی اشرف امامی

این رساله تصحیح تذکره ی «جاد?العاشقین» تألیف شیخ شریف الدین حسین خوارزمی فرزند و مرید شیخ کمال الدین حسین خوارزمی است و دربردارنده ی مناقب شیخ صوفی ای است که مروج فعالی در تربیت پیروان خود بود و در این مقام حلقه ی پیوند عمده ای در سلسله ی کبرویه ی همدانیه ی ذهبیه به شمار می رود. این تذکره به قلم شخصیتی است که خود مرید مستقیم پدر و مصاحب دائم اودرسفروحضراست، بنابراین منبع مهمی برای شناخت سلسله کبرویه همدانیه در ماوراءالنهر(آسیای مرکزی) به شمار می رود. از مهمترین منابع مولف می توان به کتاب مفتاح الطالبین محمود غجدوانی اشاره کرد و به لحاظ سبک نوشتار، اثری منثور و آمیخته به نظم است. این رساله مشتمل بر پیشگفتار، مقدمه، متن اصلی و تعلیقات است. در مقدمه سعی شده علاوه بر معرفی کامل شیخ شریف الدین حسین خوارزمی(بخش دوم) و معرفی کامل تذکره ی جاد?العاشقین (بخش سوم) با استعانت از مستندات، از چهره ی سه عارف بزرگوار(کمال الدین حسین بن حسن خوارزمی، کمال الدین حسین بن شهاب الدین خوارزمی و تاج الدین حسین تبادکانی خوارزمی) که هم نامی آن ها موجب اختلاط شخصیت تاریخی آنها گشته، ابهام زدایی شود.

بررسی تحلیلی احوال، آثار و عقاید شیخ احمد سرهندی وتاثیر آن برفضای دینی - عرفانی هند مسلمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده علوم انسانی 1390
  فاطمه عزتی   احسان قدرت اللهی

شیخ بدرالدین احمد فاروقی سرهندی، (1034 – 971 ق / 1625 – 1564 م) فرزند عبدالاحد، معروف به «مجدّد الف ثانی» و «امام ربانی»؛ عارف و متکلم نقشبندی سده ی 11ق بود، که در سرهند از توابع پنجاب شرقی به دنیا آمد. او در ابتدای جوانی با فضای دینی، سیاسی هند تماس یافت و در تقابل با آن قرار گرفت چرا که شرایط حاکم، سنن و شریعت اسلام را در معرض تضعیف و تلفیق با عناصر غیر اسلامی قرار داده بود. این فضای دینی، سیاسی متاثر از شرایطی مانند سیاست های دینی اکبرشاه در تساهل و تسامح با پیروان سایر ادیان، عملکرد بد علمای دینی، ظهور جنبش های هزاره ای و مدعیان مهدویت، نفوذ و گسترش عقاید ابن عربی در شبه قاره و ظهور جنبش بهاکتی بودند، و بستری مناسب فراهم آوردند تا شیخ احمد به اقداماتی دست بزند که ماَلاٌ از او چهره ی یک مصلح دینی وعرفانی و احیاگر سنت وشریعت ساخت. اعتراض به سیاستهای دینی اکبر، سرسختی و امتناع از سجده در برابر جهانگیر، مخالفت با دیدگاه وحدت وجود ابن عربی و طرح مسئله ی «وحدت شهود»، دیدگاه های خاص در باب «ولایت» و ظهور مجدّد دین و همچنین نگارش مکتوبات به شخصیت های معروف ومتنفذ هند، از جمله اقداماتی بود که وجهه ی همت او در راستای دقاع ازراست کیشی اسلامی قرار گرفت. این پژوهش با رویکردی توصیفی و شیوه ای کتابخانه ای، در پی آنست تا ازیک سو با بررسی دوران زندگی و شرح آثار و احوال و عقاید وی و از دیگر سو با تحلیل وضیعت جامعه ی هند در دوران حکومت پادشاهان مغول هم عصر او؛ یعنی اکبر و جهانگیر حرکت اصلاحی واحیاگرانه ی او را در فضای دینی،عرفانی و سیاسی اجتماعی جامعه ی هند بررسی نماید

بررسی تطبیقی مرگ و مرگ اندیشی در نهج البلاغه و کتاب مقدس
thesis سایر - دانشکده علوم حدیث 1390
  سمیرا باباجهد انصاری   عبدالهادی فقهی زاده

مرگ، قانون فراگیر برای همه موجودات ماسوی الهی و جمیع آدمیان است و مرگ پذیری، سیر تکاملی موجودات و حرکت استکمالی وخروج از قوه به فعل آنها است و آن هنگام که مرگ در افق اندیشه امام علی (علیه السلام) و از زاویه نهج البلاغه نگریسته می شود، دروازه ای از معنا و معرفت به سوی انسان گشوده می شود و موضوع علمی و عملی آدمی را نسبت به هستی و حیات، عمق و تکامل می بخشد. دیدگاه امام علی (علیه السلام) نگاه کردن به سیمای مرگ ، مرگ را زیبا و دوست داشتنی می سازد و مرگ را سیر صعودی و حرکت تکاملی و ضرورت حیات این جهانی می نماید و عرفان و عشق به عالم و آدم را بیشتر و شدیدتر می کند. بنابر این، جا دارد نگرش ها و بینش های امام علی (علیه السلام) در تفسیر ماهیت و حقیقت مرگ و مرگ اندیشی از لایه های مختلف نهج البلاغه استخراج شود و به بررسی تطبیقی آن با مبانی اعتقادی مشابه موجود درباره مرگ در کتاب مقدس (عهد جدید و عهد قدیم) یهود و مسیح پرداخته شود تا با روشن شدن معنای حقیقی مرگ و اندیشیدن به آن، بیان ظاهر کیفیت ملک الموت و حال محتضر در هنگام مرگ و ... طرز تلقّی انسان و تفسیر آدمی از حیات تغییر پیدا کند زیرا حیات شناسی در مرگ شناسی و مرگ آگاهی در حیات آگاهی تأثیر متقابل و معنا بخش خواهد گذاشت. پژوهش حاضر شامل چهار فصل است، در فصل اول به بیان کلیات طرح از جمله تبیین موضوع، پیشینه تحقیق، اهداف و ضرورت های پژوهش و مفاهیم اصطلاحات مرتبط با موضوع که نیازمند دانستن مفهوم لغوی و اصطلاحی آنان هستیم، پرداختیم. مسئله مرگ و اعتقاد به جهان پس از مرگ، معاد و قیامت از مسائل اعتقادی و اصول دین ما مسلمانان است که دارای ابهام است، چنان که در قرآن و روایات بسیاری از معصومان (علیهم السلام) به وصف لغوی و عرفی آن پرداخته اند. لذا بسیاری از پژوهشگران متقدم و متأخر برای روشن کردن معنا و مفهوم مرگ، اجل، روح، کیفیت قبض روح شدن و ملک الموت و... و توجه دادن به درجه اهمیت این مسئله، کتاب ها و مقالاتی با موضوع مرگ و مرگ اندیشی در نهج‏البلاغه و یا در کتاب مقدس تألیف کرده اند. اما وجه تمایز پژوهش فوق با این تألیفات در این است که با بررسی تطبیقی مرگ و مرگ اندیشی در نهج البلاغه و کتاب مقدس و استخراج مشابهت ها، وجه تمایز و نکات اصلی و کلیدی از آن ها، به سوالات موجود در این باره پاسخ دهد و نشان دهد نهج البلاغه که دربردارنده سخنان گوهربار از امام علی (علیه السلام) است، بسیار بالاتر از عهدین است و این نشان دهنده تحریفات موجود در کتاب مقدس است. فصل دوم این تحقیق را با عنوان حقیقت مرگ نگاشته ایم. در این فصل بیان کردیم که مرگ به معنای ترک تعلق و قطع ارتباط روح انسان با بدن دانسته شده و به بیان ویژگی های مرگ در نهج البلاغه و بیان حقیقت مرگ در تورات و انجیل پرداختیم. در این فصل یادآور شده ایم که هر انسان عاقلی که سفری در پیش داشته باشد، از مدت ها قبل، آمادگی های لازم و زاد و توشه این سفر را فراهم می آورد تا بتواند در کمال موفقیت و سلامت این سفر را پشت سر بگذارد. حال این سوال مهم مطرح می شود که آیا شایسته نیست انسان برای مهم ترین و حساس ترین سفری که در زندگی پیش روی خود دارد، زاد و توشه ای نیکو و شایسته فراهم کند؟! اما فصل سوم این تحقیق را به بیان یاد مرگ و ارزش آن اختصاص داده ایم. در این فصل متذکر شده ایم که مرگ از انسان غفلت نمی کند. انسان چه بخواهد و چه نخواهد، مرگ و اجلش فرا خواهد رسید و هرگز برای همیشه در این دنیا زندگی نخواهد کرد. حتی انبیای الهی که بهترین بندگان خداوند بودند، پس از چند سال زندگی در این دنیا، از این جهان رخت بربستند. لذا اندیشیدن درباره مرگ و یادکردن از آن بر همه لازم است، امام علی (علیه السلام) درباره ارزش یاد مرگ و توجه به مرگ و عدم غفلت فرمودند: «أُوصِیکُمْ بذکْرِ الْمَوْتِ وَ إِقْلَالِ الْغَفْلَهِ عَنْهُ؛ شما را به یاد کردن مرگ و به کم کردن غفلت و بی خبری از آن وصیّت می‏کنم». لذا گذشت زمان و گذر عمر، به انسان ها هشدار می دهد که خویشتن را هر لحظه، برای کوچ کردن از این سرای فانی آماده سازند، زیرا عالم قبر، برزخ و پس از آن قیامت، منزلگاه های بسیار حساس و مهمی است که بدون آمادگی برای انسان ها بسیار سخت و وحشتناک خواهد بود. در این فصل متذکر شده ایم در کتاب مقدس درباره یاد مرگ و ضرورت توجه به آن و آثار یادمرگ نکات قابل تأملی بیان نشده است و آیه و یا آیاتی به صراحتا درخصوص اندیشیدن درباره مرگ در کتاب مقدس بیان نشده است ولی اندیشمندان یهود سعی کرده اند تا وحشتی را که به هنگام یادکردن از مرگ بر فرد حادث می شود را کم کنند. فصل پایانی این تحقیق را درباره آثار و دستاوردهای فردی و اجتماعی مرگ اندیشی و تفکر کردن درباره آن و پیامدهای دوری از آن در نهج البلاغه پرداخته ایم. توجه کردن به مرگ و اینکه هر فردی با پایان رسیدن اجلش، خواهد مُرد، سبب می شود که انسان به دنیا به چشم زیبا بنگرد و از روزمرگری و ابتذال در دنیا رها شود و اینکه دنیا را تنها پلی برای رسیدن به آخرت و منزل جاویدان بداند و مرگ را پایان دهنده زندگی گذرای این جهان بداند و به دنبال عبرت از گذشتگان باشد. کلیدواژه ها: مرگ، موت، اجل، معاد، روح، دنیا، ملک الموت، آخرت

مقایسه عشق الهی از دیدگاه سهروردی و مولانا
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1394
  طاهره غلامی   مجید ملایوسفی

سهروردی و مولانا عشق را به حقیقی ومجازی تقسیم می کنند و از سوی دیگر متفکرانی از شرق تا غرب نیز عشق را به عشق اروتیک، فیلیایی وآگاپه ‍ای تقسیم می کنند. در نظریات سهروردی و مولانا در باب عشق الهی به به دیدگاههای مشترک فراوانی برمی خوریم؛ از جمله اینکه هردوی آنها عشق را دارای مراتب متعددی می دانند که بالاترین مرتبه عشق متعلق به حق تعالی است. هردو متفکر معرفت را پایه واساس عشق و عقل را موجودی متعالی و نخستین صادر از خداوند می دانند.درکنار این نظریات مشترک، نظریات متنفاوتی نیز درنظریه ایشان وجود دارد.