نام پژوهشگر: علی مرادخانی

مطالعه ی ژانری تئاتر ابزورد با نگاهی به نظریه ی کمدی هگل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای کاربردی 1390
  سینا فرحزادی   علی مرادخانی

تئاتر ابزورد مثل کمدی، به بیان هگلی حاوی عامل نفی کننده است. اگر کمدی کهن به نفی ارزش های سنّتی جامعه می پرداخت، عنصر نفی شونده در کمدی مدرن می بایست ارزش های دنیای مدرن یا به بیان بهتر دنیای ارزش زدوده ی مدرن و وضعیت انسان در آن باشد. در این محتوا، کمدی و تئاتر ابزورد به هم نزدیک می شوند. هم تئاتر ابزورد و هم کمدی موررد نکوهش های فراوانی قرار گرفته اند که عمدتاً از شناخت ناصحیح آن ها و تأکید بر ارزش های پیشین ناشی می شود. کمدی در طول تاریخ ادبیات نمایشی همواره پست تر از تراژدی دانسته شده است. نظریه ی کمدی هگل این قضاوت را معکوس می کند. مارک روخه با تحلیل انتقادی نظریه ی کمدی هگل ارتباطی میان آن و تئاتر مدرن برقرار می سازد که می تواند در تحلیل تئاتر ابزورد از آن استفاده کرد. در دنیایی که ارزش های عینی فاقد هرگونه ارزشی قلمداد می شوند، سخن از تراژدی به شکل ژانری نمایشی معنایی ندارد؛ زیستن در این دنیای ابزورد خود بزرگترین تراژدی است.

نقد ایده پیشرفت در فلسفه تاریخ از دیدگاه والتر بنیامین
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  احسان مروجی   محمد اکوان

در رساله ی حاضر به مثابه ی پژوهشی فلسفی و بنیادین، اساس اهتمام بر نشان دادن نسبت میان اندیشه ی والتر بنیامین و نقد اندیشه ی پیشرفت قرار دارد. نسبتی که در آن، «روشنگری در مقام اندیشه ی پیشرفت» و مفهوم پیشرفت به عنوان مفهومی اساسی در اندیشه ی روشنگری، انگاشته می شود. اما برای ایجاد شرایط امکان نشان دادن این نسبت و نشان دادن «نقد اندیشه ی پیشرفت در فلسفه ی تاریخ از دیدگاه والتر بنیامین»، با توجه به فقدان و ضعف پژوهشهای پیشین در ترسیم منظومه های مفهومی ـ تکوینی مشخص، در ارتباط با «اندیشه ی پیشرفت» و به تبع ان مفاهیم «زمان» و«اسطوره» و «تاریخ» و دگردیسیها و تطورات این مفاهیم؛ به بررسی تکوینی ـ تاریخیِ سلسلهای مشخص از مفاهیم بر اساس خوانش متون فلسفیِ کلاسیک و تدقیق مفاهیم پرداخته میشود. از جانبی بنیامین از ظرفیتهای تئولوژیک برای ساماندهیِ نقد خود بر مدرنیته یا روشنگری بهره میگیرد و از این روی این رساله کوشیده به پیروی از خود بنیامین موضوع را در ریشه های تاریخی آن جستجو کند. بعلاوه تبیین این مسائل این امکان را فراهم می آورد که بنیامین در بطن سنت تاریخی شناخته شود. اینچنین، مفاهیم «اسطوره»، «تاریخ»، «زمان» از «دوره ی یونان باستان» و سپس تحت «مبانی تئولوژیک فلسفه ی تاریخ»، با تشریح تغییر نگرش، در مفهوم «زمان» با ورود از دنیای یونانی به جهان اندیشه ی یهودی ـ مسیحی پی گرفته می شود. شکل گیری زمانِ تاریخی از زمان دورانی به زمان خطی، ترسیم شده و از زمان خطی به اندیشه ی پیشرفت توضیح داده می شود؛ و با بررسی گذار از «تئولوژی تاریخ» به «فلسفه ی تاریخ» و پرداختن به فیلسوفانِ فلسفه ی تاریخ، نگرش «تاریخ جهانی» تبیین میگردد. سپس بررسی منتقدان فلسفه ی تاریخ از جمله ویلهلم دیلتای و نیچه، به عنوان آباء فکری مکتب انتقادی، توان رفتن به سوی موضوع اصلی و در نهایت پی گرفتن موضوع در آراء بنیامین را میسر می کند و بر این بنیان است که سپس، «چگونگی و چرایی نقد اندیشه ی پیشرفت نزد والتر بنیامین» پردازش میشود. سه مولفه ی «زبان»، «تئولوژی» و «تاریخ» به عنوان بنمایه های اصلی تفکر بنیامین، در نظر گرفته شده و در ادامه ی پژوهش به واکاوی هر یک پرداخته می گردد. در این واکاوی با عطف به ایده ی پیشرفت، «تمثیل»، نقد «سیستم» با یک هسته ی مرکزی و طرح «منظومه»، «زمان اکنون» و لحظه ی «رخداد»ُ، حذف شدگان از تاریخ، «دیالکتیکِ در حال سکونِ»، «تئولوژی و ماتریالیسم»، «مفهوم تاریخ»، «تاریخ نگاری ماتریالیستی»، «پیوند میان تاریخ و زبان» و مفاهیم اساسی دیگر نزد بنیامین مورد مداقه قرار می گیرد. همچنین، «تزهایی در باب مفهوم تاریخ» بنیامین، به مثابه ی چکیده ای از تفکرات و اندیشه ی او در نظر گرفته شده، به تفصیل مورد بررسی و تفسیر قرار می گیرد. در مجموع، این رساله سعی درگام نهادن به جانب گشودگی سویه های پنهان در فرم نگرش تاریخی، پرداختن به بنیادهای مفاهیم رایج فلسفی ـ نظریِ مربوط به آن، مطرح کردن گرایشات و نگرشهای موجود در فلسفه ی تاریخ متکی بر اندیشه ی پیشرفت، نقد اندیشه ی پیشرفت در فلسفه ی تاریخ و واشکافی نقد ان از منظر والتر بنیامین، به عنوان گامی کوچک بوده است.

بررسی طراحی جلد صفحه های موسیقی ایران قبل از انقلاب اسلامی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده هنرهای تجسمی 1393
  یاسمن دخت دباغ   سودابه صالحی

انتخاب جلد صفحه به عنوان رسانه ای که امروزه دیگر مانند گذشته استفاده از آن متداول نیست، گستره ی بحث را به روی کردی تاریخی می کشاند. مقطعی از تاریخ که نه آن چنان دور است که بتوان آن را در میان انبوهی از تحقیقات مفصل و کتاب های تاریخی جست وجو کرد، و نه آن قدر نزدیک که بتوان آن را به راحتی به خاطر آورد. خاطره ای زنده در ذهن نسل های گذشته که رو به کم رنگ شدن است و با از میان رفتن نسلی که هنوز آن را به یاد دارند، از بین خواهد رفت. مطالعه ی این مقطع از تاریخ و دانستن در باره ی آن برای نسل امروز و آینده گان ضروری است؛ چراکه هویت جامعه به طور قطع با گذشته اش پیوندی ناگسستنی دارد و در صورت مفقود شدن یکی از حلقه های زنجیره ی تاریخ، بخشی از هویت جامعه در بستر زمان گم می شود. به طور کلّی، تاریخ طراحی گرافیک مدرن سرزمینمان، ایران، در دهه های1330، 1340 و 1350 دورانی درخشان را سپری می کند. امروزه، بسیاری از آثار فاخر طراحی گرافیک ایران که متعلق به آن دوران هستند، منابع تصویری مهمی برای مطالعه ی علاقه مندان و دانش جویان محسوب می شوند. از جمله این آثار، جلد صفحات موسیقی طراحی شده در این دهه ها است. از آن جا که فعالیت در زمینه ی موسیقی در این دوران رونق یافته، این زمینه از طراحی گرافیک نیز به طور چشم گیری مطرح شده و رشد نموده است؛ به طوری که طراحان گرافیک را واداشته تا در این حوزه از طراحی فعالیت نمایند. متعاقباً به دلیل پیش رفت فن آوری، صفحه های گرامافون به مرور جای خود را به نوار کاست و سی دی داده اند و از آن جا که در ایران سنت نگه داری و بایگانی آثاری که به تاریخ می پیوندند، دارای نواقص بسیاری است و متولی مشخصی ندارد و معمولا افراد به طور شخصی، نامنسجم و غیرحرفه ای اقدام به جمع آوری مجموعه ها می نمایند، لذا امروزه این منابع تصویری برای مرور و مطالعه از دید و دست رس ما دور هستند.