نام پژوهشگر: محمدعلی محسنی بندپی
خدابخش جوانشیر محسن امیری
مقدمه و هدف: گردن درد شایعترین اختلال اسکلتی عضلانی بعد از کمردرد محسوب می شود. این عارضه یکی از علل مهم از کار افتادگی در جوامع بشری است که هزینه های بهداشتی درمانی زیادی را بر جوامع صنعتی تحمیل می کند. بر اساس مطالعات انجام شده حدود 67% افراد در طول زندگی گردن درد را تجربه می کنند. علیرغم میزان بالای شیوع گردن درد هنوز تشخیص و درمان این بیماری به عنوان یک چالش اساسی مطرح است. درمان موثر این عارضه با هدف جلوگیری از عود مجدد، مشکلات اجتماعی و از کارافتادگی افراد حیاتی بنظر می رسد. تمرین درمانی بعنوان روشی موثر همواره مورد توجه محققین بوده است. روش تمرین درمانی ثباتی در مورد اختلالات ستون فقرات موضوع بسیاری از مطالعات جدید در زمینه درمان عوارض اسکلتی عضلانی این ناحیه بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرگذاری دو روش درمانی ثباتی و معمولی در درمان بیماران مبتلا به گردن درد مزمن بود. روش بررسی: از بین مراجعین به درمانگاه فیزیوتراپی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به صورت نمونه گیری در دسترس تعداد 60 بیمار مبتلا به گردن درد مزمن انتخاب و بصورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. قبل از مداخله متغیرهای vas و ndi بوسیله پرسشنامه و متغیرهای ابعاد عضلات خلفی گردن شامل تراپزیوس فوقانی و گروه عضلات عمقی خلفی و عضلات قدامی گردن شامل استرنوکلایدوماستویید و لونگوس کولی بوسیله اولتراسونوگرافی اندازه گیری شد.همچنین میانگین میزان تحمل عضلات فلکسور عمقی گردن اندازه گیری شد. در گروه کنترل تمرینات معمولی و در گروه آزمایش تمرینات ثباتی برای مدت 10 هفته اعمال گردید. در پایان متغیرهای فوق مجددا اندازه گیری گردید. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که میانگین درد و میزان ناتوانی پس از مداخله بطور معنی داری در هردو گروه کاهش یافته است (p<0/001). میزان کاهش در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بوده ولی معنی دار نبود. همچنین نتایج نشان داد که میزان تحمل عضلات فلکسور عمقی گردن پس از مداخله در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافته است (p<0/001) . علاوه بر این سطح مقطع عضله لونگوس کولی پس از مداخله در گروه آزمایش افزایش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل نشان می دهد (p<0/001) . پهنا و ضخامت عضله لونگوس کولی نیز در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد(p<0/05) . پهنای عضلات عمقی خلفی پس از مداخله در گروه آزمایش افزایش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد(p<0/05) . بحث و نتیجه گیری: افزایش تحمل عضلات فلکسور عمقی و همچنین افزایش ابعاد این عضلات پس از مداخله در گروه آزمایش می تواند نشان دهنده نقش قابل توجه عضلات فلکسور عمقی در بیماران مبتلا به گردن درد مزمن باشد. نتایج مطالعه حاضر با نتایج حاصل از سایر مطالعات که با ابزاری نظیر الکترومیوگرافی انجام شده است موافقت دارد. بنظر می رسد انجام مطالعات بیشتری جهت روشن تر شدن نقش عضلات یاد شده و تمرینات ثباتی در این گروه از بیماران ضروری است.
سیده سمیرا گرمابی محمدعلی محسنی بندپی
با توجه به بالا بودن میزان شیوع کمردرد در جوامع مختلف، تعیین مناسب ترین درمان برای کمردرد بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد که کاهش ثبات و ضعف عضلات ثبات دهنده ستون فقرات از علتهای احتمالی ایجاد کمردرد باشند. هدف از این مطالعه بررسی اندازه عضله مولتی فیدوس کمر در حالت های نرمال، خم شده به جلو و خم شده به عقب ستون فقرات کمر با و بدون حرکت اندام فوقانی در زنان سالم و مبتلا به کمر درد مزمن غیراختصاصی می باشد. در یک مطالعه تحلیلی، سطح مقطع عرضی عضله ی مولتی فیدوس در42 زن (21زن مبتلا به کمردرد و 21 زن سالم) توسط دستگاه اولتراسونوگرافی در سطح l5-s1 ستون فقرات اندازه گیری شد. سطح مقطع عضله مولتی فیدوس در سه وضعیت نرمال، خم شده به جلو و خم شده به عقب ستون فقرات با و بدون حرکت اندام فوقانی در وضعیت خوابیده به شکم مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز اندازه گیری مکرر نشان داد که اندازه سطح مقطع عضله مولتی فیدوس کمری بین وضعیتهای نرمال، خم شده به جلو و خم شده به عقب در هر گروه اختلاف معنی داری وجود دارد. آنالیزهای بعدی نشان داد که اندازه سطح مقطع مولتی فیدوس در وضعیت خم شده به جلو کمتر از وضعیت نرمال بوده و در وضعیت خم شده به عقب بیشتر از وضعیت خم شده به جلو بود (در همه موارد (p<0.05. آنالیز آماری بین گروهها نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو گروه سالم و بیمار در اندازه سطح مقطع مولتی فیدوس کمری در تمام وضعیتهای آزمون مشاهده نشده است (در همه موارد (p>0.05. با توجه به نتایج به نظر میرسد که وضعیت نرمال ستون فقرات و یا وضعیت افزایش قوس کمر می توانند بعنوان وضعیتهای مناسب جهت تقویت و بهبود عضله مولتی فیدوس مورد توجه قرار گیرند. بهرحال مطالعات آتی با نمونه های بیشتر توصیه می گردد.
معصومه نخعی سیدمحمد ابراهیم موسوی
مقدمه: التهاب نیام کف پایی از شکایات شایع ناحیه پاشنه پا می باشد. مهمترین علامت این عارضه، دردی تیرکشنده در قسمت داخل پاشنه در اولین گام ها بعد از یک استراحت طولانی خصوصا" بعد از خواب شبانه است. تقریبا" یکی از 10 نفر در طول عمر خود به این عارضه دچار می شود. شیوع این عارضه در میانسالی بیشتر از دوره های دیگر سنی است. عواملی چون اختلالات بیومکانیکی و ساختاری، عوامل محیطی و بیماری های سیستمیک در ایجاد آن موثر می دانند. درمان های متفاوت جراحی و غیرجراحی را برای این عارضه پیشنهاد می کنند. هدف از این مطالعه بررسی اثر ارتوز پای طراحی شده بر اساس توزیع فشار کف پای دینامیک همراه با درمان متداول اسپلینت شبانه بر شدت درد، فعالیت روزمره، کیفیت زندگی، توزیع فشار کف پای دینامیک و ضخامت نیام کف پایی در بیماران مبتلا به التهاب نیام کف پایی بود. مواد وروش ها: مطالعه حاضر در قالب یک کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 34 بیمار مبتلا به التهاب نیام کف پایی انجام شد. بعد از موافقت بیماران جهت شرکت در مطالعه، ارزیابی اولیه انجام شد (ثبت مقدار ضخامت نیام کف پایی، متغیرهای توزیع فشار کف پا، ارزیابی شدت درد، فعالیت روزمره و کیفیت زندگی) و بیماران به صورت تصادفی با استفاده از بلوک طرح تصادفی به دو گروه تجربی (گروه ارتوز طراحی شده همراه با اسپلینت شبانه) و گروه کنترل (گروه اسپلینت شبانه) تقسیم شدند. بعد از اعمال مداخله و گذشت مدت چهار هفته کلیه متغیرها مجددا بررسی و ثبت شد. پیش از انجام مطالعه اصلی دو زیرمطالعه جهت بررسی تکرارپذیری دستگاه التراسونوگرافی و دستگاه ارزیابی توزیع فشار کف پا بر روی افراد سالم انجام شد. کلیه داده ها به نرم افزار spss نسخه 21 منتقل شد. آزمون کولموگروف-اسمیرنف جهت بررسی نرمالیتی داده ها، آزمون ضریب همبستگی درونی (icc) و خطای استاندارد اندازه گیری (sem) برای ارزیابی تکرارپذیری داده ها، تست تی زوجی جهت بررسی تغییرات درون گروه ها و آزمون تی مستقل برای ارزیابی و مقایسه میانگین تغییرات بین گروه ها و ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد. نتایج: میانگین سنی افراد شرکت کننده در مطالعه اصلی 2/45 سال و میانگین شاخص توده بدن 5/28 کیلوگرم بر مترمربع بود. شدت درد (002/0p=) و ضخامت نیام کف پایی (001/0p=) بعد از یک ماه مداخله کاهش معناداری نشان داد. نمره فعالیت روزمره (044/0p=)، کیفیت زندگی (001/0p=) افزایش معناداری نشان داد. حداکثر فشار در پای سالم و دردناک در گروه های درمانی بعد از یک ماه مداخله در مناطق ده گانه پا افزایش یافت و تفاوت معنادار بعد از یک ماه مداخله در مناطق قدام پای مرکزی پای دردناک بین دو گروه دیده شد (028/0p=). همچنین مشخص شد شدت درد با شاخص توده بدن، ضخامت نیام کف پایی و شاخص قوس طولی ارتباط معنادار منفی و با کیفیت زندگی، فعالیت روزمره، فعالیت ورزشی و حداکثر فشار کف پا ارتباط معنادار مثبت دارد. نتایج زیرمطالعات متدولوژیک تکرارپذیری نشان داد، ارزیابی با دستگاه التراسونوگرافی و دستگاه ارزیابی توزیع فشار کف پا در یک روز و روزهای متفاوت (ارزیابی بین روزها) از تکرارپذیری بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که استفاده از ارتوز طراحی شده براساس توزیع فشارکف پای دینامیک، به تنهایی و یا در استفاده ترکیبی با اسپلینت شبانه کشش دهنده نیام کف پایی و تاندون آشیل، بدون سایر برنامه های درمانی و دارویی، برای بیماران مبتلا به التهاب نیام کف پایی مفید و کارآمد است.
معصومه باقرزاده چم محمود بهرامی زاده
زخم شدن پا از مشکلات عمده بیماران دیابتی می باشد. کاهش حس حمایتی، افزایش فشار کف پایی و نقص در کنترل تعادل از عوامل اصلی ایجاد زخم پای دیابتی محسوب می شوند. کفی های طبی سبب کاهش فشار کف پایی و پدیده تشدید اتفاقی (ارتعاش) سبب بهبود حس و تعادل در بیماران مبتلا به نروپاتی دیابتی می گردند. در این مطالعه کفی طبی به همراه سیستم ارتعاشی ساخته و اثر آن بر حس، توزیع فشار کف پایی و کنترل تعادل در بیماران مبتلا به نروپاتی دیابتی خفیف و متوسط بررسی شد.