نام پژوهشگر: رحیم یوسفی

بررسی ارتباط صفات شخصیت و سبک های دفاعی در افراد داوطلب جراحی زیبایی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  عذرا محمدپناه اردکان   حسن یعقوبی

مقدمه: جراحی زیبایی وسیله ای است برای ایجاد یک احساس خود ایده آل و آرمانی که از طریق آن درد مطلوب نبودن خود یا دوست نداشتن خود رفع می گردد. این مفهوم چند بعدی به عوامل متعددی به ویژه صفات شخصیت و سبک های دفاعی افراد وابسته است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و سبک های دفاعی در افراد داوطلب جراحی زیبایی می باشد. روش: روش انجام تحقیق از نوع همبستگی و روش اجرای پرسشنامه ها به صورت انفرادی بوده است. بدین صورت که با روش نمونه گیری در دسترس ازتعداد 80 نفر از افرادی که برای انجام جراحی زیبایی به کلینک های پوست و زیبایی شهرستان یزد مراجعه کردند، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کنند. همچنین برای مقایسه افراد داوطلب از لحاظ متغیرهای پژوهش یعنی صفات شخصیتی و سبک های دفاعی تعداد 80 نفر به عنوان گروه کنترل تعیین شد. این افراد از مراجعه کنندگان به بیمارستان های فوق انتخاب شدند که تاحد ممکن با افراد گروه نمونه همتا شدند و متقاضی جراحی زیبایی نمی باشند. نمونه گیری این پژوهش به مدت 5 ماه طول کشید. نتایج: یافته های پژوهش حاضر روشن ساخت که در وهله اول بین صفات شخصیتی در افراد داوطلب و غیرداوطلب جراحی زیبایی ازجمله صفت دلپذیربودن تفاوت وجود دارد، به طوری که افراد داوطلب نسبت به افراد غیرداوطلب نمرات پایین تری در صفت شخصیتی دلپذیربودن به دست آوردند. در مرحله دوم، مشخص شد که سبک های دفاعی افراد داوطلب و غیرداوطلب نیز تفاوت دارد. افراد داوطلب جراحی زیبایی درهنگام حل تعارض مقابله های غیرمنطقی تر و سبک های دفاعی رشدنایافته تری را به کار می برند. از چشم اندازی دیگر، مشاهده شد که بین صفات شخصیت و سبک-های دفاعی افراد داوطلب جراحی زیبایی ارتباط وجود دارد، به این صورت که هرچه نمرات فرد در صفات شخصیتی مثبت بیشتر باشد، از مکانیسم های دفاعی رشدیافته تری استفاده می نمایند و بالعکس. علاوه بر این، سه متغیر مجردبودن، تحصیلات بالای مادر و وجود سبک های دفاعی روان آزرده، پیش بینی کننده های قوی برای گرایش به جراحی زیبایی بودند. بحث و نتیجه گیری: انگیزه جستجوی جراحی زیبایی بر اساس ترکیبی از عوامل روانشناختی، هیجانی و شخصیتی است و صفات و ویژگی های شخصیتی افراد داوطلب جراحی زیبایی با روش های دفاعی و مقابله ای که این افراد اتخاذ می کنند، ارتباط مستقیم دارد. به عبارتی دفاع های من به عنوان مکانیسم های روان شناختی تعدیل کننده صفات ناسازگار و عواطف منفی به کار می روند.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های زندگی در افراد وابسته به مواد و عادی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  وحیده پورمحمد   حسن یعقوبی

مقدمه: وابستگی به مواد یکی از بزرگترین مشکلات خانواده و جامعه می باشد . بر اساس دیدگاه شناختی ، سازماندهی تجارب چگونگی رفتار را تعیین می کند . طرح واره های شناختی و سبک های زندگی به علت اهمیتی که در تفسیر کردن موقعیت های مخصوص دارند در نظریه های شناختی نقش مهمی دارند . هدف این مطالعه مقایس? طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های زندگی در شناخت نقش آنها در وابستگی به مواد در افراد وابسته به مواد و عادی بود .روش: روش تحقیق حاضر علّی مقایسه ای ( پس رویدادی ) و مقطعی می باشد . نمونه شامل 100 نفر از افراد وابسته به مواد و 100 نفر از افرادی بود که وابستگی به مواد نداشتند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . پرسشنامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ– فرم کوتاه (ysq-sf) و موفقیت های بین فردی آدلری – فرم بزرگسالان (basis-a) استفاده شدند . داده ها از طریق آزمون t ، تحلیل واریانس چند متغیری ، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها :نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های پژوهش در طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد . به علاوه سبک زندگی نیاز به تأیید ، مستحق بودن ، محتاط بودن ، طرح واره های حوز? بریدگی و طرد و حوز? خودگردانی و عملکرد مختل و پرجمعیت بودن خانواده به طور معنی داری وابستگی به مواد را پیش بینی کردند . نتیجه گیری : مطالع? ما نشان داد که افراد وابسته به مواد از سطوح بالای طرح واره های ناسازگار اولیه رنج می برند وسبک های زندگی در افراد وابسته به مواد ناسازگارند . این موضوع نشان می دهد که در پیشگیری از وابستگی به مواد و در درمان آن باید به فاکتورهای شناختی توجه شود .

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری و افراد عادی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سهیلا طالع بکتاش   حسن یعقوبی

مقدمه و هدف: اختلال وسواسی- جبری از نظر مفهوم سازی و درمان یکی از پیچیده ترین و چالش برانگیزترین اختلال-های اضطرابی و یکی از مشکلات جدّی سلامت روان است. عوامل مختلفی از قبیل عوامل شناختی، زیستی، روان شناختی، فشار روانی، ویژگی های شخصیتی، هر کدام به نحوی اختلال وسواسی- جبری را تحت تأثیر قرار می دهند که از میان آن ها دو مفهوم بنیادی طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، به عنوان زیر ساخت های شناختی و پایه های بنیادی آسیب شناسی شخصیت، می توانند هسته ی اصلی اختلال وسواسی- جبری قرار بگیرند. هدف این مطالعه مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری و افراد عادی به منظور شناخت و پیش بینی نقش آن ها در اختلال وسواسی- جبری بود. روش: روش تحقیق حاضر علّی- مقایسه ای و مقطعی می باشد. نمونه شامل60 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی - جبری و60 نفر افراد عادی بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ – فرم کوتاه (ysq-sf)، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (cerq) و سلامت عمومی (ghq-28) استفاده شدند. داده ها از طریق آزمونt ، تحلیل واریانس چند متغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین گروه بالینی وسواسی و عادی در طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنا داری وجود دارد. به علاوه جنسیت، راهبرد فاجعه انگاری، طرح واره های ناسازگار اطاعت، نقص/ شرم و آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، به طور معناداری اختلال وسواسی - جبری را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی- جبری، دارای سطوح بالاتری از طرح واره های ناسازگار اولیه بوده و در مواجهه با رویدادهای منفی، از راهبردهای ناسازگار و منفی تنظیم شناختی هیجان استفاده می کنند.

مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های فرزند پروری در افراد مبتلا به اختلالات شخصیت دسته ب و عادی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  نسرین احمدی   فخرالسادات قریشی راد

مقدمه و هدف: اختلالات شخصیت به ویژه اختلالات شخصیت دسته ب یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی و پزشکی است. در نظریه شناختی اختلال شخصیت، نقش اصلی به طرح واره ها و الگو های از پیش طراحی شده رفتار داده می-شود. هدف این مطالعه مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های فرزند پروری و شناخت نقش آن ها در ابتلا به اختلالات شخصیت دسته ب بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع علی - مقایسه ای می باشد. نمونه آماری شامل 476 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. که 351 نفر آنان دارای رگه های اختلالات شخصیت دسته ب بودند. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های چند محوری بالینی میلون (mcmi - iii)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ - فرم کوتاه (ysq - sf) و ادراک از شیوه های فرزند پروری بامریند بود. داده ها از طریق تحلیل واریانس چند متغیری (manova)، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین گروه های پژوهش در طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های فرزند پروری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین طرح واره های استحقاق، وابستگی، ایثار، و گرفتار به طور معناداری احتمال ابتلا به اختلالات شخصیت دسته ب را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که افراد با رگه های اختلال شخصیت دسته ب از سطوح بالای طرح واره های ناسازگار اولیه رنج می برند و سبک های فرزند پروری آن ها ناسازگارند. واژه های کلیدی: اختلالات شخصیت دسته ب، طرح واره های ناسازگار اولیه، سبک های فرزند پروری

مقایسه صفات شخصیت و سبک های هویت در دانش آموزان با سلامت روانی بالا و پائین
thesis دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  جمال بهمن پور   حسن یعقوبی

چکیده مقدمه: ارتقاء سلامت روان یکی از موضوعات مهم آموزش و پرورش کشور است. عوامل مختلفی از قبیل مشکلات اقتصادی، مشکلات تحصیلی، مشکلات خانوادگی، مشکلات ارتباط با دیگران، مشکلات درون فردی، سلامت روان دانش آموزان را تحت تأثیر قرار می دهند که از میان آن ها دو مفهوم سبک های هویت و صفات شخصیت، به عنوان عوامل رشدی و شخصیتی، در پژوهش حاضر بررسی شدند که می توانند سلامت روان دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ی سبک های هویت و صفات شخصیت در دانش آموزان دوره متوسطه ی با سلامت روانی بالا و پائین به منظور شناخت و پیش بینی نقش آن ها در سلامت روان بود. روش: روش تحقیق حاضرعلّی مقایسه ای و مقطعی می باشد. نمونه شامل424 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان اردبیل بود که به روش نمونه گیری مرحله ای خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر، پرسشنامه فرم کوتاه شخصیتی نئو ( neo - ffi – 60 )، پرسش نامه سبک- های هویت (isi-6g) و پرسش نامه سلامت عمومی (ghq-28) استفاده شده است. داده ها از طریق آزمونt و رگرسیون لوجستیک تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین صفات شخصیت و سبک های هویت در دانش آموزان با سلامت روانی بالا و پائین تفاوت معنی داری وجود دارد. به علاوه معدل درسی و صفت روان آزرده خویی و سبک هویت اطلاعاتی و جنسیت و تعداد دوستان، به طور معناداری سلامت روان را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: مطالعه ی حاضر نشان داد که صفات شخصیتی روان آرزده خویی و انعطاف پذیری و مسئولیت پذیری و سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم در سلامت روان دانش آموزان موثر هستند.

بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه شخصیتی آیووا و ارتباط آن با پنج عامل بزرگ شخصیت (نئو)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  وحید خسروانی   فخرالسادات قریشی راد

چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه شخصیتی آیووا و ارتباط آن با پنج عامل بزرگ شخصیت (نئو) است. به همین خاطر، نمونه ای به حجم 500 نفر (263 نفر دختر و 237 نفر پسر) از بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و دانشگاه تبریز انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. روایی همزمان پرسشنامه شخصیتی آیووا از طریق تحلیل همبستگی های بدست آمده با پرسشنامه شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده ی همبستگی میان پرسشنامه شخصیتی آیووا و نئو بود. هم چنین، به منظور بررسی روایی افتراقی، 100 نفر از افرادی که نمرات بالا و 100 نفر هم که نمرات پایین در چهار عامل برون گرایی، روان رنجورخویی، مسئولیت پذیری و توافق پذیری پرسشنامه شخصیتی نئو کسب کرده بودند، انتخاب شدند و سپس، این دو گروه براساس نمرات کسب شده در عامل های پرسشنامه شخصصیتی آیووا مورد بررسی قرار گرفتند، نتایج نشان داد که پرسشنامه شخصیتی آیووا و عامل های آن به بهترین نحو توانست بین گروهی از افراد که نمرات بالا، و گروهی از افراد که نمرات پایین در چهار عامل نئو کسب کرده بودند، تمایز قائل شود. ضریب اعتبار بازآزمایی در فاصله ی چهار هفته برای کل پرسشنامه 85/0، ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) عامل های هیجان پذیری مثبت، هیجان پذیری منفی و مقیدبودن به ترتیب: 78/0، 72/0 و 55/0، و ضریب اعتبار دونیمه کردن برای این عامل ها به ترتیب: 56/0، 69/0 و 47/0 بدست آمد. هم چنین، تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس سه عامل را برای پرسشنامه شخصیتی آیووا استخراج نمود که به ترتیب عبارتند از: هیجان پذیری مثبت، هیجان پذیری منفی و مقیدبودن. نهایتاً، رابطه بین پرسشنامه شخصیتی آیووا و پرسشنامه شخصیتی نئو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که، عامل مقیدبودن قویاً با عامل مسئولیت پذیری نئو 63/0، عامل هیجان پذیری منفی قویاً با روان رنجورخویی 62/0، و عامل هیجان پذیری مثبت قویاً با عامل برون گرایی 70/0 همبستگی دارند. کلید واژه ها: پرسشنامه شخصیتی آیووا، خصوصیات روان سنجی، روایی، اعتبار

بررسی خصوصیات روان سنجی پرسشنامه طرحواره دردانش آموزان دوره راهنمایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  رضا نعمت اللهی لاهرودی   رحیم یوسفی

چکیده پرسشنامه طرحواره کودکان توسط ریجکبور و دبوو (2010) برای سنجش طرحواره کودکان ساخته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روانسنجی نسخه 40 گویه ای پرسشنامه طرحواره کودکان بود. بدین منظور، نمونه ای به حجم 719 نفر (366 نفر پسر و 353 نفر دختر) از میان دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهرستان مشگین شهر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل عاملی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس هشت عامل را برای پرسشنامه طرحواره کودکان استخراج نمود که به ترتیب عبارت است از: تنهایی، آسیب پذیری، بی اعتمادی، اطاعت، استانداردهای سرسختانه، استحقاق، خود کنترلی ناکافی، وابستگی و بی کفایتی. روایی همگرای پرسشنامه طرحواره کودکان از طریق تحلیل همبستگی های بدست آمده با پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه پرخاشگری و مقیاس اضطراب آشکارکودکان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده همبستگی میان پرسشنامه طرحواره کودکان و پرسشنامه افسردگی کودکان، مقیاس اضطراب آشکارکودکان و پرسشنامه پرخاشگری بود. به منظور بررسی روایی افتراقی افرادی که در پرسشنامه افسردگی کودکان، پرسشنامه پرخاشگری و مقیاس اضطراب آشکارکودکان نمرات بالا و پایین کسب کرده بودند، انتخاب و با نمرات بدست آمده همین افراد در پرسشنامه طرحواره کودکان مورد مقایسه قرار گرفتند. در بحث روایی افتراقی هم پرسشنامه طرحواره کودکان به بهترین نحو توانسته بین گروهی از افراد که نمرات بالا و گروهی از افراد که نمرات پایین در سه پرسشنامه کسب کرده بودند، تمایز قائل شود. همچنین، ضریب اعتبار بازآزمایی در فاصله دو هفته برای کل پرسشنامه 76/0، ضریب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) 73/0 و ضریب اعتبار دو نیمه کردن 73/0 بدست آمد. کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه، پرسشنامه طرحواره کودکان، ساختار عاملی، روایی، اعتبار

اثربخشی آموزش گروهی شناختی – رفتاری در کاهش علایم اعتیاد، بهبود تنظیم شناختی هیجان و تغییر سطح حساسیت سیستم های بازداری و گرایش رفتاری در بیماران وابسته به مواد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  رضا سلیمانی ادمویی   رحیم یوسفی

هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناختی – رفتاری در کاهش علایم اعتیاد، بهبود تنظیم شناختی هیجان و تغییر سطح حساسیت سیستم های بازداری و گرایش رفتاری در بیماران وابسته به مواد بود. پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. در این پژوهش آزمایشی، 60 نفر بیمار شهرستان ارومیه که براساس معیارهای تشخیصی dsm-iv-tr وابسته به مواد بودند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان گروهی شناختی-رفتاری به سبک نگوین-راتگرز قرار گرفتند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. همه ی آزمودنی ها در ابتدای پژوهش، بعد از اتمام مداخله و 30 روز بعد از درمان (پیگیری)، ، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان ((cerq ، پرسشنامه سیستم های مغزی-رفتاری (bis/bas)و پرسشنامه نیمرخ اعتیاد مادزلی (map) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) و کواریانس یکراهه استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری و یکراهه نشان داد که گروه درمانی شناختی-رفتاری موجب افزایش معنی دار راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان و سطح سیستم بازداری رفتاری و کاهش معنی دار راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و علائم اعتیاد و سطح حساسیت سیستم گرایش رفتاری می شود. بنابراین، گروه درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش علائم اعتیاد و سطح حساسیت گرایش رفتاری ، افزایش تنظیم شناختی هیجان و بازداری رفتاری در بیماران وابسته به مواد موثر است.

ساختار عاملی، روایی و اعتبار پرسشنامه باورهای وسواسی در گروهی از نوجوانان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  اعظم شجاعی ارانی   رحیم یوسفی

هدف پژوهش حاضر بررسی ساختارعاملی، روایی و پایایی نسخه ی 44 گویه ای پرسشنامه باورهای وسواسی نسخه نوجوان (obq-cv) بود. بدین منظور نمونه ای به حجم 324 نفر از میان دانش آموزان عادی شهر اصفهان و نمونه ای به حجم 15 نفر از میان نوجوانان مبتلابه ocd با دامنه سنی 17-14 سال انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. تحلیل عاملی اکتشافی به روش مولفه های اصلی با چرخش واریماکس چهار عامل را برای پرسشنامه باورهای وسواسی نسخه نوجوان استخراج نمود که به ترتیب عبارت است از: اهمیت/کنترل افکار، کمال گرایی/یقین، مسئولیت پذیری، برآورد تهدید. به منظور بررسی روایی همزمان همبستگی پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی و مقیاس وسواس فکری-عملی ییل- براون ( نسخه کودک و نوجوان) با پرسشنامه باورهای وسواسی نوجوان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج همبستگی بالا پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی با پرسشنامه obq-cv و همبستگی متوسط مقیاس ییل- براون با پرسشنامه باورهای وسواسی نوجوان را نشان داد. روایی واگرا نیز از طریق همبستگی پرسشنامه اضطراب آشکار کودکان و پرسشنامه افسردگی کودکان با پرسشنامه باورهای وسواسی نوجوان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده همبستگی متوسط بین پرسشنامه های اضطراب آشکار کودکان و افسردگی کودکان با پرسشنامه باورهای وسواسی obq-cv بود. هم چنین، ضریب اعتبار بازآزمایی در فاصله دو هفته برای کل پرسشنامه 67/0 و ضریب همسانی درونی(آلفای کرونباخ) 81/0 به دست آمد. جهت بررسی تفاوت میانگین نمرات دو گروه دختر و پسر، از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میانگین نمرات دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد. هم چنین، نتایجt جهت بررسی تفاوت میانگین نمرات دو گروه بالینی و غیربالینی نشان دهنده تفاوت معنادار بین دو گروه بود. در بررسی تفاوت بین میانگین نمرات گروه های سنی مختلف از تحلیل واریانس چند متغیر استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر این نکته است که تفاوت معناداری در میانگین نمره های گروه های سنی مختلف وجود ندارد.

نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت در پیش بینی اختلالات شخصیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  رقیه باغبان نوین   رحیم یوسفی

چکیده مقدمه و هدف: اختلالات شخصیت یکی از پیچیده ترین و رایج ترین مشکلات بالینی است. این اختلالات می تواند از شیوه فکر کردن فرد، درباره خود و محیط او نشأت بگیرد. هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی علائم اختلالات شخصیت بر پایه طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت می باشد. روش: روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی می باشد. نمونه آماری شامل 430 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چند محوری بالینی میلون (mcmi-iii)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ- فرم کوتاه (ysq-sf) و پرسشنامه شخصیتی نئو- فرم کوتاه (neo-ffi) بود. داده ها از طریق رگرسیون چندگانه به روش همزمان و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: : نتایج بیانگر همبستگی معنادار طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیتی با اختلال های شخصیت بود. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که، حوزه بریدگی/ طرد پیش بینی کننده اختلال های شخصیت خوشه الف است. حوزه های خودگردانی/ عملکرد مختل و محدودیت های مختل از پیش بینی کننده های اختلال های شخصیت خوشه ب بود. حوزه های خودگردانی/ عملکرد مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد پیش بینی کننده های اختلال های شخصیت خوشه ج بود. همچنین صفت روان نژندی، بیش از سایر صفات شخصیت، قدرت پیش بینی اختلال های شخصیت را دارد. نتیجه گیری: طرحواره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت نقش مهمی در پیش بینی اختلال های شخصیت دانشجویان دارند.

بررسی اثربخشی و مقایسه دو مداخله آموزش گروهی طرح واره محور و سبک زندگی محور در افزایش رضایت زناشویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  رحیم یوسفی   علی رضا عابدین

چکیده ندارد.