نام پژوهشگر: بهنام جلالی جعفری

مقایسه تطبیقی نگاره های شاهنامه داوری و نقاشی قهوه خانه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1389
  زینب هنردوست   مهدی حسینی

نسخه خطی مصور شاهنامه داوری، متعلق به سده سیزدهم هجری قمری در دوره قاجار به شماره 599 در موزه رضا عباسی نگه داری می شود که از آثار آقا لطفعلی خان صورتگر شیرازی و برادران داوری است. این نسخه آخرین نمونه ممتاز در هنر کتاب آرایی ایران به شمار می رود. تصاویر این نسخه شاهدی بر واپسین تلاش ها در جهت زنده نگاه داشتن اصول نگارگری ایرانی است. نقاشی قهوه خانه نیز حاصل و ثمره حدود یازده قرن تکوین تدریجی آداب سوگواری تشیع به شمار می رود که در سده چهاردهم هجری قمری نمود عینی پیدا می کند. از هنرمندان برجسته نقاشی قهوه خانه می توان: حسین قوللر آقاسی ، محمد مدبر و عباس بلوکی فر را نام برد. هدف از پ‍ژوهش حاضر، معرفی ویژگی های ساختاری و شناخت منابع الهام و تاثیرگذاری تصاویر شاهنامه داوری بر نقاشی قهوه خانه ای است. پایبندی به اصول و تفکر زیبایی شناسی دوره قاجار به عنوان بستر شکل گیری اثر در تصاویر نسخه شاهنامه داوری به خوبی مشهود است. در این پژوهش، میزان تاثیرپذیری نقاشی قهوه خانه از عناصر تصویری نگاره های شاهنامه داوری مورد بررسی و تطبیق قرار گرفته است. بررسی نگاره های چاپ سنگی نیز، حاکی از حضور سنت های تصویرسازی کهن نقاشی ایران در تار و پود این تصاویر است که طی سالیان به حیات خود ادامه داده و با حفظ و انتقال شاخص ها و اصول بنیادین خود در نگاره های شاهنامه داوری و بعدتر در تصاویر نقاشی قهوه خانه ای تجلی یافته است. بنا بر مشاهدات تصویری که به صورت تطبیقی در این پژوهش صورت گرفته است، شباهت میان تصاویر شاهنامه داوری و نقاشی قهوه خانه ای بسیار زیاد است و گویای این نکته که هنرمندان نقاشی قهوه خانه ای از سنت های تصویری نگاره های شاهنامه داوری بهره برده اند. واژگان کلیدی:1. شاهنامه داوری، 2. نقاشی قهوه خانه ای، 3. لطفعلی صورتگر، 4. داوری، 5. حسین قوللر آقاسی، 6 . محمد مدبر، 7. نقاشی قاجار، 8 . چاپ سنگی.

مطالعه مفاهیم و کاربرد رنگ در نقاشی قاجار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1388
  پرستو احدی کلی   بهنام جلالی جعفری

هنر نقاشی قاجار تلاقی احساس هنرمند ایرانی اسلامی است که با اوج شیوه اروپایی آن روز، دوره رشد تکنولوژی را آغاز کرده بود. پژوهش حاضر به منظور مطالعه مفاهیم و کاربرد رنگ در نقاشی قاجار انجام گردیده است، بدین منظور از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و اطلاعات به روش کتابخانه ای گردآوری گردیده است. به علت عدم انجام هر گونه تحقیق تخصصی در این زمینه، محور پژوهش این پایان نامه بر مبنای مفاهیم و کاربرد رنگ در نقاشی های دوره فتحعلی شاه و زمان ناصری قرار داده شده است. اهداف دنبال شده عبارتند از: تغییر دیدگاه نسبت به نقاشی قاجار به دلیل ریشه یابی رنگ ها و شناخت دقیق هنر و نقاشی این دوره. در این پژوهش به بررسی رنگ های به کار رفته در نقاشی پرداخته شده است از این رو که هنر نقاشی در آغاز حکومت قاجار با پیشرفت و اوج همراه بوده است و در روابط این عصر به طور مساوی از نقاشی ایران و اروپا مایه می گیرد و در پایان به تدریج بر نفوذ سبک اروپایی افزوده می شود. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که هنر قاجار بالاخص نقاشی این دوره با هنر غرب گره خورده است. توانمندی هنرمند ایرانی در منطبق ساختن رنگ و تزئینات با الما ن های غربی حاکی از این است که نقاشی ایران تحت تأثیر غرب بوده است و همچنین استفاده از تزئینات و موتیف ها برگرفته از هنر شرق است که هنرمند با استفاده از عناصر عاریه ای و به کار بردن عمق و سایه روشن، هنر سنتی خود را به روز می کند. در واقع در این دوره هنرمند به واسطه داد و ستد با اروپاییان ناگزیر از تبادلات فرهنگی و هنری می شود ولی روحیه ایرانی خود را حفظ کرده و به تقلید صرف نمی پردازد.

تلفیق گرایی در پیکره نگاری درباری در دوره فتحعلی شاه (1250-1212ق/1213-1176ش/1834-1797م)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1390
  وجیهه زمانی درکانی   حمید کشمیرشکن

پیکره نگاری درباری آخرین سبک شاخص ایرانی است که از دوره افشار و زند آغاز شد، در دوره فتحعلی شاه به اوج کمال خود رسید و پس از فتحعلی شاه رو به زوال گذاشت. این سبک تلفیقی بود از سنتهای تصویری ایرانی و سنتهای تصویری اروپایی که با یکدیگر ترکیب و تلفیق شده بود. هنرمند ایرانی با توجه به سلیقه حامیان خویش که اصلی ترین آنها شاه بود و در جهت برآوردن خواسته های آنان دست به تلفیق این عناصر با یکدیگر زد. اولین تغییر در نقاشی این دوره، مستقل شدن نقاشی از ادبیات بود. نقاشی از حیطه کتابت خارج شد و بر روی پرده های بزرگ اندازه و گاهی به صورت دیوارنگاره برای تزیین بناها به کار برده شد. این استقلال به تنوع موضوعات منجر شد. نگاه جنسیتی و شهوانی به زن و یا استفاده از موضوعات غربی نظیر مریم مقدس و کودک در نقاشی های این دوره دیده می شود . در نقاشی این دوره شاهد تغییر در ترکیب بندی هستیم. فضای چند ساحتی نقاشی ایرانی به فضای تک ساحتی تبدیل می شود . در نقاشی های این دوره شاهد یک نقطه مرکزی هستیم که در اکثر موارد شاه است. تقارن عمودی که از شاخصه های ترکیب بندی ایرانی است در این آثار هم به چشم می خورد. تزیین که عنصر بارز نقاشی ایرانی است در این آثار به وفور دیده می شود. تکنیک این آثار نیز دگرگون می شود. تکنیک نقاشی ایرانی مناسب اندازه های بزرگ نبود بنابراین رنگ روغن جای آبرنگ را می گیرد. نقاش این دوره به جای استفاده از سطح متنوعی از رنگها استفاده از عمق رنگی یکنواخت را ترجیح می دهد. با تمام این تغییرات در نگاه اول نمی توان گفت که این نقاشی ها تقلیدی از نقاشی های غربی هستند بلکه عناصر غربی را در خود حل کرده و هویت ایرانی بخشیده اند. نقاشی ایرانی چنان این عناصر اروپایی را با عناصر ایرانی در هم می آمیزد که قابل تفکیک نیست.

شیوه آموزش تکنیک های طراحی در مدارس هنری
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1390
  فریدون مردانی   بهنام جلالی جعفری

هدف پژوهش: گردآوری یک مجموعه از آموزش تکنیکهای طراحی با ابزارهای مدرن اثر گذار برای استفاده طراحان حرفه ای است. روش پژوهش: مطالعات کتابخانه ای و میدانی برای تدوین مبانی نظری تحقیق و رسیدن به اهداف آن می باشد. این پژوهش با توجه به کمبود منابع مطلوب و غنی موجود در این زمینه و با هدف جبران این نقصان، با بررسی آثار طراحان قدیم و معاصر ایران و جهان، براساس نگاهی کنجکاوانه تر، راهکارهای مفیدی را برای روشهای صحیح آموزش تکنیکهای طراحی ایجاد می نماید. در این رساله، فراگیر ضمن کسب مهارت و آشنایی با اصول طراحی، تکنیک ها و روش های مختلف سنتی و خلاقانه امروزی را در خلق یک اثر طراحی فراگرفته و پس از شناخت کلی از آن، در خلق آثار خود با توجه به حال و هوای موضوع، سنجیده تر عمل می نماید. واژگان کلیدی: طراحی، تکنیک های طراحی، شیوه های آموزشی طراحی، طراحی در مدارس هنری

بررسی تحلیلی نقش هنر درمانی در فرایند درمان بیماری سرطان در کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - جهاد دانشگاهی 1390
  صدف گنجوی   اسماعیل بنی اردلان

بیماری سرطان برای کودک مبتلاء و خانواده اش به عنوان یک بحران جدی در زندگی مطرح است. نظریه های متعددی وجود دارند که به نقش مثبت روان درمانی و هنر درمانی فرد مبتلاء به سرطان در کاهش اختلالات روانی- جسمانی و حتی نقش موثر آن بر سیستم ایمنی بدن تاکید می کنند. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان هنردرمانی به عنوان یکی از روشهای روان درمانی و کاهش اضطراب ناشی از بیماری می پردازد. این پژوهش مطالعه ای از نوع همبستگی است. جامع? نمونه این پژوهش عبارتند از کودکان 4 تا 12 ساله مراجعه کننده به بخشهای خون بیمارستان مفید و بیمارستان محک می باشند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به وسیله سه ابزار استاندارد جمع آوری گردید که عبارتند از : الف) نقاشی درمانی با اجرای 3 آزمون آدمک گودیناف، آزمون خانه- درخت- آدم و آزمون نقاشی های فرافکن. ب) تئاتر درمانی : با اجرای 2 روش: پری رویایی و یک دقیقه تک گویی. ج) موسیقی درمانی : بکارگیر تکنیکی کاملاً نوین در تغییر فرکانسهای موسیقیایی، بدین صورت که گوش انسان قادر است فرکانس هایی میان 15000 تا 18000 در ثانیه را در طبیعت بشنود اما ثابت گشته است که امواج کمتر و بیشتر از این نیز در طبیعت وجود دارند که انسان قادر به درک آنها نیست. اما ذهن انسان که فراتر از ماده را نیز حس می کند می تواند این فرکانس های بالاتر را درک کند. از اینرو در این پژوهش جملاتی کلیدی نظیر «من سلامت هستم»، «من با خود و اطراف خود در صلح هستم» «من بهبود می یابم» و... ضبط گردید و سپس فرکانس آنها به مقیاسی فراتر از گوش انسان ارتقاء داده شد که پس از این کار دیگر

تحول کارکرد پیکرنگاری در دوره‏ی دوم قاجار و پیامدهای گفتمانی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1390
  شلیر عطایی   فرزان سجودی

در پایان نامه‏ی پیش رو بر اساس نظریه‏ی گفتمان در آراء لاکلا و موفه تاثیر گفتمان تجدد بر بازنمایی چهره‏ی پادشاهان قاجار مورد مطالعه قرار گرفته است. گفتمان تجدد در ایران حاصل مفصلبندی دالهایی چون عدالت، آزادی، اصلاحات حول دال مرکزی قانون بود. در واقع دال قانون در تعارض با دال مرکزی گفتمان دربار (پادشاه) قرار داشت و تک گویی حاکم بر گفتمان دربار را نشانه گرفته بود. هدف از انجام پژوهش حاضر که مبتنی بر روش‏های توصیفی- تحلیلی است آشنایی بیشتر با تاثیر تحولات اجتماعی بر بازنمایی تصویر پادشاهان قاجار است. یافته های پژوهش نشان می‏دهد که گفتمان تجدد با مرکزیت قانون قبل از هر چیز تفاسیر فرازمینی و تقدس نمایی را از چهره‏ی پادشاهان این دوره زدوده است. دسترسی به شاه در تصاویر آسانتر شد.بدین ترتیب پیکر شاه در تصاویر هم واقعی و ملموس شد و تصاویر کارکرد خود را که تبلیغ و تثبیت قدت بود رفته رفته از دست می‏دهند. فردیت از راس هرم قدرت به سطوح پایین‏تر انتقال یافت. با هزمونیک شدن دال قانون شاهد تغییرات بیشتری در بازنمایی هستیم. ژست‏های معرف قدرت به حاشیه رانده می‏شود و تصویر شاه از مرکزیت خارج می‏شود.

بررسی نقش خیال در تصاویر هفت پیکر نظامی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1390
  ریحانه سوده سیدی   بهنام جلالی جعفری

چکیده پایان نامه : خیال،این نیروی خاص بشر که او را از هر موجود دیگری متمایز کرده؛شاید بزرگترین عامل خلاقیت و آفرینش هنری در انسان،در تمامی دوره های زندگی بوده است.این قوه،ماده اصلی و اساسی خود را از تصاویر ذهنی می گیرد.انسان با نیروی تصویرها،بازیابی،جابجایی و تغییر در آنها تخیل میکند. در شعر؛خیال عنصر اصلی و سازنده،در تمام تعریفهای قدیم و جدید است و هرگونه معنی دیگری را در پرتو خیال،می توان شاعرانه بیان کرد.شعر احساسی است که به خیال تبدیل می شود و خیال بدل به کلمات،و این کلمات توأم با موسیقی و وزن خود،آن احساس اولیه شاعر را در خواننده و شنونده ایجاد می کند.برای بررسی صور خیال در شعر شاعران باید دید تازه شاعر را پیدا کرده و به درک احساسات او که در قالب کلمات و ترکیب ریخته شده پی برد،تا بتوان از فکر خلاق و شاهکارآفرین او بهره مند گشت. "هفت پیکر نظامی" یکی از تکامل یافته ترین آثار ادبی جهان است که از لحاظ هماهنگی گفتار،اندیشه ،تصویرپردازی و فضا آفرینی های خیال انگیز بی مانند است.نظامی در این مجموعه،رویدادهای زمینی را به مثابه رویدادهایی سرشار از مفاهیم متافیزیکی و نمادین،به نشانه رویدادهای برخاسته از دنیایی برتر را به تصویر می کشد. تصرف ذهنی شاعر در کلام،صور خیال را می سازد و آن گاه که کلام رنگ خیال می پذیرد،به شعر تبدیل می شود و با خیال نگارگر در می آمیزد و معنای دیگر می آفریند.نگارگر در واقع خیال ذهنی شاعرانه را به تصویر می کشد و از عناصر نمادین و صور خیال فضاهای شعری سود جسته و تصاویری خیال انگیز می آفریند. بررسی نقش خیال در فضاها و تصاویر شعری نظامی در هفت پیکر و تأثیر آن بروی نگاره هایی چند،که از این مجموعه تصویرگری شده است،چهارچوب تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. واژگان کلیدی : نظامی-هفت پیکر-خیال-تخیل-تصویر

بررسی زندگی و تحلیل آثار بهمن محصص
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1391
  آرمان خلعتبری لیماکی   جواد علیمحمدی اردکانی

پژوهش حاضر که به روش توصیفی، تحلیلی انجام پذیرفته است در پی آن است تا به بررسی و تحلیل زندگی و آثار بهمن محصص به عنوان یکی از پیشگامان هنر نوگرای ایران در دو حوزه نقاشی و مجسمه سازی و نیز به عنوان یکی از معدود شخصیت های تاثیرگذار در هنرهای تجسمی معاصر ایران بپردازد. هدف این پژوهش تحلیل و بررسی مهم ترین اتفاقات و دوره های هنری این هنرمند همانند نقاشی، مجسمه سازی، ترجمه، کارگردانی تئاتر و دوبلاژ بوده که در هر کدام از این حوزه ها تلاش های وی قابل تامل می باشد. متن حاضر ضمن بیان زندگینام? هنرمند و کارنام? کاری وی به تاثیرات اجتماعی و نیز شرایط روزگار او نیز توجه داشته در بخش دیگر به تحلیل اصلی ترین مولفه های کاری محصص پرداخته است. از جمل? مهم ترین این ویژگی ها که در متن حاضر نیز بدان پرداخته شده می توان به مولفه هایی همچون انزوا، دوگانه ها، استفاده از اسطوره های یونانی و نیز تفسیر شخصی هنرمند از آن در کنار عوامل دیگری همچون اهمیت اندام در آثار هنرمند اشاره نمود.

تحلیل بازنمود ضمیر ناخودآگاه در آثار نقاشی اکسپرسیونیسم مبتنی بر نظریه‏ های فروید، یونگ و لکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1392
  احسان معزی پور   جواد علیمحمدی اردکانی

چیستی ضمیر ناخودآگاه و جایگاه و چگونگی عملکرد آن در زندگی انسان، بحثی پیچیده و مبهم است؛ اما با اعتقاد به اینکه هر چیز ناشناس و غیرطبیعی در رفتار مختص این قسمت از ذهن است، ناآگاهانه بر این باوریم که ناخودآگاه را می‏دانیم. به بیان دیگر ناخودآگاه را همه‏ی آنچیزی می‏دانیم که نمی‏دانیم و به فکر انکار اصل بحث ناخودآگاه و رد نظریات یونگ و فروید نیستیم، چراکه اعتقاد داریم ناشناخته‏ها همیشه وجود دارند و این ما نیستیم که درباره‏ی آنها تصمیم می‏گیریم. این موضوع وقتی بغرنج می‏شود که بحث ناخودآگاه در فرآیند خلق اثر هنری دخالت کند، آنهم در هنری چون نقاشی که همه قادرند پیرامون آن حکم صادر کنند و ضعف و قدرت یک اثر را بی‏معیار علمی بسنجند. یکی از روشن‏ترین جلوه‏های این موضوع آن هنگام است که هر اتفاقی در نقاشی که نه بر اساس تفکر و نقشه‏ی قبلی بلکه آنی و بی‏واسطه می‏افتد اثری از ناخودآگاه لقب می‏گیرد؛ اما اینکه اتفاقی را به ناخودآگاه نسبت دهیم یا از آنِ آن ندانیم، نیاز به تخصص، فکری باز و اندیشه‏ای حاصل از تجربه‏ی عملی دارد. یکی از راه‏های بررسی ناخودآگاه، بررسی پدیده‏ای بصری است همچون نقاشی که بتواند بر رویا تطبیق یابد و بدین‏ترتیب بتوان موارد مشترک و مشابه را استخراج و تحلیل نمود و میان دو گونه رفتار یعنی آگاهانه و انسانی و ناآگاهانه و طبیعی پلی در نظر گرفت و بدین‏جهت روش کار پژوهش، تطبیق رویا و ویژگی‏های دیگر ضمیر ناخودآگاه بر جامعه‏ی آماری که در این پژوهش آثار نقاشی اکسپرسیونیسم در دو گونه‏ی پیکرنما و آبستره است انتخاب شد. ساختار پژوهش به این ترتیب است که پس از فصل نخست و توضیح پیرامون کلیات تحقیق، فصل دوم مبانی نظری کار بر اساس آرای سه متفکر بزرگ و اصلی بحث ناخودآگاه یعنی فروید، یونگ و لکان را تشکیل می‏دهد؛ در فصل سوم به مرور هنرمندان اکسپرسیونیست و آثارشان خواهیم پرداخت و پس از این دو فصل که هر دو پایه‏ی کار اصلی را تشکیل می‏دهند، در فصل چهارم آنچه از فصل مبانی ناخودآگاه و رویا نتیجه شد را بر آثار هنرمندان اکسپرسیونیستی که در فصل سوم شناختیم و آثارشان را به جهت یادآوری مرور کردیم تطبیق خواهیم داد و سعی می‏کنیم این کار با قوه‏ی تحلیل و منطق قابل قبولی انجام شود.

تأثیر هژمونی غرب بر زیبایی شناسی پوشاک ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1393
  آیدا خدائی جوقان   بهنام جلالی جعفری

امروزه پوشاک به عنوان کالایی کاربردی، یکی از عواملی است که غرب هژمونیِ خود را از آن طریق اعمال می¬کند؛ شواهد نشان می¬دهند که پوشاک ایرانی نیز به همین دلیل دیگر معرّف هویّت آنها نیست. هدف از انجام این تحقیق علاوه بر شناخت عناصر زیباشناسانه پوشاک ایرانی که تا پیش از تسلط غرب سبب هویت ایرانی در پوشاک بوده است، آشنایی با چگونگیِ تحت تأثیر قرار¬گرفتن این زیبایی¬شناسی از هژمونی غرب می¬باشد. برای تبیین تغییرات ایجاد شده در زیبایی-شناسی بصری پوشاک پس از اعمال هژمونی غرب، زیبایی¬شناسی پوشاک ایرانیان از دوره صفویه تا کنون مورد بررسی قرار گرفته شده است. روش این پژوهش به صورت توصیفی و تحلیلی با رویکرد جامعه¬شناختی بوده و با استفاده از نظریه¬ی آنتونیو گرامشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش مبین آن است، زمانی که اروپائیان در دوره¬ی صفویه به ایران آمدند، بین زیبایی¬شناسی ایرانی- اسلامی و پوشاک ایرانی رابطه وجود داشته است اما پس از تسلط اقتصادی اروپائیان بر تجارت ایران این رابطه به سستی گراییده است و پس از مرحله دوم هژمونیِ غرب یعنی شکل¬گیری آگاهی طبقاتی در جامعه ایران استفاده از پوشاک غربی تا حدی با پذیرش مردم و تا حدی با اجبار رضاشاه پهلوی سست شده و پس از دوره پهلوی دوم تا کنون با تثبیت برتری پوشاک غربی این رابطه تقریباً تماماً قطع شده است. تنها در دهه اخیر با توجه به روند جهانی در جهت بازگشت به هویت قومیت¬ها در ایران نیز تلاش¬های جدی در جهت ایجاد مجدد این رابطه صورت گرفته است.

برسی وی‍‍ژگی های شاخص عناصر بصری در نقاشی کودکان ( گروه سنی 3-7 سال)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1393
  مهدی محلوجی   زهرا حسین نژاد

از آنجایی که، کاربرد علایم و نمادهای بصری در نقاشی کودکان و چگونگی رنگ¬آمیزی آنان، از مهم¬ترین موضوعاتی است که این امکان را به مربیان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت و روانشناسان می¬دهد که با استفاده از این زبان خاص بتوانند به استعدادها و علایق خاص کودک پی برده و مسیر آموزش هنر نقاشی در کودکان و ایجاد محیط¬های مناسب آموزشی در راستای ارتقاء سطح بروز خلاقیت در کودکان را فراهم آورند. لذا در پژوهش حاضر به این مهم پرداخته می¬شود. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه¬ای حقیقی و مجازی بوده و همچنین نمونه¬های مطالعاتی مشتمل بر 50 نقاشی کودک 3 تا 7 سال دختر و پسر به شیوه¬ی میدانی از مهد کودک¬های تهران، جمع¬آوری شده است که با روش تحقیق توصیفی به چگونگی استفاده¬ی آنان از رنگ در نقاشی¬هایشان پرداخته شده است. نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می¬دهندکه کودکان از سنین 3 سالگی شروع به شناخت رنگ و عناصر بصری و استفاده از آن¬ها در نقاشی¬هایشان می¬کنند و تا سن 7 سالگی که شناخت آنان تکامل می¬یابد، همچنین نتایج نشان می¬دهد که، نقاشی¬های کودکان و علایم و نمادهای بصری که مورد استفاده آن در نقاشی قرار می¬گیرد، در همه نقاط جهان شبیه یکدیگر است. از سویی کودکان عناصر بصری در هنر را به عنوان وسیله¬ای برای بیان عواطف و احساسات خود بر می¬گزیند. بنابراین کاربرد علائم و نمادهای بصری در نقاشی کودکان را باید برحسب شخص خود او، اندیشه و تصوری که از زیبایی دارد ارزیابی نمود.

مطالعه سیرتحول زیبایی شناسی فیگورانسان روی ظروف در ایران (ازآغاز نوسنگی تاپایان عصر ساسانی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1389
  محبوبه محسنیان   بهنام جلالی جعفری

نقش فیگور انسان از آغاز نوسنگی برروی ظروف ظاهر گشته و تا پایان عصر ساسانی به مهمترین نقش در تزئین ظروف تبدیل شده است . در طی این دوران شاهد تغییرات و تحولات بسیاری در فیگورها هستیم. بررسی علل این تغییرات و تحولات ، دلایل تمایل فیگورها به انتزاع و یا واقعیت در هر دوره و بررسی فیگورها بر اساس اصول و مبانی زیبایی شناسی تصویری ، مسائل اصلی این پروژه است و هدف غایی ارائه سیر و روند مشخصی از تحولات فیگور انسان برروی ظروف از آغاز نوسنگی تا پایان عصر ساسانی می باشد که برای انجام آن از شیوه کیفی و روش تحلیلی و توصیفی استفاده شده است. برای یافتن علل تحولات و تغییرات فیگور ،زمینه تاریخی و زیستی بشر و تحولات عظیمی که باورهایش را تغییر داده مورد بررسی قرار می گیرد، تغییر در باورها باعث دگرگونی دید و ذهنیت انسان هر دوره در باب زیبایی و کمال مطلوب می شود که نشانه های آن را در فیگورهای هر دوره نیز می توان دید. با بررسی تک به تک فیگورهای ارائه شده بر اساس اصول و مبانی زیبایی شناسی تصویری از جمله رنگ ، اندازه ، محل قرارگیری فیگور برروی ظرف ، میزان توجه به جزئیات ، نمایش جنسیت فیگور ، حالت گرایی در چهره و اندام ، تمایل به طبیعت گرایی و واقع گرایی یا برعکس انتزاع گرایی ، استفاده از الگوی یکسان و تکرار فیگورها یا تنوع و استفاده از زوایای دید مختلف ، سکون وتناسب و یا پویایی وتحرک ، نوع خطوط به کار رفته در طراحی فیگور و جمع بندی این داده ها بوسیله نمودارها ، سعی در نمایش روند تحولات فیگورها با توجه به بسترهای زمینه ساز آنها شده است .

نقش حافظه جمعی در ساماندهی اینستالیشن
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  آناهیتا سالاریان   بهنام جلالی جعفری

هدف اصلی این پژوهش ، پی بردن به نقش خلاق و ایجادگر حافظه ی جمعی در اینستالیشن است. در این پژوهش ، تلاش بر این بوده است که با روش توصیفی تحلیلی و در برخی موارد روش تحلیل تطبیقی ، به مهمترین مفاصل ارتباطی میان اینستالیشن و حافظه ی جمعی پرداخته شود . اشتراک ریشه ها و احساس تعلق و تجربیات مشترک ، در اینستالیشن هایی که بر پایه ی حافظه ی جمعی بنا نهاده می شوند ، به مثابه ظرف اصلی پردازش اندیشه به حساب می آید . ظهور پدیده ای به نام حافظه ی جمعی در اینستالیشن ، در حقیقت ، نفی گوشه گیری و انزوای هنر ، از زندگی است ؛ دعوت مخاطب به تجربه ای مشترک است که در قالب هنری چند وجهی و در فضایی حقیقی (و نه مجازی) روی می-دهد؛ بیانی آگاهانه در پس دالان های زمان است که در مقابل "فرسایش تدریجی حافظه" قد علم می کند. واژه های کلیدی : اینستالیشن ، حافظه ی جمعی اینستالیشن: قرار گرفتن عناصر در فضا به جهت فعال سازی محیط - از گرایش های متداول در هنر معاصر حافظه ی جمعی: حافظه ی مشترک میان گروهی از مردم – احساس تعلق و ارزش های مشترک

بررسی تطبیقی نشانه های تصویری نقاشی بیزانس و صفوی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1393
  منصوره السادات حجازی   بهنام جلالی جعفری

دین یکی از عوامل تأثیرگذار در همه ابعاد زندگی بشر از جمله هنر می باشد و می تواند بدین وسیله عامل ارتباط فکری، فرهنگی و هنری بین سرزمین هایی باشد که هرچند از بُعد مسافت از یکدیگر دور هستند، اما بی اشتراک با یکدیگر نبوده اند. هنر برای هنرمند می تواند وسیله ای جهت خدمت به دین قرار بگیرد، لذا در این پژوهش تلاش شده تا دو تمدن بیزانس و صفوی از منظر آثار تجسمی شان با توجه به نزدیکی باورها و اعتقادات دینی شان، که موجبات تشابهاتی در آثار شمایل نگاری بیزانس و نگارگری صفوی را فراهم آورده، در ورطه ی قیاس با یکدیگر قرار دهد؛ این دو تمدن هرچند از بُعد زمانی و مکانی با یکدیگر نزدیکی ندارند، اما تاحدی محتوای فکری و فرهنگی آنان در بکارگیری عناصر و نشانه های هنری شان با یکدیگر، اشتراکات و تفاوت هایی را ایجاد کرده است. شمایل نگاری و نگارگری این دو تمدن بی تأثیر بریکدیگر نبوده اند، هرچند مرزهای این تأثیرگذاری ها واضح نیست، اما تشابه در برخی نشانه ها و ویژگی های زیبایی شناختی آثار، از این امر حکایت می کند. در این بررسی ضمن تأکید بر بستر تاریخی و فرهنگی خاصی که هنر شمایل نگاری بیزانسی و نگارگری صفوی در آن شکل گرفته و به اوج رسیده مورد بررسی قرار داده شده است و با تأکید بردرخشان ترین ادوار این دو تمدن، نمونه ها و نشانه های شکل گرفته در آثارشان را از منظر زیباشناختی و محتوایی مورد مطالعه و تطبیق بایکدیگر قرار داده، تا شاید بخشی از مرزهای بی انتهای هنر و ارتباط آن با دین را در جامعه هنری آشکار نماید. کلید واژگان: نگارگری صفوی _ نقاشی بیزانس _ نماد و نشانه های تصویری_هنر دینی.

تاثیر مولفه های پست مدرنیسم و شناسایی آن در نقاشی معاصر ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر 1393
  مهبد تواناییان   بهنام جلالی جعفری

جنبش های هنری نوین با توجه به رسانه های جدید و سرعت انتقال اطلاعات بی شک برفضای هنری جوامع گوناگون تأثیر ژرفی گذاشته اند. جامعه ی نقاشان ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده، بنابراین نگاه ما بر آثار آن ها در جهت رسیدن به گونه شناسی مولفه های به کار رفته متأثر از آثار پست مدرنیستی غربی معطوف شده است. با مشاهده ی عمیق آثار پست مدرنیستی هنرمندان غربی، مولفه های اصلیِ الهام بخش، تأثیرگذار و دنبال شده در آثار نقاشان این جنبش در چهار گروه طبقه بندی گردید. رویکرد این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و با گردآوری مجموعه ای از آثار نقاشان معاصر ایران، دارای سویه های پست مدرنیستی، برخی از آثار نقاشان ایرانی مولفه هایی منطبق با ویژگی های آثار غربی که بنابر الگویی از نظریات اندیش مندان این حوزه دسته بندی شده بود، دارا بودند و در دیگر آثار با تغییراتی متناسب با جامعه ی ایرانی و یا تقلید صرف برخورد کردیم. در گروه اول که رویکرد اصلی آن نقد زمانه حاضر است، تقسیم بندی های واضح و مرزبندی های مشخص، پیکرهای دفرم شده و استفاده از رنگ های تخت دیده شد. در گروه دوم که بازگشت به مولفه ها و عناصر کلاسیک یا سنت مد نظر بود، بوم گرایی و تلفیق عناصر سنتی فرهنگ ایرانی با عناصر غربی و گاه در تقابل آن ها مورد استفاده قرار گرفته است. گونه سوم که تضادهای نژادی و فمنیستی در آن هدف گرفته شده است، در آثار ایرانی نیز دیده شده و مولفه های فمنیستی با رویکردی بر نقش از دست رفته ی زن در جامعه جهانی به تصویر کشیده شده است. در نهایت به گونه چهارم رسیدیم که طیف وسیعی از آثار ممکن است با نگاهی سطحی به ترکیبی بودن مواد، تکنیک ها و رسانه های به کار رفته در تولید اثر در این زمره قرار گیرند. با این حال تلفیق و ترکیب مواد، تکنیک ها و رسانه ها در آثار نقاشان ایرانی با استفاده از خط و آثار گرافیکی و تلفیق عناصر رنگ و روی پست مدرن به خود گرفته اند.

بررسی تحلیلی و ساختاری نقاشی‏ های دیواری شهر تهران در دهه 80
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  مژده ملازم خاجانی   بهنام جلالی جعفری

بررسی ساختار نقاشی دیواری‏ های شهر تهران در دهه 80 هدف اصلی پژوهش حاضر بوده و ساختار کلی این نقاشی ها مورد بررسی قرار گرفته است. باتوجه به این که در ابتدای سال 80 در سازمان زیباسازی شهرداری تهران، اداره نقاشی‏ دیواری به ‏صورت تخصصی راه‏ اندازی گردید و نظام ‏نامه‏ ای در این خصوص تهیه شد، هرگونه ارایه نقاشی‎ دیواری در سطح شهر تهران تحت نظارت و انحصار این سازمان قرار گرفت که نشان دهنده اهمیت دهه 80 در مبحث نقاشی دیواری شهر تهران می‏باشد. در این پژوهش نیز پس از شرح تاریخی روند نقاشی دیواری در ایران و جهان، از ابتدا تا دوران معاصر، ضمن شرحی بر مباحث ساختارگرایی و پساساختارگرایی، با شرح مختصری از ساختار نقاشی‏ دیواری و تکنیک های آن، ساختار کلی بیش از 2000 نقاشی دیواری از نقاشی‏های دهه 80 شهر تهران بررسی شده، سپس ضمن دسته بندی موضوعی، به بررسی برخی نقاشی های منتخب پرداخته شده است.

بررسی رابطه تن و سوبژکتیویته در آثار نقاشی معاصر ایران (دهه 70 تا کنون)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1392
  سیمین رجبی   بهرنگ صدیقی

تحقیق حاضر درصدد برآمد تا رابطه تن و سوبژکتیویته را در آثار نقاشی معاصر ایران بررسی کند. از همینرو دهه 70 و پس از آن را به عنوان دورهای که نقش مهمی در محوری شدن بحث بدن در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری ایفا کرده است، برگزیدیم. چارچوب تئوریک این پژوهش، بر مبنای نظریههای فرهنگ مصرفی و ایماژ بدنی (فدرستون)، گروتسک (باختین)، نظریه امر قهرمانی و زندگی روزمره (فدرستون) و تن انضباطی، و بیمار (فوکو) شکل گرفته است. برای فهم دقیق نقاشیها از روش نشانهشناسی تئو ونلیوون و گونترکرس استفاده کردیم که از بنیانگذاران روش نشانهشناسی اجتماعی هستند. این روش، با بازاندیشی در آراء سوسور، رابطه میان دال و مدلول را رابطهای انگیخته میداند و بر فرهنگ به عنوان عامل اصلی تولید معنا تأکید دارد. به منظور تحلیل آثار، دهه70 و پس از آن را به سه دوره، (76-70)، (82-76)، (82 تا کنون) و آثار نقاشان را به 6 گروه تن جنسی، تن انضباطی، تن بیمار، تن گروتسک و تن قهرمانی و نارضایتی بدنی تقسیم کردیم. که در هر گروه به طور میانگین چهار اثر مورد بررسی قرار گرفت. دیدیم که چگونه گفتمانهای مختلفی چون گفتمان محافظه¬کار و گفتمان اصلاح طلب در برساخت تن قهرمانی، جنسی، انضباطی و سوژههای قهرمان، جنسی، انضباطی و ... نقش داشتهاند. گفتمان نقاشان نیز تحت تأثیر گفتمانهای مسلط هر دوره با استراتژیهایی چون برجستهسازی و غیریتسازی، حذف، نقش و طبقه¬بندی سعی در بازنمایی وجوه معیار این سوژهها داشتهاند. همچنین این نقاشان با استفاده از این استراتژیها بر تنانگی سوژهها تاکید کرده و دغدغهها و معضلات اجتماعی را با تأکید بر تنها بازنمایی کردهاند. آنچه در این آثار مشاهده شد، حاکی از رویکرد انتقادی نقاشان به ابژه شدن تن ها و ابژه شدن سوژهها دارد. به عبارتی دیگر، آثار مورد بررسی دلالت بر وجود نوعی پادگفتمان در عرصه نقاشی دارند که در مقابل گفتمان رسمی و مسلط فضای اجتماعی و سیاسی جامعه با دال محوری بدن مقاومت می¬کنند.

پدیدارشناسی چهره های نقاشی معاصر ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1393
  سمیه رحیمی   بهنام جلالی جعفری

کمبود نقد هایی که بر مبنای رویکرد های فلسفی و اصول آنها باشد بسیار احساس می شود. از طرفی دیگر در دهکده جهانی امروز برای همسو شدن با پیشرفت های نقد و نقادی و جلوگیری از انزوای هنرمندان و خلق آثار در سکوت، لازم است با تحولات روز همگام شد. این رساله سعی دارد در یک افق جدید تحلیل، یعنی پدیدارشناسی موریس مرلو- پونتی که بدون اغماض می توان گفت یکی از کامل ترین تحولات فلسفی درباره هنر های تجسمی بخصوص نقاشی را ارائه کرده به بررسی و تحلیل تعدادی از آثار معاصر نقاشی از چهره بپردازد.

بررسی مدرنیسم در نقاشی معاصر ایران (1330-1390ه.ش)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1394
  راضیه کشوری کامران   بهنام جلالی جعفری

مدرنیسم در دنیای غرب می تواند به فلسفه و فرهنگ دوره ی مدرن اطلاق شود. این دوره شاهد تجربیات بی سابقه در هنر بود؛ که در نقاشی از رئالیسم به امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی کشیده شد. این تحولات هم سو و هماهنگ با فرهنگ و هنر غرب شکل گرفت و مراحل تکامل خود را طی کرد. امّا این هماهنگی فرهنگی در هنر ایران شکل نگرفت. با وجود این، از اهداف این پژوهش آن است که مدرنیسم در سنت ایرانی جایگاهی دارد یا خیر؟ باید افزود که در هنرِ معاصر ایران، سنت و مدرنیسم در تقابل با یکدیگر است. زیرا که نمی توان به حفظ سنت ها و هویت فرهنگی معتقد بود، امّا به دیانتی که مأخذ و مبنای آن سنت و فرهنگ است، بی اعتقاد بود. پس نمی توانیم فلسف? مدرنیسم را بپذیریم؛ چرا که بدون قبول فلسف? مدرنیسم هم می توان زندگی کرد. به شرط آن که از فواید حاصل آن، در جهت رشد و بالندگی هنر و فرهنگ و هویت ملّی و ایرانی استفاده کرد. نوگرایان در جدالی که با سنت گرایان داشتند پس از سال ها تقلید از هنر کهنه و فرسود? غرب به این نتیجه رسیدند که باید هنری خاص و مختص ایران و متناسب با فرهنگ آن داشت، که در مکتب سقاخانه خود را نمایاند. پس به عنوان یک هنرمند ایرانی باید به خود و توانمندی های خود ایمان داشت، چرا که هنرمند همچون پیام آور است بر جامع?ی خویش.

مفاهیم و بیان بداهه نگاری در نقاشی معاصر ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده هنر و معماری 1393
  عالیه اکبرزاده   بهنام جلالی جعفری

یکی از ارزشمندترین رخدادهای هنری اوایل قرن بیستم، ظهور شیوه ی بداهه نگاری در هنرهای تجسمی است. در این شیوه هنرمند بدون پیش فکر شروع به خلق اثر هنری می نماید، از این رو لحظه خلق و زمان شکل گیری اثر مورد توجه هنرمند است. بازی نیز تجربه ای است که بازیگر بدون فکر و ذهنیت قبلی خود رادر جریان آن قرار می دهد. از این رو در این پژوهش در جهت رویکردی جدید شیوه ی بداهه نگاری و ویژگی های آن، در ارتباط با بازی (از دیدگاه هانس گئورگ گادامر) مورد بررسی قرار گرفته اند.