نام پژوهشگر: کمال الدین نیکنامی
زهرا کوزه گری حسن طلایی
دست یابی به فن آوری فلزگری، در ابتدا تولید آلیاژ مفرغ و پس از آن دستیابی به فن آوری ذوب و تولید آهن، موجب به وجود آمدن تغییرات و تحولات بسیاری در میان جوامع پیش از تاریخ شده است. از این رو، این فن آوری ها در مباحث باستان شناسی جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. از یک سو استفاده از این فلزات در ساخت ابزار و ادوات، کارآیی و دوام آن ها را افزایش می داده و از سوی دیگر در افزایش مهارت های مردمان آن عصر و به موجب آن پیدایش نیرو ی کار متخصص در این جوامع بی تأثیر نبوده، که پیشرفت های بسیاری را در زمینه تولید روزافزون جوامع نیز موجب شده است. بنابراین از فلزات می توان به عنوان یک عامل و ابزار در پشتیبانی اقتصادی یاد کرد. فن آوری فلزکاری، که در ایران ، از اواسط هزاره دوم پ.م. به بعد گام مهمی در روند تحول و پیشرفت خود برداشت، و تحولات جدیدی را در ساختار فرهنگ مادی و معنوی منطقه ایجاد کرد، تحت عنوان "عصر آهن " نامیده شد که یکی از وجوه بارز تحولات فن آورانه آن، ظهور فلز "نویافته" آهن بود. باید توجه داشت که تولید آهن، بر خلاف فلزات دیگر، با در نظر گرفتن مسائل و مشکلات فنی ذوب و عمل آوری، پیچیدگی های خاصی دارد که مهم ترین آن سازمان دهی تولید است. از این رو اصولاً تولید انبوه آهن بدون پشتیبانی یک قدرت حداقل نیمه متمرکز امکان پذیر نبوده است (طلایی، 1387: 103). استفاده از ابزار های مستحکم آهنی به جای نمونه های مفرغی بدون تردید نقش موثری در تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی داشته است. از این رو در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پ.م. از آهن به عنوان یک فلز" استراتژیک " در منطقه می توان یاد کرد و در همین دوران است که بر اساس داده های مادی و آثار مکتوب می توان به رقابت دولت های قدرتمند منطقه، مانند آشور و رقیب آن ها اورارتو ، برای دستیابی هر چه بیشتر به این فلز اشاره کرد. ایران نیز به عنوان یکی از مناطق دارای منابع آهن، بی شک بی تأثیر از این روابط جدید در منطقه نبوده است. افزایش حملات آشور به مناطق غربی ایران (بنا به مدارک مکتوب آشوری) از اوایل هزاره اول پ.م. به بعد، افزایش بی سابقه تولیدات آهنی در فلات ایران، به خصوص در نیمه غربی آن (مانند حسنلو) که در بین آن ها ابزار های جنگ و سلاح ها میزان قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند، تغییر در فرآیند های معماری به صورت وجود دیوارهای دفاعی، استحکامات نظامی که دچار آتش سوزی شده اند، همچنین وجود طبقه نظامیان در میان جوامع آن دوران، که به خوبی از شیوه های تدفینی آن ها قابل درک است، همگی مدارک مستقیم و غیر مستقیمی دال بر پیدایش رابطه تاریخی- منطقه ای جدیدی است که در پی افزایش استفاده از آهن در اوایل هزاره اول پ.م. به صورت برخورد و کشمکش برای دستیابی به منابع، توسط قدرت های برتر ، در منطقه رُخ داده است. از این رو پرداختن به ابزار های در ارتباط با جنگ، به عنوان یکی از داده های منسجم باستان شناختی که از لحاظ کمی و کیفی قابل بررسی و مطالعه هستند، از یک سو می تواند راه گشای خوبی در زمینه های نحوه فلزگری و حتی گاه نگاری باشد و از سوی دیگر با توجه به نوآوری و سرعت تغییر و پیشرفت های سریع فن آورانه در زمنیه ساخت آن ها، که منجربه ساخت سلاح های کارآتر و موثرتری در میدان جنگ شده اند، به جایگاه و اهمیت جنگ در آن زمان پی برد. هدف مطالعه حاضر بر روی سلاح های فلزی، که بر اساس مطالعات گونه شناختی، و تا حدی ویژگی های فنی و سبک آن ها صورت گرفته، نشان دادن سیر پیشرفتهای فن آورانه و تغییرات کمی آن ها در بازه زمانی 550- 1500 پ.م. در ایران، مقایسه سبک شناختی نمونه های به دست آمده از حفاری های (علمی و غیر علمی) انجام شده در مناطق مختلف ایران و همچنین نمونه های مشابه به دست آمده از مناطق پیرامونی است، تا با تبیین دلایل تغییرات صورت گرفته در زمینه های ذکر شده و بررسی رابطه میان مراکز تولید این سلاح ها و قدرت های حکومتی وابسته به تولید آن ها و همچنین جایگاه آن ها در مراکز مربوطه و بر پایه آن و استناد به مدارک باستان شناختی دیگر، به تبیین اوضاع سیاسی- اجتماعی این دوران در فلات ایران بپردازد. به این منظور بحث خود را در بخش نخست ابتدا با بیان مسأله آغاز و در ادامه (بخش دوم) به معرفی مراکز واقع در مناطق چهارگانه عصر آهن ایران که این سلاح ها از آن جا به دست آمده، با ذکر موقعیت های جغرافیایی و ونهشت هایی که آثار موبوط به عصر آهن را به دست داده اند، پرداخته شده است. پس از آن سلاح ها، که در این پژوهش تنها به ابزار تهاجمی مورد استفاده در جنگ ها خنجر، شمشیر، شمشیرهای کوتاه یا قمه ، سرنیزه و زوبین، سرپیکان، سرتبر و سرگرز پرداخته شده است. طبقه بندی این اشیا در بخش های جداگانه بر اساس شکل ظاهری طبقه بندی و نمونه های مختلف به دست آمده از آن ها در موزه های ایران باستان، رضاعباسی، موزه خرم آباد لرستان، موزه اَشمولین ، موزه لور پاریس ، موزه سلطنتی اونتاریو ، موزه نیکلسون ، موزه کیمبریج و . . .، مجموعه های خصوصی و تصاویر مربوط به گزار ش حفاری ها و یا مطالب (اعم از کتاب یا مقاله) انتشار یافته در ارتباط با آن ها، پرداخته شده و در پایان هر بخش به جمع بندی مطالب آمده پرداخته شده است. در فصل نهایی پس از بررسی سیر تحول سلاح ها به بررسی رابطه بین افزایش و پراکندگی ابزار جنگ در مناطق مختلف ایران و تاثیر شرایط اجتماعی- سیاسی آن دوران بر آن ها پرداخته شده است
آرش تیرانداز بهرام آجورلو
تسلسل فرهنگی، گاهنگاری و الگوی استقراری فرهنگ های پیش ازتاریخ نواحی جنوبی قره داغ آذربایجان تاکنون چشم انداز باستان شناختی نداشته است؛ در حالی که ناحیه اهر و جنوب قره داغ به عنوان کانون پیوند و نقطه اتصال فرهنگ های پیش ازتاریخ منطقه شمال غرب فلات ایران هم اکنون مد نظر است. در این پژوهش، مسئله الگوی استقراری و سالیابی نسبی قره داغ جنوبی برپایه بررسی های میدانی مورد توجه و تأکید قرار گرفته است تا به سئوالاتی درباره شرایط گسست یا پیوست فرهنگی و تبعیت الگوی استقرار از متغییرهای فرهنگی و یا طبیعی منطقه جواب داده شود؛ که در نهایت، پس از طبقه بندی آثار باستانی پیش ازتاریخ منطقه به محوطه های محصور و گورهای عصر آهن میانه (حدود 1200 تا 800 ق. م.) که بیشتر از انواع کلان سنگی تریلیت و توده سنگی و صندوقه ای هستند، صحت فرضیات زیر براساس شواهد باستان شناختی سطح الارضی مورد تأیید قرار گرفته است. • الگوی استقرارهای پیش ازتاریخ قره داغ جنوبی از متغییرهای زمین سیمای طبیعی منطقه تبعیت می کند. • الگوی استقرارهای پیش ازتاریخ قره داغ جنوبی برای تمامی ادوار یکسان نیست؛ زیرا در منطقه گسست فرهنگی مشاهده می شود. • جغرافیای کوهستانی نیمه خشک منطقه، مانع از شکل گیری محوطه های باستانی چند لایه مثل تپه ها شده است. کلید واژگان: قره داغ، پیش ازتاریخ، عصر آهن میانه، محوطه محصور، گورهای کلان سنگی
اکبر امیریان فر مرتضی حصاری
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا و نتایج به دست آمده ): مطالعات نشان داده که هنر هر قوم و ملتی نمودی از عواطف، احساسات، باورها، و اندیشههای آنان میباشد.شاید بتوان گفت کمتر اثری از آثار هنری پدید آمده توسط هنرمندان در دورههای مختلف تاریخ و تمدن بشری را بتوان یافت که به نوعی بیانگر باورها، و عقاید پدید آورندهاش نباشد. مطالعات انجام شده در زمینه باستانشناسی و هنر بینالنهرین باستان مصداق گفتههای فوق میباشد. از این رو نگارنده با این رویکرد طبقهبندی و گونهشناسی ظروف فلزی هزاره سوم و دوم ق.م. بینالنهرین را بهعنوان بهترین شاهد بر این مدعا انتخاب و به بررسی و مطالعه موضوعات آن پرداخته است. در این پایاننامه سعی شده که فلزات استعمال شده در بینالنهرین، منابع و معادن این فلزات، تکنیکهای استخراج، ذوب، ریخته گری و همچنین فرم و نقوش ظروف فلزی، طبقه بندی و گونهشناسی این ظروف مورد بررسی قرار گیرند. این پایان نامه بر اساس روش کتابخانه ای مشتمل بر کتب، مقالات، مجلات، گزارش های داخلی و خارجی می باشد. این پایان نامه شامل 5 فصل به همراه نتیجه گیری می باشد که در فصل اول کلیات، در فصل دوم اوضاع و شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و تاریخ سیاسی بینالنهرین، در فصل سوم انواع فلزات استعمال شده در بینالنهرین و نیز منابع و معادن این فلزات، تکنیک های استخراج، ذوب، ریخته گری، در فصل چهارم مطالعه و بررسی تکنیک های ساخت ظروف فلزی در بینالنهرین، طبقه بندی و گونهشناسی آنها از لحاظ جنس و فرم، در فصل پنجم نتیجه گیری آورده شده است. در پایان هم فهرست منابع و مأخذ را ذکر کرده ام.
علی رضا فطرت محمد رحیم صراف
دوره نوسنگی یکی از مهمترین ادوار در تطور فرهنگی انسان به شمار می رود که در حدود 8000 ق م در شرق نزدیک قابل شناسایی می باشد. یکی از مهمترین مشاخصات این دوره ظهور استقرارهای موقت و سپس استقرارهای دائمی است. مطالعه ساختار معماری این دو گونه از استقرار در کنار بررسی و تحلیل چراییِ فقدان کامل ساختارهای معماری در دوره های پیش از نوسنگی در شمال - شمال شرق بین النهرین و غرب ایران از موضوعات اصلی این پزوهش به شمار می روند.
محسن میربلوکی کمال الدین نیکنامی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش¬های اجرا و نتایج بدست آمده:) بعد از دوره غار نشینی انسان در دوره پارینه سنگی و ورود انسان به دوره نوسنگی و استقرار در دشتها و با توجه به کسب تجربیاتی که در دوران قبلی در ابزار سازی کسب کرده بوده است و به مرور با شناخت دانه های گیاهی کم کم نیاز به ابزارهایی برای تسریع دردرو کردن وهمچنین برآوردن نیازهای دیگر همچون پوشاک به ساخت ابزارهای ریز مانند تیغه و ریز تیغه روی آوردند . در این پژوهش با مطالعه بر روی سنگ مادرهای فشنگی محوطه چیاسبز شرقی سیمره مشخص گردید که سنگهای مورد استفاده از همان اطراف رودخانه سیمره برداشته شده و سازندگان ابزار در مراحل ابتدایی استقرار در محوطه چیاسبز ابزارهای چند وجهی و هندسی را بیشتر استفاده کرده اند و سپس در مراحل استقراری جدیدتر به ساخت ابزارهایی چون تیغه و ریز تیغه برای فعالیتهایی چون کشاورزی و شکار ورزی روی آورده اند .
محسن زینی وند کمال الدین نیکنامی
زاگرس مرکزی از دیرباز مورد توجه گروهای انسانی بوده است؛ از همین رو پژوهش های هدفمند و گسترده از ده? شصت میلادی به وسیله رابرت بریدوود آغاز گردید. از اینرو برخی از دره ها و مناطق پیشکوه جنوبی از این تحقیقات به دور مانده بود و تنها چند بازدید و گمانه زنی محدود صورت پذیرفت. دره سیمره به دلیل موقیعت سوق¬الجیشی در میان زمین¬های حاصلخیز در تحتانی بخش پیشکوه جنوبی به عنوان مناطق بینابینی مطرح است. بر این اساس، بررسی و مطالع? یافته¬های فرهنگی و الگوی استقراری منطقه می¬تواند چشم انداز روشنی را در باستان¬شناسی زاگرس مرکزی پیش رو نهد. در این تحقیق به 42 محوط? پیش از تاریخی از پارینه سنگی میانی تا پایان دوره مس و سنگ پرداخته می¬شود. در این میان زمین لغزش بزرگ سیمره که در حدود 10 هزار سال پیش رخ داده بود، باعث تاثیر بسزایی در الگوی استقرار در دوره پیش از تاریخ و امروزه در شناسایی اسکان¬گاههای دوره مذکور شده است. در بازنگری دره سیمره علاوه بر اینکه تاثیر و تاثر مناطق پست و سرزمین های مرتفع زاگرس دیده می¬شود، به نظر می رسد که این منطقه گونه های فرهنگی خاص خود را داشته و خیلی تحت تاثیر فرهنگ های همجوار و به آنها کامل وابسته نبوده است. واژگان کلیدی: زاگرس مرکزی، دره سیمره، بررسی باستان شناسی، بازنگری، پیش از تاریخ، الگوی استقراری.