نام پژوهشگر: نرگس محمدی
نرگس محمدی محمود تاجبخش
بخش اول: سنتز مشتق های دی هیدروپیرانو [c]کرومن ها با استفاده از کاتالیزور مورفولین در شرایط آبی دی هیدروپیرانو [c]کرومن ها دسته ای از ترکیب های هتروسیکل هستند که در برخی مواد طبیعی یافت می شوند. به طور گسترده در مواد آرایشی، رنگدانه ها و ترکیب های شیمیایی کشاورزی با قابلیت زیستی بالقوه استفاده می شوند. کرومن ها در شیمی دارویی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. کرومن های مزدوج دارای گستره ی وسیعی از فعالیت های بیولوژیکی از قبیل ضد میکروبی، ضد التهاب، ضد ویروس، جهش ژنی، ضد تبخال، فرومون جنسی، ضد تومور، ضد تکثیر سلول و فعال ساز سیستم عصبی مرکزی می باشند. به علاوه این سیستم هتروسیکل به عنوان حدواسط کلیدی در سنتز بسیاری از ترکیب-های فعال زیستی (ضد اکسایش، آنزیم های بازدارنده) شرکت می کند. در این پژوهش مشقی از کرومن از تراکم سه جزیی و تک مرحله ای، آلدهید، مالونونیتریل و 4-هیدروکسی کومارین در حضور کاتالیزور مورفولین و در حلال آب تهیه شد. مورفولین کاتالیزوری بازی، ارزان و دردسترس است. هم چنین این واکنش با راندمان بالا به نتیجه ی دلخواه رسید. بخش دوم: سنتز مشتق های ?-آمینو کربونیل توسط واکنش مانیخ با استفاده از کاتالیزور گوانیدین هیدرو کلرید در شرایط بدون حلال و در دمای محیط: ترکیبات ?-آمینو کربونیل به دلیل داشتن فعالیت بیولوژیکی از نظر شیمی سنتزی ترکیبات مهم و جالبی می باشند. واکنش مانیخ از جمله روش های کلاسیک سنتز این سری از ترکیبات می باشد. واکنش مانیخ یک واکنش سه جزئی شامل آمین ها، آلدهیدهای غیر انولی شونده، و ترکیبات متیلنی فعال، کتون ها است که تحت شرایط اسیدی سخت صورت می گیرد؛ اما شرایط سخت اسیدی و یا بازی و مدت زمان طولانی واکنش و واکنش های جانبی از معایب روش کلاسیک است. البته روش های مختلفی برای سنتز این سری از ترکیبات با استفاده از اسیدهای لوییس هم گزارش شده است. در این پژوهش ما با استفاده از نمک گوانیدین هیدرو کلرید سنتز ترکیبات ?-آمینوکتون با استفاده از واکنش مانیخ در شرایط بدون حلال و در دمای اتاق ارائه شده است. این کاتالیزور ماده ای غیرسمی و دردسترس است که این واکنش را با بازده بالا به نتیجه رساند
نرگس محمدی محسن بهپور
مس و آلیاژ هایش به دلیل رسانایی الکتریکی و گرمایی بالا در صنایع مختلف، کاربرد دارند. جهت از بین بردن اثر نامطلوب رسوب ها و محصولات خوردگی بر روی انتقال گرما از طریق مس از هیدرو کلریک اسید استفاده می شود. یکی از مشکلات مس و آلیاژهای آن، خوردگی در محیط های حاوی یون های کلرید است. برای محافظت فلز ها در مقابل محیط های خورنده، از بازدارنده های خوردگی استفاده می شود. در این تحقیق، اثر بازداری تعدادی باز شیف جدید به سه شیوه ی مختلف به عنوان بازدارنده های خوردگی مس در محیط هیدرو کلریک اسید و سدیم کلرید بررسی شده اند. در روش اول عملکرد پنج باز شیف در محیط اسیدی بررسی شده اند. جذب باز های شیف روی سطح مس در محیط هیدرو کلریک اسید از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کند. به علاوه، نتایج آزمایش های الکتروشیمیایی، هم دمای جذب لانگمویر و منحنی های آرنیوس با یکدیگر موافقند. در روش دوم، اثر بازداری چهار باز شیف جدید به عنوان بازدارنده های خوردگی مس به صورت تک لایه های خودآرا در محیط سدیم کلرید به روش های قطبی شدن تافلی، طیف سنجی امپدانس، کاهش وزن و کوانتمی بررسی شده اند. هر چهار باز شیف از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کنند. نتایج آزمایش های هم دمای جذب لانگمویر و منحنی های آرنیوس جذب شیمیایی- فیزیکی را نشان می دهند. در روش سوم حفاظت خوردگی مس اصلاح شده با محلول باز شیف حاوی نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید به وسیله ی روش های الکتروشیمیایی بررسی گریده است. نتایج نشان می دهند خواص سدی این پوشش های نانو کامپوزیتی به غلظت نانو ذرات و مدت زمان خودآرایی بستگی دارد. نتایج به دست آمده از هر دو روش الکتروشیمیایی افزایش مقاومت در برابر خوردگی پوشش حاوی نانو ذرات را نسبت به پوشش بدون نانو ذره نشان می دهد.
مریم موسی خانی محسن بهپور
یکی از مشکلات صنعت، خوردگی فلزات است . یکی از پرکاربردترین اسیدها در صنعت، هیدروکلریک اسید است که در اسیدشویی استفاده می شود. اما استفاده از این اسید در کنار فلزاتی هم چون آهن، مشکلات وسیعی را در حوزه ی خوردگی به وجود می آورد. بازهای شیف به عنوان بازدارنده های خوردگی مناسب برای آهن گزارش شده است. در این پژوهش، اثر بازداری یک بازشیف جدید به عنوان بازدارنده خوردگی فولاد نرم در محیط هیدروکلریک اسید 2مولار به روش های قطبی شدن تافلی، طیف بینی امپدانس، کاهش وزن بررسی شده است. نتایج حاصل از روش کاهش وزن،پلاریزاسیونو امپدانس نشان می دهد که با افزایش غلظت بازدارنده، درصد بازدارندگی تا حدود 93 درصد افزایش یافته است. نتایج حاصل از پلاریزاسیون تافلی نشان می دهد که این ترکیب، به عنوان بازدارنده مخلوط عمل کرده و پتانسیل خوردگی را به مقدار چشم گیری جابه جا نمی کنند. کلیه ی روش ها، با تطابق نسبتاً خوبی نشان می دهد که افزایش غلظت بازدارنده، عامل موثری در جهت کاهش خوردگی است. جذب بازدارنده روی سطح فولاد نرم از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کند و مقادیر به دست آمده از منحنی آرنیوس ومنحنی حالت گذار ، نشان از جذب فیزیکی-شیمیایی بازدارنده دارد و نتایج با داده های مطالعات دمایی تطابق کامل دارد.
شکوفه رمضانلو محسن بهپور
مس یکی از پرمصرف ترین فلزهای مورد استفاده بشر است. این فلز با داشتن سختی کافی دارای خاصیت انعطاف پذیری بسیار بالایی است و می توان آن را به اشکال گوناگونی تبدیل کرد. یکی از مشکلات مس و آلیاژهای آن، خوردگی در محیط های حاوی یون کلرید است. بهترین روش برای محافظت فلزها در برابر محیط خورنده، استفاده از بازدارنده های خوردگی است. در این تحقیق، اثر بازداری داروی گوگردی تیوریدازین به عنوان بازدارنده خوردگی مس به صورت تک لایه های خودآرا در محیط سدیم کلرید مطالعه شد. اثر بازداری این بازدارنده به روش های الکتروشیمیایی قطبی شدن تافل و طیف سنجی امپدانس بررسی شد. اندازه گیری به روش پلاریزاسیون و طیف سنجی امپدانس نشان داد که اثر بازدارندگی با افزایش غلظت و افزایش زمان لایه نشانی افزایش می یابد. منحنی های پلاریزاسیون نشان داد که بازدارنده مورد بررسی، از نوع مختلط است. جذب بازدارنده روی سطح مس از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کند. به علاوه، نتایج آزمایش های الکتروشیمیایی، هم دمای جذب لانگمویر و منحنی آرنیوس با یکدیگر موافقند. نتایج آزمایش هم دمای جذب لانگمویر و منحنی های آرنیوس جذب شیمیایی-فیزیکی را نشان می دهد.
فاطمه علیزاده گل سفیدی محسن بهپور
در قرن اخیر مس به عنوان سومین فلز پر مصرف پس از فولاد و آلومینیوم معرفی شده است. فلز مس به دلیل برخورداری از مقاومت مکانیکی، خاصیت رسانایی الکتریکی و حرارتی بسیار بالا کاربرد های صنعتی زیادی دارد. اما از طرف دیگر، خوردگی این فلز در برخی محیط ها به ویژه در حضور آنیون های خورنده ی کلریدی، کاربرد عملی آن را محدود کرده است. از جمله راهکارهای موثر برای جلوگیری از خوردگی فلزات، اصلاح سطح با استفاده از تک لایه های خودآرا می باشد. تک لایه های خودآرا سیستم های ساده و انعطاف پذیری هستند که مانند یک لایه ی عایق عمل کرده و از نفوذ یون کلرید به سطح جلوگیری می کنند. در این پژوهش، اثر بازداری دو عصاره ی گیاهان سیر و ترب سفید به عنوان بازدارنده های سبز روی خوردگی فلز مس در محیط سدیم کلراید 3/5% بررسی شده است. در حضور این دو عصاره، تک لایه های خودآرای گوگردی بر سطح مس به طور خود به خودی آرایش می یابند و یک لایه ی محافظ در برابر خوردگی تشکیل می دهند. به منظور بررسی عملکرد بازدارندگی تک لایه ها از روش های امپدانس الکتروشیمیایی و قطبی شدن تافلی استفاده شده است.اندازه گیری های قطبی شدن تافلی نشان می دهند که بازداری، ماهیت آندی-کاتدی دارد و هم چنین تک لایه های خودآرا به عنوان بازدارنده های مختلط عمل می کنند.اندازه گیری های امپدانس نشان می دهند که اثر بازداری با افزایش غلظت افزایش می یابد. کلیه ی اندازه گیری ها، افزایش اثر بازداری بازدارنده ها با افزایش غلظت، زمان خودآرایی و دما را نشان می دهند. درصدهای بازداری به دست آمده از تمام اندازه گیری ها، مطابقت خوبی را نشان می دهند. نتایج نشان می دهد ترکیبات داری خواص بازداری خوبی برای فلز مس در محلول nacl 3/5% با درصد بازداری 99/0% در غلظت 1000 میلی گرم بر لیتر (مدت زمان خودآرایی 4/0 ساعت) برای عصاره ی سیر و 98/9% در غلظت 800 میلی گرم بر لیتر (مدت زمان خودآرایی 7/0ساعت) برای عصاره ی ترب سفید هستند. رفتار جذبی تک لایه های خودآرای عصاره ی سیر (gsam) و عصاره ی ترب سفید (hrsam) بر سطح مس در محلول nacl 3/5% از هم دمای جذب لانگمویر تبعیت می کنند. کاهش در انرژی های فعال سازی به دست آمده از این مطالعات، جذب قوی بازدارنده ها بر سطح فلز مس را نشان می دهد.
نرگس محمدی سارا میرزایی گودرزی
این آزمایش جهت بررسی اثرات جایگزینی کنجاله سویا با کنجاله کلزا بر اساس اسید آمینه کل و قابل هضم بر صفات عملکردی در مرغ های تخم گذار لگهورن سویه هایلاین 36w- در سن 73 هفته به مدت 10 هفته انجام گرفت. تعداد 64 قطعه مرغ تخم گذار شامل 4 تیمار، 4 تکرار و 4 مرغ در هر تکرار در یک آزمایش فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملاً تصادفی مورد آزمون قرار گرفتند. تیمار های آزمایشی شامل: تیمار 1 و 2 به ترتیب حاوی کنجاله سویا بر اساس اسیدآمینه قابل هضم و کل و تیمارهای 3 و 4 به ترتیب حاوی کنجاله کلزا بر اساس اسیدآمینه قابل هضم و کل بودند. وزن و تعداد تخم مرغ های تولیدی به صورت روزانه و مصرف خوراک، توده تخم مرغ و ضریب تبدیل غذایی و سایر پارامترهای مربوط به کیفیت تخم مرغ شامل شاخص شکل، سطح تخم مرغ، وزن مخصوص، واحد وزن به سطح پوسته، وزن پوسته، نسبت پوسته، ضخامت پوسته، شاخص سفیده، شاخص زرده، واحد هاو، محتوی تخم مرغ و رنگ زرده به صورت هفتگی اندازه گیری شدند. جیره بر پایه کنجاله سویا بیشترین وزن تخم مرغ، توده تخم مرغ و بهبود ضریب تبدیل غذایی را نسبت به جیره بر پایه کنجاله کلزا نشان داد (05/0>p) ولی مصرف خوراک و تولید تخم مرغ تحت تأثیر منابع پروتئینی قرار نگرفتند (05/0<p). کنجاله سویا بر اساس اسیدآمینه قابل هضم نسبت به جیره های دیگر مورد آزمایش به طور معنی داری بیشترین وزن تخم مرغ را نشان داد (05/0>p). کنجاله کلزا افزایش معنی داری بر صفات رنگ زرده و وزن نسبی کبد نشان داد. کنجاله سویا افزایش معنی داری بر صفت محتوی تخم مرغ داشت. اسیدآمینه کل افزایش معنی دار بر ضخامت پوسته نشان داد (05/0>p). در جیره بر پایه کنجاله کلزا با اسیدآمینه کل بیشترین ضخامت پوسته دیده شد (05/0>p). جیره کنجاله سویا به صورت اسیدآمینه قابل هضم نسبت به جیره های دیگر افزایش معنی دار بر محتوای تخم مرغ داشت (05/0>p). از طرفی جیره کنجاله کلزا بر پایه اسید آمینه قابل هضم موجب افزایش معنی داری بر صفت رنگ زرده و مقدار درصد وزن کبد شد (05/0>p). پارامترهای خونی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، لاکتات دهیدروژناز، تری یدو تیرونین و تیروکسین تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0<p). به طور کلی نتایج نشان داد که کنجاله سویا نسبت به کنجاله کلزا عملکرد بهتری را نشان داد و فرمولاسیون جیره بر اساس اسیدآمینه قابل هضم موجب کاهش قیمت جیره گردید ولی اثر معنی داری را بر پارامترهای عملکرد نشان نداد.
نرگس محمدی رضا الهامی
یکی از مسائل مطرح در اذهان عمومی این است که هر حرمت نکاحی با مَحرمیت، همراه است و در شرع نیز این تلازم فی الجمله پذیرفته شده است. در این پایان نامه، بررسی خواهد شد که هر حرمت نکاحی، حتماً با مَحرمیت همراه نیست چرا که برخی از حرمت نکاح¬ها ناشی از عقوبت و کفاره می¬باشد که تضییق حکم است و با مَحرمیت، که تسهیلی است از جانب شارع، همراه نخواهد بود. اگر چه برخی از حرمت نکاح¬ها که ناشی از تسهیل شارع می¬باشد از جمله موارد رضاع، با استثنائاتی همراه است به این صورت که حرمت نکاح پدر شیرخوار با اولاد دایه و صاحب شیر، با مَحرمیت همراه نیست. در نتیجه بین حرمت نکاح و مَحرمیت، رابطه تلازمی وجود ندارد، بلکه این ارتباط از نوع عام و خاص مطلق می-باشد. و اما هر مَحرمی، ریشه در حرمت نکاح دارد و بین مَحرم و حرمت نکاح، یک رابطه تلازمی وجود دارد.
نرگس محمدی مهدی اجاق
هدف از این مطالعه، بررسی اثر آنتی اکسیدانی عصاره¬ی بیلهر در روغن ماهی بود. برای استخراج عصاره¬های بیلهر dorema aucheri)) از روش غوطه وری استفاده شد. از طرح تاگوچی با 3 فاکتور (زمان استخراج، نوع حلال و نسبت حلال به نمونه) برای طراحی آزمایشها استفاده شد. و برای استخراج عصاره ها از سه حلال آب، اتانول و آب/اتانول در سه زمان 24، 48 و72 ساعت و سه نسبت حلال به نمونه 1به 5، 1به 10 و 1به 15 استفاده شد. میزان ترکیبات فنولی کل، قدرت کاهندگی آهن، درصد خنثی¬کنندگی رادیکال های آزاد و خاصیت آنتی اکسیدانی کل عصاره¬ها مورد سنجش قرار گرفت. با توجه به نتایج، استخراج با حلال آب/اتانول ، زمان 72 ساعت و نسبت حلال به ماده خشک 15 به 1، به عنوان تیمار بهینه انتخاب شد. عصاره¬ی استخراج شده با شرایط بهینه در 2 غلظت ppm250 وppm 500 و آنتی اکسیدان سنتزیbht در غلظت ppm 200 به روغن ماهی طی شرایط نگهداری در آون و مایکروویو افزوده شد و یک نمونه بدون افزودنی هم به عنوان نمونه شاهد در نظر گرفته شد . با توجه به نتایج، میزان پراکسید، اسید های چرب آزاد و تیوباربیتوریک اسید در آزمایش¬ های مختلف نگهداری در تیمارهای حاوی عصاره نسبت به تیمار شاهد کمتر مشاهده شد. بطور کلی، نتایج تحقیق حاضر وجود خواص آنتی اکسیدانی عصاره بیلهر بویژه در غلظت ppm250 را در حفظ و نگهداری روغن ماهی تایید نمود.
شهرام خدامی تقی شهرابی فراهانی
در این پژوهش اثر بازدارندگی عصاره گیاهان مختلف با استفاده از آزمون های الکتروشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت و این نتایج نشان داد که در میان گیاهان انتخاب شده فقط گیاه وسمه توانایی لازم برای حفاظت فولاد در محلول اسیدی را دارد. در ادامه اثر بازدارندگی عصاره ی گیاه وسمه برای ممانعت از خوردگی فولاد در محیط اسید کلریدریک 1 مولار و اسید سولفوریک 5/0 مولار با استفاده از آزمون های کاهش وزن، پلاریزاسیون پتانسیوداینامیک و امپدانس الکتروشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. حداکثر راندمان بازدارندگی برای محلول های فوق به ترتیب 2/90 و 6/81% بدست آمد. نتایج حاصل از داده های الکتروشیمیایی نشان داد که عصاره وسمه به عنوان یک بازدارنده مختلط با جذب روی سطح فلز و مسدود کردن نقاط فعال باعث کاهش واکنش های آندی و کاتدی می شود. عملکرد این عصاره گیاهی در دو محلول اسیدی فوق و در دماهای مختلف با استفاده از روش های الکتروشیمیایی و کاهش وزن مورد ارزیابی قرار گرفت و مشخص شد در اثر افزایش دما راندمان بازدارندگی کاهش می یابد. جذب این عصاره روی فولاد از ایزوترم جذب لانگمیر تبعیت کرده و با کمک این ایزوترم پارامترهای ترمودینامیکی جذب محاسبه شدند. مقدار انرژی آزاد جذب عصاره وسمه در محلول اسید کلریدریک بیانگر جذب خودبخودی و گرماده این ماده بصورت ترکیبی از جذب فیزیکی و شیمیایی و با تمایل بیشتر به جذب فیزیکی است. همچنین مقادیر انرژی آزاد جذب این ماده در اسید سولفوریک بیانگر جذب فیزیکی آن روی سطح فولاد است. نتایج طیف نگاری مادون قرمز بیانگر حضور ترکیبات آلکالوئیدی پایه ایندولی در عصاره وسمه و فیلم تشکیل شده روی سطح بود. به همین دلیل اثر بازدارندگی سه ترکیب 5-هیدروکسی ایندول، ایزاتین و ایندول به عنوان ترکیبات اصلی عصاره وسمه با استفاده از روش های الکتروشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. با استفاده از محاسبات شیمی کوانتوم مناطق فعال جذب سطحی ترکیبات پایه ایندولی معین شده و بین عملکرد آنها مقایسه انجام پذیرفت. به منظور بهبود راندمان بازدارندگی، پتاسیم یدید به محلول اسید کلریدریک 1 مولار و اسید سولفوریک 5/0 مولار حاوی عصاره وسمه اضافه شد که منجر به اثر هم افزایی گردید و مقادیر راندمان در حضور 5 میلی مولار یون ید به ترتیب به 3/96 و 7/93% افزایش یافت. در نهایت تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی و میکروسکوپ نیروی اتمی عملکرد مفید این ماده در کاهش خوردگی سطح فولاد را تأیید کرد.
نرگس محمدی وحید دادمهر
نانولوله های کربنی ونانونوارهای گرافن که از نانولوله های کربنی و یا از صفحه ها گرافن به روشهای مختلف ساخته می شوند از نانوموادی هستند که به دلیل خواص منحصر به فردالکتریکی و مکانیکی و ماهیت دوگانه (فلز – نیمه هادی) چند دهه ای است بهره بری از آن ها در صنایع الکتریکی ، پزشکی وغیره یکی از اجزای اصلی قرار گرفته اند. در این پایان نامه پس از مطالعات اولیه برساختار وویژگی های نانولوله ها ونانونوارهای گرافنی ،نانولوله های کربنی به روش نشست بخار شیمیایی (cvd)رشدداده شده،سپس نانولوله های کربنی چند جداره تولیدی را توسط پرمنگنات پتاسیم و اسید سولفوریک در محلول برش ونانونوارهای گرافنی استخراج شده است. همچنین نانونوارهای گرافنی که در واقع اکسید گرافن اند را تحت دمای 550درجه در خلا کاهش داده ایم .پس از ساخت و ترکیب هر یک از نانومواد ساخته شده با درصدهای وزنی مختلف با پتاسیم برمید که یک عایق یونی است مخلوط و در 5 تن قرص شده و رسانندگی الکتریکی این دو نانومواد با استفاده از دستگاه lcr- meter اندازه گیری ، مقایسه وگزارش شده است.
نرگس محمدی جهانگیر صفری
زنان داستان نویس در طی نزدیک به یکصد سال داستان نویسی به شیوه ی جدید در ایران، داستان های بسیاری را به چاپ رسانده اند، و به مرور زمان سعی در نشان دادن مساعل و مشگلات خویش کرده اند و توجه بیشتری به همنوعان خود نشان داده و شخصیت های اصلی و قهرمانان داستان هایشان را از میان زنان انتخاب کرده اند. این زنان معمولا دیدگاه های مشابهی نسبت به مسائل دارند و به فمنیست و توجه به حقوق تضییع شده ی زنان در جامعه مرد سالار توجه بیشتری نشان داده اند. بررسی جنبه های گوناگون این داستان ها می تواند روند دگرگونی جریان داستان نویسی این نویسندگان را نشان دهد. این پژوهش می کوشد با بررسی مهمترین درون مایه های مطرح شده در داستان های کوتاه نویسندگان زن دیدگاه های آنان را در زمینه ی موضوعات مختلف مطرح شده در درونمایه ها و بسامد آنان نشان دهد. با بررسی بیست داستان کوتاه از نویسندگان زن می توان به درونمایه های چون: فرزند و دلبستگی های آن، بازتاب عشق در زندگی، خیانت و هوسرانی، کمبود محبت، خشونت و ... که مورد عنایت زنان بوده است اشاره کرد.
پریسا خدایی محسن بهپور
در این پژوهش اثر بازداری پوشش نانوکامپوزیتی اپوکسی-زئولیت به عنوان بازدارنده ی خوردگی روی خوردگی فلز استیل نرم در محیط سدیم کلرید 5/3% بررسی شده است. به منظور بررسی عملکرد بازدارندگی پوشش نانوکامپوزیتی از روش های امپدانس الکتروشیمیایی و قطبی شدن تافلی استفاده شده است. پوششهای تهیه شده با روش میکروسکوپ روبشی الکترونی (sem) شناسایی و تعیین ساختار شدند.